eitaa logo
احمد وحیدی
22.4هزار دنبال‌کننده
557 عکس
211 ویدیو
14 فایل
. احمد وحیدی هستم🧔🏻 با بیش از ده سال سابقه آموزش حضوری قراره ایــن موارد رو بصورت تخصصی بهت آموزش بدم😉 . آموزش مداحی🎙 قرائت قرآن🤲🏻 صداسازی🗣 ترحیم خوانی🖤 اجرا در عروسی مذهبی اگه سوال داشتی،اینجام 👇 (آیدی پاسخگویی) @malakoott
مشاهده در ایتا
دانلود
همان‌گونه که شب را روشنایِ ماه می‌بخشد خدا در ظلمت دنیا چراغ راه می‌بخشد به حکم"اَلْبَلاءُ لِلْوِلا" است اینکه در تاریخ خدا به دوستان خود غمی جانکاه می‌بخشد تو از نسل همان مردی که هنگام رکوع خود عقیقش را به سائل قُربةً لله می‌بخشد نگاه مهربانت آیه‌ی "وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظ" تو "عَافِينَ عَنِ النَّاسِی" که بی اکراه می‌بخشد * * به کم قانع نشو امشب، بخواه از او خودِ او را به کم قانع نشو ای دل، که دارد شاه می‌بخشد ✍ https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
تجلی داده‌ای با هر دعایت، روح عرفان را فضیلت داده القابت، تجلی‌گاه انسان را تورا باب الحوائج! کاظم آل عبا خواندم عبا بر سر کشیدی جان ببخشی جسم بی جان را؟ رسول الله را وقتی در آن لحظه پدر خواندی کشیدی بر فضیلت‌های هارون، خط بطلان را پر و بال قنوتت را شکنجه داد با زنجیر ولی نفرین نکردی در دعای خود نگهبان را تو با این بردباری‌ها به اصحابت نشان دادی، برای کظم غیظ خود مصادیقی فراوان را "شترها هم نباید خدمت ظالم کنند"، آری📎 تو روشن‌کرده‌ای با این سخن، تکلیف صفوان را "أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّار" و "کظم غیظ" را با هم نشان دادی چنین توصیه‌های ناب قرآن را اگر چه ماه محبوسی و "فِی قَعْرِ السُّجُون" بودی ولی روشن کند نامت در و دیوار زندان را ✍ https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
هر كه یک دفعه سر این سفره مهمان می‌شود مور هم باشد اگر، روزی سلیمان می‌شود سر به زیر انداختن، ذاتش توسل كردن است دردها در این حرم ناگفته درمان می‌شود این كریمان لطفشان هر چند آماده‌ست، لیک نام مادر كه وسط باشد دو چندان می‌شود ما پدر را خواستیم و از پسر خیرش رسید در رجب‌ها كاظمین ما خراسان می‌شود نیستی پیغمبر اما ظاهراً پیغمبری هر كه می‌بیند تو را، از نو مسلمان می‌شود نسل موسایی تو طبع مسیحا داشتند یک نفر از آن همه پیر جماران می‌شود این دلِ ما، سینه‌ی ما، عرش ما، حتی بهشت هر كجا موسی بن جعفر نیست، زندان می‌شود ✍ https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
کلامش واژه‌ واژه، خط به خط مثل پیمبر بود به وقت خطبه‌خوانی روی منبر نیز، حیدر بود چنان آئینه‌ی «وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظ» شد حِلمش که در خندیدنش آیات رحمانی مصوَّر بود ربود از خلق عالم دل به حُسن خُلق و ثابت کرد که تأثیر محبت بیشتر از زور و زیور بود کرامت داشت آن‌گونه که در هنگام بخشیدن غریب و آشنا در چشم او با هم برابر بود برای آب و نانت هم بخوان باب الحوائج را کسی که روزی عالم به یُمن او مقدر بود زبانِ روزه شب می‌کرد صبحش را میان بند و شب تا صبح بر روی لبش الله اکبر بود غلط گفتند زندانی شده؛ در اصل باید گفت که زندان خود اسیر حضرت موسی بن جعفر بود * * شکستند استخوانش را و رویش شد کبود اما تمام غصه‌اش از روضه‌ی پهلو و مادر بود خدارا شکر اگر کشتند، جسمش را کفن کردند خدارا شکر که رأس شریفش روی پیکر بود... ✍ https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
بیهوده قفس را مگشایید پری نیست جز مُشتِ پر از طائر قدسی اثری نیست در دل اثر از شادی و امّید مجویید از شاخۀ بشکسته امید ثمری نیست گفتم به صبا دردِ دل خویش بگویم امّا به سیه‌چال، صبا را گذری نیست گیرم که صبا را گذر افتاد، چه گویم؟ دیگر ز من و دردِ دل من خبری نیست امّید رهایی چو از این بند محال است ناچار به جز مرگ، نجاتِ دگری نیست ای مرگ کجایی که به دیدار من آیی؟ در سینه دگر جز نفس مختصری نیست «تا بال و پرم بود قفس را نگشودند امروز گشودند قفس را که پری نیست» ✍ https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
زندان، رواق روشنی شد، غرق نورت دیوارها، نمناک از شرم حضورت دهلیزها مَستند، هنگام عبورت زنجیر، تسبیحی به دستان صبورت این بندها، در بند زلف دلپذیرت موسای دربندی و هارون‌ها اسیرت یوسف که ترس از تنگی زندان ندارد مصر وجود است او، غم کنعان ندارد نوح است و بیم از موج و از طوفان ندارد جان جهان است او، هراس جان ندارد عاشق دلش دریاست، حتی کنج زندان آیینه‌ی دنیاست، حتی کنج زندان ای هفت دریا، غرق در دریای صبرت! هفت آسمان یک نقطه، در پهنای صبرت ای هفت شهر عشق، در معنای صبرت! زانو زدند ایوب‌ها، در پای صبرت آقا! به این حجم از بلا عادت ندارم باید بگویم: شاعرم، طاقت ندارم سنگینی شلاق و آن بازو؟ خدایا! زنجیر بر آن قامت دلجو؟ خدایا! چنگال زندانبان و آن گیسو؟ خدایا! خون و شکست طاق آن ابرو؟ خدایا! هر چند در دستان او، جام بلا بود از تشنگی، یک‌ریز یاد کربلا بود معصومه دلتنگ است، چشمانش به راه است فهمیده‌اند انگار یوسف بی‌گناه است بر صورتش اما چرا ردی سیاه است؟ پایان این قصه، گمانم اشتباه است یوسف می‌آید، روی تابوت است اما از اشک یاران، دجله مبهوت است اما موسای ما از طور سینا بی‌عصا رفت این نوح، روی موجی از اشک و دعا رفت دردا! که با دُردانه‌ی زهرا، چه‌ها رفت تا پر کشید، اول دلش پیش رضا رفت بی او، اگر چه عشق مشکی‌پوش می‌شد، نور خدا بود او، مگر خاموش می‌شد؟ در بند بود و عالمی دربند اویند بسیاری از سادات، از پیوند اویند شهزادگان، فرزانگان، فرزند اویند هر گوشه، فرزندانِ دانشمند اویند وا می‌کند بر روی ما، بن‌بست‌ها را باب‌الحوائج شد، بگیرد دست‌ها را ✍ https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
ای امید همه! ای چاره‌ی حیرانی‌ها! ای دوای همه‌ی درد و پریشانی‌ها! سفره‌ات کرد نمک‌گیر همه‌ دنیا را روضه‌ات راه نجات همه زندانی‌ها سیدی دست مریزاد! رسیده یک عمر کرم ایل و تبار تو به ایرانی‌ها عاشقی در همه جا دردسری بود ولی ما رسیدیم از عشق تو به آسانی‌ها قتلگاه آمده‌ای یا که به زندان آقا؟ ساق پایت چه شده؟ وای ازین جانی‌ها تازیانه، غل و زنجیر، جسارت، دشنام چارده سال تو بودی و پریشانی‌ها یوسف فاطمه و تخته در و چار غلام کرده تغییر چرا رسم مسلمانی‌ها پیکرت روی زمین ماند، نماندند اما، دختر و خواهر تو بین بیابانی‌ها * * سر جدت که جدا شد، همگی شیر شدند شمر آمد به حرم، کرد رجز خوانی‌ها ✍ https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
رشته‌ی دل‌های عاشق، پشت این در بسته شد بار ما از خانه‌ی موسی ابن جعفر بسته شد تا خبر آمد غروب از خانه بیرون می‌زند با هجوم سائلان از صبح، معبر بسته شد مُشت ما را وا نخواهد کرد وقتی از کرم مُشت مسکین درش با کیسه‌ی زر بسته شد * * آن‌که از کار پیمبرها گره وا می‌کند دست و پایش در غل و زنجیر آخر بسته شد ای خدا آزاد بودن پیشکش، این ظلم چیست؟ در قفس حتی پر و بال کبوتر بسته شد یک نفر با تازیانه آمد و در باز شد یک نفر با تازیانه آمد و در بسته شد تازیانه رفت بالا، چشم مادر تار گشت تازیانه خورد بر تن، چشم مادر بسته شد آه روی تخته پاره ساق پایش بند نیست بیش از این حرفی ندارم، روضه‌ها سربسته شد... ✍ https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
عجب فضائل عرشی، عجب کمالی داشت چه قدر و منزلت و جلوه و جلالی داشت به پیش پرتو خورشید تیره‌گی محو است سپیده را چه غمی گر سیاه چالی داشت کجاست گر که عبایی از او فقط باقی است میان شور مناجات خود چه حالی داشت نگشت مانع پرواز او غل و زنجیر برای سیر و سلوکش همیشه بالی داشت چراغ خلوت او بود ذکر یا قدوس که آن حقیقت روشن، دل زلالی داشت نبود غافل از اندیشه‌ی خداجویی به قدر فرصت گل‌ها اگر مجالی داشت به گردنی که نشد خم، به پیش ظلم و ستم ز باغ سرخ شهادت، عجب مدالی داشت تمام زندگی او قیام بود و جهاد چه روزهای عزیزی، چه ماه و سالی داشت ازآن دعا که به لب داشت در شب هجران امید روشنی و مژده‌ی وصالی داشت غمش زبس که مقدس بُوَد، «وفایی» گفت امین وحی خدا از غمش ملالی داشت ✍ https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
دلْ مبتلای حضرت موسی بن جعفر است دردْ آشنای حضرت موسی بن جعفر است بر اهل آسمان و زمین سروری کند هر کسی گدای حضرت موسی بن جعفر است باب الحوائج است و دو چشمم همیشه بر، دست عطای حضرت موسی بن جعفر است شد بی نیاز از همه کس، هر که روزی‌اش با بچه‌های حضرت موسی بن جعفر است اصلا برات کرببلا، کاظمین، نجف دست رضای حضرت موسی بن جعفر است زهرا نظر نموده بر آن‌کس که سینه‌اش ماتم‌سرای حضرت موسی بن جعفر است من آرزوی روضه‌ی رضوان نمی‌کنم تا روضه‌های حضرت موسی بن جعفر است حال زن یهودی بدکاره را ببین محو دعای حضرت موسی بن جعفر است بی حرمتی به ساحت زهرای مرضیه اوج بلای حضرت موسی بن جعفر است او را به روی لِنگه دری حمل می‌کنند این در نه جای حضرت موسی بن جعفر است روی فلک سیاه که زنجیر و غل هنوز بر دست و پای حضرت موسی بن جعفر است ✍ https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
فلق در سینه‌اش آتش فشانِ صبح‌گاهی داشت که خون‌آلوده پیغام از کبوترهای چاهی داشت... طراوت در هوا از ریشه‌ی زنجیر می‌روید زمین در خود سپیداری در اعماق سیاهی داشت مگر خورشید را هم می‌توان خاموش کرد آخر کسی از تیره‌ی شب در سرش افکار واهی داشت عبایی روی خاک افتاده بود از خاکْ خاکی‌تر که در آن نخ‌نما آغوش، اسرار الهی داشت کدامین گل به جرم عطر افشاندن گرفتار است؟ مگر او نیت دیگر به غیر از خیر خواهی داشت! هماره آهِ او خرج دعا بر مردمان می‌شد اگر در سینه‌اش یارای آهی گاه‌گاهی داشت به تسبیحش قسم زنجیره‌ی عالَم به دستش بود چنین مردی کجا در سر خیال پادشاهی داشت چه بنویسم از آن گودال، ازآن قعر السجون، از زخم از آن زندان که حکم روضه‌های قتلگاهی داشت تمام کشور من کاظمین کوچک مردی‌ست، که در هر گوشه‌ای از خاک ایران بارگاهی داشت تمام سرزمینم غرق در موسی بن جعفر شد تو حَوِّلْ حالَنایی، حال و روزم با تو بهتر شد تو مثل جان درون خاک من هر گوشه پنهانی تو شیرازی، خراسانی، قمی، آری تو ایرانی کنون دریای طوفانی‌ست ایران ناخدایی کن نمک‌گیر تبار توست این کشور، دعایی کن ✍ https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
وقتش شده بیایی و درمانمان کنی فکری به جسم زخمی ایمانمان کنی ما را فراق روی تو، تا کفر برده است برگرد تا دوباره مسلمانمان کنی ما آبروبریم به دردت نمی‌خوریم حق می‌دهیم از همه پنهانمان کنی ابری شدیم و راه به گریه نبرده‌ایم داریم امید تا که تو بارانمان کنی ما را کنون که تا حرم شاه راه نیست ای کاش تا که زائر سلطانمان کنی * * حالا که کاظمین نرفتیم کاش که ما را غبار راه خراسانمان کنی حالا که پای سفرهٔ موسی بن جعفریم در این عزا تو کاش که مهمانمان کنی امشب خودت گریز به کرب و بلا بزن تا که فدای سید عطشانمان کنی ✍ https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
خوش عالمی‌ست عالم باب الحوائجی با توست نورِ اعظم باب الحوائجی مهر شماست حلقۀ وصل خدا و خلق داری به دست، خاتم باب الحوائجی در عرش و فرش، واسطۀ فیض و رحمتی بر دوش توست، پرچم باب الحوائجی در آستان تو اَحَدی نا امید نیست وقتی برای ما همه باب الحوائجی بی‌شک شفیع ماست نگاه رئوف تو در رستخیز واهمه، باب الحوائجی دلبستۀ سخای اباالفضلی توأم مانند ماه علقمه، باب الحوائجی صحنت دوباره غرق گل یاس می‌شود وقتی که میهمان تو عباس می‌شود... در سایه‌سار کوکب موسی بن جعفریم ما شیعیان مکتب موسی بن جعفریم لطفش به گوشه گوشۀ ایران رسیده است یعنی گدای هر شب موسی بن جعفریم هستی ماست نوکری اهل‌بیت او ما خانه‌زاد زینب موسی بن جعفریم قم، آستان رحمت آل پیمبر است در این حرم، مُقرَّب موسی بن جعفریم چشم امید عالَم و آدم به دست اوست مات مرام و مشرب موسی بن جعفریم حتی قفس براش مجال پرندگی‌ست مدیون ذکر "یا رب" موسی بن جعفریم وقت قنوت، قبلۀ حاجات می‌شود عالَم پر از شمیم مناجات می‌شود ✍ https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
1_9548927584.ogg
177.6K
▪️زمزمه سنتی شهادت امام موسی کاظم علیه السلام ز بس کم‌ سو شده چشمم دگر جایی نمی بینم به احوالم بگرید تا سحر زنجیر خونینم خدا حاجت روایم کن از این زندان رهایم کن 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 شب و روزم شده یکسان درین تاریکی زندان تنم چون شمع سوزانی لبم در خواندن قرآن خدا حاجت روایم کن از این زندان رهایم کن 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 مرا دشمن زند هرشب میان خواب و بیداری برای روزه دار اینجا شکنجه گشته افطاری خدا حاجت روایم کن از این زندان رهایم کن 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 صفا بگرفته زندان از من و حال مناجاتم کجایی مادرم زهرا بیایی تا ملاقاتم‌ خدا حاجت روایم کن از این زندان رهایم کن 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 اگر سهم من از سندی کتک بود و جسارت بود زبانم روضه خوان بر عمه زینب در اسارت بود خدا حاجت روایم کن از این زندان رهایم کن 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 تمام روضه ی من گرچه تنهایی و هجران بود ولی نعش حسین جدم به زیر سُم اسبان بود خدا حاجت روایم کن از این زندان رهایم کن ✍ امیر رضا فرجوند https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
علیه السلام بند1⃣ مأمور غم شدن درد و تبت باهم همرنگ شدن دیگه اشک و لبت باهم یک روزنه به روز تو این سیاهی نیست فرقی نمیکنه روز و شبت باهم زخم پلکت چشم نیمه واتو بسته دست زنجیر راه نفسهاتو بسته یک سلسله چند ساله که پاتو بسته تا مغز استخون تو روضه میسوزه نقل مقتل اگه ذی الساق المرضوضه بند2⃣ زندون دلش گرفت با یاد یک عبا مظلومی تو رو سرداده یک عبا هرکی ندونه که مشغول سجده ای میگه روی زمین افتاده یک عبا حالت یک عمر، پهلو زد به حال مادر بودی یاد صارت کَالخیال مادر روضه ی تو شد زبون حال مادر تو اوج مرثیه شاعر نیمه جونه نقل مقتل اگه فی قعر السجونه بند3⃣ هرگز به این عزا عادت نمیشه کرد با عالم این غمو قسمت نمیشه کرد روی یه تخته در چارتا غلام سیاه از این وداع سرد صحبت نمیشه کرد وقت تشییع یک عده ناسزا گفتن جای تکبیر حرفای ناروا گفتن به حبل الله امام گمراها گفتن پایان روضه هات معمولا اینطوره نقل مقتل اگه مقبور بالجوره شعر و سبک: ⛔️کپی بدون ذکر منبع جایز نیست⛔️ تلگرام: 🆔: https://t.me/tekyenokari ایتا: 🆔: https://eitaa.com/tekyenokari روبیکا: 🆔: http://Rubika.ir/tekyenokari اینستاگرام: 🆔: https://instagram.com/tekyenokari
شعرترکی درفراق مادر اوکه اورکتدی محبت منه یادان چیخماز او که آلدی باشیمی دامنه یادان چیخماز اوکه گوزدن سوئریب گلشنه یادان چیخماز او که جان وقف الیبدور سنه یادا ن چیخماز ئو زگه یا دّان چیخار اما نَنه یادّان چیخماز ----------- بوینو موزدا نه نه نین حقی وار الله بو یورور اوزی آج قالسادادلیندینی صوددن دویو رور سن یخیلسان یئره او با شینه تو پراق سوورور دوداقین سن  که بو زورسن  او داقین قوورور بالادردیله گلر شیو نه یادّان چیخماز ---------- باشلاراوسته علم عاطفه گستر نه نه دی او که گو ز یا شیله سالدی سنه بستر نه نه دی مظطر او سان داریخوب حالتی مضطر نه نه دی او که او لادینی جان مثلی چو خ ایستر نه نه دی نه نه مالکدی بو جان و تنه یادّان چیخماز -------------- گوزله فرهنگ فرنگی لره آللانمو یاسان ائولنندن سورا حقین نه نه وون دانمو یاسان تیزسینار  قلبی اونو ن گوزله آجیقلانمویا سان حالینا یان که جهنم او تو نا یا نو یا سان سنی غمدن او چکو ب ایمنه یادّان چیخماز ---------- کعبه نی قبله بولن معتکف دیراولماز سیر ایله عالم اخلاصی بئله سیراولماز کیمه حق دم وئر ه محتاج دم غیراولماز نَنه یه اوف دئیه نین عاقبتی خیر اولماز نَنه محرمدی حق ذو المنه یادّا ن چیخماز ------------- ای حسینچی سنه درس اور گئدیب الله رسول والدینین الین اوپ فیض کمال ایله حصول ننه نین گو گلونی آ ل ایلمه راءیندن عدول قوی اورکدن سنه بیردفعه دئسون احسن اوغول ذکر اول احسنی مین احسنه یادّان  چیخماز -------------- ننه نعمتدی  مبادا اونی گوزدن آتاسان قوجالاندا الینی دوت که مراده چاتاسان شیعه لیق غیرتی قویماز بوگناهه باتاسان سالمندانه  آتورسان گجه راحت یاتاسان ایتمه تبدیل اورگون آهنه یادان چیخماز https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
20240206_073705-AudioConverter.mp3
1.29M
▪️نوحه رحلت حضرت ابوطالب علیه السلام ای یاورِ نورُ الهدی یا ابوطالب ای پدر شیر خدا یا ابوطالب یا ابوطالب یا ابوطالب... عزیز قلب مصطفی یا ابوطالب بر تو شده ظلم و جفا یا ابوطالب یا ابوطالب یا ابوطالب... ای مسلمین بر هِمّت و عَزم تو مدیون قلبِ رسولِ کردگار از غَمَت محزون یا ابوطالب یا ابوطالب... چَشم امیرُالمؤمنین بهر تو گریان مرثیه خواند بر تو با سینه ای سوزان یا ابوطالب یا ابوطالب... ای در دلت عقیده و باورِ اسلام ما را دعا کن تا شَویم یاورِ اسلام یا ابوطالب یا ابوطالب... دعا نما تا که شَویم اهل عاشورا فداییانِ نَوه ات،زینبِ کبری یا ابوطالب یا ابوطالب... دعا نما که بر غمش مبتلا باشیم رزمندگانِ لشکرِ کربلا باشیم آه و واویلا آه و واویلا... آن کربلایی که در آن با لبِ عطشان زهرا بگوید یا حسین با دلی سوزان آه و واویلا آه و واویلا... سَرَت زِ تن جدا شده ای حسین جانم هلالِ نیزه ها شده ای حسین جانم ای حسین جانم ای حسین‌جانم... ✍امیر عباسی https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
20240206_074048-AudioConverter.mp3
1.08M
▪️نوحه رحلت حضرت ابوطالب علیه السلام آسمانی ها از این غم حزین اند در ماتم ابوطالب غمین اند یار پیمبر بابای حیدر با رفتنت زنند بر سینه و سر مدد ابوطالب بابای حیدر در ماتمت رخت سیه بر تن شد با دست پیغمبر جسمت کفن شد ای وای از گودال به پا شد جنجال در زیر دست و پا جسمی شد پامال مدد ابوطالب بابای حیدر... ✍محمود اسدی (شائق) https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
20240206_074637-AudioConverter.mp3
1.13M
▪️نوحه رحلت حضرت ابوطالب علیه السلام مدح تو بر عاشق واجب ای بر خصم احمد غالب بابای حیدر یا ابوطالب ز داغ رفتنت،خون دل حیدر است به یاد تو روان،اشک پیمبر است آه و واویلتا... ای که نور سرمد بودی تنها و بی مدد بودی در غریبی یار احمد بودی عموی با وفا،برای مصطفی به جان خریده اي،به راه دین جفا آه و واویلتا... ای عَموی خیرالوَریٰ از برکتت سوزد دلها به یاد عموی کرببلا ساقیِ تشنه لب،ماهِ نخورده آب عشق رقیه و،دلخوشیِ رباب آه و واویلتا... ✍امیر عباسی https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
مکه پر است از جلواتی که داشتی از آن همه جلال و صفاتی که داشتی نام پیمبری به تو می‌آمد از ازل معلوم بود از حسناتی، که داشتی مبعث بلوغ و شاخصِ یکتاپرستی است زآن خطبه خوانی و نفحاتی که داشتی قبله نما تویی و علی قبله دارِ توست با معجزات و آن برکاتی که داشتی مهر و محبت تو به دلها رسوخ کرد از بسکه عاطفه تو به ذاتی که داشتی لات و هُبَل به یاری حيدر شکسته شد با ذکر صوم و هر صلواتی که داشتی راه هدایت بشریت به دست توست ای رحمت مدام، ثباتی که داشتی یثرب نجات یافت ز جهلش، دلیل آن... تنها تویی و باب نجاتی که داشتی غار حرا هنوز، محل عبادت است مائیم و سجده بر اثراتی که داشتی رمز شکست کفر، فقط ذکر فاطمه است بَه بَه، به ذکر این غزواتی که داشتی حیدر، خدیجه، فاطمه، یار توأند، پس... جانم به همت نفراتی که داشتی هرجا تو بودی همره تو ذوالفقار بود چون کوه بود آن اَدَواتی که داشتی در غزوه‌های بدر و احد شاهدیم که نام علی است در ضرباتی که داشتی https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
ای ابتدا محمد و تا انتها علی ای انتها محمد و از ابتدا علی ای بین کعبه احمد و ای در حرا علی یعنی که یک حقیقتِ مَحضید با علی در باطنِ ظهور تو در اِختفی علی یا مرتضی محمد و یا مصطفی علی صَلّوا علی محمد و صَلّوا عَلیٰ علی در جوش آمده‌است خُم خانگی ما در چشمِ ماست سرمه‌ی مستانگی ما بیرون زده است  یک  رگِ دیوانگی ما نورِ نبی است کعبه‌ی پروانگی ما از مرتضاست نعره‌ی مردانگی ما اِلّایِ مانده در پسِ اظهار لا علی صَلّوا علی محمد و صَلّوا عَلیٰ علی باید به دشتها برود چوپان شود باید سفر رَود نَفس راهبان شود تاجر شود مسافرِ یک کاروان شود باید میانِ مکه امین و امان شود باید از آنچه فکر کنی بیش از آن شود تا که شود پیامبرِ مرتضی علی صَلّوا علی محمد و صَلّوا عَلیٰ علی چل سال انتظارِ زمین و زمان بس است چل سال پشت پرده برای جهان بس است چل سال منتظر شدنِ آسمان بس است چل سال  بین خلوت کروبیان بس است حالا خدا نوشت که ای بی نشان بس است برخیز  با ملائکه  برخیز  با علی صَلّوا علی محمد و صَلّوا عَلیٰ علی از عشق از حضور  لبالب نشسته بود در خلوتی شگفت و مقرب نشسته بود بین حرا به چله‌ی یارب نشسته بود اشراقِ نور بود اگر شب نشسته بود جبریل پیش روش مودب نشسته بود ای بازویِ نبوتِ تو هرکجا علی صَلّوا علی محمد و صَلّوا عَلیٰ علی خورشیدِ مکه بر تنِ ظُلمتکده بتاب بر مردمان منجمدِ شب زده بتاب صبرِ زمینِ یخ زده  سرآمده بتاب تنها به مکه نه که بر هر بُتکده بتاب هرچند مشکل است به دل غم مده بتاب غم نیست تا که ذوالفقارِ نبی هست با علی صَلّوا علی محمد و صَلّوا عَلیٰ علی يَا أَيُّهَا الْمُزَّمِّل اگر کار مشکل است اصرار در مقابل انکار مشکل است گیرم  میان مشرک و کفار مشکل است ماندن ولی مقابلِ کرار مشکل است بودن به پیش ضربِ علی‌وار مشکل است    مرحب که هست پیش تو ای مرحبا علی صَلّوا علی محمد و صَلّوا عَلیٰ علی وقتش رسیده است  از این پس علی بگو امشب نجف برو شبِ مبعث علی بگو  در  صحنِ آن سرای  مقدس علی بگو بین رواقهای مُقَرنَس علی بگو آری کَسم علی است نه هرکس ، علی بگو نَفسِ محمد است به نَصِ خدا علی صَلّوا علی محمد و صَلّوا عَلیٰ علی https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
در غار حرا سینجلی می‌گویند از نور نبی و از ولی می‌گویند تثلیث مسیحیان شکست و زین بعد الله محمد و علی می‌گویند انوار شگفت ایزدی می‌آید با جاه و جلال احمدی می‌آید آنروز خدیجه دید از غار حرا یک دسته گل محمدی می‌آید فرمود خدا که دین حق غالب هست تا هست نبی برای حق طالب هست پیروزی از آنِ دینِ احمد باشد وقتی که علی ابن ابی طالب هست در آرزوی آل علی می‌گردند هی آمده دنبال علی می‌گردند جبریل رسید و گفت در عرش فقط دورِ سر تمثال علی می‌گردند لطف ازلیِ بی نهایت این است توحید و نبوت و امامت این است باید که به بعثت حقیقی برسیم معنی ادامه دار بعثت این است عمریست که دلواپس مهدی هستیم دلسوخته‌ی بی کَسِ مهدی هستیم جبریل دوباره  بعثتی می خواهیم ما منتظر مبعث مهدی هستیم https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
از تو يک عمر شنيديم و نديديم تو را به وصالت نرسيديم و نديديم تو را روزي ما فقرا شربت وصل تو نبود زهر هجر تو چشيديم و نديديم تو را شايد ايام کهن سالي ما جلوه کني در جواني که دويديم و نديديم تو را چه قدَر چلّه نشستيم و عزادار شديم چه قدَر شمع خريديم و نديديم تو را گاهي اندازه ي يک پرده فقط فاصله بود پرده را نيز کشيديم و نديديم تو را سعي کرديم شبي خواب ببينيم تو را سحر از خواب پريديم و نديديم تو را مدتي در پي تو رند و نظر باز شديم همه را غير تو ديديم و نديديم تو را فکر کرديم که مشکل سر دلبستگي است از همه جز تو بريديم و نديديم تو را لا اقل کاش دم خيمه ي تو جان بدهيم تا بگوييم : رسيديم و نديديم تو را https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
مولای جمعه های معطر بیا بیا خورشید نسل های مطهر بیا بیا ما دل به جذبه های نگاه تو بسته ایم تکرار عشق های مکرر بیا بیا ای وارث تمام مواریث انبیا سوگند بر عبای پیمبر بیا بیا قرآن پاره پاره ی ما روی خاک هاست آقا به دست بسته ی حیدر بیا بیا باران بیار...آب بیاور خودت بریز بر شعله های سرکش این در...بیا بیا تا که بیاوری کمی از خاک کربلا مرهم برای پهلوی مادر بیا بیا شاید که تشت پر شده از لخته های درد برداری از مقابل خواهر بیا بیا تا پس زنی به دست خود این خون داغ را از روی حلق تشنه ی اصغر بیا بیا تا شستشو دهی مگر ای اشک مهربان خونِ سر شکسته ی اکبر بیا بیا آقا! عمو که مشک ندارد شما مگر مشکی بیاری از شط کوثر بیا بیا آقای من بلند کن از خاک عمه را تا کم ببوسد این تن بی سر بیا بیا آقا چقدر منتظرت صبح و ظهر و شب آقا چقدر دیده ی ما تر؟...بیا بیا آقا فدای چشم پر از غربت شما هر چه شکست بال کبوتر بیا بیا آقا فدای شما هر چه داده ایم دریا دلان تشنه ی پرپر بیا بیا ✍️ https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e