eitaa logo
احمد وحیدی
22.1هزار دنبال‌کننده
558 عکس
211 ویدیو
15 فایل
. احمد وحیدی هستم🧔🏻 با بیش از ده سال سابقه آموزش حضوری قراره ایــن موارد رو بصورت تخصصی بهت آموزش بدم😉 . آموزش مداحی🎙 قرائت قرآن🤲🏻 صداسازی🗣 ترحیم خوانی🖤 اجرا در عروسی مذهبی اگه سوال داشتی،اینجام 👇 (آیدی پاسخگویی) @malakoott
مشاهده در ایتا
دانلود
ای آفتاب عشق و عدالت شتاب کن باز آ قنوت باغچه را مستجاب کن این خاک تشنه بی‌تو به باران نمی‌رسد باغ خزان زده به بهاران نمی‌رسد خورشیدی و زمین و زمان در مدار توست مولای من بیا که جهان بی‌قرار توست تنها تو منجی بشر و آدمیتی اصلاً تویی که فلسفۀ خاتمیتی تو سِرّ سجده‌های ملائک بر آدمی تو رازِ سر به مُهرِ سحرهای عالمی دنیا پر از تلاطم و غم‌ها کران کران نوح زمان تویی و زمین است ندبه‌خوان ای کشتی نجات جهان، یک نگاه تو! کی می‌رسم به ساحل امن پناه تو؟ ماتمکده‌ست کعبۀ بی‌تو، خلیل عشق چشمان توست کعبه، بیا ای دلیل عشق با صد هزار جلوۀ مشهود می‌رسی با نغمۀ الهی داوود می‌رسی موسی شدی و طور به سویت شتافته‌ست نیل است که به شوق تو سینه شکافته‌ست سیمای تو ز یوسف مصری ملیح‌تر همراه تو مسیح و تو از او مسیح‌تر آیات حسن و فضل و کمال تو بی‌حد است خوی و خصال تو همه عین محمد است همراه توست معجزه‌های پیمبری داری مگر به شانه ردای پیمبری؟ مولا بیا به دین بده روح دوباره‌ای با ذوالفقار فتح، شکوه دوباره‌ای برپاست نهروان و جمل‌های دیگری بیت الحرام و لات و هُبَل‌های دیگری هر سنگ را نگاه تو سجّیل می‌کند یا هر پرنده را چو ابابیل می‌کند باز آ که دست ظلم و ستم را قلم کنی باز آ که باز عدل علی را علم کنی باز آ که در مدینه قیامت به‌پا شود صحن و سرای حضرت زهرا بنا شود در چشم تو شکوه الهی خلاصه است صلح و جهاد تو همه عین حماسه است در هر نگات نور خدا موج می‌زند امید سیدالشهدا موج می‌زند آمیزۀ صلابت و احساس دیدنی‌ست در قامتت رشادت عباس دیدنی‌ست سمت تو آب‌های روان سجده می‌کنند بر خاک پات مُلک و مکان سجده می‌کنند بی‌انتهاست نامتناهی‌ست علم تو آیینۀ علوم الهی‌ست علم تو تا واژه واژه‌ات ملکوت حقایق است در هر نگات جلوۀ صد صبح صادق است داری به دوش پرچم باب الحوائجی در دست توست خاتم باب الحوائجی چشم رئوف توست بهشت برین ما نور ولایتت شده حصن حصین ما دلبستگی به رحمت تو در نهاد ماست پلکی بزن، نگاه تو باب المراد ماست شوق تو در هدایت ما بی‌نهایت است چشمان روشن تو چراغ هدایت است برپا شده‌ست در دل عالم چه محشری دیگر بتاب ماه خدا! یابن عسکری دلتنگ روی ماه توایم أیها العزیز ما تشنۀ نگاه توایم أیها العزیز دنیای ماست تشنۀ صبح ظهور تو سرد است چار فصل زمان بی حضور تو بی‌رنگ‌تر شد از همۀ فصل‌ها بهار هر روز ما ببین که شده فصل انتظار فصلی به جز دریغ در این فصل‌ها نبود ای کاش عصر بی‌خبری از شما نبود عصر سکوت سر نشود، بی سلام تو این کوچه‌هاست منتظر عطر گام تو این روزها که مانده همه چشم‌ها به در دلخوش به این‌که می‌رسی از راه یک سحر تا کی نصیب ماست «اَرَی الخَلق» و «لا تُری» کی می‌شود نوای «اَنا المَهدی» تو را... از سمت کعبه بشنوم ای جانِ جانِ جان «عَجّل عَلی ظُهُورِکَ یا صاحِبَ الزّمان» ✍ https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
منتظر مانده زمین، تا که زمانش برسد صبح، همراه سحرخیز جوانش برسد خواندنی‌تر شود این قصه؛ از این نقطه به بعد، ماجرا تازه به اوج هیجانش برسد پرده‌ی چاردهم وا شود و ماه تمام، از شبستانِ دو ابروی کمانش برسد لَيلةُالقدر، بیاید لبِ آیینه‌ی درک مَطلَعِ‌الفجر، به تأویل و بیانش برسد رو کُنَد سوی رُخش، قبله‌نمای دل ما قبل از آن‌روز که از قبله نشانش برسد نامه داده‌ست، ولی شیوه‌ی یوسف این‌ست: عطر او، زودتر از نامه‌رسانش برسد خامِ خود بود و به این فکر نمی‌کرد جهان بی‌تماشای تو، جانش به لبانش برسد شد جهنم همه‌‌ی شهر ولی شیخ نشَست تا به اذکار مفاتیح جَنانش برسد "یوسفش را، به زر ناسره بفروخته بود" نام تو، گشت دکانش که به نانش برسد یار تو اوست، که بی‌واهمه، در راهِ طلب، می‌دود سوی تو هرقدْر توانش برسد ای بهارانه‌ترین فصلِ خداوند! بیا تا که این عالَم دل‌مرده، به جانش برسد عقلْ عاشق بشود، فلسفه، شاعر بشود، تا که از نور تو، جامی به دهانش برسد عشق، در عصر تو از حاشیه بیرون برود عدل، در عهد تو پایانِ خزانش برسد ظهرِ آن روز بهاری چه نمازی بشود، که تو هم آمده باشی و اذانش برسد ✍ https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
شبی خمارِ غزل گرم گفتگو بودیم به وجد و شور و نشاط و به های‌وهو بودیم مدام در طلب باده و سبو بودیم تمام مستی شب را به جستجو بودیم ندا رسید که امشب طلوع خواهد شد کسی می‌آید و فردا شروع خواهد شد شکوفه زد غزل و روی لب هجا گل کرد ردیف و قافیه در صورت دعا گل کرد سحر رسید و اذان آمد و خدا گل کرد بهار فاطمه در صبح سامرا گل کرد ((رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند چنان نماند و چنین نیز هم نخواهد ماند)) امین وحی خدا با خودش خبر آورد خبر برای وصی پیامبر آورد که نخل عسکری از فیض حق ثمر آورد عروس فاطمه و مرتضی پسر آورد جمال مهدو‌ی‌اش آنچنان که پیغمبر ز هیبتش چه بگوییم، وارث حیدر زمان به قدرت او اعتراف خواهد کرد و زیر سایه‌ی او اعتکاف خواهد کرد و تیغ دشمن او را غلاف خواهد کرد و کعبه دور قد او طواف خواهد کرد بخوان که حضرت صاحب به راه می‌افتد که حق می‌آید و باطل به چاه می‌افتد ببخش کوچه‌ی ما را که مثل میکده است گلوی شاعرت آقا اسیر عربده است ز ما هرآنچه نباید اگر چه سر زده است تمام حسرت ما جمعه‌ی نیامده است دخیل بسته‌ی این نیمه‌های شعبانیم به جان فاطمه سوگند که پشیمانیم https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
رسیدنش نفسی تازه داده دنیا را همان مسیح که احیا کند مسیحا را همان که یوسف کنعان به شوق دیدارش شده‌ست مشتریِ پا به قرص بازارش همان که چهره‌ی او نور فاطمی دارد کنار گونه‌ی خود، خال هاشمی دارد خدا کند بپذیرد مرا به خادمی‌اش سپید بخت شوم مثل خال هاشمی‌اش سلام یوسف زهرا! خوش آمدی آقا امید آخر دنیا! خوش آمدی آقا سلام یوسف زهرا! تورا صدا کردم برای آمدنت آمدم دعا کردم نگو که فاصله‌ی ما هزار فرسنگ است ببین که مادر پیرم چقدر دلتنگ است عزیز فاطمه عمری‌ست بی تو دربدریم هزار جمعه گذشت و هنوز بی خبریم عزیز فاطمه آقا! کجاست خانه‌ی تو؟! گرفته است دل تنگ ما بهانه‌ی تو تو آخرین پسر خانواده‌ی ماهی تو آبروی زمینی، بقیة اللهی... ✍ https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
باز دل، چلّه‌نشینِ حرمِ راز شده‌ست مرغِ شب با نفس صبح، هم‌آواز شده‌ست باز با دست سحر، پنجره‌ها باز شده‌ست باز فصلِ سفرِ چلچله آغاز شده‌ست با نسیمی که به دل‌جویی من می‌آید باز عطر گل نرگس ز چمن می‌آید این گل لاله، که زیبایی بی‌حدّ دارد در چمن تازگی و لطف مجدّد دارد نکْهت فاطمه و عطر محمّد دارد آفرینش به لبش، ذکر خوش‌آمد دارد این گل سرخ، که از گلبن توحید شکفت هر که دیدش، «زَهَقَ الباطِلُ و جاءَ الحَق» گفت جلوۀ «وَالقمر» و آیت «وَالعصر» آمد رحمت واسعۀ بی‌حد و بی‌حصر آمد فتح نزدیک شد و، زمزمۀ نصر آمد کارفرمای دوعالم، ولیِ‌ عصر آمد گرچه در خوشدلی فاطمه، تردیدی نیست زادروز پسرش هست، ولی عیدی نیست چه بگویم که مرا عقدۀ عالَم به گلوست داستان من و غم، خاطرۀ سنگ و سبوست کی شود پرده به یک سو رَوَد از چهرۀ دوست «آن سفر کرده که صد قافله دل، همره اوست» عید روزی‌ست، که بارد به جهان ابرِ کَرم مصلح کل بزند تکیه به دیوارِ حرم عید روزی‌ست، که آفاق گلِ نور شود از جهان، سایۀ بیدادگران دور شود روز نابودی تزویر و زر و زور شود یعنی از پرتو موسی، همه جا طور شود عید روزی‌ست، که آفاق منوّر گردد باغ سرسبز شود، باز ورق برگردد عید روزی‌ست، که دل‌ها شود از غصه جدا روز آغاز ثمربخشی خون شهدا برسد پرتو روشنگر مصباح هدی تکیه بر کعبه زند منتقم خون خدا بشنود گوش فلک، صوت خوش تکبیرش دولت عدل شود، دولت عالم‌گیرش عید روزی‌ست، که با عشق، هم‌آهنگ شود عرصه بر تهمت و تزویر و ریا تنگ شود نرم، چون آب، دلِ سخت‌تر از سنگ شود باغ سرسبز و نشاط‌آور و گل‌رنگ شود عید روزی‌ست، که ایمان و امان تازه شود یک چمن لالۀ پرپر شده، شیرازه شود ای که جبریل امین، پیک پیام‌آور توست ای که عیسای نبی، روز فرج، یاور توست سرمۀ چشم ملائک، همه خاک در توست چشم بر راه ظهورت به خدا، مادر توست تو بیا! تا غم عالم، همه از دل برود کشتی از دامن توفان، سوی ساحل برود https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
تقدیم به وقتی که در دنیا ستم مرسوم باشد وقتی عدالت گنگ و نامفهوم باشد وقتی ظهور از چشم‌ مردم دور مانده وقتی نفس آلوده و‌ مسموم باشد وقتی کسی چشم انتظاری را بلد نیست وقتی بشر از عاشقی محروم باشد حق می‌دهم در خانه‌ی تاریخ، یک زن آوازه‌اش پنهان و نامعلوم باشد حق می‌دهم چونانکه زهرا بود مظلوم میراث‌دار فاطمه، مظلوم باشد اما خدا می‌خواست از میراث مریم نام زنی در دفترش مرقوم باشد اما خدا می‌خواست از زن‌های تاریخ با نام نرجس، دفترش مختوم باشد زهرا عروسش را خودش بر می‌گزیند حتی اگر شهزاده‌ای از روم باشد باید به چشم حضرت زهرا بیاید در خانه‌ی حیدر چنین‌ مرسوم باشد تأثیر یُذهب، عنکمُ الرجس است و قطعاً نرجس زنی پاکیزه و معصوم باشد اوصاف او را در کُتب کمتر نوشتند تاریخ باید تا ابد محکوم باشد فرزند او - موعود - پنهان مانده، باید او نیز چون فرزند خود مکتوم باشد فرزند او یک روز می‌آید سرانجام روی لبش آن‌روز یا قیّوم باشد آن‌روز، آری دوستانش شادمانند آن‌روز، آری دشمنش مغموم باشد ✍ https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
ای طلوع صبحدم! نور دگر آورده‌ای آفتابی، بهتر از شمس و قمر آورده‌ای شاهدی از جان و دل محبوبتر آورده‌ای یا که وجه الله بر اهل نظر آورده‌ای مُصلح کل! حجّت ثانی عشر آورده‌ای مهدی موعود کز خلق خدا او را سلام آسمان! امشب چه سیمای تو روحانی شده دامنت چون قلب نرگس، پاک و نورانی شده سینه‌ات لبریز از انوار ربّانی شده صحنه‌هایت روضۀ سر سبز رضوانی شده ماه با لبخند، گرم نور افشانی شده تا طلوع صبح، دور سامره گردد مدام ای زمین! آغوشِ جان بگشا که جانان‌ست این سامره! تطهیر کن خود را که قرآن‌ست این آسمان! در بر بگیرش، یک جهان جان‌ست این سیزده معصوم را روح است و ریحان است این قلب قرآن، هستی دین، رُکن ایمان است این خود امام و یازده آباء معصومش امام ای ز آوای تو قرآن مفتخر! قرآن بخوان ای دمت از فیض عیسی خوب‌تر! قرآن بخوان ای شده پروانه‌ات مرغ سحر! قرآن بخوان ای یگانه مصلح کلّ بشر! قرآن بخوان ای نوایت خوشتر از جان! بر پدر قرآن بخوان تا ببوسد لعل لب‌های تو را با احترام سامره جان شد که این نوزاد جانان من است نرجس پاکیزه دامان گفت: ریحان من است عسکری بوسید لب‌هایش که قرآن من است عیسی مریم به وجد آمد که این جان من است شب ندا در داد: این ماهِ فروزان من است صبح گفتا: از زمین تابید خورشیدم به بام پاک جسم و پاک جان و پاک باب و پاک مام سرو قد، گل‌چهره، شورانگیز لب، شیرین کلام کبریایی جاه و احمد طینت و حیدر مقام فاطمی خو، مجتبایی حلم، ثارالله قیام مو کمند و ابرویش شمشیر و مژگانش سهام تا که اش گردد شکار و تا که اش افتد به دام کعبه می‌خندد که آغاز ظهورش در من است مکّه می‌بالد که آثار عبورش در من است کوفه می‌نازد که تشریف حضورش در من است کربلا گوید که اشک و سوز و شورش در من است دل ندا در داد کاین خورشید، نورش در من است جان به طوف مهد او چون زائر بیت الحرام دُرّ دندانِ پیمبر، انتظارش می‌کشد صورت خونینِ حیدر، انتظارش می‌کشد سینۀ مجروح مادر، انتظارش می‌کشد مجتبی با سوز دیگر، انتظارش می‌کشد زخم ثارالـلَه به پیکر انتظارش می‌کشد تا نیاید او، نیابد زخم قرآن التیام ای ز پشت ابر غیبت خلق را خورشید و نور ای فروغت کرده پیش از خلقتِ عالَم ظهور ای وجودت غایب و خَلق جهانت در حضور یابن کوثر، یابن طاها، یابن یاسین، یابن طور تو به ما نزدیک‌تر از مایی و ما از تو دور ما ز تو اعمی و تو پیداتر از ماه تمام باغبانا! بار دیگر در گلستان بازگرد یوسفا! از چاه کنعان سوی کنعان بازگرد موسیا! بر کشتن فرعون و هامان بازگرد عیسییا! تا جان دهی بر جسم بی جان بازگرد احمدا! بر یاری اسلام و قرآن بازگرد حیدرا! در دست تو زیباست تیغ انتقام ای وصالت آرزوی دوستان! هجران بس است ای بباغ آفرینش باغبان! هجران بس است ماه کنعان! آفتاب مصر جان! هجران بس است سیّدی! الغوث الغوث الامان، هجران بس است مصلح کل، مهدی صاحب زمان، هجران بس است تا به کی "میثم" بریزد بی تو خونِ دل به جام ✍ https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
گفتم به دل، که وقت نیایش، شب دعاست پرواز کن که مقصد من «سُرّ من رآ»ست آنجا که هست، آینهٔ شادی و سرور اشراق عشق و عاطفه و جلوه‌گاه نور... آنجا که انبیا همه هستند در طواف آنجا که عشق و عاطفه دارند اعتکاف... آنجا که دیده‌ها، پلی از آب بسته‌اند یعنی دخیل اشک به «سرداب» بسته‌اند... چشم هزار ماه جبین، مشتری اوست نقش نگین وحی، در انگشتری اوست محبوب نازنین سراپردهٔ خداست در کائنات، رحمت گستردهٔ خداست چون روح، در تمامی اعصار جاری است جان جهان، ذخیرهٔ پروردگاری است سنگ بنای کعبه، سیاهی خال اوست وجه خدای جَلَّ جَلالُه، جمال اوست جانْ بی‌فروغ طلعت او جان نمی‌شود او حجت خداست که پنهان نمی‌شود روزی که ظلم پُر کند آفاق دهر را احلی من العسل کند این جام زهر را آن روز، روز سلطنتِ داد و دین رسد یعنی زمین، به ارث به مستضعفین رسد... پُر می‌کند ز عدل خود این خاک تیره را آیینهٔ بهشت کند، این جزیره را یوسف به بوی پیرهنش زنده می‌شود دل‌های مرده با سخنش زنده می‌شود... او را بخوان در آینهٔ ندبه و سمات فرزندی از سلالهٔ طاها و محکمات روی لبش تلاوت لبیک دیدنی‌ست آری دعای او به اجابت رسیدنی‌ست احیاگر معالِم دین خداست او شمس‌الضحای روشن و نورالهداست او :: الهام، کم گرفتی از آن فاطمی‌نَفَس با خود حدیث نَفْس کن، ای مانده در قفس یک‌بار خوانده‌ای، که جوابت نداده‌اند؟ آتش گرفته‌ای تو و آبت نداده‌اند؟ تکرار کن به زمزمه در سجده و رکوع ای دیدگان شب‌زده! «فَلْتَذْرَفِ الدُّموع»... ای حُسنِ مطلع همهٔ انتخاب‌ها تو آفتاب حُسنی و ما در حجاب‌ها مضمون بکر و ناب «مناجات جوشنی» فرزند اخترانِ درخشان و روشنی... دیشب به خوابم آمدی ای صبح تابناک خواندم «متی ترانا» گفتم «متی نراک» «یا ایها العزیز!» ببین خسته حالی‌ام چشمان پُر ستاره و دستان خالی‌ام ماییم آن خسی که به میقات آمدیم شرمنده با «بضاعت مزجات» آمدیم شام فراق سورهٔ والیل خوانده‌ایم یوسف ندیده «اَوفِ لَنا الکَیل» خوانده‌ایم یا ایها العزیز! به زیبایی‌ات قسم بر حُسن بی‌بدیل و دل‌آرایی‌ات قسم دل‌ها ز نکهت سخنت، زنده می‌شود عالم به بوی پیرهنت، زنده می‌شود صبح وصال تو، شبِ غم را سحر کند آفاق را نگاه تو زیر و زِبَر کند موسی تویی، مسیح تویی، مکه طور توست شهر مدینه چشم به راهِ ظهور توست تنها نه از غمت دل یاران گرفته است چشم بقیع، تَر شده، باران گرفته است شعرِ «شفق» حدیثِ زبانِ دلِ من است تکرار نام تو، ضَرَبان دل من است ✍ https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
باز قدسی‌نفسان زمزمه‌پرداز شدند به سوی سامره آماده‌ی پرواز شدند چهره‌ها با گل لبخند و شعف باز شدند بلبلانِ چمنِ حُسن در آواز شدند   نورِ شادی به زمین و به فلک موج زند از فلک تا به زمین، فوج ملک موج زند باز هم شاهد غیبی به شهود آمده است پیک شادی به سلام و به درود آمده است چه وجودی‌ست که اکنون به وجود آمده است این خبر چیست که جبریل فرود آمده است؟! محشری گشت به‌پا گر که قیامت کردند همـه در هاله‌ای از نور اقـامت کردند نوری از بیت ولایت شده پیدا امشب که از او گشته جهان غرق تجلا امشب همه عالم شده چون وادی سینا امشب مات از این نور بُوَد دیده‌ی موسی امشب عشق پرسید چرا همهمه برپا شده است همه گفتند که مهدی‌ست هویدا شده است برهمه خلق جهان خیر کثیر آمده است سوره‌ی نور خداوندِ قدیر آمده است به محمد، به علی، باز نظیر آمده است هاشمیون همه را ماه منیر آمده است او بُوَد جنت ما، کعبه‌ی ما، مقصد ما خال رخساره‌ی او شد حجرالاسود ما هستی از یُمن قدومش ز غم آزاد بُوَد خُرم از جلوه‌ی او گلشن ایجاد بُوَد این همان وعده‌ی موعود و خداداد بُوَد هرکه شد منتظر مَقدم او شاد بُوَد آری ای اهل ولا! موسم دیدار شده آیت نَصــرُ مِــنَ الله پــدیــدار شده غرق آیات مبین است رخ رخشانش شب‌نشینانِ سماوات همه حیرانش عرشیان مات ز قدر و شرف و ایمانش کرده در عرشِ خداوند سه شب مهمانش در سماوات کنون فصل گل و هم عهدی‌ست میزبانْ خالق و مهمان عزیزش مهدی‌ست خیز کز مقدم مولا همگی بنده شویم همچو گل‌ها ز نسیم سحری زنده شویم پیرو مکتب آن دولت پاینده شویم نکند روز وصالش همه شرمنده شویم دل او را همــه با پیــروی‌اش گرم کنیم همه در محضر اوئیم، از او شرم کنیم همه گویند «وفایی» گل توحید کجاست مروه پرسید کجا، کعبه بپرسید کجاست آن دل‌انگیزترین مایه‌ی امید کجاست آفتاب دل زهرا، گل خورشید کجاست کاش ما را ز وفا ره به حضورش بدهند عیدی ما همه را حکم ظهورش بدهند ✍ https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
🌸تنها ۳ روز تا مانده ما پیرو راهِ عترت و قرآنیم در حسرت دیدار شه خوبانیم از نام اباالفضل مدد می‌گیریم آماده‌ی جشنِ نیمه‌ی شعبانیم https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
بنال ای دل که نالیدن ثوابه که هر نالیدنُم رنج و عذابه بنال ای دل به حالِ روزگارُم که در خاکه همه دار و ندارُم بنال ای دل غریبی بد بلائیست بلای جون مو دردِ جدائیست مو که غربت نصیبُم چون ننالُم جدایُم از طبیبُم چون ننالُم عزیزُم از کنارُم پَر کشیده از این دنیای غم خیری ندیده شکسته عاقبت سنگِ صبورُم که گشته قبر او راهِ عبورُم شدم بیمار و بر دردُم دوا نیست طبیبُم رفت و در خانه صفا نیست کِشُم بر دل فراقِ یار تا کی بزن نی زن شدم همدرد با نی دلِ افسرده ی مو خون گشته زِ دردِ دوریش مجنون گشته https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
...                              🌾🌾🌾🌾🌾  هیچ دانی زجهان باید رفت 🥀 خسته حال ونگران بایدرفت🥀 خوش براحوال کسی می دانم 🥀 زین جهان گُذرا بایدرفت 🥀 کاروان مانده زِرَه واحسرت 🥀 آری از دورزمان باید رفت🥀 گُلِ من عمر توچون باد گذشت 🥀 هَمره باد خزان باید رفت🥀 هرکه پرونده اوهست سیاه🥀 سوی دوزخ حَیَران باید رفت🥀 گرتورا کوه گناه است بدان 🥀 باقدی همچو کمان باید رفت🥀 هرکه درخط علی وزهراست 🥀 زجهان خنده کُنان باید رفت🥀 راه دوراست و بَسی وحشتناک🥀 چاره ای نیست به جان باید رفت 🥀 خانه قبرتو بَس تاریک است🥀 دردل خاک نهان باید رفت 🥀 هیچ دانی (۲) زجهان باید رفت 🥀 هیچ دانی زجهان باید رفت 🥀 خسته حال ونگران بایدرفت 🥀 آی... ببین عشق مادر چه ها می کند🍂 چه شوری به عالم به پا می‌کند 🍂 به عشق حدیث و مِلیکای خویش🍂 فَداکاریَش تاکُجا می کند🍂 بنازَم به اون مادر دیده تَر🍂 به وقت خطر جان فَدا می کند 🍂 گذشته زجان بهر فرزند خویش 🍂 مُحَبَت چنین اقتضا می‌کند 🍂 به ایثار مادر سلام ودرود🍂 براو رحم ورحمت خدا می کند🍂 یکی طفل معصوم دربَطنِ او🍂 به مادرسلام و دُعا می کند🍂 چرارفتی از این کاشانه مادر🌾 صفا بی تو ندارد خانه مادر🌾 تورفتی خانه ام ظُلمَت سَراشُد🌾 زِهِجرانَت شُدَم دیوانه مادر🌾 یه مادری الان چهل روزه خانه وکاشانه روترک کرده، مادرچراغ خونه است، مادرپیرَم توخونه نِعمَتِ...🌾🌾🌾 توبودی درشب تاریک وظلمت 🥀 چراغ روشن این خانه مادر🥀 ندیدم درجهان هرگز زنی را🥀 به مانَندَت بُوَد فرزانه مادر🥀 مادردرسته از خانه مارفتی، اما از خانه دل مانرفتی، هرشب جمعه میام کنار مزارت...🍂 به گِرد قبرتو ای شمع سوزان 🌾 بگردم مثل یک پروانه مادر🌾 اززبان دختر خانُماشَم بگم...🍂 نخوابند دخترانت تاسحرگه🌾 شده باغیرتو بیگانه مادر🌾 آی... چهل روزه که مامادر نداریم...🌾 یه مادرمهربانی از دنیا رفته مجلس به مناسبت این مادر برگزار شده ازطرف دختر خانُماش یا آقا پسراش... های...🍂 چهل روزه که ما مادر نداریم 🌾 چهل روزه که تاج سَر نداریم🌾 آی مادر...🍂 چهل روزه که من دیده به راهَم🌾 اسیر و بی کس وهم بی پناهم 🌾 کُجا رفت ای خدا تاج سرما 🌾 عزیز ونور وچشم و دلبر ما🌾 زداغ مِحنَتَش غمگین و زارَم🌾 خدایا طاقت دوری ندارم 🌾 شب عید آمد و مادر ندارم وای از این غم🍂 دوموقع اثرمیکُنه.... یکی زمان عیده همه بچه ها برامادر عیدی میارن...همه مادرا برا بچه‌ها عیدی میارن... یکی هم زمان غروب ِ همه پدرا برمیگردن خونه مادرم توخونه پرستار بچه هاشه، درپخت غذا، درجارو کردن خانه زبان زَهدِ این مادرا...آی...مادر، مادر، مادر، مادر😭🥀 امسال اگه عید بیاد دیگه سرسفره هفت سین ندارمت، جات خالیه مادر، مادر...🥀 شب عید آمد و مادر ندارم وای از این غم 🍂 زداغ دوریَش جان می سپارم وای از این غم 🍂 فلک از جورتو ای دادوفریاد وای از این غم🍂 بازم بگم دوسه خط دیگه... آخ... مادرمنو دردغریبی( وای از این غم )۲🍂 به که گویم دگر اُفتادم از پا وای از این غم 🍂 چه سختیا خدایا بعد از اینم مادرمن🍂 من دلخسته با بی کس ببینم مادرمن🍂 دختر خانُماش کُجا نشستن...یه خطم تقدیم عزیزان...🍂🌾 هرآن دختر که اومادرندارد وای از این غم 🍂 اُمیدی بردل تنها ندارد وای از این غم 🍂 خلاصه کنم...باشما هستم ای فرزندان مادرازدست داده... خیلی ازمردم از اقصا نقاط کشور برای عرض تسلیت به شما داغداران به تشییع جنازه مادر شما اومدن...شما تشييع جنازه باشکوهی برامادرتون گرفتید مردم همه بودن...هرکس که میشنید مادرشما ازدنیا رفته براسرسلامتی دادن به شما میومدتادرغم شما شریک باشه...😭🥀🍂 اما من یه مادری رومیشناسم... (التماس_دعا_گریزم)👇👇👇 اما من یه مادری رومیشناسم که وقتی از دنیا رحلت کرد وشهید شد حتی یه نفرم ازاهل مدینه خبردار نشدن...🌾 این همه جمعیت اومدن برا تغسیل وتدفین وتشییع جنازه مادرشما، تسلیت گفتن...دختر خانُماش گریه خواستن بُکُنَن خواهرا اومدن ازرو جنازه مادر بلندشون کردن...😭🌾 تابرادرا وپسراش خواستن گریه کُنَن آقایون وبرادرا اومدن فرزندانشو ازروجنازه بلند کردند...😭🍂 آی... اما من یه مادررو میشناسم وقتی از دنیا رفت شهیده شد حتی یه نفراز اهل مدینه هم خبردار نشدن کِی به خاک رفت...🥀 آخه از دست مردم مدینه خسته شده بود...مردم مدینه خیلی اذیتش کردن....🍂 آی مردم امیرالمؤمنین می فرماید: به خدا سوگند همون لحظه ای که این مادرو غسل می دادن وقتی غساله کارش تموم شد کَفَنِش کردآوردن از غسالخانه بیرون... https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
Z0000079.MP3
6.79M
◾نوحۂ مراسم ختم مادر◾ دنیا وفا نداره،مادر بیا دوباره(2) بی تو نداره این دل تاب و توانِ ماندن دنیا مرا تو سوختی آتش زدی به خِرمن دنیا وفا نداره،مادر بیا دوباره(2) بی مادری چه سخته دردیست خانمانسوز هر کس نداره مادر آهی کشیده جانسوز دنیا وفا نداره،مادر بیا دوباره(2) بهرت عزا بگیرم ای مادرِ عزیزم میمیرم از فراقت من اشکِ غم بریزم دنیا وفا نداره،مادر بیا دوباره(2) ای دل بنال از این درد مادر درون خاکه از بس که غصه خوردم قلبم که چاک چاکه دنیا وفا نداره،مادر بیا دوباره(2) یادت بخیر عزیزم جای تو گشته خالی از بس که گریه کردم دیگر نمانده حالی دنیا وفا نداره،مادر بیا دوباره(2) دردت دوا نگردید رفتی به حالِ خسته مرا به کی سپردی ببین دلم شکسته دنیا وفا نداره،مادر بیا دوباره(2) دیدار ما قیامت دیگر تو را نبینم خواهم زِ روی ماهت من یک گلی بچینم دنیا وفا نداره، مادر بیا دوباره(2) خدا بده تو صبرم از بهرِ داغِ مادر (هستی) بگو زِ دردم (پرویزی)خوانَد از بَر دنیا وفا نداره،مادر بیا دوباره(2) 👈🏻اجرای سبک: استاد پرویزی🎙️ 👈🏻سراینده شعر: علیمحمدی📝 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
فرقی نمی‌کند که خزان است یا بهار ما ایستاده‌ایم چنان سرو، استوار ما ایستاده‌ایم، که مرگ از نشستن است تا سنگ کینه هست، هراسِ شکستن است باید که خشک‌تر شود اینجا سراب‌شان آشفته‌تر شوند، ز تعبیر خوابشان ما صف کشیده‌ایم، که از خویش بگذریم ما از تبار حضرت سلمان، ابوذریم! هر جا که ظلمت است، چنان شمع روشنیم با دشمنانِ آینه‌ها سخت دشمنیم با ظلم دشمنیم، و این افتخار ماست تا پای جان عقب ننشستن، شعار ماست هیهات از آن زمان که بگوییم خسته‌ایم باید وفا کنیم به عهدی که بسته‌ایم هشدار می‌دهیم به آن‌جا که نور نیست آینده روشن است، زمانی که دور نیست- می‌آید آن‌که وارث خون خداست او قول خدا و منتقم کربلاست او ✍ https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
حماسه به عشق شهیدان میهن بیا از آن‌هاست حقی‌ به گردن، بیا بنفشه نباشی که سر خم کنی سرافزاری ای سروِ گلشن! بیا گر امروزِ دوران، چنین و چنان به امید فردایِ روشن بیا تو را رأی، تضمین امنیت است پی پایداریِ مأمن بیا جهان هر طرف فتنه‌ در فتنه است به کوری چشمان دشمن، بیا زن و مرد و پیر و جوان هم‌دلند تو ای مرد کشور! تو ای زن! بیا ✍ https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
از سایه‌ی آفتاب ما می‌ترسند از هیبتِ در حجاب ما می‌ترسند یک قطره ز موجِ مردم میدان باش از قدرت انتخاب ما می‌ترسند https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
🌱 حماسه وقت ستیزِ ماست امروز با هر دروغ و ناامیدی آمیخته هر برگۀ رأی با جوهر خون شهیدی https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
ما دشمن ظلم و فتنه و رنج و غمیم در عرصه‌ی انقلاب، ثابت قدمیم رأی من و تو حمایت از ایران است این جمعه همه مدافعان حرمیم https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
سه پنج روزه که بابا در برم نیست توان هجر او بر پیکرم نیست چرا چون مرغ شب از دل ننالم که بابا در میان جمع ما نیست صد افسوس ای پدر رویت ندیدم گلی از گلشن رویت نچیدم چنان داغ تو میسوزد دلم را که بی تو من زهستی دل بریدم ای که تو رفتی وبه دنبال تو هر جا نگرم اثری نیست دگربار از آن تاج سرم یک شبش دست اجل آمد وبگرفت تورا چاره ای نیست مرا هرچه گریبان بدرم وای از این درد ومصیبت که چه طاقت فرساست در فراق تو شبانگاه چو مرغ سحرم باغبان بودی واکنون بنگر گلهایت همه پژمرده واواره و خونین جگریم https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
به سبک - ای صفای قلب زارم شده ام غمگین و نالان خسته و زار و پریشان پدرم رفته ز دستم سوزد از داغش دل و جان الا آرام جان - مرا روح و روان کجائی ای پدر - کجائی مهربان پدر جانم پدر  - پدر جانم پدر(۲) پدرم بودی قرارم رفتی ای دار و ندارم مثل باران در عزایت اشک حسرت من ببارم دلم در خون نشست - که بابا  دیده بست خدایا قلبم از - غم بابا  شکست پدر جانم پدر  - پدر جانم پدر(۲) پدر ای آرام جانم ای امیدم مهربانم ای بهار  زندگانی رفتی و آمد خزانم الا تاج سرم - تو بودی یاورم غروب بودنت - نگردد باورم پدر جانم پدر  - پدر جانم پدر ای بهشت آرزویم افتخار و آبرویم چون ملائک  پر کشیدی یاور و یار  نکویم ندارد جان صفا - به غم شد مبتلا شده نجوای من - بیا  بابا  بیا پدر جانم پدر  - پدر جانم پدر(۲) https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
بزن نی را که غــــــم داره دل من بـزن نی را خـــموشـــه منـزل من بزن نی را که مــــادر از برم رفت بزن نی را که آن تاج ســرم رفت بزن نـی را بقــربون صـــدایــش که مـادر رفت دلم تنگــــه برایش بگیر جـانم خدایا در فراقـــــــش که آبم کردچو شمعی دردوداغش گل کاشــــانه ام پرپر شد ای وای به جـــــانم شعلهٔ آذر شد ای وای به صحرا همچو مجنون پاگـزارم که تـا شــــاید ببیـنـم گلعــــزارم فلک داغــــــی نهـاده بـر دل من ز جورش گشـته در غم منزل من کجــــا رفـتـــی تو ای آرام جانم ببیـن مــادر ز داغـــت نــا توانم صـفا در سیــنه دارد درد هجـران بود در مــرگ مــــادر زار و نالان (امان ای دل، ای دل، ای دل وای) https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏛️خدمات اقامتی در مشهد 🎇ویژه نوروز 🏨هتل، آپارتمان، مهمانپذیر، سوئیت ℹ️جهت کسب اطلاعات بیشتر و رزرو با شماره زیر تماس بگیرید 📳09157020759 برجسته
غصه دارم که چرا سوز دعا نیست مرا رمضان آمده و حال بکا نیست مرا روزگاری به هوای همه‌کس بال زدم پر پرواز به درگاه شما نیست مرا معصیت عادت من گشته و حالم خوش نیست لذتی در سحر نافله‌ها نیست مرا من از این تیرگی باطن خود دلگیرم روشنی بخش دل و دیده چرا نیست مرا؟ دست من خالی و هر بار تظاهر کردم کوله‌باری به جز از کبر و ریا نیست مرا چه کنم تا که جوابم نکنی یا الله بارالها به گمانم که بنا نیست مرا... به حسین تو قسم قافیه را باخته‌ام اقتدایی به طریق شهدا نیست مرا روزی‌ام کن سحری گوشه‌ی بین الحرمین هوسی جز سفر کرببلا نیست مرا https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e