eitaa logo
آقای اجرا | سید احمد وحیدی
26.8هزار دنبال‌کننده
652 عکس
260 ویدیو
28 فایل
🙋سیداحمدوحیدی هستم (قاری،مداح،مجری) قراره این موارد رو خیلی ساده بهت اموزش بدم آموزش مداحی🎙 قرائت قرآن🤲🏻 ترحیم خوانی🖤 اجرا در عروسی مذهبی اگه سوال داشتی اینجام 👇 (آی دی ادمین پاسخگو) @malakoott
مشاهده در ایتا
دانلود
گل همیشه بهارم چرا نمی آیی گره فتاده به کارم چرا نمی آیی چه جمعه ها که رسید و دلم هوای توکرد به خلوت دل زارم چرا نمی آیی 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
آقا سلام! این گرهء کور وا نشد آخر دوباره قسمت ما کربلا نشد جاماندم از مسیر نجف تا به کربلا حالم بد است، درد فراقم دوا نشد گفتم به مادرم که برو حاجتم بگیر با گریه گفت، جان امام رضا نشد هی روبروی عکس حرم، زار می زنم سهم کبوتر دلم، ایوان طلا نشد دَرهم بخر دوباره و ما را جدا نکن از زائران یار، دل ما جدا نشد شرمنده! پای مجلسِ تو کم گذاشتم شرمنده! حقِّ روضهء زهرا ادا نشد دارا حسین، صاحبِ دارالشفا حسین بیچاره آنکه بر غم او مبتلا نشد ای زائر حسین! حسن سفره پهن کرد که زائری مُعطّل آب و غذا نشد تقسیم برکت حسنی، دست قاسم است آنکه گره گشاش، بجز مجتبا نشد زیر کفن، نوشتهء جوشن کبیر داشت اندازهء تنش زرهی دست و پا نشد قدّش بلند و صورت او پُر هلال شد وقتی حریف سرعت آن نعل ها نشد 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
گرچه برگشتم ولی پیر و کهنسالم حسین پرشکسته نیستم، من بی پر و بالم حسین پای زخم و روی زخم و چشم زخم آورده ام اربعین خود را رساندم با تو می نالم حسین ای تن صد پاره که رفتی به غارت السلام خواهرت را کن بغل، خسته ز جنجالم حسین کار غسلت بر زمین ماند و تنت را اسب بُرد تند می رفتی ز پیش اشک غسّالم حسین چند تا تکه حصیر آورده بودند از دهات؟ کربلای قطعه قطعه بین گودالم حسین! روبروی من سرت را بین خورجین برده اند آن زمان که لشکری افتاد دنبالم حسین آتش خیمه پس از تو دامن ما را گرفت در تنور ای کاش می پرسیدی از حالم حسین بالش زیر سرم سنگ و کلوخ تیز بود خرد شد زیر لگدها خشت و سفّالم حسین خواهرت از جنگ خولی و سنان برگشته است معجرم را پس گرفتم بعد خلخالم حسین دخترت جامانده در ویرانه های شهر شام جان تو شرمنده ی چشمان اطفالم حسین 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
گرچه عمری از جهالت با تو هم دارم ستیز از همین حالا پشیمانم گناهم را بریز باز دارد ای خدا آنچه نباید میشود بنده ی شرمنده ات رسوا شود، بد میشود آمدم از بی پناهی تا به اینجا سر به زیر یا بکاء الفاقدین اشکی که دارم را نگیر سالها از رحمتت غافل شدم اما تو نه! این منم که زیر قول خود زدم اما تو نه! خوب و بد فرقی ندارد، چونکه از دَم می خری با همین بیچارگی، عجز مرا هم می خری با گرفتاری مرا امشب ببخشی عالی است کوله ام را بسته ام اما دو دستم خالی است اربعین دارد می آید، روبراهم با حسین لا وطن الاّ نجف، لا مقتدا الاّ حسین السلام ای آنکه در آورده ای سر از درخت السلام ای سر! که خوردی خیزران بر پایِ تخت در مسیرم، آن مسیری که دگر خاری نداشت دختری از درد پهلو گریه و زاری نداشت هر عمودی یاد من انداخت نیزه دار را در شلوغی گذر، دیدم غم بازار را گرچه راه زینبت را هرکس و ناکس گرفت با همه جنگید و آخر معجرش را پس گرفت 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
با اینڪہ دورے از حریمٺ، داده آزارم با اینڪہ هر روز از فراقٺ اشڪ مےبارم با اینڪہ سهم اربعینم درد و حسرٺ شد ارباب جان در هر شرایط دوستٺ دارم 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
آنکه با دست خودش پرچم ماتم را داد بر سرِ سفره یِ خود روزیِ عالم را داد اوّل ماه عزا اشک دو چشمـم را دید به غلام حـرمش شال مـحـرّم را داد سوختــم در عطشِ سوختن لبهایش... وسط سینه زنی شاه خودش دم را داد چه کریمانه به دادِ همه یِ دشت رسید ساربان آمـد و انگـشتر خاتـم را داد پیرهن داد... زِره داد... عبا داد... آخر.... سرِ خود داد و به ما روضه یِ دَرهم را داد اربعین است ببین رو به غلامش کرده نوکر بی سر وُ پا را به حرم آورده بدتر از بد منم و خوب تویی تا صحنَت... حق مرا هم با دعای مادرم آورده زینب آمد به زیارت ... نَه شکایت امّا... گفت ظالم چه به روز پیکرم آورده سرِ من مثل سرِ تو سرِ بازار شکست مردِ جنگی به غنیمت معجرم آورده روضه یِ آب وعطش ازنَفس انداخت رباب حرمله با خود علیِ اصغرم آورده سرِبازار به اشکِ حرمی خندیدنـد دخترت ناله که زد دورِ هَمی خندیدند مجلس عیش به پا کرده و سرمست شدند کَعبِ نِی خورد لبِ کعبه که می خندیدند دخترت آه کشید و همگی رقصیدند یادِ افتادن مـشک و عَلـَمی خـندیدند نان خشکی طرف قافله ات شد پرتاب وَ شکستند غـرورِ حـرمی خندیدنـد آمده بود یهودی که کنـیزی بخرد داد دردانه عدو را قسمی خندیدند... گفت آتش به دلِ امِّ ابیها نزنید تازیانه به تن غنچه یِ مولا نزنید جابه جا کرده مرا روی دودستش عبّاس می روم راه ... به پهلو و پَرم پا نزنید داستانی شده این گیسوی خاکیِ سرم چنگ بر موی سرِ دختر زهرا نزنید قاتلم زخم زبان خولی و حرمله هاست این همه طعنه به تنهایی طاها نزنید می رسد منتقم خون اباعبــدالله همه باشید به دنبال فرج... جا نزنید 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
ره واکنید قافله سالار میرسد یک قافله اسیرعزادار میرسد برخیز یا حسین سری دست و پانما دلبر برای دیدن دلدار میرسد حالا که پیرعشق شدم ناز می‌کنی باشد تو ناز کن که خریدار میرسد سر الحسین سینه سینای زینب است آری حقیقت همه اسرار میرسد بالا بلند بودم و حالا خمیده ام پرغم ترین زمانه دیدار میرسد عباس کو که صبرعقیله سر آمده ناموس حق زکوچه و بازار میرسد بر روی قبر پیرهنت پهن می‌کنم جانم به لب زگریه بسیار میرسد تکرارصحنه‌ها شده درپیش دیده ام نیزه به دست لشگر اشرار میرسد گویا هنوز میشنوم زیر دست و پا فریاد العطش ز لب یار میرسد آن بار گر نشد بدنت را بغل کنم قبرت به روی سینه‌ام این بار میرسد هرجا که شد غرور مرا دشمنت شکست زینب غمین از آن همه آزار میرسد آه رباب و قبر بهم خورده ی علی لالایی اش ازآن دل غمدار میرسد 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
بدون چون و بدون چرا نمی‌ماندند شبیه رود، شبیه صبا، نمی‌ماندند   چه کربلاست که عالم به‌هوش می‌آید پس از شنیدن چاووش‌ها نمی‌ماندند   به التماس، به خواهش، به هر چه که می‌شد خلاصه قافله می‌رفت، جا نمی‌ماندند   چقدر با سر زانو به کربلا رفتند از اشتیاق حرم روى پا نمی‌ماندند   فروختند النگوى نوعروسان را قدیم معطل این چیزها نمی‌ماندند   شب زیارتى اربعین، دهاتى‌ها به احترام تو در روستا نمی‌ماندند   فقط دو مرتبه باید به کربلا بروى بدین طریق بفهمى چرا نمی‌ماندند   خدا نبود اگر این «حسین، حسین» نبود و بندگان خدا، با خدا نمی‌ماندند 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
اين شعر در حال و هواي عاشورايي خوانده و حق روضه ادا شود كمتر بر اين غريب بدون كفن بزن اين ضربه ي دوازدهم را به من بزن هر آنچه داشت رفت دگر جستجو نكن اينقدر اين شهيد مرا زير و رو نكن قبول كن كه شبيه حصير افتادي قبول كن ته گودال گير افتادي   مخواه تا كه سر من به گريه بند شود بگو چكار كنم از تنت بلند شود   بگو چه كار كنم آب را صدا نزني بگو چه كار كنم تا كه دست و پا نزني بگو چكار كنم از تو دست بردارند براي پيكر تو يك لباس بگذارند بگو چكار كنم بيش از اين تكان نخوري بگو چكار مكنم از سنان،سنان نخوري بگو چكار كنم من؟ بگو چكار كنم؟ كنار شمر بمانم و يا فرار كنم؟   ميان گريه ي من اين سنان چه ميخندد دهان باز تو را نيزه دار ميبندد   آهاي شمر عبا را كسي ربود برو بيا النگوي من را بگير و زود برو   براي غارت پيراهنت بميرم من چرا لباس ندارد تنت بميرم من   قرار نبود بيفتي و من نگاه كنم و يا كه گريه به كوپال ذوالجناح كنم مگر نبود مسلمان كه اينچنين زده اند بلند مرتبه شاهِ مرا زمين زده اند 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
نخواهم رفت تا محشر پی غیر شما اصلا به بیماری خوشم دردم بده اما شفا اصلا چه راحت دل سپردم بر ضریحت بی خبر بودم که عشق آسان نماید اولش در انتها اصلا قسم دادم خدا را هشت بار از عمق قلبم چون خدا هم رد کند مارا سریع الارتضا اصلا خدا را شکر از آن ابتدا نقاشی ام بد بود! کشیدم درد دوری از مسیر عشق،پا اصلا گره در کار نوکر کور شد مانند چشمانش ولی رد خور ندارد کارها با مجتبی اصلا بسوزان نوکرت را هر طریقی دوست میداری به هر چیز امتحانم کن ولی با کربلا اصلا تمام روضه ها را هم اگر هضمش کنم آخر سرت را حنجرت را شاید اما نعل ها اصلا... 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
عاشقان دارند در میخانه مأوا می‌کنند خانه ی غم را خراب از سیلِ صهبا می کنند خوب ها گلچین شدند و در مسیر کربلا شرح شور عشق را با اشکْ معنا می کنند اذن از مولا گرفته از نجف راهی شدند این چنین در عاشقی دل را مهیّا می کنند سودها دارد مَشایه در طریقِ کربلا نقدِ جان را با متاع عشق سودا می کنند پابرهنه چون رقیّه، سرسپرده، جان به کف هر دلی را در طریقِ دوست شیدا می کنند در عمود آخرین عشّاق دلداده به ماه با دمِ "عباس جیٖبِ الْمٰای" غوغا می کنند در جواب آنکه روزی یار می کردی طلب با لَکَ لَبیک، اعجاز مسیحا می کنند التفاتی نیست عشّاق شما را با بهشت در میان دو حرم، فردوس پیدا می کنند 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
خسته ام! شد خواب و رؤیایم فراق کربلا شد تقاص معصیت هایم فراق کربلا پای پرچم مینشینم، از نفس افتاده ام لرزه ها انداخت بر پایم فراق کربلا بغض کرده مادرم رو به حرم! شد علتِ- -بیقراری هایِ بابایم فراق کربلا فکر و ذکرم در دو عالم همنشینی با حسین(ع) همّ و غمّ هر دو دنیایم فراق کربلا پا به پای زائران ویزا و دعوتنامه نه... میرسد از دست آقایم فراق کربلا یاد چاییِ عراقی اشک میریزم فقط میچکد هر لحظه در چایم فراق کربلا خاطرات اربعین دارد مرا دق میدهد کرده درگیرِ بلایایم فراق کربلا در قیامت مطمئنم میشوم خسران زده میزند آتش به فردایم فراق کربلا! 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e