#مدح_امام_زمان
#نیمه_شعبان
الا ای بهاری ترین استعاره
الا موسم غنچه های بهاره
نگاه تو کشف و شهود غزل هاست
صدای تو زیباترین گوشواره
می آیی که تنها نمانیم در راه
که تنهای تنها تویی راه چاره
می آیی پس از سرفههای درختان
مزین کنی برکه را با ستاره
می آیی که جاری کنی رود ها را
در این خشک سالی فقط با اشاره
و تقوا لباس جهان میشود پس
میافتد لباس ریا از قواره
می آیی بگیری غم مادری را
که تا شد قدش زیر بار اجاره
تو باشی که نومید و حیران نماند
کسی بین دهلیزهای اداره
و سیر از گرسنه خبر دارد آن روز
خبر می شود از پیاده ، سواره
به دلداری مادران فلسطین
به آرامش کودکان هزاره
می آیی پس از جنگ و طاعون و وحشت
بنا می کنی شهر ها را دوباره
تو تعبیر رویای شیرین وصلی
بیا بهترین معنی استخاره
#سعیده_کرمانی
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
#مدح_امام_زمان
#نیمه_شعبان
شبی خمار غزل گرم گفتگو بودیم
به وجد و شور و نشاط و به های و هو بودیم
مدام در طلب باده و سبو بودیم
تمام مستی شب را به جستجو بودیم
ندا رسید که امشب طلوع خواهد شد
کسی می آید و فردا شروع خواهد شد
شکوفه زد غزل و روی لب هجا گل کرد
ردیف و قافیه در صورت دعا گل کرد
سحر رسید و اذان آمد و خدا گل کرد
بهار فاطمه در صبح سامرا گل کرد
((رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند
چنان نماند و چنین نیز هم نخواهد ماند))
امین وحی خدا با خودش خبر آورد
خبر برای وصی پیامبر آورد
که نخل عسکری از فیض حق ثمر آورد
عروس فاطمه و مرتضی پسر آورد
جمال مهدویش آنچنان که پیغمبر
ز هیبتش چه بگوییم ، وارث حیدر
زمان به قدرت او اعتراف خواهد کرد
و زیر سایه ی او اعتکاف خواهد کرد
و تیغ دشمن او را غلاف خواهد کرد
و کعبه دور قد او طواف خواهد کرد
بخوان که حضرت صاحب به راه می افتد
که حق می آید و باطل به چاه می افتد
ببخش کوچه ی ما را که مثل میکده است
گلوی شاعرت آقا اسیر عربده است
ز ما هرآنچه نباید اگر چه سر زده است
تمام حسرت ما جمعه ی نیامده است
دخیل بسته ی این نیمه های شعبانیم
به جان فاطمه سوگند که پشیمانیم
#محسن_ناصحی
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
#مدح_امام_زمان
#نیمه_شعبان
گوش کن گوش که بانگ جرسی می آید
گفت هاتف که ترا همنفسی می آید
از عنایات خدا دادرسی می آید
جام برگیر به کف باده بسی می آید
"مژده ای دل که مسیحا نفسی می آید
که ز انفاس خوشش بوی کسی می آید"
آمد از عرش خدا مژده که ای بنده خموش
عرش و فرش و ملک و جن و بشر جمله بگوش
میرسد با طبقی نور ز ره باده فروش
ز شعف اهل جنان یکسره در جوش و خروش
"از غم هجر مکن ناله و فریاد که دوش
زده ام فالی و فریاد رسی می آید"
نه من از سلسله ی غیر جدا گشتم و بس
که هر آنکس زده در وادی طور تو نفس
شد هواییِ وصال تو و شد غرق هوس
این چه سرّیست که مجنون تو باشد همه کس
"ز آتش وادی ایمن نه منم خرم و بس
موسی آنجا به امید قبسی می آید"
با تو الحق که سرم گرم به بازاری نیست
خادم کوی توام جز تو مرا یاری نیست
صید دام تو شدم اینکه گرفتاری نیست
سرور عالمی و جز تو که سرداری نیست
"هیچ کس نیست که در کوی تواش کاری نیست
هر کس آنجا به طریق هوسی می آید"
خبرت هست که در دل ز تو صد فتنه بپاست
ای که تیغ دو دَمَت منتقم کرببلاست
هر که در بند تو شد بنده ی آزاد خداست
خاک کوی تو شدن حضرت معشوق رواست
"کس ندانست که منزلگه معشوق کجاست
این قدر هست که بانگ جرسی می آید"
همه شب مست توام مست میِ ناب کرم
همه شب خواب تو دیدم همه شب خواب کرم
کیست چون من که شود تشنه و بی تاب کرم
بِچِکان در دهنم قطره ای از آب کرم
"جرعه ای ده که به میخانه ی ارباب کرم
هر حریفی ز پی ملتمسی می آید"
از غم هجر به هر دیده ی بیدار نم است
جان اگر بر سرِ راه تو سپاریم کم است
خاک راه تو به درگاه خدا محترم است
یا لثارات به لب داری و تیغت دودَم است
"دوست را گر سر پرسیدن بیمار غم است
گو بر آن خوش که هنوزش نفسی می آید"
آمده بلبل خوش لهجه ی زهرا به چمن
که کند جلوه گری باز به صحرا و دمن
جلوه اش رونق بستان و لبش مشک ختن
سیرت پاک علی دارد و سیمای حسن
"خبر بلبل این باغ بپرسید که من
ناله ای میشنوم کز قفسی می آید"
اینکه طاووس جنان خوانده شد و فخر زمان
کفو او نیست کسی هم به عیان هم به نهان
چشم نرگس به جمالش شده روشن...ای جان
نیست دیگر پس از این شیعه ی حیدر نگران
"یار دارد سر صید دل حافظ یاران
شاهبازی به شکار مگسی می آید"
#داریوش_جعفری
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
#مدح_امام_زمان
#نیمه_شعبان
قسم به آب..، به روز نخستِ پیدایِش
قسم به باد..، به طوفانِ عاصیِ سَرکِش
قسم به خاک..، به آن کوههای بی جنبش
قسم به شعلهی خورشید، وقت هر تابش
دلیل خلقت ربّانی جهان آمد
بگو به اهل زمین، صاحبَ الزَّمان آمد
زبان گشودی و تا عرش ذکر «یارب» رفت
قلم به دست گرفتی، دل مُرَکَّب رفت
نفس کشیدی و بادصبا..، مؤدَّب رفت
دمی که پرده گرفتی ز چهرهات..، شب رفت
به یُمن طَلعَت رویِ تو میکنم خیرات
به آخرین سحرِ آلِ صُبحدم صلوات
نسیم، عطر تو را هر کجاست، میجوید
تو آن گُلی که زمانِ بهار میروید
خوشا مشامِ تَری که «وصال» میبوید
به قول خواجهی شیرازمان که میگوید:
«به حُسن و خُلق و وَفا کس به یار ما نرسد
به یارِ یکجهتِ حقگزارِ ما نرسد»
چه یوسفیست که هجرش کشیدنی باشد!
غم فراق ظهورت چشیدنی باشد
چِقَدر ناز نگاهت خریدنی باشد
علی علیِ لب تو شنیدنی باشد
به عشق ذکر تو، ذاکر شویم..، میچسبد
نجف کنار تو زائر شویم میچسبد
نیازِ اهل یقین را شکوه ناز، تویی
برای قبلهی توحیدیان نماز، تویی
دری که سمت خداوند گشته باز، تویی
قسم به بیتِ خدا، فارس الحجاز تویی
به کعبه تکیه بده صبح روز سروریات
سرم فدای دم ذوالفقار حیدریات
تمام میشود این هجر ناتمام آقا
به احترام تو دنیا کند قیام آقا
فقیر سفرهی تو میشوم مدام آقا
کریم زادهی نسل حسن، سلام؛ آقا
شبیه جد کریمت، سخاوتت علنی است
کرامت تو به قرآن کرامتِ حسنی است
کلام نافذ تو واژه واژه بی همتاست
نگاه آبیِ تو بی کرانهی دریاست
فقیر کوی تو بودن عروج هرچه گداست
محبت تو شبیه محبت زهراست
شبیه فاطمه پُر دامنه است شوکت تو
چقدر حضرت زهرایی است خصلت تو
صدای بانگ اذانِ چهارده معصوم
تپش..، تپش..، ضربانِ چهارده معصوم
ای آخرین جریانِ چهارده معصوم
عزیزِ فاطمهجانِ چهارده معصوم
تویی که منتقم خون فاطمه هستی
به داستان خداوند، خاتمه هستی
برای نوح، دمت ساحلی به دریا شد
مسیح، ذکر تو را بُرد..، کور بینا شد
خلیل با مدد تو بلای بتها شد
ولایت تو عصایی به دست موسی شد
شروع نقطهی توحید هر قیام، تویی
رسولهای اولوالعزم را امام تویی
به شعله میکشدم آن غم شبافروزم
شبیه شمع، سحرهای هجر میسوزم
هنوز چشم به فصل وصال میدوزم
تویی مُحول الاَحوالِ عید نوروزم
نوید آمدن تو پیام امّید است
برای شیعه زمان ظهور تو..، عید است
برای قفل ظهورت، کلید بودم کاش
میان لشکر عشقات، شهید بودم کاش
منم همان که به یارش رسید بودم کاش
شبیه شیخِ مفیدت، مفید بودم کاش
چقدر دل به هوسها سپرد نوکر تو
به درد فصل ظهورت نخورد نوکر تو
برای دفع بلا هر زمان که لازم هست
به سوی لشکر کـُفـّار صد مهاجم هست
هنوز سینهی سنگین من مقاوم هست
میان شاهرگم خون حاج قاسم هست
اگرچه رفت علمدار..، این علم برجاست
به روی شانهی ما بیرق خدا بالاست
چه سالها که بدون تو بی بهار گذشت
چه هفتهها که به ما در فراق یار گذشت
چه روزها که به این عاشق تو زار گذشت
تمام جمعهی عمرم در انتظار گذشت
بس است دوریِ از ما..، بس است..، خسته شدیم
به فاطمه قسم آقا..، بس است..، خسته شدیم
برای بُردَن نام خوشات دهان برسان
لبی بساز برایم سپس زبان برسان
به دست سینهزنِ من کمی توان برسان
مرا به کرببلای «حسین جان» برسان
تو را به جان رقیه..، مخواه غم باشم
فقط اجازه بده اربعین حرم باشم
چقدر آه کشیدی ز دست این اقبال
غروب روز دهم طبق سُنَّت هرسال
شنیدهایم..، تو دیدی چه شد در آن گودال...
همان دمی که ز گریه تو میروی از حال؛
بهم زند اثر نالهی تو هیئت را
حسین میکِشی و میکُشی جماعت را
رسید نیمهی شعبان..، دلم پُر آشوب است
نگاه کن به دلی کز گناه معیوب است
چقدر گریه به پای فراق مطلوب است
مرا سحر برسانی به جمکران..، خوب است
میان مسجد تو روضه ای به پا بکنیم
برای مشک علمدار، گریهها بکنیم
خبر رسید به ایمان، ستون دین افتاد
وقارِ بیرق شاهَنشَهی زمین افتاد
امید تشنگیِ خیمه در کمین افتاد
بلندمرتبه سقّا ز صدر زین افتاد
کسی که چشم ندارد..، کمین خورَد سخت است
کسی که دست ندارد..، زمین خورد سخت است
#بردیا_محمدی
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
#امام_زمان علیه السلام
#ولادت
#سرود
بند1⃣
خبر اومد تو نیمه ماه
منجی دنیا اومد از راه
فصل غم و غصه سر اومد
که اومده بقیه الله
تموم، عرش اعلا، شده چراغون از قدوم مولا
میخونن ملائک با حال خوش ترانه های زیبا
که اومد به دنیا روشنی چشم علی و زهرا
برای ما تکیه گاه محکم اومده
برای دل شکسته مرحم اومده
زیر قدمش گل بریزین که امشب
برا شیعه ها عشق مجسم اومده
یامهدی یا مهدی یامهدی ادرکنی
بند2⃣
رسیده وقت شادی و شور
بساط عاشقی شده جور
قران و اسفندو بیارین
اومده دنیا چشمه نور
همیشه بیقرارم، غیر ندیدنش غمی ندارم
یه روزی میاد و تموم زندگیمو پاش میذارم
خودش هم میدونه که ذکر العجل شده شعارم
تو دل تموم نوکراش جا داره
برای همه سیده و سالاره
هرچی که بگم از کرمش کم گفتم
حتی واسه غیر شیعه هم غمخواره
یامهدی یامهدی یامهدی ادرکنی
بند3⃣
شب فرار غم رسیده
شب وصال و شب عیده
هرجا بپرسی مثه مهدی
کسی نه دیده نه شنیده
میاد از قدومش دنیا گلستون میشه خوب میدونم
ایشاالله تا زنده ام پای رکاب حضرتش میمونم
تا وقتی که دارم نفس همیشه مدحشو میخونم
ملائکه توی اسمون خندونن
زمینیا توی سامرا مهمونن
تو زمین و اسمون نداره فرقی
وقتی همه مدح اقامو میخونن
یامهدی یا مهدی یامهدی ادرکنی
شعر و سبک: #میرزا_محسن_احمدیان
⛔️کپی بدون ذکر منبع جایز نیست⛔️
تلگرام:
🆔: https://t.me/tekyenokari
ایتا:
🆔: https://eitaa.com/tekyenokari
روبیکا:
🆔: http://Rubika.ir/tekyenokari
اینستاگرام:
🆔: https://instagram.com/tekyenokari
#امام_زمان_عج_ولادت
#امام_زمان_عج_مناجات
#امام_زمان_عج_مدح_و_مناجات
آن صدایی که مرا سوی تماشا میخواند
از فراموشیِ امروز به فردا میخواند
آشنا بود صدا، لهجۀ زیبایی داشت
گله از فاصله، از غربت و تنهایی داشت
همنفس با من از آهنگ فراقم میخواند
داشت از گوشۀ ایران به عراقم میخواند
یادم انداخت که آن سوی تماشا او هست
میروم میروم از خویش به هر جا او هست
جمکران بدرقه در بدرقه، تسبیح به دست
سهله آغوش گشودهست مفاتیح به دست
رایحه رایحه با بوی خودش میخوانَد
خانۀ دوست مرا سوی خودش میخوانَد
خانۀ دوست که از دوست پر از خاطره است
خانۀ دوست که نام دگرش سامره است
آن اویسم که شبی راه قرن را گم کرد
با دل ما تو چه کردی که وطن را گم کرد؟
وطن آنجاست برایم که پر از خویشتن است
یعنی آنجا که در آن خانۀ محبوب من است
سامرا! خانۀ محبوب من! از او چه خبر؟
از دلآرام من، از خوبِ من، از او چه خبر؟
ما همه غرق سکوتیم تو اینبار بگو
سامرا! طاقت ما طاق شد از یار بگو
سایۀ روشنش آورده مرا تا اینجا
بوی پیراهنش آورده مرا تا اینجا
به اذانش، به قنوتش، به قیامش سوگند
به رکوعش، به سجودش، به سلامش سوگند
قَسَمت میدهم آری به همان راز و نیاز
آخرین بار کجا در حرمت خواند نماز؟
آخرین مرتبه کی راهی میقات شدهست؟
آخرین بار کجا غرق مناجات شدهست؟
خسته از فاصلهام با منِ بیتاب بگو
با من از گریۀ او در دل سرداب بگو
سامرا! ای که بلندای شکوهت عرش است
گرد و خاک قدمش روی کدامین فرش است؟
حرمت ساحل آرامترین امواج است
این گدا سامرهای نیست، ولی محتاج است
از زمستان پیاپی به بهارم برسان
بر لبم عرض سلام است به یارم برسان
ما به تکرار دچاریم بگو با یارم
غیر او چاره نداریم، بگو با یارم ـ
رنگ و رو رفته شد آفاق، به دنیا برگرد
ما نخواندیم دعای فرج اما برگرد
آنچه را مانع دیدار شد از دیده بگیر
جز تو ما از همه گفتیم، تو نشنیده بگیر
تو فقط چارۀ هر دردی و برمیگردی
وعدۀ بی برو برگردی و برمیگردی
روزیِ باغچه آن روز نفس خواهد بود
جای دل، آنچه شکستهست، قفس خواهد بود
از سر مأذنۀ کعبه اذان میخوانیم
قبلۀ کج شده را سوی تو میچرخانیم
هر کجا مینگرم ردّ عبورت پیداست
کوچه در کوچه نشانی ظهورت پیداست
تازه این اول قصهست، حکایت باقیست
ما همه زنده بر آنیم که رجعت باقیست
مینویسم که شب تار سحر میگردد
یک نفر مانده از این قوم که برمیگردد
✍ #سیدحمیدرضا_برقعی
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
#امام_زمان_عج_مدح_و_مناجات
#امام_زمان_عج_مناجات
ای آفتاب عشق و عدالت شتاب کن
باز آ قنوت باغچه را مستجاب کن
این خاک تشنه بیتو به باران نمیرسد
باغ خزان زده به بهاران نمیرسد
خورشیدی و زمین و زمان در مدار توست
مولای من بیا که جهان بیقرار توست
تنها تو منجی بشر و آدمیتی
اصلاً تویی که فلسفۀ خاتمیتی
تو سِرّ سجدههای ملائک بر آدمی
تو رازِ سر به مُهرِ سحرهای عالمی
دنیا پر از تلاطم و غمها کران کران
نوح زمان تویی و زمین است ندبهخوان
ای کشتی نجات جهان، یک نگاه تو!
کی میرسم به ساحل امن پناه تو؟
ماتمکدهست کعبۀ بیتو، خلیل عشق
چشمان توست کعبه، بیا ای دلیل عشق
با صد هزار جلوۀ مشهود میرسی
با نغمۀ الهی داوود میرسی
موسی شدی و طور به سویت شتافتهست
نیل است که به شوق تو سینه شکافتهست
سیمای تو ز یوسف مصری ملیحتر
همراه تو مسیح و تو از او مسیحتر
آیات حسن و فضل و کمال تو بیحد است
خوی و خصال تو همه عین محمد است
همراه توست معجزههای پیمبری
داری مگر به شانه ردای پیمبری؟
مولا بیا به دین بده روح دوبارهای
با ذوالفقار فتح، شکوه دوبارهای
برپاست نهروان و جملهای دیگری
بیت الحرام و لات و هُبَلهای دیگری
هر سنگ را نگاه تو سجّیل میکند
یا هر پرنده را چو ابابیل میکند
باز آ که دست ظلم و ستم را قلم کنی
باز آ که باز عدل علی را علم کنی
باز آ که در مدینه قیامت بهپا شود
صحن و سرای حضرت زهرا بنا شود
در چشم تو شکوه الهی خلاصه است
صلح و جهاد تو همه عین حماسه است
در هر نگات نور خدا موج میزند
امید سیدالشهدا موج میزند
آمیزۀ صلابت و احساس دیدنیست
در قامتت رشادت عباس دیدنیست
سمت تو آبهای روان سجده میکنند
بر خاک پات مُلک و مکان سجده میکنند
بیانتهاست نامتناهیست علم تو
آیینۀ علوم الهیست علم تو
تا واژه واژهات ملکوت حقایق است
در هر نگات جلوۀ صد صبح صادق است
داری به دوش پرچم باب الحوائجی
در دست توست خاتم باب الحوائجی
چشم رئوف توست بهشت برین ما
نور ولایتت شده حصن حصین ما
دلبستگی به رحمت تو در نهاد ماست
پلکی بزن، نگاه تو باب المراد ماست
شوق تو در هدایت ما بینهایت است
چشمان روشن تو چراغ هدایت است
برپا شدهست در دل عالم چه محشری
دیگر بتاب ماه خدا! یابن عسکری
دلتنگ روی ماه توایم أیها العزیز
ما تشنۀ نگاه توایم أیها العزیز
دنیای ماست تشنۀ صبح ظهور تو
سرد است چار فصل زمان بی حضور تو
بیرنگتر شد از همۀ فصلها بهار
هر روز ما ببین که شده فصل انتظار
فصلی به جز دریغ در این فصلها نبود
ای کاش عصر بیخبری از شما نبود
عصر سکوت سر نشود، بی سلام تو
این کوچههاست منتظر عطر گام تو
این روزها که مانده همه چشمها به در
دلخوش به اینکه میرسی از راه یک سحر
تا کی نصیب ماست «اَرَی الخَلق» و «لا تُری»
کی میشود نوای «اَنا المَهدی» تو را...
از سمت کعبه بشنوم ای جانِ جانِ جان
«عَجّل عَلی ظُهُورِکَ یا صاحِبَ الزّمان»
✍ #یوسف_رحیمی
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
#امام_زمان_عج_مدح_و_مناجات
#امام_زمان_عج_مناجات
منتظر مانده زمین، تا که زمانش برسد
صبح، همراه سحرخیز جوانش برسد
خواندنیتر شود این قصه؛ از این نقطه به بعد،
ماجرا تازه به اوج هیجانش برسد
پردهی چاردهم وا شود و ماه تمام،
از شبستانِ دو ابروی کمانش برسد
لَيلةُالقدر، بیاید لبِ آیینهی درک
مَطلَعِالفجر، به تأویل و بیانش برسد
رو کُنَد سوی رُخش، قبلهنمای دل ما
قبل از آنروز که از قبله نشانش برسد
نامه دادهست، ولی شیوهی یوسف اینست:
عطر او، زودتر از نامهرسانش برسد
خامِ خود بود و به این فکر نمیکرد جهان
بیتماشای تو، جانش به لبانش برسد
شد جهنم همهی شهر ولی شیخ نشَست
تا به اذکار مفاتیح جَنانش برسد
"یوسفش را، به زر ناسره بفروخته بود"
نام تو، گشت دکانش که به نانش برسد
یار تو اوست، که بیواهمه، در راهِ طلب،
میدود سوی تو هرقدْر توانش برسد
ای بهارانهترین فصلِ خداوند! بیا
تا که این عالَم دلمرده، به جانش برسد
عقلْ عاشق بشود، فلسفه، شاعر بشود،
تا که از نور تو، جامی به دهانش برسد
عشق، در عصر تو از حاشیه بیرون برود
عدل، در عهد تو پایانِ خزانش برسد
ظهرِ آن روز بهاری چه نمازی بشود،
که تو هم آمده باشی و اذانش برسد
✍ #قاسم_صرافان
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
#امام_زمان_عج_ولادت
#نیمه_شعبان
شبی خمارِ غزل گرم گفتگو بودیم
به وجد و شور و نشاط و به هایوهو بودیم
مدام در طلب باده و سبو بودیم
تمام مستی شب را به جستجو بودیم
ندا رسید که امشب طلوع خواهد شد
کسی میآید و فردا شروع خواهد شد
شکوفه زد غزل و روی لب هجا گل کرد
ردیف و قافیه در صورت دعا گل کرد
سحر رسید و اذان آمد و خدا گل کرد
بهار فاطمه در صبح سامرا گل کرد
((رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند
چنان نماند و چنین نیز هم نخواهد ماند))
امین وحی خدا با خودش خبر آورد
خبر برای وصی پیامبر آورد
که نخل عسکری از فیض حق ثمر آورد
عروس فاطمه و مرتضی پسر آورد
جمال مهدویاش آنچنان که پیغمبر
ز هیبتش چه بگوییم، وارث حیدر
زمان به قدرت او اعتراف خواهد کرد
و زیر سایهی او اعتکاف خواهد کرد
و تیغ دشمن او را غلاف خواهد کرد
و کعبه دور قد او طواف خواهد کرد
بخوان که حضرت صاحب به راه میافتد
که حق میآید و باطل به چاه میافتد
ببخش کوچهی ما را که مثل میکده است
گلوی شاعرت آقا اسیر عربده است
ز ما هرآنچه نباید اگر چه سر زده است
تمام حسرت ما جمعهی نیامده است
دخیل بستهی این نیمههای شعبانیم
به جان فاطمه سوگند که پشیمانیم
✍ #محسن_ناصحی
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
#امام_زمان_عج_ولادت
رسیدنش نفسی تازه داده دنیا را
همان مسیح که احیا کند مسیحا را
همان که یوسف کنعان به شوق دیدارش
شدهست مشتریِ پا به قرص بازارش
همان که چهرهی او نور فاطمی دارد
کنار گونهی خود، خال هاشمی دارد
خدا کند بپذیرد مرا به خادمیاش
سپید بخت شوم مثل خال هاشمیاش
سلام یوسف زهرا! خوش آمدی آقا
امید آخر دنیا! خوش آمدی آقا
سلام یوسف زهرا! تورا صدا کردم
برای آمدنت آمدم دعا کردم
نگو که فاصلهی ما هزار فرسنگ است
ببین که مادر پیرم چقدر دلتنگ است
عزیز فاطمه عمریست بی تو دربدریم
هزار جمعه گذشت و هنوز بی خبریم
عزیز فاطمه آقا! کجاست خانهی تو؟!
گرفته است دل تنگ ما بهانهی تو
تو آخرین پسر خانوادهی ماهی
تو آبروی زمینی، بقیة اللهی...
✍ #مجید_تال
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
#امام_زمان_عج_ولادت
باز دل، چلّهنشینِ حرمِ راز شدهست
مرغِ شب با نفس صبح، همآواز شدهست
باز با دست سحر، پنجرهها باز شدهست
باز فصلِ سفرِ چلچله آغاز شدهست
با نسیمی که به دلجویی من میآید
باز عطر گل نرگس ز چمن میآید
این گل لاله، که زیبایی بیحدّ دارد
در چمن تازگی و لطف مجدّد دارد
نکْهت فاطمه و عطر محمّد دارد
آفرینش به لبش، ذکر خوشآمد دارد
این گل سرخ، که از گلبن توحید شکفت
هر که دیدش، «زَهَقَ الباطِلُ و جاءَ الحَق» گفت
جلوۀ «وَالقمر» و آیت «وَالعصر» آمد
رحمت واسعۀ بیحد و بیحصر آمد
فتح نزدیک شد و، زمزمۀ نصر آمد
کارفرمای دوعالم، ولیِ عصر آمد
گرچه در خوشدلی فاطمه، تردیدی نیست
زادروز پسرش هست، ولی عیدی نیست
چه بگویم که مرا عقدۀ عالَم به گلوست
داستان من و غم، خاطرۀ سنگ و سبوست
کی شود پرده به یک سو رَوَد از چهرۀ دوست
«آن سفر کرده که صد قافله دل، همره اوست»
عید روزیست، که بارد به جهان ابرِ کَرم
مصلح کل بزند تکیه به دیوارِ حرم
عید روزیست، که آفاق گلِ نور شود
از جهان، سایۀ بیدادگران دور شود
روز نابودی تزویر و زر و زور شود
یعنی از پرتو موسی، همه جا طور شود
عید روزیست، که آفاق منوّر گردد
باغ سرسبز شود، باز ورق برگردد
عید روزیست، که دلها شود از غصه جدا
روز آغاز ثمربخشی خون شهدا
برسد پرتو روشنگر مصباح هدی
تکیه بر کعبه زند منتقم خون خدا
بشنود گوش فلک، صوت خوش تکبیرش
دولت عدل شود، دولت عالمگیرش
عید روزیست، که با عشق، همآهنگ شود
عرصه بر تهمت و تزویر و ریا تنگ شود
نرم، چون آب، دلِ سختتر از سنگ شود
باغ سرسبز و نشاطآور و گلرنگ شود
عید روزیست، که ایمان و امان تازه شود
یک چمن لالۀ پرپر شده، شیرازه شود
ای که جبریل امین، پیک پیامآور توست
ای که عیسای نبی، روز فرج، یاور توست
سرمۀ چشم ملائک، همه خاک در توست
چشم بر راه ظهورت به خدا، مادر توست
تو بیا! تا غم عالم، همه از دل برود
کشتی از دامن توفان، سوی ساحل برود
✍ #محمدجواد_غفورزاده
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e