eitaa logo
کربلایی‌ امیرحسین توکلی
246 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
787 ویدیو
36 فایل
Amt ارتباط با ادمین : https://eitaa.com/Aht_313
مشاهده در ایتا
دانلود
مثلا تو قبول کردی کوله بارمو هم بستم! مثلا من الان توی راه کرب و بلا هستم! مثلا رسیدم دارم زیارت نامه میخونم؛ مثلا رو به ایوون حرمت زیر بارونم! ای با وفا جا موندم از کرب و بلا… یه ذره منو ببین؛ مگه من چند تا امام حسین دارم؟ پای حرف من بشین؛ مگه من چند تا امام حسین دارم؟! یه ذره منو ببین! مگه من چند تا امام حسن دارم؟  به همین نفس زدن دلم خوشه؛ به تو با امام حسن دلم خوشه… به همین برو بیا دلم خوشه؛ به تو با امام رضا دلم خوشه بنده ی گدا؛ کجا مست سبوی رضا بشوم… عبد بی حیا! کجا که زائر کرب و بلا بشوم… خجلت زدم کردی؛ از بس که کرم کردی… از لطف مرا مولا راهی حرم کردی…
امشب دلمو زدم به دریا توی این شبای احیا دوباره روضه میخونم برای حسین زهرا افطار من با حسینه سر و کار من با حسینه وقت دعا تو بگو استغفار من با حسینه آبرومو دادم از کف بالحسین الهی العفو میدونی که آرزومه سینه چاک این علم شم زیر پرچمت میمونم تا مدافع حرم شم وقفت بشه بدن من پیرهن سیاهت به تن من تا جون دارم میخونم ای ارباب بی کفن من آبروی من حسینه شاه بی پیرهن حسینه  
همه التماس چشمای ترم یه شب جمعه حرمه با پدر مادرمه بخدا کربلات حسین آرزوی آخرمه پر میگیرم امشب تا حرمت آقا خاطره ها دارم با حرمت آقا ای سنما قبله نما عاشق ترم کن شاه وفا خون خدا روزیم حرم کن جانم حسین جانم حسین جانم حسین جان جانم حسین جانم حسین جانم حسین جان همه دنیامو گرفته عشق تو میشه یه بار نگام کنی راهی کربلام کنی واسه یه بارم شده با اسم کوچیک صدام کنی نوکر از سفرت نون و نمک خورده به روضه هات آقا دلم گره خورده درد به درم،در میزنم با خسته حالی،باز اومدم زانو زدم با دست خالی ای سنما قبله نما عاشق ترم کن شاه وفا خون خدا روزیم حرم کن
گرچه پرم وا می شود با ذکر استغفارها پرواز دشوار است با سنگینی این بارها گرچه تو خوبی من بدم هر بار گفتی آمدم توفیق پیدا کردم از فیض نگاه یارها صد بار گفتم عاقبت یک بار توبه می کنم آخر نمی آید چرا یک بار ، این یک بارها من هر کجا که رو زدم رویم خریداری نداشت پس بعد از این دیگر بس است رفتن سوی بازارها دل مرده گشتم از گناه دل خسته ام از اشتباه دیگر نمی لرزد دلم از دوری دلدارها وقتم کم و راهم دراز با این گدا قدری بساز هر جا روم سد می کند راه مرا دیوارها سودی نمی بخشد اگر شب زنده داری های من پس خوش به حال لذت خوابیدن هشیارها گاهی ادا گاهی قضا گاهی خدا گاهی خطا خسته شدم جان خودم از این همه تکرارها گیرم مددکاری برای کار من پیدا نشد نام علی وا می کند آخر گره از کارها ذکر و دعای بی علی مثل غذای بی نمک از برکت نام علی شیرین شود گفتارها من سال ها دیوانه ی ایوان طلای حیدرم عشق است با نام علی سرها رود بر دارها گفتم مرا یک کربلا مهمان کن و جانم بگیر بس کن برایم ناز را در پای این اسرارها
من اومدم دوا بشه دردم آخه خوده تو خواستی برگردم بازم میگم خدا غلط کردم، الهی العفو تموم مشکلامو حل کردی بدیمو به خوبی بدل کردی حس میکنم منو بغل کردی، الهی العفو رها نکن نزار که تنها شم دست منو بگیر بزار پاشم میخوام دیگه برای تو باشم الهی العفو اغفرلنا ذنوبنا العفو دنیا تا کی بدون نور باشه؟ تا کی قرار سوت و کور باشه دعا کنی سال ظهور باشه کجایی آقا شب فراق ما رو فردا کن این شب وصل ما رو زیبا کن دیگه ظهور و امشب امضا کن آقا کجایی میای و ما بدون غم میشیم همه فدایی علم میشیم با تو مدافع حرم میشیم بیا عزیزم  
دل یتیما دیگه میمیره تو دستاشون یه کاسه ی شیره بابا ی مهربونشون میره علی مظلوم زانو بغل گرفتن و مضطر زبون گرفتن این شب آخر بمون کنار ما بابا حیدر علی مظلوم ضربه تیغ علی رو راحت کرد با خون سر غسل شهادت کرد پهلو شکسته رو زیارت کرد الهی بشکنه دست مغیره  
علی پیش خدا پیش از عدم بود
خدا حافظ ای سجده گاه علی که مانده نگاهت به راه علی خدا حافظ ای نخل ها ، چاه ها دگر نشنوید از علی آه ها خداحافظ ای کوفه ، ای شهر غم که در کام من کرده ای زهر غم خداحافظ ای کوچه پر ز دود خداحافظ ای یاس باغ کبود خداحافظ ای بیت الاحزان یار خداحافظ ای قبر پنهان یار خداحافظ ای بی وفا دوستان خداحافظ ای آتش و ریسمان خداحافظ ای کوچه های خموش نیارد علی نان و خرما به دوش خداحافظ ای نان و خشک و نمک خداحافظ ای ماجرای فدک خداحافظ ای انتظار اجل خداحافظ ای زانوی در بغل خداحافظ ای خشم لب دوخته خداحافظ ای خانه سوخته خداحافظ ای چشم حلقه به در یتیم دوباره شده بی پدر ...... خداحافظی میکنم با همه که چشم انتظارم بود فاطمه  اَللّهمَ العَن قَتَلة اَمیرِالمومنین علیه السلام
نه لوح و نه قلم بود نه ارض و نه سما بود خدا بود و علی (ع) بود علی (ع) بود و خدا بود نه حرف از من و ما بود نه ذکر تو و من بود علی (ع) بود علی (ع) بود که پیش از من و ما بود علی بود (ع) و قدم بود علی (ع) بود و عدم بود علی (ع) بود و ولایت علی (ع) بود و ولا بود نه چرخ و نه فلک بود نو حور و نه ملک بود علی (ع) حمد به لب داشت علی (ع) گرم ثنا بود نه جبریل امین بود نه گردون نه زمین بود نه این چار عناصر نه این هفت بنا بود علی (ع) سر نهان بود علی نور عیان بود علی (ع) پرده نشین بود علی (ع) چهره گشا بود علی (ع) پیر سرافیل علی (ع) مرشد جبریل از او عقده گشا بود و بر این راهنما بود علی (ع) اول و آخر علی (ع) باطن و ظاهر علی (ع) روح و روان بود علی (ع)نور و ضیا بود علی (ع) روح ولایت علی (ع) نور هدایت علی (ع) بحر عنایت علی (ع) کان عطا بود علی (ع) مقصد عالم علی (ع) منجی آدم علی (ع) راهبر نوح به طوفان بلا بود علی (ع) همدم عیسی بهنگام دمیدن علی (ع) یاور موسی به عجاز عصا بود علی (ع) بدر زمانها علی (ع) صدر مکانها علی (ع) در همه دم بود و علی (ع) در همه جا بود علی (ع) در شب بعثت زتوفیق و زرفعت هم آغوش محمّد (ص) به دامان حرا بود علی (ع) همنفس ختم رسل در شب معراج علی (ع) باب یتیمان زره مهر و وفا بود علی (ع) کوثر و یاسین علی (ع) یوسف و طاها علی (ع) قدر و علی (ع) بدر و علی (ع) شمس ضحا بود علی (ع) نیت و لبیک علی (ع) کعبه و میقات علی (ع) سجده علی (ع) حمد و علی (ع) ذکر و دعا بود علی (ع) نور جلی بود به هر عصر علی (ع) بود به هر فصل ولی بود به هر درد شفا بود علی (ع) آیه تطهیر و علی (ع) پایه تکبیر علی (ع) سبع مثانی و علی (ع) نقطه با بود علی (ع) زمزمه با دوست به هر شام و سحر داشت علی (ع) یار همه خلق به هر صبح و مسا بود علی (ع) صاحب اسلام به هر صبح و به هر شام گل مجلس ایتام و چراغ فقرا بود علی (ع) عبد خدا بود و خداوند خلایق نه از خالق دادار نه از خلق جدا بود علی (ع) ای که گلم را به مهر تو سرشتند علی (ع) ای که به نایم زشور تو نوا بود به زخم همه جانها تولاّی تو مرهم بدرد همه دلها پیام تو دوا بود نگویم تو خدائی ولی فاش بگویم که حاجات همه خلق بدست تو روا بود نگویم تو خدائی ولی در کف حُکمت زمین بود و زمان بود قدر بود و قضا بود در آن جا که محمّد (ص) به دشمن شده فاتح به یک دست تو شمشیر به یک دست لوا بود تو را فضل و کرامت تو را علم و امامت تو را حکم و زعامت تو را صبر و رضا بود همین فخر به (میثم) بود بس که به عالم ثنا خوان تو هر دم به آوای رسا بود
پارساییان_علی اصغر: رو سیاه آمدم و دربه درم پاکم کن با نگاهی به دو چشمان ترم پاکم کن دارم اقرار به لب عبد خطاکار هستم دست خود را بکش آقا به سرم پاکم کن ناخوش احوالم از این عهد شکستن هایم توبه ام توبه نشد بی ثمرم پاکم کن بس که رفتم پِیِ دنیا و هوس بازیها بنده ی نفس شدم در خطرم پاکم کن ترس دارم که دگر فرصت من کم باشد در همین ماه بیا شاهِ کرم پاکم کن مثل آن یار شهیدی که نگاهش کردی جان بی بیِ دو عالم بخرم پاکم کن چاره ی کار من اصلا حرم ارباب است یک شب جمعه مرا کنج حرم پاکم کن شاعر: روح الله پیدایی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا