eitaa logo
کربلایی‌ امیرحسین توکلی
248 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
786 ویدیو
36 فایل
Amt ارتباط با ادمین : https://eitaa.com/Aht_313
مشاهده در ایتا
دانلود
سوگند می خوریم که ما گنج می شویم آن حالتی خوش است که مستانه بگذرد یعنی به زیر مِنّت پیمانه بگذرد روزیِ ما به دست کریمان آشناست کفر است پای سفره ي بیگانه بگذرد سوگند می خوریم که ما گنج می شویم یک شب اگر که شاه ز ویرانه بگذرد خدمتگذار اهل خرابات اگر شدی ایام نوکری تو شاهانه بگذرد ما عقل خويش را سر عشق تو باختيم بگذار عمرمان همه دیوانه بگذرد دور از نگاه کعبه تو را می کند طواف کافی است از کنار تو پروانه بگذرد این روزگار می گذرد خوب یا که بد بهتر که عمر ما در ِاین خانه بگذرد شاعر: علي اكبر لطيفيان
گرچه از دنیا فقط دوچشم تر دارم حسین من ز ثروتمندها هم‌ بیشتر دارم حسین خانه بودم!فاطمه آورد تا اینجا مرا هرکجا مادر بفرماید گذر دارم حسین روضه را جارو زدم قلب‌ مرا جارو زدی حال دیگر داشتم حال دگر دارم حسین هرچه را دارم نگیری! هرچه که دارم تویی من به جز عشق شما چیزی‌ مگر دارم حسین؟! بشنود هرکس که میخواهد ز تو دورم کند مرگ بر من! لحظه ای دست از تو بردارم حیین تو ته‌ گودال رفتی من شدم بالا نشین! از تو دارم آبرویی هم‌ اگر دارم حسین پیش بابایم برایت گریه کردم زود گفت نذر موی اکبرت هرچه پسر دارم حسین آنقدر پای تو میسوزم خودت خاکم کنی با همین بیچارگی خیلی هنر دارم حسین کربلای تو مگر در هیئت و در روضه نیست؟ پس چرا اینقدر من فکر سفر دارم حسین چیزی از دستت نمیخواهم خجالت میکشم آخر از انگشت و انگشتر خبر دارم حسین سید پوریا هاشمی
صفحه اصلی اخبار انديشه تاريخ ادبيات فرهنگ و هنر دیده بان تصاویر آرشیو   اندیشه  امام حسین (ع) و اهل بیت پیامبر  یاور اهل بیت در کلام امام رضا (ع) کیست؟  دسترسی سریع  انتخاب کنید ۵۵۹۴ چگونگی عزاداری و روضه‌خوانی در زمان امام رضا (ع) برای امام حسین (ع) یاور اهل بیت در کلام امام رضا (ع) کیست؟  امام رضا (ع) در دوران خود، با برپایی مجالس عزاداری و روضه خوانی در منزل خود، سعی در ترویج فرهنگ عزاداری و روضه خوانی برای امام حسین (ع) داشتند. ایشان با دعوت از دعبل به عنوان شاعر اهل بیت در یکی از مجالس خود، به تمجید ایشان پرداختند و از او خواستند روضه ای برای امام حسین (ع) بخوانند. امام رضا (ع) در دوران امامت خود، سعی در تکریم و بزرگداشت شعائر حسینی (ع) داشتند و در ایام محرم، اقدام به برپایی مراسم روضه و عزاداری می‌کردند. از جمله این اقدام‌ها، روایتی است که در این مورد نقل شد است: قَالَ حَکَى دِعْبِلٌ الْخُزَاعِیُّ قَالَ‏ دَخَلْتُ عَلَى سَیِّدِی وَ مَوْلَایَ عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا ع فِی مِثْلِ هَذِهِ الْأَیَّامِ فَرَأَیْتُهُ جَالِساً جِلْسَهَ الْحَزِینِ الْکَئِیبِ وَ أَصْحَابُهُ مِنْ حَوْلِهِ فَلَمَّا رَآنِی مُقْبِلًا قَالَ مَرْحَباً بِکَ یَا دِعْبِلُ مَرْحَباً بِنَاصِرِنَا بِیَدِهِ وَ لِسَانِهِ ثُمَّ إِنَّهُ وَسَّعَ لِی فِی مَجْلِسِهِ وَ أَجْلَسَنِی إِلَى جَانِبِهِ ثُمَّ قَالَ لِی یَا دِعْبِلُ أُحِبُ‏ أَنْ‏ تُنْشِدَنِی‏ شِعْراً فَإِنَّ هَذِهِ الْأَیَّامَ أَیَّامُ حُزْنٍ کَانَتْ عَلَیْنَا أَهْلَ الْبَیْتِ وَ أَیَّامُ سُرُورٍ کَانَتْ عَلَى أَعْدَائِنَا خُصُوصاً بَنِی أُمَیَّهَ یَا دِعْبِلُ مَنْ بَکَى أَوْ أَبْکَى عَلَى مُصَابِنَا وَ لَوْ وَاحِداً کَانَ أَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ یَا دِعْبِلُ مَنْ ذَرَفَتْ عَیْنَاهُ عَلَى مُصَابِنَا وَ بَکَى لِمَا أَصَابَنَا مِنْ أَعْدَائِنَا حَشَرَهُ اللَّهُ مَعَنَا فِی زُمْرَتِنَا یَا دِعْبِلُ مَنْ بَکَى عَلَى مُصَابِ جَدِّیَ الْحُسَیْنِ ع غَفَرَ اللَّهُ لَهُ ذُنُوبَهُ الْبَتَّهَ ثُمَّ إِنَّهُ ع نَهَضَ وَ ضَرَبَ سِتْراً بَیْنَنَا وَ بَیْنَ حَرَمِهِ وَ أَجْلَسَ أَهْلَ بَیْتِهِ مِنْ وَرَاءِ السِّتْرِ لِیَبْکُوا عَلَى مُصَابِ جَدِّهِمُ الْحُسَیْنِ ع ثُمَّ الْتَفَتَ إِلَیَّ وَ قَالَ یَا دِعْبِلُ ارْثِ الْحُسَیْنَ ع فَأَنْتَ نَاصِرُنَا وَ مَادِحُنَا مَا دُمْتَ حَیّاً فَلَا تُقَصِّرْ عَنْ نَصْرِنَا مَا اسْتَطَعْتَ قَالَ دِعْبِلٌ
قَالَ یَا دِعْبِلُ ارْثِ الْحُسَیْنَ ع فَأَنْتَ نَاصِرُنَا وَ مَادِحُنَا مَا دُمْتَ حَیّاً فَلَا تُقَصِّرْ عَنْ نَصْرِنَا مَا اسْتَطَعْتَ قَالَ دِعْبِلٌ
تا گریه بر حسین تمنای خلقت است بین من و تمام ملائك رقابت است نزدیك می كند دل ما را به هم حسین این اشك روضه نیست، كه عقد اخوت است مقبول اگر شداست نمازی كه خوانده ایم مهر قبولیش به خدا مهر تربت است ما از غدیر سینه زن كربلا شدیم این دست های رو به خدا دست بیعت است پیدا شدیم هرچه در این راه گم شدیم یعنی فقط حسین چراغ هدایت است از دخل آبروی حسین است خرج ما نوكر برای صاحبش اسباب زحمت است قران و منبر و دوسه خط روضه ی عطش ساعات خوب هفته همین چند ساعت است حالا كه بغض بسته به من راه حرف را مقتل بخوان كه موقع ذكر مصیبت است افتاده بود روی زمین زبر دست و پا شعرم تمام می شود اینجا. روایت است كه چون تنگ شد بر او میدان" فتاد از حركت ذوالجناح از جولان نه ذوالجناح دگر تاب استقامت داشت نه سیدالشهدا بر جدال طاقت داشت هوا ز باد مخالف چو قیرگون گردید عزیز فاطمه از اسب سرنگون گردید بلند مرتبه شاهی زصدر زین افتاد اگر غلط نكنم عرش بر زمین افتاد" سعید پاشازاده