ارا اگر ميان من و او موت كه بر تمام بندگانت قضاى حتمى قرار دادهاى جدايى افكند
✨ *فَأَخْرِجْنِي مِنْ قَبْرِي*
🌴پس مرا از قبر بیرون آور
✨ *مُؤْتَزِراً كَفَنِي*
🌴 در حالى كه كفنم را آزار خود كرده باشم
✨ *شَاهِراً سَيْفِي*
🌴و شمشيرم را از نيام بركشيده باشم
✨ *مُجَرِّداً قَنَاتِي*
🌴 نیزه برهنه ام را (به دست گرفته ام)
✨ *مُلَبِّياً دَعْوَةَ الدَّاعِي فِي الْحَاضِرِ وَ الْبَادِي*
🌴 لبيك گويان دعوتش را كه بر تمام مردم شهر و ديار عالم لازم الإجابه است اجابت كنم
✨ *اللَّهُمَّ أَرِنِي الطَّلْعَةَ الرَّشِيدَةَ وَ الْغُرَّةَ الْحَمِيدَةَ*
🌴خداوندا! آن طلعت رعنا و آن صورت زيبا را بمن بنما و (از پرده غيب پديدار كن)
✨ *وَ اكْحُلْ نَاظِرِي بِنَظْرَةٍ مِنِّي إِلَيْهِ*
🌴و با نگاهى كه به وى ميكنم ديدگانم را سرمه بند (را روشن گردان.)
✨ *وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ*
🌴 فرج آن حضرت را نزديك و خروجش را آسان ساز
✨ *وَ أَوْسِعْ مَنْهَجَهُ*
🌴و توسعه در طريق وى عطا فرما
✨ *وَ اسْلُكْ بِي مَحَجَّتَهُ*
🌴و مرا در میان حجج و براهین او سلوک ده و راه ببر
✨ *وَ أَنْفِذْ أَمْرَهُ*
🌴و فرمان آن حضرت را نافذ گردان
✨ *وَ اشْدُدْ أَزْرَهُ*
🌴و پشت او را قوى ساز
✨ *وَ اعْمُرِ اللَّهُمَّ بِهِ بِلاَدَكَ*
🌴و اى خدا شهر و ديارت را بوجود او معمور ساز
✨ *وَ أَحْيِ بِهِ عِبَادَكَ*
🌴و بندگانت را بواسطه او زنده ساز
✨ *فَإِنَّكَ قُلْتَ وَ قَوْلُكَ الْحَقُ*
🌴چون تو خود فرمودى و كلام تو حق و حقيقت است
✨ *ظَهَرَ الْفَسَادُ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ*
🌴فرمودى در دريا و خشكى فساد آشكار شده است بسبب آن چه كه دستهاى مردم انجام داده است
✨ *فَأَظْهِرِ اللَّهُمَّ لَنَا وَلِيَّكَ وَ ابْنَ بِنْتِ نَبِيِّكَ الْمُسَمَّى بِاسْمِ رَسُولِكَ*
🌴 تو اى پروردگار ولى خود و پسر دختر پيغمبرت را كه مسمى به نام پيغمبرت است بر ما از پرده غيب ظاهر فرما
✨ *حَتَّى لاَ يَظْفَرَ بِشَيْءٍ مِنَ الْبَاطِلِ إِلاَّ مَزَّقَهُ*
🌴تا آنكه بر هر باطل ظفر يابد و آن را محو و نابود سازد
✨ *وَ يُحِقَّ الْحَقَّ وَ يُحَقِّقَهُ*
🌴 را ثابت و محقق گرداند
✨ *وَ اجْعَلْهُ اللَّهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبَادِكَ*
🌴و آن حضرت را اى پروردگار فريادرس بندگان مظلومت قرار ده
✨ *وَ نَاصِراً لِمَنْ لاَ يَجِدُ لَهُ نَاصِراً غَيْرَكَ*
🌴 ناصر و ياور آنان كه جز تو ناصر و يارى ندارند
✨ *وَ مُجَدِّداً لِمَا عُطِّلَ مِنْ أَحْكَامِ كِتَابِكَ*
🌴و مجدد احكامى از قرآن مجيدت كه تعطيل شده
✨ *وَ مُشَيِّداً لِمَا وَرَدَ مِنْ أَعْلاَمِ دِينِكَ*
🌴و رفعت و استحكام بخش كاخ شعاير آيينت را
✨ *وَ سُنَنِ نَبِيِّكَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ*
🌴و سنن پيغمبر اكرمت صلى الله عليه و آله
✨ *وَ اجْعَلْهُ اللَّهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِنْ بَأْسِ الْمُعْتَدِينَ*
🌴و او را اى پروردگار از بيداد ستمكاران در حفظ و امان خود بدار
✨ *اللَّهُمَّ وَ سُرَّ نَبِيَّكَ مُحَمَّداً صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ بِرُؤْيَتِهِ وَ مَنْ تَبِعَهُ عَلَى دَعْوَتِهِ*
🌴را و پيغمبر اكرمت حضرت محمد صلى الله عليه و آله را شاد و مسرور گردان به ديدار او و پيروانش كه دعوت حضرتش را اجابت كردند
✨ *وَ ارْحَمِ اسْتِكَانَتَنَا بَعْدَهُ*
🌴و اى خدا بر حال زار پريشان ما بعد از او ترحم فرما
✨ *اللَّهُمَّ اكْشِفْ هَذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ بِحُضُورِهِ*
🌴 خدا غم و اندوه دورى آن بزرگوار را بظهورش از قلوب اين امت برطرف گردان
✨ *وَ عَجِّلْ لَنَا ظُهُورَهُ*
🌴 براى آرامش دلهاى ما به ظهورش تعجيل فرما
✨ *إِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعِيداً وَ نَرَاهُ قَرِيباً بِرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ*
🌴كه مخالفان بعيد دانند و ما فرج و ظهورش را نزديك میدانيم اى خدا اى مهربانترين مهربانان عالم
👈پس سه مرتبه دست بر ران راست خود مىزنى و در هر مرتبه مىگويى
✨ *الْعَجَلَ الْعَجَلَ يَا مَوْلاَيَ يَا صَاحِبَ الزَّمَان*
🌴 و شتاب فرما اى مولاى من اى صاحب الزمان
👈بهترین زمان برای خواندن دعای عهد صبح است و بهتر از آن وقت، بعد از نماز صبح است.
آیت الله محمد تقی بهجت می فرمودند :هر کس هر روز سوره یس بخواند و ثواب آن را به حضرت زهرا سلام الله علیها هدیه کند و همچنین دعای عهد و ثواب آن را به مادر امام زمان ارواحنا فداه هدیه کند، سورة واقعه هم خوانده و ثوابش را به أمیرالمؤمنین علیه السلام هدیه کند .چه بخواهد و چه نخواهد عاقبت بخیر می شود نخواهد هم به زور می شود!
مبدا که باشد طوس مقصد کاظمین است
در آسمان ها هم زبانزد کاظمین است
هر جا که بوی تو می آید کاظمین است
با این حساب امروز مشهد کاظمین است
وقتی که محو دیدن باب الجوادیم
انگار اصلا زائر باب المرادیم
مهر و محبت حلم و بخشش جود و رحمت
در جان تو کرده تجلی بی نهایت
شاعر می افتد پای توصیفت به زحمت
داری به سر عمامه ی سبز امامت
پاکی زلالی مهربانی و عطوفی
ای معدن الرحمه رئوف بن رئوفی
بسکه خدای تو ملاحت بر تو داده
دل می بری با چشم و ابروی گشاده
ای تالی شمس الشموس ای شاهزاده
از کودکی هستی بزرگ خانواده
وقتی علی اکبر مولای مایی
یعنی تو هم خلقا و خلقا مصطفایی
علم الیقین و مظهر توحید بودی
در ناامیدی مایه ی امید بودی
راه نجات از ورطه ی تردید بودی
نه ساله اما مرجع تقلید بودی
خورشید زاده ماه پیشت رخ گرفته
هر پرسشی در محضرت پاسخ گرفته
نه ساله بودی رهبری کردی جهان را
در آستین داری جواب حاضران را
داری به دست خود زمام اسمان را
دادی به ما از صلب خود صاحب زمان را
عمری مسلمان های اسلام تو هستیم
چشم انتظار مغز بادام تو هستیم
معنا بگیرد علم و دانش تحت نامت
حکمت همیشه می گذارد احترامت
یحی بن اکثم مات و حیران کلامت
جای سخن های تو بنویسم قیامت
با احتجاجت فتح خیبر کردی ان روز
با تیغ نطقت کار حیدر کردی ان روز
چشم تمنا را بدوزم بر نگاهی
یا سیدالسادات اباجعفر نگاهی
تا حال و روز من شود بهتر نگاهی
کی میکنی بر جانب نوکر نگاهی
با یک نگاه تو "موفق" میشوم من
بر جمع اصحاب تو ملحق میشوم من
سرچشمه ی مهر و عطوفت کوه احساس
بیرون زند از حجره ات عطر گل یاس
بر روضه های فاطمه همواره حساس
غیرت به مادر داری اقا مثل عباس
مشتاق انجام امور ناتمامیم
ما هم شبیه تو به فکر انتقامیم
با سفره هایت هرکسی که آشنا شد
بیرون نرفت از روضه ات حاجت روا شد
هر جا که آمد نام تو دارالشفا شد
با ذکر تو آجیل مان مشکل گشا شد
عطری دگر بر هفته داده چهارشنبه
ماییم و ختم یا جواد چهارشنبه
نحن موالیکم بزهرا یابن سلطان
یا سیدی انظر الینا یابن سلطان
ما را سفارش کن به بابا یابن سلطان
روضه مهیا شد بفرما یابن سلطان
گنبد به روی دوش خود پرچم گرفته
بابا برایت مجلس ماتم گرفته
عمری میان روضه هایت گریه کردیم
بر غربت بی انتهایت گریه کردیم
تو گریه کردی پا به پایت گریه کردیم
با ضامن آهو برایت گریه کردیم
شهری به پای رفتن تو غصه خورده
همسایه از همسایه ی خود ارث برده
هر روز مهمانی به غیر از غم نداری
بر زخم های کهنه ات مرهم نداری
حتی میان خانه ات محرم نداری
جز گریه کردن راه دیگر هم نداری
ای وارث درد حسن خون بر دلت شد
وقتی شریک زندگی ات قاتلت شد
از شدت زهر ستم بال و پرت سوخت
تنها نه بال و پر تمام پیکرت سوخت
تو سوختی از غصه قلب مادرت سوخت
از تشنگی در بین حجره حنجرت سوخت
با ناله های تو همه کل می کشیدند
در پیش چشم فاطمه کل می کشیدند
شکر خدا سر نیزه و تیر و کمان نیست
بر سینه ی تو رد پایی از سنان نیست
در دست ام فضل دیگر خیزران نیست
انگشترت دیگر به دست ساربان نیست
شکر خدا دیگر به دنبال سر تو
از دشمنت سیلی نخورده دختر تو
ابوالفضل عابدی پور
مهر و محبت حلم و بخشش جود و رحمت
در جان تو کرده تجلی بی نهایت
شاعر می افتد پای توصیفت به زحمت
داری به سر عمامه ی سبز امامت
پاکی زلالی مهربانی و عطوفی
ای معدن الرحمه رئوف بن رئوفی
.............................
بسکه خدای تو ملاحت بر تو داده
دل می بری با چشم و ابروی گشاده
ای تالی شمس الشموس ای شاهزاده
از کودکی هستی بزرگ خانواده
وقتی علی اکبر مولای مایی
یعنی تو هم خلقا و خلقا مصطفایی
...........................
علم الیقین و مظهر توحید بودی
در ناامیدی مایه ی امید بودی
راه نجات از ورطه ی تردید بودی
نه ساله اما مرجع تقلید بودی
خورشید زاده/ ماه پیشت/رخ گرفته
هر پرسشی در محضرت پاسخ گرفته
نه ساله بودی رهبری کردی جهان را
در آستین داری جواب حاضران را
داری به دست خود زمام اسمان را
(بکم ینزل الغیث)
بکم یمسک السماء ان تقع علی الارض)
داری به دست خود زمان آسمان را
دادی به ما از صلب خود صاحب زمان را
عمری مسلمان های اسلام تو هستیم
چشم انتظار مغز بادام تو هستیم
معنا بگیرد علم و دانش تحت نامت
حکمت همیشه می گذارد احترامت
یحی بن اکثم مات و حیران کلامت
سوال کرد از آقا جواد الائمه
اگر یه شخص محرم یه حیوانی رو
صید کنه چه جوریه ؟
۱_داخل حرم یا خارج حرم
۲_حکم رو می دونسته؟
۳_شب بوده یا روز بوده
۴_پشیمان شده یا نه
۵_بار اولش بوده یا چندمین بار
۶_صغیر بوده یا کبیر
۷_حیوان پرنده بوده یا غیرپرنده
یحیی بن اکثم مات و مبهوت شد
یحیی بن اکثم مات و حیران کلامت
جای سخن های تو بنویسم قیامت
با احتجاجت فتح خیبر کردی ان روز
با تیغ نطقت کار حیدر کردی ان روز
چشم تمنا را بدوزم بر نگاهی
یا سیدالسادات اباجعفر نگاهی
تا حال و روز من شود بهتر نگاهی
کی میکنی بر جانب نوکر نگاهی
با یک نگاه تو "موفق" میشوم من
بر جمع اصحاب تو ملحق می شوم من
(فضل بن شاذان/ علی بن مهزیار
عبدالعظیم حسنی_زکریا ابن آدم)
سرچشمه ی مهر و عطوفت کوه احساس
بیرون زند از حجره ات عطر گل یاس
بر روضه های فاطمه همواره حساس
غیرت به مادر داری اقا مثل عباس
مشتاق انجام امور ناتمامیم
ما هم شبیه تو به فکر انتقامیم
عمری میان روضه هایت گریه کردیم
بر غربت بی انتهایت گریه کردیم
تو گریه کردی پا به پایت گریه کردیم
با ضامن آهو برایت گریه کردیم
شهری به پای رفتن تو غصه خورده
همسایه از همسایه ی خود ارث برده
از شدت زهر ستم بال و پرت سوخت
تنها نه بال و پر تمام پیکرت سوخت
تو سوختی از غصه قلب مادرت سوخت
از تشنگی در بین حجره حنجرت سوخت
با ناله های تو همه کل می کشیدند
در پیش چشم فاطمه کل می کشیدند
شکر خدا سر نیزه و تیر و کمان نیست
بر سینه ی تو رد پایی از سنان نیست
در دست ام فضل دیگر خیزران نیست
انگشترت دیگر به دست ساربان نیست
شکر خدا دیگر به دنبال سر تو
از دشمنت سیلی نخورده دختر تو
ابوالفضل عابدی پور
ای وجودت حیاتبخش وجود سـائل درگهت کـرامت و جود
مــظـهــر کــامل امــام رضــا آفـــتـــاب دل امــــام رضــــا
قـبـلـۀ حـاجـت هـمـه، حـرمـت دشمـن و دوست سائل کرمت
مـاه، آئــیـنـهدار طـلـعــت تــو رخ شمسالشموس صورت تو
آیـۀ هــشـت ســـــورۀ نــوری بـه جــواد الائـمـه مـشـهـوری
خـلـف پــاک مـرتـضـایـی تـو کـوثـر حـضرت رضـایـی تو
ملـک و جـن و انـس مهـمانت دو جهـانی نشـسته بر خوانت
کاظمینت درون سینۀ ما است نجف و مکّه و مدینۀ ما است
تو جـوادی و مـا گـدای تـوأیـم هر چه هستیم خاک پای توأیم
لطف تو، عجز ما، بود معلـوم هر دو هسـتیم لازم و ملـزوم
کـــرم و جـــود تــا ادا گــردد هــر جــوادی پــی گـدا گـردد
مـن اگـر در گـدائــیــم کـاهـل تو به جـود و کـرامـتی کـامل
تو محمد علی است ابن و ابت کـنـیه ابن الرضا، تـقی لـقـبت
تـو گـلــی و وجــود گـلـخـانـه ای به ریحـانه روح و ریحانه
رنگ رخـسار مرتضی داری نـقـش گـلـبــوسۀ رضـا داری
پــدران تــو بـرتـریـن پــدران پســران تـو بهـتـرین پـسـران
یـم جــود و فـتــوّت آیـد هـمـه اهـل بـیـت نـبــوّت ایـد هـمـه
دلـتـان بـحـر بـی کـرانـۀ عـلـم کیست غیر از شما خزانۀ علم
مـعـدن خـیر و مظهـر خـیرید اول خــیـر و آخــر خــیـریــد
ابــر، بــاریـده بـا ولای شـمــا خلـق، خلقـت شده بـرای شما
هـمـگــی بـابهـای ایـمـانــیـد امـنــــای خــدای رحــمانــیــد
تا صف حشر اصل هر کرمید رکـن ارکان و قـادَةُ الاُمَـم ایـد
عـلـمها قـطـره و تـو دریـایـی عـالـمـی بـنـده و تـو مـولایـی
دو جهان ذرّه و تو خورشیدی که به قـلـب هـمه درخـشـیدی
پیـش عـلم تو علم عالم چیست درحضور تو پور اکثم کیست
تـو به بـزم سـخـن تـکـلـم کـن تـو بـه روی رضـا تـبـسّم کن
نـفـس حـلـم زنـده از سـخـنـت بـوسـۀ عـلـم بـر لب و دهـنت
یک کلام تو صد سپهـر کـمال یک سؤال تو سی هزار سؤال
تو دهی، ای کـرم گـدای درت حِـرز مـادر، به قـاتـل پـدرت
تو که در هر دلی حـرم داری تو که بـا دشـمنت کـرم داری
توکه بر خشم خصم؛ میخندی بـه روی دوست در نمیبندی
اَنـت بــابُ الــمــراد ادرکـنـی یــــا امــام جــــواد ادرکــنــی
سـیّـدی "میـثم" ام قـبـولـم کـن خـــاک ذریّـــۀ رســولــم کـ
من جوادم که خدا خوانده جواد
من چه کردم به تو ای بد بنیاد
عوض آنکه مرا یار شوی
بر دل غم زده غم خوار شوی
رفتی و در به روی من بستی
با کنیزان همگی بنشستی
گفتی از آب مرا منع کنند
شادی و هلهله آن جمع کنند
تو که آتش به دلم افکندی
حال استاده ای و میخندی!
حجره در بسته و من تنهایم
به خدا من پسر زهرایم
تن بی تاب مرا تاب بده
جگرم سوخت مرا آب بده
بدن زار من تشنه جگر
بعد قتلم به روی بام ببر
تا که لب تشنه به زیر خورشید
جان سپارم چون حسین شاه شهید
میان حجره چنان ناله از جفا مى زد
که سوز ناله اش آتش به ماسوى مى زد
شرار زهر زیک سوى و سوز غم یک سو
به جان و پیکرش آتش جدا جدا مى زد
نداشت شکوه زبیگانگان به لب دم مرگ
ولیک داد زبیداد آشنا مى زد
برون حجره همه پایکوب و دست افشان
درون حجره یکى بود دست و پا مى زد
ستاده بود و جوادالائمه جان مى داد
از او بپرس که زخم زبان چرا مى زد
علی انسانی
1387/9/8
گودال
يا الله
به من نگو برو از دور ِ قتلگاه برو
به من اشاره مکن سوی خیمه گاه برو
شکستگیِّ من از اين دویدنم حاکی ست
شبیهِ صورت تو مویِ خواهرت خاکی ست
بگو چه کار کنم تا تو را خلاص کنم؟
به شمر رو بزنم یا که التماس کنم؟
بگو چه کار کنم دور ِ خیمه صف نکشند؟
به زور ِ نیزه تنت را به هر طرف نکشند
صدایِ خنده يِ کوفی، صدایِ خنده ي شمر
صدای بد دهنی کردنِ زننده ي شمر
صدای هلهله و بانگِ طبل می آید
صدای تق تق تعویض نعل می آید
ببين اراذل و اوباش کوفه آمده اند
برای روسری پاره پاره آمده اند
کسی که گوشه ی گودال سنگ می انداخت
به روسری من از پشت چنگ می انداخت
(جواد پرچمي)
اين شعر در حال و هواي عاشورايي خوانده و حق روضه ادا شود در غير اينصورت مديون هستيد
موضوعات مرتبط: مرثيه امام حسين(ع)، گودال
برچسبها: من غلام قمرم, گودال قتلگاه, جواد پرچمي
سیدمحمدجواد میرصفی:
و جنس درد تو از جنس روضهٔ حسن است
غریب خانهٔ خود! غربت تو در وطن است
چگونه و به چه قیدی؟ چه نام باید داد؟
به ام فضل و به جعده اگر رباب زن است
زبان به شکوه گشوده است زهر و میداند
که این دو روح و دو تن نیست، بلکه یک بدن است...
اگر چه با حسن افتاده روی درد دلت
ولی حسین هم این بین با تو همسخن است
گریز روضه اگر ناگزیر از غم اوست
حدیث اشک و غم دیدهٔ اباالحسن است
شدند بر تن تو سایهبان کبوترها؟
هنوز روی زمین، آفتاب، بیکفن است
***
علی انسانی:
در کوچه بود جسم امام جوان، جواد؟
یا بام، شاخه بود و گُلش بر زمین فتاد
ملعون دهر، داد به معصوم عصر، زهر
بس اُمّفَضل داشت به اِبنالرّضا عِناد
این جسم سبز بوی گل سرخ میدهد
دست که داد دستهگل فاطمی به باد؟
شد کوچههای شهر پر از عطر و بوی گل
گویی فتاده باغ گلی روی دوش باد
گه نام باب برد و گهی آب آب کرد
لبتشنه داد جان و جوابش کسی نداد
آن کس که اَنُفس از نَفس او نَفس گرفت
زد همچنان نفس نفس و از نفس فتاد
انتهای پیام/
علیمحمد مؤدب:
آمدم اما ندانستم کجاها آمدم
آمدم سوی تو و جد تو آقا آمدم
سبز هستید و بلند و آسمانی در زمین
من به شوق دیدن آن باغ بالا آمدم
خسته و آشفته مثل کوچههای کاظمین
با غمی نارفته من آن کوچهها را آمدم
نیزهها در خاطرم سرهای مردان روی نی
چون اسیران رو به صحنت خار در پا آمدم
خار در دل، خار در پا، چشم بر روی شما
تا مگر در سایهتان یابم تسلا آمدم
آمدم در صحن چرخیدم دلم بی تاب بود
بچهها در صحن جاماندند و تنها آمدم
بچهها پیش شما بودند و خاطرجمع من
بر مزارت بی خیال هر دو دنیا آمدم
گم شدم چون بچهها در صحن پیش چشمتان
گم شدم یک عمر آقا جانم اما آمدم
یافت عطر تربتت آخر مرا زین خاکباد
یافتم خود را و در چشم تو بینا آمدم
خاکبادک کرد عمری طبع من در کوچهها
آخر اما شاعر دربار مولا آمدم
هر چه دارم از جواد و جود بی پایان اوست
در سخن هم از عنایاتش توانا آمدم
https://www.instagram.com/tv/CfgCS8HFG7z/?igshid=YmMyMTA2M2Y=
آیت الله جوادی _انسان و شیطان
دخترِ فاطمه ! بازار! خدارحم کند
چادرِ پاره و انظار خدا رحم کند
ما که از کوچه فقط خاطره بد داریم
شود این حادثه تکرار خدارحم کند
یک و زن و قافله و خنده نامحرم ها
بر اسیران گرفتار خدا رحم کند
یک شبه پیر شدی یا زتنور آمده ای
یک سر و این همه آزار خدا رحم کند
نیزه داران همه مستند نیفتی پایین
حنجرت خوب نگه دار خدا رحم کند
گیسویت کم شده و این جگرم میسوزد
بر من و زلف ِ خم یار خدا رحم کند
ظرفِ خاکسترِ یک عده هنوز آتش داشت
شعله افتاد به گلزار خدا رحم کند
دست انداخت یکی پرده محمل را کَند
جلویِ چشم علمدار خدا رحم کند
راهمان از گذرِ برده فروشان افتاد
این همه چشمِ خریدار خدا رحم کند
زنی از بام صدا زد که کدام است حسین
نوبت من شده این بار خدارحم کند
یک نفر گفت اگر بغض علی را داری
سنگ با حوصله بردار خدا رحم کند
هدایت شده از جامعهایمانیمشعراستانیزد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فیلم از طرف جون اباعبدالله
آیت الله بهجت دست روي زانوي او گذاشت و پرسیدند: جوان شغل شما چيست؟
گفت: طلبه هستم.
آیت الله بهجت فرمود: بايد به سپاه ملحق بشوي و لباس سبز مقدس سپاه را بپوشي. ️
دوباره آیت الله پرسیدند: اسم شما چیست؟
گفت: فرهاد
آیت_الله_بهجت فرمود:
حتماً اسمت را عوض كن.
اسمتان را يا عبدالصالح يا عبدالمهدي بگذاريد. شما در شب امامت امام زمان (عج) به شهادت خواهيد رسيد.
شما يكي از سربازان امام_زمان (عج) هستيد و هنگام ظهور امام زمان(عج) با ايشان رجوع می کنید.
*شهیدعبدالمهدی_کاظمی* شهیدی که طبق تعبیر آیت الله بهجت برای خوابی که دیده بود، در شب امامت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در 29 آذر ماه 1394 درسوریه به شهادت رسید.
✅عبدالمهدی خبر شهادت خود را از راوی کتاب سه دقیقه در قیامت شنیده بود و به او توصیه میکرد که مطالب خود را برای دیگران بیان کند.
#طلای_ناتمیز 😅
ممنون که تا آخرش می خونید...
درسته کار فرهنگی
اخلاص میخواد ؛ تقوا میخواد و....
🤲 🤲 🤲 🤲
اما پولم میخواد 💰💰💰
تا برای یه پذیرایی مختصر
درمونده و وامونده نشیم 🤨
پیامبر ( و ما ینطق عن الهوی)
اموال اهدایی حضرت خدیجه ( س)
رو خرج دین کرد و حیف و میل نشد
قابل توجه (خناسان 👹👺)
لذا دیدیم تو این شرایط
بد اقتصادی از خرجی دادن
برای مجالس بگیم شاید جالب نباشه
که اتفاقا جالبه چون رزق زیاد میشه!
🤐🤐🤐🤐
و بگذریم که هر پولی لایق نیست
و خرجی دادن برای روضه اباعبدالله
سبب برکت رزقه...
👌👌👌👌
اما حالا 😁 یه پیشنهاد داریم
منتهی نه نگید و همراهی کنید....
🤝🤝🤝🤝🤝
یه هیات از ظرفیت بالای
طلایی که؛ بهش میگن طلای کثیف!
🏆 کثیف🏆
استفاده کرده و مواد بازیافتی
رو جمع کرد البته نه مثل بعضی از
تو سطل زباله های حاشیه شهر 😬😬
بلکه خیلی باکلاس و تر و تمیز 😁
چطوری؟ الان میگم 😉
به اعضای هیاتش به صورت
هفتگی کیسه بازیافت داد و باز
به صورت هفتگی بازیافتی ها رو
از اعضای هیات؛ جمع آوری کرد...
🤔🤔🤔
ماه اول سه میلیون!
و حالا رسیده به ماهی حدودا
بیست میلیون .... بد نیست هااا😍😍😍
تازه با پول همین بازیافت
وانتم خریدند و اشتغال زایی
هم شده.......
پس هم پاکسازی محیطه 🧐
هم کمک به زمین پاکه 🤓
هم هیاتی ها میشن حامی زمین؛
😎😎😎
هم جلوی بعضی بازیگران شیادی
که خودشونو حامی طبیعت و سگ
و گربه جا می زنند گرفته میشه 🐩🐕
هم مواد پلاستیکی که میلیون ها
سال هم جذب خاک نمیشه جمع میشه
👌👌👌👌
خوب منطقی بود؟ 😌
طرحش چی خوب بود؟ 😉
خوب اوناییکه نیت کردند 👇👇
😌😌😌
که در این کار زیبا و خداپسندانه
شرکت کنند و خیراتی بفرستند
برای گذشتگان خودشون 💐💐💐
👈👈بسم الله
به این شماره :
09103090515
09137231891
کلمه #زمین_پاک را ارسال نمایند.
❇️ واحد پشتیبانی
🚩 مجمع مادحین اهلبیت ع
(محفل #مداحان_نوجوان دارالعباده)
🚩 مجمع حداث الحسین ع
(محفل #مداحان_جوان دارالعباده یزد)
منتظر تماس یا پیام شمائیم...
از همین حالا بازیافتی هاتونو
جدا و جمع کنید...خبر با شماااااااا 🤝
ان شا الله شهید بشید 🌷🌷🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😍 | #تحفه_غدیر
نکنه از کاروان غدیریان جا بمونیم 😱
قربانی 🐑🐑🐑 و توزیع بین
نیازمندان در ایام غدیر خم ❤️
همچنین اطعام 🍲🍛روز غدیر
در صورت تمایل به پیوستن 🙋♂
به خیل غدیریان و مروجان غدیر
میتوانید مبلغ اهدایی خود را به
👌 شماره کارت: 👇👇👇
6037998216086594
💠 به نام امیرحسین توکلی واریز کنید.
📱تلفن هماهنگی : 09137231891
🔻🔻🔻🔻🔻
✅ امام صادق (علیه السلام) :
غذا دادن به یک مومن در روز غدیر
ثواب اطعام یک میلیون پیامبر 👉
و صدیق «در راس آنها خود ائمه 👉 معصومین(ع) و یک میلیون شهید 👉
«در راس آنها حضرت عباس(ع) و 👉
شهدای کربلا» و یک میلیون فردصالح👉
در حرم خداوند را دارد.(بحار ج ۶ ص ۳۰۳)
💐💐💐💐💐💐💐💐