eitaa logo
تَسْنِيم (عَيْنًا يَشْرَبُ بِهَا الْمُقَرَّبُونَ )
271 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
885 ویدیو
83 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
ترمان مردی شیرین‌عقل، در شهر مشهور بود که غالباً در ترمینال با شستن و تمیزکردنِ اتوبوس‌ها امرار معاش می‌کرد. گویند: روزی مردی بازاری به او پیشنهاد داد، نزد او کار کند. (سابق که بیمه نبود، کارفرماها بعد از مدتی که کسی عمری نزدشان کارگری می‌کرد، هزینه‌ی ازدواج و مسکن و کمک برای خرید مغازه‌ را برای او انجام می‌دادند.) چون می‌دانست ترمان بر اثر شهرت در شیرینیِ گفتار و جذبه‌اش باعث جذبِ مشتری‌های زیادی برای او خواهد شد. ترمان در پاسخ پیشنهاد به آن مرد بازاری گفت: روزی در خانه کوزه‌ای عسل داشتم که گاهی از آن، در ظرف کوچکی می‌ریختم و می‌خوردم. روزی درب کوزه را باز گذاشتم، دیدم دو مگس در کنار لبه‌های کوزه‌ی عسل نشستند و از لایه‌ نازکی از عسل که دور آن بود، می‌خوردند. یکی از مگس‌ها برخاست و در بالای کوزه چرخی زد و درون کوزه رفت تا روی عسل بنشیند و با خیال راحت و بیشتر بخورد. آن مگس تا روی عسل رفت، عسل او را به خود گرفت و پاهایش گرفتار عسل شد و چاره‌ای ندید و روی عسل با شکم نشست و مرگ را با چشم خود انتظار کشید. از آن دو مگس یاد گرفتم، به اندازه‌ی نیازم که خدا مرا روزی می‌دهد، شکر کنم و دنبال روزیِ بیشتر نگردم که مگس از طمع عسل و شیره‌ی زیاد در چنگ مرگ افتاد. چه بسیار انسان‌هایی را به چشم خود دیدم که به روزی کم قانع نشدند و بدنبال توسعه‌ی سرمایه و کار و کسب ثروت بیشتر رفتند و طمع شیرینی دنیا بیشترشان را گرفت و برای ابد از دست بدهکاران در زندان حبس شدند و یا سکته کرده و جان دادند. من تصمیم گرفتم تا زنده‌ام، آن مگس کناره‌ی کوزه باشم و به همین شغل و روزی کفایت کنم. ترمان به مرد گفت: بدان! شهرت هم عذاب است و نعمت نیست و شکر خدا ما به حماقت و سفاهت در شهر شهره هستیم. اگر تو یک خطایی کنی در همین بازار و چند همسایه تو را می‌شناسند و آبروی تو در جایی غیر از اینجا نمی‌رود ولی من اگر خطایی کنم تمام شهر مرا می‌شناسند و آبروی من در کل شهر خواهد رفت. ------- ✅ @aine_tasnim باماهمراه باشید و به دیگران معرفی کنید.
گویند: پوریای ولی را جوانی پر از زور و بازو به شاگردی در زورخانه آمد. پوریا به او گفت: تو را نصیحتی می‌کنم مرا گوش کن! روزی در کوچه‌ای می‌رفتم پسرکی بر من سنگی زد و ناسزا گفت و فرار کرد. چون به دنبال او رفتم تا علت ناراحتی‌اش را از خودم بدانم به منزل‌شان رسیدم. درب را زدم مادرش بیرون آمد. علت را جویا شدم، پسرک گفت: از روزی که تو با پدرم کشتی گرفته و زمین‌اش زده‌ای پدرم دیگر در معرکه‌گیری، کسی به او انعامی نمی‌دهد. بسیار ناراحت شدم چون من از راه کارگری تأمین معاش می‌کردم ولی پدر او از راه معرکه‌گیری و میدان‌داری روزی اهل و عیال خود تأمین می‌کرد. پدرش را صدا کردم و عذر خواستم. با پدرش برنامه‌ای ریختیم. دو روز بعد پدرش معرکه گرفت و زنجیری به مردم نشان داد و شرط کرد بر دور بازوهای من بپیچد ولی من نتوانم آن را پاره کنم و من قبول کردم و زنجیر دور بازوان من پیچید و من فشاری زدم سبک، ولی چنان نشان دادم که هر چه در توانم بود فشار زدم که ردّ زنجیر بر بازوهای من ماند و تسلیم شدم که پاره نشد. مرد خوشحال شد و زنجیر در بازوی خود کرد و پاره نمود و من از شرم سرم به زیر انداخته از میدان دور شدم؛ تا مردم بدانند زور بازوی او از من بیشتر است و چنین شد که آبروی مرد به او برگشت و این به بهای رفتن آبروی من بود. مدت‌ها گذشت مردم از راز این کار من باخبر شدند و مرا دو چندان احترام نمودند. این گفتم که بدانی ای جوان! زور بازوی تو چون شمشیر توست، پس آن را در نیام خداترسی و معرفت و ایمان اگر پنهان کنی تو را سود خواهد داد ولی اگر از نیام خود خارج کنی بدان شمشیر بازوی تو اول تو را زخمی خواهد کرد و هیچ مبارزی شمشیر بدون نیام بر کمر خود نمی‌بندد چون نزدیک‌ترین کس که به شمشیر برنده او، خود اوست. ‌ ------- ✅ @aine_tasnim باماهمراه باشید و به دیگران معرفی کنید.
شنیدن عبارت دوستت دارم : برای یک مرد... او را برای مصاف با سخت ترین های زندگی زره پوش می کند ، توان میگیرد ، برای آنکه بیشتر بکوشد ، مرد احساس می کند حتی قدش بلند تر شده است ، چون به مرد بودنش افتخار میکند. برای یک زن ... آنچنان انرژی و توان مضاعفی برایش ایجاد می کند که آمادگی این را می یابد که لحظه ای پس از شنیدن این جمله یک خانه تکانی مفصل به راه بیاندازد ، و همه جای زندگی را با عشق از نو بیاراید. برای فرزند... خصوصا وقتی روی دوزانو می نشینی و خودت را هم قد فرزندت می کنی و چشم در چشمش می گویی خیالت راحت من هستم، یادت باشد آن شب فرزندت دیرتر ولی آرامتر میخوابد... عبارت دوستت دارم را جدی بگیریم! این عبارت غوغا به پا می کند... ------- ✅ @aine_tasnim باماهمراه باشید و به دیگران معرفی کنید.
✴️چهارشنبه 👈16 آذر / قوس1401 👈12 جمادی الاول 1444👈7 دسامبر 2022 🏛 مناسبت های دینی و اسلامی. 👨‍👨‍👧‍👦 روز دانشجو. 🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی. ❇️امروز روز خوبی برای امور زیر است: ✅آغاز بنایی و خشت بنا نهادن. ✅شکار و صید و دام گذاری. ✅امور زراعی و کشاورزی. ✅استحمام. ✅و دیدار روسا خوب است. 👶 برای زایمان مناسب و نوزاد آسان تربیت شود و عمرش طولانی گردد.ان شاءالله. 🚖سفر: مسافرت اصلا خوب نیست و در صورت نیاز حتما همراه صدقه و خواندن ایه الکرسی باشد. 🔭 احکام نجوم. 🌗 امروز قمر در برج جوزا و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است: ✳️آغاز تحصیل و کارهای تعلیماتی. ✳️آغاز نوشتن کتاب و مقاله و پایان نامه. ✳️خط نوشتن و خطاطی. ✳️و شکار و صید و دام گذاری خوب است. 💑مباشرت امشب: مباشرت امشب :فرزند عالمی از عالمان یا حاکمی از حاکمان شود.ان شاءالله. 💉💉 حجامت. خون دادن و فصد سلامت آفرین است. 💇‍♂💇 اصلاح سر و صورت باعث هیبت و شکوه می شود. 😴🙄 تعبیر خواب: خوابی که (شب پنجشنبه )دیده شود تعبیرش طبق ایه ی 13 سوره مبارکه" رعد" است. یسبح الرعد بحمده و الملائکه من خیفته... و از مفهوم این آیه چنین استفاده میشود که چیزی باعث ملال خاطر خواب بیننده گردد صدقه بدهد تا برطرف شود.ان شاءالله.و شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید. ✂️ ناخن گرفتن. 🔵 چهارشنبه برای ، روز مناسبی نیست و باعث بداخلاقی میشود. 👕👚 دوخت و دوز. چهارشنبه برای بریدن و دوختن روز بسیار مناسبی است و کار آن نیز آسان افتد و به سبب آن  وسیله و یا چارپایان بزرگ نصیب شخص شود.ان شاالله. ✴️️ وقت استخاره. در روز چهارشنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶عصر تا عشای آخر( وقت خوابیدن) ❇️️ روز چهارشنبه : یا حیّ یا قیّوم  ۱۰۰ مرتبه ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۵۴۱ مرتبه که موجب عزّت در دین میگردد. 💠 ️روز چهارشنبه طبق روایات متعلق است به #امام_رضا_علیه السلام_ و . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد ------- ✅ @aine_tasnim باماهمراه باشید و به دیگران معرفی کنید.
؛ فَكَيْفَ إِذَا جَمَعْنَاهُمْ لِيَوْمٍ لَا رَيْبَ فِيهِ وَوُفِّيَتْ كُلُّ نَفْسٍ مَا كَسَبَتْ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ ﴿٢٥﴾ ؛ پس چه خواهند کرد، هنگامی که آنان را برای روزی که هیچ شکی در آن نیست گرد آوریم، و به هر کس آنچه [از نیک و بد] به دست آورده، به طور کامل داده شود، و آنان مورد ستم قرار نخواهند گرفت. نام سوره : ۳ محل نزول : ۸۹ ۳ ۲۵ - ۲۰۰ ------- ✅ @aine_tasnim باماهمراه باشید و به دیگران معرفی کنید.
پیامبر گرامی اسلام (صل الله علیه و آله وسلم) قَلبٌ لَيسَ فيهِ شَيءٌ مِنَ الحِكمَةِ كَبَيتٍ خَرِبٍ، فتَعَلَّموا و عَلِّموا و تَفَقَّهوا، و لا تَموتوا جُهّالاً؛ فإنَّ اللّهَ لا يَعذِرُ عَلَى الجَهلِ . دلى كه در آن چيزى از حكمت نباشد، مانند خانه‌اى مخروبه است. پس، دانش بياموزيد و بياموزانيد و فهميدگى به دست آوريد و نادان نميريد؛ زيرا خداوند عذرِ نادانى را نمى‌پذيرد. 📚 كنز العمّال : ح٢٨٧٥٠ ------- ✅ @aine_tasnim باماهمراه باشید و به دیگران معرفی کنید.
▪️بابا چه بی وفا شده دنیای بعد تو ▪️من ماندم و مصائب عظمای بعد تو ▪️چشم انتظار رفتن تو بود امتت ▪️شعله کشید فتنه ز فردای بعد تو ▪️داغت برای فاطمه سنگین تمام ش [ فرارسیدن ایام فاطمیه تسلیت باد ] ------- ✅ @aine_tasnim باماهمراه باشید و به دیگران معرفی کنید.
4_6001478027425351876.mp3
2.09M
🏴 فضایل حضرت زهرای مرضیه(س) سخنرانی بسیار شنیدنی 🎤حجت الاسلام عالی 🎤 ___ 🏴 @aine_tasnim باماهمراه باشید و به دیگران معرفی کنید.
4_6001529691586955466.mp3
5.21M
⚫️ شب بود و میرفتند مادر را بشویند 🎤 حاج منصور ارضی سلام الله علیها ___ 🏴 @aine_tasnim باماهمراه باشید و به دیگران معرفی کنید.
پرسش: اگرا کسي به خدا قسم بخورد وقسمش رابشکند حکمش چيست مرجع تقليد سيستاني پاسخ: سلام اگر قسَم بخورد که کاری را انجام دهد یا ترک کند چنانچه عمداً مخالفت کند گناه کرده است باید کفاره بدهد، یا ده فقیر را سیر کند یا آنان را بپوشاند، و اگر اینها را نتواند انجام دهد، باید سه روز پی‌درپی روزه بگیرد. ------- ✅ @aine_tasnim باماهمراه باشید و به دیگران معرفی کنید.
شکایت‌نکنید ! 💎 لقمان در آغاز، برده خواجه ای توانگر و خوش قلب بود. ارباب او در عین جاه و جلال و ثروت و مکنت دچار شخصیتی ضعیف و در برابر ناملایمات زندگی بسیار رنجور بود و با اندک سختی زبان به ناله و گلایه می گشود، این امر لقمان را می آزرد اما راه چاره ای به نظر او نمی رسید، زیرا بیم آن داشت که با اظهار این معنی، غرور خواجه جریحه دار شود و با او راه عناد پیش گیرد. روزگاری دراز وضع بدین منوال گذشت تا روزی یکی از دوستان خواجه خربزه ای به رسم هدیه و نوبر برای او فرستاد. خواجه تحت تأثیر خصائل ویژه لقمان، خربزه را قطعه قطعه نمود به لقمان تعارف کرد و لقمان با روی گشاده و اظهار تشکر آنها را تناول کرد تا به قطعه آخر رسید، در این هنگام .... خواجه قطعه آخر را خود به دهان برد و متوجه شد که خربزه به شدت تلخ است. سپس با تعجب زیاد رو به لقمان کرد و گفت: چگونه چنین خربزه تلخی را خوردی و لب به اعتراض نگشودی؟ لقمان که دریافت زمان تهذیب و تأدیب خواجه فرا رسیده است، به آرامی و با احتیاط گفت: واضح است که من تلخی و ناگواری این میوه را به خوبی احساس کردم اما سالهای متمادی من از دست پر برکت شما، لقمه های شیرین و گوارا را گرفته ام، سزاوار نبود که با دریافت اولین لقمه ناگوار، شکوه و شکایت آغاز کنم. خواجه از این برخورد، درس عبرت گرفت و به ضعف و زبونی خود در برابر ناملایمات پی برد و در اصلاح نفس و تهذیب و تقویت روح خود همت گماشت و خود را به صبر و شکیبایی بیاراست. ------- ✅ @aine_tasnim باماهمراه باشید و به دیگران معرفی کنید.
تاريخ جهان پادشاهى از دانشمندى خواست که تاريخ جهان را از روز اول تا به حال براى او بنويسد. دانشمند ده سال تمام زحمت کسيد و نتيجه زحمات و مطالعاتش را در کتاب‌هاى زيادى نوشت و عاقبت آنها را برده شتربار کرد و به خدمت سلطان رسيد. پادشاه از دانشمند تشکر کرد و گفت: من وقت مطالعه اين همه کتاب را ندارم. اگر ممکن است آنها را خلاصه کن. دانشمند پنج سال ديگر وقت صرف کرد و اين‌بار کتاب‌ها را بار يک الاغ کرد و مجدداً به نزد سلطان آمد. سلطان با مشاهده آن به دانشمند گفت: از آن زمان تا به حال پانزده سال گذشته و من پير شده‌ام و حوصله خواندن اين کتاب‌ها را ندارم. اگر ممکن است همه را در يک کتاب خلاصه کن. دانشمند پذيرفت و پنج سال ديگر زحمت کشيد تا توانست همه کتاب‌ها را در يک کتاب جمع کند. بعد کتاب را برداشت و به خدمت سلطان رسيد. شاه مريض و در بستر افتاده بود. روى به دانشمند کرد و گفت دوست عزيز، من روزهاى آخر عمر را مى‌گذرانم، ممکن است بميرم و نتوانم کتاب را بخوانم خواهش مى‌کنم همه اين کتاب را در يک جمله خلاصه کن. دانشمند مدتى فکر کرد و سرانجام چنين گفت: انسان‌ها به دنيا مى‌آيند، رنج مى‌کشند و سپس مى‌ميرند. ------- ✅ @aine_tasnim باماهمراه باشید و به دیگران معرفی کنید.