#کلام_مولا
در فتنه ها، چونان شتر دو ساله باش، نه پشتى دارد که سوارى دهد، و نه پستانى تا او را بدوشند.
#اندیشمندانه_انتخاب_کنید
#اندیشمندان_جوان_سپنتا
@ajs_org
چند اصطلاح در ارتباط با درد و دل کردن
❤️ To open out one's heart
❤️ درد و دل كردن
☹️ My heart is heavy.
☹️ دلم گرفته است.
🗣 Speak your heart.
🗣 حرف دلت رو بزن.
😤 I'm blowing some steam on.
😤 دارم عقده دلم رو خالی می کنم.
😕 That's just a guts feeling.
😕 این فقط یک احساس درونیه.
🙏 That's very truthful of me.
🙏 با تمام صداقت دارم می گم.
😞 I know what you are going through!
😞 می دونم چه رنجی داری می کشی!
#choose_wisely
#اندیشمندانه_انتخاب_کنید
@ajs_org
#حکایت_های_سعدی
#حکایت_اول
یکی از #ملوک خراسان محمود #سبکتکین را به خواب چنان دید که جمله وجود او ریخته بود و خاک شده مگر چشمان او که همچنان در چشم خانه همیگردید نظر میکرد سایر حکما از #تأویل این فرو ماندند مگر درویشی که به جای آورد و گفت هنوز #نگران است که ملکش با دگرانست
#اندیشمندانه_انتخاب_کنید
#اندیشمندان_جوان_سپنتا
@ajs_org
#نکات_مهم_و_کاربردی
🔷تفاوت Travel , Journey , Trip , Tour🔷
📚 Trip
🔻به سفری گفته میشود که «کوتاه» است و معمولا زمان زیادی طول نمیکشد. مثلاً صبح زود حرکت کنیم و شب برگردیم
🔸I went to a business trip yesterday
دیروز صبح به یک سفر کاری رفتم.
___
📚 Journey
🔻به مسافرتی گفته میشود که برخلاف Trip فاصلۀ قابل توجهی را طی کنیم و زمان بیشتری را نیز سپری کنیم.
🔸My dad went on a long journey.
پدرم به یک مسافرت طولانی رفت.
____
📚 Tour
🔻این کلمه هنگامی استفاده میگردد که بخواهیم در زمانی کاملا معین و برنامهریزی شده از مبدأ به مکان خاصی برویم و دربارهاش اطلاعات خاصی کسب کنیم و پس از مدت مشخصشده به مبدأ بازگردیم.
🔸We went on a 10-day tour of Africa.
ما یک سفر 10 روزه به آفریقا رفتیم.
______
📚 Travel
🔻این کلمه به معنی گردش و نسبت به سه کلمه دیگر مدت طولانی تری دارد.
🔸He has written a book about his travels
او کتابی در مورد سفرهایش نوشته است.
#choose_wisely
#اندیشمندانه_انتخاب_کنید
@ajs_org
چند لغت و عبارت اساسی مربوط به رستوران
🍴order
سفارش دادن
🍴pizzeria / pizza parlor
پیتزا فروشی
🍴sandwich bar
ساندویچ فروشی
🍴set the table
میز را چیدن
🍴snack bar
اغذیه فروشی
🍴starter / appetizer
پیش غذا
🍴tablecloth
رو میزی
🍴take order
سفارش گرفتن
🍴tip
انعام
🍴waiter
پیشخدمت مرد
🍴waitress
پیشخدمت زن
🍴waterfront restaurant
رستوران لب دریا
🍴be fully booked
کاملا رزرو بودن
🍴bill / check
صورت حساب
🍴book a table
رزرو کردن میز
🍴Café
کافه
🍴clear the table
میز را جمع کردن
🍴dessert
دسر
🍴exclusive restaurant
رستوران اعیانی
🍴menu
لیست غذا / منو
🍴lay the table
میز را چیدن
🍴run a restaurant
اداره کردن رستوران
#choose_wisely
#اندیشمندانه_انتخاب_کنید
@ajs_org
بررسی کلمه fail
📘fail (n)
📘شکست، ناکامی، ردی در امتحان
I had two passes and one fail.
من دو قبولی و یک ردی داشتم.
🔸without fail
🔸بدون تردید، حتما، قطعا، همیشه
Tim visits his mother every day without fail.
تیم هر روز حتما مادرش را ملاقات میکند.
____________
📙failing (n)
📙ضعف، نقص، کمبود
His one big failing is that he never says he's sorry.
یک ایراد بزرگ او این است که هیچوقت عذرخواهی نمیکند.
📙 بدونِ چیزی، در غیرِ آن، اگر نشد
Buy her some flowers, or failing that, just send her a card.
برایش تعدادی گل بخر، اگر نشد، فقط برایش یک کارت بفرست.
___________
📗 failed (adj.)
📗ناموفق، شکستخورده
She has two failed marriages behind her.
او دو ازدواج ناموفق را پشت سر گذاشته است.
___________
📕 fail (v.)
📕شکست خوردن، باختن، افتادن
It looks likely that the peace talks will fail.
به نظر میرسد احتمالا گفتگوهای صلح شکست بخورد.
📕ناموفق بودن در انجام کاری، انجام نشدن کاری
Doctors failed to save the girl's life.
دکترها در نجات دادن زندگی دختر ناموفق بودند.
He failed to go.
او نرفت.(نتوانست برود)
📕 از کار افتادن، خراب شدن (ابزار)️
The car's engine failed.
موتور اتومبیل از کار افتاد.
📕ضعیف شدن تدریجی (چشم، حافظه، سلامتی)
Falling eyesight forced him to retire early.
ضعیف شدن بینایی اورا مجبور کرد که زودتر بازنشست شود.
#choose_wisely
#اندیشمندانه_انتخاب_کنید
@ajs_org