eitaa logo
امامت و امارت
200 دنبال‌کننده
90.3هزار عکس
51.8هزار ویدیو
4.6هزار فایل
گزارش شخصی امامت وامارت پردیسان
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 🔆 نمونه واقعی حرکت سازی تشکیلاتی برای تحقق عینی اهداف والای انقلاب اسلامی را در این شخصیت میتوان پیدا کرد... ✅توصیه جدی به همه شما فعالین تشکیلاتی: ◀️مستند "ماجرای نیمروز" داستان حرکت سازی های این اسطوره را حتما ببینید... لینک دانلود 🚨 مدرسه تشکیلات اسلامی مضمار ☑️ eitaa.com/joinchat/466485249C9adacb35a5
هدایت شده از سنگرشهدا
💠شهادت آرزوی دیرینه شهید مظفری‌نیا بود و می‌خواست طوری شهید شود که پوزه آمریکا و اسرائیل را به خاک بمالد مهربان و خوش‌اخلاق بود و دست به خیر داشت؛ حتی وقتی که خسته از مأموریت و کار برمی‌گشت اگر احساس می‌کرد کسی چه پدر و مادر و چه غریبه به کمکش نیاز دارند لباس از تن بیرون نمی‌آورد و به کمک و خدمت می‌شتافت.. ✍راوی: برادر شهید 🌷 ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🏴
هدایت شده از سنگرشهدا
﴾﷽﴿ . «از دامن زن مرد به معراج می‌رود» این جمله‌ی امام خمینی(ره) وقتی برایم معنی پیدا کرد که خبر شهادت آقا وحید رو بهم دادند... . اون لحظه‌ای که بدون توجه به اطرافم بی امان اشک می‌ریختم! بی تابی و دلتنگی امانم را بریده بود. هرچه گریه می‌کردم آرام نمی‌شدم. انگار قلب و جگرم می‌سوخت. در میان بی‌قراری‌هایم دستانِ پر از مهرش را روی دستانم حس کردم. نگاهش کردم، نگاهم کرد. دستی به سر و صورتم کشید و گفت: «دخترم ناراحت نباش، بی‌تابی نکن، انقدر گریه نکن وحید الان پیش امام حسینه، همون جایی که دوست داشت. آروم باش، تمام نگرانی من تویی، کمتر اشک بریز. جای بدی که نرفته، هدیه‌ای ناقابل تقدیم خدا کردیم تو هم راضی باش عزیزم.» چقدر بزرگ بود، چقدر روحِ عظیمی داشت. چقدر آرامم کرد. انگار فرشته‌ای بود از جانب خدا... عطرِ بهشتی وحید را همراه خود داشت. عجب جمله‌ی درستی؛ امام راست می‌گفت. وحید از دامن پاک مادرش به معراج رفت... ✍ راوی: مادربزرگوار شهید 🌷 j๑ïท ➺ @sangarshohada🏴
هدایت شده از سنگرشهدا
1.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 🔺هیچ وقت درجه نظامی‌اش را نمی‌گفت، همیشه می‌گفت بیل‌زن امام زمانم 👈🏻همسر شهید مدافع حرم اکبر شهریاری در مستند از خاطرات زندگی مشترکشان می‌گوید، اینکه اکبر هیچ وقت نمی‌گفت درجه نظامی‌اش چیست، همیشه می‌گفت یک کارگر، بیل‌زن امام زمان(عج) 🌷 j๑ïท ➺ @sangarshohada🕊🕊
هدایت شده از سنگرشهدا
می‌خواهم شهید شوم تا خونم نهال کوچکی از جنگل انبوه انقلاب را آبیاری کند j๑ïท➺ @sangarshohada🕊
هدایت شده از سنگرشهدا
🔸دیدار ما با مقام معظم رهبری زمانی اتفاق افتاد که حاج یدالله کلهر به دلیل رشادت‌های فوق العاده‌شان در عملیات والفجر 8 دستشان مجروح شده بود و عصب دست قطع شد، ضمن اینکه یکی از کلیه‌هایش را هم به اسلام تقدیم کرد؛ مقام معظم رهبری شناخت عجیبی از شهید کلهر داشتند و با این شهید حشر و نشر داشتند. 🔹وقتی به دفتر ریاست جمهوری رفتیم، حضرت آقا خطاب به سردار کلهر فرمودند: «حاج یداللهِ ما چطور است؟» چهار نفر بودیم که به محضر مقام معظم رهبری رفته بودیم، شهید کلهر، شهید میررضی، رسول توکلی و من. وقتی آقا از اوضاع دست حاج یدالله پرسیدند، حاج یدالله نگاهی به ما انداخت تا ببیند حواسمان به او هست یا نه! وقتی متوجه شد که ما حواسمان هست با زیرکی گفتند: «الحمدلله! با آن کنار آمده‌ام!»   🔸ما تا روز شهادت این شهید بزرگوار حتی یک بار هم از ایشان نشنیدیم که از درد دستش حرفی بزند. بعد از این پاسخ سردار شهید کلهر، حضرت آقا هم که در سال 60 عصب دستشان بر اثر انفجار مسجد ابوذر قطع شده بود، به این شهید فرمودند «من اوضاع تو را درک می‌کنم زیرا از وقتی که عصب دست من قطع شد تا زمان زیادی درد دست نمی‌گذاشت بخوابم و هر شب چندین بار با درد از خواب بیدار می‌شدم». 🔹شهید کلهر بعد این فرمایش مقام معظم رهبری  باز با زیرکی تمام گفتند «آقا من هم همینطور». یعنی شهید کلهر هم تا پاسی از شب از درد خوابش نمی‌برد ولی چون با خدا معامله کرده بود تا زمانی که مقام معظم رهبری اشاره نکرده بودند و از درد دست خودشان حرفی نزده بودند، حاج یدالله هم هیچ حرفی نزد. ✍به روایت سردارعلی فضلی 🌷 ●ولادت : ۱۳۳۳ شهریار ، البرز ●شهادت : ۱۳۶۵/۱۱/۱ شلمچه ،عملیات کربلای ۵ j๑ïท➺ @sangarshohada🕊
هدایت شده از سنگرشهدا
💠وقتی حاج یدالله شهید شدند به بچه‌ها گفتم که پیکر پاک این شهید را برای وداع به اردوگاه کوثر بیاورند تا همه رزمندگان با ایشان وداع کنند. وقتی پیکر ایشان به اردوگاه آمد آن را به حسینیه بزرگ اردوگاه بردیم و همه رزمندگان به جز عده معدودی که برای نگهبانی مستقر شده بودند به این حسینیه آمدند. 💠در زمانی که بر گرد پیکر شهید کلهر مشغول روضه‌خوانی و وداع بودیم، هواپیماهای دشمن بعثی در 24 نوبت آمدند و کل اردوگاه را بمباران کردند، به طوری که در اصطلاح اردوگاه کوثر را «شخم زدند». بمب‌ها و راکت‌ها به همه جای اردوگاه اصابت کرده بود به جز حسینیه بزرگی که همه در آن گرد پیکر شهید کلهر جمع شده بودند. 💠تلفات آن بمباران سنگین دشمن تنها یک شهید و پنج مجروح بود و هیچ کس باور نمی‌کرد که چنین چیزی ممکن باشد. اما چون خدا خواسته بود ممکن شد. اینگونه بود که خون یک شهید از خون هزاران رزمنده دیگر که می‌توانستند از شهدای کربلای 5 باشند، حفاظت کرد. ✍به روایت سردار علی فضلی 📎قائم‌مقام لشگر ۱۰سیدالشهدا 🌷 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
صیاد دل‌ها اسطوره ایران 💐🌹 شهید صیاد شیر همه‌ی بیشه ها 🔻 رهبر انقلاب: کشتن کسی مثل «صیّاد شیرازی» خیلی هنر و توانایی و پیچیدگی تشکیلاتی نمیخواهد. آدمی از خانه‌اش بیرون میآید، سوار اتومبیلش میشود و بدون محافظ راه میافتد و میرود. در این میان اگر دو نفر آدم، نامردانه و مخفیانه و با فریبگری تصمیم بگیرند او را به قتل برسانند، کار ساده‌ای است، والّا اگر میخواستند مردانه جلو بیایند، صیّاد شیرازی یک نفری جواب امثال آنها را میداد. کسی مثل امیرالمؤمنین علیه‌الصّلاةوالسّلام را هم یک نفر آدم با یک همدست میتواند بکشد؛ چون او شیر همه‌ی بیشه‌های مردانگی و شجاعت بود. بنابراین کشتن کسی مثل صیّاد شیرازی، نه دلیل قوّت سازمانی و نه دلیل طرفدار داشتن کسی است. این کار جز خباثت و شقاوت و دوری روزافزون آنها از مردم و ارزش‌ها، چیز دیگری را نشان نمیدهد. خون شهید حقیقتاً چیز مبارک و عجیبی است. شما ببینید در تشییع شهید صیّاد شیرازی چه اجتماعی تشکیل شد! همه متأثّر بودند و گریه میکردند. ۱۳۷۸/۱/۲۵ 🌷🌷🌷🌷 🔹 توصيف شهيد سپهبد قاسم سليمانی درباره شهيد سپهبد صیادی شیرازی : «صیاد ارتش ما بود» 🔰 انتشار به مناسبت ۲۱ فروردین ماه، سالروز شهادت شهید امیر سپهبد علی صیاد شیرازی
هدایت شده از سنگرشهدا
🌷هر ۲۰ سال شهادت یک سپهبد در جمهوری اسلامی ●شهید سپهبد قرنی که در سوم اردیبهشت سال ۵۸ به دست گروهک به شهادت رسید و اولین شهید ترور در انقلاب اسلامی محسوب می گردد. شخصیتی بود که نه تنها در تثبیت موقعیت ارتش در نظام جمهوری اسلامی نقش کلیدی داشت ●بلکه با شهامت و ایستادگی در مقابل طرح‌هایی که در جهت فروپاشی ارتش مطرح می‌شد که در پشت این قضیه دست آمریکا بود به ارتش هویت داد و به همین خاطر خاری در چشم دشمنان شد و او را به شهادت رساندند و بعد از ایشان در سال ۷۸ شهید سپهبد صیاد شیرازی و بیست سال بعد در سال ۹۸ سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی به شهادت رسیده‌اند. 📎روحشان شاد یادشان گرامی‌باد🌷 🌷 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
هدایت شده از سنگرشهدا
یکی از آرزو های آقا مهدی این بود که به دیدار امام بره... تو منطقه طرخی به عنوان دیدار با امام برگزار شد ؛ هر گردان سهمیه داشت از گردان ماهم اقا مهدی انتخاب شد...  بعد از شنیدن این خبر از خوشحالی شروع کرد به گریه رفت داخل چادرش بعدش امد گفت میخواهم به جای خودم ابو سراج رو بفرستم خیلی تعجب کردم ابوسراج یکی از مجاهدین عراقی بود که به ما کمک میکرد وکلی هم زخمت میکشید... گفت : آخه ما به هر حال مرخصی میریم خانواده مون رو میبینیم ولی این بنده خدا کسیو نداره اگه اون بره هم روحیه میگیره هم حال و هواش عوض میشه...  وقتی به ابو سراج گفتیم کلی خوشحال شد وگفت : این یکی از آرزوھای من بود ؛کلی از اقا مهدی تشکر کرد.. 📎قائم‌مقام گردان‌زرهی لشگر ۵ نصر 🌷 ●ولادت : ۱۳۴۶/۱/۳ نیشابور ، خراسان‌رضوی ●شهادت : ۱۳۶۶/۲/۳ بانه ، عملیات کربلای۱۰ ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
هدایت شده از سنگرشهدا
از وقتی ازدواج کرده بود، قناری و سُهره‌هایش را هی کم و کمتر می‌کرد. محدثه می‌گفت: «دلم می‌گیرد طفلی‌ها را توی قفس می‌بینم.» از آن‌همه پرندهِ قفسی که روزی جانش به جان‌شان بسته بود، یک سُهره مانده بود برایش که آن‌را هم همان روز بعدازظهر، قبل رفتنش برد با محدثه‌سادات رهایش کرد. شب، وقتی می‌خواست برود، با همه که آمده بودند برای بدرقه‌اش، تک به تک خداحافظی و دیده‌بوسی کرد و آخر از همه، خم شد و کف دست‌هایم را گذاشت روی صورتش و بوسیدشان. دست‌هایم را حلقه کردم دور گردنش و یک دل سیر بویش کردم. درِ گوشم گفت: «ننه! دعا کن شهید برگردم...» و زل زد توی چشم‌هایم و گفت: «اگر شهید شدم، رخت سیاه نپوش و نگذار کسی رخت سیاه بپوشد. توی مجلسم جای خرما و حلوا، شیرینی و شکلات خیرات کنید...» و تنگ در آغوشم کشید و لحظه‌ای بعد، از حلقه دست‌هایم بیرون خزید و رفت که رفت... ✍به روایت مادربزرگوارشهید 🌷 ●ولادت : ۱۳۶۷/۲/۲ تبریز ، آذربایجان‌شرقی ●شهادت : ۱۳۹۴/۲/۴ دلامه ، سوریه ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
🍃 بنده خدمت مقدس سربازي را عبادت، خدمت به اسلام، اطاعت از وظيفه و جنگ با دشمنان اسلام مي دانم. فرازی‌از‌وصیت •شعارسال راهیان نور•