eitaa logo
امامت و امارت
185 دنبال‌کننده
85.4هزار عکس
47.8هزار ویدیو
4.2هزار فایل
گزارش شخصی امامت وامارت پردیسان
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از Mahdi
سوال: آیا پوستر سلام خونین ۲ ساعت زودتر آماده شده بود؟! لیدر اغتشاشگران در شهر bolzano در شمال ایتالیا، در مرز اتریش و ایتالیا زندگی میکنه فاصله ساعت محل زندگی این شخص با ایران، دقیقا 1ساعت نیم هست.(یعنی وقتی ایران ساعت 01:30 بامداده، اونجا ساعت 00:00 هست) یعنی پست ساعت ۱۹:۱۵ دقیقه به وقت ایران برای این شخص ۱۷:۴۵ دقیقه نمایش داده می‌شود. همین‌قدر بی سواد و همین‌قدر ابله تشریف دارند 🔹البته پست مرتبط رو پس از اینکه متوجه شدند چه سوتی بدی دادند رو و اعلام هم نکرد که پاک کرده چون هیچ ارزشی برای شعور مخاطب قائل نيستند و حسابی هم روش مانور دادند.
۶ آبان ۱۴۰۱
🍃🌸🌎🌍🌏🌸🍃 همراه با سیره و کلام عالّمگیرامیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام در نهج‌البلاغه ☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️ 🌟 📢حکمت۴۶۹: پرهیز از افراط و تفریط نسبت به امام علیه السّلام 🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟 🌟 📚وَ قَالَ علیه السلام یَهلِکُ فِیّ رَجُلَانِ مُحِبّ مُفرِطٌ وَ بَاهِتٌ مُفتَرٍ قال الرضی و هذامثل قوله علیه السلام هَلَکَ فِیّ رَجُلَانِ مُحِبّ غَالٍ وَ مُبغِضٌ قَالٍ ❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️❄️ 📖حضرت علی علیه‌السلام فرمود: دو کس نسبت به من هلاک می‌گردند، دوستی که زیاده روی کند، و دروغ پردازی که به راستی سخن نگوید. (این کلام مانند سخن دیگری است که فرمود) دو تن نسبت به من هلاک گردند، دوستی که از حد گذراند، و دشمنی که بیهوده سخن گوید. 🔶🔷🔶🔵🔵🔶🔷🔶 🆎️Imām Ali ibn Abū Tālib said: “Two types of persons will fall into ruin on my account: One who loves me and exaggerates, and the other who lays on me false and baseless blames. ” Sayyid ar-Radi says, “ This is on the lines of Imām Ali ibn Abū Tālib own saying which runs thus: “Two categories of persons will be ruined on my account: One who loves me with exaggeration, and one who hates (me) and is a bearer of malice’. ” The Holy Prophetarum litused often to urge and order the umma to love Imām Ali ibn Abū Tālib, forbidding them from bearing any hatred towards him. Moreover, the Holy Prophet used to regard love for Imām Ali ibn Abū Tālib as the sign of faith (īmān) and hating him as the sign of hypocrisy (nifāg) (as we have already mentioned in a footnote above). We would like to quote one of the traditions of the Holy Prophet with regard to this subject. It has been narrated through fourteen companions that the Holy Prophet said, “Whoever loves Ali, he surely loves me, and whoever loves me, he surely loves Allāh, and whoever is loved by Allāh, He will permit him to enter Paradise. Whoever hates Ali, he surely hates me, and whoever hates me, he surely hates Allāh, and whomsoever Allāh hates, He will surely let him enter the Fire. And whoever harms Ali, he surely harms me, and whoever harms me, he surely harms Allāh: Surely, those who harm (the Cause of] Allāh and His Messenger, Allāh has cursed them in the present life and in the one to come and has prepared for them a humiliating chastisement (Qur'ān, ۳۳: ۵۷) , as we read in these references: AlMustadrak, Vol. ۳, pp. ۱۲۷ - ۱۲۸, ۱۳۰; Hilyat al-Awliyā', Vol. ۱, pp. ۶۶ - ۶۷; Al-Istī'āb, Vol. ۳, p. ۱۱۰۱; Usd al-Ghāba, Vol. ۴, p. ۳۸۳; AlIsābah, Vol. ۳, pp. ۴۹۶ -۴۹۷, Majma' az-Zawā'id, Vol. ۹, pp. ۱۰۸ - ۱۰۹, ۱۲۹, ۱۳۱, ۱۳۲, ۱۳۳; Kanz al-`Ummāl, Vol. ۱۲, pp. ۲۰۲, ۲۱۸ - ۱۹, Vol. ۱۵, pp. ۹۵ - ۹۶, Vol. ۱۷, p. ۷۰; al-Muhibb al-Tabari, Ar-Riyād anNadira, Vol. ۲, pp. ۱۶۶, ۱۶۷, ۲۰۹, ۲۱۴ and Ibn al-Maghāzili, AlManāqib, pp. ۱۰۳, ۱۹۶, ۳۸۲. At the same time, the Holy Prophet used to caution the umma against exaggerating with regard to love for Imām Ali ibn Abū Tālib that exceeds the bounds of Islam. One who does so is called ghāli (extremist or excessive) , In other words, such a person is anyone who believes that the Holy Prophet or Imām Ali ibn Abū Tālib or any Shī“ite Imām is a god, or attributes to them the special attributes of Allāh, or believes that the twelve Imāms pelle are prophets, or makes any claim which they (the Holy Prophet and the Imāms) did not make about themselves. On the contrary, the Holy Prophet had also forbidden any offense or denigration concerning them (the Imāms). He used to blame those who make false and baseless accusations against them as well as those who hated and harbored malice against them. It was for this reason that the Holy Prophet sometimes used to refrain from mentioning some of the excellent qualities of Imām Ali ibn Abū Tālib as Jābir ibn Abdullāh al-Ansāri narrates: “When Imām Ali ibn Abū Tālib approached the Holy Prophet with the news of the conquest over Khaybar by himself (by Imām Ali ibn Abū Tālib) , the Holy Prophet said to him: “O Ali! Had it not been for some groups of my umma who may say about you what the Christians say about 'Isa son of Maryam (Jesus son of Mary) , I would have said (something) about you so that you would not pa
۶ آبان ۱۴۰۱
هدایت شده از Mahdi
۶ آبان ۱۴۰۱
۶ آبان ۱۴۰۱
ه‌های زیاد دیگر. (لغت نامه دهخدا، ماده غلات (با تلخیص) ) شرح بیشتر را دراین باره در پایان همین بحث در بخش نکته‌ها خواهیم آورد ان شاء اللّه. نقطه مقابل غالیان، گروهی هستند که به نواصب یا ناصبی‌ها معروف شدند و آن‌ها کسانی بودند که با آن حضرت عداوت و دشمنی می‌کردند و نمونه آن در زمان آن حضرت، خوارج و گروهی از اهل شام بودند. و قابل توجه این که آن حضرت و امامان بعد از آن حضرت از هر دو گروه تبری جستند و حکم به کفر هر دو کردند. ابن ابی الحدید شرحی در ذیل این گفتار حکیمانه دارد که از جهاتی قابل توجه است. او چنین می‌گوید: کسانی که درباره امام علیه السلام (ازنظر معنوی و عقیدتی) هلاک می‌شوند افراطگران و تفریط کنندگان اند. اما افراطگران همان غُلات اند و کسانی که قائل به تکفیر بزرگان صحابه و نفاق یا فسق آن‌ها می‌شوند و اما تفریط کننده کسی است که آن حضرت را از مقامش پایین می‌آورد یا کینه او را به دل گرفته یا با او به جنگ برخاسته یا عداوتی در درون با او دارد و لذا اصحاب ما (اشاره به کسانی است که با او هم عقیده اند) اصحاب نجات و خلاص و رستگاری در این مسأله هستند زیرا آن‌ها طریق اعتدال را پیموده اند، درباره امام علیه السلام می‌گویند که او برترین خلایق در آخرت است و والاترین منزلت را در بهشت دارد و برترین خلق (بعد از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله) در دنیاست و بیش از همه خصایص برجسته و مزایا و مناقب دارد و هرکس با او دشمنی کند و یا به جنگ با او برخیزد یا کینه او را به دل بگیرد دشمن خداست و همیشه در آتش دوزخ با کفار و منافقین خواهد ماند مگر این که از کسانی باشد که توبه اش ثابت شده باشد و با محبت و علاقه به او، از دنیا رفته باشد. اما بزرگان و مهاجرین و انصار، آن کسانی که امامت و خلافت را قبل از او بر عهده گرفتند اگر علی علیه السلام را انکار کرده باشند و آن حضرت بر آن‌ها خشمگین شده باشد تا چه رسد به این که شمشیر بر آن‌ها بکشد و آن‌ها را به سوی خویشتن دعوت کند، ما آن‌ها را از هالکین می‌دانیم آنگونه که اگر پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله بر آن‌ها غضب می‌کرد؛زیرا ثابت شده است که رسول اللّه صلی الله علیه و آله به علی علیه السلام فرمود: «حَرْبُک حَربی وسِلمُک سِلْمی؛ جنگ با تو جنگ با من است و صلح با تو صلح با من» و نیز ثابت است که پیغمبر صلی الله علیه و آله در حق او فرمود: «اللهمّ والِ مَن والاهُ و عادِ مَن عاداه» و نیز فرمود: «لا یُحِبّک إلّا مؤمِنٌ و لا یَبغُضُک إلّا مُنافِق». سپس ابن ابی الحدید برای این که اعتقادش را به خلفای پیشین توجیه کند چنین می‌گوید: ولی ما دیده ایم که علی علیه السلام به خلافت آن‌ها رضایت داد و با آن‌ها بیعت کرد و پشت سر آن‌ها نماز خواند و با آن‌ها پیوند ازدواج برقرار کرد و از بیت المال که در دست آن‌ها بود استفاده می‌کرد. ما هم نباید از آنچه آن حضرت انجام داد تجاوز کنیم آیا نمی بینی هنگامی که آن حضرت از معاویه برائت جست ما هم برائت جستیم و هنگامی که او را لعن کرد ما هم لعن کردیم و هنگامی که به گمراهی کسانی از اهل شام که در میان آن‌ها از بقایای صحابه مانند عمرو بن عاص و فرزندش عبد اللّه وغیر آن‌ها بودند حکم کرد، ما هم حکم به گمراهی آن‌ها کردیم؟ و در پایان می‌افزاید: خلاصه این که ما میان او و پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله تفاوتی جز رتبه نبوت قائل نیستیم و غیر از آن تمام فضائلی را که آن حضرت داشت برای علی علیه السلام نیز قائلیم. در عین حال، بزرگان صحابه را که برای ما ثابت نیست علی علیه السلام آن‌ها را نکوهش کرده باشد، نکوهش نمی کنیم. (شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج ۲۰ ص ۲۲۰. ) البته توجیهاتی که ابن ابی الحدید برای پذیرش خلافت خلفای پیشین ذکر کرده و معتقد است امام علیه السلام درباره آن‌ها هیچ گونه طعن و مذمتی نداشته، صحیح نیست زیرا آن حضرت در روایات مختلف ازجمله خود نهج البلاغه کراراً به صورت صریح یا کنایه از غصب حقش به وسیله آن‌ها نکوهش شدید کرده است. نکته ها ۱-غلات و مفرطین چه کسانی هستند؟ غلات کسانی هستند که درباره پیشوایان دین، غلو کرده و آن‌ها را برتر از یک انسان بافضیلت دانسته و صفات خدایی برای آن‌ها قائل شده اند. تاریخ نشان می‌دهد که قبل از اسلام نیز غلو درباره پیشوایان دینی وجود داشته و بعضی معتقدند که در طول تاریخ همواره در میان افراد نادان بوده است. ازجمله مصادیق روشن آن، غلو مسیحیان درباره حضرت عیسی علیه السلام و مریم علیها السلام است که آن‌ها را از خدایان سه گانه شمرده اند. قرآن مجید شدیداً آن‌ها را از این کار نهی کرده، می‌فرماید: « یَا أَهْلَ الْکِتَابِ لَا تَغْلُوا فِی دِینِکُمْ وَ لَا تَقُولُوا عَلَی اللّهِ إِلَّا الْحَقَّ إِنَّمَا الْمَسِیحُ عِیسَی ابْنُ مَرْیَمَ رَسُولُ اللّهِ وَ کَلِمَتُهُ أَلْقَاهَا إِلَی مَرْیَمَ وَ رُوحٌ مِّنْهُ فَآمِنُوا بِاللّهِ وَ رُسُلِهِ وَ لَا تَقُولُوا ثَلَاثَهٌ انتَهُوا خَیْ
۶ آبان ۱۴۰۱
اهل بیت علیهم السلام اظهار عداوت کند و یا زبان خود را-نعوذبالله-به سبّ و لعن آنان آلوده نماید. این نکته نیز قابل توجه است که در روایات اهل بیت علیهم السلام ناصبی‌ها در زمره کفار شمرده شده اند بلکه مصداق بدترین کافران محسوب می‌شوند. مرحوم کلینی در کتاب کافی در احکام آب حمام این حدیث را از امام صادق علیه السلام نقل می‌کند که فرمود: «از غساله آب حمام استفاده نکنید زیرا فرزندان نامشروع از آن استفاده کرده اند و نیز ناصبی ها-دشمنان ما اهل بیت-که بدترین آن‌ها هستند از آن استفاده نموده اند». (کافی، ج ۶، ص ۴۹۸، باب الحمام) 👇👇👇👇👇👇👇👇 ‏برای پیوستن به گروه سیره و کلام اهلبیت علیهم السلام جهت مطالعه روزانه نهج البلاغه پیوند را دنبال کنید: واتشاپ ✅👇 🆔 https://chat.whatsapp.com/EOiNLIkb5ZK8XDlIC4iNFU آیگپ ✅👇 🆔https://iGap.net/SirehVKalameAhlebit ایتا ✅👇 🆔@SirehVkalameAhlobait روبیکا ✅️👇 🆔️@SirehAhlebait
۶ آبان ۱۴۰۱
راستین فرض است که این افراد را نصیحت کنند و اگر نصیحت پذیر نیستند از خود برانند تا کسی تصور نکند شیعیان طرفدار غلوند. در بعضی از روایات آمده است که امام امیر مؤمنان علی علیه السلام گروهی را که در حق او غلو کردند و هرچه آن‌ها را نصیحت کرد گوش ندادند اعدام فرمود. البته فضایل امامان علیهم السلام فوق العاده زیاد است همان گونه که در احادیث متعدد ازجمله در حدیثی از امیرمؤمنان علیه السلام می‌خوانیم: «إِیَّاکُمْ وَ الْغُلُوَّ فِینَا قُولُوا إِنَّا عَبِیدٌ مَرْبُوبُونَ وَ قُولُوا فِی فَضْلِنَا مَا شِئْتُمْ؛ از غلو درباره ما بپرهیزید و بگویید که ما بندگانی هستیم تحت ربوبیت پروردگار ولی در فضل ما هرچه می‌خواهید بگویید». (خصال شیخ صدوق (بنابر نقل میزان الحکمه در ماده غلو) ) تصور نشود که غلات فقط در میان بعضی از فرق شیعه که از تعلیمات اهل بیت علیهم السلام دور بودند پیدا شدند در میان اهل سنت نیز غلات کم نبودند ازجمله این که به موازات روایاتی که از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله درباره فضایل علی علیه السلام نقل شده روایاتی درباره خلفای نخستین جعل کرده و آن‌ها را به مقامات فوق العاده ارتقا دادند و جالب این که بعضی از بزرگان اهل سنت حداقل به مجعول بودن بخشی از روایات مذکور تصریح کرده اند. از آن مهم تر غلو عجیبی است که درباره صحابه از سوی علمای آن‌ها عنوان شده و آن این که همه آن‌ها بدون استثنا عادل بوده اند؛در حالی که قرآن با صراحت می‌گوید: گروهی در میان مسلمانان بودند که ظاهراً جزء صحابه محسوب می‌شدند اما در باطن منافق بودند؛ (ر. ک: توبه، آیه ۱۰۱) که در سوره‌های مختلفی از قرآن درباره آن‌ها بحث شده است. با توجه به این آیات چگونه ممکن است آن‌ها عادل باشند؟ اضافه بر این، قرآن درباره بعضی از آن‌ها با صراحت حکم به فسق کرده، آیا فسق با عدالت سازگار است؟ از طرفی می‌دانیم که بعد از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله بعضی از صحابه در اثر فساد اخلاقی محکوم به حدّ شدند و حد نیز بر آن‌ها جاری شد و از همه مهم تر این که جمعی دربرابر امیرمؤمنان علی علیه السلام در آن زمانی که همه مردم با او بیعت کرده بودند به مبارزه برخاستند و به روی او شمشیر کشیدند و گروهی از مسلمانان را در میدان جمل به کشتن دادند. آیا همه آن‌ها عادل بودند؟ نمونه دیگر از غلو در میان اهل سنت اعتقادی است که گروه کثیری از آن‌ها که در زمره صوفیه هستند درباره مشایخ خود دارند که مصداق اتمّ غلو است. در این زمینه بحث بسیار است که اگر بیش از این ادامه بدهیم از شیوه بحث‌های شرح نهج البلاغه خارج خواهیم شد. ۲-ناصبی ها «ناصبی»از ماده«نصب»در اصل به معنی برپا داشتن چیزی است و از آن جا که شخص عداوت خویش را آشکار می‌سازد به او ناصبی گفته اند ولی در عرف فقهای اسلام، ناصبی به کسی گفته می‌شود که عداوت و بغض علی علیه السلام را در دل دارد و آن را آشکار می‌سازد. در کتاب قاموس آمده است: نواصب و اهل نصب کسانی بودند که بغض و عداوت علی علیه السلام را دین خود می‌شمردند، و به آن‌ها ناصبی می‌گفتند چون با آن حضرت عداوت و دشمنی داشتند (و یکی از معانی نصب، عداوت و دشمنی است). همین معنی در کتاب لسان العرب نیز آمده است. در واقع ناصبی‌ها در طرف تفریط در مقابل غالیان بوده اند گرچه ظهور و بروز شدید آن‌ها در عصر امیرمؤمنان علی علیه السلام بود ولی در زمان پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله نیز ناصبی‌هایی بودند که با پیغمبر صلی الله علیه و آله دشمنی می‌ورزیدند و ظاهراً در میان مسلمین و صحابه بودند. غالباً عداوت خود را مخفی می‌داشتند ولی گاه آشکار می‌ساختند. همانگونه که در سوره منافقین آیات ۷ و ۸ درباره آن‌ها آمده است: « هُمُ الَّذِینَ یَقُولُونَ لَا تُنْفِقُوا عَلَی مَنْ عِنْدَ رَسُولِ اللّهِ حَتَّی یَنْفَضُّوا وَ للّهِ ِ خَزَائِنُ السَّماوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ لَکِنَّ الْمُنَافِقِینَ لَا یَفْقَهُونَ*یَقُولُونَ لَئِنْ رَّجَعْنَا إِلَی الْمَدِینَهِ لَیُخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ وَ للّهِ ِ الْعِزَّهُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِینَ »؛آن‌ها کسانی هستند که می‌گویند: «به افرادی که نزد پیامبر خدا هستند انفاق نکنید تا پراکنده شوند» (غافل از این که) خزاین آسمان‌ها و زمین از آنِ خداست، ولی منافقان نمی فهمند. *آن‌ها می‌گویند: «اگر به مدینه بازگردیم، عزیزان، ذلیلان را بیرون می‌کنند! »در حالی که عزّت مخصوص خدا و پیامبر او و مؤمنان است؛ولی منافقان نمی دانند». به یک معنا می‌توان گفت که ظهور ناصبی‌ها به صورت آشکار از جنگ جمل شروع شد و سپس در داستان حکمین تشدید گردید و در جنگ نهروان به اوج خود رسید بعداً نیز به وسیله دارودسته معاویه در شام قوت گرفت و تا آن جا که در تواریخ آمده است هفتاد سال بر منابر-نعوذبالله-سبّ و لعن علی علیه السلام می‌کردند. ولی در حال حاضر در میان مسلمین کمتر کسی پیدا می‌شود که درباره علی علیه السلام یا امامان
۶ آبان ۱۴۰۱
راً لَّکُمْ إِنَّمَا اللّهُ إِلَهٌ وَاحِدٌ سُبْحَانَهُ أَنْ یَکُونَ لَهُ وَلَدٌ لَّهُ مَا فِی السَّماوَاتِ وَ مَا فِی الْأَرْضِ وَ کَفَی بِاللّهِ وَکِیلاً »؛ای اهل کتاب! در دین خود، غلوّ (و زیاده روی) نکنید؛و درباره خدا؛غیر از حق نگویید. مسیح-عیسی بن مریم-فقط فرستاده خدا، (و مخلوق) و کلمه اوست؛ که او را به مریم القا نمود؛و روحی (شایسته) از طرف او بود. پس به خدا و پیامبران او ایمان بیاورید و نگویید: « (خداوند) سه گانه است. » (از این سخن) خودداری کنید که برای شما بهتر است. خدا، تنها معبود یگانه است؛او منزه است که فرزندی داشته باشد؛ (بلکه) از آن اوست آنچه در آسمان‌ها و زمین است؛و برای تدبیر و سرپرستی آن ها، خداوند کافی است». (نساء، آیه ۱۷۱. ) در آیه ۱۱۶ سوره مائده و بعضی دیگر از آیات نیز به این معنی اشاره شده است. در اسلام نیز به نظر می‌رسد که نخستین بار جمعی تصمیم داشتند راه غلو را درباره پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله بپیمایند که حضرت آن‌ها را نهی کرد و به آن‌ها فرمود: «لا تَرْفَعُونِی فَوْقَ حَقِّی فَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَی اتَّخَذَنِی عَبْداً قَبْلَ أَنْ یَتَّخِذَنِی نَبِیّاً؛ مرا بالاتر از حقم قرار ندهید زیرا خداوند مرا به عنوان بنده خود پذیرفته پیش از آنی که مقام نبوت بدهد». (قرب الاسناد، ص ۶۴. ) در حدیث دیگری از آن حضرت می‌خوانیم که فرمود: «رَجُلانِ لَا تَنَالُهُمَا شَفَاعَتِی صَاحِبُ سُلْطَانٍ عَسُوفٍ غَشُومٍ وَ غَالٍ فِی الدِّینِ مَارِقٌ؛ دو گروه از امت من هستند که هرگز شفاعت من به آن‌ها نمی رسد: کسی که با حاکم سختگیر ظالمی همراهی کند و کسی که در دین غلو نماید و از آن فراتر برود». (بحارالانوار، ج ۲۵، ص ۲۶۹. ) سپس در عصر امام امیر مؤمنان علی علیه السلام غلو به اوج خود رسید و گروهی رسماً قائل به الوهیت آن حضرت شدند که حکمت مورد بحث و مشابهات آن در نهج البلاغه شاهد گویای آن است. در حدیثی از رسول خدا صلی الله علیه و آله می‌خوانیم که خطاب به امیرمؤمنان علیه السلام فرمود: «أَنْتَ فِی الْجَنَّهِ یَا عَلِیُّ وَ شِیعَتُکَ وَ مُحِبُّ شِیعَتِکَ وَ عَدُوُّکَ وَ الْغَالِی فِی النَّارِ؛ ای علی! تو و شیعیان و دوستان شیعیانت در بهشت خواهید بود اما دشمنت و همچنین کسی که درباره تو غلو کند در آتش دوزخ است». (بحارالانوار، ج ۲۵، ص ۲۶۵. ) این مسأله همچنان ادامه یافت تا زمان امام صادق علیه السلام که غلات به فریب جوانان پرداختند و آن حضرت در حدیثی فرمود: «احْذَرُوا عَلَی شَبَابِکُمُ الْغُلَاهَ لا یُفْسِدُوهُمْ فَإِنَّ الْغُلاهَ شَرُّ خَلْق اللّه یُصَغِّرُونَ عَظَمَهَ اللَّهِ وَ یَدَّعُونَ الرُّبُوبِیَّهَ لِعِبَادِ اللَّه؛ مراقب باشید غلات، جوانان شما را نفریبند و فاسد نکنند زیرا غلات بدترین خلق خدا هستند عظمت خدا را کوچک می‌شمرند و ربوبیت را برای بندگان خدا قائل اند». (بحارالانوار، ج ۲۵، ص ۲۶۵) به نظر می‌رسد این صفت زشت از یکی از این دو چیز سرچشمه می‌گیرد: نخست، نشناختن خداوند و عدم آگاهی از حقیقت آفرینش بشر. کسی که بداند خداوند وجودی است از هر نظر نامحدود، علمش، قدرتش، وجودش و دیگر صفاتش هرگز حد و پایانی ندارد ولی انسان‌ها هر قدر والامقام باشند ازنظر عمر و قدرت و علم و سایر صفات، دارای محدودیت‌هایی هستند چگونه ممکن است صفات دریا را برای قطره آبی قرار دهد؟ یا نور آفتاب را با نور یک چراغ یکسان بشمرد؟ ولی آن‌ها که از این مسائل غافل اند دست به دامن غلو می‌زنند و تمام صفات خدا یا بعضی از صفات او را برای بعضی از بندگانش قائل می‌شوند. دیگر این که انسان بر اثر حب ذات افراطی علاقه دارد هرچه متعلق به اوست بسیار مهم باشد تا او نیز بر اثر انتساب به آن کسب اهمیت کند. گاه پدرش را تجلیل می‌کند و صفاتی که هرگز در او وجود نداشته برای او می‌شمرد تا خودش که فرزند اوست در سایه این دروغ پردازی‌ها بزرگ جلوه کند. این امر در مورد پیشوایان نیز صادق است، سعی می‌کند پیشوایش را در حد خدایی توصیف کند تا خود نیز که پیرو چنین پیشوایی است از این طریق عظمتی کسب نماید. گاه مشاهده معجزات و کرامات از اولیای دین نیز سبب می‌شود که افراد نادان به آن‌ها نسبت خدایی بدهند در حالی که آن‌ها تصریح می‌کردند که آنچه ما انجام می‌دهیم به اذن و اراده خداوند است و در واقع از اوست نه از ما. در فقه اسلامی ازجمله گروه‌هایی که محکوم به نجاست شده اند غلات می‌باشند و به عکسِ آنچه دشمنان شیعه به شیعه نسبت می‌دهند بزرگان شیعه همه دشمن غلات بوده اند و آن‌ها را شدیداً محکوم کرده اند. البته نمی توان انکار کرد که بعضی از گویندگان کم سواد یا بی سواد برای اظهار فضل یا ابراز علاقه شدید به پیغمبر اکرم و امامان معصوم علیهم السلام مطالبی را می‌گویند که مصداق آشکار غلو است و ما همواره آن‌ها را از این کار برحذر داشته ایم تا روشن شود که آنچه آن‌ها می‌گویند تعلیمات مذهب شیعه نیست. و بر همه بزرگان دین و علمای
۶ آبان ۱۴۰۱
هدایت شده از Mahdi
✅به چه جرمی؟ وَ إِذَا الْبِحارُ سُجِّرَتْ «6» وَ إِذَا النُّفُوسُ زُوِّجَتْ «7» وَ إِذَا الْمَوْؤُدَةُ سُئِلَتْ «8» بِأَيِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ «9» وَ إِذَا الصُّحُفُ نُشِرَتْ «10» وَ إِذَا السَّماءُ كُشِطَتْ «11» وَ إِذَا الْجَحِيمُ سُعِّرَتْ «12» وَ إِذَا الْجَنَّةُ أُزْلِفَتْ «13» عَلِمَتْ نَفْسٌ ما أَحْضَرَتْ «14» و آنگاه كه درياها به جوش آيند. و آنگاه كه جانها جفت و قرين شوند. و آنگاه كه از دختر زنده به گور شده پرسيده شود. كه به كدامين گناه كشته شده است؟ و آنگاه كه نامه‌هاى عمل گشوده شود. و آنگاه كه آسمان از جاى كنده شود. و آنگاه كه دوزخ شعله‌ور شود. و آنگاه كه بهشت (براى اهلش) نزديك آورده شود. هر كس بداند كه چه حاضر كرده است.
۶ آبان ۱۴۰۱