گل نرگس،نظرے کن
کہ جہان بے تاب است
روز و شب چشم همہ
منتظر ارباب است
مہدے فاطمہ
پس کےبہ جہان مے تابے؟
نور زیباے تو
یک جلوه اے ازمحراب است
#شب_بخیرهمه_زندگیم
@mahdisahebazman
﷽❣ #سلام_امام_زمانم ❣﷽
شروع روزمون با سلام برتو
درتمناے نڪَاهٺ بيقرارم
تا بیایی
مڹ ظهور لحظہها را ميشمارم
تا بیایی
خاڪ لایق نیسٺ
تا بہ رویش پاڪَذارے
درمسیرٺ جاڹ فشانم
گل بڪارم تا بیایی
#اللهم_عجـل_لولیـڪ_الفـرج
#صبحت_بخیر_امام_منتظران
@mahdisahebazman
#شاهسلامعݪیڪ ✋
صبح اسٺ دلم
هواییِڪرب وبلاسٺ
ازجانب قلبـــِ من برآن خاڪ سلام....
#صلیاللهعلیڪیااباعبداللهع♥️°
#صبحتوݩحسینی✨
@mahdisahebazman
#اقا_جان ! در این 🌤 روز پنج شنبه با شما #عهد میبندیم که امروز برای شادی قلب مقدس شما از #گناه_دروغ_گویی حتی اگر به ضرر ما باشد دوری کنیم... #امام_غریبم_مهدی_جان منتظرت را یاری کن🤲
پنجره را باز میکنم
ذرههای هوا را سر میکشم
شاید بوی پیراهنت، همین حوالیها باشد!!
من آموختهام
آن گونه تو را بو بکشم
تا در عمق جانم نفوذ کنی ...
ماه شعبان
شده و من هر روز
آمدنت را به دلم قول میدهم ...
شعبان ، تمام
عظمت و زیباییاش را
مدیونِ قدمهایِ سبز توست ...
▪️یا فارس الحجاز ادرکنی
▫️اللهم عجل لولیک الفرج
@mahdisahebazman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ_مهدوی
📌 ای کاش با تو بودم 😔
📢( قابل توجه منتظران )
🎤 #حجت_الاسلام_عالی
#تلنگر
@mahdisahebazman
در فراسوی مرزهای ایمان
از میان تاریکیها و پلشتیهای دنیا
از پشت علفزار پوچیها
تو را صدا کردم ...
آنجا که بادهای مسموم
در سبزهها میپیچند
آنجا که دستهای دسیسه و وسوسه در کارند
و قلبها را آشفته میسازند
تو را صدا کردم ...
مولای من
ای قامت رعنای عدالت بر زمین
برکت از باران و نور از روشنایی رفته است
جهان تاریک است
و عبور ثانیههای تردید؛
دلها را بی تاب میکند
برای آمدنت بیا
بیا و پناه بغضهای شکستهی ما باش ...
▪️تعجیل در ظهور #امام_زمان صلوات
▫️اللهم عجل لولیک الفرج
@mahdisahebazman
#چگونه_یک_نماز_خوب_بخوانيم 25
🔸🔸🔸🔹✴
استاد پناهیان:
مقام معظم رهبری خدا خیرشون بده کلمه ی بسیار زیبایی ایام سال نو فرمودن.👌
فرمودن هرکسی امسال یه قدم جلوتر برداره.🚶
اگه ما بخوایم تو زندگیمون یه قدم جلوتر برداریم، باید چیکار کنیم❓❓❓🤔
" آداب نماز رو کم کم باید آغاز کرد"
و به صورت عالی اجرا کرد
👌
قدم اول در نماز خوندن،💥مؤدبانه نماز خواندن💥 هست. 🤓
نماز مؤدبانه یعنی چی❓❓❓
👇👇👇💥دقت کنید
یعنی خدایا من حال دارم یا ندارم ،😐
عشق به تو دارم یا ندارم😐،
از تو می ترسم یا نمی ترسم 😐
زورم میاد نماز بخونم یا زورم نمیاد😬
👇👇👇✨✨✨
""به هر حال من باید ادب رعایت کنم ""🙃
👮👮👮💂💂
مثل یه سربازی که میره توی پادگان❗️
بهش میگن از امروز فرماندتو دیدی پا میکوبی و دستتو می بری بالا❗️😬
وقتی کلاه سرت هست سلام نظامی میدی❗️😐
وقتی اومدی جایی که سقف هست کلاهتو بر می داری☝️.
👥👤💭
وقتی فرماندت می خواست بره کسی بهت خبر دار داد
تا وقتی آزاد باش نگفته یا فرمانده نرفته تو نباید حالت راحت باش داشته باشی😐
خواست پاشو جا به جا کنه قبلا باید فرمانده بهش گفته باشه آزاد باش❗️😁
اینا رو به سرباز یاد میدن از فردا هم شروع میکنه به اجرا کردن...😊
این دیگه فرقی نمیکنه آدم حال داشته باشه یا نداشته باشه. باید اجرا کنه...😁
➖➖🔸➖
دیدید بعضیا میگن خدایا مشکل منو حل کن تا برات نماز بخونم❗️❗️❗️😐
اینا اگه برن سربازی به فرمانده میگن تو خودت بیا موهای ما رو ژل بزن تا منم بعد فردا بجنگم❗️❗️❗️😐
اینا اسمشون فرزند مادره
شما بهشون چی میگید ❓❓❓😑
بچه ننه❗️ آها بله❗️🙄
اونجوری سرباز، ابهت و عظمت فرمانده تو دلش نمی شینه .
اثرش چیه❓🤔
اثرش اینه که پس فردا تو لحظات حساس و خطرناک پا نمی کوبه و اطاعت نمیکنه...😶
فرمانده بهش میگه برو جلو
میگه صبرکن ببینم❗️
عه عه چرا برم جلو ..چی❓❗️
قدیما می گفتن ارتش چرا نداره...
نمیخوام بگم ارتش ها این کار رو درست می کنن یا نه.
اما در نیروی نظامی امر فرمانده حساسه...
و ساختار باید استحکام داشته باشه.
برا همین آداب ویژه ای دارن که این آداب ردخور نداره آدم باید محکم بشه...😬
💢یه پیشنهاد❗️
نمازت رو با ترس از خدا بخون.😉
برای خدایی بخون که تمام مقدرات تو و همه ی زندگیت دستشه😌😞
خودت رو یه بنده ی ضعیف و ناچیز و حقیر در خونه ی خدا بدون.😢
برای بندگی خوب اول باید خوف از خدا تو دلت بیفته.😰
چند روزی تمرین کن.😊
میتونی آیات قرآن مخصوصا آیات عذاب رو بخونی...😓
آروم آروم خوف از خداوند متعال تو دلت میفته و صدات نازک میشه مقابل خدا
بعد آروم آروم مشکلاتت حل میشه..
#ادامه_دارد...
@mahdisahebazman
•••
#شھیدحاج_حسیـن_خرازۍ
یـادموݧ باشھ ...
ڪھ هـرچۍبراۍخـدآ
ڪوچیڪۍوبندگۍڪنیم
خـدآدرنظردیگران بزرگمون میڪنھ..♡
@mahdisahebazman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#قرار_پنج_شنبه ها
پنجشنبه و ياد درگذشتگان😔
🌹 اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ
🙏 التماس دعا 🙏
🌿🌺🌿🌺🌿🌿🌺🌿
🥀 و پنجشنبه می آید...
که یادمان بیاورد کسی بود
که فکرش را نمی کردیم
یک روز نباشد...😔
بیاییم لحظه های بودن
رو قدر بدانیم🙏
شادی روح درگذشتگان #فاتحه و #صلوات😔🙏
ختم سوره #الرحمن. هر پنجشنبه
@mahdisahebazman
از غیر تو
که بلا میرسد فقط ؛
باید تو را
برای خودم آرزو کُنم ...
#یاایهاالعزیز
▪️این سینه فقط جای مهدی فاطمه است
#اقا_جان!
دلم عجيب از خودم گرفته است😔
از من که با ایمان ضعیفم و کوله بار گناهانمان سد راه ظهورت شده ام😔
از من که فقط در سختی ها یادت می افتم😔
از من که تمام قول و قرار هایم را به لذت کوتاه #گناه میفروشم😔
از من که هیچ ندارم هیچ برای تقدیم😔
دلم خوش است که باز #دعای کمیل میرسد و کمی فقط کمی ارام میگیریم💔
#یا_غیاث_المستغیثین این جمعه به دادم برس🤲
تعجیل در ظهور اقا #صلوات
▫️اللهم عجل لولیک الفرج
@mahdisahebazman
#چگونه_یک_نماز_خوب_بخوانیم 26
خدای با عظمت....
✅🔹➖🔴
استاد پناهیان:
🌈 شما خودتون انصافا چقدر نشستید تو جلساتی که حاج آقا روی منبر از عشق و محبت و کرم خداوند متعال گفته و اشک ریختید😭 و حال کردید، بعد وقتی رفتید بیرون باز اوضاع همونی شده که بوده ❓❓❓
😏
🔺بین خودمونیم دیگه❗️
بله آقا⁉️
❗♦❗
آدم باید راستشو بگه دیگه❗️
🔴 جهان مسیحیت مشکلشون می دونید چیه❓
مشکلشون اینه که خداشون عظمت نداره...
فقط مهربونه...
" فقط خداشون تنها کاری که می تونه انجام بده اینه که ببخشه...."
ببین عزیزم
خدایی رو که ازش حساب نبرن، عاشقشم نمیتونن بشن.🙄
✅✅✅
شما می دونید چرا اینقدر عاشق علی بن ابی طالب هستید ❓❓
چون از ذوالفقار⚡️ و از غضب علی ع و از هیبت علی ع هم خبر دارید .
شما چرا از بین شهدای کربلا از همه بیشتر به اباالفضل العباس قمر بنی هاشم علاقه مند هستید⁉️
👆🌺❓✅
چون قدرت او، هیبت او، علم او و علمداری او از همه بیشتر بود .
ما برای عباس یه حساب دیگه ای قائلیم . بعد برای اون هم می میریم .
حالا من از شما می پرسم اگر به شما بگن اباالفضل یه آقایی بود خیلی خوب؛
خیلی داداش با وفایی بود برای امام حسین اما حیف که خیلی ضعیف بود ❗️
اگه کسی بهش تنه میزد، می خورد زمین❗️❗️
همون اول جنگ هم شهید شد❗️
❓❗
تو رو قرآن قسم به من بگید اینقدر عباس بن علی ع عزیز می شد❓❗️
#ادامه_دارد...
انچه در کانال امام زمان (عج) به ان دعوت شده ايد
برنامه هاي كانال به اين صورت است:
1⃣ قرات دعاي عهد هر روز ساعت 6🌺
2⃣ زيارت مخصوص اىمه هر صبح🌻
3⃣ روزانه 2 كليپ یا فایل صوتی در رابطه با امام زمان (عج) 🌼
4⃣ روزانه 2 قسمت از مجموعه"#چگونه_یک_نماز_خوب_بخوانیم" استاد پناهیان🌸
5⃣ قرات روزانه یک صفحه قران حدود ساعت 19 به نیت #سلامتی و #فرج_اقا 🌹
6⃣ قرات دعای سمات غروب جمعه ها💐
7⃣ هر شب 3_2 قسمت از رمان و زندگی نامه شهدا🌷
8⃣ قرات زیارت ال یاسین هر سه شنبه
9⃣ دعای "اللهم بلغ مولانا....." هر صبح حدود ساعت ۸
🔟 مطالب بسیار خواندنی و مفید #منتظر_واقعی و #عصر_انتظار هر روز بعد ا
امید ان داریم که بتوانیم قدم هر چند کوچکی در راه #ظهور_منجی_عالم_بشریت برداریم.
لطفا ما را از نظرات سازنده خود بی نصیب نکنید
#رمان
#نخل_سوخته 📚
📖قسمت 4⃣5⃣
📚📖یه ماه می شد که حسین رو ندیده بودم.وقتی خبر شهادتش رو شنیدم حالم دگرگون شد.نمیدونم از خونه تا ستاد معراج رو چطوری رفتم. می خواستم هر طور شده برای آخرین بار ببینمش.
❌سربازی که جلوی در ستاد بود نگذاشت برم داخل.بی اختیار همونجا نشستم و زدم زیر گریه.حالم دست خودم نبود.سرباز که دید خیلی بی تابی میکنم دلش به رحم اومد و من رو به داخل راه داد. در یه کانتینر رو باز کرد.
✨چند تابوت روی هم چیده شده بود. با کمک هم تابوت حسین رو پایین گذاشتیم. در تابوت بسته بود.سعی کردم با دست بازش کنم. سرباز نگران گفت:این کارو نکن برام مسئولیت داره.با گریه التماس کردم و خواستم اجازه بده صورت حسین رو ببینم.
✅همچنان سعی می کردم تا با دستام در تابوت رو باز کنم اما نمی شد. حدود نیم ساعت همونجا نشسته بودم و گریه می کردم که تا دیدم اون سرباز دوباره اومد. رفته بود وسیلهای بیاره تا در تابوت رو باز کنه.چراغی هم روشن کرد تا من بتونم بهتر ببینم.چشمم که به صورت حسین افتاد آرامش عجیبی گرفتم با این حال نتونستم از جام بلند بشم.
✳️سرباز کمکم کرد وزیر بغلم رو گرفت تا از کانتینر بیرون اومدم. ساعتای دونیمه شب به خونه برگشتم.نمیدونم کی خوابم برد.توی خواب دیدم حسین وارد خونه شد باهمون لبخند همیشگی اش.گفت:خیلی نا آرامی می کنی.مگه چی شده؟ مگه خودتون دنبال این چیزا نبودین.حالا که ما رفتیم حسادت می کنین. خواستم چیزی بپرسم که از خواب بیدار شدم.۱
🌟نمی دونستم حسین شهید شده چون اون زمان مجروح بودم.رادیو اسامی تعدادی از شهدا رو اعلام کرد. دقت کردم اسم حسین رو هم شنیدم،قرار بود از مقابل بیمارستان کرمان تشییع کنن.سریع سوار موتور سه چرخ شدم و خودم رو به محل رسوندم.جمعیت زیادی اونجا بود.مقابل بیمارستان پلاکاردی زده بودن که جمله ای از حسین روش نوشته شده بود.
🚫کنار پلاکارد یه خانم بد حجاب با سرو وضع نا مناسب ایستاده بود و می خواست ببینه چه خبره.با دیدنش یاد ناراحتی های حسین افتادم که چقدر از مفاسد جامعه رنج می برد.دلم گرفت و بغضم ترکید.۲
✔️راویان:۱-محمدرضا مهدی زاده ۲-تاجعلی آقا مولایی
#ادامه_دارد...
#رمان
#نخل_سوخته 📚
📖قسمت 5⃣5⃣
📚📖چندین روز بعد شهادت حسین بود. مجروح توی بیمارستان افتاده بودم،از هیچکس خبری نداشتم. تا اینکه یه روز احمد نخعی تلفن زد.سراغ بچهها رو ازش گرفتم.یکی یکی نام برد.هندوزاده شهید شد.دیندار شهید شد.کاظمی،یزدانی و...حدود دوازده نفر رو نام برد.
✨سینه ام تنگی می کرد و بغض گلوم رو می فشرد.هر اسمی رو که می گفت حالم بدتر می شد. اما هنوز تاب و توانی داشتم. تا اینکه یه دفعه اسم حسین رو برداشته.وقتی خبر شهادتش رو داد،گوشی از دستم افتاد و دیگه هیچی نفهمیدم.۱
💠همه در شهادت حسین بی تاب بودن.من از لحظه ای که شنیدم،مدام گریه می کردم.شبانه روز اشک می ریختم.نمی تونستم رفتنش رو باور کنم.نمی دونستم که بعد از او چه کنیم.خیلی بی تابی می کردم. یه شب به خوابم اومد.در لباس رزم و اسلحه بدوش.
🌟من رو در آغوش گرفت و گفت:به همین زودی داری روحیه ات رو از دست میدی.خیلی خودت رو باختی.باید صبر کنی.تازه ازاین به بعد مشکلات آغاز میشه.باید تحمل کنی.بعد برگشت و از روی پل عبور کرد و من رو این طرف تنها گذاشت. ۲
💠خواب دیدم در مجلس دعایی نشسته ام.کسی می خونه:یا کریم و یا رب.بعد ذکر مصیبت آقا امام حسین(ع)شروع شد.یه دفعه حسین رو در مقابلم دیدم. خوشحال شدم و در آغوشش گرفتم. اونقدر محسوس بود که انگار در بیداری بغلش کرده بودم.
✨یادم افتاد شهید شده.سرم رو روی شونه اش گذاشتم و گریه کردم. گفتم:حسین آقا رفتی و مارو تنها گذاشتی؟به آرومی سرم رو بلند کرد و با لبخند گفت:علی آقا نگران نباش ، ما با شما هستیم. ما با شماییم.۳
💠یه بار نیمه های شب مادر حسین از خواب بیدارم کرد و گفت:پاشو بریم سر خاک حسین.-گفتم:الان که نصف شبه.-گفت:می دونم اما من خوابش رو دیدم. می خوام همین الان سر مزارش بریم.ساعت حدود دو و نیم نیمه شب بود،بلند شدم.
🌟خودم رو آماده کردم و باهم به گلزار شهدا رفتیم. مادرش سر خاک نشست.شروع به صحبت کرد.درد دل کرد.گویا اومده بود تا بازدید پسرش رو پس بده.اونشب تا صبح سر قبر حسین نشستیم. این فراق برای مادرش خیلی سنگین بود.وعاقبت نیز چنین شد.
🌺خداوند هردو رو قرین رحمت خویش گرداند.۴
🌹شادی روح شهید حسین یوسف اللهی صلوات🌹
✔️راویان:۱-حسین متصدی ۲-حسین ایرانمنش ۳-محمد علی کار آموزیان ۴-پدر شهید
#پایان
این رمان هم با همراهی شما به پایان رسید. ان شا ء الله كه بهره برده باشيد. منتظر رمان بعدي باشيد
آن دم که با تو باشم یک سال هست روزی
وان دم که بی تو باشم یک لحظه هست سالی
▪️ما را اسیر سالهای دگر نکن، برگرد
▫️ اللهم عجل لولیک الفرج
#شب_بخیرمولای_غریبم