eitaa logo
⛅ امام زمان (عج)
3.1هزار دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
12.9هزار ویدیو
373 فایل
اقا جانم از خدا میخواهیم پرده های جهل و غفلت از دیدگان ما کنار رود تا جمال دلربای شما را بنگریم 🌥اللهم عجل لولیک الفرج تعجیل در ظهور اقا #صلوات ⚘ 🌟حتما به کانال کودک مهدوی سر بزنید: @montazer_koocholo تبادل: @tabadolmahdavi
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
انچه در کانال امام زمان (عج) به ان دعوت شده ايد برنامه هاي كانال به اين صورت است: 1⃣ قرات دعاي عهد هر روز ساعت 6🌺 2⃣ زيارت مخصوص اىمه هر صبح🌻 3⃣ روزانه 2 كليپ یا فایل صوتی در رابطه با امام زمان (عج) 🌼 4⃣ روزانه 2 قسمت از مجموعه"" استاد پناهیان🌸 5⃣ قرات روزانه یک صفحه قران حدود ساعت 19 به نیت و 🌹 6⃣ قرات دعای سمات غروب جمعه ها💐 7⃣ هر شب 3_2 قسمت از رمان و زندگی نامه شهدا🌷 8⃣ قرات زیارت ال یاسین هر سه شنبه 9⃣ دعای "اللهم بلغ مولانا....." هر صبح حدود ساعت ۸ 🔟 مطالب بسیار خواندنی و مفید و هر روز بعد ا امید ان داریم که بتوانیم قدم هر چند کوچکی در راه برداریم. لطفا ما را از نظرات سازنده خود بی نصیب نکنید
‌ ‌‌‌ 📚 📖قسمت 4⃣5⃣ 📚📖یه ماه می شد که حسین رو ندیده بودم.وقتی خبر شهادتش رو شنیدم حالم دگرگون شد.نمیدونم از خونه تا ستاد معراج رو چطوری رفتم. می خواستم هر طور شده برای آخرین بار ببینمش. ❌سربازی که جلوی در ستاد بود نگذاشت برم داخل.بی اختیار همونجا نشستم و زدم زیر گریه.حالم دست خودم نبود.سرباز که دید خیلی بی تابی میکنم دلش به رحم اومد و من رو به داخل راه داد. در یه کانتینر رو باز کرد. ✨چند تابوت روی هم چیده شده بود. با کمک هم تابوت حسین رو پایین گذاشتیم. در تابوت بسته بود.سعی کردم با دست بازش کنم. سرباز نگران گفت:این کارو نکن برام مسئولیت داره.با گریه التماس کردم و خواستم اجازه بده صورت حسین رو ببینم. ✅همچنان سعی می کردم تا با دستام در تابوت رو باز کنم اما نمی شد. حدود نیم ساعت همونجا نشسته بودم و گریه می کردم که تا دیدم اون سرباز دوباره اومد. رفته بود وسیله‌ای بیاره تا در تابوت رو باز کنه.چراغی هم روشن کرد تا من بتونم بهتر ببینم.چشمم که به صورت حسین افتاد آرامش عجیبی گرفتم با این حال نتونستم از جام بلند بشم. ✳️سرباز کمکم کرد وزیر بغلم رو گرفت تا از کانتینر بیرون اومدم. ساعتای دونیمه شب به خونه برگشتم.نمیدونم کی خوابم برد.توی خواب دیدم حسین وارد خونه شد باهمون لبخند همیشگی اش.گفت:خیلی نا آرامی می کنی.مگه چی شده؟ مگه خودتون دنبال این چیزا نبودین.حالا که ما رفتیم حسادت می کنین. خواستم چیزی بپرسم که از خواب بیدار شدم.۱ 🌟نمی دونستم حسین شهید شده چون اون زمان مجروح بودم.رادیو اسامی تعدادی از شهدا رو اعلام کرد. دقت کردم اسم حسین رو هم شنیدم،قرار بود از مقابل بیمارستان کرمان تشییع کنن.سریع سوار موتور سه چرخ شدم و خودم رو به محل رسوندم.جمعیت زیادی اونجا بود.مقابل بیمارستان پلاکاردی زده بودن که جمله ای از حسین روش نوشته شده بود. 🚫کنار پلاکارد یه خانم بد حجاب با سرو وضع نا مناسب ایستاده بود و می خواست ببینه چه خبره.با دیدنش یاد ناراحتی های حسین افتادم که چقدر از مفاسد جامعه رنج می برد.دلم گرفت و بغضم ترکید.۲ ✔️راویان:۱-محمدرضا مهدی زاده ۲-تاجعلی آقا مولایی ...
‌‌‌‌ 📚 📖قسمت 5⃣5⃣ 📚📖چندین روز بعد شهادت حسین بود. مجروح توی بیمارستان افتاده بودم،از هیچکس خبری نداشتم. تا اینکه یه روز احمد نخعی تلفن زد.سراغ بچه‌ها رو ازش گرفتم.یکی یکی نام برد.هندوزاده شهید شد.دیندار شهید شد.کاظمی،یزدانی و...حدود دوازده نفر رو نام برد. ✨سینه ام تنگی می کرد و بغض گلوم رو می فشرد.هر اسمی رو که می گفت حالم بدتر می شد. اما هنوز تاب و توانی داشتم. تا اینکه یه دفعه اسم حسین رو برداشته.وقتی خبر شهادتش رو داد،گوشی از دستم افتاد و دیگه هیچی نفهمیدم.۱ 💠همه در شهادت حسین بی تاب بودن.من از لحظه ای که شنیدم،مدام گریه می کردم.شبانه روز اشک می ریختم.نمی تونستم رفتنش رو باور کنم.نمی دونستم که بعد از او چه کنیم.خیلی بی تابی می کردم. یه شب به خوابم اومد.در لباس رزم و اسلحه بدوش. 🌟من رو در آغوش گرفت و گفت:به همین زودی داری روحیه ات رو از دست میدی.خیلی خودت رو باختی.باید صبر کنی.تازه ازاین به بعد مشکلات آغاز میشه.باید تحمل کنی.بعد برگشت و از روی پل عبور کرد و من رو این طرف تنها گذاشت. ۲ 💠خواب دیدم در مجلس دعایی نشسته ام.کسی می خونه:یا کریم و یا رب.بعد ذکر مصیبت آقا امام حسین(ع)شروع شد.یه دفعه حسین رو در مقابلم دیدم. خوشحال شدم و در آغوشش گرفتم. اونقدر محسوس بود که انگار در بیداری بغلش کرده بودم. ✨یادم افتاد شهید شده.سرم رو روی شونه اش گذاشتم و گریه کردم. گفتم:حسین آقا رفتی و مارو تنها گذاشتی؟به آرومی سرم رو بلند کرد و با لبخند گفت:علی آقا نگران نباش ، ما با شما هستیم. ما با شماییم.۳ 💠یه بار نیمه های شب مادر حسین از خواب بیدارم کرد و گفت:پاشو بریم سر خاک حسین.-گفتم:الان که نصف شبه.-گفت:می دونم اما من خوابش رو دیدم. می خوام همین الان سر مزارش بریم.ساعت حدود دو و نیم نیمه شب بود،بلند شدم. 🌟خودم رو آماده کردم و باهم به گلزار شهدا رفتیم. مادرش سر خاک نشست.شروع به صحبت کرد.درد دل کرد.گویا اومده بود تا بازدید پسرش رو پس بده.اونشب تا صبح سر قبر حسین نشستیم. این فراق برای مادرش خیلی سنگین بود.وعاقبت نیز چنین شد. 🌺خداوند هردو رو قرین رحمت خویش گرداند.۴ 🌹شادی روح شهید حسین یوسف اللهی صلوات🌹 ✔️راویان:۱-حسین متصدی ۲-حسین ایرانمنش ۳-محمد علی کار آموزیان ۴-پدر شهید ‌‌‌
این رمان هم با همراهی شما به پایان رسید. ان شا ء الله كه بهره برده باشيد. منتظر رمان بعدي باشيد
آن دم که با تو باشم یک سال هست روزی وان دم که بی تو باشم یک لحظه هست سالی ▪️ما را اسیر سال‌های دگر نکن، برگرد ▫️ اللهم عجل لولیک الفرج
شبتون امام زمانی دعای فرج🙏
♥ ازهجر تو بی قرار بودن تا کی بازیچه ی روزگار بودن تا کی ترسم که چراغ عمر گردد خاموش دور از تو به انتظار بودن تاکی بهار عالم تویی و با تو جهان زیبا می شود... 🌷 اللّٰھـُــم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجـْــ🌷 @mahdisahebazman
! در این روز ✨ جمعه با شما میبندیم که امروز حداقل یک دور تسبیح به نیت سلامتی شما بفرستیم. یاریمان کن🤲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سالهاست زمین به کرونا مبتلاست هرکودک جنگ زده، سرفه خشکی ست که تن زمین را می‌لرزاند تب حرص و قدرت، جانش را سوزانده؛ و انسانها هراسان بدنبال نیازهای ناتمامشان می‌دوند تا بیشتر دوام بیاورند. کرونا امنیت را نکشت زمین سالهاست که نا امن شده. استاد محمد شجاعی
(ص) فرمودند: 🌸شعبان ماه من است. هر كه ماه مرا روزه بدارد، روز قيامت شفيع او خواهم بود.✨👌
▪️دوستان! الان دگر وقت بازی و سرگرمی و غفلت و کار لغو و و بی فایده و... خلاصه وقتِ مشغولیت به کارِ غیرِ واجب نیست؛ ▫️الان، وقتِ سوار شدن بر نوحِ زمان است (آخرین ساعات آماده شدن است) ▫️هر کس به سوی امام زمان و محبت و اطاعت و دعا برای فرج او آمد اهلِ نجات است ▪️و هر کس مشغول به امام زمان شد و غیر او را خواست و به غیر او اُمید بست و ... خواهد شد 🔹 برای ، هر چه میتوانید برای فرج او دعا کنید، در نمازها، در سحرها، در همه ی مکانها و زمانها ... 🔹خدایا همه ی بندگانت را آماده ی ظهور آخرین حجتت در همین قرار بده الهی بحق الزینب @mahdisahebazman
27 ✅🚩💠 استاد پناهیان: ☝️ "مرحله ی اول نماز خوب خوندن رفتار در نماز هست که باید مؤدبانه باشه" 😢 آقا ما تو نماز میخوایم توجه به خدا پیدا کنیم ❗️ ✅ ببخشید "توجه" رو چطور مینویسن ❓❓ با تاء دندونه دار یا دسته دار❓❗️ اصلا من و تو می فهمیم توجه یعنی چی❓❓ ❓❗♦ قدرت توجه کردن میدونی چیه❓❗️ چیزیه که "باید خدا از آسمان بالا به انسان هدیه بکنه" 💟👇 نماز یعنی چی❓ " رعایت ادب چشم گفتن" و فرمان اطاعت کردن " و این خیلی زیباست "😍 یه مدتی سعی کن سر نماز ادب رو رعایت کنی بعد یه عشقی از خدا تو دلت می افته که نگو ... 🌺🌹🌺💓✌🔜 یه مدتی ادب رعایت کن در بارگاه ربوبی، یه معرفتی خدا به تو عنایت خواهد کرد که نپرس ... صورت به خاک بگذار بگو : 😞 خدایا خواستی صورت به خاکم بنگری/ بهر مویت در هلاکم بنگری / هان ببین افتاده ام از پا برت... من برای کی سجده میکنم جز تو ❓ ""نشون بده سر نماز که از خدا حساب میبری..."" این هیچ کاری نداره... 🏴 @mahdisahebazman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جمعه ها نسیـم جمڪرانٺــــ بہ دل ها مےدهد حال و هوایـے🍃 نشستہ بر لب شیـعہ همین ذڪر ڪجایـے یا ڪجایـے😔 💔 ‌‌@mahdisahebazman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ای بهاری که در راهی ای مسافری که زمین به اجازه‌ات نفس می‌کشد ای آخرین وارث زمین پیش از آمدنت کاری کن از خواب بیدار شویم و سبز و شکوفا به پیشوازت بیاییم ای بهار زمین امروز جمعه هست و ما منتظریم ... ▪️بهار اصلی دنیا نمیرسی از راه به خاطر فقط یک ساعت فضای مجازی رو بزار کنار! و با جان و دل ▫️اللهم عجل لولیک الفرج فرج اقا
قرات صفحه چهارم قران به نیت فرج