9.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ 🎬 #استاد_شجاعی
💢 روزای آخر رمضان ، و......
همه جا یک سؤال شنیده میشه ؛
عیدِ فطر ، چه روزیه ؟
www.aparat.com/v/IkBU2
❌ حالا ...راستی واقعاً عید فطر، چه روزیه؟
@Akharinkhorshid
4_6001235628061099046.mp3
2.84M
👌 #بسیار_زیبا_و_شنیدنی
♨️ علت بلا در زندگی
🎤 واعظ شیخ
#محسن_کافی
✅ #پیشنهاد_ویژه_دانلود
♻️ #نشر_صدقه_جاریست ♻️
@Akharinkhorshid
4_6030426746950518391.mp3
5M
🔊 #صوت_مهدوی
📝 #پادکست «الزامات کار تشکیلاتی مهدوی»
👤 علیرضا #پورمسعود
📌 کار تشکیلاتی بلدی؟
@Akharinkhorshid
💐عید فطر آمد و ماه رمضان گشت تمام
💐بر شما همسفران سفر روزه سلام
💐روزههاتان همه در نزد خداوند قبول
💐روزگار خوشتان، مظهرِ توفیقِ مُدام
🌺عید سعید فطر مبارک ، طاعات و عباداتتان قبول.
@Akharinkhorshid
MyTone -sefat tavazo.momeni.mp3
3.39M
👌 #شنیدنی👆
✅ صفت تواضع
🎤 واعظ
حاج آقا #مومنی
✅ #پیشنهاد_دانلود
♻️ #نشر_صدقه_جاریست ♻️
@Akharinkhorshid
🔹 صبح جمعه یکی از روزهای بهاری سال ۲۰۱۵، منطقه وینچ فیلد از همیشه سرسبزتر به نظر میرسید. نسیم دل انگیزی وزیدن گرفته بود که روح تازه ای از زندگی را همراه با خود در طبیعت میگستراند. گلها شادابی و نفس روح بخشی به زمین هدیه میکردند، گویی که جان دوبارهای در آن میدمید.
🔸 ادموند پنجره اتاق را بازکرده بود تا هوای تازهای تنفس کند و به زیباییهای طبیعت بنگرد. غرق در افکار خودش، گاهی خاطرات بهار دو سال گذشته به ذهنش هجوم میآوردند؛ در آن موقع فکر میکرد خوشبختی هدیه شده به او همیشگی و جاویدان است و هیچگاه تا لحظه مرگ پایانی برای آن نخواهد بود! گاهی هم آینده را برای خود ترسیم میکرد و قلبش به این امید زنده میشد.
🔺 در این چند ماه گذشته که مانند چند سال سپری شده بود، او از همیشه کمحرفتر به نظر میرسید. اگر کسی برای اولین بار با او مواجه میشد، تصور میکرد او یکی از مغرورترین و متکبرترین انسانهایی است که تاکنون دیده است اما بعد از گذشت زمان کوتاهی متوجه میشد که در قضاوت دچار اشتباه و پیشداوری شده است زیرا او حاضر بود خود را برای کمک به دیگران تا جایی که در توان دارد وقف کند. مردم دهکده وینچ فیلد که با خانواده پارکر آشنایی داشتند، او را یکی از دوستداشتنیترین و مهربانترین انسانهای این روزگار بهحساب میآوردند. هرکدام از این مردم که به مشکلی برخورد میکرد چه مالی، چه حقوقی و یا حتی خانوادگی بدون تردید تنها کسی که میتوانست بدون چشمداشتی به آنها کمک کند و درعینحال رازدار باشد، ادموند بود.
#رمان_مهدوی ۶۱
@Akharinkhorshid