eitaa logo
اخبار لفور
1.6هزار دنبال‌کننده
18.3هزار عکس
20هزار ویدیو
223 فایل
هرچیزی که درباره #لفور بایدبدانید #لفور جایی که بایدرفت ودید اخبار و مطالب ارسالی شما👇 @Ab_Azizi #تبلیغات پذیرفته می‌شود👆 کانال ایتا @akhbarelafoor گروه ایتا eitaa.com/joinchat/131203086C0505ea2121 کانال تلگرام t.me/akhbarelafoor
مشاهده در ایتا
دانلود
32.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹 شهید عارف 🔶 محل دفن رفسنجان بهشت ایشون از شهدای ویژه و دارای کرامات بسیاری هستند و تقریبا نقش یک امامزاده را در رفسنجان دارند. حتما اگر تشریف بردید رفسنجان بخش نوق، ایشون را زیارت کنید. 🤲 التماس دعا 🔰 به کانال اخبار بپيونديد 👇👇 @akhbarelafoor 👆 با ما همراه باشید
💠 گزیده‌ای از سخنان حجت‌الاسلام والمسلمین‌حاج‌ شیخ‌ احمد‌ ناصری «حفظه‌الله» ┄┅═══••✾❀✾❀✾••═══┅┄ 🔶 مرگ سخت است، چرا سخت است؟ راوی از حضرت رسول «صلوات‌ الله‌ علیه‌ و‌ آله» سؤال‌می‌کند: یا رسول‌الله، ما از مرگ می‌ترسیم، چه‌کار کنیم؟ حضرت می‌فرمایند: اَلَكَ مالٌ؟ چیز سنگینی داری؟ می‌گوید: آری. حضرت می‌فرمایند: این وابستگی است. این دل بستگی است. 🔹یکی از علت‌های ترس از مرگ، این است که آدم به کسی ظلم‌کرده‌باشد. اگر آدم به کسی ظلم کرده‌باشد، از مرگ می‌ترسد. بسیاری از افراد بودند که؛ خیلی قدرت‌ظاهری داشتند و بسیاری از انسان‌ها را کشتند، ولی خودشان از مرگ می‌ترسیدند. 🔹ظلم باعث می‌شود، آدم از مرگ بترسد. وابستگی و دلبستگی به دنیا هم باعث می‌شود، آدم از مرگ بترسد. حجت‌الاسلام والمسلمین‌حاج‌ شیخ‌ احمد‌ «حفظه‌الله» 🔰 به کانال اخبار بپيونديد 👇👇 @akhbarelafoor 👆 با ما همراه باشید
14.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 مستندی از سردار شهید حاج علی محمدی پور 🔰 به کانال اخبار بپيونديد 👇👇 @akhbarelafoor 👆 با ما همراه باشید
13.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔶 سخنرانی سردار شهید حاج علی محمدی پور در جبهه 🔶 سردار حاج علی محمدی پور فرمانده گردان 412 لشکر 41 ثارالله بود. حاج علی اهل روستای منطقه از توابع شهرستان می باشد. همچنین چندین کتاب در وصف زندگینامه و کرامات این شهید عارف تالیف شده است. 🔰به کانال اخبار بپيونديد 👇👇 @akhbarelafoor 👆 با ما همراه باشید
9.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥نماهنگ طلای مِس 🌹 شهید عارف حاج علی محمدی‌پور 🎤 با نوای مجتبی رمضانی 🔰 به کانال اخبار بپيونديد 👇👇 @akhbarelafoor 👆 با ما همراه باشید
هدایت شده از اخبار لفور
🙏 با سلام خدمت همه‌ی دوستان و همولایتی های عزیز : 🔶 جهت اطلاع همولایتی های عزیز و بزرگوار 🔰 کانال اخبار در نظر دارد با همکاری و مشارکت اعضای محترم و همه علاقمندان و هم‌ولایتی‌های عزیز، اطلاعات و اخبار گسترده‌ای‌ را در قالب درج پست‌های ویژه از توانمندی‌ها، معرفی چهره‌ها، نخبگان و پیش‌کسوت‌ها و معمرین و فعالیت‌ها و خدمات برجسته افراد و شخصیت‌های روستاها و آبادی‌های مختلف از منطقه را جهت آگاهی بیشتر مخاطبین خود در موارد زیر درج و نشر دهد. 🔶 معرفی بزرگان و چهره‌های خاص 🔷 معرفی بناهای تاریخی 🔶 معرفی اقوام و طوایف مختلف 🔷 معرفی علما و بزرگان دینی و مذهبی و علمی 🔶 معرفی منطقه لفور 🔷 معرفی موقوفات لفور 🔶 معرفی و ورزشی 🔷 معرفی قهرمانان المپیاد علمی کشوری 🔶 معرفی مبتکران و مخترعین 🔷 معرفی پدران و مادران نمونه و موفق در تربیت فرزندان و افتخار آفرینان لفوری 🔶 و بیان خاطره از جبهه و جنگ از دوستان و همرزمان شهید 🔷 معرفی بزرگان و رجال سیاسی 🔶 معرفی بانیان خدمات اجتماعی و فرهنگی 🔷 معرفی زیست‌بوم‌‌ها و مشخصات و ویژگی‌های عوارض طبیعی منطقه 🔶 اطلاعات از جشن‌ها و آیین‌های محلی 🔷 معرفی زحمت کشان و برگزارکنندگان جشن‌های محلی 🔶 معرفی فرصت‌های اشتغال زایی 🔷 بیان مشکلات محلی و راهکارها 🔶 تقدیر از اهداکنندگان اعضای بدن 🔷 معرفی معمرین روستاها 🔶 اطلاع رسانی و عرض تبریک موالید جدید روستاها 🔷 اطلاع رسانی و پیام‌های عرض تسلیت متوفیان محلی 🔶 بدیهی است یادداشت‌ها در هر زمینه با ذکر نام تهیه کننده یادداشت و گزارش به اشتراک گذاشته خواهد شد و همچنین به صورت دوره‌ای مواردی از اطلاعات در کانال اخبار درج خواهد شد. 🔶 از دوستان و همولایتی های عزیز استدعا می‌شود؛ ضمن همکاری در هریک از زمینه‌های مورد علاقه‌ خود، نظرات ، پیشنهادات و راهنمایی‌های خود را اعلام و برای معرفی‌ هر چه بهتر و استعداد‌ها و فرصت‌های این منطقه آنچنان که در تراز نام و نشان والای این منطقه کهن و پرآوازه باشد، مدیران و همکاران کانال اخبار را مساعدت و یاری نمایید. با تقدیم احترام : مدیریت کانال اخبار @Ab_Azizi ⭐️ به کانال اخبار بپیوندید 👇👇👇 @akhbarelafoor 👆 با ما همراه باشید 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
📗 : 🔆ظروف و ديگ سنگى هنگامى كه ماءمون حضرت رضا عليه السلام را از مدينه به خراسان احضار كرد، آن حضرت در مسير راه ، معجزات و كراماتى را به اذن خداوند متعال به مردم و همراهيان خود ارائه نمود. از آن جمله وقتى امام عليه السلام به روستاى سناباد رسيد، بر كوهى - كه از سنگ سياه بود - تكيه زد و اين دعا را بر زبان مبارك خويش جارى نمود: ((اللّهمَانْفَعْ بِهِ وَ بارِكْ فيما يَنْحَتُ مِنْه )) يعنى ؛ پروردگارا، مردم را از اين كوه سودمند گردان ، و در آنچه از آن مى تراشند، بركت و فايده اى بسيار قرار بده . سپس فرمود: هر غذائى كه مى خواهيد براى من طبخ نمائيد در ظرف سنگى تراشيده شده از اين كوه باشد. و چون از آن كوه براى حضرت در ظروف سنگى غذا تهيّه شد، مرتّب غذا تناول مى فرمود؛ گرچه حضرت كم خوراك بود. و از آن روز به بعد، مردم ظرف هاى سنگى گوناگونى از آن كوه مى تراشند و مورد استفاده قرار مى دهند، كه به وسيله دعاى حضرت بركات بسيارى ديده اند. 📚عيون اخبارالرّضا عليه السلام : ج 2، ص 136، ح 1، ناسخ التّواريخ : ج 11، ص 244. 🔰 به کانال اخبار بپيونديد 👇👇 @akhbarelafoor 👆 با ما همراه باشید
6.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 کلیپ : فلسفه تعمیر دیوار فروریخته توسط خضر 👤 🔰 به کانال اخبار بپيونديد 👇👇 @akhbarelafoor 👆 با ما همراه باشید
📗 : 🔆زلزله وحشتناك در خراسان طبق آنچه مورّخين و راويان حديث حكايت كرده اند: مامورين و جاسوسان حكومتى براى مامون عبّاسى خبر آوردند كه حضرت ابوالحسن ، علىّ بن موسى الرّضا عليهما السلام جلساتى تشكيل مى دهد و مردم در آن مجالس شركت كرده و شيفته بيان و علوم او گشته اند. مامون دستور داد تا مجالس را به هم بزنند و مردم را متفّرق كرده و نيز حضرت را نزد وى احضار كنند. همين كه امام رضا عليه السلام نزد مأمون حضور يافت ، مأمون نگاهى تحقيرآميز به حضرت انداخت . و چون حضرت چنين ديد، با حالت غضب و ناراحتى از مجلس مأمون خارج شد؛ و در حالى كه زمزمه اى بر لب هاى مباركش بود، چنين مى فرمود: به حق جدّم ، محمّد مصطفى و پدرم ، علىّ مرتضى و مادرم ، سيّدة النّساء - صلوات اللّه عليهم - نفرين مى كنم كه به حول و قوّه الهى آنجا به لرزه درآيد و سگ هائى كه اطراف او جمع شده اند، همه را مطرود مى سازم . بعد از آن ، امام رضا عليه السلام وارد منزل خود شد و تجديد وضو نمود و دو ركعت نماز خواند و در قنوت ، دعاى مفصّلى را تلاوت نمود و هنوز از نماز فارغ نشده بود، كه زلزله هولناكى سكوت شهر را درهم ريخت و صداى گريه و شيون مردان و زنان بلند شد. و به دنباله اين حادثه ، طوفان شديد و غبار غليظى با صداهاى وحشتناكى به وجود آمد. وقتى حضرت از نماز فارغ شد و سلام نماز را داد، به اباصلت فرمود: بالاى بام منزل برو و ببين چه خبر است ؟ و سپس افزود: متوجّه آن زن بدكاره ، فاحشه نيز باش كه چگونه تير بلا بر گلويش فرود آمده و او را به هلاكت رسانيده است . اين همان زن بدكاره اى است كه جاسوسان و بدگويان را بر عليه من تحريك مى كرد و آن ها را هدايت مى نمود تا نزد مأمون سخن چينى و بدگوئى مرا كنند و مأمون را بر عليه من مى شوراند. در پايان اين حكايت آمده است : تمام آنچه را كه حضرت بيان فرموده بود به واقعيّت پيوست ؛ و پس از آن كه مأمون متوجّه اين قضيّه شد، دستور داد تا افراد سخن چين و دروغ گو را از اطراف مأمون و دستگاه حكومتى او البتّه در ظاهر و براى عوام فريبى كنار بروند و ديگر به آن ها توجّه و كمكى نشود. 📚عيون اخبارالرّضا عليه السلام : ج 2، ص 172، ح 1، بحارالا نوار: ج 49، ص 82، ح 2، مدينة المعاجز: ج 7، ص 146، ح 2241، إ ثبات الهداة : ج 3 ص 261، ح 36. 🔰 به کانال اخبار بپيونديد 👇👇 @akhbarelafoor 👆 با ما همراه باشید
29.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 🔉 | عاشق شوید 🎙 با نوای 🏴 به مناسبت شهادت و همراهان او 🔰 به کانال اخبار بپيونديد 👇👇 @akhbarelafoor 👆 با ما همراه باشید
📗 : 🔆حاضر جوابى شيخ مفيد 📗 محمدبن نعمان معروف به شيخ مفيد، از علماى برجسته و فقهاء و متكلمين بزرگ و از زهّاد و وارستگان كم نظير شيعه مى باشد كه سنى و شيعه او را به علم و كمال قبول داشتند، وى بسال 336ه -ق يازدهم ذى قعده متولد شد و در سال 413 در سن 76 سالگى از دنيا رفت ، جنازه او را هشتاد هزار نفر تشيع كردند و در حرم كاظمين به خاك سپردند. وى از نوابغ تاريخ است كه بيش از دويست كتاب ، تأليف نمود و اهل تسنن او را بزرگترين عالم از علماى شيعه مى دانستند. از حكايات مربوط به اين نابغه بزرگ اين كه : روزى قاضى عبدالجبّار در بغداد در مجلس حضور داشتند، در اين هنگام شيخ مفيد وارد مجلس شد، و در پائين مجلس نشست و پس از مدتى ، به قاضى رو كرد و گفت :من از تو در حضور اين علماء سؤالى دارم . قاضى گفت : بپرس . شيخ مفيد گفت : شما در مورد اين حديث چه مى گوئيد كه پيامبر (صل الله علیه وآله و سلم ) در غدير فرمود: من كنت مولاه فعلى مولاه كسى كه من رهبر او هستم ، پس على (علیه السلام ) رهبر او است آيا اين حديث ، مسلّم و صحيح است كه پيامبر (صل الله علیه وآله و سلم ) در روز غدير فرموده است ؟ قاضى گفت : آرى ، حديث صحيح مى باشد. شيخ مفيد گفت : منظور از كلمه مولى چيست ؟ قاضى گفت : مولى به معنى اولى (بهتر) است . شيخ مفيد گفت : پس اين اختلاف و خصومت بين شيعه و سنى چيست ؟ با اين كه پيامبر (صل الله علیه وآله و سلم ) على (علیه السلام ) را بهتر از ديگران معرفى نموده است . قاضى گفت : اين حديث ، روايت است ، ولى خلافت ابوبكر، درايت و از روى اجتهاد و درك مى باشد، و انسان عادل روايت را همتاى درايت قرار نمى دهد يعنى درايت مقدّم است . شيخ مفيد گفت : شما درباه اين گفتار پيامبر (صل الله علیه وآله و سلم ) چه مى گوييد كه به على (علیه السلام ) فرمود: حربك حربى و سلمك سلمى : جنگ تو، جنگ من است ، و صلح تو صلح من است . قاضى گفت : اين گفتار بر اساس حديث صحيح است . شيخ مفيد گفت : نظر شما درباره اصحاب جمل كه به جنگ على (علیه السلام ) آمدند مانند طلحه و زبير و... چيست ؟ قاضى گفت : اى برادر، آنها توبه كردند. شيخ مفيد گفت : اى قاضى ! جنگ آنها درايت (و حتمى ) بوده است ولى توبه كردن آنها روايت شده است ، و تو در مورد حديث غدير گفتى ، روايت معادل درايت نيست (و درايت مقدم مى باشد). قاضى از پاسخ به شيخ مفيد، عاجز و درمانده شد، سر در گريبان فرو برد و سپس گفت : تو كيستى ؟ شيخ مفيد جواب داد: من خدمتگزار تو محمدبن محمد بن نعمان حارثى هستم . قاضى از مسند قضاوت برخاست و دست شيخ مفيد را گرفت و بر آن مسند نشاند و گفت : انت المفيد حق ،براستى كه تو انسان مفيد (سود بخشى ) هستى . چهره هاى علماى بزرگ مجلس در هم كشيده شد، وقتى قاضى ، ناراحتى آنها را دريافت به آنها رو كرد و گفت : اى علما! اين مرد شيخ مفيد مرا مجاب كرد و در پاسخ او عاجز شدم ، اگر كسى از شما قادر به جواب او است ، اعلام كند تا او را بر مسند بنشانم و شيخ مفيد به جاى خود بنشيند، هيچ كس جواب نداد و اين موضوع شايع گرديد، و علت نام گذارى او به مفيد از همين جا سرچشمه گرفت . 📚داستان دوستان، جلد دوم، محمد محمدى اشتهاردى 🔰 به کانال اخبار بپيونديد 👇👇 @akhbarelafoor 👆 با ما همراه باشید
📚 📗 مردی همسری داشت که از صبح تا نصف شب در مورد هر چیزی شکایت می کرد. تنها زمان آسایش مرد زمانی بود که با قاطر پیرش در مزرعه کار می کرد. یک روز، وقتی که همسرش برایش ناهار آورد، کشاورز قاطر پیر را به زیر سایه ای راند و شروع به خوردن ناهار خود کرد. بلافاصله همسرش مثل همیشه شکایت را آغاز کرد. ناگهان قاطر پیر با هر دو پا لگدی به پشت سر زن زد و در دم کشته شد. چند روز بعد، در مراسم تشییع جنازه کشیش متوجه چیز عجیبی شد. هر وقت یک زن عزادار برای تسلیت گویی به مرد کشاورز نزدیک می شد، مرد گوش می داد و به نشانه تصدیق سر خود را بالا و پایین می کرد، اما هنگامی که یک مرد به او نزدیک می شد، او بعد از گوش کردن سر خود را به نشانه مخالفت تکان می داد. 📗 پس از مراسم تدفین، کشیش از کشاورز قضیه را پرسید. کشاورز گفت: خوب، این زنان می آمدند حرف خوبی در مورد همسر من می گفتند که چقدر خوب بود، یا چه قدر خوشگل یا خوش لباس بود، بنابراین من هم تصدیق می کردم. 📗 کشیش پرسید: پس مردها چه می گفتند؟ کشاورز گفت: آنها می خواستند بدانند که آیا قاطر را حاضرم بفروشم؟!😁 🔰 به کانال اخبار بپيونديد 👇👇 @akhbarelafoor 👆 با ما همراه باشید