eitaa logo
اخبار لفور
1.6هزار دنبال‌کننده
15.6هزار عکس
16.7هزار ویدیو
220 فایل
هرچیزی که درباره #لفور بایدبدانید #لفور جایی که بایدرفت ودید اخبار و مطالب ارسالی شما👇👇 @Ab_Azizi #تبلیغات پذیرفته می‌شود👆👆 کانال ایتا @akhbarelafoor گروه ایتا eitaa.com/joinchat/131203086C0505ea2121 کانال تلگرام t.me/akhbarelafoor
مشاهده در ایتا
دانلود
📗 : 🔆دفع وجذب امام خمينى وقتى كه امام خمينى (مدّظلّه العالى ) در آستانه پيروزى انقلاب سال 1357 شمسى در نوفل لوشاتو (نزديك پاريس ) واقع در كشور فرانسه ، تشريف داشت ، دراطراف و اكناف و در ايران ، افراد مختلفى به حضور امام مى رفتند، برخورد امام با افراد، بر اساس ميزان جذب ودفع اسلام بود،به عنوان نمونه : 1- يكى از افرادى كه به پاريس آمد، خواهر ملك حسين (شاه اردن ) بود، كه پس از ملاقات ملك حسين با محمدرضا شاه ، از طرف او به پاريس آمده بود تا خدمت امام برسد، ولى امام ، اجازه ملاقات نداد وشديدا او را دفع كرد. 2- و همچنين سيد جلال الدين تهرانى ، عضو شوراى سلطنت ، به پاريس ‍ آمد، وتقاضاى ملاقات با امام كرد، امام فرمود: تا وقتى كه او عضو شوراى سلطنت است ، اجازه ملاقات نيست ، مگر اين كه او استفعا كند و مثل يك فرد عادى بيايد. آقاى تهرانى ، مجبور به استعفا شد، آنگاه امام ملاقات با وى را پذيرفت . 3- و به عكس دو مورد فوق ، وقتى كه مرحوم شهيد حاج آقا مهدى عراقى (شخصيت فداكار و مخلص اسلام كه سالها در زندان رژيم شاه به سر مى برد و سرانجام با فرزندش بدست گروهك فرقان به شهادت رسيد) به پاريس ‍ واز آنجا به نوفل لوشاتو آمد تا با امام ملاقات كند. يكى از اطرافيان امام مى گويد: به امام عرض كرديم آقاى حاج مهدى عراقى با دو سه نفر از برادران بازارى از تهران آمده اند. امام بى درنگ فرمود: بيايند تو. آنها وارد اطاق مخصوص امام شدند وآقاى مهدى عراقى نشست و شروع كرد به گريه كردن ، و دست امام را بوسيد. امام او را نشناخت ، من عرض كردم : ايشان حاج مهدى عراقى هستند، امام دست بر سر شهيد عراقى كشيد و فرمودند: مهدى من چرا اين قدر پير شده ؟! و حاج مهدى عراقى ، سرش را روى پاى امام گذاشت و چند دقيقه گريه كرد. به اين ترتيب مى بينيم ، امام بر اساس اسلام ، بعضى را دفع مى كرد و بعضى را جذب مى نمود و به بعضى مشروط به شرط يا شرائطى اجازه ملاقات مى داد، و كارهايش حساب شده بوده و هست . 📚داستان دوستان، جلد دوم، محمد محمدى اشتهاردى 🔰 به کانال اخبار بپيونديد 👇👇 @akhbarelafoor 👆 با ما همراه باشید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 تصاویر منتشر نشده از حضور در یگان‌های ارتش 🔰 به کانال اخبار بپيونديد 👇👇 @akhbarelafoor 👆 با ما همراه باشید
📖 دعا بزرگترین پناه در برابر نگرانی و تشویش است. ما چقدر نیروهایمان را به نگران شدن درباره چیزهایی که برایمان اتفاق نیفتاده، یا ممکن است در آینده اتفاق بیفتد، هدر می‌دهیم؟ 🪴هر نگرانی، فشار بیشتری به اعصابمان وارد می‌آید و آسایش و آرامش ذهن و قلبمان تحلیل می‌رود. به این ترتیب هر مسئله‌ی کوچکی می‌تواند به راحتی ما را آشفته و هیجان زده کند. بی دلیل ستیز می‌کنیم و کسانی را که برایمان عزیز و نزدیک هستند، از خود می‌رنجانیم. 🌸 از بیایید به جای نگران شدن، روی کردن به خدا (به صورت دعا کردن) را بیاموزیم و همه بارهایمان را در پای «او» قرار دهیم. با این کار بی‌درنگ احساس آسایش خاطر و آرامش می‌کنیم و قادر می‌شویم با روحیه تسلیم و آرامش و در نهایت قدرت، با مشکلات و پیچیدگی‌های زندگی برخورد کنیم. 💔کسی که دعا میکند، وقتی میبیند مردان و زنان بارهای گران را بر شانه‌های ضعیف خود حمل می‌کنند متعجب می‌شود، زیرا آنها می‌توانند این بارها را در پای خدا قرار دهند که به تنهایی می‌تواند تمام بارهای جهان هستی را تاب آورد. 💚از بطن دعا، در درون و بیرون ما آرامش به وجود می‌آید. کسی که دعا می‌کند، با همه و در همه مواقع در آرامش است. زیرا قلبش برای همیشه در آن یگانه، آن خدای واحد لنگر انداخته است. 🔰 به کانال اخبار بپيونديد 👇👇 @akhbarelafoor 👆 با ما همراه باشید
💎 مرحوم استاد فاطمی نیا (ره) : انسانی که خود را به راحتی می‌فروشد، فکر می‌کند وقتی بمیرد تمام میشود! نه، انسان « مَاتَ فَاتَ» نیست ؛ «خُلِقتُم لِلبَقَاء» خدا شما را برای بقا آفریده‌ است. «لَا لِلْفَنَاءِ» برای فنا که نیافریده‌ است! اصلاً آفریده‌ است که تو بمانی. چطور بمانی؟ به تو اختیار داده‌ است. خود تو می‌دانی. اگر خود را راحت بفروشی آن طرف تاریک می‌شود. اما اگر کمی این‌جا حواس خود را جمع کنی، انسان خوبی باشی ، آن طرف خوب است. قدر تمام لحظات زندگی را بدانید. 🔰 به کانال اخبار بپيونديد 👇👇 @akhbarelafoor 👆 با ما همراه باشید
📗 : 🔆فاطمه (سلام الله علیها) و مداواى مجروج جنگى سال سوّم هجرت بود، بين سپاه كفر، در كنار كوه احد (نزديك مدينه ) جنگ بسيار سختى در گرفت ، كه به جنگ احد معروف گرديد، در اين جنگ ، هفتاد نفر از مسلمين به شهادت رسيدند، و بسيارى ، مجروح گشتند. يكى از مجروحين ، شخص پيامبر اسلام (صل الله علیه وآله و سلم ) بود، دندانهاى جلو پيامبر(ص ) شكست ، وآنچنان به او ضربه زدند كه كلاه خود آهنين كه در سرش بود، خورد شد. فاطمه (سلام الله علیها ) را در شستن خون بدن پيامبر (صل الله علیه وآله و سلم ) كمك مى كرد، فاطمه (سلام الله علیها ) هنگام شستن دريافت كه خون از بدن پيامبر (صل الله علیه وآله و سلم ) قطع نمى شود، و هر چه آب مى ريزد، جلو ريزش خون را نمى گيرد، بلكه بر آن مى افزايد، قطعه حصيرى راآورد و آن را سوزاند و خاكسترش را روى بريدگى هاى بدن پيامبر (صل الله علیه وآله و سلم ) ريخت ، آنگاه خون ، بند آمد. آرى حضرت زهرا(سلام الله علیها ) تنها در محراب ، حضور نداشت ، بلكه در جريان جنگ نيز اين گونه حضور داشت و يار مهربانى براى رهبرش ‍ بود. 📚داستان دوستان، جلد دوم، محمد محمدى اشتهاردى 🔰 به کانال اخبار بپيونديد 👇👇 @akhbarelafoor 👆 با ما همراه باشید
📗 : 🔆عبرت از سرانجام نكبت بار طاغوت مغرور فرعون طاغوت زمان موسى (علیه السلام ) به قدرى مغرور بود، كه در برابر دعوت حضرت موسى (علیه السلام ) صريحا گفت : لئن اتخذت الها غير لا جعلنّك من المسجونين :اگر معبودى غير از من بر مى گزينى تو را از زندانيان قرار خواهم داد. (سوره شعراء آيه ). و در مورد ديگر مى خوانيم : و قال فرعون يا ايها الملاء ما علمت لكم من اله غيرى : فرعون گفت : اى جمعيت (درباريان ) من معبودى جز خودم براى شما، سراغ ندارم (قصص - 38) و سرانجام پا را فراتر گذاشت ، غرورش به نهايت رسيد: فقال انا ربكم الاعلى : من پروردگار بزرگتر شما هستم (نازعات - 24) در روايات آمده ، روزى فرعون در حمام بود، ابليس به صورت انسان بر او وارد شد، او خشمگين شد (كه چرا انسانى بى اجازه وارد حمام شده ) نسبت به او اعتراض شديد كرد. ابليس به او گفت : آيا مرا مى شناسى ؟ فرعون گفت : تو كيستى ؟ ابليس گفت : تو چگونه مرا نمى شناسى ، با اين كه تو مرا آفريده اى ؟!. همين القاء ابليس ، مثل بادى كه به مشك كنند، او را آنچنان مغرور ساخت كه علنا اعلام كرد: انا ربكم الاعلى : من پروردگار برتر شماهستم . سرانجام خداوند با شديدترين مجازاتى او را گرفت و غرق در دريا نمود و سپس به سوى عذابهاى دوزخ فرستاد و عاقبت شوم او، موجب عبرت وپند ديگران گرديد. چنانكه در آيه 25 و 26 سوره نازعات مى خوانيم : فاخذه اللّه نكال الاخرة و الاولى - انّ فى ذالك لعبرة لمن يخشى پس ‍ خداوند او را به مجازات آخرت و دنيا (يا مجازات گفتار آغاز و انجامش ) گرفت ، بى گمان دراين مجازات ، عبرت وپندى است براى آنكه (از مكافات عمل زشت خود) هراسناكند. 🔰 به کانال اخبار بپيونديد 👇👇 @akhbarelafoor 👆 با ما همراه باشید
💎 ذهن‌زیبـا بهترین طبیب شماست اگر می خواهید جسم خود را تقویت کنید ذهنتان را تقویت کنید اگر می‌خواهید جسم خود را احیا کنید ذهنتان را زیبـا کنید ... هیچ طبیبی مانند اندیشه‌ای شادی آفرین برای از بین بردن بیماریهای جسمانی نیست ... و هیچ داروی آرام بخشی مانند محبت و مهربانی و نیت‌خیر برای کاهش غم و اندوه وجود ندارد... 🔰 به کانال اخبار بپيونديد 👇👇 @akhbarelafoor 👆با ما همراه باشید
✨﷽✨ 🌹از کجا بدانیم متکبر یا حسود یا طمع کار هستیم؟ ✍ اگر کسی اشتباه کرد و از ما عذرخواهی کرد و ما نتوانستیم او را ببخشیم، یا اگر از معذرت خواهی کسی خوشحال شدیم و در خود احساس ناراحتی از خرد شدن کسی در برابر خود نکردیم، دچار بیماری خانمان سوز تکبر هستیم. اگر نتوانستیم به دیگران سلام دهیم و منتظر ماندیم به ما سلام دهند ، دچار تکبر هستیم. اگر مجلسی رفتیم و دوست داشتیم دیگران به پای ما برخیزند، و در صدر مجلس دنبال مکان نشستن گشتیم، دچار تکبر هستیم. اگر نتوانستیم با کودکان بازی کنیم، و حس کردیم ، بازی با کودکان در شان ما نیست ، دچار تکبر هستیم. یاد دارم در کودکی در کوچه بازی والیبال می کردیم، کوچه تنگی داشتیم، می ترسیدیم که توپ به خانه یکی از همسایه ها برود، چون پاره می کرد و ناسزا می گفت. اکنون آن مرد ،پیرمردی شده است. وقتی مرا می بیند تواضع می کند و می خندد و گرم می گیرد. افسوس که تکبرات جوانی اش از ذهنم بیرون نمی رود و تواضعش برای من لذتی ندارد. پیری و بیماری و فقر ، خود به خود انسان را متواضع می کند. وقتی عیادت انسان بیماری می رویم می خندند، چون تکبر برایش معنی ندارد. پس بدانیم با کودکانی که هم بازی می شویم روزی بزرگ شده و نوجوان و جوان خواهند شد، و هرگز تکبر ما را فراموش نخواهند کرد. و بدانیم که نبی مکرم ص اسلام با آن همه عظمت روزی هم بازی کودکان شد، تا وقت نماز تنگ تر شد و فرمود برای من تنگ شدن وقت نماز قابل تحمل تر از شکستن دل این کودکان است. انسان حسود در برابر پیشرفت و موفقیت دیگران واکنش نشان می دهد و ضمن بی اعتمادی ، فال بد می زند. مثال: دختر همسایه که فقیر است با مرد ثروتمندی ازدواج کرده است. حسود می گوید: در این ازدواج خطری هست و مشکوک است، یقین دارم بعدا کارشان به طلاق می کشد، چون این دو جفت هم نیستند..... انسان طمع کار، از داشته های خود ناراضی است و همیشه در خود حس عقب ماندگی می کند. کسی که از زندگی خود بی دلیل ناله می کند، و ناراضی است، طمع کار است. بدانیم تکبر ، شیطان را از مقام خدا به جهنم راند و از مرحومی به ملعونی رساند. طمع آدم را از بهشت دور کرد و حسادت، اولین قتل تاریخ را ( هابیل و قابیل ) رقم زد. از این سه صفت گناه، صدها گناه چون سلول سرطان، تکثیر می شود. 🔰 به کانال اخبار بپيونديد 👇👇 @akhbarelafoor 👆 با ما همراه باشید
📗 : 🔆نتيجه توسّل به حضرت معصومه (سلام الله علیها) توسل به ائمه اطهار(علیه السلام ) و اولياء خدا، داراى نتائج فراوان است كه در اينجا به ذكر دو نمونه از نتيجه توسّل به حضرت معصومه (سلام الله علیعا ) مى پردازيم : 1- شخصى بنام ميرزا اسداللّه از خدّام آستان مقدس حضرت معصومه (سلام الله علیها ) بود، وى در قسمت پا دچار درد شقاقلوس (يك نوع بيمارى كه موجب بى حسى و فلجى پا مى شود) شد، پزشكان وقت ،از معالجه آن عاجز شده و او را جواب كردند، و به اتفاق ، راءى دادند كه بايد پاى او قطع شود. او يك روز قبل از موعد قطع پا، تصميم گرفت شب را در كنار مرقد شريف حضرت معصومه (سلام الله علیها ) بسر برده و متوسّل گردد. آن شب فرا رسيد، آخرهاى شب كه درهاى حرم را مى بندند، شخصى بنام مبارك او را حمل كرده و به حرم برد، او خود را به پاى ضريح رساند و مخلصانه با سوز و گداز خاصّى متوسّل به حضرت معصومه (سلام الله علیها ) شد و از آنحضرت خواست كه از خدا بخواهد تا او شفا يابد. نزديك صبح ، هنوز هوا روشن نشده بود، پشت درآمد و فرياد زد در را باز كنيد، من شفا يافتم . در را باز كردند، ديدند ميرزا اسداللّه بسيار خوشحال است وشفا يافته و جريان شفاى خود را چنين شرح داد: در حرم پس از راز ونياز خوابم برد، در عالم خواب ديدم بانوى بزرگوارى نزدم آمد و پس از احوالپرسى ، گوشه اى از مقنعه خود را چندين بار به پاى من ماليد و فرمود: تو شفا يافتى . گفتم : شما كيستيد؟ فرمود: آيا مرا نمى شناسى بااين كه از خدّام حرم من هستى ؟،من فاطمه دختر موسى بن جعفر(علیه السلام ) مى باشم . 2- تيز نقل شده : در زمان مرجعيت آيت اللّه العظمى شيخ عبدالكريم حائرى (حدود 50 سال قبل ) شخصى كه بسيارى از مردم قم او را ديده بودند قسمت پائين بدنش ، فلج شده بود، براى درمان خود به هر جا رفته بود نتيجه نگرفته بود، تا اين كه در قم به حرم حضرت معصومه (سلام الله علیها ) رفته و متوسل گرديد، در يكى از شبهاى ماه رمضان صداى نقارخانه (كه در آن زمان در جوار حرم حضرت معصومه وجود داشت ) بلند شد، علت پرسيدند،اعلام شد كه حضرت معصومه (سلام الله علیها ) فلان شخص را كه از ناحيه پا فلج شده بود، شفا داده به گونه اى كه او اصلا احساس درد پا نمى كند. 📚داستان دوستان، جلد دوم، محمد محمدى اشتهاردى 🔰 به کانال اخبار بپيونديد 👇👇 @akhbarelafoor 👆 با ما همراه باشید
📗 چند وقتی می‌شد که همکار شده بودیم… 📗 بچه‌های کوچولویی که از در پیتزا فروشی رد می‌شدند با ذوق نگاهش می‌کردند و لبخند می‌زدند. "کریمی" صاحب مغازه، می‌گفت این چهارمین نفری‌ست که برای پوشیدن لباس کلاه قرمزی و ایستادن در مغازه استخدام کرده اما از هیچ‌کدام راضی نبوده، می‌گفت دل به کار نمی‌دهند، خوب نمی‌رقصند و بلد نیستند چطور مشتری را به داخل بکشانند، اما از این یکی راضی بود. با هم استخدام شده بودیم. من پیک موتوری بودم و او عروسک دم مغازه. یک شب که تعداد سفارش‌های بیرون‌بر کم‌تر بود، روی موتورم جلوی در مغازه نشسته بودم و در حالی که ساندویچم را گاز می‌زدم به او نگاه می‌کردم. تا به حال ندیده‌ بودم که کسی تا این‌حد نقشش را خوب بازی کند، با دل و جان می‌رقصید. هرکسی که از جلوی مغازه رد می‌شد، با دیدن او چند دقیقه‌‌ی مکث می‌کرد و با نگاه به او و رقص و ادا و اطوارش لبخند می‌زد. خیلی‌ها هم بعد از گفتن جملاتی مثل دمت گرم و خیلی باحالی وارد مغازه می‌شدند و غذا سفارش می‌‌دادند. آخر شب که کار تمام شده بود، روی چهارپایه‌‌ی بیرون مغازه نشسته بود، کله‌ی عروسک را از سرش برداشته بود و سیگار می‌کشید. سی و پنج ساله بود. این را از روی فرم استخدامی که کنارم پر کرده بود خاطرم است اما موهای جو‌گندمی‌ و چروک‌های کنار چشمش سنش را بیش‌تر نشان می‌داد. کنارش نشستم و به شوخی گفتم: خوب می‌رقصی و نقش باز می‌کنیا، خدایی اگه جای دیگه می‌دیدمت فکر می‌کردم بازیگر مازیگری چیزی هستی. بدون این‌که سرش را بالا بیاورد پُک عمیقی به سیگار زد و گفت: اگه تو هم بچه‌ات مریض بود و پول لازم بودی از منم بهتر می‌رقصیدی. خواستم بپرسم بچه‌اش چندساله است و چه مشکلی دارد که گفت: باید پیوند مغز استخوان بشه که حالش بهتر شه، فقط پنج سالشه. دلداری دادن بلد نبودم. گفتم: پاشو لباستو عوض کن من می‌رسونمت. جواب داد: می‌خوام با همین لباس برم در بیمارستان واسش برقصم، عاشق کلاه قرمزیه، هر شب همین کارو می‌کنم، از پنجره منو نگاه می‌کنه و نمی‌دونه که این بابای بدبختشه که داره قر می‌ده. آن شب، جلوی پنجره‌ای که یک بچه‌ی پنج ساله با سری تراشیده از آن به بیرون نگاه می‌کرد و لبخند می‌زد، غم‌انگیزترین رقص زندگی‌ام را دیدم، غم‌انگیزترین تلاش یک پدر برای خنداندن بچه‌اش. چند روز بعد، سفارش‌ها را که تحویل دادم و به مغازه برگشتم، دیدم کله‌ی کلاه قرمزی را از سرش درآورده و دارد می‌رود، جوری راه می‌رفت که انگار کوهی از غم روی دوشش گذاشته بودند، صدایش کردم اما در آن شلوغی نشنید، کریمی گفت: از بیمارستان بهش زنگ زدند گفتند بچه‌‌ش می‌خواد ببینتش، اینم واسه ما نشد عروسک، باید به فکر یه کلاه قرمزی دیگه باشم... تو کسیو نمی‌شناسی؟ و من به او فکر می‌کردم... به او و به همه‌ی کلاه قرمزی‌های قبلی... 🔰 به کانال اخبار بپيونديد 👇👇 @akhbarelafoor 👆 با ما همراه باشید
42.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🕌 شفای دوقلو های نابینا در حرم (ع) اصلا بلد نیست به کسی نه بگه... 🔰 به کانال اخبار بپيونديد 👇👇 @akhbarelafoor 👆 با ما همراه باشید ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
💎 عیب پنهانی 💎 فرمود: عارفی، پارچه ای بافت و در بافت آن، وقت و کوشش بسیار به کار برد. آن را فروخت و بعد به علت عیب هایی که داشت، پارچه بافته شده را به او باز گرداندند. پس او گریست. مشتری گفت: من به این عیب، راضی ام و گریه مکن. فرمود:گریه من از این نیست، بلکه از آن می گریم که در بافت آن کوشش بسیار کردم و حال به سبب عیب های پنهانی به من بازگردانده شد. از آن می ترسم تا عملی که چهل سال در آن کوشیده ام، نپذیرند. کشکول شیخ بهایی 🔰 به کانال اخبار بپيونديد 👇👇 @akhbarelafoor 👆 با ما همراه باشید
📗 : 🔆گرايش پنجاه نفر يهودى به اسلام آنگاه كه امير مؤمنان على (علیه السلام ) زمام امور مسلمانان را به دست گرفت ، در اين ايام روزى در نخيله (سرزمين نزديك كوفه ) بود، پنجاه نفر از يهوديان به محضر آنحضرت رسيده وعرض كردند. ما از كتابهاى خود ديده ايم كه خبر داده اند از سنگى عظيم كه نام هفت نفر از پيامبران در آن نوشته شده وآن سنگ در همين سرزمين است ولى هر چه كاوش كرديم آن را نيافتيم . امام على (علیه السلام ) همراه آنها از نخيله بيرون آمد و چند قدم راه پيمودند تا به تل ريگى رسيدند، على (علیه السلام ) همانجا توقف كرد وفرمود: آن سنگ زير ريگها است . يهوديان عرض كردند: ما نمى توانيم آن همه ريگ را برداريم تا آن سنگ را بنگريم . امام على متوجّه خدا شد واز درگاهش خواست كه آن ريگها رااز روى سنگ بردارد، ناگهان طوفانى وزيد وتمام آن ريگها را به اطراف پراكنده ساخت و در نتيجه ، آن سنگنمايان شد و على (علیه السلام ) به يهوديان فرمود: آن نامها در آن جانب سنگ كه روى زمين قرار گرفته ، ثبت شده است . آنها با بيل وكلنگى كه همراه داشتند، هر چه در توانشان بود كوشيدند، تا سنگ را به آن سو برگدانند، ولى از عهده اين كار درمانده شدند. در اين وقت امير مؤمنان على (علیه السلام ) به پيش آمد و با دست پرتوان خود، آن سنگ را به جانب ديگر انداخت ، در نتيجه آن سوى كه نام هفت پيامبر، در آن نوشته بود آشكار شد. يهوديان ديدند در آن ، نام اين پيامبران نوشته شده : نوح و ابراهيم و موسى و داود سليمان و عيسى و محمد على هم السّلام جمع همانجا و هماندم نور حقانيت اسلام بر قبلشان تابيد و شهادتين را به زبان جارى كرده و قبول اسلام نمودند. 📚داستان دوستان، جلد دوم، محمد محمدى اشتهاردى 🔰 به کانال اخبار بپيونديد 👇👇 @akhbarelafoor 👆 با ما همراه باشید
📗 : 🔆حفظ آبرو در سخاوت مرحوم كلينى و برخى ديگر از بزرگان رضوان اللّه تعالى عليهم به نقل از يسع بن حمزه - كه يكى از اصحاب حضرت علىّ بن موسى الرّضا عليهما السلام است - حكايت نمايد: روزى از روزها، در مجلس آن حضرت در جمع بسيارى از اقشار مختلف مردم حضور داشتم ، كه پيرامون مسائل حلال و حرام از آن حضرت پرسش ‍ مى كردند و حضرت جواب يكايك آن ها را به طور كامل و فصيح بيان مى فرمود. در اين ميان ، شخصى بلند قامت وارد شد؛ و پس از اداء سلام ، حضرت را مخاطب قرار داد و اظهار داشت : ياابن رسول اللّه ! من از دوستان شما و از علاقه مندان به پدران بزرگوار و عظيم الشّاءن شما اهل بيت مى باشم ؛ و اكنون مسافر مكّه معظّمه هستم ، كه پول و آذوقه سفر خود را از دست داده ام ؛ و در حال حاضر چيزى برايم باقى نمانده است كه بتوانم به ديار و شهر خود بازگردم . چناچه مقدور باشد، مرا كمكى نما تا به ديار و وطن خود مراجعت نمايم ؛ و چون مستحقّ صدقه نيستم ، هنگام رسيدن به منزل خود آنچه را كه به من لطف نمائيد، از طرف شما به فقراء، در راه خدا صدقه مى دهم ؟ حضرت فرمود: بنشين ، خداوند مهربان ، تو را مورد رحمت خويش قرار دهد و سپس مشغول صحبت با اهل مجلس گشت و پاسخ مسئله هاى ايشان را بيان فرمود. هنگامى كه مجلسِ بحث و سؤ ال و جواب به پايان رسيد و مردم حركت كرده و رفتند، من و سليمان جعفرى و يكى دو نفر ديگر نزد حضرت باقى مانديم . امام عليه السلام فرمود: اجازه مى دهيد به اندرون روم ؟ سليمان جعفرى گفت : قدوم شما مبارك باد، شما خود صاحب اجازه هستيد. بعد از آن ، حضرت از جاى خود برخاست و به داخل اتاقى رفت ؛ و پس از آن كه لحظاتى گذشت ، از پشت در صدا زد و فرمود: آن مسافر خراسانى كجاست ؟ شخص خراسانى گفت : من اين جا هستم . حضرت دست مبارك خويش را از بالاى درب اتاق دراز نمود و فرمود: بيا، اين دويست درهم را بگير و آن را كمك هزينه سفر خود گردان و لازم نيست كه آن را صدقه بدهى . پس از آن ، امام عليه السلام فرمود: حال ، زود خارج شو، كه همديگر را نبينيم . چون مسافر خراسانى پول ها را گرفت ، خداحافظى كرد و سپس از منزل حضرت بيرون رفت ، امام عليه السلام از آن اتاق بيرون آمد و كنار ما نشست . سليمان جعفرى اظهار داشت : ياابن رسول اللّه ! جان ما فدايت باد، چرا چنين كردى و خود را مخفى نمودى ؟! حضرت علىّ بن موسى الرّضا عليهما السلام فرمود: چون نخواستم كه آن شخص غريب نزد من سرافكنده گردد و احساس ذلّت و خوارى نمايد. سپس در ادامه فرمايش خود افزود: آيا نشنيده اى كه پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله فرمود: هركس خدمتى و يا كار نيكى را دور از چشم و ديد ديگران انجام دهد، خداوند متعال ثواب هفتاد حجّ به او عطا مى نمايد؛ و هركس كار زشت و قبيحى را آشكارا انجام دهد، خوار و ذليل مى گردد. 📚بحارالا نوار: ج 49، ص 101، ح 19، به نقل از كافى و مناقب ابن شهرآشوب ، اءعيان الشّيعة : ج 2، ص 15. 🔰 به کانال اخبار بپيونديد 👇👇 @akhbarelafoor 👆 با ما همراه باشید
💎 تاييد دين از طرف گنهكار : 📗 ابوالفتوح رازى صاحب تفسير روض الجنان ، از علماى برجسته قرن ششم بود و قبرش در صحن حمزه بن موسى (علیه السلام ) در جوار حضرت عبدالعظيم واقع شده است . 📗 نقل شده : وى در شرح اين سخن پيامبر (صل الله علیه وآله و سلم ) كه فرمود: انّ اللّه ليويد هذا الدين بالرّجل الفاجر: (بدرستى كه خداوند، اين دين (اسلام ) را (گاهى ) بوسيله آدم فاجر وگنهكار، تاييد مى كند) داستانى از خودش نقل نمود و گفت : در دوران جوانى ، در مجلسى كه معروف به سراى علاّن بود، مى رفتم ، جمعيت بسيارى به گرد من مى آمدند (و من تدريس مى كردم ) واين مجلس ‍ مورد قبول مردم ، و مهم بود. عده اى به مقام من ، حسد بردند، و در نزد استاندار وقت ، از من سخن چينى و شكايت نمودند، تا مرا با او درگير كنند و در نتيجه او مجلس مرا ممنوع كند. من هسيايه اى داشتم كه از نزديكان شاه وقت بود، وقتى اين موضوع را شنيد با اينكه ايام عيد بود، و او به رسم خود، سفره بزمى ترتيب داده بود، تا شراب بنوشد، بى دينگ سوار مركب شد و خود را به شاه رساند و به او گفت : اين گونه كه درباره ابوالفتح رازى خبر داده اند، دروغ است و خبر آنها از روى حسادت بوده است ، سپس به منزل من آمد و مرابا احترام به آن مجلس برد و بر منبر براى تدريس نشاند و خود تا آخر در مجلس ماند، به مردم گفتم : اين همانست كه پيامبر (ص ) فرمود: بى گمان خداوند (گاهى ) اين دين را بوسيله مردى فاسق ، تاءييدد مى نمايد. 📚داستان دوستان، جلد دوم، محمد محمدى اشتهاردى 🔰 به کانال اخبار بپيونديد 👇👇 @akhbarelafoor 👆 با ما همراه باشید
📗 : 🔆دو معجزه و يك غيب گوئى محمّد بن فضيل - كه يكى از راويان حديث است - حكايت كند: مدّتى بود كه به ناراحتى درد پهلو و درد پا مبتلا شد بودم ، به همين جهت محضر مبارك حضرت ابوالحسن ، امام رضا عليه السلام شرفياب شدم تا شفاى خود را بگيرم ؛ در آن زمان حضرت در مدينه بود و هنوز به خراسان منتقل نشده بود، هنگامى كه وارد بر امام عليه السلام شدم فرمود: چرا ناراحت و افسرده اى ؟ گفتم : ناراحتى درد پهلو و درد پا دارم كه مرا سخت مى آزارد. امام عليه السلام با دست مبارك خويش اشاره به پهلويم نمود و دعائى را خواند و آب دهان مبارك خود را بر محلّ درد ماليد و فرمود: ديگر از اين جهت ، ناراحتى نخواهى داشت . و سپس نگاهى به پايم انداخت و اظهار داشت : حضرت ابوجعفر، باقرالعلوم عليه السلام فرموده است : هر كه از شيعيان ما، مبتلا به مرض و ناراحتى شود و در مقابل آن صبر و شكيبائى از خود نشان دهد، خداوند پاداش هزار شهيد به او عطا مى فرمايد. محمّد بن فضيل گويد: با اين سخن حضرت ، فهميدم كه درد پايم باقى خواهد ماند و خوب شدنى نيست . دوستان او مانند هيثم بن ابى مسروق گفته اند: محمّد تا آخر عمر مبتلا به پا درد بود و با همان ناراحتى از دنيا رفت .(1) همچنين آورده اند: حُبابه والبيّه از زمان اميرالمؤ منين ، امام علىّ عليه السلام تمام ائمّه را تا امام رضا عليهم السلام محضر يكايك آن ها شرفياب شد و از هر يك معجزه مخصوصى مشاهده كرد. چون حُبابه والبيّه بر امام رضا عليه السلام وارد شد، به او فرمود: جدّم ، اميرالمؤ منين عليه السلام چه مطالبى را برايت بيان نمود؟ حُبابه گفت : آن حضرت فرمود: تو يك علامت و برهان عظيمى را خواهى ديد؛ امام رضا عليه السلام فرمود: اى حُبابه ! آيا متوجّه موهاى سفيدت شده اى ؟ گفت : بلى . فرمود: آيا دوست دارى كه گيسوانت سياه و خودت را جوان ببينى ؛ و به حالت جوانى برگردى ؟ حُبابه گفت : بلى ، اين بزرگ ترين نشانه و برهان خواهد بود. در همين لحظه حُبابه احساس خاصّى در خود كرد و متوجّه شد كه حضرت مخفيانه دعائى را مى خواند. سپس حُبابه ، گيسوان خود را تماشا كرد، ديد كه همه سياه و زيبا گشته است ، مكانى خلوت را پيدا كرد و به آن جا رفت و پس از آن كه خود را بررسى كرد متوجّه شد كه دختر شده است و باكره مى باشد.(2) 1- بحارالا نوار: ج 49، ص 42، ح 31، إ ثبات الهداة : ج 3، ص 275، ح 76. 2- إ ثبات الهداة : ج 3، ص 309، ح 173 و مدينة المعاجز: ج 7، ص 245، ح 2301، داستان را به طور مشروح آورده است. 🔰 به کانال اخبار بپيونديد 👇👇 @akhbarelafoor 👆 با ما همراه باشید
💎 مردی یک جواهر زیبا و باارزش پیدا کرد. می‌خواست آن را به حاکم شهر خود هدیه کند چون فکر می‌کرد عنایت و توجه حاکم به او برایش سود بیشتری نسبت به ارزش خود جواهر به همراه خواهد داشت. نزد حاکم رفت اما حاکم از پذیرفتن او خودداری کرد. خیلی تعجب کرد. چند وقت بعد دوباره اجازه خواست نزد حاکم برود. حاکم او را به حضور پذیرفت. جواهر را تقدیم حاکم کرد و با هیجان زیاد گفت: «یک جواهرفروش ارزش این جواهر را تخمین زد و به من اطمینان داد که جواهری بسیار گرانبهاست.» حاکم گفت: «ای مرد، من ارزش جواهر را تکذیب نمی‌کنم، اما غلبه بر حرص و طمع، برای من ارزشمندتر است. به عقیده تو این جواهر پرارزش است. اگر آن را به من هدیه کنی، پس هر دوی ما آن چیزی را از دست خواهیم داد که برایمان ارزش دارد. بنابراین نمی‌توانم این جواهر را از شما بپذیرم.» 🔰 به کانال اخبار بپيونديد 👇👇 @akhbarelafoor 👆 با ما همراه باشید
: 🤲 خداوندا ! آرامم کن همان گونه که دریا را پس از هر طوفانی آرام می کنی راهنمایم باش که در این چرخ و فلک روزگار بدجور سرگیجه گرفته ام ایمانم را قوی کن که تو را در تنهایی ام گم نکنم 🤲 خداوندا ! من فراموش کارم اگر گاهی یا لحظه ای فراموشت کردم تو هیچ وقت فراموشم نکن... آمین 🔰 به کانال اخبار بپيونديد 👇👇 @akhbarelafoor 👆 با ما همراه باشید
هدایت شده از اخبار لفور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨✨ 🌾💚🌾💚🌾💚🌾💚 🕊بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ🕊 اِلهي عَظُمَ الْبَلاءُ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ، وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ، وَانْقَطَعَ الرَّجاءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ، وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى ، وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ، اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد ، اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاًعاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛ يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيان وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ؛ يا مَوْلانا ياصاحِبَ الزَّمانِ ؛ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني، السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل؛ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ،بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ☀️ 🌾💚🌾💚🌾💚🌾💚 💚 🔰 به کانال اخبار بپيونديد 👇👇 @akhbarelafoor 👆 با ما همراه باشید
اخبار لفور
✳️ #دعای_روز_یکشنبه: #دعای_صبحگاهی 🤍 به نام خدا که رحتمش بسیار و مهربانی‌اش همیشگی است 🌸 به نام
✳️ : 🤍 به نام خدا که رحمتش بسیار و مهربانی‌اش همیشگی است 🙏 ستایش خدا را که هنگام آفرینش آسمان‌ها و زمین احدی را گواه نگرفت و به گاه ایجاد جانداران یاوری انتخاب نکرد، 🌸 در معبود بودن انبازی ندارد و در یکتایی‌اش نیاز به پشتیبانی ندارد، 🌸 زبان‌ها از بیان نهایت وصفش درمانده و خردها از ژرفای شناختش وامانده و گردنکشان در برابر عظمتش فروتن و چهره‌ها از بیم او در تنگنا افتاده و هر بزرگی در برابر بزرگی‌اش تسلیم گشته است. 🙏 ستایش پیاپی و پیوسته و دنباله‌دار و پایدار فقط ویژه توست و رحمت همیشگی و درود جاودان و بی‌پایان او بر رسولش باد. 🤲 خدایا! 🌸 ابتدای امروزم را خیر و صلاح و میانه امروزم را رستگاری و پایانش را کامیابی قرار ده؛ 🌸 و به تو پناه می‌آورم از روزی که آغازش شیون و میانش بی‌تابی و پایانش دردمندی است. 🤲 خدایا! 🌸 از تو آمرزش می‌خواهم برای هر نذری که کردم و هر وعده‌ای که دادم و هر پیمانی که بستم سپس به آن وفا نکردم و پرداخت حقوق بندگانت را که بر عهده دارم از تو درخواست می‌کنم، 🌸 پس هر بنده‌ای از بندگانت و هر کنیزی از کنیزانت که او را نزد من حقی پایمال شده باشد که در آن به جان یا آبرو یا مال یا خانواده‌اش یا فرزندش ستم روا داشته‌ام یا غیبتی از او کرده‌ام یا بر اثر میل خود یا خواهش دل یا تکبّر یا خشم یا خودنمایی یا تعصّب بر او باری نهاده‌ام، 🌸 این بنده یا کنیزت غایب باشد یا حاضر، زنده باشد یا مرده و دستم کوتاه شده و توانائی‌ام محدود از پرداخت آن حق یا طلب حلالیت از اوست؛ 🌸 از تو می‌خواهم ای کسی که رفع نیازها در اختیار اوست و حاجات در برابر مشیت او اجابت‌پذیر و به‌ سوی اراده‌اش شتابانند، که بر محمّد و خاندان محمّد درود فرستی و آن بنده را که بر او ستمی کردم هرگونه که خواهی از من راضی گردانی و از سوی خود مرا رحمت عطا کنی، چه آمرزیدن از تو نکاهد و بخشیدن به تو زیان نرساند،ای مهربان‌ترین مهربانان؛ 🤲 خدایا! 🌸 در هر دوشنبه از سوی خویش دو نعمت به من عطا کن، 🌸 خوشبختی به بندگی‌ات را در آغازش 🌸 و نعمت آمرزشت را در پایانش، 🌸 ای آن‌که تنها او شایسته پرستش است و جز او کسی گناهان را نیامرزد. 🤲 آمين يا رب العالمین 🤲 ⭐️ به کانال اخبار بپیوندید 👇👇👇 @akhbarelafoor 👆 با ما همراه باشید 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
اخبار لفور
✳️ #زیارت_روز_یکشنبه: #سلام_صبحگاهی 🔵 زیارت امیرالمومنین در روز یکشنبه : 🤍 به نام خداوند بخشنده
✳️ : (ع) و (ع) است. 🔵 در زیارت حضرت امام حسن (ع) میگویی: 🙏 سلام برتو ای فرزند فرستاده پروردگار جهانیان 🙏 سلام برتو ای فرزند امیرمؤمنان 🙏 سلام برتو ای فرزند فاطمه زهرا 🙏 سلام برتو ای محبوب خدا 🙏 سلام برتو ای برگزیده‌ی خدا 🙏 سلام برتو ای امین خدا 🙏 سلام برتو ای حجت خدا 🙏 سلام برتو ای نور خدا 🙏 سلام برتو ای راه خدا 🙏 سلام برتو ای بیان حکم خدا 🙏 سلام برتو ای یار دین خدا 🙏 سلام برتو ای سرور پاک‌نهاد 🙏 سلام برتو ای نیکوکردار وفادار 🙏 سلام برتو ای قیام‌کننده‌ی امین 🙏 سلام برتو ای آگاه به تأویل 🙏 سلام برتو ای راهنمای راه‌یافته 🙏 سلام برتو ای پاک و پاکیزه 🙏 سلام برتو ای پرهیزگار پاک‌دامن 🙏 سلام برتو ای حقیقت راستین و آشکار 🙏 سلام برتو ای شهید راست‌کردار 🙏 سلام برتو ای ابامحمّد حسن بن علی و رحمت و برکات خدا بر تو باد. 🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🔵 در (ع) میگویی : 🙏 سلام برتو ای فرزند رسول خدا 🙏 سلام برتو ای فرزند امیرمؤمنان 🙏 سلام برتو ای فرزند سرور زنان جهانیان، 🌸 گواهی می‌دهم که تو نماز را بپا داشتی 🌺 و زکات را پرداختی 🌼 و امربه معروف و نهی از منکر نمودی 🌸 و خدا را خالصانه عبادت کردی 🌺 و در راه خدا به نحو شایسته به جهاد برخاستی تا آن‌که مرگ به سویت آمد، 🌼 بنابراین از من برتو سلام تا هستم 🌸 وتا شب و روز باقی است 🌺 و سلام برخاندان پاک و پاکیزه‌ات؛ 🙏 ای مولای من، 🌸 من دل‌بسته‌ی تو وخاندان تو هستم، 🌺 در صلحم با آن‌که با شما در صلح است 🌼 و در جنگم با آن‌که با شما در جنگ است، 🌸 من به نهان و آشکار و ظاهر و باطن شما ایمان دارم، 🌺 لعنت خدا بر دشمنانتان از گذشتگان و آیندگان، 🌼 من از آنان به‌سوی خدا بیزاری می‌جویم، 🙏 ای مولای من ای ابامحمّد، 🙏 ای سرور من ای اباعبدالله، 🌸 امروز روز دوشنبه است و روز شما دو بزرگوار و به نام شماست 🌺 و من در این روز مهمان شما هستم، 🌼 پذیرای من باشید و نیکو پذیرایی کنید، 🌸 چه خوشبخت میهمانی است آن‌که شما میزبانش باشید 🌺 و من در این روز از پناهندگان به شمایم،پس مرا پناه دهید، 🌼 به یقین شما از سوی خدا مأمور به پذیرایی کردن و پناه دادنید، 🌸 خدا بر شما و خاندان پاکتان درود فرستد. 🤲 آمين يا رب العالمین 🤲 ⭐️ به کانال اخبار بپیوندید 👇👇👇 @akhbarelafoor 👆 با ما همراه باشید 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
اخبار لفور
✳️ #دعای_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها_در_روز_یکشنبه در طلب نجاح و فلاح و صلاح : بسم الله الرحمن الرحی
✳️ در طلب عبودیت : بسم الله الرحمن الرحیم 🤲 اَللَّهُمَّ إِنّی أَسْئَلُکَ قُوَةً فی عِبادَتِکَ، وَ تَبَصُّرَاً فی کِتابِکَ، وَ فَهْمَاً فِی حُکْمِکَ، 🤲 اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ لاتَجْعَلِ الْقُرآنَ بِنا ماحِلاً، و الصِّراطَ زائِلاً وَ مُحَمَّداً صَلّی اللهُ عَلیْهِ وَ آلِهِ عَنّا مُوَلِّیَاً» 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 به نام خداوند بخشنده و مهربان 🤲 خداوندا، نیرویی برای بندگی در محضر تو، و دقت اندیشیدن در کتاب تو و شناخت صحیح برای فهم احکام الهی تو را خواستارم، 🤲 خداوندا بر محمد و آل او درود بفرست، و ما را از معارف والای قرآن، محروم مگردان، و همیشه ما را در راه راست، ثابت قدم بدار، و روح مطهر پیامبر بزرگوارمان را، از ما راضی و خشنود گردان 📚 بحارالانوار ج ۸۷ ص ۳۳۸ ⭐️ به کانال اخبار بپیوندید 👇👇👇 @akhbarelafoor 👆 با ما همراه باشید 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
✳️ السلام علیک یا اباعبدالله الحسین ع 🌛 ذکر روز دوشنبه: 🌷 یا قاضی الحاجات🌷 🙏 صبح دوشنبه مون رو با صلوات بر محمد و آل محمد آغاز می کنیم و صلوات امروزمون رو به پیشگاه دو نور چشم زهرا س و دو سید شباب اهل جنت ،امام حسن ع و امام حسین ع هدیه می کنیم. ⭐️ به کانال اخبار بپیوندید 👇👇👇 @akhbarelafoor 👆 با ما همراه باشید 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
: 🌸 ای بخشنده ترین ! ببخش مرا : 🌼 اگر محبتی را بی پاسخ و سلامی را بی جواب گذاشتم 🌸 اگر حقی را ناحق کردم و عدالتی را زیر پا گذاشتم ... 🌼 اگر نعمتی را ناشکری کردم و قدر محبت تو را در محبت دیگران نادیده گرفتم 🌸 اگر رنجهای پدر و مادرم را با رنجشها پاسخ دادم 🌼 مرا ببخش ، برای خطاهایم بهانه ای ندارم بجز ناآگاهی .... 🌸 قلب هایشان را نرم کن و مرا عبور بده از کار ما ... 🌼 تا مبادا نگاه و آهی به دنبال سایه من باشد .... 🙏 خدایا شکرت ...❤ 🔰 به کانال اخبار بپيونديد 👇👇 @akhbarelafoor 👆 با ما همراه باشید 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
: 🏴 مملکت رو امام زمان نگه‌داشته، مملکت رو خدا نگه‌داشته ▪️این صحبتهای شهید باقری که برای حدود ۴٢سال قبله رو گوش بدید 🌹 شهدا را یاد کنید با ذکر یک صلوات 🌹 🔰 به کانال اخبار بپيونديد 👇👇 @akhbarelafoor 👆 با ما همراه باشید 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹