༻﷽༺ در لیلة الرغائب، چشمم به گریــه گویـد؛ مَــن  آرزو  نَـدارم، جُــز  ڪربَـــلای  اربـٰاب #جانم_حسین_ع🌷 گریہ براے توسٺ ڪه رحمٺ میاورد... #یاسیدالشهدا_ع❤️ 🟥برگزاری مراسم هفتگی و گرامیداشت شب لیله‌ الرغائب 🔷سخنران: حجت الاسلام والمسلمین محمودی 🔲با نوای گرم: کربلایی امیر قره‌باغی کربلایی محمد زرین 🕚زمان: چهارشنبه ۲۷ دی ماه ساعت ۲۱:۰۰ 🕋مکان: خیابان شهید محلاتی جنوبی،کوچه شهید حیدری،منزل کربلایی حمید حیدری #هیئت_ثارالله_سریش_آباد @akhbareserishabad

📣 #صدای_مردم 📣 سلام علیکم بنده یکی از متقاضیان مسکن ملی سریش آباد هستم، الان دقیقا یکسال منتظریم جواب بدهند که هرموقع از شورا میپرسیم میگویند ما پیگیر هستیم و تا الان هم بلاتکلیف هستیم. خواهشا لطف کنید با همه مسئولینی که در مورد مسکن ملی باید جواب بدهند حضوری برنامه ای داشته باشید و صحبت کنید از شورای شهر از بنیاد مسکن و از اداره راه شهر سازی تا تکلیف مشخص بشه. متشکرم 🙏 @akhbareserishabad

✊او ایستاد پای امام زمان خویش 💐 ۲۶ دی ماه سالگرد آسمانی شدن شهید اصغر جباری گرامی باد. زمینی شدن: ۱۳۴۵/۸/۱۹ بهشتی شدن: ۱۳۶۴/۱۰/۲۶ وضعیت: مجرد سِمت: تک تیرانداز سن شهادت: ۱۹ سالگی ان شاءالله از شفاعتش برخوردار بشیم، الفاتحه مع الصلوات _____________________________ #تلنگر #گرھ_هاے_ڪور🌹 وقتی‌گِره‌های‌ِ‌کور به‌شما‌هجوم‌آورد باذکرصلوات‌ سیلی‌راه‌بیندازید تاتمام‌مشکلات‌را‌باخودببرد!... 🍃 #علامہ‌طباطبایی اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم @akhbareserishabad

#خاطرات شهید اصغر جباری 👇👇👇👇👇 🌹همرزم شهید از دوران حضور در جبهه نقل کرده است در تاریخ ۶۴/۱۰/۲۲ می خواستیم عازم منطقه عملیاتی شویم، در پادگان شهید عبادت مریوان با هم بودیم. یک شب متوجه غیبت اصغر شدم، بلند شدم و بیرون رفتم، دیدم اصغر در سرمای آذرماه در حیاط پادگان نشسته است و نماز می خواند و با خدای خویش راز و نیاز می کند. نزدیک رفتم، نمازش که تمام شد، گفتم: «اصغرجان! هوا سرد است، چرا اینجا نماز می خوانی؟» گفت: « جعفر! بدین صورت حضور خدا را بیشتر احساس می کنم، دوست دارم تنها باشم.» گفتم: «در این موقع شب از خدا چه می خواهی؟» گفت: «از خدا می خواهم تا اگر من لایق بودم مرا نزد خود ببرد.» گفتم: « ان شاء الله خداوند تمامی رزمندگان را پیروز گرداند و ما را نزد مولایمان حسین بن علی (ع) در بهشت ببرد.» اندکی بعد از آن، خداوند خواسته او را اجابت کرد و شربت گوارای شهادت روزیش شد. 📚منبع: کتاب عاشورائیان @akhbareserishabad

🎥 مجموعه کلیپهای #سوالات_انتخاباتی 4 ⁉️واقعا که ، چطور #شورای_نگهبان اومده برخی افراد تابلو رو تائید کرده ، به چه دلیل⁉️ ‼️ اصلا میشه با این شورای نگهبان تو انتخابات شرکت کرد ⁉️ 🎤 #استاد_احسان_عبادی 👌 با #چشم_باز 👁 انتخاب درست کنیم. #انتخابات @akhbareserishabad

#پادکست #همسرداری 2⃣ مراحل عذر خواهی از همسر🙏 🎙با صدای دلنشین آقای مهدی #عربیان🎙 🔰 تولید اختصاصی رسانه مجازی اخبار سریش آباد @akhbareserishabad

#مصاحبه و گفتگو با حاج فرمان کاوه(قدیمی ترین اُستاد دانشگاه سریش آباد و پژوهشگر تاریخ معاصر) در مورد #تاریخچه سریش آباد 🔹قسمت نهم🔹 🌸پایان🌸 https://eitaa.com/akhbareserishabad

#حدیث_روز امام باقر عليه السلام: 💠(طمع نداشتن را با بلندى همّت به دست آر) ميزان الحكمه جلد13 صفحه 46 @akhbareserishabad

4⃣6⃣ ⚠️ لباس کفار نپوش! #احکام_به_زبان_ساده @akhbareserishabad

رئیس پلیس فتا استان کردستان سرهنگ مهدی دانش پور گفت: پرداخت بیعانه ممنوع ! خرید از فروشگاه‌هایی که در شبکه‌های اجتماعی فعالیت دارند می‌تواند زمینه‌ساز کلاهبرداری اینترنتی گردد. توجه داشته باشید کیفیت بالا، قیمت ارزان و دریافت بیعانه از تبلیغات دروغین کلاهبرداران در فضای مجازی می‌باشد.تا حد امکان خریدهای خود را به‌صورت حضوری انجام دهید.تحت هیچ عنوان پیش از رؤیت و دریافت کالا مبلغی تحت عنوان بیعانه پرداخت نکنیدبرای داشتن خریدی امن حتماً از فروشگاه‌های معتبر و دارای نماد اعتماد الکترونیکی اقدام به خرید نمایید. #پلیس_فتا #سواد_رسانه_ای •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• @akhbareserishabad

✊ او ایستاد پای امام زمان خویش 💐 ۲۸ دی ماه سالگرد آسمانی شدن شهید جعفر حیدری گرامی باد. زمینی شدن: ۱۳۴۲/۶/۵ آسمانی شدن: ۱۳۶۵/۱۰/۲۸ وضعیت: ۲ فرزند سِمت: آر پی جی زن عملیات: کربلای ۵ معراج: شلمچه(خوزستان) سن شهادت: ۲۳ سالگی 🌸بهره مندی از شفاعتش به روح بلند و آسمانی اش #صلوات ❤️ 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 __________________________ #تلنگر ‹♥️🕊› بزرگی‌میگفت: ازعَقرب‌ نباید ترسید!🦂🦂 از عَقربه‌هایی باید ترسید ⏰ که‌ بدون‌ یادخدا بِگذره✋🏼🕋 @akhbareserishabad

#خاطرات پاسدار شهید جعفر حیدری(فرزند مرحوم حاج رجب) 👇👇👇👇👇 🌹جعفر، بعد از شهادت على اسفندیاری خیلی ناراحت بود، پس از تشییع پیکر ایشان، به من گفت: «مادرجان! على نیز شهید شد.» گفتم: «شهید شدن هم لیاقت می خواهد، خوشا به سعادتش.» گفت: «آری مادر، على لیاقتش را داشت و به آرزویش رسید، مادر! از تو خواهش می کنم تا برایم دعا کنی تا من نیز این لیاقت را پیدا کنم.» 🌹شبی در منزل نشسته بودیم، جعفر رو به من کرد و گفت: «پدرجان! می خواهم دوباره به جبهه بروم.» گفتم: «فرزندم! تو که می دانی قرار است در آینده نزدیک به مکه مشرف شوم، اجازه بده من برگردم بعد به جبهه برو» وقتی دید می خواهم جبهه رفتن او را به تأخیر بیندازم گفت:« بابا!خاطرتان هست که چند شب پیش آقای قرائتی در درسهایی از قرآن تلویزیون گفت که مکه رفتن نیاز به پول دارد و جبهه رفتن به خون ؟» و بالاخره با همین حرف های عاشقانه، مرا راضی کرد. 📚منبع: کتاب عاشورائیان @akhbareserishabad