9.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 سکانس حمله به خانه ی وحی از فیلم بانوی بهشت❤️🔥❤️🔥
بدون زیرنویس
لطفا با حال مناسب نگاه کنید و برای فرج منتقم مادر دعا کنید.
✨کانال اخلاق الهی ✨
💟 @akhlagh_elahi
🏴🏴 با هم بخوانیم | صلوات خاصه حضرت زهرا اطهر سلام الله علیها
اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَى الصِّدِّيقَةِ فاطِمَةَ الزَّكِيَّةِ، حَبِيبَةِ حَبِيبِكَ وَنَبِيِّكَ، وَأُمِّ أَحِبَّائِكَ وَأَصْفِيائِكَ، الَّتِي انْتَجَبْتَها وَفَضَّلْتَها وَاخْتَرْتَها عَلَىٰ نِساءِ الْعالَمِينَ . اللّٰهُمَّ كُنِ الطَّالِبَ لَها مِمَّنْ ظَلَمَها وَاسْتَخَفَّ بِحَقِّها، وَكُنِ الثَّائِرَ اللّٰهُمَّ بِدَمِ أَوْلادِها . اللّٰهُمَّ وَكَما جَعَلْتَها أُمَّ أَئِمَّةِ الْهُدىٰ، وَحَلِيلَةَ صاحِبِ اللِّواءِ، وَالْكَرِيمَةَ عِنْدَ الْمَلإِ الْأَعْلىٰ، فَصَلِّ عَلَيْها وَعَلَىٰ أُمِّها صَلاةً تُكْرِمُ بِها وَجْهَ أَبِيها مُحَمَّدٍ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَتُقِرُّبِها أَعْيُنَ ذُرِّيَّتِها، وَأَبْلِغْهُمْ عَنِّي فِي هٰذِهِ السَّاعَةِ أَفْضَلَ التَّحِيَّةِ وَالسَّلامِ.
خدایا درود فرست، بر صدّیقه فاطمه زکیه، محبوبهی حبیبت و پیامبرت و مادر دوستانت و برگزیدگانت که او را انتخاب نمودی و برتری دادی و برگزیدی، بر فراز بانوان جهانیان. خدایا از کسانی که به او ستم کردند و حق او را سبک شمردند، انتقامش را بگیر و خونخواه خون فرزندانش باش. خدایا همچنان که او را مادر امامان هدایت و همسر صاحب پرچم در قیامت و گرامی در انجمن والاتر قرار دادی، پس بر او و مادرش درود فرست، درودی که آبروی محمّد (درود خدا بر او و خاندانش) را به آن گرامی بداری و دیدهی فرزندانش را روشن کنی و برسان به ایشان از سوی من، در این ساعت برترین درود و سلام را.
🔰 آیت الله فاطمی نیا ره می فرمودند:
در تمام عمرم تا به حال دعایی به این لطافت ندیده ام👆🏻
◼️ فرارسیدن سالروز شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها، بی بی دو عالم، پاره تن پیامبر صلی الله علیه و آله و اسوه زنان عالم را بر محضر مبارک حضرت ولی عصر عج الله تعالی فرجه الشریف و شما تسلیت عرض مینماییم
✨کانال اخلاق الهی ✨
💟 https://t.me/akhlagh_elahi
💟 اخلاق الهی در ایتا:
https://eitaa.com/joinchat/1515388948Ce1ae743294
هدایت شده از Ali Shafiei
📣📣 اگه دوست دارین، یه شروع نویی، رو، توی زندگیتون رقم بزنین، توصیه میکنیم در
«کارگاه راز خانوده موفق» ، با ما همراه شوید.
🔷 جزئیات تکمیلی:
*ان شاء الله کارگاه به صورت مستمر و دائمی برگزار خواهد شد.
*برای شرکت در جلسات هزینه ای پرداخت نخواهید کرد.
*شرکت برای عموم آزاد است.
*صوت و تصویر جلسات به صورت هفتگی در کانال کانون فرهنگی هنری ایثار منتشر خواهد شد.
کانون فرهنگی هنری ایثار
@kanon_Isar
#ویژه_نامه_فاطمیه
🏴 وقایع فاطمیه 🏴
⚫️ اولین هجوم
▪️ابوبَكر، به اصرار عُمَر، قُنفُذ ـ پسرعموی عُمَر ـ را كه به خشونت مشهور است، میفرستد تا امیرمؤمنان را (كه اینك از مراسمِ تجهیز و تدفین رسول خدا فارغ شده اند) برای بیعت فراخواند. عُمَر اصرار دارد كه: تا از او بیعت نگیریم، به جایی نرسیدهایم
قُنفُذ سه بار مراجعه میكند
پاسخ، در هر سه بار روشن است.
پس از مراجعه سوم، عُمَر كه قصد اِرعاب حاضران را نیز دارد، خطاب به ابوبَكر میگوید: امر خلافت جز با كشتن او به استواری نخواهد رسید.
ابوبَكر، زیركانه او را به آرامش فرا میخواند و به قُنفُذ میگوید كه بار دیگر مراجعه كند و به امیرمؤمنان بگوید: پاسخ ابوبَكر را بده.
امیرمؤمنان در پاسخ میفرمایند: من به سفارش برادرم رسول خدا، مشغول جمع آوری قرآن هستم و از خانه خارج نمیشوم؛ تو نیز به نزد ابوبَكر بازگرد.
⚫️ دومین هجوم ابتدایی
▪️اینك، نوبت عُمَر است؛ او با اشاره ابوبَكر، به همراه قُنفُذ به خانه امیرمؤمنان میآید.
عُمَر، از خشونت و اِعمال زور سخن به میان میآورد. او حتّی اهل خانه را به اِحراق و آتش زدن تهدید میكند
امیرمؤمنان با حضور در آستانه در میفرمایند: قسم یاد كردهام كه از خانه خارج نشوم و ردا بر دوش نگیرم، تا آن كه قرآن را جمع آوری كنم. این سخن، مهاجمان را كه شرایط را مناسب نمیبینند، به ظاهر آرام میكند. آنان پراكنده میشوند تا در فرصتی دیگر باز گردند…
⚫️ شکستن تحصن
▪️بار دیگر قُنفُذ (غلام ابوبَكر) با گروهی راهی میشود تا متخلّفان را كه در خانه حضرت امیر جمع شدهاند، برای بیعت با ابوبَكر فراخواند.
متحصّنان در خانه امیرمؤمنان از خروج امتناع میكنند. قُنفُذ در كنار خانه میایستد و فردی را به سوی خلیفه روانه میكند تا كسب تكلیف نماید.
عُمَر و اطرافیان وی پس از رسیدن به خانه امیرمؤمنان، با فریاد و سر و صدا تهدید را آغاز میكنند و از متحصّنان میخواهند كه خارج شده و بیعت كنند.
به عمر گفته شد: ابا حفص، فاطمه (علیها السلام) در این خانه است.
عمر گفت: اگر چه {فاطمه علیها السلام در خانه باشد} پس آن گروه خارج شده و با ابوبكر بیعت كردند جز علی (علیه السلام).
از میان تحصّن كنندگان، زُبَیر با شمشیر خارج میشود. عدّهای بر سر او میریزند و دستش را میگیرند و شمشیر وی را با كوبیدن به سنگ میشكنند.
پس عمر هیزم طلب كرد و آنها را بر در خانه فاطمه (علیها السلام) جمع كرد… و {عمر} خانه را با آتش سوزاند.
وقتی حضرت فاطمه (علیها السلام) پشت در آمد تا عمر و حزبش را برگرداند، در خانه را آتش زدند و در را شکستند و فاطمه (سلام الله علیها) خود را پشت در قرار داد تا از صدمه در امان بماند که عمر، فاطمه (علیها السلام) را بین در و دیوار به شدت فشار داد تا فرزندش سقط شد و میخ در، به سینه زهرا (علیها السلام) فرو رفت.
مهاجمان به خانه وارد میشوند و تمامی تحصّن كنندگان را خارج میكنند و همگی آنها را به زور تا مسجد میكشانند و از همگی بیعت میگیرند.
(در این میان، امیرمؤمنان كه قسم یاد كردهاند تا قرآن را جمع نكنند از خانه خارج نشوند، همچنان در منزل خویش باقی میمانند. مهاجمان نیز با توجّه به تهدید حضرت صدّیقه كبری به انجامِ نفرین، اقدام بیشتری برای گرفتن بیعت از وی انجام نمیدهند.
اهل سقیفه به سخن میآیند: علی یك نفر است، به بیعت او احتیاجی نیست. امّا در این هجوم، به شدّت حرمت حریم بیت علوی میشكند و بیت فاطمه تا مرز سوختن در آتش جلو میرود.)
😭 مفضّل حدیثى از امام صادق (علیه السلام) روایت كرده كه …«قنفذ دستش را وارد خانه كرد تا در را باز كند و عمر با تازیانه چنان به بازوى زهرا (علیهاالسلام) زد كه همچون بازوبند روى بازویش حلقه زد و لگدى به در كوبید كه به شكم فاطمه علیهاالسلام خورد در حالى محسن را شش ماهه در شكم داشت، و سقط شدن محسن و هجوم عمر، قنفذ، خالد بن ولید، سیلى زدن به زهرا (علیهاالسلام) چنانكه گوشوارهاش شكست،
فاطمه (علیهاالسلام) بلند بلند مىگریست، مىگفت:
پدر! وا رسول اللَّه! دخترت فاطمه را تكذیب مىكنند، او را مىزنند و فرزندش را در شكمش مىكشند… در اثر لگدى كه به شكم او زدند و راندن در، درد زایمان گرفت و محسن را سقط كرد.
🏴اللهم العن قاتلیک فاطمة من الاولين والاخرين 🏴
✨کانال اخلاق الهی ✨
💟 https://t.me/akhlagh_elahi
💟 اخلاق الهی در ایتا:
https://eitaa.com/joinchat/1515388948Ce1ae743294
#حدیث_روز
✨ حضرت فاطمه (سلامالله علیهها):
از دنياى شما محبّت سه چيز در دل من نهاده شد:
تلاوت قرآن، نگاه به چهره پيامبر خدا و انفاق در راه خدا
📚 نهج الحياة، ح۱۶۴
✨کانال اخلاق الهی ✨
💟 @akhlagh_elahi
#داستانک
عبداللّه فرزند سلمان فارسى از قول پدرش حكايت نمايد:
پس از گذشت ده روز از رحلت رسول خدا صلّلى اللّه عليه و آله ، از منزل خارج شدم و در مسير راه ، اميرالمؤ منين علىّ بن اءبى طالب عليه السلام مرا ديد و فرمود:
اى سلمان ! تو بر ما جفا و بى انصافى كردى .
عرض كردم : يا اميرالمؤ منين ! كسى مثل من ، بر شما جفا نخواهد كرد، ناراحتى و اندوه من براى رحلت رسول اللّه صلّلى اللّه عليه و آله مانع شد كه بتوانم به ملاقات و زيارت شما موفّق شوم .
امام عليه السلام فرمود: اى سلمان ! همين امروز بيا به منزل حضرت فاطمه سلام اللّه عليها؛ چون او علاقه دارد تو را ببيند و مى خواهد كه تحفه و هديّه اى را از بهشت تقديم تو نمايد.
گفتم : آيا بعد از وفات رسول اللّه صلّلى اللّه عليه و آله، فاطمه زهراء سلام اللّه عليها براى من تحفه بهشتى در نظر گرفته است ؟!
حضرت فرمود: بلى، ديروز فراهم شده است.
پس من با سرعت روانه منزل آن بانوى جهان بشريّت گشتم ، هنگامى كه وارد منزل ايشان شدم حضرت را مشاهده كردم كه در گوشه اى نشسته و چادر كوتاهى بر سر خود افكنده است .
وقتى نگاه حضرت بر من افتاد، اظهار داشت: اى سلمان! پس از وفات پدرم بر من جفا نمودى!
گفتم: اى حبيبه خدا! فردى چون من چگونه مى تواند بر شخصيّتى مثل شما جفا كند؟!
حضرت زهراء سلام اللّه عليها پس از آن فرمود: آرام باش ، بنشين و در آنچه برايت مى گويم دقّت كن و بينديش .
روز گذشته در حالى كه درب منزل بسته بود، من در همين جا نشسته بودم و در غم و اندوه فرو رفته بودم.
ناگهان متوجّه شدم كه درب منزل باز شد و سه حوريّه بهشتى كه تاكنون فردى به زيبائى شكل آن ها نديده بودم با اندامى نمونه و بوى عطر دل انگيز عجيبى ، با لباس هاى عالى وارد شدند و من با ورود آن ها از جاى خود برخاستم ؛ و پس از خوش آمد گوئى به آنان ، اظهار داشتم : آيا شما از اهالى شهر مكّه يا مدينه هستيد؟
گفتند: ما اهل مكّه و مدينه و بلكه از اهل زمين نيستيم ، ما حورالعين مى باشيم و از دارالسّلام بهشت به عنوان ديدار با تو به اينجا آمده ايم .
پس من به يكى از ايشان كه فكر مى كردم از آن دو نفر ديگر بزرگ تر است گفتم : نام تو چيست ؟
در جواب پاسخ داد: من مقدوده هستم ؛ و چون علّت نامش را پرسيدم ، گفت : خداوند مرا براى مقداد، اءسود كندى آفريده است .
سپس به دوّمى گفتم : نام تو چيست ؟
گفت : ذرّه ؛ وقتى علّت آن را سؤ ال كردم ، جواب داد: من براى ابوذر غفارى آفريده شده ام .
و هنگامى كه نام نفر سوّم را جويا شدم ، گفت : سلمى هستم ، و چون از علّت آن پرسيدم ، اظهار داشت : من از براى سلمان فارسى مهيّا گشته ام .
و پس از آن مقدارى خرماى رطب كه بسيار خوش رنگ و لذيذ و خوش بو بود به من هديه دادند.
سپس حضرت زهراء سلام اللّه عليها فرمود: اى سلمان ! اين خرما را بگير و روزه خود را با آن افطار نما، و هسته آن را برايم بياور.
سلمان گفت : من رطب را از آن حضرت گرفتم و از خدمت ايشان خارج شدم و چون به هركس مرور كردم ، اظهار داشت : آيا با خود مِشك عطر همراه دارى ؟ و من مى گفتم : بلى .
و چون رطب را در دهان نهادم و روزه خود را با آن افطار نمودم هسته اى در آن نيافتم ، فرداى آن روز بر حضرت زهراء سلام اللّه عليها وارد شدم و عرض كردم : رطب بدون هسته بود!
فرمود: آرى ، درخت آن را خداوند در دارالسّلام بهشت ، كشت نموده است با كلام و دعائى كه پدرم رسول خدا آن را به من آموخته است تا هر صبح و شام بخوانم .
اظهار داشتم: اى سرورم! آيا آن را به من تعليم مىنمائى ؟
حضرت فرمود: هرگاه خواستى تب و ناراحتى تو برطرف گردد، اين دعا را بخوان :
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ، بِسْمِ اللَّهِ النُّورِ، بِسْمِ اللَّهِ نُورِ النُّورِ، بِسْمِ اللَّهِ نُورٍ عَلَى نُورٍ، بِسْمِ اللَّهِ الَّذِي هُوَ مُدَبِّرُ الْأُمُورِ، بِسْمِ اللَّهِ الَّذِي خَلَقَ النُّورَ مِنَ النُّورِ، الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي خَلَقَ النُّورَ مِنَ النُّورِ، وَ أَنْزَلَ النُّورَ عَلَى الطُّورِ، فِي كِتابٍ مَسْطُورٍ، فِي رَقٍّ مَنْشُورٍ، بِقَدَرِ مَقْدُورٍ، عَلَى نَبِيٍّ مَحْبُورٍ، الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي هُوَ بِالْعِزِّ مَذْكُورٌ وَ بِالْفَخْرِ مَشْهُورٌ، وَ عَلَى السَّرَّاءِ وَ الضَّرَّاءِ مَشْكُورٌ، وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى سَيِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ»
سلمان فارسى گويد: من اين دعا را به بيش از هزار نفر از اءهالى مدينه و مكّه كه مبتلى به تب شديد بودند تعليم نمودم و به بركت اين دعا و لطف خداوند، جملگى شفا يافتند.
📗 دلائل الامامة : ص۱۰۷، ح۳۵
📗 بحارالا نوار،ج۴۳، ص۶۶، ح۵۹
✨کانال اخلاق الهی ✨
💟 https://t.me/akhlagh_elahi
💟 اخلاق الهی در ایتا:
https://eitaa.com/joinchat/1515388948Ce1ae743294
13.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎙| حاج قاسم سلیمانی: هروقت هیچکاری ازمون بر نمیومد، پناهگاهی جز زهرا «س» نداشتیم.
❤️من قدرت و مادری زهرا(س) را در وسط میدان مین دیدم.
😭وقتی دشمن آتش مسلسلها، خمپارهها و توپهای خود را مستانه بر ساحل باز کرد و جویهایی از خون به «اروند» روانه شد، آنوقت هم همه تدابیر از کار افتاده بود و نامی جز نام حضرت زهرا (س) بر زبانها جاری نمیشد.
🚨ما هر وقت در سختی های جنگ، فشار ها برما حادث می شد و به صورت بسیار مضطری هیچ کاری ازمون بر نمی امد پناهگاهی جز زهرا نداشتیم.
✍️پ.ن: الان هم نوجوانانمون وسط میدان مین هستند ، دشمن مستانه فرهنگمون رو مورد هجوم قرار داده و نوجوانانمون در وسط آماج شبهه دست و پا میزنند، عاجزانه از عزیزان درخواست میکنیم این چند شبه از مادرمون حضرت زهرا(س)بخوایم کمکمون کنند، بتونیم برای احیای سنگر های اسلام کار مفیدی انجام بدیم تا در زمینه سازی بستر ظهور موثر باشیم🤲
✨کانال اخلاق الهی ✨
💟 @akhlagh_elahi
💖 #خانواده_بهشتی 💖
"عیـب پوشی کنیـد!!!"
♥️ زن و شوهر بیشتر از هرشخص دیگری به روحیات یکدیگر آشنا هستند و متوجه عیوب هم میشوند اما اگر این مسئله به سرزنش یکدیگر و عدم گذشت از اشتباهات منجر شود، عواقب خوبی نخواهد داشت.
💖 پس انتظار میرود همسران سیاست عیبپوشی را به جای عیبجویی در زندگی مشترکشان پیاده کنند.
💖 یاد بگیرید که از اشتباه همسرتان بگذرید و درصورتی که در این زمینه موفق شدید، او نیز خواهد آموخت که گذشت لازمه زندگی مشترک است و در مقابل اشتباهات احتمالی شما از خودگذشتگی نشان خواهد داد.
✨کانال اخلاق الهی ✨
💟 @akhlagh_elahi
توسل به مادران و همسران ائمه
آیت الله سید محمد مهدی عبدالصاحب مرتضوی لنگرودی میفرمود:
توسل به مادران و بعضی از همسران ائمه، بسیار مجرب است. حضرت زهرا(س) که جای خود دارد، منظورم مادر امام زمان(عج) و مادر حضرت ابالفضل، در این بیان جایگاه ویژهای دارند.
📗 فیض حضور، ص۱۲۶
✨کانال اخلاق الهی ✨
💟 @akhlagh_elahi
#حدیث_روز
✨ امیرالمومنین علیه السلام:
یاری خدا به تناسب تلاش آدمی میرسد.
📚 نهج البلاغه، حکمت ۱۳۹
✨کانال اخلاق الهی ✨
💟 @akhlagh_elahi
#داستانڪ
ماجرای «ضامن آهو» بودن امام رضا(ع) چیست؟
آنچه در ذیل میآید حکایتی کهن است که عالم ممتاز، شیخ صدوق(۳۱۱ه.ق-۳۸۱ه.ق) آن را نقل کرده، که به احتمال بسیار ضامن آهو بودن امام رضا از آنجا نشأت گرفته است.
و اینک حکایت:
ابومنصور محمد بن عبدالرزاق طوسی میگوید: روزی برای شکار به بیرون رفتم و یوزی را به دنبال آهویی روانه کردم، یوز همچنان دنبال آهو میدوید تا به ناچار آهو را به پای دیواری کشانید، و آهو آنجا ایستاد. یوز هم روبرویش ایستاد ولی به او نزدیک نمیشد، هرچه کوشش کردیم که یوز به آهو نزدیک شود یوز از جایش نمی جَست و از خود تکان نمیخورد، ولی هر گاه که آهو از جای خود(همان کنار دیوار) دور میشد یوز هم او را دنبال میکرد اما همین که به دیوار پناه میبرد یوز بازمیگشت تا آنکه آهو به سوراخ مانندی در دیوار آن مزار داخل شد، من وارد مزار حضرت رضا(علیه السلام) شدم و از ابو نصر مُقری(ظاهراً قاری قبر مطهر امام رضا(ع)بوده است) پرسیدم که آهویی که همین حالا وارد مزار شد کو؟ گفت ندیدمش، همان لحظه به جایی که آهو داخلش شده بود وارد شدم و پشگلهای آهو و رد پیشابش(=ادرار) را دیدم ولی خود آهو را نه!.
پس از آن پس با خودم عهد کردم که زائران حضرتش را نیازارم و با خوشی با آنها رفتار کنم. از آن پس هرگاه مشکلی برایم پیش می آمد به این«مشهد» روی می آوردم و حاجت خویش را می خواستم خداوند حاجت مرا برآورده می فرمود... و هیچ گاه از خداوند تعالی در آنجا حاجتی نخواستم مگر آنکه آن را مستجاب میکرد و این چیزی است که از برکات این مشهد-که سلام خدا بر ساکنش باد-بر من آشکار شد.
منبع: عیون اخبار الرضا؛ شیخ صَدوق؛ به نقل از مقاله استاد دکتر احمد مهدوی دامغانی در کتاب حاصل اوقات؛ ص ۴۵۸-۴۵۷.
✨کانال اخلاق الهی ✨
💟 https://t.me/akhlagh_elahi
💟 اخلاق الهی در ایتا:
https://eitaa.com/joinchat/1515388948Ce1ae743294