eitaa logo
نکته های خوب
124 دنبال‌کننده
580 عکس
884 ویدیو
1.1هزار فایل
یا وجیها عندالله اشفع لنا عندالله
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از جهاد تبیین ✌️
dastane_lastike_asa_217580.mp3
2.17M
داستان لاستیک حجه الاسلام @sebghatallaah
هدایت شده از جهاد تبیین ✌️
✅عنایت امام رضا (علیه السلام) به علامه طباطبايی 🔹مرحوم آیت الله شیخ محمد تقی انصاری همدانی میفرمودند: 🔻در حرم امام هشتم حضرت رضا (علیه السلام) ، مرحوم علامه طباطبایی را ملاقات کردم و این در حالی بود که تازه به فراق مرحوم آیت الله حاج شیخ محمد جواد انصاری همدانی (رحمه الله علیه) گرفتار شده بودیم لذا در آن ایام و در همان ملاقات با عطش خاصی از مرحوم علامه خواستم که از الطافی که امام رضا (علیه السلام) به ایشان داشته اند مطلبی را بیان فرمایند مرحوم علامه امتناع کردند ، پس از آنکه ایشان را به حق امام قسم دادم فرمودند : دو تا از الطافی که حضرت داشته اند بیان میکنم ، 1⃣اول اینکه : مدتی است که نمیتوانم بخوابم چون میبینم تمام اشیاء اطراف مشغول به ذکر پروردگار هستند در نتیجه حیا میکنم بخوابم ( یسبح لله ما فی السموات و ما فی الارض ) کم ز خروسی مباش مشت پری بیش نیست از دل شب تا سحر خدا خدا میکند 2⃣دوم اینکه : وقتی نماز میخوانم یک سید محمد حسین دیگری در عالم بالا نظاره گر به نمازم در پایین است ( این است معنای الصلاه معراج المومن) 🕋 @sebghatallaah
هدایت شده از جهاد تبیین ✌️
zan.badkare.mp3
2.86M
#بسیار_شنیدنی ✅حجت الاسلام#عالی 🔻ماجرای آقاسیدمهدی #قوام و زن بدکاره @sebghatallaah
هدایت شده از جهاد تبیین ✌️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥زیارت امام زمان (عج) در روز جمعه 🎤با نوای استاد فرهمند @sebghatallaah
هدایت شده از ✍﷽ نکته های طلایی
ensan_250_saleh_201710.pdf
3.17M
👆👆 📚 انسان 250 ساله 🔰آیت الله العظمی سید علی خامنه ای 🌹الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌹 #کتاب #اعتقادی #کاربردی #همراه_با_علما #رهبری #حزب_الله #سیاسی #pdf 5⃣ سایر کتب دینی و اخلاقی را در این کانال #دانلود کنید. 👇👇 🆔 @m_serat
هدایت شده از  نهج البلاغه 🇮🇷
4_571974049077395615.mp3
35.46M
#کلیپ_صوتی 💠 خوش اخلاقی از عوامل عاقبت بخیری 🎤حجة الاسلام والمسلمین #عالی 👈کانال نهج البلاغه @nahjol_balagheh
هدایت شده از  نهج البلاغه 🇮🇷
🔔بزرگترین حسرت ها #نهج_البلاغه ✨اِنَّ اَعْظَمَ الْحَسَراتِ يَوْمَ الْقِيامَةِ حَسْرَةُ رَجُل كَسَبَ مالاً فی غَيْرِ طاعَةِ اللّهِ، فَوَرِثَهُ رَجُلٌ فَاَنْفَقَهُ فی طاعَةِ اللّهِ سُبْحانَهُ، فَدَخَلَ بِهِ الْجَنَّةَ، وَ دَخَلَ الاَْوَّلُ بِهِ النّارَ؛✨ 💠بزرگترين حسرت‌ها روز قيامت حسرت مردی است كه از حرام كسب ثروت كرده، و آن را مردی به ارث برده و در طاعت خدای سبحان انفاق نموده، پس به خاطر انفاقش وارد بهشت می‌گردد، و ارث گذارنده داخل جهنم می‌شود. 📚 #حکمت ۴۲۹ @nahjol_balagheh
هدایت شده از  نهج البلاغه 🇮🇷
🌺نشانه های پرهیزکاران #نهج_البلاغه 💠مردم را با لقب های زشت نمی خواند ، ✨همسایگان را آزار نمی رساند ، ✨ در مصیب های دیگران شاد نمی شود ✨ودر کار ناروا دخالت نمی کند ، ✨واز محدوده حق خارج نمی شود. 📚 #خطبه ۱۹۳ @nahjol_balagheh
هدایت شده از  نهج البلاغه 🇮🇷
🔴نامه اى از امیر المومنین علیه السلام به اسود بن قطبه فرمانرواى حلوان :تلاش برای ادای حقوق مردم #نهج_البلاغه 💠زمامدار، هرگاه دنبال هوا و هوس هاى گوناگون خويش باشد در بسيارى از موارد او را از عدالت باز مى دارد. پس بايد كار مردم، در حقى كه دارند، در نزد تو يكسان باشد كه از ستم نتوان به عدالت رسيد و از هر چه همانند آن را ناروا مى شمارى دورى گزين و خود را به كارى كه خدا بر تو واجب ساخته، وادار نماى، در حالى كه، اميد پاداش او دارى و از عقابش بيمناك هستى. 📚 #نامه ۵۹ @nahjol_balagheh  
هدایت شده از  نهج البلاغه 🇮🇷
یکشنبه 28بهمن کرس نهج البلاغه دکتر رفعیی.mp3
9.88M
#کلیپ_صوتی 💠شرح خطبه ۱۳۰ 🎤حجت الاسلام و المسلمین دکتر #رفیعی 🏅کانال نهج البلاغه @nahjol_balagheh
هدایت شده از خبرگزاری حوزه
💠 حدیث روز 💠 🔻امیرالمؤمنین علی عليه‌السلام: 🔸 صُحبَةُ الأَخيارِ تَكسِبُ الخَيرَ كَالرّيحِ إذا مَرَّت بِالطّيبِ حَمَلَت طيبا 🌹 همنشينى با نيكان، نيكى مى‌آورد، مثل باد كه چون بر بوى خوش بگذرد، با خود، بوى خوش مى آورد 📚 نهج‌البلاغه، نامه ۳۱ @HawzahNews
✨ #تــرک_نمــاز ⇩ پیامبر رحمت (صلی الله علیه واله وسلم) می فرمایند: 👌هرگاه کسی نماز صبح را نخواند، فرشته ای از آسمان او را صدا می‌کند: #ای_زیانکار 👌 و هرگاه نماز ظهرش را نخواند، فرشته ای به او می‌گوید: #ای_خیانتکار 👌 و هرگاه شخص نمـاز عصر خود را نخواند، گوید: #ای_بی_دین 👌 و اگر نمــاز مـغرب خـود را نخواند، گویـد: #ای_کافر 👌 و اگر شخص نماز عشاء را ترک کند، گوید: #وای_برتو که در تو هیچ خیر و منفعتی نیست. 🌻 همچنین رسول خدا (صلی الله علیه واله وسلم) می فرمایند: در جهنم یک وادی است که از شدت عذاب آن، جهنمیان هر روز هفتاد مرتبه از آن می‌نالند و در وادی، خانه ای از آتش و در آن خانه چاهی قرار دارد که در آن چاه تابوتی است و در آن تابوت ماری است که هزار سر دارد و در هر سری هزار دهان و در هر دهان هزار نیش است و این جایگاه کسانی است که #نمـاز نمی‌خوانند و #شراب می‌نوشند. 📕وسائل الشیعه،ج۳ •✾📚 @Dastan 📚✾•
⭕️ بى‌اختیار اشک مى‌ریختم 🔻 خاطره رهبر انقلاب از دیدار با امام پس از ۱۵ سال در فرودگاه 🌸رهبرانقلاب: توى ماشین من یک وقتى خدمت خود امام هم گفتم همین را. همه خوشحال بودند، مى‌خندیدند، بنده از نگرانى بر آنچه که براى امام ممکن است پیش بیاید بى‌اختیار اشک مى‌ریختم و نمى‌دانستم که براى امام چى ممکن است پیش بیاید. چون یک تهدیدهایى هم وجود داشت. 🔻بعد رفتیم وارد فرودگاه شدیم، با آن تفاصیل امام وارد شدند. به مجرد این‌که آرامش امام ظاهر شد نگرانی‌ها و اضطراب ما به کلى برطرف شد. یعنى امام با آرامش خودشان به بنده و شاید به خیلى‌هاى دیگر که نگران بودند، آرامش بخشیدند. 🔻وقتى که بعد از سال‌هاى متمادى امام را من زیارت مى‌کردم آن‌جا، ناگهان خستگى این چند ساله مثل این‌که از تن آدم خارج مى‌شد. 🔻احساس مى‌شد که همه‌ى آن آرزوها مجسم شده در وجود امام و با کمال صلابت و با یک تحقق واقعى و پیروزمندانه این‌جا در مقابل انسان تبلور پیدا کرده. ۱۳۶۲/۱۰/۲۴ •✾📚 @Dastan 📚✾•
🌸🍃 📗 ♻️ آیت الله شبیری زنجانی: مرتاضی از هند به قم آمده بود و ادعاهای عجیبی داشت. از جمله اینکه می گفت می توانم انسان ها را با نیروی روحم از زمین بلند کنم و راست می گفت چون تعدادی از مردم را بلند کرده بود. روزی در مجمع ما آمد. دوستم سید موسی صدر -امام موسی صدر- گفت: اگر می توانی مرا از زمین بلند کن. مرتاض گفت درون آن سینی بنشین. ما با خود فکر کردیم سید موسی حالا وردی ذکری چیزی می گوید و جادوگری این مرتاض را باطل می کند. اما مرتاض کمی تلاش کرد و آقا موسی را با سینی حدود یک متر به هوا برد. وقتی قضیه تمام شد ما سید موسی صدر را سرزنش کردیم که این چه کاری بود کردی؟ چرا آبروی ماها را بردی. سید گفت: می خواستم طلسمش را بشکنم. ولی هر چه تلاش کردم گویی مرا بسته بودند و نمی توانستم از روی سینی به زمین بپرم. 🔰 مرتاض را نزد استاد خود علامه طباطبایی بردیم. ما نگران بودیم که آبرویمان نرود و به استادمان گفتیم که این مرتاض از هند آمده و کارهای خارق العاده می کند و برخی نمونه هایش را هم ما دیده ایم. علامه فرمود: مثلا چه کارهایی؟ گفتیم مثلا انسان را روی هوا بلند می کند. هیچ تعجبی در علامه بر انگیخته نشد و فرمودند خب نشان دهد. مرتاض گفت: به ایشان بگویید می خواهد تا ایشان را بلند کنم؟ وقتی به علامه گفتیم ایشان فرمود انجام دهد. من همینطور که مشغول نوشتن بودم به نوشتنم ادامه می دهم و او کار خودش را بکند ... 🔰 مرتاض مقداری دم و دستگاهش را در آورد و اورادی خواند و مدتی کارهایش طول کشید. علامه هم کماکان سرش روی کاغذ بود و کنار دیوار نشسته بود و مشغول نوشتن. مدتی گذشت یک دفعه علامه سر خود را بالا آورد و نگاهی به مرتاض کرد و دوباره سرش را پایین انداخته و مشغول نوشتن شد. مرتاض در هم شد اما دوباره ادامه داد. اوراد و اذکاری می خواند که ما نمی فهمیدیم و اداها و اطواری هم در می آورد. مدتی گذشت دوباره علامه سرش را لحظه ای بالا آورده و نظری به چشمان مرتاض انداخت و دوباره مشغول نوشتن شد. 🔰 مرتاض که آثار ناراحتی در چهره اش موج می زد و عصبی هم شده بود که نتوانسته بود علامه را از زمین بلند کند باز هم ادامه داد و این بار کارهایش بیشتر طول کشید. علامه در مرحله سوم نگاهش را به او دوخت و اندکی طول داد. مرتاض پا شد و وسایل خود را جمع کرد و با سراسیمه گی و التهاب بیرون رفت. برخی از ماها پی اش رفتیم و از وی پرسیدیم چه شد؟ نتوانستی؟ 🔰 با عصبانیت گفت من تمام نیرو و توان خود را بکار گرفتم تا روح وی را تسخیر کنم و بعد او را از زمین بلند کنم ونهایتا ایشان نگاهی به من کردند و تمام اورادم باطل شد و کارهایم نقش بر آب. به علاوه نفوذ نگاهشان جوری بود که کم مانده بود قبض روح شوم. مثل اینکه کسی گلوی مرا گرفته و کم مانده بود خفه شوم. دفعه ی دوم سعی بیشتری کردم ولی ایشان با یک نگاه کوتاه دوباره کم مانده بود جان مرا بگیرد. دفعه ی سوم نهایت درجه ی تلاشم را و هر چه بلد بودم به کار بردم تا تسخیرش کنم ولی این بار هم جوری نگاه کرد که احساس خفگی و اینکه کسی گلوی مرا می فشرد از دو دفعه ی قبل بیشتر شد و این بود که فهمیدم این روح را نمی توان تسخیر کرد و خیلی عظمت دارد ... ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ •✾📚 @Dastan 📚✾•
💠 فریاد رسی صلوات در قبـر ✍شبلی نقل نموده است : من همسایه ای داشتم که وفات نمود . او را خواب دیدم ،از او پرسیدم : خدا با تو چه کرد ؟ ✍گفت : ای شیخ ! هول های بزرگ دیدم ، و رنج های عظیم کشیدم . از آن جمله به وقت سوال منکر و نکیر ، زبان من از کار باز ماند . با خود می گفتم : واویلاه ، این عقوبت از کجا به من رسید ؟ آخر ، من مسلمان بودم و بر دین اسلام مُردم. آن دو فرشته با غضب از من جواب طلبیدند. ناگاه شخصی نیکو موی و خوش بوی آمد ، میان من و ایشان حایل شد و مرا تلقین کرد تا جواب ایشان را به نحو خوب بدهم ، از آن شخص پرسیدم : تو کیستی – خدا تو را رحمت کند – که من را از این غصه خلاصی دادی ؟ ✍گفت : من شخصی هستم که از صلواتی که تو بر پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرستادی آفریده شده ام ، و مامورم در هر وقت و هر جا که درمانی به فریادت برسم. 📚:آثار و برکات صلوات ص۱۳۱ •✾📚 @Dastan 📚✾•
🌷✨پیرمردی داخل حرم دستی ڪشید روی پای جوانی ڪه ڪنار او نشسته بودو گفت سواد ندارم برایم زیارتنامه میخوانی تاگوش دهم. 🌷✨جوان باڪمال میل پذیر فت و شروع ڪرد به خوانـدن زیارت نامه السَّلامُ عَلَیْکَ یا بْنَ رَسُولِ اللّهِ .... وسـلام داد به معصومیـن تا امام عسڪری(ع). 🌷✨جوان با لبخندی پرسیـد: پدرم امام زمانـت را میشناسی؟ پیرمرد جواب داد:چرا نشناسم؟ جوان گفت: پــس سلام ڪن. پیرمـرد دستش را روی سینـه اش گذاشت و گفت : السَّلامُ عَلَیْکَ یا حجة بن الحسـن العسڪری 🌷✨جوان نگاهی به پیرمرد ڪرد و لبخند زد و دست خود راروی شانه پیر مرد گذاشت وگفت: «و علیڪ السلام و رحمـة الله و برکاتة» ⚠️مبادا امـام زمـان ڪنارمان باشد و او را نشناسیم.. 🌷✨آقا سلام، باز منم، خاڪ پایتان دیوانه ای ڪه لڪ زده قلبش برایتان! در این ڪلاس سرد، حضور تو واجب است. این بار چندم است ڪه استاد غایب است؟ •✾📚 @Dastan 📚✾•
✨استاد فاطمي نيا: يكي ازاولياءخدا قضيه اي نقل ميكرد: شبي مشغول خواندن قرآن بودم تارسيدم به آيه ي "إنّه يراكم هو وقبيله من حيث لا ترونهم" "هماناشيطان وبستگانش شما راميبينند ازجايي كه شماآنهارانميبينيد" باخودگفتم معناي ظاهري آيه معلوم است كه بالاخره شيطان از جنّ است وجن درلغت به معناي پوشيده است؛ اما گويا معناي باطني آيه رامتوجه نميشوم ! درهمين افكار بودم كه عالَمي برايم پيش آمد وشيطان ظاهرشد وگفت: آمده ام باتوبحث كنم،پاشو بيا! ديدم همين قدم اول بايدبااومخالفت كنم،گفتم نمي آيم، توبيا! شيطان باهمه تكبرش آمد! يك ساعت بحث عالي فلسفه وكلام كرديم ودر آخر مغلوبش كردم وپيروز بحث شدم! به شيطان گفتم: با اين همه اسم ورسمت، مغلوب شدي! شيطان خنده اي كردوگفت: آقا سيد! فقط خواستم يك ساعت ازعمرت را تلف كنم! آن صحنه تمام شد! معناي آيه را فهميدم؛ يعني شيطان به هركس از يك جا ضربه ميزند ! •✾📚 @Dastan 📚✾•
#چگونه_شهید_شویم برادرم ! تمام عالم هم اگر برایت زلیخا شد تو بندگی ڪن و بہ حرمت نگاه خدایت بگذار و بگذر ... اینگونہ ڪه باشی شهیدت می ڪنند ... #شهید_عبدالحسین_برونسی #شب‌خوش •✾📚 @Dastan 📚✾•
✅وضعیت گناهان در قیامت ✍️حضرت علی (ع) در فرمایشی مهم گناهان را به سه دسته کلی تقسیم کرده‌اند: 💠گناهان سه دسته‌ هستند: 1⃣گناهانی که بخشیده می‌شوند 2⃣گناهانی که بخشینده نمی‌شوند 3⃣گناهانی‌ که‌ برای‌ مرتکبین‌ آنها، هم‌ امید عفو داریم‌ و هم‌ نگران‌ عذاب‌ هستیم‌. 1⃣ امّا گناه‌ مغفور، گناهی‌ است‌ که‌ خداوند بر اثر آن‌ بنده‌اش‌ را در دنیا عذاب‌ داده‌ است‌؛ و خداوند بزرگوارتر است‌ از آنکه‌ بندۀ‌ خود را دوبار عذاب‌ کند. 2⃣ و امّا گناه‌ غیر مغفور، ستمی‌ است‌ که‌ بندگان‌ خدا بعضی‌ به‌ بعض‌ دگر می‌نمایند. خداوند‌ چون‌ برای‌ خلائق‌ ظاهر شود سوگندی‌ بزرگ‌ بر خویشتن‌ یاد کرده‌ است‌ و گفته‌ است‌: خداوند برای‌ بندگانش‌ قصاص‌ میکند، و حقّ بعضی‌ را از بعضی‌ دیگر می‌ستاند؛ بطوریکه‌ برای‌ هیچ‌ بنده‌ای‌ در نزد دیگری‌ تظلّم‌ و دادخواهی‌ باقی‌ نماند. و سپس‌ همه‌ را به‌ معرض‌ حساب‌ گسیل‌ می‌نماید 3⃣و اما گناه دسته سوم گناهی است که خدا آنرا بر مخلوقات پوشانده و به او توفیق توبه داده است و او از یک طرف از گناهش می‌ترسد و از طرف دیگر به رحمت خدایش امیدوار است، و حال ما هم اینچنین است که هم امید به رحمت خدا داریم و هم از عذاب او میترسیم 📚اصول الکافی، ج2، ص: 443 •✾📚 @Dastan 📚✾•
۹۰۰_سال_سالم_پیدا_شد🌸 باغ مستوفی در اطراف شهرری، یكی از باغاتی بود كه در آنجا زراعت می‌كردند. اتفاقا سیل عظیمی آمد و تمامی اراضی مزروعی را آب فراگرفت و بسیاری از مكانها را تخریب نمود. بر اثر آب باران، حفره و شكافی عمیق، در باغ مستوفی نیز پدید آمد. هنگامی كه به اصلاح و مرمت این قسمت مشغول بودند، سردابی ظاهر شد كه آب قسمتی از آن را تخریب كرده بود. وقتی كه برای بازرسی و جستجو به آنجا وارد شدند، جسدی را مشاهده كردند كه تمام اعضأ بدن آن سالم و تازه به نظر می‌رسید و هیچگونه عیب و نقصی در آن دیده نمی‌شد، و با صورتی نیكو آرمیده بود! و هنوز اثر خضاب كردن بر ناخنهایش مشهود بود! و ناخنهای یك دست را گرفته و ناخن دست دیگر را نگرفته بود و محاسن شریفش روی سینه‌اش ریخته بود و بدن چنان سالم و تازه بود كه چنین به نظر می‌آمد تازه از حمام بیرون آمده است و فقط رشته‌های نخ پوسیده كفن كه از هم گسسته شده بود در اطراف جسد بر روی خاك ریخته بود! این خبر در شهرری و تهران، به سرعت دهان به دهان گشت؛ و مردم فورا به سلطان وقت اطلاع دادند. به دستور سلطان، سریعا گروهی از علمأ و افراد سرشناس و صاحب نفوذ، كه در بین ایشان مرحوم حاج آقا محمد آل آقا كرمانشاهی و مرحوم میرزا ابوالحسن جلوه، حكیم گرانمایه آن روزگار و مرحوم آیة الله ملا محمد رستم آبادی و مرحوم علامه سید محمود مرعشی نجفی حضور داشتند؛ انتخاب و برای بررسی وضعیت در منطقه حضور پیدا كردند و وارد سرداب شدند و پس از تایید اصل قضیه، برای شناسایی جسد، شروع به تفحص و جستجو نمودند. با تفحص و بررسی‌های انجام شده در سرداب، متوجه لوح و سنگ قبری می‌شوند كه بر روی آن چنین نوشته شده است: هذا مرقد العالم الكامل المحدث، ثقة المحدثین، صدوق الطایفه، ابوجعفر محمد بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی. پس از بررسی‌های كامل و پیدا شدن این سنگ نوشته و تایید علمأ و امینان مردم، در صحت و شناسایی جسد مطهر شیخ صدوق، جای هیچگونه تردیدی باقی نماند؛ و لذا دستور دادند، سرداب را بازسازی كنند و در آن را بستند و حفره پدید آمده را نیز مرمت كردند و بنایی مناسب بر آن ساختند و به بهترین وجه تزیین و آیینه كاری نمودند. مرحوم آیة الله مرعشی نجفی كلامی را نیز در ادامه بیان می‌دارند كه: مرحوم پدرم، علامه سید محمد مرعشی نجفی می‌فرمودند: من دست آن بزرگوار را بوسیدم و دیدم كه تقریبا پس از نهصد سال كه از مرگ و دفن شیخ صدوق می‌گذرد، دست ایشان، بسیار نرم و لطیف بود. آری این چنین است سرانجام عاشقان و دلدادگان کوی حضرت دوست که مس وجود خود را با کیمیای محبت او به طلا مبدل ساختند. 📚منبع: مقدمه كتاب من لا یحضره الفقیه و کتاب روضات الجنات خوانساری. •✾📚 @Dastan 📚✾•
28.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 بیانیه گام دوم انقلاب ➕ انتشار فیلمهای دیده نشده‌ای از رهبر انقلاب و حضرت امام خمینی برای اولین‌بار با افتخار این کلیپ را ببینید و با غرور برای دیگران ارسال کنید http://eitaa.com/joinchat/12451840C08a2fdc722
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 روایت دختر شهید مدافع حرم از دیدار با رهبر انقلاب 🔹«نهال قاضی‌خانی» دختر شهید والامقام مهدی قاضی‌خانی، ماجرای دیدار روز سه‌شنبه خانواده شهدا با رهبر انقلاب را با زبان کودکانه روایت می‌کند. http://eitaa.com/joinchat/12451840C08a2fdc722
🌸داستان زیبا و واقعی از علامه جعفری در دانمارک علامه محمدتقی جعفری می‌گفتند: عده‌ای از جامعه‌شناسان دنیا در دانمارک جمع شده بودند تا در باره‌ی موضوع مهمی به بحث و تبادل نظر بپردازند. موضع این بود: ارزش واقعی انسان به چیست؟ معیار ارزش انسان‌ها چیست. هر کدام از جامعه‌شناسان، صحبت‌هایی داشتند و معیارهای خاصی را ارائه کردند. بعد، وقتی نوبت به بنده رسید، گفتم: اگر می‌خواهید بدانید یک انسان چه‌قدر ارزش دارد، ببینید به چه چیزی علاقه دارد و به چه چیزی عشق می‌ورزد. کسی که عشق‌اش یک آپارتمان دوطبقه است، در واقع، ارزش‌اش به مقدار همان آپارتمان است. کسی که عشق‌اش ماشین‌اش است، ارزش‌اش به همان میزان است. اما کسی که ‌عشق‌اش خدای متعال است ارزش‌اش به اندازه‌ ی خداست. علامه فرمودند: من این مطلب را گفتم و پایین آمدم. وقتی جامعه‌شناسان صحبت‌های مرا شنیدند، برای چند دقیقه روی پای خود ایستادند و کف زدند. وقتی تشویق آن‌ها تمام شد، من دوباره بلند شدم و گفتم: عزیزان! این کلام از من نبود، بلکه از شخصی به نام علی (علیه السلام) است. آن حضرت در نهج‌البلاغه می‌فرمایند: «قِیمَةُ کُلِّ أمْرِئٍ مَا یُحْسِنُهُ» «ارزش هر انسانی به اندازه‌ی چیزی است که دوست می‌دارد». وقتی این کلام را گفتم، دوباره به نشانه‌ی احترام به وجود مقدس امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) از جا بلند شدند و چند بار نام آن حضرت را بر زبان جاری کردند. هر چقدر که نسبت به مولا علی (علیه السلام) ارادت دارید ارسال کنید ... 📚 @Dastan 📚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸 ببینید | سرود جالب هزاران جوان پاکستانی: خامنه‌ای ماشاالله •✾📚 @Dastan 📚✾•
📜 راوی این داستان لبابه همسر حضرت عباس (علیه السلام) است. وقتی همسرم عباس با لبخند از سختگیری های مادرش در تربیت فرزندان میگفت و میگفت که مادرش نخستین مربی شمشیر زنی و تیراندازی او و برادرانش بوده نمی توانستم به خود بقبولانم که این فرشته مجسم و این تندیس بی نقض لطافت و زنانگی نسبتی با شمشیر و کمان داشته باشد . همواره صحبت های از این دست را ترفندی از جانب همسرم می دانستم که شاید می خواست میزان شناخت من از روحیه و عواطف مادرش را بسنجد . امروز دربازار مدینه با دو زن مسافر از قبیله بنی کلاب ملاقات کردم . وقتی دانستند که من عروس فاطمه کلابیه(حضرت ام البنین)هستم با خوشحالی مرا در آغوش گرفتند و بعد از پرسیدن حال و نشانی منزل، اولین سؤالشان مرا از فرط تعجب بر جا خشک کرد : 🔹هنوز هم شمشیر می بنده⁉️ 🔸شمشیر ⁉️‼️ نه❗️ 🔹پس برادرش درست می گفت که بعد از ازدواج تغییر کرده. 🔸یعنی می گوئید مادر همسرم جنگیدن می داند⁉️ از حیرت،سادگی و نوع پرسشم به خنده افتادند. یکی از آنها به عذرخواهی از خنده بی اختیار و بی مقدمه شان ؛ روی مرا بوسید و گفت : شما دختران شهر چه قدر ساده اید⁉️ قبیله ما ( بنی کلاب ) به جنگاوری و دلیری میان قبایل مشهور و معروف است و تقریبا تمام زنان قبیله نیز کما بیش با شمشیر زنی و تیراندازی و نیزه داری آشنایند اما فاطمه از نسل ملاعب الاسنه (به بازی گیرنده نیزه ها) است و خانواده اش نه فقط در میان قبیله ما و کل اعراب بلکه حتی در امپراتوری روم نیز معروف و مورد احترامند. فاطمه(حضرت ام البنین) در شمشیر زنی و فنون جنگی به قدری ورزیده و آموزش دیده بود که حتی برادران و نزدیکانش تاب هماوردی و مقابله با او را نداشتند . بعد در حالی که می خندید ادامه داد : هیچ مردی جرأت و جسارت خواستگاری از او را نداشت. به خواستگاران جسور و نام آور سایر قبایل هم جواب رد می داد . وقتی ما و خانواده اش از او می پرسیدیم که چرا ازدواج نمی کنی⁉️ میگفت : نمی بینم. اگر مردی به خواستگاری ام بیاید ازدواج می کنم . 🔸من که انگار افسانه ای شیرین می شنیدم گویی یکباره از یاد بردم که این بخش ناشنیده ای از زندگی مادر همسرم است لذا با بی تابی پرسیدم خب ؛ بگویید آخر چه شد ⁉️ 🔹خب معلوم است آخرش چه شد . وقتی عقیل به نمایندگی از طرف برادرش امیرالمومنین علی علیه السلام به خواستگاری فاطمه آمد ؛ او از فرط شادمانی و رضایت ؛ گریست و گفت : خدا را سپاس من به مرد راضی بودم ولی او را نصیب من کرد. 📖بر گرفته از کتاب (ماه به روایت آه) 🖋به قلم ابوالفضل زرویی نصر آبادی •✾📚 @Dastan 📚✾•