#ﺭﯾﺸﻪ_ﺩﺍﺭ_ﺑﺎﺵ …
❣ﺭﯾﺸﻪ ﯼ ﺗﻮ ، خداوند ﺗﻮﺳﺖ ؛
ﯾﮏ ﺳﻨﮓ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺍﯼ ﺑﺎﻻ ﻣﯽ ﺭﻭﺩ ،
ﮐﻪ ﻧﯿﺮﻭﯾﯽ ﭘﺸﺖ ﺁﻥ ﺑﺎﺷﺪ …
ﺑﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪﻥِ ﻧﯿﺮﻭ ،ﺳﻘﻮﻁ ﻭ ﺍﻓﺘﺎﺩﻥ ﺳﻨﮓ ﻃﺒﯿﻌﯽ ﺍﺳﺖ؛
❣ﻭﻟﯽ ﯾﮏ ﮔﯿﺎﻩ ﮐﻮﭼﮏ ﺭﺍ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻦ !!
ﮐﻪ ﭼﻄﻮﺭ ﺍﺯ ﺯﯾﺮ ﺧﺎﮎ ﻫﺎ ﻭ ﺳﻨﮓ ﻫﺎ
ﺳﺮ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﺣﺘﯽ ﺁﺳﻔﺎﻟﺖ ﻫﺎ
ﻭ ﺳﯿﻤﺎﻥ ﻫﺎ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺷﮑﻨﺪ ﻭ ﺳﺮﺑﻠﻨﺪ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ …
❣ﺍﮔﺮ ﺗﻮ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯۀ ﺍﯾﻦ ﮔﯿﺎﻩ ﮐﻮﭼﮏ،
ﺭﯾـــﺸﻪ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯽ ،
ﺍﺯ ﺯﯾﺮ ﺧﺎﮎ ﻭ ﺳﻨﮓ …
ﻭ ﺍﺯ ﺯﯾﺮ ﻋـــﺎﺩﺕ ﻭ ﻏـــــﺮﯾﺰﻩ …
ﻭ ﺍﺯ ﺯﯾﺮ ﺣـﺮﻑ ﻫﺎ ﻭ ﻫــﻮﺱ ﻫﺎ …
و از زیر سختی ها و ناامیدی ها ...
ﺳﺮ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﯼ ،
ﻭ ﺍﻓﺘﺨﺎﺭ ﻣﯽ ﺁﻓﺮﯾﻨﯽ …
☝ﺭﯾـــﺸﻪ ﯼ ما،
ﻫﻤﺎﻥ " خداوند " ماﺳﺖ …!
─┅─═इई ❄️☃❄️ईइ═─┅─
@akse_nab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ـ𓏲࣪🌻اینو یادت باشه که ...
ـ𓏲࣪🌻بدون خطر، عظمتی وجود نداره.
ـ𓏲࣪🌻بدون تلاش، شانسی وجود نداره.
ـ𓏲࣪🌻بدون صداقت، احترامی وجود نداره.
ـ𓏲࣪🌻بدون تغییر، پیشرفتی وجود نداره.
ـ𓏲࣪🌻بدون اعتماد، رابطهاے وجود نداره.
ـ𓏲࣪🌻بدون فداکاری، موفقیتی وجود نداره.
ـ𓏲࣪🌻و بدون تعهد، عشقی وجود نداره...
𓏲࣪🌻🤍 ִֶָ𓏲࣪🌻🤍 ִֶָ𓏲࣪🌻🤍 ִֶָ𓏲
@akse_nab 🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸تقدیم با احترام به
🌿دوستان مهربانم
🌸یک دنیـا
🌿زیبایی تقدیم نگاهتون
🌸آرزومندم
🌿قلبتون پر باشه
🌸از مهر و محبت
🌿روحتون آروم
🌸و خیر و برڪت
🌿بشه جاری در زندگیتون
@akse_nab 🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من برای تو آرزوی بهترین لحظات و اتفاقات را دارم. آرزو میکنم دستان خدا روی سرت باشد و کائنات، حول محور رویاهای تو بچرخد. آرزو میکنم که بلندپرواز باشی و جسور باشی و در رسیدنِ به خواستههات، کلهشق باشی و لجباز باشی و ناامید نشونده! که خداوند، ناامیدنشوندگان را دوست دارد و کائنات، در مقابل آدمهای بلندپرواز، تسلیمتر است و سر به زیرتر...
آرزو میکنم آرزو کنی و برای آرزوهات تلاش کنی و صبور باشی و جسور باشی و ادامه دهنده...
و کاش برسی، کاش به تمام چیزهایی که میخواهی برسی و بعد از این، شادتر و آزادتر و امیدوارتر زندگی کنی...
#نرگس_صرافیان_طوفان
@akse_nab ❄️🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🤍هر لحظه زندگی مهم است
هیچ کاری و هیچ لحظه ای
در زندگی ات را
نباید کوچک بپنداری
همین لحظه لحظه های کوچک است
که تمام زندگی را می سازند.🤍
🤍همین اقدام ها و عمل های
کوچک در هر لحظه است که در
نهایت موفقیت های شما را می سازند🤍
شروع هفته تون پر از موفقیت
@akse_nab 🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⊱🌸⊱ زیباترين صبحِ دنيا در
⊱🌸⊱چشمِ آدم هايى طلوع ميكند،
⊱🌸⊱ڪه دستِ اميد را می گيرند
⊱🌸⊱و پا به پاے تلاش و مهربانى،
⊱🌸⊱ هدف هايشان را دنبال میڪنند
⊱🌸⊱🍃 صبح زیبـاتون بخیـــــر
╰⊱🌸⊱🍃჻ᭂ࿐
@akse_nab 🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به زندگی لبخند بزن😊
و غم های کوچک و بزرگ را رها کن❗️
و بدان که هر روز برای تو🤍
حکم شروعی دوباره را دارد🥰
☀️پس هر روز
می توانی شادی را از سر بگیری
و کوچکترین چیزها را برای شاد بودن بهانه کنی.☺️
پس بگرد و بهانه های شاد بودن را
به خودت هدیه بده
@akse_nab 🌸🍃
❄️✨در آخرین شنبه دیماه
💓✨از خدا براتون تمنا دارم
☃️✨لبی پر از لبخنـد
❄️✨دلی پر از شـادی
💓✨جسم و جـانی
☃️✨مملو از سـلامتی
❄️✨رزق و روزی پراز برکت
💓✨زندگی پر از موفقیت
☃️✨و شادیهـای بي نهایت
❄️✨نصیبتون بشـه ...
💓✨اول هفته تون زیبا و درپناه خـدا
@akse_nab ❄️🍃
🟢آرزو میکنم
🔴در اخرين شنبه دي ماه
🟢لبخند مهمون لبهاتون بشه
🔴شادی از در و دیواره قلبتون
🟢سرازیر بشه
🔴سلامتی مهمون دائمی محفل
🟢خانواده تون بشه
🔴شنبه خوبى براتون آرزو دارم
@akse_nab 🌸🍃
🔘 داستان کوتاه
منتظر آسانسور ایستاده بودیم، سلام و احوالپرسی که کردم انگار حواسش پرت شد و موبایل از دستش افتاد. تازه متوجه شدم دو تا گوشی دارد، آن که بزرگتر بود و جدیدتر به نظر میآمد، سفت و محکم بین انگشتانش خودنمایی میکرد، آن یکی که کوچکتر بود و قدیمیتر، روی زمین افتاده بود و بند بندش از هم جدا شده بود ، باتریاش یک طرف، در و پیکرش طرف دیگر !
از افتادن گوشی ناراحت نشد، خونسرد خم شد و اجزای جدا شده را از روی زمین جمع کرد، لبخند به لب باتری را سر جایش گذاشت و گفت :«خیلی موبایل خوبی است، تا به حال هزار بار از دستم افتاده و آخ نگفته !» .
موبایل جدید را سمتم گرفت و ادامه داد :«اگر این یکی بود همان دفعهی اول سقط شده بود ... این یکی اما سگ جان است !» . دوباره موبایل قدیمی را نشانم داد .
گفتم :«توی زندگی هم همین کار را میکنیم، همیشه مراقب آدمهای حساس زندگیمان هستیم، مواظب رفتارمان، حرف زدنمان، چه بگویم چه نگویم هایمان، نکند چیزی بگوییم و دلخورش کنیم، اما آن آدمی که نجیب است، آن که اهل مدارا است و مراعات، یادمان می رود رگ دارد، حس دارد، غرور دارد، آدم است ! حرفمان، رفتارمان، حرکتمان چه خطی میاندازد روی دلش ...»
چیزی نگفت، فقط نگاهم کرد. سوار آسانسور که شدیم حس کردم موبایل قدیمی را محکم توی مشتش فشار میدهد ...
#مریم_سمیع_زادگان
─┅─═इई ❄️☃❄️ईइ═─┅─
@akse_nab
🔘 داستان کوتاه
چوپانی گوسفندان را به صحرا برد و به درخت گردوی تنومندی رسید. از آن بالا رفت و به چیدن گردو مشغول شد كه ناگهان طوفان سختی در گرفت. خواست فرود آید، ترسید. باد شاخهای را كه چوپان روی آن بود به این طرف و آن طرف میبرد. دید نزدیك است كه بیفتد و دست و پایش بشكند. مستاصل شد و صوتش را رو به بالا کرد و گفت: «ای خدا گلهام نذر تو برای اینکه از درخت سالم پایین بیایم.»
قدری باد ساكت شد و چوپان به شاخه قویتری دست زد و جای پایی پیدا كرد و خود را محكم گرفت. گفت: «ای خدا راضی نمیشوی كه زن و بچه من بیچاره از تنگی و خواری بمیرند و تو همه گله را صاحب شوی. نصف گله را به تو میدهم و نصفی هم برای خودم.»
قدری پایینتر آمد. وقتی كه نزدیك تنه درخت رسید گفت: «ای خدا نصف گله را چطور نگهداری میكنی؟ آنها را خودم نگهداری میكنم در عوض كشك و پشم نصف گله را به تو میدهم.»
وقتی كمی پایینتر آمد گفت: «بالاخره چوپان هم كه بیمزد نمیشود. كشكش مال تو، پشمش مال من به عنوان دستمزد.»
وقتی باقی تنه را سُرخورد و پایش به زمین رسید نگاهی به آسمان کرد و گفت: «چه كشكی چه پشمی؟ ما از هول خودمان یك غلطی كردیم. غلط زیادی كه جریمه ندارد.»
در زندگی شما چند بار این حکایت پیش آمده است؟!
─┅─═इई ❄️☃❄️ईइ═─┅─
@akse_nab