🔵 نکاتی درباره زندگاني حضرت عباس
🔻همسر، فرزندان و نسل ایشان
🔻عاقبت قاتل ایشان
🔻مقام حضرت عباس
🖤شب تاسوعای حسینی رو تسلیت عرض میکنم
#حسین_دارابی | عضوشوید 👇
http://eitaa.com/joinchat/443940864Cf192df24f0
🔴وزیر اقتصاد:درحالی که در ابتدای دولت سیزدهم خزانه را با ۵۰ هزار میلیارد تومان بدهی و تنخواه بانک مرکزی تحویل گرفتیم، اکنون بدون تنخواه بانک مرکزی تحویل دولت چهاردهم میدهیم.
♦️بودجۀ عمومی دولت را بدون استقراض از بانکمرکزی تامین کردیم و با پرداخت حقوق تیر کارمندان دولت، اوایل مرداد ۱۴۰۳ گزارشی از جزئیات عدد و رقم خزانه را برای تحویل به دولت چهاردهم اعلام میکنیم.
🇮🇷@Shakhes3🔜#شاخص
هدایت شده از حجه الاسلام منصوریان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بچه ها باید توی هیات بهشون خوش بگذره...
یعنی همونجور که بازی میکنن صدای #روضه هم تو گوششون باشه.....
https://eitaa.com/mansurian
هدایت شده از سید کاظم روح بخش
سلام علیکم
الحمدالله رب العالمین با دعای همه دوستان
سید مجاهد حاج کاظم روح بخش آزاد شد و تهران هستند
ان شاء الله فرج امام زمان علیه السلام و رفع کلیه گرفتاریهای جهانیان
هدایت شده از شمیم ملکوت
#محرم
آیت الله سید محمدتقی موسوی اصفهانی (نویسنده کتاب مکیال المکارم) يكى از دوستان صالح، به من گفت:
مولايمان حضرت حجّت عليه السّلام را در خواب ديدم. آن حضرت فرمودند:
«إنّی لأدعُو لمؤمنٍ يَذكُرُ مُصيبةَ جَدّیَ الشَهيد ثمّ يَدعُو لِی بِتَعجِيل الفَرج و التأييد»:
من براى مؤمنى كه مصيبتِ جدّ شهيدم را ياد کند، سپس براى تعجيل فرج و تأييد من دعا نمايد، دعا مىكنم.
📚مکیال المکارم، ج ۲ ص ۴۶.
هدایت شده از شمیم ملکوت
#محرم
#تاسوعا
من اگر روضهخوان بودم برای شب تاسوعا، روضه را از آخرِ واقعه میخواندم!
آرام و غمگین جوری که غصه توی صورتم موج بزند رو به مستمعها میگفتم:
این زنها و بچهها که از دور دیده بودند اباعبدالله چطور قدمهایش را روی زمین میکشیده و خودش را با چه ضرب و زوری به چادر علمدار رسانده، با همان دهانهای خشک و قلبهایی که نزدیک بوده از جا کنده شود، سرجایشان ایستاده و فقط تماشا کردهاند.
اول با این مقدمه ،دلشوره به جان مستمع میانداختم و بعد خواهش میکردم این صحنه را تصور کنند، چشم هشتاد زن و بچه از دور تا دورِ خیمهگاه به حسین دوخته بوده، ابیعبدالله با آن کمری که از داغ عباس شکسته، زیر سنگینیِ این نگاههای منتظر چطوری قرار بوده خودش قاصد ماجرا شود و خبر را به حرم بدهد؟
تمنا میکردم مستمع ها با خودشان حساب کنند آن لحظهی ابیعبدالله چقدر سنگین بوده؟ چقدر نفسگیر؟
و بعد فرصت میدادم تا با دهانهایی باز و چشمهای مضطرب چند لحظه فقط نگاهم کنند و در دل تکرار کنند: چقدر سنگین؟ چقدر نفسگیر؟
و بعد ادامه میدادم:
ابیعبدالله بی هیچ حرفی، بدون حتی یک کلمه صحبت، دست گرفته به عمودِ خمیه و با یک تکان، عمود و چادر را روی زمین انداخته.
با فروافتادن چادر و تکانی که باد به پَرَش انداخته یکمرتبه دلهای این بچهها فروریخته و همینکه عمود کوبیده شده روی زمین و صدایش در پهنهی دشت پیچیده، انگار مُهرِ سکوت از خیمهگاه برداشته شده و یکدفعه وِلوِله افتاده توی حرم.
حالا این حسینی که چند لحظه پیش داغی به آن سنگینی دیده چجوری باید به حرم تسکین میداده؟
با این صحبتها اول دل مستمع را خوب ورز میدادم و بعد اینطور گریز میزدم به شروع واقعه: آخر اصلا قرارِ جنگ نبوده که حسین اینجور بد، تلفات داده!
قرار فقط برای آوردن آب بوده، پس چی شده که حسین شهید داده؟
با این سوالها دل جمع را میلرزاندم، ولی باز هم سمت شرح واقعه نمیرفتم.
آخر روضهی عباس روضهی مردهاست، جایی که زن و بچه نشسته باید فقط با استعاره حرف زد.
آخر حسین خودش روضهی عباس را اینجوری خوانده، گریههای بلند بلندش را کنار علقمه وسط مردها کرده ولی سمت زنها که رسیده هیچ کس حتی صدایش را نشنیده!
همینقدر جگرسوز، آرام و بی سر و صدا فقط سوخته!
من اگر روضهخوان بودم برای مثل امشبی فقط با دل مستمع بازی میکردم و سمت مقتل نمیرفتم.
همهی سعی ام را میکردم تا مستمع را به حالی دچار کنم که ابیعبدالله در آن ساعتِ سختِ فروافکندنِ خیمهی عباس داشته.
میگفتم برای ما از کنار علقمه و گریههای حسین زیاد گفتهاند، از افتادنِ دستهای عباس، از عمود آهنی و فرق ابالفضل، از مشک پاره و ناامیدی علمدار، از زمین خوردن حسین و از داد برآوردنش، از هلهلهی لشکر و از انکسار حسین زیاد خواندهاند، اما برای ما روضهی "حالا چطوری خبر را به بچهها بدهم" کمتر خواندهاند!
هیچ مردِ پُر عاطفهای غیر از حسین در یک صبح تا عصر اینهمه مجبور به خبر بد دادن به اهل و عیال نشده، هیچ مردی غیر از حسین زیر بارِ شرم از نگاه هشتاد زن و بچه اینطور لِه نشده...
غیر از حسین هیچ داغدیدهای خودش، همهی زحمتها را به دوش نکشیده...
من اگر روضهخوان بودم شب تاسوعا بیشتر از ماجرای عباس، مردم را برای ماجرای حسین میگریاندم... آرام، بی سر و صدا با شرحِ حالِ حسین جگرها را به آتش میکشاندم...
بعد هم میگفتم زنها را بفرستید بروند، فقط مردها بمانند، میخواهم کمی از علقمه بخوانم!
✍ملیحه سادات مهدوی
هدایت شده از مکتب مرتضی علی(صلوات الله علیه)
مکاشفه ایتالله بهاءالدینی از واقعه عاشورا و حیرت از چشمان متحیر حضرتعباس از پارگی مشک
#تاسوعا
🤲بحق امیرالمومنین علی علیه السلام
اللهم عجل الولیک الفرج🤲
🕊🕊🕊❤️❤️❤️🕊🕊🕊
🌟به عشق امیرالمؤمنین پست ها رو نشر بدین
👇👇👇👇
@maktabmortezaali
مکتب مرتضی علی (صلوات الله علیه)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚫️ روضه خوانی رئیس جمهور شهید، در جلسه هیئت دولت 😭
#تاسوعا
[----📚---🕋🕌---📚----]
🤲اللهم عجل لولیک الفرج 🤲
🪐🕋کانال پرسمان🕌🪐
📡 @khademorrasoul 📝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌چرا خدا انسان را از عالم ارواح، آورد پایین⁉️
#استادعالی
#اِلهیلاٰتَکِلْنیإِلٰینَفْسیطَرْفَةَعَیْنٍأَبَدا
------------------
منتظران صاحب الزمان عج
https://eitaa.com/joinchat/1160511522Cbd5cd9c1a7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕊
حالت رباب ماند و شش ماه خاطره😭💔
•
#السلامعلیرضیعالصغیر
#یابابالحوائجعلیاصغر
------------------
منتظران صاحب الزمان عج
https://eitaa.com/joinchat/1160511522Cbd5cd9c1a7
🔰خاطره ای از توصیه شنیدنی حاج آقا #مجتبی_تهرانی درمورد #عاقبت_بخیری فرزندان؛ اینها جمع تمام روایات در مورد بچه است!
☘ ... فردای [روزی که رفته بودم جهت #بچه_دار_شدن از حاج آقا مجتبی تهرانی توصیه و راهنمایی بگیرم] با ایشان به مسجد رفتم فرمودند که دیروز شما آمدی و در مورد فرزندت گفتی، وقتی رفتی یک مطلب به ذهنم آمد که گفتم این را باید به آقای مطیعی بگویم و فرمودند که حتماً این را یادداشت کن. من کاری که خودم کردم را میخواهم به تو بگویم و هر کاری که برای بچههای خودم کردهام را به شما هم یاد میدهم.
⬅️ توجه کنید این که می خواستند به من یاد بدهند من (میثم مطیعی) خصوصیتی نداشتم فقط آدمی بودم که سؤال کرده بودم. هر کسی دیگر هم سؤال میکرد ایشان کاری را که بلد بود و خودش انجام میداد به او توصیه میکرد.
فرمودند کاری را به تو می گویم عمل کن و این دستورالعمل ایشان کاملاً مبتنی بر روایات است؛
↩️ فرمودند ما روایت داریم که به ذهنم از امام هشتم است که بعد از هر #نماز فریضه، مؤمن یک دعای مستجاب دارد. شما بعد از هر نماز واجب، هم خودت و هم خانمت از زمانی که میخواهید تصمیم به بچهدار شدن بگیرید تا موقع #بارداری و حتی بعد از بارداری و حتی بعد از آن؛ گفتند فرزند بزرگ من ۵۰ سالش هست هنوز دارم این کار را می کنم و فرمودند این کار را بکن.⬇️⬇️
✅ «یک #صلوات می فرستی و بعد یک #استغفار میفرستی (که این فرمایش ایشان هم مبتنی بر روایات است و روایت داریم که بنده اگر حاجت خود را بین دو صلوات قرار دهد خدا حیا می کند که طرفین را که صلوات است اجابت کند و وسط را باقی بگذارد) و فرمودند و دوباره صلوات می فرستی صلوات دوم را که فرستادی همین طور فارسی می گویی:
خدایا این اولاد من را و فرزندان من را سالم، صالح، خوش قدم، خوش روزی و عاقبت به خیر قرار بده و بعد از این هم دوباره یک صلوات بفرست.
میفرمودند: من مقید بودم و در همه نمازهایم این کار را انجام دادم و یک بار هم این کار را تعطیل نکردم. فرمودند این کاری است که خودم کردم و دارم به شما می گویم سپس به من گفتند این چیزهایی که به تو می گویم جمع تمام روایات در مورد بچهدار شدن است.
🔸 راوی: میثم مطیعی
------------------
منتظران صاحب الزمان عج
https://eitaa.com/joinchat/1160511522Cbd5cd9c1a7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این فیلم رو هزار بار هم ببینید باز تازگی داره و هر بار اشک تو چشم حلقه میزنه و دل میلرزه...
------------------
منتظران صاحب الزمان عج
https://eitaa.com/joinchat/1160511522Cbd5cd9c1a7
📌خاطرهی دکتر عبدالحسین زرین کوب از عاشورا
📝 روز عاشورا بود و در مراسمی به همین مناسبت به عنوان سخنران دعوت داشتم ، مراسمی خاص با حضور تعداد زیادی تحصیل کرده و به اصطلاح روشنفکر و البته تعدادی از مردم عادی، نگاهی به بنر تبلیغاتی که اسم و تصویرم را روی آن زده بودند انداختم و وارد مسجد شده و در گوشه ای نشستم ، دنبال موضوعی برای شروع سخنرانی خودم می گشتم ، موضوعی که بتواند مردم عزادار را در این روز خاص جذب کند ، برای همین نمیخواستم فعلا کسی متوجه حضورم بشود ، هر چه بیشتر فکر می کردم کمتر به نتیجه می رسیدم ، ذهنم واقعا مغشوش شده بود ، پیرمردی که بغل دستم نشسته بود با پرسشی رشته ی افکار را پاره کرد :
ببخشید شما استاد زرین کوب هستید ؟
گفتم : استاد که چه عرض کنم ولی زرین کوب هستم .
خیلی خوشحال شد مثل کسی که به آرزوی خود رسیده باشد و شروع کرد به شرح اینکه چقدر دوست داشته بنده را از نزدیک ببیند .
همین طور که صحبت می کرد ، دقیق نگاهش می کردم ، این بنده خدا چرا باید آرزوی دیدن من را داشته باشد ؟ چه وجه اشتراکی بین من و او وجود دارد ؟ پیرمردی روستایی با چهره ای چین خورده و آفتاب سوخته ، متین ، سنگین و باوقار .
می گفت مکتب رفته و عم جزء خوانده و در اوقات بیکاری یا قرآن می خواند یا غزل حافظ و شروع به خواندن چند بیت جسته و گریخته از غزلیات خواجه و چه زیبا غزل حافظ را می خواند .
پرسیدم : حالا چرا مشتاق دیدن بنده بودید ؟
گفت : سؤالی داشتم
گفتم : بفرما
پرسید : شما به فال حافظ اعتقاد دارید؟
گفتم : خب بله ، صددرصد
گفت : ولی من اعتقاد ندارم
پرسیدم : من چه کاری میتونم انجام بدم ؟ از من چه خدمتی بر میاد؟( عاشق مرامش شده بودم و از گفتگو با او لذت می بردم )
گفت : خیلی دوست دارم معتقد شوم ، یک زحمتی برای من می کشید ؟
گفتم : اگر از دستم بر بیاد ، حتما ، چرا که نه؟
گفت : یک فال برام بگیرید
گفتم ولی من دیوان حافظ پیشم ندارم
بلافاصله دیوانی جیبی از جیبش درآورد و به طرفم گرفت و گفت : بفرما
مات و مبهوت نگاهش کردم و گفتم ، نیت کنید
فاتحه ای زیر لب خواند و گفت : برای خودم نمی خوام ، می خوام ببینم حافظ در مورد امروز ( روز عاشورا ) چی می گه؟
برای لحظه ای کپ کردم و مردد در گرفتن فال .
حافظ ، عاشورا ، اگه جواب نداد چی ؟ عشق و علاقه ی این مرد به حافظ چی میشه ؟
با وجود اینکه بارها و بارها غزلیات خواجه را کلمه به کلمه خوانده و در معنا و مفهوم آنها اندیشیده بودم ، غزلی به ذهنم نرسید که به طور ویژه به این موضوع پرداخته باشد .
متوجه تردیدم شد ، گفت : چی شد استاد؟
گفتم : هیچی ، الان ، در خدمتتان هستم .
چشمانم را بستم و فاتحه ای قرائت کردم و به شاخه نباتش قسمش دادم و صفحه ای را باز کردم :
زان یار دلنوازم شکریست با شکایت
گر نکته دان عشقی خوش بشنو این حکایت
بی مزد بود و منت هر خدمتی که کردم
یا رب مباد کس را مخدوم بی عنایت
رندان تشنه لب را آبی نمیدهد کس
گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت
در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کانجا
سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت
چشمت به غمزه ما را خون خورد و میپسندی
جانا روا نباشد خونریز را حمایت
در این شب سیاهم گم گشت راه مقصود
از گوشهای برون آی ای کوکب هدایت
از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود
زنهار از این بیابان وین راه بینهایت
ای آفتاب خوبان میجوشد اندرونم
یک ساعتم بگنجان در سایه عنایت
این راه را نهایت صورت کجا توان بست
کش صد هزار منزل بیش است در بدایت
هر چند بردی آبم روی از درت نتابم
جور از حبیب خوشتر کز مدعی رعایت
عشقت رسد به فریاد ار خود به سان حافظ
قرآن ز بر بخوانی در چارده روایت
خدای من این غزل اگر موضوعش امام حسین و وقایع روز و شب یازدهم نباشد ، پس چه می تواند باشد ، سالها خود را حافظ پژوه می دانستم و هیچ وقت حتی یک بار هم به این غزل ، از این زاویه نگاه نکرده بودم ، این غزل ، ویژه برای همین مناسبت سروده شده
بیت اولش را خواندم از بیت دوم این مرد شروع به زمزمه کردن با من کرد و از حفظ با من همخوانی می کرد و گریه می کرد طوری که چهار ستون بدنش می لرزید ، انگار داشتم روضه می خواندم و او هم پای روضه ی من بود .
متوجه شدم عده ای دارند ما را تماشا می کنند که مجری برنامه به عنوان سخنران من را فراخواند و عذرخواهی که متوجه حضورم نشده ، حالا دیگه می دونستم سخنرانی خود را چگونه شروع کنم .
بلند شدم ، دستم را گرفت میخواست ببوسد که مانع شدم ، خم شدم ، دستش را به نشانه ی ادب بوسیدم .
گفت معتقد شدم استاد ، معتقد بووودم استاد ، ایمان پیدا کردم استاد ، گریه امانش نمی داد ،
آنروز من روضه خوان امام شهید شدم و کسانی پای روضه ی من گریه کردند که پای هیچ روضه ای به قول خودشان گریه نکرده بودند.
------------------
منتظران صاحب الزمان عج
https://eitaa.com/joinchat/1160511522Cbd5cd9c1a7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▫️تا مشکتو تو آب زدی...
------------------
منتظران صاحب الزمان عج
https://eitaa.com/joinchat/1160511522Cbd5cd9c1a7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صلی الله علیک یا اباعبدالله ...😭😭😭😭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ ویژه سالروز شهادت شهید مصطفی صدرزاده
📹 مجموعه نماهنگ | سلام و صلوات خدا بر شهید صدرزاده
✏️ حضرت آیتالله خامنهای: «این گلهای سرسبد به چه مقاماتی رسیدند، و من و امثال من چگونه در این مسیر، پای در گل ماندیم. سلام و صلوات خدا بر شهید مصطفی صدرزاده و همسر صبور و پدر و مادر ایثارگر او.» اسفند ۱۴۰۱
📥 سایت | آپارات
💻 Farsi.Khamenei.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ ویژه سالروز شهادت شهید مصطفی صدرزاده
📹 مجموعه نماهنگ | یک الگو
✏️ حضرت آیتالله خامنهای: «این چهرهی برجسته بیشک یک الگو است برای جوانان امروز و فردا.» اسفند ۱۴۰۱
📥 سایت | آپارات
💻 Farsi.Khamenei.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️سه بار برای بابام بگید «یا اباالفضل»
🔹دعای پسر اسیر مدافع حرم محمدرضا نوری (ابوعباس) برای آزادی پدرش
#محرم
------------------
منتظران صاحب الزمان عج
https://eitaa.com/joinchat/1160511522Cbd5cd9c1a7
هدایت شده از حاجات
🎙مرحوم جعفر آقا مجتهدی ره:
«هر چه که دارم و به هر کجا که رسیده ام از ناحیهی حضرت علی اصغر سلام الله علیه و توسل به ایشان بوده است.»
🌹آیت الله سید موسی زرآبادی ره، بعد از وضو و قدری استغفار، دو رکعت نماز توسل به حضرت علی اصغر صلوات الله علیه میخوانده قُربة الی الله و بعد از اتمام نماز، پانصد مرتبه «صلوات» با اخلاص و حضور قلب به روح حضرت علی اصغر صلوات الله علیه هدیه مینموده است؛ مرحوم آیت الله زرآبادی رضوان الله علیه با این توسل، بسیاری از کارهایش روبراه میشده است!
هدایت شده از حاجات
#تاسوعا
#زیارت_ابو_فاضل
سَلامُ اللهِ وَسَلامُ مَلائِكَتِهِ الْمُقَرَّبينَ، وَاَنْبِيآئِهِ الْمُرْسَلينَ، وَعِبادِهِ الصّالِحينَ، وَجَميعِ الشُّهَدآءِوَالصِّدّيقينَ، وَالزَّاكِياتُ الطَّيِّباتُ، فيـما تَغْتَدي وَتَرُوحُ، عَلَيْكَ يَا بْنَ اَميرِ الْمُؤْمِنينَ،
اَشْهَدُ لَكَ بِالتَّسْليمِ وَالتَّصْديقِ، وَالْوَفآءِ وَالنَّصيحَةِ، لِخَلَفِ النَّبِيِّ صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ الْمُرْسَلِ، وَالسِّبْطِ الْمُنْتَجَبِ، وَالدَّليلِ الْعالِمِ، وَالْوَصِّيِ الْمُبَلِّغِ وَالْمَظْلُومِ الْمُهْتَضَمِ،
فَجَزاكَ اللهُ عَنْ رَسُولِهِ، وَعَنْ اَميرِ الْمُؤْمِنينَ، وَعَنِ الْحَسَنِ وَالْحُسَيْنِ صَلَواتُ اللهِ عَلَيْهِمْ، اَفْضَلَ الْجَزآءِ بِما صَبَرْتَ وَاحْتَسَبْتَ وَاَعَنْتَ، فَنِعْمَ عُقْبَي الدّارِ،
لَعَنَ اللهُ مَنْ قَتَلَكَ، وَلَعَنَ اللهُ مَنْ جَهِلَ حَقَّكَ وَاسْتَخَفَّ بِحُرْمَتِكَ، وَلَعَنَ اللهُ مَنْ حالَ بَيْنَكَ وَبَيْنَ مآءِ الْفُراتِ،
اَشْهَدُ اَنَّكَ قُتِلْتَ مَظْلُوماً، وَاَنَّ اللهَ مُنْجِزٌ لَكُمْ ما وَعَدَكُمْ،
جِئْتُكَ يَا بْنَ اَميرِ الْمُؤْمِنينَ وَافِداً اِلَيْكُمْ، وَقَلْبي مُسَلِّمٌ لَكُمْ وَتابِعٌ، وَاَنَا لَكُمْ تابِـعٌ، وَنُصْرَتي لَكُمْ مُعَدَّةٌ، حَتّي يَحْكُمَ اللهُ وَهُوَ خَيْرُ الْحاكِمينَ،
فَمَعَكُمْ مَعَكُمْ لامَعَ عَدُوِّكُمْ، اِنّي بِكُمْ وَبِإِيابِكُمْ مِنَ الْمُؤْمِنينَ، وَبِمَنْ خالَفَكُمْ وَقَتَلَكُمْ مِنَ الْكافِرينَ،
قَتَلَ اللهُ اُمَّةً قَتَلَتْكُمْ بِالاَْيْدي وَ الاَْلْسُنِ.
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْعَبْدُ الصّالِحُ،
الْمُطيعُ للهِِ وَلِرَسُولِهِ وَلاَِميرِالْمُؤْمِنينَ، وَالْحَسَنِ والْحُسَيْنِ، صَلَّي اللهُ عَلَيْهِمْ وَسَلَّمَ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ وَمَغْفِرَتُهُ وَرِضْوانُهُ، وَعَلي رُوحِكَ وَبَدَنِكَ،
اَشْهَدُ و اُشْهِدُ اللهَ اَنَّكَ مَضَيْتَ عَلي ما مَضي بِهِ الْبَدْرِيُّونَ، وَالْمُجاهِدُونَ في سَبيلِ اللهِ، الْمُناصِحُونَ لَهُ في جِهادِ اَعْدآئِهِ، الْمُبالِغُونَ في نُصْرَةِ اَوْلِيآئِهِ، الذّآبُّونَ عَنْ اَحِبّآئِهِ،
فَجَزاكَ اللهُ اَفْضَلَ الْجَزآءِ وَاَكْثَرَ الْجَزآءِ، وَاَوْفَرَ الْجَزآءِ، وَاَوْفي جَزآءِ اَحَد مِمَّنْ وَفي بِبَيْعَتِهِ، وَاسْتَجابَ لَهُ دَعْوَتَهُ، وَاَطاعَ وُلاةَ اَمْرِهِ،
اَشْهَدُ اَنَّكَ قَدْ بالَغْتَ فِي النَّصيحَةِ، وَاَعْطَيْتَ غايَةَ الْمَجْهُودِ،
فَبَعَثَكَ اللهُ فِي الشُّهَدآءِ،
وَجَعَلَ رُوحَكَ مَعَ اَرْواحِ السُّعَدآءِ،
وَاَعْطاكَ مِنْ جِنانِهِ اَفْسَحَها مَنْزِلاً،
وَاَفْضَلَها غُرَفاً، وَرَفَعَ ذِكْرَكَ في عِلِّيّينَ، وَحَشَرَكَ مَعَ النَّبِيّينَ وَالصِّدّيقينَ وَالشُّهَدآءِ وَالصّالِحينَ، وَحَسُنَ اُولـئِكَ رَفيقاً،
اَشْهَدُ اَ نَّكَ لَمْ تَهِنْ وَلَمْ تَنْكُلْ، وَاَنَّكَ مَضَيْتَ عَلي بَصيرَة مِنْ اَمْرِكَ، مُقْتَدِياً بِالصّالِحينَ، وَمُتَّبِعاً لِلنَّبِيّينَ،
فَجَمَعَ اللهُ بَيْنَنا وَبَيْنَكَ وَبَيْنَ رَسُولِهِ وَاَوْلِيآئِهِ في مَنازِلِ الْمُخْبِتينَ، فَـاِنَّـهُ اَرْحَـمُ الـرّاحِـمـينَ.