⁉️فرزند کمتر، زندگی...؟!
🕊امام رضا علیه السلام:
نگران نباش و فرزند بخواه، بدان که خداوند روزی ایشان را می دهد.
⤵️مقام معظم رهبری:
مسئله ی فرزندآوری خیلی مسئله ی مهمی است...الان آمار فرزندآوری ما به قدر جانشینی هم نیست، یعنی کمتر از جانشینی است، الان اینجوری است. این معنایش این است که ما تا سی سال دیگر یک جامعه ی پیر داشته باشیم. خطر بزرگی است، این از همه ی خطرات بزرگتر است!
#فرزندآوری
@ala_allah
🖼فرزند کمتر
زندگی .....؟
این حرفها براتون ِآشنا
نیست شیعه ها
#فرزندآوری
👆👆👆👆
@ala_allah
#اسلام_محمدی
#ولایت
#غدیر_را_فراموش_نکنیم
#بحق_الزهرا_عجل_لولیک_الفرج
🚨اهل بیت علیهمالسلام عامل نجات انسان
حضرت آیتالله بهجت قدسسره: نجات برای کسی است که اهلبیت علیهمالسلام را در همه جا مورد تخاطب و حاضر ببیند.
📚 در محضر بهجت، ج١، ص ٢٩۵ ...
@ala_allah
#اسلام_محمدی
#ولایت
#غدیر_را_فراموش_نکنیم
#بحق_الزهرا_عجل_لولیک_الفرج
💠رحمت واسعه
⤵️حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
خدا می داند رحمت اهلبیت علیهمالسلام و خاندان رسالت چقدر وسیع است! رحمت اینها، تابع رحمت واسعه الهی است!
📚 در محضر بهجت، ج٢، ص٨٦ ...
@ala_allah
#اسلام_محمدی
#ولایت
#غدیر_را_فراموش_نکنیم
#بحق_الزهرا_عجل_لولیک_الفرج
🚨برابری قرآن و اهل بیت
⤵️حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
اگر کسی درست به قرآن نگاه کند خواهد دید که قرآن موجودی غیر از موجودات[دیگر] است و اگر کسی باعینک درست به قرآن نگاه کند میبیند که حضرت رسول صلیاللهعلیهوآله و ائمه علیهمالسلام با او مکالمه میکنند.
📚نکتههای ناب، ص٧٣ ...
@ala_allah
🖼حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
در روایت آمده است که رسول اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرمود: «أَهْلُ بَیتی أَمانٌ لأَهْلِ الأرْضِ، کما أَنّ النجُومَ أَمانٌ لأَهْلِ السماواتِ؛ اهلبیت من، مایهی امنیت زمینیان هستند، همانگونه که ستارگان مایهی امنیت آسمانیان هستند». راه اهلبیت علیهمالسلام، راه نجات و ...
#اسلام_محمدی
#ولایت
#غدیر_را_فراموش_نکنیم
#بحق_الزهرا_عجل_لولیک_الفرج
👆👆👆👆
@ala_allah
#فضائل
#اسلام_محمدی
#ولایت
#غدیر_را_فراموش_نکنیم
#بحق_الزهرا_عجل_لولیک_الفرج
🚨حکایت شفای پسر فلج در دهه پنجاه در مسجد مقدس جمکران
بر اساس روایتی از یکى از اعضاى هیئت امناى مسجد مقدس جمکران که بیش از بیست سال توفیق خدمت به این مسجد را دارد، روایت شده که در شب جمعه سال ۵۱ من طبق معمول به مسجد مشرف شده بودم. جلوى ایوان مسجد قدیمى کنار مرحوم حاج ابوالقاسم کارمند مسجد که داخل دکه مخصوص جمع آورى هدایا بود، نشسته بودم و نماز مغرب و عشا تمام شده بود و جمعیت کم و بیش مشرف مى شدند. ناگهان خانمى جلو آمد در حالى که دست دختر ۱۲ ساله اش را گرفته بود و پسر بچه ۹ ساله اى را هم در بغل داشت.
نگاهى کردم و گفتم: بفرمایید، امرى داشتید؟
زن سلام کرد و بدون هیچ مقدمه اى گفت: من نذر کرده ام که اگر امام زمان (عج) امشب بچه ام را شفا دهد پنج هزار تومان بدهم حال اول مى خواهم هزار تومان بدهم.
پرسیدم: آمدى که امتحان کنى؟
گفت: پس چه کنم؟
بلافاصله گفتم: نقدى معامله کن با قاطعیت بگو این پنج هزار تومان را مى دهم و شفاى بچه ام را مى خواهم.
کمى فکر کرد و گفت: خیلى خب، قبوله و بعد پنج هزار تومان را داد قبض را گرفت و رفت.
آخر شب بود و من قضیه را به کلى فراموش کرده بودم خانمى را دیدم که دست پسر بچه و دخترش را گرفته بود و به طرف دکه مى آمد به نظرم رسید که قبلا دختر بچه را دیده ام ولى چیزى یادم نیامد.
زن شروع به دعا کرد و تکرار مى کرد و مى گفت: حاج آقا، خدا به شما طول عمر بدهد، خدا ان شاءاللّه به شما توفیق بدهد.
پرسیدم: چى شده خانم؟
گفت: این بچه همان بچه اى است که وقتى اول شب خدمتتان آمدم بغلم بود و بعد پاهاى کودک را نشان داد کاملا خوب شده بود و آثارى از ضعف یا فلج در پسر نبود.
زن سفارش کرد که شما را به خدا کسى نفهمد گفتم: خانم، این اتفاقات براى ما غیر منتظره نیست تقریبا همیشه از این جور معجزهها را مى بینیم.
گفت: هفته دیگر ان شاءاللّه با پدرش مى آییم و گوسفندى هم مى آوریم.
هفته بعد که آمدند گوسفندى را ذبح کردند و خیلى اظهار تشکر کردند بچه را که دیدم، او را بغل کردم و بوسیدم.
📚کتاب کرامات امام زمان (عج) از انتشارات مسجد مقدس جمکران
@ala_allah
#فضائل
#اسلام_محمدی
#ولایت
#غدیر_را_فراموش_نکنیم
#بحق_الزهرا_عجل_لولیک_الفرج
🚨روایتی از جوان مسموم در حال مرگ که شفا گرفت
به دلیل مسمومیت چند روزى در بیمارستان نمازى شیراز بى هوش بودم، پزشکان از مداواى من قطع امید کرده بودند. برادرم که در آن لحظات کنار تخت من بود، مى گفت: دیدم که خط صافى روى صفحه اى که نوار قلب را نشان مى داد، ظاهر شد.
او گریه کرد و خود را روى من انداخت دکترها قطع امید کردند و میخواستند مرا به سردخانه بیمارستان ببرند که ناگهان قلبم شروع به کار کرد و فشار خون از ۳ به ۱۰ رسید پزشکان سریعا مرا براى دیالیز و تصفیه خون به بیمارستان سعدى و صحرایى بردند. عقیده پزشکان بر این بود که اگر دیالیز هم مى شدم باز هم معلوم نبود که زنده بمانم، اما من زنده شدم.
عمه ام که زن مومن و با تقوایى است و همیشه ائمه معصومین (ع) را در خواب مى بیند و ۷۹ سال هم سن دارد موقعى که حال من خیلى بد بود و خبر مردن مرا برایش برده بودند همان شب در خواب امام زمان (عج) را دید که حضرت (عج)فرمود: نترسید و ناراحت نباشید که ما شفاى جوان شما را از خدا خواسته ایم و خدا جوان شما را شفا خواهد داد.
عمه ام از خواب بیدار مى شود و بوى عطر آقا را استشمام مى کند و به افراد فامیل خبر شفاى مرا مى دهد.
ابتدا همه او را مسخره مى کنند ولى بالاخره معجزه به وقوع مى پیوندد من نیز بعد از این معجزه براى قدردانى به مسجد جمکران مشرف شدم.
📚کتاب کرامات امام زمان (عج) از انتشارات مسجد مقدس جمکران
@ala_allah
#فضائل
#اسلام_محمدی
#ولایت
#غدیر_را_فراموش_نکنیم
#بحق_الزهرا_عجل_لولیک_الفرج
🌐حکایت طی الارض زائر خانه خدا
امیراسحاق استرآبادی ازمردان شریف و صالحی که چهل بار با پای پیاده به حج مشرف شده و در میان مردم مشهور بود که طیّالارض داشته است یک سال به اصفهان رفت.
امیراسحاق استرآبادی یک سال با کاروانی به طرف مکه رفت، حدود هفت یا نُه منزل بیشتر به مکه نمانده بود که برای انجام کاری تعلل کرد و از قافله عقب افتاد. وقتی به خود آمدم دیدم کاروان حرکت کرده و هیچ اثری از آن دیده نمیشود، راه را گم کردم، حیران و سرگردان مانده بودم، از طرفی تشنگی آن چنان بر او غالب شد که از زندگی ناامید شده بود و آماده مرگ شد.
ناگهان به یاد منجی بشریت امام زمان (عج) افتاد و فریاد زد: یا صالح، یا ابا صالح، راه را به من نشاه بده،خدا تو را رحمت کند.
در همین حال از دور شبحی به نظرش رسید به او خیره شد و با کمال ناباوری دید که آن مسیر طولانی را در یک چشم به هم زدن پیمود و در کنارش ایستاد.
جوانی گندمگون و زیبا با لباسی پاکیزه بود که به نظر میآمد از اشراف باشد و بر شتری سوار بود و مشک آبی با خود داشت.
امیراسحاق استرآبادی سلام کرد او نیز پاسخش را به نیکی ادا کرد.
فرمود: تشنهای؟
گفت: آری، اگر امکان دارد کمی آب از آن مشک مرحمت بفرمایید.
او مشک آب را به او داد، آنگاه فرمود: میخواهی به قافله برسی؟
گفت: آری.
او نیز امیراسحاق استرآبادی بر ترک شتر خود سوار کرد و به طرف مکه به راه افتاد.
امیراسحاق استرآبادی عادت داشت که هر روز دعای «حرز یمانی» را قرائت کند، مشغول قرائت دعا شد در حین دعا آن جوان گاهی به طرف او برمی گشت و میفرمود: این طور بخوان.
چیزی نگذشت که به امیراسحاق استرآبادی فرمود: اینجا را میی شناسی؟
نگاه کرد، دید در حومه شهر مکه است. گفت: آری میشناسم.
فرمود: پس پیاده شو!
امیراسحاق استرآبادی پیاده شد، برگشت او را ببیند، ناگاه از نظرش ناپدید شد. تازه متوجه شد که او قائم آلمحمد (عج) است از گذشته خود پشیمان شد و از این که او را نشناخت و از او جدا شده بود، بسیار متأسف و ناراحت بود.
پس از هفت روز کاروان ما به مکه رسید وقتی او را دیدند، تعجب کردند؛ زیرا یقین داشتند که او جان سالم به در نخواهد برد. به همین خاطر بین مردم مشهور شد که طی الارض دارد.
📚کتاب داستانهایی از امام زمان (ع)
@ala_allah
enc_165097507074803592437.mp3
3.73M
🔊🔉نواهنگ فوقالعاده محشر
بسیار عالی و فوقالعاده زیبای
ارشدنا الی الطریق با صدای
محمد حسین پویانفر
🎼صبح ظهورت اهلی من العسل
العجل العجل العجل
پای تو مردن یعنی خیر العمل
العجل العجل العجل
#بحق_الزهرا_عجل_لولیک_الفرج
#بحق_الزهرا_عجل_لولیک_الفرج
#بحق_الزهرا_عجل_لولیک_الفرج
#پیشنهاد_دانلود 👌👌👌👌👌
⤴️از دست ندیها
😍😭😍😭😍😭😍😭
👆👆👆👆👆👆👆👆
👌👌👌👌👌👌👌👌
✅✅✅✅✅✅✅✅
@ala_allah
⤵️️ آیتالله بهجت(ره):
🔻 آنان که مثل انبیا علیهمالسلام مأمور تبلیغ هستند و بدون چشمداشت و منّت، کار آنها را انجام دهند، خدا میداند چه مقاماتی دارند!
🔻البته درصورتیکه «عالِم بِما یفعلُ وَ یترُک وَ عامل بِما یأمرُ و ینهی» (به آنچه باید عمل یا ترک شود، آگاه باشد و به آنچه امر یا نهی میکند، عمل کند) باشند.
💎 اگر کسی تشخیص بدهد که به این کار اقدام کند و عالِم و عامِل باشد و با نشر علم شکرانهاش را ادا کند،
باید از شادی کلاهش را به عرش بیندازد!
📚 رحمت واسعه، ویراست سوم، ص٣۵٣
@ala_allah
❤️امیرمؤمنان على عليه السلام:
مردم به تربيتِ نيك نيازمندترند تا به زر و سيم
إنّ النّاسَ إلى صالحِ الأدبِ أحْوَجُ مِنهُم إلى الفِضّةِ و الذَّهَبِ
📚غررالحكم حدیث 3590
@ala_allah