eitaa logo
حَیَّ عَلَی الله
1.1هزار دنبال‌کننده
9.1هزار عکس
7هزار ویدیو
121 فایل
کانالی با موضوعات مختلف به همراه کنفرانس با صلوات وارد شو اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم وصیت و دلنوشته های شهدای عزیزانتان را با ما به اشتراک بگذارید و به رسالت زینبی خود عمل کنید https://eitaa.com/Sahebzamanalamann
مشاهده در ایتا
دانلود
🖤اهمیت زیارت عاشورا! ☑️یكى از بزرگان مى فرمود: مرحوم آیة اللّه حاج حسین خادمى و حاج شیخ عباس قمى و حاج شیخ عبدالجواد مداحیان روضه خوان امام حسین علیه السلام را در خواب دیدم كه در غرفه اى از غرفه هاى بهشت دور یكدیگر جمع بودند. 🔅از آیت اللّه خادمى احوالپرسى كردم و گفتم : با هم بودن شما یك آیت اللّه و آقاى حاج شیخ عباس قمى یك محدث و حاج شیخ عبدالجواد روضه خوان، چه مناسبتى دارد كه با یكدیگر یك جا قرار گرفته اید؟ 🖤جواب دادند: ما همگى مداومت به زیارت عاشورا داشتیم و در مقدار خواندن زیارت عاشورا مثل هم بودیم. 📚كرامات الحسینیه:(على میر خلف زاده) ج۲ @ala_allah
4_5838963659014934551.mp3
9.21M
🔊🔉نواهنگ فوق‌العاده محشر بسیار عالی و فوق‌العاده زیبای سلام یا جداه با صدای سید رضا نریمانی و محمد اسداللهی 🎼عشق تو قلباست میگم حقیقت اینجاست میگم دوست دارم راست میگم دوست دارم راست میگم 👌👌👌👌👌 😍😭😍😭😍😭😍😭😍 👆👆👆👆👆👆👆👆👆 👌👌👌👌👌👌👌👌👌 ✅☑️✅☑️✅☑️✅☑️✅ ✔️✔️✔️✔️✔️✔️✔️✔️✔️ @ala_allah
🌺شهید حسين سلیمانی از بسیجیان غیور شهر آباده استان فارس در وصیت نامه اش می نویسد: از شما مي‌خواهم كه جنازه مرا گلباران نكنيد چون كه جنازه امام حسن مجتبي را تير باران كردند و درتشييع جنازه ام آواي قرآن سر‌‌ دهيد @ala_allah
امام حسن (ع) بسيار مظلومانه شهيد شد، آن هم به دست نزديك‌ترين فرد در خانه; يعني همسرش با زهر معاويه به لقاًاله پيوست و به سوي جاودانگي پرواز كرد. بعد هم در اين زمان، هنوز مظلوميت وي باقي است، بعضي‌ها گفتند: چرا امام حسن (ع) جنگ نكرد؟ ولي مي‌دانند چندين بار امام حسن (ع) لشكر براي جنگ با معاويه آماده كرد ولي مسلمانان راحت‌طلب به وسيله پول معاويه خريداري شدند و او را تنها گذاشتند. 🌺شهید حسین اکبری زیارانی آبيك @ala_allah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹امامی که زائر ندارد 😍😭😍😭😍😭😍😭😍 👆👆👆👆👆👆👆👆👆 👌👌👌👌👌👌👌👌👌 ✅☑️✅☑️✅☑️✅☑️✅ ✔️✔️✔️✔️✔️✔️✔️✔️✔️ @ala_allah
🕊شهیدی که دلتنگ امام رضا(ع) بود🕊 سال 64 بود که محمد حسن از جبهه مرخصی اومد قم.بهم گفت: بابا! خیلی وقته حرم امام رضا(علیه السلام) نرفتم دلم خیلی برای آقا تنگ شده.گفتم: حالا که اومدی مرخصی برو، گفت:نه، حضرت امام که نایب امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) است گفته جوان ها جبهه ها را پر کنند.زیارت امام رضا(علیه السلام) برام مستحبه، اما اطاعت امر نایب امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) لازم و واجبه. من باید برگردم جبهه؛ نمی توانم؛ ولو یک نفر، ولو یک روز و دو روز!امر امام زمین می مونه. گفتم: خوب برو جبهه؛ و او رفت.عملیات والفجر هشت با رمز یافاطمة الزهرا (سلام الله علیها) شروع شدو محمدحسن توی عملیات به شهادت رسید. به ما خبر دادندکه پیکر پسرتون اومده معراج شهدای اهواز ولی قابل شناسایی نیست. خودتون بیایید و شناسایی کنید. رفتیم معراج شهدا و دو روز تمام گشتیم اما پیکر پیدا نشد.نشستم و شروع به گریه کردن کردم که یکی زد روی شونه ام و گفت: حاج آقای ترابیان عذرخواهی می کنم،ببخشید؛ پیکر محمدحسن اشتباهی رفته مشهد امام رضا(علیه السلام)دور ضریح آقا طواف کرده و داره برمی گرده.گفتم: اشتباهی نرفته، او عاشق امام رضا(علیه السلام) بود. ✋السلام علیک یاعلی بن موسی الرضاالمرتضی علیه السلام 🌺شهیدمحمدحسن ترابیان @ala_allah
🕊امام رضا(ع)؛ راهکار شهادت شهید مهدی باکری🕊 مصطفی مولوی از رزمندگان دوران دفاع مقدس گفت:‌ بعد از عملیات خیبر فرماندهان را بردند زیارت امام رضا(ع). وقتی مهدی برگشت توی پد پنج بودیم. برایم سوغاتی جا نماز  و دو حبه قند و نمک نبرکی آورده بود. نمکش را همان روز زدیم به آبگوشت ناهارمان. اما مهدی حال همیشگی را نداشت.گفتم: «تو از ضامن آهو چه خواسته ای که این چنین شده ای؟ نابودی کفار؟ پیروزی رزمندگان؟ سلامتی امام؟». مهدی چیزی نمی گفت. به جان امام که قسمش دادم، گفت: فقط یک چیز. گفتم: چه چیز؟ گفت: «مصطفی! دیگر نمی توانم بمانم. باور کن. همین را به امام رضا (ع) گفتم. گفتم: واسطه شو این عملیات، آخرین عملیات مهدی باشد». عجیب بود. قبلا هر وقت حرف از شهادت می شد، می گفت برای چه شهید شویم؟ شهادت خوب است؛ اما دعا کنید پیروز شویم. صرف اینکه دعا کنیم تا شهید شویم یعنی چه؟ اما دیگر انقطاعی شده بود. امام رضا (ع) هم خیلی معطلش نکرد و بدر شد آخرین عملیاتش. @ala_allah
🌺شهید جلال شهد فروش با امام رضا(ع) درد و دل می‌کند و می گوید: یا علی بن موسی الرضا(ع)، من در حرم شما، به پدر واقعی خود سلام کردم ، ولی جواب ندادند و حتی گفتند ترا نمی شناسم، زیرا من می‌دانم که پدر بزرگوار شما (امام موسی الکاظم علیه السلام) که مرا در طفولیت شفا دادند و به گفته مـــادرم، این گفته را گفتم و مـرا از اول می شناسند و دوست دارم که این جسم بی جان و بی روح و گناه کرده را در آستانه مطهر خود جا دهید و در جهان دیگر ، برای من پدری و مرا شفاعت کنید ، چون پدری مهربان در عمرم نداشتم . @ala_allah
🌺شهید حسن سربندی‌فراهانی نوشته است:  رسول اکرم (ص) فرمودند که  جهاد دری از درهای بهشت است که بر روی بعضی از بندگان خاص خودش باز می‌کند. این نکته تعصب عجیبی بر روی این حقیر گذاشت، زیرا خودم را از بندگان خاص و مخلوص خدا نمی‌بینم و با گفته‌ای که مادرم به من گفتی (هیچ کدام شما شهید نمی‌شوید) دلم عجب سوخت. به پیش آقا ثامن الحجج علی بن موسی الرضا(ع) رفتم قصد کردم که چهل روز روزه بگیرم و چهل روز از صبح تا غروب در حرم مطهر آقا بمانم تا حاجتم را که شهادت است از ایشان بگیرم، آری اگر شهادت نصیبم گشت از برکات امام رضا (ع) می‌باشد. @ala_allah
🌺شهید اسماعیل محمدی مجرد در کنار قبر علی ابن موسی الرضا عهد می‌بندد، این شهید بزرگوار در جوار مرقد مطهر حضرت علی بن موسی الرضا(ع) عهدنامه‌ای می‌نویسد:  بسم الله الرحمن الرحیم خدایا چنان نیرو و قوت و قدرتی به ما عطا فرما که در اطاعت و بندگی و عبادت و دستورات و احکام تو موفق باشیم انشاء الله. از این زمان به بعد با خود و خدای خود در این مکان مقدس در کنار مرقد حضرت علی ابن موسی الرضا (ع) عهد می‌بندم که جانم را فدای اسلام کنم. @ala_allah
🌺شهید احمد احمد نژاد بیرم آباد به خانواده‌اش سفارش می‌کند:  از شما می خواهم که در تشییع جنازه ها و نماز جمعه ها شرکت و در کنار قبر علی بن موسی الرضا(ع) برای پیروزی رزمندگان اسلام دعا کنید. از شما می خواهم که اگر خداوند توفیق شهید شدن را به من داد، مرا به بهشت رضا آن جایگاه عاشقان خدا و آن خانه ابدیت مرا به خاک بسپارید. @ala_allah
🌺شهید ابوالفضل اصلاح:  تنها آرزوی من در درگاه خداوند متعال این است که خادم حرم ثامن الحجج علی بن موسی الرضا(ع) شوم و پدرم، اگر این آرزو نصیب من نشد از شما می‌خواهم خادمی حرم امام هشتم(ع) را به عهده بگیرید و به زائران امام رضا(ع) خدمت کنید @ala_allah
🌺شهید احمد کفاش طرقی به پدرش وصیت می‌کند:  پدر جان اگر من پسر شما احمد کفاش، کشته شدم مرا در صحن حرم علی بن موسی الرضا(ع) به خاک بسپارید . پدر جان اگر آنجا جا نبود مرا در بهشت رضای مشهد خاکم کنید. @ala_allah
🌺شهید سیدرضا عبایی رضوی خطاب به پدرش می‌گوید: پدرم، شما که در شهر مقدس در کنار جواد حضرت ثامن الحجج امام هشتم حضرت رضا(ع) کار می‌کنید روزها می‌بینید که هر روز از روز قتلگاه امام حسین (ع) بیشتر شهید می آورند، در حرم مطهر امام رضا(ع) شبها و در نماز جمعه در دعاهای کمیل طلب پیروزی رزمندگان اسلام طلب کنید، در نماز شفای مجروحین جنگ و معلولین جنگ تحمیلی را از خدا بخواهید. ان شاء الله. @ala_allah
🌺شهید احمد درتومی خطاب به مادرش می‌گوید: مادر مهربان من، من پیش از اینکه به جبهه بروم در زیارت امام هشتم(ع)، امام رضا (ع) که در مشهد غریب و تنها است در کنار قبرش از او درخواست کردم که مرا به شهادت قبول کن. مادرم اگر شهید شدم بدان که امام هشتم لطف و عنایت خود را بر ما نظر کرده است. @ala_allah
🌺شهید علی اکبر حسین‌پور درباره قولش به امام رضا(ع) به مادرش می‌گوید:  مادر، این چند روز که من آمدم مرخصی نبود، ماموریت بود، ماموریت داشتم که از همه خداحافظی کنم همچنین از علی بن موسی الرضا(ع)، وقتی حرم می‌رفتم به امام رضا(ع) گفتم، یا امام رضا(ع) تو یاریم کن، می‌خواهم بروم قبر امام حسین (ع) را زیارت کنم و راه کربلا را باز کنم و به امام رضا (ع) قول دادم که می‌خواهم پیش قبر پسرش حضرت جواد بروم، اگر نتوانسم بروم انشاء الله هر وقت راه کربلا به دست رزمندگان اسلام باز گردید شما یک قطعه عکسم را بردارید و به صحن امام حسین(ع) و حضرت جواد(ع) ببرید که من پیش امام رضا(ع) بد قول نشوم. @ala_allah
🌺شهید عبدالمجید اعتصامی فرد خطاب به پدرش می‌نویسد: همانطوری که علی بن موسی الرضا(ع) در مرگ فرزندانش تنها و غریب بود تو هم مثل او باش و نگذار قطره اشکی که دشمن را شاد می سازد از چشمانت جاری شود. @ala_allah
🖼من ثواب و فضیلت کمک به زوّار امام رضا 🕊را کمتر از زیارت خود آقا نمیدانم ⤴️امام خمینی ره 👆👆👆👆 @ala_allah
🕊امام رضا چشمان علامه حسن زاده را ضمانت کرد اینجانب بنا بر فرموده شیخ الرئیس که فرمود: «از عوامل ضعف بینایى چشم، خوابیدن با شکم سیر است و لازم است بین غذاى شب و خوابیدن فاصله انداخت»، همیشه مقیّد بودم شام را سر شب صرف کنم تا فاصله مورد نظر شیخ را مراعات کرده باشم که مبادا خداى نکرده چشمم که یکى از مهم ترین سرمایه هاى کسب دانش و پیمودن راه کمال است ضرر ببیند و این امر سبب شود که از تحصیل علم و کمال باز بمانم (یا در شب حتى الامکان از خوردن غذا خوددارى کنم. ولى با این همه شبى از شب ها (در شب چهار شنبه 29 جمادى الاولی 1405 قمرى برابر با اول اسفند 1363) شامم به تأخیر افتاد و متأسفانه بعد از شام خواب شدیدى بر من عارض شد. براى این که فرموده شیخ را عمل کرده باشم، بلند شدم و شروع کردم به قدم زدن و تا دوازده نصف شب بیدار بودم، ولى بر اثر شدت حالت خواب نتوانستم از خوابیدن خوددارى کنم، لذا خوابیدم. خواب شیرین بود و رؤیاى شیرین تر که به زیارت حضرت ثامن الحجج، على بن موسى الرضا (علیه السلام) تشرف حاصل کردم. در ابتدا به اشاره تفهیم فرمودند که: چرا کمتر خودت را به ما نشان مى دهى؟ و پس از آن به عبارت صریح به من فرمودند: این قدر خودت را زحمت مده، ما چشم تو را تا آخر عمر ضمانت مى کنیم...الحمد لله که از این بشارت آن ولى الله اعظم که به لقب ضامن هم شناخته شده است، برایم یقین حاصل است که هر دو کریمه من تا آخرین دقایق عمرم بینا خواهند بود، چون ضامنشان معتبر است، چنان که مشمول الطاف دیگر آن حضرت نیز بودیم و هستیم. و آن حضرت فرمود: چرا کمتر خودت را به ما نشان مى دهى؟ شاید علتش این بود که در آن اوان، بر اثر تراکم اشتغال درس و بحث و تصنیف و تصحیح، مدتى به زیارت حضرت بى بى... فاطمه معصومه (علیها السلام) خواهر آن جناب توفیق نیافتم و تشرف حاصل نکردم. شگفت این که در آن شب اصلا اندیشه آن جناب در خاطرم نبود. @ala_allah
⤵️آیت الله شیخ مرتضی حائری رحمه الله: آیت الله شیخ مرتضی حائری علاقه فراوانی به زیارت امام رضا علیه السلام داشت. ایشان همواره در پی فرصتی برای زیارت آن امام بود. حتی در ایام درسی، وقتی حوزه، دو سه روز به مناسبتی تعطیل می شد، به زیارت آن حضرت می رفت. او هنگام تشرف به حرم امام رضا علیه السلام، به زائران آن حضرت احترام می گذاشت و زائر آن حضرت را هرچند از افراد معمولی بود، بزرگ می شمرد.  وی همواره می‎کوشید هنگام زیارت در میان مردم عادی بنشیند و امام را زیارت کند. خودش می گفت: احترام به زائران، احترام به آن حضرت و موجب خشنودی آن امام است. @ala_allah
⤵️حاج آقا ابوترابی ✋جا مانده دلی به زیر پایت زائر حاج آقا ابوترابی از آن کسانی بود که تا زنده بود هر سال کاروانی راه می‌انداخت و پیاده تا حرم امام رضا‌(ع) می‌آمد توی اسارت این نذر را کرده بود که اگر آزاد شود، هشت سفر با پای پیاده تا حرم امام رضا‌(ع) برود، سال اول سه نفری این سفر را رفتند، سال دوم شدد 70-80  نفر، آزاده‌های دیگر هم همراهشان شدند، سال سوم بالای 200 نفر بودند، می‌گویند حاج آقا این همه راه پیاده می‌آمد، تا حرم، اما توی حرم از صحن امام خمینی‌(ره) جلوتر نمی‌رفت. می‌رفت توی یکی از حجره‌ها می‌نشست و زیارتش را می‌واند حتی وقتی بهش اصرار می‌کردند قبول نمی‌کرد. انگار ادبی داشت که بهش اجازه نمی‌داد از آن جلوتر برود، حالا هم مزارش توی همان حجره است، کنار قبر پدرش و آیت‌الله مجتهدی حجره‌ای که اغلب درش بسته است. @ala_allah
⤵️شیخ حسنعلی نخودکی 🕊خورشید چشم‌های امام رئوف من... شیخ حسنعلی مقدادی اصفهانی، یا همان نخودکی اهل زیارت‌های طولانی بود، ساعت‌ها می‌نشست توی شبستان‌های حرم و ذکر می‌گفت و شب تا صبح قرآن می‌خواند و به قول خودش ریاضت می‌کشید. یک بار وقتی مشغول زیارت بوده، دچار شهود معنوی می‌شود و در عالم رویا می‌بیند درهای صحن عتیق را می‌بندند بعد امام رضا‌(ع) برای دیدن زائرانشان می‌آیند، روی صندلی کنار ایوان عباسی می‌نشینند و به همه زائرها حتی آنهایی که به خاطر گناه زیاد دیگر شبیه آدمی‌زاد نیستند با محبت نگاه می‌کند» آیت‌الله نخودکی بعد از آن رویا از برگشتن به نجف منصرف می‌شود و در مشهد می‌ماند او بعدها به پسرش می‌گوید «این صحنه‌ها را که دیدم، تصمیم گرفتم بماندم و چشم بدوزم به لطف امام رئوف» حالا مزار نخودکی توی صحن عتیق یا همان صحن انقلاب است، کنار ایوان عباسی، درست همان جایی که صندلی امام بود ای جاده‌ها گسیل تمام زمین شوید... @ala_allah
⤵️شیخ مرتضی انصاری 🕊گمنام ره عشق تو را، ننگ ز نام است... شیخ مرتضی انصاری وقتی نذر کرد، تنها و پیاده‌ و گمنام برود زیارت امام رضا(ع) دانشمند و فقیه و مرجع تمام شیعه بود و رییس حوزه علمیه نجف، با کلی مرید و شاگرد سینه‌چاک اما یک بقچه نان برداشت و با همان لباس تنش پیاده راه افتاد سمت حرم. ماجرای این نذر را میرزا ابوالحسن جلوه فهمید و برای دیگران روایت کرد، از قضا شبی شیخ به عنوان پیرمردی بی‌جا و مکان در حجره‌اش را می‌زند و اجازه می‌گیرد که شب را توی حجره او بخوابد، اتفاق ابوالحسن جلوه آن شب اسفار می‌خوانده و خلاصه از اطلاعات بالای پیرمرد به او شک می‌کند و با اصرار می‌فهمد او کیست؛ البته باقول این‌که تا وقتی آنجاست هویتش را به کسی نگوید، تا همان طور گمنام زیارتش را تمام کند. @ala_allah
⤵️شیخ عباس تربتی ملا عباس تربتی، از عرفا و علمای همین عصر خودمان است از اهالی تربت حیدریه بود و همان جا کشاورزی می‌کرد اهل کشف و کرامات بود و توی بحث و فقه جزو علمای زمان بود، کتاب فضیلت‌های فراموش شده را پسرش حسینعلی راشد درباره او نوشته است  می‌گویند شیخ عباس همیشه قصد چند روز زیارت می‌کرد و راه می‌افتاد سمت مشهد، یک بار همسرش قبل از راه افتادم به او سفارش می‌کند از مشهد برایش یک جفت نعلین یا همان کفش خودمان را بیاورد، شیخ عباس چشمی می‌گوید و می‌رود و فردای آن روز بر می‌گردد و یک جفت کفش و به همسرش می‌دهد همسر شیخ با تعجب می‌پرسد «چقدر زود برگشتی» شیخ جواب می‌دهد « رفته بودم نعلین بخرم، حالا به قصد زیارت می‌روم و چند روزی هم می‌مانم» حالا مزار این عارف بزرگ توی صحن نو، یا همان آزادی، آخرین غرفه ضلع شمال‌غربی است، شیخ این طور وصیت کرده که «مرا در صحن مطهر دفن کنید که قدم زائران حرم بروی چشم هایم باشد...» @ala_allah
⤵️مثل آیت الله بهاءالدینی زیارت کنید «ببینید! زیارت این است که زائر خود را نزد زیارت شونده بداند، چرا می خواهید خود را ضریح برسانید؟ چرا سعی نمی کنید با افکار امام (علیه السلام) آشنا شوید؟!شما اگر با فکر امام (علیه السلام) آشنا شوید، نزدیک آنها بلکه با آنهایید. گرچه از قبر و ضریح فاصله ها داشته باشید؟!» شب که شد روی حرفهای ایشان فکر می کردم که خوابم برد در عالم رویا دیدم به من می گویند:«مثل آقای بهاء الدینی زیارت کنید!». @ala_allah