خدایا!
تو گفتی «اِنّا لِله و اِنّا اِلیهِ راجعون»
«اِلیهِ راجعون» یعنی پیش خودت؛ درست است؟
پیش خودت که جهنم نمیشود! میشود؟
------------
@ala_allah
إِنِّي وَجَّهْتُ وَجْهِي َ لِلَّذِي فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ
من روي خود را به سوي كسي كردم
كه آسمانها و زمين را آفريده
—————–
@ala_allah
هروقت که دستت از همهجا کوتاه شد
با همهی وجودت بگو:
وأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّـهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبَاد
کارم را به خدا می سپارم،خداوند بینا به بندگان است
—————–
@ala_allah
اين مژده به بندگان تائب آمد
خيزيد كه ليلة الرغائب آمد
اي كاش ندا دهند كه فردا جمعه
اي منتظران امام غائب آمد
@ala_allah
امشب اگر قبول نشود دعا از عجائب است
زيرا كه عرش گشوده ي ليلة الرغايب است
اي كاش روز جمعه كه از راه مي رسد
ديگر كسي نگويد ارباب غايب است
@ala_allah
mdhy_anlyn_-_by_bhm_arzw_khnym_shb_lyl_lrgyb_-_syd_rd_nrymny.mp3
5.86M
🎤🎤نریمانی
🎼سینه زن سینه بزن آخه
شب دوری از مصائب
بیا با هم آرزو کنیم
شب لیله الرغائب
😍😍😍😍😍😍😍😍😍
😭😭😭😭😭😭😭😭😭
✨✨✨✨✨✨✨✨✨
✅✅✅✅✅✅✅✅✅
@ala_allah
هر آرزو كه داري در ليلة الرغائب
با شوق مي نويسند فرشته هاي كاتب
امشب ميان اشكت من را دعا كن اي دوست
بعد از دعاي اول يعني ظهور صاحب
@ala_allah
حاچ امیرنعیمی- شب لیله الرغائب.mp3
7.2M
🎤🎤حاج امیر نعیمی
🎼امشب شب آمالها و آرزوهاست
درگاه حق امشب پر از با آبروهاست
#⃣مناجات
😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍
😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟
👌👌👌👌👌👌👌👌👌👌
✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅
@ala_allah
📖شکل خدایی
اینل واترمن داستان آهنگری را می گوید که پس از گذراندن جوانی پر شر و شور تصمیم گرفت روحش را وقف خدا کند سالها با علاقه کار کرد به دیگران نیکی کرد اما با تمام پرهیزگاری در زندگیش چیزی درست به نظر نمی آمد حتی مشکلاتش به شدت بیشتر می شدند.
یک روز عصر دوستی که به دیدنش آمده بود و از وضعیت دشوارش مطلع شد گفت واقعا عجیب است
درست بعد از اینکه تصمیم گرفتی مردی باخدا شوی زندگیت بدتر شده نمی خواهم ایمانت را ضعیف کنم اما با وجود تمام تلاشهایت در مسیر روحانی هیچ چیز بهتر نشده ! آهنگر بلافاصله پاسخ نداد او هم بارها همین فکر را کرده بود و نمی فهمید چه بر زندگیش آمده است .
اما نمی خواست دوستش را بدون پاسخ بگذارد روزها به این موضوع فکر کرد تا بالاخره جوابش را یافت روز بعد که دوستش به دیدنش آمده بود گفت : در این کارگاه فولاد خام برایم می آورند و باید از آن شمشیر بسازم می دانی چطور این کار را می کنم ؟
اول تکه ای از فولاد را به اندازه جهنم حرارت می دهم تا سرخ شود بعد با بیرحمی سنگینترین پتک را بر می دارم و پشت سرهم بر آن ضربه می زنم تا اینکه فولاد شکلی را بگیرد که می خواهم بعد آن را در ظرف آب سرد فرو می کنم تا جاییکه تمام این کارگاه را بخار آب فرا می گیرد فولاد به خاطر این تغییر ناگهانی دما ناله می کند و رنج می برد باید این کار را آنقدر تکرار کنم تا به شمشیر مورد نظرم دست پیدا کنم " یک بار کافی نیست "آهنگر مدتی سکوت کرد سپس ادامه داد " گاهی فولادی که به دستم می رسد این عملیات را تاب نمی آورد حرارت پتک سنگین و آ ب سرد تمامش را ترک می اندازد می دانم که از این فولاد هرگز شمشیر مناسبی در نخواهد آمد "
آنگاه مکثی کرد و ادامه داد " می دانم که خدا دارد مرا در آتش رنج فرو می برد ضربات پتکی را که بر زندگی من وارد کرده پذیرفته ام و گاهی به شدت احساس سرما می کنم انگار فولادی باشم که از آبدیده شدن رنج می برد .
اما تنها چیزی که می خواهم این است : " خدای من از کارت دست نکش تا شکلی را که تو می خواهی به خود گیرم با هر روشی که می پسندی ادامه بده هر مدت که لازم است ادامه بده اما
هرگز مرا به کوه فولادهای بیفایده پرتاب نکن "
@ala_allah