هدف زندگی را گم کردیم... "زندگي کردني که صبح بلند شويم، يک سِري کارتکراري انجام دهيم و شب دوباره بخوابيم و همينطور ادامه پيدا کند، با زندگي حيوانات به نظرم هيچ فرقي ندارد، بايد بررسي کنيم که در اين دنيا چقدر تأثير گذاريم. بله، عده اي ازما فهميده ايم که بايد خدا را عبادت کرد (ما خَلَقت الجِنِ و الإنس إلّا لِيَعبُدون) : «ما جِن و اِنس را نيافريديم جز اينکه ما را عبادت کنند» کساني که تا اينجا آمدند مرحله حيواني را رد کردند و انسان هستند، اما باز انسان ها بيشترشان متاسفانه همين جا متوقف ميشوند. بايد بالاتر از اين فهم هم رفت. عبادت بدون شناخت امام زمان هيچ ارزشي ندارد، که يکي از وظايف اصلي منتظران، شناخت امام زمان (عج) است." استاد رائفي پور، هشتگرد، 5خرداد96 #منبرک_و_دلنوشته_مهدوي 1 @ala_allah

حجابِ غیبت...  آقاي من، بر منابر و معابرمان فريادت مي ‌زنيم تا بازگردي! اما غافليم از اينکه، آنکه بايد باز گردد شما نيستيد! آن ما هستيم که بايد به خودمان بازگرديم! مولا جان، از شما مي‌ خواهيم تا صدايمان را بشنوي و نظري با گوشه ي چشمت بر ما افکني! امّا از ياد برده ‌ايم که شاهد و ناظر اعمالماني و هفته ‌اي دو بار پرونده ي کارهايمان را برابر چشمانت داري... با ضجّه و عاجزانه ميخواهيم، بلکه نشاني ات را بگويي و ما سراسيمه خود را فداي قدومت کنيم! امّا نميدانم، چرا نميتوانيم خواسته هايمان را فداي آمدنت کنيم! مگر محبوب ما نيستي و دائم آمدنت را نميخواهيم؟ پس چرا آنچه تو ميخواهي بر ما گران و سنگين و ناشدنيست؟ همه‌ مان به دنبال آناني مي ‌گرديم که تشرّف حضورت را داشته‌ اند، امّا فراموش کرده‌ايم که هر دم، ممکن است از کنارمان بگذري. يا صاحب الزمان همه‌ مان آرزو مي ‌کنيم، کاش شما را مي‌ ديديم و سلامي مي‌ گفتيم. ولي فراموش کرده‌ايم که هر کجا سلامت بگوييم، پاسخ‌ مان مي ‌دهي. حتّي يادمان ميرود، در کوي و برزن ‌ها، بر هم سلام کنيم! شايد آنکه از کنارش به آرامي گذشتيم... گل نرگس... نميدانم چه شد، اين همه عطر نرگس را از ياد برديم. شما دعايي کن. شايد به حُرمت دعايت ما هم برگشتيم. ميخواستم از حجاب بگويم! اما حجاب غيبتت، ديگر حجاب‌ها را از ذهنم رُبود... #منبرک_و_دلنوشته_مهدوي 2 @ala_allah

اماما, مهدی جان سلام!  آقا جان، مي ‌دانم که دير کرديم، ميدانم که هنوزم که هنوز است، در انتظار آمدن‌ مان صبر مي‌ کني، ميدانم که با اين همه انتظار و انتظار کردن‌ مان، هنوز هم الفباي انتظار را نياموخته ‌ايم... امّا شما... امّا شما هنوز هم چشم اميدتان به ما مردم زمانه است... مولا جان... سالهاست کنارمان بوده ‌اي و در کوچه ‌و خيابان‌ هايمان، از کنارمان به آرامي گذشته ‌اي، سالهاست برايمان دعا ميکني و واسطه فيض ما با آسماني... يا صاحب الزمان... امّا ما زمينيان، با صاحب و اماممان چه کرديم!؟ آيا اين ما نبوديم که با گناهانمان، شما را آزرديم و هر چه بيشتر بر دوران غيبتتان افزوديم؟ ما همانهايي هستيم که اَمان خويش را گم کرديم، امّا حقيقتاً به جستجويش برنخواستيم... ما همانهايي هستيم که در سايه نام شما، روزگار گذرانديم، امّا قدمي براي زُدودن نقاب غيبت از روي دلنشين شما برنداشتيم... ميدانم همه حرفهايمان ادّعايي بيش نبوده.. امّا با همه نبودن ها و ادّعاهايمان، با همه بي‌ مِهري ‌ها و ظلمهايي که در حق شما روا داشتيم، باز هم بر ما گران است که شما را ببينيم امّا شما را نشناسيم، بر ما گران است که صداي همه را بشنويم، امّا صداي دلنشين شما را نشنويم.. بر ما گران است دشمن بر ما طعنه زند و حقايقِ بودنتان را اِنکار کند.. اي اَمانِ آسمان و زمينيان بر ما بِتاب.. #منبرک_و_دلنوشته_مهدوي 3 @ala_allah

رفقا, بیاید مَحرَمِ امام زمان بشیم...  آيا با امام زمان مَحرَميم؟ مَحرم کيه؟ کسيکه نزديکتره؟ گاهي فاصله ها زياده ولي قلبها و فکرها و عملها نزديکه. اگه اينطور باشه، ميشيم مَحرم. اويس_قرن مَحرم شد. مَحرم يعني آشنا، نزديک، رفيق.. آيا چشممو گوشمو زبونم مَحرمن؟ مدّعي خواست بيايد به تماشاگَهِ راز/ دست غيب آمد و بر سينه نامَحرم زد عده اي از امام سجاد خواستند عليه حکومت وقت قيام کنند. امام فرمودند: کدام يک از شما حاضره آتشي در دست بگيره و بدونِ کمک گرفتن از کسي آنقدر تحمل کنه تا خُنک بشه؟ امام باقر اعلامِ آمادگي کردند. پدرشون امام سجاد فرمودند: منظور من شما نبوديد... (چون شما جُزو خودي ها و مَحرَم هستيد) از فرات تا فرات دفتر دوم ص14 راحت تر بگيم: يه بچه که ميخواد به دنيا بياد، اوناييکه بهش نزديکترند در زمينه مقدمات اومدنِ مسافرشون، فعال_ترند. آماده کردنِ اتاق نوزاد، سيسموني، تهيه لباس و کفش و کلاه و... بياييد آب و جارو کنيم خونَمونو. خونه دلمون، کف خيابونامون، کسب و کار بازارامون... #منبرک_و_دلنوشته_مهدوي 4 @ala_allah

اگر به جای مردم کوفه بودیم چه میکردیم؟  اگر به جاي مردم کوفه بوديم چه ميکرديم؟ چه عواملي باعث شد که کوفيان امامشان را ياري نکنند و در مقابلش بايستند؟ دلايل زيادي دارد: يکي از آنها دلبستگي به دنيا است: دلبستگي به مغازه، فرزند، پول، خانه، ماشين و… اينها مانع ياري کردنِ امام زمان است. حضرت که بيايند، بگويند به جنگ برويد، اگر وابستگي داشته باشيد ترمز ميکنيد. نميتونيد جلو بِريد. برعکسِ شهدا. شهيد احمد کاظمي ميگويد: شهيد حسين خرازي پيشم آمد و گفت: من در اين عمليات شهيد ميشوم. گفتم: از کجا ميداني؟ مگر علم غيب داري؟ گفت: نه، ولي مطمئنم. چند عمليات قبل، يک خمپاره کنار من خورد. به آسمان رفتم. فرشته اي ديدم که اسم هاي شهدا را مينويسد. تمام اسم ها را ميخواند و ميگفت وارد شويد. به من رسيد گفت حاضري شهيد بشي و بهشت بري؟ يه لحظه زمين رو ديدم گفتم: " يک بار ديگر برگردم بچه و همسرم را ببينم، خوب ميشود. تا اين در ذهنم آمد زمين خوردم. چشم باز کردم ديدم دستم قطع شده و در بيمارستانم. اما ديگر وابستگي ندارم. اگر بالا بروم به زمين نگاه نميکنم" گاهي ما بخاطر وابستگي هايمان، از دين کوتاه مي آييم. #منبرک_و_دلنوشته_مهدوي 5 @ala_allah

کارکردن برای امام زمان  فرض کنيد يه آدم فقير کنار يه آدم ثروتمند خونه داره. در واقع دو تا همسايه اند که يکي پولداره يکي بي پول. اوني که بي پوله هر روز که ميره براي خونشون نون بخره، براي همسايه پولدارشم ميخره. بنظرتون بعد از يه مدت چي ميشه؟ همسايه ثروتمنده به فکر ميفته که خب ديگه، حالا نوبت منه که لطف اينو جبران کنم. و چقدر هم که دستش بازه براي جبران کردن... شماهارو نميدونم اما من خودم امتحان کردم، با همين کارهاي کوچکم و هديه کردن برا آقا صاحب الزمان... از همين صلوات فرستادن ها... از همين مطالب کوچک نوشتن ها... صدقه دادن ها... جالبه که گره هاي زندگيم خيلي راحت و بي دردسر باز ميشن... حضور آقارو احساس ميکنم در برطرف شدن مشکلاتم... امتحان کنيد، ضرر نميکنيد... "استاد علي اکبر رائفي پور" #منبرک_و_دلنوشته_مهدوي 6 @ala_allah

یه منتظر واقعی 1- "جون عزيز نيست" ؛ محمد بن بشير در همان ايام محرم، پسرش بدست کفّار اسير شد. وقتي خبر به امام حسين رسيد، حضرت از او خواستند که برود و هديه اي يا پولي به آنان دهد تا آزاد شود ولي او گفت: درنده هاي بيابان زنده زنده مرا بخورند، اگر من چنين کاري بکنم. پسرم گرفتار است، باشد، مگر پسر من از شما عزيزتر است؟ (بحارالأنوار ج44) 2- "اسير پول نيست" ؛ مردي صابون فروش، خيلي علاقه به ديدن امام زمان داشت. بالاخره قرار شد روزي توسط يکي از ابدال به خدمت امام زمان برسند. در مسير باران گرفت و مدام به فکر صابون هايش بود که لِه و خراب شده اند. وقتي خدمت حضرت رسيدند، امام فرمود او را برگردانيد، همانا او مرد صابوني است... 3- "توي کسب وکارش دقت داره و حسّاسه"؛ مثل داستان پيرمرد قفل ساز... 4- "براي آوردنِ امامش بيکار نِميشينه" ؛ چرا که افضل الاعمال، انتظار الفرج... 5- "برا ظهور امامش زياد دعا ميکنه" #منبرک_و_دلنوشته_مهدوي 7 @ala_allah

...آه از یاران...آه...  امام علي(عليه‌السلام)مي‌فرمود: «چقدر با شما (کوفيان) مدارا کنم؟! چونان مدارا کردن با شتران نوباري که از سنگيني بار، پشتشان زخم شده و مانند وصله زدن لباسهاي فرسوده اي که هرگاه از جانبي زخمش را بدوزند، از سوي ديگر پاره ميشود! هر وقت دسته اي از لشگريان شام (سپاه معاويه) به شما حمله ميکند هر کدام از شما به خانه رفته، درب خانه? تان را مي‌بنديد و چون سوسمار در سوراخ خود مي‌خزيد و چون کفتار در لانه مي‌آرميد!!» خطبه69-نهج البلاغه فکر کنم شما هم متوجه لحن امام شده ايد… انصافا غريبونه ست… آدماي شُل و وِل رو يکبار به «شترهاي ضعيف» [کسي که از زير کار، شونه خالي ميکنه] و يکبار به «لباسهاي پوسيده» [کسي که فرسوده و غيرقابل استفاده شده] تشبيه مي‌فرمايد! نکنه ما هم اينجوري باشيم واسه اماممون... ....….بدون شرح!……… #منبرک_و_دلنوشته_مهدوي 8 @ala_allah

امام زمان که نمیاد آدمهای مومن و عوام غیر مومن رو بکشه...  استـاد پناهيـــان : امام زمان که نمياد آدماي مؤمن و عوام غير مؤمن رو بکُشه؛ حتي ايشون نمياد که گناهکارا رو بکُشه، بلکه خيلي از گناهکارها با اومدن ايشون، آدماي خوبي ميشن؛ کشتن، قاعده اي داره! حتي قرار نيست بعضي از گناهکارايي که با اومدن ايشون هم خوب نشدند، کشته بشن... بله، نبايد موضوع شمشير رو از عملياتِ اصلاحي حضرت، حذف کرد! چرا که «مستکبران» هيچ زبوني جز زبون زور نمي فهمند... براي تامين امنيت جامعه، ترسوندن مستکبران از «شمشير عدالت» يک اصل اساسي به حساب مياد، چرا که اين طائفه جز با گردن هاي شکسته، سر تعظيم فرود نمي آورند! تنها در اينصورت ست که جامعه روي آرامش خواهد ديد... انتظارعاميانه،عالمانه،عارفانه/ص30 #منبرک_و_دلنوشته_مهدوي 9 @ala_allah

هیچکس به من نگفت...  که چرا نشسته اي در هنگام شنيدن آن نام زيبـا که قيام را خاطره آور است... و من.. چه بسيار تو را شنيده ام و تکاني نخورده ام... به من نگفتند امام صادق(عليه السلام) وقتي نام زيبايت را مي شنيد، تمـــــام قد مي‌ايستاد... آن عالِم پاک دل؛ آيت الله صافي، وقتي در مجلسي که همه قيام کردند، عذر آورد که «من پيرم و پاهايم طاقت ايستادن ندارد! ببخشيد» اما بعد از لحظه اي تا مجري نام مبارک تان را به زبان آورد، ناگاه با همه ي زحمتش روي دو پا ايستـــاد در حالي که بسياري مثل من نشسته بودند و غافل... آري! او به خود نگفت که بنشين وقتي که همه نشسته اند! شايد خوب مي دانست کسي که حاضر نيست از جايش برخيزد چگونه ميخواهد منتظرت باشد؟! که “انتــظار” به انتظار نماندن است و بس... منتظران غائب، غائبــند ومنتظران قائم، قائــــم... لبّيکــــَ ياقـــائمـ آل محمَّــــد... هيچ کس به من نگفت/ص56 #منبرک_و_دلنوشته_مهدوي 10 @ala_allah

بزرگترین عذاب  زماني اراده خدا بر اين امر واقع شد که بر قومي عذاب نازل کنه، بعد از مدتي مشاهده کردند که هيچ عذابي وارد نشد! و اوضاع آرامه… پيامبر قوم، از خدا پرسيد: ماجرا چيست؟ خطاب آمد: « اي نبي من! عذابي بالاتر از اينکه لذت مناجاتم را از دل خلائق بيرون ببرم، در خزانه ي خود سراغ نداشتم و اکنون اين جماعت را به همان عذاب و بلا مبتلا کرده ام. آهاي جماعت! در اين روزگار هم بزرگترين عذاب و شکنجه ي خدا اينه که « ياد امام زمان(عج) در دل ما، جايي نداره و خلائق، صاحبشون رو فراموش کرده اند... (روز عالم سوز/ص284) #منبرک_و_دلنوشته_مهدوي 11 @ala_allah

آن سوی فاصله ها مولايم دلم براي ورود تو لحظه شماري ميکند و حنجره ام تو را فرياد ميزند، تو که تجلي عشقي. قنوتم را طولاني ميکنم تا تو نيمه شبي براي آن دعا کني. کوچه هاي غريب بي کسي را آب و جارو ميکنم تا تو صبحي زود از آن کوچه عبور کني. هر روز چراغ دلم را با «جامعه کبيره» روشن مي کنم و سفره افطارم را با «آل ياسين» و «عهد» تزيين ميکنم، براي ظهور تو هر روز پاي درد «کميل» مي نشينم. نميدانم آخرين ايستگاه «توسل» چه هيجاني دارد که مرا با خود تا آن سوي فاصله ها مي برد و صبح آدينه چه صفايي دارد، که صبح آسمانش پر از «ندبه» است. مولايم...! بي تو دفتر دلمان پر است از مشق هاي انتظار و من با دلم مي خواهم آن روز که مي آيي زيباترين مدال ايثار را تقديم نگاه تو کنم. #منبرک_و_دلنوشته_مهدوي 12 @ala_allah

او می آید....  او با کوله باري از صبر مي آيد، او شمشير علي را در دست مي گيرد تا نامردان را سرکوب کند و براي هدايت مردمان قرآن را مي آورد، او مثل ستاره اي درخشان در تيره ترين شب و مثل کوه بلندي در جنگل وحشت انگيز ظاهر مي شود. او با قرآن محمد در سينه و شمشير علي در دست و با مِهر زهرا و صبر حسن و شجاعت حسين مي آيد. سر تا پاي او نبوت و ولايت است. او صفات همه پيامبران را با خود به همراه دارد. او با ظهورش دين را بر همه جهان حکم فرما مي سازد و قيامش مانند قيامت و از بين برنده ي همه گناهان، و نامش از بين برنده ي همه نامردي هاست و سرانجام اوست که کافران را به سزاي اعمالشان مي رساند و رسالت پيامبران و زحمات آنان را نتيجه مي بخشد. همه مسلمانان چشم انتظارند. آقاي من، پس کي مي آيي؟ بيا که به انتظارمان ميخندند... #منبرک_و_دلنوشته_مهدوي 13 @ala_allah

ای کاش همه عالم میدانستند... اي حجت يزدان و اي امير دوران اي موعود انبيا و منجي انسانها اي ذخيره خدا در زمين  اي کاش اهل عالم مي دانستند که با آمدنت، چه سعادتي به آنان روي خواهد آورد که نه چشمي آن را ديده و نه گوشي آن را شنيده.. . اي کاش مسيحيان جهان مي دانستند که مسيح خود دلداده ي توست و براي ظهورت لحظه شماري مي کند تا از آسمان فرود آيد؛ در نماز به تو اقتدا مي کند و پيروان خويش را به تبعيت از تو فرا خوانَد که اگر عيسي بنا به ضرورت و براي اتمام حجت، مرده اي را زنده مي کرد؛ تو اي مقتداي مسيح، زمين و زمان، انسان و جهان و اسلام و قرآن را زنده خواهي کرد... "السلام عليک يا امام المسيح" آشتي با امام زمان، ص5 #منبرک_و_دلنوشته_مهدوي 14 @ala_allah

ای کاش کلیمیان میدانستند....  اي کاش کليميان جهان مي دانستند که نه تنها يد بيضا، عصا و سنگ موسي، الواح تورات و انگشتر سليمان که تمام مواريث انبيا در نزد توست و همان خضر که حضرت موسي مصاحبت با وي را تاب نياورد و اين گونه مخاطب وي قرار گرفت که: "َهَ?ذَا فِرَاقُ بَيْنِي وَبَيْنِكَ" چرا که: مَا لَمْ تَسْتَطِع عَّلَيْهِ صَبْرًا الكهف (78) در مقابل تو دست ادب بر سينه مي نهد، به خدمتگذاري و همنشيني ات افتخار مي کند و لحظه اي فراق و دوري ات را برنمي تابد موسي منجي بني اسرائيل بود، تو منجي عالم بشريتي. موسي با يک فرعون درافتاد تو همه ي طاغوت هاي عالم و هزاران فرعون را به جاي خويش نشانده و فرعونيّت را ريشه کن خواهي کرد... آشتي با امام زمان، ص6 #منبرک_و_دلنوشته_مهدوي 15 @ala_allah

هر یوسفی که یوسف زهرا نمی شود  اي کاش پيروان زرتشت، اين معنا را در مي يافتند که "پندار نيک، گفتار نيک و کردار نيک"  تنها و تنها در دوران طلايي ظهور توست که مجال بروز خواهد يافت. تو را "يوسف زهرا" صدا مي زنند و به يوسف تشبيه ميکنند؛ اگر چه: بالاي تخت يوسف کنعان نوشته اند هر يوسفي که يوسف زهرا🌹 نميشود   هرگاه تو را با اين لقب ياد مي کنند نا خود آگاه آيه اي از قرآن کريم برايم تداعي مي شود. آنگاه که برادران خطاکار يوسف به محضر او شرفياب شدند، يوسف آنها را با اين بيان مخاطب قرار داد کهَ هَلْ عَلِمْتُم مَّا فَعَلْتُم بِيُوسُفَ وَأَخِيهِ هيچ مي دانيد با يوسف و برادرش چه کرديد؟ بلافاصله بانويي قد خميده در برابرم مجسم مي شود که مرا و يکايک شيعيان و مردم جهان را مورد خطاب و عتاب قرار مي دهد که " َ هَلْ عَلِمْتُم مَّا فَعَلْتُم بِيُوسُفَ وَأَخِيهِ؟" هيچ ميدانيد با يوسف من چه کرديد؟ هيچ مي دانيد در اين 1171 سال که از شروع غيبتش مي گذرد بر مهدي من چه گذشته است؟ از اشک هاي غريبانه اش باخبريد؟ از غصه ها و قلب پر از خونش چه مي دانيد؟ براي خلاصي او از زندان غيبتش چه کرديد؟ چرا براي رهايي او از غربت و غيبت و مظلوميت دعا نمي کنيد؟ بدانيد: دلي شکسته تر از من در آن زمانه نبُوَد در اين زمانه دل فرزند من شکسته تر است  برگرفته از کتاب آشتي با امام زمان #منبرک_و_دلنوشته_مهدوي 16 @ala_allah

تربیت نسل; مادران کلید راه ظهورند  استاد رائفي پور: سالها به اين مي انديشيدم که مهم ترين شرط ظهور چيست؟ و امروز پس از بررسي هاي فراوان مي گويم تربيت_نسل و کادر_سازي. امام علي 25 سال خانه نشين شد چون سرباز نداشت. تنها کسي که براي دفاع از امام زمان خود و حريم ولايت قيام کرد حضرت زهرا بود، دفاعي ديگر وجود نداشت! چون نسلي تربيت نشده بود. در جريان عاشورا نيز نبود ياران وفادار و بصير سبب مي شود خانواده امام و بهترين يارانشان براي حفاظت از حريم ولايت به ميدان بيايند و همگي به خاک و خون کشيده شوند. به نظر شما 300 تا 400 هزار شهيدي که براي دفاع از تشيع در 8 سال دفاع مقدس سينه سپر کردند نتيجه چند سال کادرسازي و تربيت نيروي انساني است؟ حداقل 1000 سال تربيت_نسل را بدون هيچ شک و شبهه اي زنان بر عهده دارند و مادران کليد راه ظهورند. افسوس که زنان ما از اهميت ماهوي و موجوديت شريف خود خبر ندارند #منبرک_و_دلنوشته_مهدوي 17 @ala_allah