eitaa logo
العبد
17.1هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
1.1هزار ویدیو
1 فایل
✨ ﷽ ✨ 🍁 زندگی محدود است ، #ابدت را دریاب. ☀️ #العبد در اینستاگرام 💌 Instagram.com/alabd110110 ☀️خادم کانال 💌 @khalil14 ☀️کانال دوم ما #احادیث_معصومین (علیهم السلام) 💌 @hadis1412 🍯 از کانال #عسل ما هم دیدن فرمایید. 💌 @asal_shafa14
مشاهده در ایتا
دانلود
4.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
☘ عاقبت عشق به امام حسین علیه السلام 🎙استاد عالی ☀️ به ما بپیوندید 👇 http://eitaa.com/joinchat/1582039040C6a7a30e470
🖋 آیت الله العظمی شیخ عبدالکریم حائری هر روز صبح به طلبه ‌ها می‌ فرمود روضه حضرت علی اصغر(علیه السلام) بخوانند و اعتقاد داشت که مشکلات بسیاری به واسطه دست‌های با کرامت ایشان باز می‌شود ☀️ به ما بپیوندید 👇 http://eitaa.com/joinchat/1582039040C6a7a30e470
🌷 امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) : ☘ مَن قَرَأَ مِأةَ آیةٍ مِنَ‌القُرآنِ مِن أَی القُرآنِ شاءَ ثُمَّ قالَ «یا اللهُ» سَبْعَ مرّاتٍ فَلَو دَعا عَلی صَخرَةٍ لَقَلَعَها إن‌شاءالله.   ✍ هر کس صد آیه از هر جای قرآن بخواند سپس هفت مرتبه بگوید «یا الله» و حاجت خود را بخواهد اثر اجابت آن چنان است که اگر دعا بر صخرة سخت بخواند به یاری خدا آن را از جای برمی‌کند. 📖 وسائل ، ج۴ ، ص۱۱۱۴ ☀️ به ما بپیوندید 👇 http://eitaa.com/joinchat/1582039040C6a7a30e470
🖌 خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیت‌الله بهجت (ره) ▫️صبح جمعه ، وقتی مجلس روضه در خانه برگزار می‌شد ، همان جلوی در می‌نشست. ▫️هر کس وارد می‌شد جلوی پای او می‌ایستاد و با خوش‌رویی از او استقبال می‌کرد ؛ فرقی نداشت چه کسی باشد. ▫️اگر کودک بود ، برایش دعایی می‌خواند و نوازشش می‌کرد. ▫️گاه می‌گفت روضۀ علی‌اصغر علیه‌السلام بخوانند. ▫️یک روز جمعه ، در بین روضه در باز شد، ▫️آقا برخاست و دست بر سینه احترام گذاشت. ▫️نگاه که کردم کسی را ندیدم! ▫️تعجب کردم! ▫️آقا که نشست تازه متوجه شدم ، کودکی وارد شده بود که به نظر بیش از ده سال نداشت. 📚 این بهشت ، آن بهشت ، ص۵٧ ☀️ به ما بپیوندید 👇 http://eitaa.com/joinchat/1582039040C6a7a30e470
❓ سؤال : خوردن تربت‌های موجود _ که معلوم نیست از قبر مطهر امام حسین علیه‌السلام باشد_ آیا جایز است؟ 🖌 آیت‌الله بهجت (ره) : ✍ به مقدار کمی با امتزاج(مخلوط کردن) به آب ، اگر به نیت رجا بخورد ، اشکال ندارد. ☀️ به ما بپیوندید 👇 http://eitaa.com/joinchat/1582039040C6a7a30e470
الحق که به تو نام قمرمی آید! ای ماه ترین عموی دنیا عباس @alabd110
🌷 آیت الله بهجت (ره) : 🖋 خیال می کنم فضیلت بکا بر سیدالشهدا (علیه السلام) ، بالاتر از نماز شب باشد. 🖋 زیرا نماز شب عمل قلبی صرف نیست  ولی حزن و اندوه و بکا عمل قلبی   است ، به حدی که بکا و دمعه (اشک چشم) از علایم قبولی نماز وتر است.  ☀️ به ما بپیوندید 👇 http://eitaa.com/joinchat/1582039040C6a7a30e470
🌷 آيت الله ناصري(ره) : 🖋 در این جلسات سوگواري امام حسين (علیه السلام) شرکت کنید و مؤدب باشید و بدانید که هم امام زمان(عليه السلام) نظر دارند و هم حضرت زهرا (سلام الله عليها). برای خشنودی این دو بزرگوار شرکت کنید. ☀️ به ما بپیوندید 👇 http://eitaa.com/joinchat/1582039040C6a7a30e470
5.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 حضور ملائک در جلسات روضه ☀️ به ما بپیوندید 👇 http://eitaa.com/joinchat/1582039040C6a7a30e470
👇👇👇 روحانی مسئول مشاوره به زندانیان محکوم ‌به اعدام در زندان رجایی شهر  خاطره جالبی دارد: 🔸حدود ۲۳ سال پیش جوانی که تازه به تهران آمده بوده در یک کبابی مشغول کار می‌شود، ‌شبی پس از تمام شدن کار، صاحب کبابی دخل آن روز را جمع می‌کند و می‌رود در بالکن مغازه تا استراحت کند. درآمد آن روز کبابی، شاگرد جوان را وسوسه می‌کند و در جریان سرقت پول‌ها، صاحب مغازه به قتل می‌رسد. او متواری می‌شود؛ اما مدتی بعد، دستگیرش می‌کنند و به اینجا منتقل می‌شود. 🔸حکم قصاص جوان صادر می شود، اما اجرای آن حدود ۱۸-۱۷ سال به طول می‌انجامد؛ می‌گویند شاگرد جوان در طول این مدت حسابی تغییر کرده بود و به‌ قول‌ معروف پوست‌ انداخته و اصلاح‌ شده بود. آن‌قدر تغییر کرده بود که همه زندانی‌ها قلبا دوستش داشتند. 🔸پس از این ۱۸-۱۷ سال، خانواده مقتول که آذری‌ بودند، برای اجرای حکم می‌آیند؛ همسر مقتول و سه دختر و ۷ پسرش آمدند و در دفتر نشستند، فضا سنگین بود و من با مقدمه‌چینی و شرح احوالات فعلی قاتل، از اولیای دم خواستم که از قصاص صرف‌نظر کنند. همسر مقتول گفت: " من قصاص را به پسر بزرگم واگذار کرده‌ام" و پسر بزرگ هم گفت که قصاص به کوچک‌ترین برادرمان واگذار شده است. به‌هرحال برادر کوچک‌تر هم زیر بار نرفت و گفت :"اگر همه برادر و خواهرهایم هم از قصاص بگذرند، من از قصاص نمی‌گذرم؛ زمانی که پدرم به قتل رسید من خیلی بچه بودم و این سال‌ها، یتیم بودم و واقعاً سختی کشیدم." 🔸به‌هرحال روی اجرای حکم مصر بود. با خودم گفتم شاید اگر خود زندانی بیاید و با آن‌ها روبه‌رو شود، چیزی بگوید که دلشان به رحم بیاید، بنابراین گفتم زندانی را بیاورند. یادم هست هوا به‌شدت سرد بود و قاتل هم تنها یک پیراهن نازک تنش بود؛ وقتی آمد رفت کنار شوفاژ کوچکی که در گوشه اتاق بود ایستاد به او گفتم اگر درخواستی داری بگو؛. او هم آرام رو به من کرد و گفت:"درخواستی ندارم." 🔸وقت کم بود و چاره دیگری نبود. مادر و یکی از دختران در دفتر ماندند و ۹ برادر و خواهر دیگر برای اجرای حکم وارد محوطه اجرای احکام شدند. جالب بود که مادرشان موقع خروج فرزندانش از دفتر به آن‌ها گفت که اگر از قصاص صرف‌نظر کنند شیرش را حلالشان نمی‌کند. به‌هرحال شاگرد قاتل، پای چوبه ایستاد همه‌چیز آماده اجرای حکم بود که در لحظه آخر او با همان آرامشش رو به اولیای دم کرد و گفت: "من یک خواسته دارم" من که منتظر چنین فرصتی بودم گفتم دست نگه‌ دارید تا آخرین خواسته‌اش را هم بگوید. 🔸 شاگرد قاتل، گفت: "۱۸ سال است که حکم قصاص من اجرا نشده و شما این مدت را تحمل کرده‌اید، حالا تنها ۹ روز تا محرم باقی‌مانده و تا تاسوعا، ۱۸ روز. می‌خواهم از شما خواهش کنم اگر امکان دارد علاوه بر این ۱۸ سال، ۱۸ روز دیگر هم به من فرصت بدهید. *من سال‌هاست که سهمیه قند هر سالم را جمع می‌کنم و روز تاسوعا به نیت حضرت عباس (علیه السلام )، شربت نذری به زندانی‌های عزادار می‌دهم. امسال هم سهمیه قندم را جمع کرده‌ام، اگر بگذارید من شربت امسالم را هم به نیت حضرت ابوالفضل (علیه السلام ) بدهم، هیچ خواسته دیگری ندارم 🔸 حرف او که تمام شد فضا عوض شد. یک‌دفعه دیدم پسر کوچک مقتول  منقلب شد، رویش را برگرداند و با بغض گفت من با ابوالفضل درنمی‌افتم  من قصاص نمی‌کنم. برادرها و خواهرهای دیگرش هم با چشمان اشکبار به یکدیگر نگاه کردند و هیچ‌کس حاضر به اجرای حکم قصاص نشد. 🔸 وقتی از محل اجرای حکم به دفتر برگشتند، مادرشان گفت چه شد قصاص کردید؟ پسر بزرگ مقتول ماجرا را برای مادرش تعریف کرد. مادرشان هم به گریه افتاد و گفت به خدا اگر قصاص می‌کردید شیرم را حلالتان نمی‌کردم. *خلاصه ماجرا با اسم حضرت عباس(علیه السلام ) ختم به خیر شد و دل ۱۱ نفر با نام مبارک ایشان نرم شد و از خون قاتل پدرشان گذشتند. 🌷صلی الله علیک ایها العبد الصالح ☀️ به ما بپیوندید 👇 http://eitaa.com/joinchat/1582039040C6a7a30e470
✅ ارباب اینطوری به عزادارش عنایت دارد. 🖌 آیت الله سید محمد کاظم طباطبایی یزدی برای صله ارحام عازم یزد بود، یک قطعه کفن برای خودش خریده در حرم امیرمؤمنان علیه السلام همۀ قرآن را بر آن نوشته، سپس در حرم امام حسین علیه السلام زیارت عاشورا را با تربت براطراف آن نوشته بود، در این سفر این کفن را با خودش به یزد می برد، در شب اول ورودش به یزد، در منزل یکی از دخترانش استراحت می کند، حضرت سیدالشهداء علیه السلام به خوابش آمده می فرماید: یکی از دوستان ما فوت کرده، در مزار یزد منتظر کفن است، ما دوست داریم این کفن به او اهداء شود. بیدار می شود و می خوابد، دوبار دیگر این رؤیا تکرار می شود، لباس پوشیده به قبرستان یزد می رود و می بیند شخصی به نام «کریم سیاه» فوت کرده، او را غسل داده روی سنگ نهاده منتظر کفن هستند. تا ایشان می رسد، می گویند: کفن را آوردند. مرحوم یزدی از آن ها می پرسد: شما کی هستید؟ می گویند: همان آقایی که به شما امر فرموده کفن بیاورید، به ما نیز امر فرموده که برای تجهیز و دفن ایشان به این جا بیاییم. مرحوم یزدی می پرسد: این شخص کیست؟ می گویند: او شخصی به نام «کریم سیاه» است، یک فرد معمولی، ولی عاشق امام حسین علیه السلام بود، در هر کجا مجلسی به نام امام حسین علیه السلام برگزار می شد، او بدون هیچ تکلّفی حاضر می شد.  📚 جرعه ای از کرامات امام حسین(علیه السلام) ، ص 97 ☀️ به ما بپیوندید 👇 http://eitaa.com/joinchat/1582039040C6a7a30e470
🌷 عـلامه امـینى (ره) فـرمودند : 🖌 شــب و روز تاسوعا و عاشورا براى سلامتى امام زمان(علیه السلام) صــدقه دهید چون قلبِ حــضرت اندوهناڪ جَدِّ غریب ‌شان ، حضـــرت سیدالشهداء(علیه السلام) اســـت. ☀️ به ما بپیوندید 👇 http://eitaa.com/joinchat/1582039040C6a7a30e470