🌹شهید مصطفی کاظم زاده🌹
💐مصطفی!
تو شهادت را چگونه می بینی؟
نفس عمیقی کشید و گفت:
شھادت رهایی انسان از حیات مادی
و یک تولد نو است، شهادت مانندِ
رهایی پرنده از قفس است.💐
⭐️شادی روح پاک همه شهدا صلوات
#به_یاد_شهدا
🍁〰🍂
@Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌ماجرای جنجال در کشمیر هند و
عکس شهید سلیمانی 🙏🏻
اونا هر چی میخوان، بخوان....
اصل اونیکه ،خدا میخواد👌👌🙏🙏
پیشنهاد دانلود 👌
🍁〰🍂
@Alachiigh
🔴 وما ادراکَ کلیر !!!
وقتی در خبرها دیدم که با بالاگرفتن تنش ها در اوکراین ، آسمان این کشور کاملا کلیر(CLEAR) شده و هیچ هواپیمایی از آسمان اوکراین عبور نمی کند ،
بلافاصله یاد دیماه تلخ ۹۸ افتادم.
در شرایطی که پس از اقدام وحشیانه آمریکا در ترور #حاج_قاسم ، ما نه در آستانه جنگ که دقیقا وارد جنگ با آمریکا شده بودیم اما مسئولین وقت در اقدامی بسیار عجیب و مشکوک ، دستور کلیر کردن آسمان ایران را صادر نکردند و حادثه ناگواری اتفاق افتاد که به راحتی می شد جلوی آن را گرفت !! ...
#ایران_قوی
#نفوذ
✍️ قاسم اکبری
🍁〰🍂
@Alachiigh
⬅️ الآن به گونهای شده که مردم را میخواهند بزور به جهنم ببرند⁉️
🔺شاید بگویند این حرف مغالطه و بزرگنماییست
❗️اجباری برای جهنم نیست‼️
امّا وقتی بهصورت معمول بیشتر اطلاعات دریافتی از منابع مختلف از شبکههای ماهوارهای تا فضای مجازی ول و تا محیط زندگی و... اطلاعاتی در جهت مخالف سبک زندگی ایرانی-اسلامیست و دشمن در حال مهندسی جامعه در همه ابعاد براساس الگوهای شیطانیست و آنچنان که باید به رهنمودهای رهبر و امام جامعه و آموزههای دینی توجه و عمل نمیشود، این هم سوق دادن بیشتر مردم است به جهنم❗️
🔺اینجا وظیفه ما و مسئولین و تمام کسانی که خود را متعهد به دین و کشور میدانند چیست⁉️
✍ #مهدی_متین
تحلیل سیاسی
🍁〰🍂
@Alachiigh
12.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴ماجرای نفوذ نیروهای سپاه در قلب اردوگاه نظامیان آمریکایی از زبان سردار سلیمانی....
ایران مقتدر
🍁〰🍂
@Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴حسن روحانی کجاست ؟
فرجام مردی که به مردم می خندید!
این روزا شاید واستون سوال پیش اومده باشه که روحانی دقیقا کجاست و چیکار میکنه؟!
jahatpress
#حسن_روحانی
#بانی_وضع_موجود
🍁〰🍂
@Alachiigh
آلاچیق 🏡
🌺 بی_تو_هرگز 🌺 #قسمت 6⃣3⃣ دستش بین موهام حرکت می کرد ... و من بی اختیار، اشک می ریختم ... غم غربت
🌺بی تو هرگز🌺
#قسمت 7⃣3⃣
حرفش که تموم شد ... هنوز توی شوک بودم ... 2 سال از بحثی که بین مون در گرفت، گذشته بود ... فکر می کردم همه چیز تموم شده اما اینطور نبود ...
لحظات سختی بود ... واقعا نمی دونستم باید چی بگم ... برعکس قبل ... این بار، موضوع ازدواج بود ...
نفسم از ته چاه در می اومد ... به زحمت ذهنم رو جمع و جور کردم ...
- دکتر دایسون ... من در گذشته ... به عنوان یه پزشک ماهر و یک استاد ... و به عنوان یک شخصیت قابل احترام ... برای شما احترام قائل بودم ... در حال حاضر هم ... عمیقا و از صمیم قلب، این شخصیت و رفتار جدیدتون رو تحسین می کنم ...
نفسم بند اومد ...
- اما مشکل بزرگی وجود داره که به خاطر اون ... فقط می تونم بگم ... متاسفم ...
چهره اش گرفته شد ... سرش رو انداخت پایین و مکث کوتاهی کرد ...
- اگر این مشکل ... فقط مسلمان نبودن منه ... من تقریبا 7 ماهی هست که مسلمان شدم ... این رو هم باید اضافه کنم ... تصمیم من و اسلام آوردنم ... کوچک ترین ارتباطی با علاقه من به شما نداره ... شما همچنان مثل گذشته آزاد هستید ... چه من رو انتخاب کنید ... چه پاسخ تون مثل قبل، منفی باشه ... من کاملا به تصمیم شما احترام می گذارم ... و حتی اگر خلاف احساس من، باشه ... هرگز باعث ناراحتی تون در زندگی و بیمارستان نمیشم
با شنیدن این جملات شوک شدیدتری بهم وارد شد ... تپش قلبم رو توی شقیقه و دهنم حس می کردم ... مغزم از کار افتاده بود و گیج می خوردم ... هرگز فکرش رو هم نمی کردم ... یان دایسون ... یک روز مسلمان بشه
مغزم از کار افتاده بود و گیج می خوردم ... حقیقت این بود که من هم توی اون مدت به دکتر دایسون علاقه مند شده بودم... اما فاصله ما ... فاصله زمین و آسمان بود ... و من در تصمیمم مصمم ... و من هر بار، خیلی محکم و جدی ... و بدون پشیمانی روی احساسم پا گذاشته بودم ... اما حالا...
به زحمت ذهنم رو جمع کردم
- بعد از حرف هایی که اون روز زدیم ... فکر می کردم ...
دیگه صدام در نیومد ...
- نمی تونم بگم ... حقیقتا چه روزها و لحظات سختی رو گذروندم ... حرف های شما از یک طرف ... و علاقه من از طرف دیگه ... داشت از درون، ذهن و روحم رو می خورد ... تمام عقل و افکارم رو بهم می ریخت ... گاهی به شدت از شما متنفر می شدم ... و به خاطر علاقه ای که به شما پیدا کرده بودم ... خودم رو لعنت می کردم ... اما اراده خدا به سمت دیگه ای بود ... همون حرف ها و شخصیت شما ... و گاهی این تنفر ... باعث شد نسبت به همه چیز کنجکاو بشم ... اسلام، مبنای تفکر و ایدئولوژی های فکریش ... شخصیتی که در عین تنفری که ازش پیدا کرده بودم ... نمی تونستم حتی یه لحظه بهش فکر نکنم
دستش رو آورد بالا، توی صورتش ... و مکث کرد ...
- من در مورد خدا و اسلام تحقیق کردم ... و این ... نتیجه اون تحقیقات شد ... من سعی کردم خودم رو با توجه به دستورات اسلام، تصحیح کنم ... و امروز ... پیشنهاد من، نه مثل گذشته ... که به رسم اسلام ... از شما خواستگاری می کنم ...
هر چند روز اولی که توی حیاط به شما پیشنهاد دادم ... حق با شما بود ... و من با یک هوس و حس کنجکاوی نسبت به شخصیت شما، به سمت شما کشیده شده بودم ... اما احساس امروز من، یک هوس سطحی و کنجکاوانه نیست... عشق، تفکر و احترام من نسبت به شما و شخصیت شما ... من رو اینجا کشیده تا از شما خواستگاری کنم ...
و یک عذرخواهی هم به شما بدهکارم ... در کنار تمام اهانت هایی که به شما و تفکر شما کردم ... و شما صبورانه برخورد کردید ... من هرگز نباید به پدرتون اهانت میکردم.
به روایت همسر و دختر شهید
✨جھتِ مطالعہے هࢪ قسمٺ از رمانها؛
1صڵواٺ بہ نیٺ ِ تعجیݪ دࢪ فࢪج الزامیسٺ
#ادامه_دارد
#داستان_شب
🍁〰🍂
@Alachiigh
آن چه دعا انجام می دهد بیش از
خیال و تصوّر این دنیاست..
🙏🙏〰〰〰⭐️
#مثبت_اندیشی
#انگیزشی
🍁〰🍂
@Alachiigh
⭐️*بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحيمِ*
⭐️صفحه ۳۴۵ مصحف شریف
✨همراه تدبر و چند نکته
⭐️هدیه به امام زمان عجل الله فرجه الشریف❤️🙏
#کلام_نور
🍁〰🍂
@Alachiigh