eitaa logo
چله نشین ظهورامام زمان عج الله
316 دنبال‌کننده
775 عکس
296 ویدیو
59 فایل
#تبادل_نداریم↔🚫 #شرح_نامه_های_حضرت_علی_علیه_السلام سلامتی و فرج آقا صاحب الزمان صلوات🔶️ کانالهای دیگر #سلامتکده_بانو_عضو_شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/3348693003Cc0c8f29263 @namebepedar @bazybay
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
محرم علی پور ۵۳ ۱۳ ✅امام(عليه السلام) در ادامه اين سخن مى فرمايد: «(بدان) برترين چيزى که موجب روشنايى چشم زمامداران مى شود برقرارى عدالت در همه بلاد و آشکار شدن علاقه و محبّت رعايا به آنهاست»; (وَإِنَّ أَفْضَلَ قُرَّةِ عَيْنِ الْوُلاَةِ اسْتِقَامَةُ الْعَدْلِ فِي الْبِلاَدِ، وَظُهُورُ مَوَدَّةِ الرَّعِيَّةِ). 👈اشاره به اينکه گسترش عدل و داد سبب پيوند عاطفى ميان مردم و زمامداران مى شود که بهترين وسيله براى حفظ حکومت است. ✅سپس به عوامل ظهور مودّت و محبّت مردم اشاره کرده مى فرمايد: «محبّت و علاقه رعايا به آنها جز با پاکى دل هايشان (و برطرف شدن هرگونه سوء ظن به زمامداران) آشکار نمى شود»; (و إِنَّهُ لاَ تَظْهَرُ مَوَدَّتُهُمْ إِلاَّ بِسَلاَمَةِ صُدُورِهِمْ). 👈سلامتِ صدور اشاره به خوش بينى و نفى هر گونه کينه و عداوت است. ✅در ادامه مى افزايد: «خيرخواهى آنها در صورتى کاملا مفيد واقع مى شود که با ميل خود گرداگرد زمامداران جمع شوند و حکومتِ آنها بر ايشان سنگين نباشد و انتظارِ پايان گرفتن مدت حکومتشان را نکشند»; (وَلاَ تَصِحُّ نَصِيحَتُهُمْ إِلاَّ بِحِيطَتِهِمْ عَلَى وُلاَةِ الاُْمُورِ، وَقِلَّةِ اسْتِثْقَالِ دُوَلِهِمْ، وَتَرْک اسْتِبْطَاءِ انْقِطَاعِ مُدَّتِهِمْ). 👈جالب اينکه امام براى دوام و بقاى حکومت ها روى مسأله قدرت ظاهرى و تسلط لشکر و نيروى انتظامى و اطلاعاتى بر مردم تکيه نمى کند، بلکه تمام تکيه اش بر دل هاى مردم و جنبه هاى عاطفى آنان است و راه جلب محبّت آنان را نيز به خوبى نشان مى هد. 👌 📚در شرح نهج البلاغه مرحوم علاّمه شوشترى آمده است که «زهرى» مى گويد: «روزى وارد بر عمر بن عبد العزيز شدم در همان اثنا که من نزد او بودم نامه اى از يکى از فرماندارانش به او رسيد که مضمونش اين بود که شهر او نياز به تعمير و مرمت دارد. من به او گفتم: اتفاقاً يکى از فرمانداران على(عليه السلام) شبيه اين نامه را به آن حضرت نوشته بود و امام در پاسخ او نوشت: «بعد از حمد و ثناى الهى شهر خود را با عدالت محکم کن و جاده هايش را از ظلم و جور پاک گردان» با شنيدن اين سخن، عمر بن عبدالعزيز همان را در پاسخ فرماندارش نوشت. ✅سپس امام(عليه السلام) در مورد تشويق هاى مادى مى فرمايد: «بنابراين ميدان آرزوها را (براى زندگى) در برابر سپاهت وسعت بخش (و نيازهاى آنها را از اين نظر تأمين کن)»; (فَافْسَحْ فِي آمَالِهِمْ). 👈آمال (آرزوها) مفهوم وسيعى دارد که شامل تمام نيازهاى ضرورى و رفاهى مى شود. بديهى است اگر فرماندهان لشکر و سپاهيان فکرشان از ناحيه تأمين زندگى راحت نباشد کارآيى آنها در ميدان نبرد کم مى شود. ✅امام(عليه السلام) در ادامه اين سخن به تشويق هاى روانى پرداخته مى فرمايد: «پيوسته آنها را تشويق نما و پياپى کارهاى مهمى را که افرادى از آنها انجام داده اند برشمار، زيرا يادآورىِ کارهاى نيکِ آنها افراد شجاعشان را به فعاليتِ بيشتر وامى دارد و کم کاران را به کار تشويق مى کند. ان شاء الله»; (وَوَاصِلْ فِي حُسْنِ الثَّنَاءِ عَلَيْهِمْ، وَتَعْدِيدِ مَا أَبْلَى ذَوُو الْبَلاَءِ مِنْهُمْ فَإِنَّ کَثْرَةَ الذِّکْرِ لِحُسْنِ أَفْعَالِهِمْ تَهُزُّ الشُّجَاعَ وَتُحَرِّضُ النَّاکِلَ إِنْ شَاءَ اللهُ). 👈آن گاه امام(عليه السلام) در ادامه اين سخن ـ يعنى مسأله تشويق ها ـ به توضيح بيشترى در اين زمينه پرداخته مى فرمايد: «سپس بايد ارزش زحمات هر يک را به دقت بشناسى و هرگز کار خوب کسى را به ديگرى نسبت ندهى و ارزش خدمت او را کمتر از آنچه هست به حساب نياورى»; (ثُمَّ اعْرِفْ لِکُلِّ امْرِئ مِنْهُمْ مَا أَبْلَى، وَلاَ تَضُمَّنَّ بَلاَءَ امْرِئ إِلَى غَيْرِهِ، وَلاَ تُقَصِّرَنَّ بِهِ دُونَ غَايَةِ بَلاَئِهِ) ✅آن گاه دو دستور ديگر در تکميل اين دستورات بيان مى کند و مى فرمايد: «مبادا شخصيت کسى موجب اين شود که کار کوچکش را بزرگ بشمارى و يا کوچکى مقام کسى سبب گردد که خدمت پر ارجش را ناچيز به حساب آورى»; (وَلاَ يَدْعُوَنَّکَ شَرَفُ امْرِئ إِلَى أَنْ تُعْظِمَ مِنْ بَلاَئِهِ مَا کَانَ صَغِيراً وَلاَ ضَعَةُ امْرِئ إِلَى أَنْ تَسْتَصْغِرَ مِنْ بَلاَئِهِ مَا کَانَ عَظِيماً). 🔰راه حلّ مشکلات: امام(عليه السلام) در اين بخش از نامه به تبيين وظيفه مالک در مسائل مربوط به احکام شرع و به اصطلاح شبهات حکميه مى پردازد و راه کشف احکام الهى را در مسائل مربوط به لشکر، جنگ و صلح و ساير مسائل مرتبط به حکومت به او نشان مى دهد و به اصطلاح او را به اجتهاد در احکام الهى با استفاده از منابع فرا مى خواند، زيرا حضرت چنين آمادگى را در او مى ديد. ✅مى فرمايد: «امور مهمى که بر تو، سنگين مى شود و در کارهاى مختلف، مشتبه و پيچيده مى گردد به خدا و پيامبر بازگردان (و از گفته آنها براى کشف احکام کمک بگير)»;(وَارْدُدْ إِلَى اللهِ وَرَسُولِهِ مَا يُضْلِعُکَ مِنَ الْخُطُوب
، وَيَشْتَبِهُ عَلَيْکَ مِنَ الاُْمُورِ). ✅آن گاه به آيه شريفه استناد مى کند و مى فرمايد: «خداوند متعال به گروهى که دوست دارد آنها را ارشاد و راهنمايى کند چنين فرموده: اى کسانى که ايمان آورده ايد اطاعت کنيد خدا را و اطاعت کنيد پيامبر (خدا) و پيشوايان (معصوم) خود را و اگر در چيزى اختلاف کرديد آن را به خدا و رسولش ارجاع دهيد (و از آنها داورى بطلبيد)»; (فَقَدْ قَالَ اللهُ تَعَالَى لِقَوْم أَحَبَّ إِرْشَادَهُمْ (يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الاَْمْرِ مِنْکُمْ فَإِنْ تَنازَعْتُمْ فِي شَيْء فَرُدُّوهُ إِلَى اللهِ وَالرَّسُولِ)). ✅سپس مى افزايد: «باز گرداندن به خدا به معناى تمسک جستن به قرآن کريم و گرفتن دستور از آيات محکمات آن است و بازگرداندن به پيامبر همان تمسک به سنّت قطعى و مورد اتفاق آن حضرت است که اختلافى در آن نيست»; (فَالرَّدُّ إِلَى اللهِ الاَْخْذُ بِمُحْکَمِ کِتَابِهِ، وَالرَّدُّ إِلَى الرَّسُولِ الاَْخْذُ بِسُنَّتِهِ الْجَامِعَةِ غَيْرِ الْمُفَرِّقَةِ). تعبير به «سنّت جامعه غير مفرّقه» اشاره به احاديث و سيره نبوى است که مورد قبول مسلمانان و مشهور در ميان آنهاست و اخذ به آن سبب هيچ گونه اختلاف و تفرقه اى نمى شود. 🔸در اينجا اين سؤال پيش مى آيد که چرا امام(عليه السلام) از دليل عقل و اجماع که دو دليل قطعى از ادله چهارگانه فقه است سخنى به ميان نياورده است؟ 👈پاسخ آن روشن است، زيرا کتاب و سنّت هم حجيت دليل عقل را صريحاً بيان کرده و هم حجيت اجماع را; خواه اجماع را يک دليل مستقل بدانيم و يا آن را به سنّت و کلام معصوم بازگردانيم. سوال امروز مون: ❓❓❓منظور از اولو الامر کیانند؟
بسم الله الرحمن الرحیم ✨💎حقیقت شب قدر💎✨ 💎در روایتى از امام صادق علیه السلام نیز نقل شده که فرمود: «تقدیر مقدرات در شب نوزدهم، و تحکیم آن در شب بیست و یکم و امضا در شب بیست و سوم است.» (تفسیر نورالثقلین، ج5، ص626) ✨از امام جعفر صادق(ع) در تفسیر فرات کوفی، چنین نقل شده است: إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَهِ اَلْقَدْرِ.اَللَیْلَهُ: فاطمه والقدر: اَللَّهُ. فمن عرف فاطمه حق معرفتها، فقد ادرک لیله القدر، و انّما سُمّیت فاطمه لانّ الخلق فطموا عن معرفتها ... و قوله: وَ ما أَدْراکَ ما لَیْلَهُ اَلْقَدْرِ لَیْلَهُ اَلْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ، یعنى: خیر من الف مؤمن و هى ام المؤمنین.تَنَزَّلُ اَلْمَلائِکَهُ وَ اَلرُّوحُ فِیها و الملائکه المؤمنون الذین یملکون علم آل محمد(ص) و الروح القدس هى فاطمه. بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ سَلامٌ هِیَ حَتَّى مَطْلَعِ اَلْفَجْرِ. یعنى حتى یخرج القائم. (تفسیر فرات کوفی، ص581، 582) اللیله، حضرت فاطمه، است. القدر ،«اللَّه» است. پس هر کس که فاطمه و مقام ایشان، را به حقیقت بشناسد، حتماً شب قدر را درک کرده است. و علت نام‏گذارى آن حضرت به فاطمه، به خاطر این است که مردم از شناختنش، ناتوان هستند. اما معناى «لیله القدر، بهتر از هزار ماه است»؛ یعنى، بهتر از هزار مؤمن است و آن نیز ام‌‏المؤمنین حضرت زهرا (س) مىیباشد. مراد از ملائکه، مؤمنان عالِم به علوم آل محمد و مراد از روح یا روح‌‏القدس همانا، فاطمه است و مراد طلوع فجر، ظهور حضرت مهدی و قائم، است. 💫✨💫✨💫✨💫 فاطمه زهرا (سلام الله علیها) ، حلقه اتصال نبوت، امامت و ولایت و حامى امامت است. فاطمه کوثر و خیر کثیر جارى در جان جهان و باقى در هر زمان است، کوثر، وجود یازده امام معصوم (ع) - به ویژه امام آخرین و بقیه اللّه «مهدى موعود (عجل الله فرجه )» نیز هست تا آن امام که منجى انسان‏ها و تحقق بخش اهداف نبوت و امامت است، ظهور کند. 💎✨با استناد به حدیث امام صادق در تفسیر سوره ی قدر، فاطمه زهرا علیها السلام، شب قدر نامیده شده است. 💎✨ "و ما ادریک ما لیلة القدر": مجهولیت شب قدر شباهت به غربت و مظلومیت زهرای مرضیه دارد. علاوه بر ابعاد وجودی و درجات تقرب و سلوک الی الله، تاریخ دقیق ولادت، شهادت، طول عمر و بالاخص مزار ایشان برای ما مجهول می‌باشد. همان گونه که عظمت شب قدر برای انسان ها پنهان است، قدر و منزلت فاطمه (س) نیز برای مردم ناشناخته مانده است. 💎✨"تنزل الملائکة والروح فیها": از نظر روایات اسلامی، مسلم است که فرشته وحی، جبرئیل امین بر حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام نازل می‌شد، و مصحف فاطمه نگارش یافت. همچنین، فعل مضارع «تنّزل» دلالت بر تکرار و بقاء «لیلةالقدر» تا قیامت دارد، همچنان که طبق حدیث ثقلین، امامت ائمه تا قیامت پابرجاست. و هرکس، نزول پیوسته فرشتگان و روح را در شب قدر، بپذیرد، ناگزیر باید وجود امام معصوم که منبع وحی است را هم بپذیرد. از اینرو، در منابع حدیثی شیعه، نقل شده است که: فرشتگان و روح القدس، در شب قدر، بر امام عصر (عج) نازل می‌شوند و آنچه را از مقدرات سالانه نوشته شده است، به ایشان، تقدیم می‌دارند.بنابراین همچنان که شب قدر تا قیامت باقی است. ولایت امام معصوم ، نیز تا قیامت استمرار دارد. و کسی شب قدر را درک خواهد کرد که به معرفت حجت خداوند حضرت مهدی علیه السلام برسد. 💎✨"سلام" : همچنان که شب قدر، سراسر سلام، آرامش و امنیت است، حضرت فاطمه،ام المومنین، نیز تمام وجودش، مظهر لطف و رحمت الهی است. او حوراء انسیه‌ای است که همه خیر و برکت و نور و جمال دنیا و آخرت را با هم داراست. 💎✨ "سلام هی حتی مطلع الفجر": همچنان که انتهای شب قدر، طلوع فجر و صبح صادق است، انتهای امامت از دامان پاک حضرت فاطمه علیهاالسلام نیز، صبح ولایت است که یوسف زهرا، مهدی موعود ظهور کرده و شب تاریک ظلمتکده جهان را با ظهورش، نورانی و پربرکت خواهد کرد. 💎✨💎✨💎✨ طبق آنچه ذکر شد، درک شب قدر رابطه زیادی با شناخت حضرت زهرا و فرزندش مهدی موعود سلام الله علیهما دارد. 💎✨اگر خیر و برکت دنیا و آخرت می‌خواهیم، اگر آرزوی سلامت و امنیت برای خودمان و عزیزانمان داریم، اگر درک حقیقت قرآن و شبهای قدر را می‌خواهیم و اگر طالب هر خیر و برکتی هستیم، در شبهای قدر دلهایمان را به وجود مقدس این دوبزرگوار گره بزنیم و به ایشان متوسل شویم و همه با هم متحد برای ظهور، که مطلع الفجر همه خوبیها و پایان تمام مشکلات است دعا کنیم. برای رهایی از مشکلات و فتنه های آخرالزمان، دوستان و خانواده و اطرافیان خود را به دعا برای ظهور تشویق کنیم و از خداوند بخواهیم سرنوشت ما را در شبهای قدر، تعجیل در فرج مولایمان قرار دهد. 💫✨💫✨💫✨ خدایا به حق حضرت زینب سلام الله علیها در ظهور مولایمان تعجیل بفرما🙏
❇️جرعه ای از نهج البلاغه(رزق معنوی امام علی علیه السلام): این روایات می‌تواند به صورت کارت‌های کوچک چاپ و در محل های مختلف توزیع شود. تفاوت برگه‌ها باعث می‌شود افراد احساس کنند که این رزق خصوصی آن ها بوده (که واقعا هم هست) و تاثیرگذاری بیشتری روی ایشان خواهد داشت. در ادامه فایل های جرعه ای از نهج البلاغه قابل دریافت است.
جرعه ای از نهج البلاغه2.pdf
840.4K
جرعه ای از نهج البلاغه با موضوع روایات قرآن،دعا،صدقه،توبه
جرعه ای از نهج البلاغه4.pdf
817.5K
جرعه ای از نهج البلاغه با موضوع روایات امربمعروف، میانه روی، تکبّر، خشم، دورغ، غیبت، مراقبت از نفس
جرعه ای از نهج البلاغه3.pdf
827K
جرعه ای از نهج البلاغه با موضوع روایات صبر،صله رحم، حفظ عزت
چله نشین ظهورامام زمان عج الله
، وَيَشْتَبِهُ عَلَيْکَ مِنَ الاُْمُورِ). ✅آن گاه به آيه شريفه استناد مى کند و مى فرمايد: «خداوند م
امین کریمی 🔸پاسخ: اولوا الامر کیانند؟ درباره تفسير اولوا الامر در ميان مفسّران اختلاف نظر است. 🔰مفسّران اهل سنّت غالباً مقصود از آن را زمامداران و حاکمان وقت مى دانند و عجب اينکه استثنايى هم براى آن قائل نشده اند! نتيجه اين تفسير آن است که مسلمانان وظيفه دارند از هر شکل حکومتى پيروى کنند حتى اگر حکومت مغول ها باشد.😳 🔰ولى بعضى از مفسّران اخير که روشن بينى بيشترى دارند مانند نويسندگان تفسير «المنار» و «فى ظلال» اولوا الامر را به معناى نمايندگان مردم و علما و صاحب منصبانى مى دانند که داراى نقشى در زندگى مردم هستند ولى آن را مشروط به اين مى کنند که بر خلاف مقررات اسلام نبوده باشد. 🔰اين در حالى است که بعضى ديگر اولوا الامر را به دانشمندانى که زمامدار معنوى هستند منحصر مى کنند و بعضى تنها خلفاى چهارگانه را اولوا الامر مى شمرند که لازمه آن اين مى شود در ازمنه ديگر اولى الامرى وجود نخواهد داشت. بعضى ديگر صحابه را نيز جزء اولى الامر مى شمرند که همان اشکال و ايراد به آن وارد است. 🔰ولى مفسّران شيعه اتفاق نظر دارند که اولى الامر تنها امامان معصومند که پيشواى مردم از سوى خدا در تمام امور مادى و معنوى هستند. دليل آن هم روشن است و آن اينکه وجوب اطاعت از اولوا الامر که در آيه شريفه آمده مطلق است. بديهى است اطاعت مطلق از کسى که ممکن است گرفتار گناه يا خطا بشود معنا ندارد. به خصوص اينکه اولو الامر بدون فاصله عطف بر رسول شده و «اطيعوا» که پيش از آن آمده به طور يکسان پيغمبر اکرم و اولى الامر را شامل مى شود. 👈شايان توجّه است که بعضى از مفسّران اهل سنّت در اينجا انصاف داده و به اين حقيقت اعتراف کرده اند; فخر رازى در تفسير خود ذيل اين آيه مى گويد: «کسى که خدا اطاعت او را به طور قطع و بدون چون و چرا لازم بشمرد حتماً بايد معصوم باشد، زيرا اگر معصوم از خطا نباشد به هنگامى که مرتکب خطايى مى شود چنانچه پيروى از او لازم باشد با هيچ منطقى سازگار نيست. اين خود نوعى تضاد در حکم الهى ايجاد مى کند، زيرا از يک سو مى گويد اين کار ممنوع است و از سوى ديگر دستور به پيروى از اولى الامر خطا کار مى دهد و مى گويد لازم است و اين در واقع سبب اجتماع امر و نهى در موضوع واحد مى شود». سپس نتيجه مى گيرد که اولى الامر در آيه فوق به يقين ناظر به معصومين باشد. منتها از آنجا که فخر رازى معصوم بودن امامان اهل بيت(عليهم السلام) را نپذيرفته مى گويد: «مجموع امت اگر بر چيزى اتفاق کنند معصومند. و به اين ترتيب اولى الامر مجموعه امت مى شوند». نتيجه اينکه اولى الامر به معناى اجماع است!❌ ولى فخر رازى از اين نکته غافل شده است که قرآن مى گويد مسائلى که بر شما پيچيده مى شود از طريق اطاعت اولى الامر حل کنيد. واضح است که مسائل مورد اتفاق و اجماع، محدود و معدود است و نمى توان مشکلات را از طريق به دست آوردن اتفاق همه امت حل کرد. به علاوه از آيه استفاده مى شود که مسلمانان بايد به حکومت اولى الامر تن در دهند و حکومت مجموعه امت به اتفاق امکان پذير نيست. حتى اگر از طريق انتخابات نمايندگان آنها براى اين امر برگزيده شوند کمتر ممکن است مردم در انتخاب نماينده به اتفاق آرا و بدون کمترين مخالفت اقدام کنند و به اين ترتيب اطاعت از اولى الامر به عنوان حاکمان اسلامى باطل مى شود. ❓تنها سؤال مهمى که مى ماند اين است که اولى الامر به معناى امام معصوم، در زمان پيغمبر وجود نداشته، چگونه قرآن به اطاعت آنها امر فرموده است؟ ✴️پاسخ اين سؤال روشن است، زيرا مخاطبان آيه تنها کسانى نيستند که در زمان پيغمبر و عصر نزول آيه مى زيستند، بلکه آيه ناظر به همه زمان هاست، لذا اهل سنّت نيز زمامداران و حاکمان هر زمان را مشمول آن دانسته اند و حتى فخر رازى که اولوا الامر را به معناى اجماع مسلمانان مى گيرد، او هم اجماع در هر عصر و زمان را معيار قرار مى دهد. بايسته است بدانيم در منابع اسلامى اعم از شيعه و اهل سنّت روايات متعددى وارد شده که اولوا الامر در آن به على بن ابى طالب (به عنوان يک مصداق کامل) تفسير شده است.👌
با عرض سلام و ادب و احترام خدمت همراهان گرامی و آرزوی قبولی طاعات و عبادات، به زودی تموم میشه و هم از یادها میره 😔 ی پیشنهاد داشتم خدمت شما خوبان که اگر تمایل دارید تا انتهای ماه مبارک رمضان خواندن زیارت عاشورا و رو به نیت شهدا ادامه بدیم...با این تفاوت که ⛔️⛔️👈👈اسم شهید رو شما برای ما بفرستید. اگر در فامیل و بستگان شهید عزیزی مدنظرتان هست...با این مشخصات برای ما بفرستید تا به نیتشان زیارت عاشورا قرائت بشه . ✋اسم شهید.تاریخ ولادت و شهادت.محل شهادت.و قسمت کوتاهی از زندگینانه یا وصیت . ان شاءالله بعد از ۲۵رمضان زیارت عاشورا و دوره های بعد رو به نیت ادامه میدیم تا پایان ماه. 🕊 👇👇 @alafvalafv
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
احمد حیدری برنامه مطالعه امروز: ترجمه نامه ۵۳ (بخش۱۴) رو مطالعه بفرمایید. یاعلی ۵۳ ۱۴ 🔹🔹🔹 🔹🔹 🔹 و براى داورى در ميان مردم، يكى از افراد رعيت را بگزين كه در نزد تو برتر از ديگران بود. از آن كسان، كه كارها بر او دشوار نمى آيد و از عهده كار قضا برمى آيد. مردى كه مدعيان با ستيزه و لجاج، رأى خود را بر او تحميل نتوانند كرد و اگر مرتكب خطايى شد، بر آن اصرار نورزد و چون حقيقت را شناخت در گرايش به آن درنگ ننمايد و نفسش به آزمندى متمايل نگردد و به اندك فهم، بى آنكه به عمق حقيقت رسد، بسنده نكند.  قاضى تو بايد، از هر كس ديگر موارد شبهه را بهتر بشناسد و بيش از همه به دليل متكى باشد و از مراجعه صاحبان دعوا كمتر از ديگران ملول شود و در كشف حقيقت، شكيباتر از همه باشد و چون حكم آشكار شد، قاطع رأى دهد. چرب زبانى و ستايش به خودپسنديش نكشاند. از تشويق و ترغيب ديگران به يكى از دو طرف دعوا متمايل نشود. چنين كسان اندك به دست آيند. پس داورى مردى چون او را نيكو تعهد كن و نيكو نگه دار. و در بذل مال به او، گشاده دستى به خرج ده تا گرفتاريش برطرف شود و نيازش به مردم نيفتد. و او را در نزد خود چنان منزلتى ده كه نزديكانت در باره او طمع نكنند و در نزد تو از آسيب ديگران در امان ماند. در اين كار، نيكو نظر كن كه اين دين در دست بدكاران اسير است. از روى هوا و هوس در آن عمل مى كنند و آن را وسيله طلب دنيا قرار داده اند.  🔹 🔹🔹 🔹🔹🔹  
محمد موسوی ۵۳ ۱۴ 🔰قضات باید واجد این دوازده صفت باشند: امام(علیه السلام) در این بخش از نامه خود به مالک اشتر بحث مهمى درباره قضات بیان داشته و آن را از بحث هاى دیگر مستقل کرده تا اشاره اى به استقلال قضایى باشد که در دنیاى امروز به آن اهمّیّت زیادى مى دهند و قوه قضائیه را قوه مستقلى در برابر قوه اجرایى (دولت) و قوه قانونگذارى مى شناسند. ➕اضافه بر این ذکر ویژگى هاى قضات بعد از ویژگى هاى فرماندهان لشکر این پیام را دارد که لشکر، کشوراسلام را در مقابل اجانب حفظ مى کند و قوه قضائیه در مقابل نزاع هاى داخلى؛ و به بیان دیگر یکى ضامن امنیتى برونى است و دیگرى ضامن امنیتى درونى.✔️ ✅نخست مى فرماید: «سپس از میان رعایاى خود برترین فرد را نزد خود براى قضاوت در میان مردم برگزین»;(ثُمَّ اخْتَرْلِلْحُکْمِ بَیْنَ النَّاسِ أَفْضَلَ رَعِیَّتِکَ فِی نَفْسِکَ). 👈تعبیر به «اخْتَرْ» نشان مى دهد که قضات با آراى مردم ـ آن گونه که در بعضى کشورهاى امروز رایج است ـ انتخاب نمى شوند، بلکه زمامدار و رهبر آنها را مستقیماً یا به وسیله افراد مورد اعتماد خود برمى گزیند، زیرا مسأله صلاحیت قضایى چیزى نیست که مردم بتوانند درباره آن داورى کنند و رأى بدهند.👌 آن گاه دوازده صفت براى آنها برمى شمارد که در واقع از قبیل تفصیل پس از اجمال است و نشان مى دهد برترین ها چه کسانى اند: 1. مى فرماید: «کسى که امور مختلف وى را در تنگنا قرار ندهد»; (مِمَّنْ لاَ تَضِیقُ بِهِ الاُْمُورُ). 2. در بیان دومین وصف مى فرماید: «و برخورد مخالفان و خصوم با یکدیگر او را به خشم و لجاجت وا ندارد»; (وَلاَ تُمَحِّکُهُ الْخُصُومُ). 3. امام در سومین وصف قضات لایق و کارآمد مى فرماید: «کسى که در لغزش و اشتباهاتش پافشارى نکند»; (وَلاَ یَتَمَادَى فِی الزَّلَّةِ). 4. در چهارمین وصف مى فرماید: «و هنگامى که خطایش بر او روشن شود بازگشت به سوى حق براومشکل نباشد»; (وَلاَیَحْصَرُ مِنَ الْفَیْءِ إِلَى الْحَقِّ إِذَاعَرَفَهُ). 5. «کسى که نفس او به طمع تمایل نداشته باشد»; (وَلاَتُشْرِفُ نَفْسُهُ عَلَى طَمَع). 🔰در کلمات قصار مولا نیز مى خوانیم که مى فرماید: «أَکْثَرُ مَصَارِعِ الْعُقُولِ تَحْتَ بُرُوقِ الْمَطَامِعِ; بیشترین قربانگاه عقل ها در زیر برق طمع هاست». 6. «کسى که در فهم مطالب به اندک تحقیق اکتفا نکند و تا پایان پیش رود»; (وَلاَ یَکْتَفِی بِأَدْنَى فَهْم دُونَ أَقْصَاهُ). 7. «کسى که در شبهات از همه محتاط تر باشد»; (وَأَوْقَفَهُمْ فِی الشُّبُهَاتِ). 👈مفهوم این سخن آن نیست که قاضى از حکم کردن باز ایستد، زیرا وظیفه او به هر حال فصل خصومت و فیصله دادن نزاع است، بلکه منظور آن است که توقف کند و تمام جوانب را بررسى نماید 8. «کسى که در تمسک به حجت و دلیل از همه بیشتر پافشارى کند»; (وَآخَذَهُمْ بِالْحُجَجِ). 👈این احتمال نیز هست که منظور از این جمله آن باشد که قاضى باید بیش از هر کس در جستجوى دلیل باشد. به این معنا که گاه در مسأله مورد دعوا ظاهراً هیچ دلیلى نیست که حق را روشن سازد; ولى قاضى مى تواند با جستجوگرى در گوشه و کنار حادثه، دلایل روشنى براى کشف حق از باطل پیدا کند همان گونه که در بسیارى از قضاوت هاى امیرمؤمنان على(علیه السلام) وارد شده است که حضرت با استفاده از جنبه هاى روانى یا مجرم را به اقرار وادار مى کرد و یا قراینى براى علم قاضى فراهم مى ساخت;👌 🔺مثلاً در داستان اختلاف دو زن 👩‍👩‍👦بر سر یک کودک و پافشارى هر دو بر ادعاى خود، که قاعدتاً قاضى در اینجا باید به حکم قرعه دعوا را فیصله دهد، امام جستجوى دلیلى کرد و آن اینکه دستور داد شمشیرى بیاورند و فرمود من کودک را دو شقه مى کنم و هر شقه اى را به یکى از شما دو نفر مى دهم. مادر واقعى فریاد برآورد که من از حق خود گذشتم کودک را به نفر دیگر بدهید و امام(علیه السلام) با این دلیل مدعى راستین را از دروغین روشن ساخت و در قضایاى آن حضرت از این نمونه بسیار است.💯 9. «کسى که با مراجعه مکرر اطراف دعوا کمتر خسته شود»; (وَأَقَلَّهُمْ تَبَرُّماً بِمُرَاجَعَةِ الْخَصْمِ). 10. «کسى که در کشف حقیقت امور شکیباتر باشد»; (وَأَصْبَرَهُمْ عَلَى تَکَشُّفِ الاُْمُورِ). 11. «کسى که به هنگام آشکار شدن حق در انشاى حکم از همه قاطع تر باشد»; (وَأَصْرَمَهُمْ عِنْدَ اتِّضَاحِ الْحُکْمِ). 12. امام(علیه السلام) در آخرین وصف از اوصاف قاضى شایسته و لایق مى فرماید: «از کسانى که ستایش فراوان، او را مغرور نسازد (و فریب ندهد) و مدح و ثناى بسیار او را به ثنا خوان و مدح کننده متمایل نکند»; (مِمَّنْ لاَ یَزْدَهِیهِ إِطْرَاءٌ وَلاَ یَسْتَمِیلُهُ إِغْرَاءٌ). آن گاه امام به دنبال ذکر این صفات دوازده گانه که هر یک از دیگرى برتر و مهم تر است، به قضاتى مى پردازد که هنگام روبه رو شدن به پیچیده ترین پرونده ها بتوانند با کمال
هوشیارى و شجاعت حق را از باطل تشخیص دهند و بر طبق آن حکم کنند، هرچند صاحب حق ضعیف ترین فرد جامعه و مخالف آن قوى ترین افراد باشند و همان گونه که امام در پایان این اوصاف مى فرماید: «و البته این گونه افراد کم اند»; (وَأُولَئِکَ قَلِیلٌ).😳 ♻️سپس امام(علیه السلام) به دنبال بیان اوصاف به ذکر وظایف زمامدار در برابر چنین قضاتى مى پردازد و سه دستور بسیار مهم درباره آنها صادر مى کند. 🌴نخست مى فرماید: «سپس با جدیت هرچه بیشتر داورى هاى او را بررسى کن»; (ثُمَّ أَکْثِرْ تَعَاهُدَ قَضَائِهِ). ✅در دستور دوم مى فرماید: «در بذل حقوق به او سفره سخاوتت را بگستران آنچنان که نیازش را از میان ببرد و حاجتى به مردم پیدا نکند (مبادا خداى نکرده آلوده به رشوه خوارى گردد)»; (وَافْسَحْ لَهُ فِی الْبَذْلِ مَا یُزِیلُ عِلَّتَهُ، وَتَقِلُّ مَعَهُ حَاجَتُهُ إِلَى النَّاسِ). 👈اشاره به اینکه یکى از عوامل فساد دستگاه قضایى کم بودن حقوق قضات و کارمندان دستگاه قضاوت است. باید براى آنها حقوق بالایى در نظر گرفت تا از زندگى آبرومند معقولى بهره مند باشند و کمتر فکر قبول رشوه را در سر بپرورانند. مى گویند: امروز در بعضى از کشورها براى حقوق، چک سفید به دست قضات مى دهند تا هرچه نیاز دارند در آن بنویسند.❗️ ✅آن گاه در سومین دستور مى فرماید: «از نظر منزلت آن قدر مقامش را نزد خود بالا ببر که احدى از یاران نزدیک تو نسبت به نفوذ در او طمع نکند و به این طریق از توطئه و زیان رساندن این گونه افراد نزد تو در امان باشد»; (وَأَعْطِهِ مِنَ الْمَنْزِلَةِ لَدَیْکَ مَا لاَ یَطْمَعُ فِیهِ غَیْرُهُ مِنْ خَاصَّتِکَ لِیَأْمَنَ بِذَلِکَ اغْتِیَالَ الرِّجَالِ لَهُ عِنْدَکَ). 📛این نکته مهمى است که قاضى براى آزادى در انشاى حکم حق، باید هیچ گونه فشار اجتماعى و گروهى روى او نباشد و این در صورتى ممکن است که از همه به زمامدار نزدیک تر باشد، زیرا اگر افرادى به او نزدیک تر از قاضى باشند هرگز احساس امنیّت نخواهد کرد چون ممکن است براى قرب سلطان، نزد او بروند و براى قاضى سعایت کنند و بیم این کار قاضى را مجبور کند تا طبق خواسته هاى آنها حکم صادر کند. به تعبیر دیگر قضات باید از هر نظر مصون باشند تا استقلال قضایى را از دست ندهند. ✅به دنبال این دستورات سه گانه، امام(علیه السلام) به عنوان تأکید مى فرماید: «سپس در آنچه گفتم با دقت بنگر (و همه این دستورات را به طور دقیق اجرا کن)»; (فَانْظُرْ فِی ذَلِکَ نَظَراً بَلِیغاً). ✅امام(علیه السلام) در پایان این بخش به سراغ ذکر دلیلى بر تأکیداتى که قبلاً فرموده مى رود و مى فرماید: «زیرا این دین اسیر دست اشرار بود، با هوا و هوس درباره آن عمل مى شد و بهوسیله آن دنیا را طلب مى کردند (از یک سو هواپرستى و از سوى دیگر دنیاپرستى همه ارکان دین را متزلزل ساخته بود)»; (فَإِنَّ هَذَا الدِّینَ قَدْ کَانَ أَسِیراً فِی أَیْدِی الاَْشْرَارِ، یُعْمَلُ فِیهِ بِالْهَوَى، وَتُطْلَبُ بِهِ الدُّنْیَا).
Panahian-Clip-PeymoodanRaheSadSale.mp3
899.4K
🎵برای پیمودن راه صدساله در یک شب آماده‌ای؟ @alafvalafv
4_6012427668589381531.mp3
655.7K
📌برای بهترین و نورانی‌ترین هفته عمرتان کم نگذارید! @hefz_313
میثم نظری پدر شهید:حاج خانم راضی به رفتنش بود، میثم به مادرش گفته بود اگر نگذاری بروم پس خودت هم دیگر به روضه های امام حسین (ع) نرو. هفت روز بیشتر از رفتنش نگذشته بود که به شهادت رسید. در مدت حضورش در سوریه چندباری تماس گرفت و باهم صحبت کردیم اما چیزی از وضعیت آنجا نگفت. از کارهایش زیاد صحبت نمی کرد. متاسفانه یا خوشبختانه میثم وصیت نامه ای نداشت، خودش می دانست شهید می شود و ماهم بعد از شهادتش او را شناختیم.
برنامه مطالعه امروز: ترجمه نامه ۵۳ (بخش ۱۵) رو مطالعه بفرمایید. یاعلی ۵۳ ۱۵ 🔹🔹🔹 🔹🔹 🔹 سپس در امور مربوط به کارگزارانت دقت کن و آنها را با آزمون و امتحان و نه از روى «تمايلات شخصى» و «استبداد و خودرأيى» به کار گير، زيرا اين دو کانونى از شعب ظلم و خيانت اند، از ميان آنها افرادى را برگزين که داراى تجربه و پاکى روح باشند از خانواده هاى صالح و پيشگام و باسابقه در اسلام، زيرا اخلاق آنها بهتر و خانواده آنان پاک تر و توجّه آنها به موارد طمع کمتر و در سنجش عواقب کارها بيناترند. آن گاه روزى آنها را فراوان کن (و حقوق کافى به آنها بده) زيرا اين کار سبب تقويت آنها در اصلاح خويشتن مى شود و ايشان را از خيانت در اموالى که زير نظرشان است بى نياز مى سازد و اضافه بر اين حجتى در برابر آنهاست، اگر از دستورات تو سرپيچى کنند يا در امانت تو خيانت ورزند. سپس با فرستادن مأموران مخفىِ راستگو و وفادار کارهاى آنان را تحت نظر بگير، زيرا بازرسى مداومِ پنهانى سبب تشويق آنها به امانت دارى و مدارا کردن به زيردستان و مراقبت از معاونان مى شود. و هرگاه يکى از آنها (از کارگزاران تو) دست به سوى خيانت دراز کند و مأموران مخفى ات متفقاً نزد تو بر ضد او گزارش دهند، به همين مقدار به عنوان گواه و شاهد قناعت کن و مجازاتِ بدنى را در حق او روا دار و به مقدارى که در کار خود خيانت کرده کيفر ده سپس (از نظر روانى نيز او را مجازات کن و) وى را در مقام خوارى بنشان و داغ خيانت را بر او نه و قلاده اتهام تهمت را به گردنش بيفکن (و او را چنان معرفى کن که عبرت ديگران گردد). 🔹 🔹🔹 🔹🔹🔹