#پیام_تسلیت بسمه تعالی فرمانده عزیزم حاج فرج الله فصیحی رامندی مسافر بهشتی شما به تقدیر الهی به دیار باقی شتافتند، مادری که دسته گلی را برای صیانت دین خدا تقدیم کرده بود، مادری که صبر و انتطارش دو سند ماندگاری دارد، صبر بر شهادت قدرت الله عزیز و انتظار بر برگشت فرج الله قهرمانش، همه ی ما مديون صبر و انتظار این بانوی با فضیلت هستیم، بلاشک اجر و مزد مجاهدت شما و کسب مقام مادری شهید ره توشه ایشان برای سفر بهشتیشان می باشد و اینک فرزند شهیدش در درگه بهشت به انتظار زیارت مادر به احترام ایستاده تا او را به سفره مهمانی فاطمه زهرا سلام الله علیها دعوت نماید. تسلیت عرض می کنیم به شما و همه ی دلبستگان و وابستگان آن مرحومه و علو درجاتشان را از خداوند بزرگ مسئلت دارم. برادر کوچک شما رستمعلی رفیعی آتانی فرمانده سپاه حضرت صاحب الامر عجل الله تعالی فرجه والشریف استان قزوین @alamdar_qazvin

بازدید سردار رفیعی فرمانده سپاه استان قزوین به همراه معاون اجرایی و معاونت مهندسی سپاه استان از اردوگاه خرمشهر @alamdar_qazvin

🔺مسوول معاونت تعلیم و تربیت بسیج سپاه صاحب الامر(عج) استان قزوین؛ 🔺کسب رتبه برتر کشوری معاونت تعلیم و تربیت بسیج سپاه استان قزوین در جشنواره شجره طوبی 🔺از فرمانده سپاه صاحب الامر(عج) استان قزوین توسط رئیس سازمان بسیج مستضعفین، تجلیل شد https://basijnews.ir/fa/news/9564500 @alamdar_qazvin

🌐🎤سخنرانی دکتر عطاء اله رفیعی آتانی در همایش « پوند عشق و تدبیر» ✅ موضوع سخنرانی سردار شهید حاج قاسم سلیمانی هست ✅ توصیه می کنم برای شناخت بهتر حاج قاسم عزیزمان 👈 این سخنرانی را در یک فضای کاملاً آرام گوش کنید 🌹 #سپهبد_شهید_حاج_قاسم_سلیمانی @alamdar_qazvin

🔷 سردار سلامی : اهالی غزه فرمول شکست اسرائیل را تمرین می‌کنند 🔹فرمانده‌کل سپاه: دفاع مقدس حادثه‌ای نبود که در یک گوشه از زمان متوقف شود‌، رویدادی که امروز جلوه کامل آن را در یمن، لبنان، سوریه و فلسطین به زیباترین شکل می‌بینیم. 🔹مقاومت فلسطین در آغاز راه است و در حال حاضر اهالی غزه فرمول شکست اسراییل را تمرین و تجربه کرده و هر روز دامنه کار قوی‌تر می‌شود. 🔹اسرائیل با سرعت و شتاب در حال نزول قدرت است و نمی‌تواند با یک ارتش خسته، فرسوده، ناامید و ناتوان باریکه غزه را اداره کند و به زودی کم خواهد آورد. @alamdar_qazvin

🎥 سرلشکر سلامی: مقاومتِ فلسطین تازه آغاز شده 🔹رزمندگان مقاومت تازه خودشان را با جنگ جدید تطبیق دادند. الان غزه‌ای‌ها خیلی خوب فرمول شکست دادن اسرائیلی‌ها را تمرین و تجربه می‌کنند. 🔹مسلمانان هر چقدر می‌جنگند قوی‌تر می‌شوند. داستان غزه همین است؛ رژیم صهیونیستی نمی‌تواند باریکۀ غزه را با یک ارتش خسته و ناامید اداره کند. حتما اسرائیلی ها به‌زودی کم خواهند آورد. @alamdar_qazvin

🎥باهم بینیم؛ 🔺حضور سردار رفیعی فرمانده سپاه استان در کاروان های راهیان نور بسیج دانش آموزی استان قزوین در مناطق عملیاتی جنوب کشور @alamdar_qazvin

حضور سردار رفیعی فرمانده سپاه استان به همراه معاون اجرایی سپاه استان در نشست سراسری قرارگاه راهیان نور در آبادان @alamdar_qazvin

📽باهم ببینیم کلام ناب امام خامنه‌ای @alamdar_qazvin

حضور سردار رفیعی فرمانده سپاه استان به همراه نمازگزاران نماز جمعه شهر محمدیه در راهپیمایی حمایت از مردم مظلوم غزه @alamdar_qazvin

سخنرانی سردار رفیعی فرمانده سپاه استان قزوین در جمع پیشکسوتان و خانواده های آنان در سپاه شهرستان البرز @alamdar_qazvin

📸گزارش تصویری؛ 🔺دیدار سردار سامانلو فرمانده لشگر ۱۰ حضرت سید الشهدا و حجت الاسلام عطایی مسوول دفتر نمایندگی ولی فقیه با سردار رفیعی آتانی فرمانده سپاه استان و حجت الاسلام یوسفی مسوول نمایندگی ولی فقیه سپاه حضرت صاحب الامر (عج) استان قزوین @alamdar_qazvin

🔺فرمانده سپاه صاحب الامر(عج) استان قزوین؛ 🔺انقلاب اسلامی با اراده پیشکسوتان سپاه و بسیج، جهانی شد https://basijnews.ir/fa/news/9565104 @alamdar_qazvin

دیدار سردار رفیعی فرمانده سپاه استان و سردار افروزی فرمانده تیپ ۸۲ صاحب الامر(عج) با حمید شاعری از جانبازان و فرماندهان دفاع مقدس @alamdar_qazvin

حضور سردار رفیعی فرمانده سپاه استان در یادواره ۱۴۶ شهید فراجای قزوین @alamdar_qazvin

دیدار دکتر کاظمی جانشین مدیرعامل سازمان اتکا کشور به همراه معاونین با سردار رفیعی فرمانده سپاه استان قزوین @alamdar_qazvin

بسمه تعالی نوشته پیش رو یادداشت حقیر بعد از زیارت مقتل شهیدان کربلای چهار قزوین سر افراز می باشد که به مناسبت شب عاشورای کربلای 4 تقدیم می گردد گمرگ خرمشهر کربلایی قزوینی ها و عاشورایشان اروند را در زمانه آرامش تماشا کردیم و با هزاران غصه خداحافظی . مقصد بعدی گمرک خرمشهر بود ، گمرک خرمشهر ، عاشورای قزوین است ، روایت هر روز زنده تر از دیروزش می باشد . ماجرای کربلای 4 را از قبل شنیده بودم ، خوانده بودم ، اما برای حقیر کربلای 4 روایت متفاوت تری دارد ، برادرم عضو گردان غواصی حضرت رسول (ص) قزوین بوده است ، گلوله ای فک او را شکافته بود ، ما آشنا به حوادث آن شب کربلای 4 بودیم ، از شهیدانی همچون سید باقر علمی ، آقا رضا میرزایی ترابی ، آذربایجانی ، سرکارنیا (سبحانی فر) ، کبیری و ... حا ل و هوای کربلای چهاری ها را اخوی در مناسبت های متفاوت گفته بودودر ابتدای پایان نامه دکترایش تقدیم نامه ای نوشته بود که تقدیم می کنم« سالها پیش این متن را در صفحه اهدای تزم برای اخذ درجه دکترای اقتصاد از دانشگاه تهران نوشتم: تقدیم به: سیصدتن ازاصحاب خمینی بزرگ،جماعتی که در یک طراحی کم‌نظیر الهی ،با حضور 12 طلبه ، 40 دانشجو و تعداد بیشتری دانش‌آموز، در کنار گلستانی متنوع از همه مردم ایران، گردان غواصی محمد رسول‌الله(ص) را در لشگر نجف اشرف تشکیل داده بودند... آنان‌که، تجسم عینی صیرورت مستمر آدمی به سوی کمال بی‌نهایتند و... آنان‌که، در یک شب سرد زمستانی در دیماه سال 1365(ایامی که در 27اُمین سالگرد آن، سرگرم نهائی کردن این کار بودم) غرق در اروندرود، بیش از نیمی از آنها به معراج رفتند، باقی‌مانده‌های آن «پروانه‌ها»، اما «پروبال سوخته» بازگشتند که برخی از آنها در «محرابهای» بعدی به تعبیر مرادشان در قهقه‌ی مستانه‌ی خود نماز وصل خواندند و من که توفیق دارم تا تمام دارائیم زخمه‌ای باشد که از آن نوازش ربانی بر تن دارم، جزء مجموعه‌ی کوچک باقیمانده‌ی باقی‌مانده‌های آن جمعم که لابد باید همچنان منتظر بمانیم تا مگر از زخمهای پس از زخمه‌های پی‌در پی کاری بر آید و ... آنان‌که در آن مجموعه‌ی پر رمز و رازشان،20«دو برادری» داشتند که یکی شهید شد و دیگری بازگشت و یک 3 برادری که 2تای آنها شهید شدند و یکی برگشت... آنان‌که در همه‌ی جابجائی‌های نظامی در کنار یک چادر تسلیحات، یک چادر کتابخانه به پا می‌داشتند و... و شب‌هائی داشتند چه شبی ! که در روز آنها و روزگار ما چون خورشیدی تا ابد می درخشد... آنان‌که، پایان و پایان نامه ندارند و تا ابد ادامه دارند و..» حالا آنچه که شنیده بودم از نزدیک می دیدم ، آقای باجلان مثل اسفند روی آتش بود . دیگر کنترلی بر خود نداشت ، نماز را در نمازخانه گمرک خواندیم ، مداحی مرد بلندگو به دست کاروان نم نم می خواند، اصلاً نیاز به مداحی نبود ، در و دیواروساحل با تو حرف می زدند ، آرامش آب،ساحل آرام ،کارمندان گمرگ در حال کار اداری در آرامش و...اما چه کسی خبر از غوغای دیما65 را باید به جمع بدهد ، آخر بهترین های قزوین این جا بهترین روزهایشان را خلق کرده بودند، محبوسن در زیرزمین گمرک تا همه چیز مخفی بماند ، مگر آسمان رفته ها و به عرش نشسته ها مخفی می شوند ،صاحبان راه آسمان را چگونه توصیف کنیم .حال روز من برای فهم حال روز آسمانی ها را در سوال فرد ی که از حضرت علی (علیه السلام) سوال کرده بودند ،می بینم که : فرمود: "سلونی من قبل ان تفقدونی، فلأنا بطرق السماء اعلم منی بطرق الارض) یعنی: "از من سؤال کنید قبل از اینکه من را از دست بدهید، بدرستیکه من به راههای آسمان از راه های زمینی آگاه تر هستم." از خودم بگذرم ،حال و روز باجلان کافی بود تا دل آماده را به محضر شهیدان و اربابشان مهمان کنید ، من همه حواسم به باجلان بود ، واقعاً مثل برادر از دست داده ها به این در و آن در می زد ، هم می خواست توجیه و تشریح کند با تسلط و هم داغ دلش بند دلش را پاره کرده بود ، همین عشق بازی او مجوز ورود به زیرزمین گمرک شده بود ، مسئولین گمرک حداکثر احترام را گذاشتند چون باجلان های باقی مانده سفره عاشورای 65 قزوینی ها مهمان آنها نبودند، جزء زندگی و عضو همیشکی شهرک شده بودند ، نمیه ی جان کاروان باجلان در امرالرصاص باقی مانده و هنوز آب شرمنده آنها است .اب سردی که آن شب بر خلاف میلش یک تیکه آتش شده بود .خانواده های شهدای کربلای 4 را یکبار باجلان آورده بود و لحظه دریایی شدن کاروان غواص های قزوینی ها را شرح داده بود . آنجا به مادران شهدا محل شهادت بچه هایشان را نشان داده بود .

باجلان گریه می کرد و بغضش داشت اورا غبض روح می کرد ، اما با همه این حالات جمع عاشقان آن روز را توضیح داد که حتی حق نداشتیم بیرون برویم ، چند شب و روز در زیرزمین شهرک مانده بودند ، تمام گردان در تهجد شبانه ، تمام گردان نماز شب ، تمام گردان بریده از دنیا و رسیده به خدا ، اصلاً عملیات کربلای 4 بهانه ای شده بود تا این جمع عاشورایی به معشوق خود برسند ، این را سیدباقر علمی با تجربه گرانبهایش در عملیاتهای قبلی به فرماندهان گفته بود ، او آن طرف خط را دیده بود ، اما آنها برای شکستن خط ساحل دشمن نیامده بودند ، آنها برای رسیدن به ساحل لحظه شماری نمی کردند ، همه وجودشان را آورده بودند تا اطاعت از امر ولی خدا را در محضر خدا به همه تاریخ نشان بدهند روایت اهل آسمان سید شهیدان اهل قلم سید مرتضی آوینی روایت اهل آسمان را اینگونه روایت می کند:« مركز آسمان،بعد از هزار و سیصد و چهل و چند سال، هیچ از خود پرسیده ای كه چرا اینان خود را « راهیان كربلا » نامیده اند، با این همه شیدایی و اشتیاق كه هنوز قافله سال شصت و یكم هجری قمری به بیابان كربلا نرسیده است. مگر آنان سر مبارك امام عشق را بر فراز نیزه ندیده اند؟مگر شفق را ندیده اند كه چه سان در خون نشسته است؟مگر بوی خون را نشنیده اند؟... و بر علم هایشان نوشته اند: كُلُّ‌ اَرْضٍ كَربَلا و كُلُّ‌ یومٍ عاشورا! مگر كربلا از سیطره زمان و مكان خارج است كه همه جا كربلا باشد و همه روزها عاشورا؟مرا ببین كه در پیشگاه ولایت سخن از زمان و مكان می گویم! زمان و مكان نسبت است و برای آن كه از جوار مطلق، از بلندای اعراف بر عالم وجود می نگرد، اینجا در پیشگاه ولایت، سخن از زمان و مكان گفتن نشانِ بی خردی است. كربلا قلب زمین است و عاشورا قلب زمان. یعنی اصلاً كربلا مطلق زمین است و عاشورا مطلق زمان، و راه های آسمان از اینجا آغاز می شود؛ از اینجا دروازه ای به عالم مطلق گشوده اند. می پرسی كه از متناهی چگونه می توان راهی به سوی نامتناهی جُست؟ این سرّ الاسرار خلقت است و گویی تقدیر اینچنین رفته است كه اسرار، اگر چه به بهای سر باختن حسین (علیه السلام)، فاش شود. طرفه خراباتی است این سیاره زمین، كه از آن دروازه هایی به سوی نامتناهی گشوده اند: بیت الله، كلام الله و... ثارالله. اقمار منظومه شمسِ ایمان را ببین! آنجا، در طواف بیت الله كه حصن ولایت است و حرم امن لا اله الّا الله. آنجا سایه بیت المعمور است و زمین و آسمان در این ناكجا آباد به هم می پیوندند؛ یعنی از آنجا، فراتر از نسبت ها،دروازه ای به عالم اطلاق گشوده است و ولی مطلق باید از این باب پای به عالم خاك گذارد؛ یعنی علی علیه السلام باید در خاك كعبه متولد شود. امام روح قبله و باطن بیت الله است، اما وا اسفا كه ظاهر گرایان از كعبه نیز تنها سنگ های آن را می پرستند. طرفه خراب آبادی است این سیاره زمین ... كه در طواف شمس به سفری آسمانی می رود هیچ از خود پرسیده ای كه بر گرد آن طواف می كند و شمسِ شمس را نیز شمسی دیگر؛و همه در طواف شمسِ عشق، مشكات نخستین، ولی مطلق. آه... دریافتم؛ مقصد این سفر آسمانی تویی. مقصد تویی وآنان تو را رها كرده اند و بر گرد دیوارهایی سنگی می چرخند! ای همسفر اینجا حیرتكده عقل است، بر گُرده زمین،در سفری آسمانی با كهكشان ها، در سفری آسمانی كه مقصدش با اوست؛سفری از ظاهر به باطن،از بیرون به درون. جلوه ایمان در چشم آسمانیان نور است، و كفر تاریكی. یعنی كه زمین در چشم آسمانیان، آسمانی دیگر است كه سراج منیرش انسان كامل است و تقدیر آسمان ها- با همه‌آن عظمت كه شنیده ای- در این سیاره خاك تعین می یابد. مگر نه اینكه خلیفه خدا اینجاست؟عجبا! روح خدا در خاك تعلق یافته است تا انسان خلق شود. مگر چیست این خاك، كه شایسته تعلق روح است؛ آن روح آسمانی، آیینه دار طلعتِ یار؟خاك تمثیل فقر است و عبودیت، و آن تعلق یعنی كه غنای مطلق در فقر است،و ولایت در عبودیت؛و ما خَلَقْتُ الْجِنَّ و الْاِنْسَ اِلّا لِیعْبُدون. پس چون پیشانی بر خاك افتد، كار جهان به سر انجام می رسد و سفر آسمانی زمین به مقصد می انجامد و فُلكِ خلقت بر ساحل آرام ابدیت لنگر می اندازد... بر كرانه بیكران دار القرار،عِنْدَ مَلیكٍ مُقْتَدِر. اكنون سر بردار و بنشین و تشهد بخوان، كه هنگام تأمل در مقام شهود است؛ ای همنشین شاهدان! ذلِكَ یوْمُ الْخُلود، در جنت بقای بعد از فنا. السلام علیك ایها النبی... آه دریافتم، پس غایت نماز نیز تویی! ای مقصد سفر آسمانی،ای روح قبله، ای مجمع جمیع آنچه سزاوار حمد است،پس غایت نماز تویی!