از خوشی های جهان درد و غمت ما را بس
از زیادی عطای تو کمت ما را بس
ما همه ریزه خور سفره احسان توئیم
تکه نانی که دهی از نِعَمت ما را بس
گر نشد قسمت ما دیدن بین الحرمین
زدن سینه به زیر علمت ما را بس
گر تهی دست و فقیرم، ولی روز جزا
قطره اشکی که چکد در المت ما را بس
گر چه روی تو ندیدیم ولی در دم مرگ
گر بر این دیده گذاری قدمت ما را بس
تو یم جودی و ما تشنه ولی در همه عمر
قطره ای از یم جود و کرمت ما را بس
👉 @AlamdarGraphic 🌙
خاکستر وجود مرا می دهد به باد
سنگینی عزای تو یا حضرت جواد
تشنه ، میان خانه ی خود دست و پا زدی
یک جرعه آب ، همسر تو ، دست تو نداد
زهری که ذره ذره تنت را مذاب کرد
خونی به قلب فاطمه و بوتراب کرد
سوزانده تر ز زهر جفا ، ظلم همسر است
غربت میان خانه ، دلت را کباب کرد
پاره جگر شدی و کنارت طبیب نیست
اینجا کسی به فکر امام غریب نیست
وقتی که پای بغض علی در میان بُوَد
جسم امام و هلهله ، اصلاً عجیب نیست
گرچه به لب رسیده نفس های آخرت
لب تشنه ای ، شبیه لب جدّ اطهرت
اما هنوز یاد گل یاس پرپری
یاد مدینه کرده ای و یاد مادرت
#امام_جواد
👉 @AlamdarGraphic 🌙