18.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 #ببینید
💠فطرت و سرنوشت انسان
🔰استاد آیت الله فرحانی
🔹تفاوت نگاه فلسفه غرب و فلسفه اسلامی در وجود و ماهیت #انسان
#آزادی و فرهنگ فعلی تمدن غرب بر اساس تحلیل اگزیستانسیالیست از انسان
⁉️آیا از منظر اسلام ، فعل انسان ماهیتش را شکل می دهد؟
🔸نقدی بر نظر دکتر شریعتی در مسئله فرهنگ
🔆نقش فطرت در سرشت انسان بر اساس تفسیر از آیه شریفه « وَأَشْهَدَهُمْ عَلَیٰ أَنفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّکُمْ قَالُوا بَلَیٰ شَهِدْنَا أَن تَقُولُوا یَوْمَ الْقِیَامَةِ»
#انسان_شناسی
#امتداد_حکمت
@albayann
@albayannجایگاه علمی امام خمینی (ره) و علامه طباطبایی (ره).mp3
زمان:
حجم:
681.2K
🔹جایگاه علمی امام خمینی (ره) و علامه طباطبایی (ره) در مباحث #انسان شناسی ولایی
🔰استاد آیت الله فرحانی
📚جلسه اول از مجموعه جلسات انسان شناسی ولایی
#فقه_الخمینی
@albayann
📌 #متن_بیانات را بخوانید👇👇
💠قانون قرآن در مورد حیات انسان| استاد #آیت_الله_فرحانی
🌱 يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اسْتَجِيبُواْ لِلّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُم لِمَا يُحْيِيكُمْ
🖊احیاکردن انسان ها و زنده کردن انسان ها از نظر قرآن، رسالت اصلی انبیای الهی است.لذا می فرماید استجیبو لله اجابت کنید خدا و پیغمبر خدا را تا زنده شوید.
🔹 در منطق قرآن حیات در ممات ما، خوردن ما ، آشامیدن ما ، تناسل ، تشکیل زندگی، صاحب بچه شدن ، خانه دار شدن و اینها نیست . بسیاری از انسان ها هستند که ما آنها را زنده می دانیم، ولی قرآن می گوید که اینها مرده اند.انسان های بسیاری داریم که ما میگوییم شنوا هستند ولی قرآن میگوید کر هستند. انسانهایی داریم که ما میگوییم بینا هستند اما قرآن میگوید کورند.
📌 تا وقتی انسان به انبیای الهی اتصال پیدا نکند، زنده نمیشود. زنده شدن انسان در سایۀ اتصال او به انبیای الهی است. رسالت آنها زنده کردن است. مرده را زنده می کنند .کاملا معلوم است که اگر کسی با این جریان انبیاء اتصال برقرار نکند، زنده نیست.
#انسان
@albayann
🖊ملاقات شقیق بلخی با امام کاظم(ع)
🔹راوی این حدیث «شقیق بلخی» است که از شاگردان آن امام بزرگوار به شمار میرود و به درجات معنوی بالایی دست یافته است.
شقیق بلخی میگوید: در سال 149 هجری عازم مکه شدم. در طول مسیر جوانی را دیدم که به تنهایی راه میپیمود.
📌من بر اساس حالات و شرایط ظاهری او گمان کردم که او از صوفیه است و به همین دلیل تصمیم گرفتم خودم را به او برسانم و او را نصیحت کنم. پس از آنکه به سمت او رفتم و به او نزدیک شدم، پیش از آنکه چیزی به او بگویم آیۀ شریفۀ «إجْتَنِبُوا کَثِیراً مِنَ الظَّنِّ إنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إثْمٌ» را قرائت کرد که میفرماید: «از بسیار پندارها در حقّ یکدیگر اجتناب کنید که برخی ظنّ و پندارها معصیت است». من از این اتفاق منقلب شدم و دیگر او را ندیدم تا آنکه در مسیر بار دیگر در کنار چاهی با او مواجه شدم، در حالی که او مشغول نماز بود.
🔸نماز خواندن او بار دیگر مرا منقلب کرد؛ زیرا در نهایتِ خشوع و تضرع عبادت میکرد و اشکهایش سرازیر بود. در این لحظه از تصور پیشین خود پشیمان شدم و تصمیم گرفتم از او عذرخواهی و توبه کنم؛ بنابراین به کنار او رفتم. این بار نیز بلافاصله پس از آنکه نمازش تمام شد، رو به من کرد و آیۀ شریفۀ «وَ إِنِّي لَغَفَّارٌ لِمَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً ثُمَّ اهْتَدى» را قرائت کرد که میفرماید: «و البته بر آن کس که توبه کند و (به خدا) ایمان آرد و نیکوکار گردد و درست به راه هدایت رود، مغفرت و آمرزش من بسیار است». او بار دیگر بدون اینکه من چیزی بگویم، به چیزی که در ذهن خود داشتم اشاره کرد؛ زیرا حال من در آن لحظه، پشیمانی از اشتباه و بازگشت به خداوند متعال بود.
💢پس از آن، باز از همدیگر جدا شدیم و مدتی بعد در ادامۀ مسیر، او را کنار چاهی دیدم که میخواست از آن آب بردارد و وضو بگیرد. او دلو را وارد چاه کرد تا آب بردارد؛ اما دلو از دست او جدا شد و در چاه افتاد. در این موقعیت، دستان خود را بلند کرد و به خداوند متعال چنین خطاب کرد: «خدایا! تو میدانی همهچیزِ من تو هستی؛ نانِ من تویی، آبِ من تویی، توجه من تویی.» در حالی که او با خداوند نجوا میکرد، دیدم که آبِ چاه بالا آمد و دلو در اختیار او قرار گرفت. دلو را پر از آب چاه کرد و با آن وضو گرفت و مقداری از آب را نوشید. جلو رفتم و عرض کردم: آقا! میشود من از باقیماندۀ آب دلو استفاده کنم؟ باقیماندۀ آب را در اختیار من گذاشت و من مقداری از این آب استفاده کردم. آبِ عجیبی بود؛ حلاوت و طعم و گواراییِ آن به گونهای بود که آبِ من بود، نانِ من بود، حالِ من بود، قالِ من بود؛ مرا منقلب کرد. آنگاه رو به من کرد و فرمود: «ای شقیق! هر کس رابطهاش را با خدایش درست کند، خداوند مشکلات او را حل میسازد؛ دست او را میگیرد و به ولیّ خود متصل میکند.»
💠دیگر او را ندیدم تا اینکه به مکه رسیدیم. هنگام صبح دیدم که وقتی عدهای این جوان را دیدند، اطرافش را گرفتند و به او احترام کردند. پرسیدم: او کیست؟ گفتند: او موسی بن جعفر(عا)، امامِ شیعیان است. با خودم گفتم: آری؛ این کرامات از شخصیتی جز امام کاظم(ع) بروز نمیکند.
📚برگرفته از کتاب انسان معاصر و ناگزیری از معنویت اثر آیتالله عبدالکریم فرحانی
برای تهیه این اثر به سایت نشر البیان مراجعه کنید.
https://albayan-nashr.ir/
#آیت_الله_فرحانی
#انسان
#ولایت
@albayann
🖊ولایت در قرآن
جلد اول از مجموعه #جرعه_ای_از_دریا
ولایت در قرآن
💠شیعیان بر اساس انسانشناسیِ قرآنی، شأن «ولاء تصرف» را برای پیامبر(ص) و پس از او ثابت میدانند و معتقدند گردش عالم و رتق و فتق امور آن، همواره باید در دستِ انسانی کامل باشد که این انسان، گاهی در قامت نبی و گاهی در قامت غیر نبی متجلی میگردد.
📌لذا نزاع شیعه و سنی، در حقیقت به مقام انسانیت و استعدادهایش بازمیگردد؛ اما برخی ظاهراندیشان محل نزاع را چنین جلوه دادهاند که خلیفۀ بعد از پیامبر(ص) کیست؟ آنها در توضیح این نزاع قائلند که شیعه میگوید: خلیفه باید از نسل پیامبر(ص) باشد و اهلسنت میگوید: باید با انتخاب مردم باشد. و از این دیدگاه چنین برداشت میشود که شیعه استبدادگراست و اهلسنت قائل به دموکراسی است! این ناشی از عدم درک صحیح جایگاه «#انسان» در قرآن است.
🌐جهت تهیه این اثر به لینک ذیل مراجعه نمایید:
https://albayan-nashr.ir/product/qurandarvelaiat/
#مدرسه_فقهی_امیرالمومنین
#انتشارات_البیان
#آیت_الله_فرحانی
@albayann
البیان
🖊مسئولیت سنگین ما در تبیین ✍استاد آیت الله فرحانی @albayann
🖊مسئولیت سنگین ما در تبیین
✍ استاد #آیت_الله_فرحانی
🔹همواره افراد مختلفی از افریقا، اندونزی، امریکا و کشورهای مختلف به سرزمین وحی مشرّف میشوند؛ اما معرفت به اهلبیت(عم) در بین آنها وجود ندارد. بسیاری از اهلسنت تحت تأثیر تبلیغات مختلف وهابیت و جریانات گوناگون قرار گرفتهاند؛ لذا مشاهده میشود که به صورت منظم کار میکنند و نماز میخوانند، اما کار آنها بیروح و بیمعرفت است؛ یعنی مثل یک ساعت میایستند و حمد و سوره را میخوانند، ولی حتی یک قطره اشک در چشمان آنها جمع نمیشود. لذا متأسفانه محبت، عاطفه، احساس و معرفت در بین برخی از آنها ابداً وجود ندارد.
🔸 بر این اساس، برخی از فرازهای دعای عرفه در چنین مواضعی فهمیده میشود که چرا امام حسین(ع) میفرماید: خدایا! از تو ممنونم که مرا در جایی به دنیا آوردی که شیعه شدم.
یک روز بعد از نماز صبح، یکی از اساتید دانشگاه مصر به دیدنم آمد. اساساً مصریها با سعودیها و وهابیها تفاوت بسیاری دارند. متأسفانه در کشورهایی که جریان وهابیت رخنه کرده است ـ مانند پاکستان و عربستان و بعضی کشورهای حاشیۀ خلیج فارس ـ برخی از اهلسنت در برابر امامت و ولایت، رویۀ سختتری دارند و موضع آنها به عناد و دشمنی نزدیک است. این استاد دانشگاه گمان میکرد ما شیعیان، علیپرست هستیم.
⁉️ از او پرسیدم: شما دربارۀ مسئله امامت در قرآن چه نظری دارید؟ گفت: مگر در قرآن مسئله امامت نیز مطرح شده است؟! گفتم: من دربارۀ علی(ع) و سایر اهلبیت(عم) صحبت نمیکنم؛ بحث من پیرامون اصلِ کلیِ #امامت_در_قرآن است. به عقیدۀ شما امامت در قرآن چه منصبی است؟
📌و در ادامه از او پرسیدم: شما این آیۀ قرآن را چگونه معنا میکنید: «وَ إِذِ ابْتَلی إِبراهیمَ رَبُّه بِکلماتٍ فَأتَمَّهُنَّ قالَ إِنّی جاعِلُک لِلنّاسِ إِماماً قالَ وَ مِنْ ذُرّیتی قالَ لاینالُ عَهدی الظّالِمینَ»؟ امامت برای حضرت ابراهیم(ع) چه مقامی است؟
🖇گفتم: ابراهیم(ع) وقتی با نمرود وارد نزاع شد، جوانی بود که در همان زمان نیز، مقام نبوت را دارا بود؛ و بعد از آنکه در مورد اسماعیل مورد آزمایش قرار گرفت و بعد از آنکه کعبه را آباد کرد و با صبر مورد آزمایش و بلا قرار گرفت، به مقام امامت منصوب گشت. هنگامی که من این آیات را برای ایشان خواندم، از حالت ایشان فهمیدم که تا چه اندازه از لحاظ معرفتی فقیر و ضعیفند؛ در واقع این جماعت ابداً معرفت صحیحی از قرآن ندارند و #مسئولیت ما در #تبیین امامت در قرآن بسیار سنگین است. در ادامه به این استاد دانشگاه گفتم: نتیجه میگیریم که مقام امامت بالاتر از مقام نبوت است.
این استاد دانشگاه مصری بسیار متعجب شد؛ تا جایی که از شدت شوق، از بنده خواست این مطالب را برای او بنویسم.
✏️لذا جمعبندی مطلب برای ایشان چنین شد که: ما در قرآن دو منصب داریم؛ نبوت و امامت.
پس از آن، بحث را پیرامون عصمتِ نبی پی گرفتم و ایشان نیز تأیید کرد که نبی معصوم است. در ادامه گفتم: امامت از نبوت، اعظم و اشرف است؛ در نتیجه قطعاً امام نیز باید معصوم باشد. حال در چنین شرایطی خلیفۀ اول و دوم و سوم چه نسبتی با مقام امامت دارند؟! بر فرض که آدمهای خوبی بودند، لکن این افراد قطعاً در دورهای از زندگیشان بتپرست بودند. و در ادامۀ بحث، برخی آیات را مورد بررسی قرار دادیم.
👈هدف بنده از ارائه این بحث این بود که این شخص را به این نتیجه برسانم که بحث بین شیعه و سنی اصلاً بر سر حسن و حسین و علی و عمر و ابوبکر نیست؛ بلکه اصل بحث بر سر تصویر مقام انسان و مقام امامت است. در نهایت نیز این شخص را به این نتیجه رساندیم که ختم نبوت ممکن است، لکن ختم امامت محال است؛ و لذا جهان تا قیامت به امام نیازمند است.
💠متأسفانه این افراد، ابتدا جایگاه پیامبر(ص) و سپس جایگاه امامت را خراب کردند؛ به عبارت دیگر، این افراد با مبانی خود، شأن پیامبر(ص) را نیز حفظ نکردهاند. کتاب آیات شیطانی، در حقیقت عنوانی است برای عقاید برادران اهلسنت! نویسندۀ این کتاب، این مطالب را از منابع رواییِ این اشخاص نوشته است، که انشاءالله در ادامه به آن اشاره خواهیم کرد....
📚ولایت در قرآن
#تفسیر
#انسان
#امامت
@albayann
✏️انسان معاصر و ضرورت معنویت برای او
📝استاد #آیت_الله_فرحانی :
⁉️آیا انسان معاصر که ناگزیر از معنویت است، قرار است دنیا را رها کند؟ یا اینکه او میتواند ضمن داشتن معنویت و حیات طیب، دنیا را نیز آباد کند؟
🔹مطابق فرمایش رهبر معظم انقلاب ، تمدن اسلامی شامل آبادسازی دنیاست؛ اما این مسئله همواره به گونهای است که میتواند معنویت بشر را نیز تأمین کند. ما گام نخستِ انقلاب اسلامی و چلۀ اول آن را گذراندهایم و اکنون در گام دوم برای پیشرفتمان بیش از پیش به معنویت نیازمندیم.
🔸برای کسب معنویت در گام دوم، ما باید سه عنصر را تأمین کنیم که عبارتند از: تغییر زاویۀ دید، تغییر انگیزه، و عمل جهادی؛ یعنی ابتدا باید نگاهها عوض شود، آنگاه باید انگیزهها تغییر یابد و در نهایت باید عمل جهادی شکل گرفته و فراگیر شود. خواهیم گفت که اگر این سه عنصر شکل بگیرد، بین دین و دنیا نسبتی صحیح برقرار خواهد شد.
📚انسان معاصر و ناگزیری از معنویت
#انسان
#معنویت
@albayann
🖊حقیقتِ انسان بر اساس نگاه حکمی
📝 استاد #آیت_الله_فرحانی
📌اصل غربتِ انسان در دنیا مطلب صحیحی است و از متون دینی اقتباس شده است؛ اما آنچه در بیانات عرفا منعکس میشود، اندکی با آنچه در متون دینی وجود دارد، متفاوت است. برای اینکه برداشت صحیحی از این مسئله داشته باشیم، لازم است که به طور اجمالی نظریات پیرامون انسان و ارتباط روح و جسم را مرور کنیم.
#انسان
@albayann
البیان
🖊حقیقتِ انسان بر اساس نگاه حکمی 📝 استاد #آیت_الله_فرحانی 📌اصل غربتِ انسان در دنیا مطلب صحیحی است و
🖊سه نظریۀ عمده دربارۀ انسان وجود دارد.
📝 استاد #آیت_الله_فرحانی :
1⃣نظریۀ نخست این است که انسان، مادی محض است و هرچه هست تن ظاهری اوست؛ بنابراین جسم محض است و بُعد معنوی ندارد. این نظریه از محل بحث ما بسیار دور است و نیازی به پردازش ندارد.
2⃣نظریۀ دوم: انسانِ روحانیۀ الحدوث و البقاء
نظریۀ دوم این است که انسان موجودی دوبعدی و ترکیبی از جسم و روح است. جسمِ انسانی امری مادی است، اما روح انسان ـ که انسانیت انسان به اوست ـ از ابتدای شکلگیریاش غیرمادی است و تا آخر نیز غیرمادی خواهد بود. به تعبیر دیگر، حقیقت انسان به تنِ او نیست؛ بلکه روح اوست که ملاک انسانیت است و روح انسان «روحانیۀ الحدوث و روحانیۀ البقاء» است.
🖇این نگرش که گذشتۀ تاریخی و فلسفی آن به مسئله «مُثُل افلاطونی» بازمیگردد، در حقیقت زیربنای نگاه عرفاست که پیشتر دربارۀ آن سخن گفتیم. طبق این نگاه، جایگاه دنیا برای انسان چیزی جز زندان و قفس نیست؛ یعنی انسان در عوالمی دیگر به وجود آمده و با آنها آشنا شده و آنها را به خاطر سپرده است، اما اکنون در زندان دنیا گرفتار گشته و هر لحظه یاد وطن اصلیاش میافتد.
3⃣نظریۀ سوم: انسانِ جسمانیۀ الحدوث و روحانیۀ البقاء
دیدگاه سوم که توسط حکمای بزرگ اسلام نظیر صدرالمتألهین(ره)، امام خمینی(ره)، علامه طباطبائی(ره) و شهید مطهری تبیین شده، این است که انسان موجودی مرکب از جسم و روح است، اما حدوث او روحانی نیست؛ بلکه انسان «جسمانیۀ الحدوث و روحانیۀ البقاء» است. مطابق اعتقاد حکما، این نگاه که در تاریخ شرق و غرب بیسابقه است، نخستین بار از جانب قرآن کریم ارائه شده است.
🔸در این دیدگاه، انسان در ابتدا جسمی بیش نیست؛ اما به مرور زمان رشد کرده و در دل این جسم، روح به وجود میآید؛ یعنی روح انسان بر اساس استکمال جوهری ماده و در دل ماده محقق میشود که در قرآن کریم به «فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي» تعبیر شده است. با توجه به این ارتباط وثیق میان روح و جسم، این روح در کالبد این جسم به استکمال میرسد. این دیدگاه که زیربنای عرفان اسلامی است، جسم انسان و روح او را دو موجود بیگانه از هم و یا زندان و زندانی نمیداند؛ بلکه جسم انسان و دنیا بستری است که روح در آن به وجود میآید و بر اساس قوانین حاکم بر آن، رشد و استکمال مییابد. از این جهت، جسم انسان برای او امری ضروری است که بدون آن امکان استکمال برای او وجود ندارد.
📌بیانی دیگر از جسمانیۀ الحدوث و روحانیۀ البقاء
🔹به تعبیر فنیتر، موجودات مجرد و غیرمادی در حکمت اسلامی به دو دستۀ «مجردات قبلی» و «مجردات بعدی» تقسیم میشوند. مجرد قبلی به موجودات مجرد تام و عقول اطلاق میشود که اصل تحقق آنها بدون ماده و پیش از ماده است؛ اما مجرد بعدی به موجوداتی مانند انسان اطلاق میشود که تجرد آنها در دل ماده و پس از حرکت استکمالی آن صورت میپذیرد. به همین جهت است که مجردات قبلی ثابتند و جایگاه آنها و کمالات آنها مشخص است؛ اما مجردات بعدی پدیدههای در حال شدن و صیرورتند که به حسب استعداد میتوانند رشد کنند و از مجردات قبلی نیز پیش بیفتند.
💢توقف حضرت جبرئیل(ع) در سیر با نبی اکرم(ص) در معراج، به همین مسئله مربوط میشود که در روایات معراج با تعبیر «وَ لَوْ دَنَوْتُ أَنْمُلَهً لَاحْتَرَقْتُ» به آن اشاره شده است. حدوث جسمانی انسان و ارتباط او با ماده، زیربنای رشد و استکمال اوست که بر همین اساس میتواند به مقام «أَوْ أَدْنَى» دست بیابد؛ اما مجرد قبلی در مقام «قَابَ قَوْسَيْنِ» متوقف میشود.
📚 انسان معاصر و ناگزیری از معنویت
#انسان
@albayann
🖊اُنس انسان به حضرت حق در پرتو غفلت از دنیا و آخرت
📝 استاد #آیت_الله_فرحانی :
... از دیدگاه قرآن کریم، اصلِ غربت انسان مسئله درستی است. قرآن گاهی انسانها را با تعبیر «يَا أَيُّهَا الْإِنْسَانُ» خطاب میکند و گاهی در خطاب به او از تعبیر «يَا أَيُّهَا النَّاسُ» استفاده میبرد. بین انسان که از مبدأ «انس» است، با ناس که از مبدأ «نسیان» است، تفاوت وجود دارد و تفاوت آنها در توجه به خداوند و یا دنیاست. میتوان از روایت معروف «النَّاسُ نِيَامٌ فَإِذَا مَاتُوا انْتَبَهُوا» نیز چنین برداشتی کرد.
📌بر همین اساس، امیرالمؤمنین(ع) در ضمن دعا، رابطۀ اولیای الهی را با خداوند چنین توصیف میکند:
اللَّهُمَّ إِنَّكَ انَسُ الانِسِينَ لِأَوْلِيائِكَ، وَأَحْضَرُهُمْ بِالِكْفايَةِ لِلْمُتَوَكِّلِينَ عَلَيْكَ، تُشاهِدُهُمْ فِى سَرائِرِهِمْ، وَ تَطَّلِعُ عَلَيْهِمْ فِى ضَمائِرِهِمْ، وَ تَعْلَمُ مَبْلَغَ بَصائِرِهِمْ، فَأَسْرارُهُمْ لَكَ مَكْشُوفَةٌ، وَ قُلُوبُهُمْ إِلَيْكَ مَلْهُوفَةٌ، إِنْ أَوْ حَشَتْهُمُ
الْغُرْبَةُ انَسَهُمْ ذِكْرُكَ، وَ إِنْ صُبَّتْ عَلَيْهِمُ الْمَصائِبُ لَجَأُوا إِلَى الْاِسْتِجارَةِ بِكَ عِلْماً بِأَنَّ أَزِمَّةَ الْأُمُورِ بِيَدِكَ، وَ مَصادِرَها عَنْ قَضائِكَ؛
🔹خدايا! تو به دوستانت از همۀ دوستانشان مهربانترى و بر آنان كه به تو توكل كنند از هر كس ديگر كارسازتر. درون پرده رازشان را مىبينى و بر ضمايرشان آگاهى و اندازۀ بصيرتشان را مىشناسى و اسرارشان بر تو آشكار است و دلهايشان در حسرت ديدار تو سوخته است. اگر غربت به وحشتشان افكند، ياد تو انس و آرامش آنهاست و اگر باران مصايب بر سرشان ببارد، به پناه جستن از تو روى آرند؛ زيرا مىدانند كه زمام همۀ كارها به دست توست و هرچه شود به مشيت و قضاى توست.
🖇خدایا! اولیای تو بدون تو غریبند؛ آنها با چیزی جز تو مأنوس نیستند. آنها نه با قصر دنیا انس دارند و نه با قصر آخرت؛ نه با حوریِ بهشت مأنوسند و نه با زنِ دنیا. گرچه حقّ مخلوق دنیوی را ادا میکنند، اما انس آنها تنها با توست. اگر کسی به تو توکل کند، پیش او حاضر هستی؛ از حاقّ ضمیر آنها اطلاع داری و اسرار آنها پیش تو آشکار است.
🔸اگر این موجود استثنائی مشغول دنیا شود و امور دنیوی او را از یاد خداوند غافل کنند، مشمول این آیه خواهد شد:
«إِنَّ الَّذينَ لا يَرْجُونَ لِقاءَنا وَ رَضُوا بِالْحَياةِ الدُّنْيا وَ اطْمَأَنُّوا بِها وَ الَّذينَ هُمْ عَنْ آياتِنا غافِلُون»؛ مسلماً کسانی که دیدارِ [قیامتِ] ما [و محاسبه شدن اعمالشان] را امید ندارند و به زندگی دنیا خشنود شدهاند و به آن آرام یافتهاند و آنان که از آیاتِ ما بیخبرند.
🔺اما اگر همواره با خداوند متعال، که ثمنِ حقیقی اوست، انس داشته باشد و دنیا را وسیلهای برای استکمال بداند، به لقای الهی خواهد رسید. خداوند میفرماید: «وَ اصْطَنَعْتُكَ لِنَفْسِي»؛ و تو را برای (مقام رسالت و محبت) خود پروردم. بنابراین تنها پاداش حقیقی انسان، خود خداوند است و اگر از یاد او غافل شود، از کمال حقیقی بازمیماند. در این جهت تفاوتی ندارد که چه چیزی سبب این غفلت باشد؛ اگر انسان با توجه کردن به آخرت و نعمتهای غیردنیوی نیز از خداوند غافل شود، از سعادت بازمیماند و قانون این مسئله را خداوند در آیۀ شریفۀ «ما جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِنْ قَلْبَيْنِ فی جَوْفِه» بیان کرده است.
📚 انسان معاصر و ناگزیری از معنویت
#ماه_رمضان
#انسان
@albayann