eitaa logo
آلبوم خاطرات دفاع مقدس
118 دنبال‌کننده
2هزار عکس
979 ویدیو
6 فایل
کانال جهت جمع آوری خاطرات بازگو نشده و عکسهای رزمندگان و شهدای عزیز که در آلبوم شخصی شما بزرگواران بایگانی شده است میباشد. 🌐ارسال نظر : @kosaronnabi135 @Ya_hossein99
مشاهده در ایتا
دانلود
فَقَضَاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ فِي يَوْمَيْنِ وَأَوْحَى فِي كُلِّ سَمَاء أَمْرَهَا وَزَيَّنَّا السَّمَاء الدُّنْيَا بِمَصَابِيحَ وَحِفْظًا ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ پس آنها را [به صورت] هفت آسمان در دو هنگام مقرر داشت و در هر آسمانى كار [مربوط به] آن را وحى فرمود و آسمان [اين] دنيا را به چراغها آذين كرديم و [آن را نيك] نگاه داشتيم اين است اندازه گيرى آن نيرومند دانا in two days he determined them seven heavens, and he revealed to each heaven its commands. we decorated the lowest heaven with lamps and preserve them. such is the decree of the almighty, the knower. سوره فصلت آیه 12 فَإِنْ أَعْرَضُوا فَقُلْ أَنذَرْتُكُمْ صَاعِقَةً مِّثْلَ صَاعِقَةِ عَادٍ وَثَمُودَ پس اگر روى برتافتند بگو شما را از آذرخشى چون آذرخش عاد و ثمود بر حذر داشتم but if they turn away, say:
i have given you warning of a thunderbolt similar to that which overtook aad and thamood. 
سوره فصلت آیه 13 إِذْ جَاءتْهُمُ الرُّسُلُ مِن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ قَالُوا لَوْ شَاء رَبُّنَا لَأَنزَلَ مَلَائِكَةً فَإِنَّا بِمَا أُرْسِلْتُمْ بِهِ كَافِرُونَ چون فرستادگان [ما] از پيش رو و از پشت سرشان بر آنان آمدند [و گفتند] زنهار جز خدا را مپرستيد گفتند اگر پروردگار ما می خواست قطعا فرشتگانى فرومی فرستاد پس ما به آنچه بدان فرستاده شده ايد كافريم when their messengers came to them from before them and behind them, (saying):
worship none except allah, 
they answered:
had it been the will of our lord, he would have sent down angels. so we disbelieve in the message with which you were sent. 
سوره فصلت آیه 14 فَأَمَّا عَادٌ فَاسْتَكْبَرُوا فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَقَالُوا مَنْ أَشَدُّ مِنَّا قُوَّةً أَوَلَمْ يَرَوْا أَنَّ اللَّهَ الَّذِي خَلَقَهُمْ هُوَ أَشَدُّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَكَانُوا بِآيَاتِنَا يَجْحَدُونَ و اما عاديان به ناحق در زمين سر برافراشتند و گفتند از ما نيرومندتر كيست آيا ندانسته اند كه آن خدايى كه خلقشان كرده خود از ايشان نيرومندتر است و در نتيجه آيات ما را انكار می كردند as for aad, they behaved proudly in the earth without right.
who is stronger than us? 
they would say. could they not see that allah, who created them, is stronger than they? but they disbelieved our signs. سوره فصلت آیه 15 فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِيحًا صَرْصَرًا فِي أَيَّامٍ نَّحِسَاتٍ لِّنُذِيقَهُمْ عَذَابَ الْخِزْيِ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَخْزَى وَهُمْ لَا يُنصَرُونَ پس بر آنان تندبادى توفنده در روزهايى شوم فرستاديم تا در زندگى دنيا عذاب رسوايى را بدانان بچشانيم و قطعا عذاب آخرت رسواكننده تر است و آنان يارى نخواهند شد then, on the ominous days, we loosed against them a howling wind that we might let them taste the punishment of humiliation in this life; but more humiliating will be the punishment of the everlasting life and they will not be helped. سوره فصلت آیه 16 وَأَمَّا ثَمُودُ فَهَدَيْنَاهُمْ فَاسْتَحَبُّوا الْعَمَى عَلَى الْهُدَى فَأَخَذَتْهُمْ صَاعِقَةُ الْعَذَابِ الْهُونِ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ و اما ثموديان پس آنان را راهبرى كرديم و[لى] كوردلى را بر هدايت ترجيح دادند پس به [كيفر] آنچه مرتكب می شدند صاعقه عذاب خفت آور آنان را فروگرفت as for thamood, we (offered) them our guidance, but they preferred blindness to guidance. so a thunderbolt of the humiliating punishment seized them because of what they had earned; سوره فصلت آیه 17 وَنَجَّيْنَا الَّذِينَ آمَنُوا وَكَانُوا يَتَّقُونَ و كسانى را كه ايمان آورده بودند و پروا می داشتند رهانيديم and we saved those who believed and feared allah. سوره فصلت آیه 18 وَيَوْمَ يُحْشَرُ أَعْدَاء اللَّهِ إِلَى النَّارِ فَهُمْ يُوزَعُونَ و [ياد كن] روزى را كه دشمنان خدا به سوى آتش گردآورده و بازداشت [و دسته دسته تقسيم] می شوند on the day when the enemies of allah will be rightfully gathered together before fire, سوره فصلت آیه 19 حَتَّى إِذَا مَا جَاؤُوهَا شَهِدَ عَلَيْهِمْ سَمْعُهُمْ وَأَبْصَارُهُمْ وَجُلُودُهُمْ بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ تا چون بدان رسند گوششان و ديدگانشان و پوستشان به آنچه می كرده اند بر ضدشان گواهى دهند when they reach it, their hearing, eyes and skins will testify against them for what they were doing. سوره فصلت آیه 20 ✨ـ﷽ـ✨ 💠روزے یڪ صفحہ از قرآڹ ڪریم💠 🌹🍃سوره فصلت
✨جزء ۲۴ 📖 صفحه ۴۷۸ 💫آیات ۱۲ الی ۲۰ 🌷هرروز به نیت یک شهید ✨شهید امروز شهید جواد تمنایی https://eitaa.com/albom_shohada اللهم عجل لولیک الفرج ─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─
🥀پویش بزرگ قهرمان محله 🥀 🌹بسیجی شهید جواد تمنایی 🌹تاریخ تولد : ۱۳۴۴/۶/۱۲ 🌹تاریخ شهادت :۱۳۶۲/۱/۲۲ 🌹عروج شهید: والفجر یک/فکه 🌹مزار شهید: گلزار شهدای دارالسلام قسمتی از زندگینامه شهید : تحصیلات ابتدایی را در دبستان معارف گذراند ،درآن زمان مکبر مسجد الرسول بود .درسال ۵۶ وارد دبیرستان امام خمینی شد سپس درتاریخ خرداد ۵۷ یکماه عازم کربلا شد دراین مدت شبه به حرم امام علی ع میرفت تا امام خمینی را ملاقات کند .تااینکه یک شب ايشان را ملاقات کردند ،عاشق و دلبسته ی واقعی امام بود .با شروع جنگ تحمیلی و تاسیس پایگاه بسیج وارد بسیج شد. و با عشقی که باحضور در جبهه هاداشت سرانجام درسال ۶۰ و سپس ۶۱ عازم جبهه شد و در عملیات های مختلف رمضان ،والفجر شرکت کرد.علاوه بر دفاع از کیان انقلاب ،نقاشی و تصویر بزرگان را ترسیم می‌کرد. سرانجام در عملیات والفجر۱ در فکه شهد شیرین شهادت را نوشید و به وصال معشوقش پیوست . بعد از ۱۱ سال پیکرش به شهرکاشان انتقال یافت و در گلزار شهدای دارالسلام دفن شد . قسمتی از وصیتنامه شهید: برادران عزیزم :امیدوارم که بعد از شهادتم با عزمی راسخ تر و اقدامی محکم در راه پیشبرد اسلام کوشا باشید و چون کوهی استوار در برابر مشکلات و شدائد مقاومت ورزید https://eitaa.com/albom_shohada اللهم عجل لولیک الفرج ─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─
آقا جواد یه اخلاقی داشت که از روح بزرگش نشأت می گرفت. جاهایی که باهاش بودم گه گاه می دیدم کسی دست نیاز به سمتش دراز می کنه، دست خالی بر نمی گشت. یک بار در بازار کربلا غذا خوردیم که شخصی آمد و گفت: من گشنه هستم او همه ی آنچه برای خودمان سفارش داده بود بدون کاستی برایش سفارش داد. بهش گفتم: آخه تو از کجا میدونی یارو فیلم بازی نمی کنه؟ گفت: من به فیلمش کاری ندارم، مگه وقتی ما از خدا چیزی می خواهیم او نگاه می کنه که ما لیاقتش را داریم یا نه؟ خدا کریمه و به کرمش می بخشه نه لیاقت ما. 🕊🌹 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ✦‎࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙کربلایی حسین طاهری ✨ کلیپ «خواب می‌دیدم...» دست به سینه بذار و سه بار بگو: صلی الله علیک یا اباعبدالله السلام علیک و رحمةالله و برکاته تو هم زائر ارباب محسوب میشی
هدایت شده از بسیج خواهران مهدیه
♥️عکس و استوری شهدایی #یلدا با یاد شهدا #شب_یلدا #شب_جمعه به یاد شهدا♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
وَقَالُوا لِجُلُودِهِمْ لِمَ شَهِدتُّمْ عَلَيْنَا قَالُوا أَنطَقَنَا اللَّهُ الَّذِي أَنطَقَ كُلَّ شَيْءٍ وَهُوَ خَلَقَكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ و به پوست [بدن] خود می گويند چرا بر ضد ما شهادت داديد می گويند همان خدايى كه هر چيزى را به زبان درآورده ما را گويا گردانيده است و او نخستين بار شما را آفريد و به سوى او برگردانيده می شويد
why did you bear witness against us, 
they will ask their skins, and they will reply:
allah has given us speech, as he has given speech to everything. it was he who created you the first time, and to him you shall return.

سوره فصلت آیه 21


وَمَا كُنتُمْ تَسْتَتِرُونَ أَنْ يَشْهَدَ عَلَيْكُمْ سَمْعُكُمْ وَلَا أَبْصَارُكُمْ وَلَا جُلُودُكُمْ وَلَكِن ظَنَنتُمْ أَنَّ اللَّهَ لَا يَعْلَمُ كَثِيرًا مِّمَّا تَعْمَلُونَ

و [شما] از اينكه مبادا گوش و ديدگان و پوستتان بر ضد شما گواهى دهند [گناهانتان را] پوشيده نمی داشتيد ليكن گمان داشتيد كه خدا بسيارى از آنچه را كه می كنيد نمی داند

it is not that you covered yourselves so that your hearing, eyes and skin could not bear witness against you but you thought that allah did not know much of that which you do.

سوره فصلت آیه 22


وَذَلِكُمْ ظَنُّكُمُ الَّذِي ظَنَنتُم بِرَبِّكُمْ أَرْدَاكُمْ فَأَصْبَحْتُم مِّنْ الْخَاسِرِينَ

و همين بود گمانتان كه در باره پروردگارتان برديد شما را هلاك كرد و از زيانكاران شديد

rather, it is the thoughts you thought about your lord that have destroyed you, therefore, this morning you find yourselves among the losers. 
سوره فصلت آیه 23 فَإِن يَصْبِرُوا فَالنَّارُ مَثْوًى لَّهُمْ وَإِن يَسْتَعْتِبُوا فَمَا هُم مِّنَ الْمُعْتَبِينَ پس اگر شكيبايى نمايند جايشان در آتش است و اگر از در پوزش درآيند مورد اجابت قرار نمی گيرند even if they are patient the fire shall still be their lodging, and if they seek pardon, they shall not be among those who are pardoned. سوره فصلت آیه 24 وَقَيَّضْنَا لَهُمْ قُرَنَاء فَزَيَّنُوا لَهُم مَّا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَحَقَّ عَلَيْهِمُ الْقَوْلُ فِي أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِم مِّنَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ إِنَّهُمْ كَانُوا خَاسِرِينَ و براى آنان دمسازانى گذاشتيم و آنچه در دسترس ايشان و آنچه در پى آنان بود در نظرشان زيبا جلوه دادند و فرمان [عذاب] در ميان امتهايى از جن و انس كه پيش از آنان روزگار به سر برده بودند بر ايشان واجب آمد چرا كه آنها زيانكاران بودند we have assigned companions to them, who make what is before them and behind them seem fair to them. the statement has been realized against them in nations of people and jinn alike that passed away before them they were indeed the losers. سوره فصلت آیه 25 وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَا تَسْمَعُوا لِهَذَا الْقُرْآنِ وَالْغَوْا فِيهِ لَعَلَّكُمْ تَغْلِبُونَ و كسانى كه كافر شدند گفتند به اين قرآن گوش مدهيد و سخن لغو در آن اندازيد شايد شما پيروز شويد the unbelievers say:
do not listen to this koran, and talk idly about it so that you might be overcome. 
سوره فصلت آیه 26 فَلَنُذِيقَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا عَذَابًا شَدِيدًا وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَسْوَأَ الَّذِي كَانُوا يَعْمَلُونَ و قطعا كسانى را كه كافر شده اند عذابى سخت می چشانيم و حتما آنها را به بدتر از آنچه می كرده اند جزا می دهيم we will let the unbelievers taste a terrible punishment, and recompense them with the worst of what they were doing. سوره فصلت آیه 27 ذَلِكَ جَزَاء أَعْدَاء اللَّهِ النَّارُ لَهُمْ فِيهَا دَارُ الْخُلْدِ جَزَاء بِمَا كَانُوا بِآيَاتِنَا يَجْحَدُونَ آرى سزاى دشمنان خدا همان آتش است كه در آن منزل هميشگى دارند [اين] جزا به كيفر آن است كه نشانه هاى ما را انكار می كردند the fire that is the recompense of the enemies of allah. there it is that they will be lodged for eternity, a recompense for their disbelief of our verses. سوره فصلت آیه 28 وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا رَبَّنَا أَرِنَا الَّذَيْنِ أَضَلَّانَا مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ نَجْعَلْهُمَا تَحْتَ أَقْدَامِنَا لِيَكُونَا مِنَ الْأَسْفَلِينَ و كسانى كه كفر ورزيدند گفتند پروردگارا آن دو [گمراه گرى] از جن و انس كه ما را گمراه كردند به ما نشان ده تا آنها را زير قدمهايمان بگذاريم تا زبون شوند the unbelievers will say:
lord, show us the jinn and people who led us astray, to put them under our feet so that they are among the lowest. 
سوره فصلت آیه 29 ✨ـ﷽ـ✨
💠روزے یڪ صفحہ از قرآڹ ڪریم💠 🌹🍃سوره فصلت ✨جزء ۲۴ 📖 صفحه ۴۷۹ 💫آیات ۲۱ الی ۲۹ 🌷هرروز به نیت یک شهید ✨شهید امروز شهیدحسن آقا بابایی https://eitaa.com/albom_shohada اللهم عجل لولیک الفرج ─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─
🥀پویش بزرگ قهرمان محله 🥀 🌹بسیجی شهید حسن آقا بابایی 🌹نام پدر: عسگر 🌹تاریخ تولد : ۱۳۴۳/۷/۱ 🌹تاریخ شهادت :۱۳۶۴/۲/۱۵ 🌹عروج شهید: جزیره مجنون 🌹مسولیت: پاسدار و دیدبان لشکر ۸نجف اشرف 🌹مزار شهید: امام زاده فضل بن موسی بن جعفر /مهدی آباد قسمتی از وصیتنامه شهید: اینک خدای رحیم بر من ترحم کرده تا برای جبران گناهانم، به این نقطهٔ خونبار و مقدّس سرزمین اسلامیمان که از خون بهترین سرداران و فرزندان اسلام رنگین شده است، بیایم. و خداوند اراده کرده است که مرا به آرزوی دیرینه‌ام (شهادت) برساند. https://eitaa.com/albom_shohada اللهم عجل لولیک الفرج ─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─
نگاهی به زندگینامه وخاطرات پاسدار شهید حسن آقابابایی: شهید حسن آقابابایی یکم مهرماه 1343 در روستای مهدی آباد اردهال از توابع شهرستان کاشان بدنیا آمد .پدرش کشاورز و مادرش خانه دار بود. حسن تحصیلات ابتدایی خود را در همان روستا به پایان برد و برای ادامه تحصیل به کاشان رفت. درمدت تحصیل از طرفی با دوری از پدر و مادر و از طرف دیگر با زحمت درس خواندن در مدرسه و کارکردن در خانه روبرو بود .او در تمامی دوران تحصیل پس از امتحانات در تابستان به روستا می رفت و در کار کشاورزی به پدر کمک می کرد. همچنین در طول تابستان علاوه بر کار کشاورزی در کلاسهای عقیدتی و مذهبی آن روزها که توسط بعضی از روحانیون تشکیل می شد شرکت می جست و در آن کلاسها قرآن را آموخت و با اصول اساسی مکتب خود هر چه بیشتر آشنا شد . دوران راهنمایی تحصیل او مصادف با مبارزات باشکوه مردم مسلمان ایران علیه رژیم ستمشاهی واوجگیری این مبارزات بصورت تظاهرات خیابانی بود .او با خواندن چند اعلامیه از امام که در مسجدی پیدا کرد، با ماهیت رژیم و همچنین فرامین امام آشنا شد . بدینوسیله او فعالانه در تظاهرات شرکت کرد تا توانست تظاهرات را به کمک دوستان با پخش اعلامیه و عکس امام به روستا نیز بکشاند . مردم روستا از تظاهرات استقبال کردند بطوریکه بصورت یک برنامه منظم و مشخص در آمد که همه روزه باید تظاهرات در روستا براه بیافتد و او و دوستانش علاوه بر پخش اعلامیه و عکس امام از اولین کسانی بودند که تظاهرات را سر و سامان داده و بچه های روستا را تشویق و ترغیب به شرکت در آن می نمودند. با اعتصاب و تعطیلی مدارس حرکت او در این فعالیتها بیشتر شد تا اینکه انقلاب به پیروزی رسید. پس از آن او باز به ادامه تحصیل پرداخت و در ضمن تحصیل به فعالیتهای فرهنگی در روستا از قبیل پخش اعلامیه ، عکس ، پوستر و کتاب ادامه داد. در سال 59 که دست استکبار جهانی از آستین صدام به سوی انقلاب اسلامی به تجاوز دراز شد.ازطرق مختلف به آموزش فنون نظامی پرداخت. او عقیده داشت فرمان امام مبنی بر تشکیل ارتش بیست میلیونی هر چه زودتر باید تحقق یابد تا انقلاب از حملات بی امان استکبار توسط جوانان آموزش دیده محفوظ بماند .پس از تشکیل بسیج فعالیتهای خود را در این واحد متمرکز کرد در این سالها که جهت ادامه تحصیل به دبیرستان امام کاشان راه یافته بود شبها در گروههای مقاومت بسیج شرکت می کرد . حسن در تابستان به روستا می رفت وعلاوه بر کمک به پدر و مادر در کار کشاورزی در تشکیل جلسات دعای کمیل کوشا بود . با نوشتن و خواندن مقالاتی ابعاد تجاوز صدامیان را برای دوستانش تشریح می کرد و جنایتهای آنان را در شهرهای جنوب برای مردم توضیح می داد و با منطق اسلامی خود کسانی را که از واقعیتها چشم پوشیده بودند معترف به حقانیت جمهوری اسلامی در این جنگ می نمود و از عافیت طلبان دنیا پرست انتقاد می کرد . در سال 60 که سال چهارم اقتصاد را می گذراند آموزش مقاومت بسیج را دید و شبها به پاسداری و حفظ امنیت شهر می پرداخت تا اینکه در سال 61 موفق به اخذ دیپلم شد.خود را برای رفتن به جبهه حق علیه باطل آماده می کرد .به مدت یک ماه آموزشهای لازم را در پادگان غدیر اصفهان گذراند که پس از آن به جبهه برود . او می گفت که در زندگی ممکن است انسان به کسانی برخورد کند که جز زبان زور زبان دیگری نمی فهمند و انسان باید در پادگانها زبان زور را هم یاد بگیرد. نگاهی به زندگینامه وخاطرات پاسدار شهید حسن آقابابایی اما به علت شناسایی قبلی که از گروههای ضد انقلاب (منافقین و حزب توده ) در شهر داشت بسیج او را از رفتن به جبهه منع کرد و او در شهر ماند و مبارزه خود را با گروههای محارب ادامه داد به این ترتیب بود که چهار ماه در شهر ماند و در این مدت با وجودی که علاوه بر فعالیتهای مذکور امور نقاشی و خطاطی واحد فرهنگی بسیج را به عهده داشت و تمامی وقت خود را در این فعالیتها صرف می کرد لیکن خود را قانع نمی کرد و مثل کسی که گمشده ای را در جبهه داشته باشد همیشه بدنبال راه چاره ای می گشت که خود را به جبهه برساند تا اینکه اواخر سال 61 موفق شد از طرف بسیج به جبهه جنوب اعزام شود و پس از آن اوایل سال 62 در عملیات والفجر1 شرکت کرد ، که در آن عملیات بر اثر امواج انفجار دچار موج گرفتگی شد بطوریکه دوستان نزدیک خود را نمی شناخت
. شهید حاج غلامرضا محمدی که در آن عملیات دوشادوش هم بودند بسیار به او کمک کرده بود تا پس از 2 روز اعصابش به حال عادی باز گشت او بعد ها تعریف می کرد که حسن عمر دوباره دارد و باید شهید می شد. او پس از عملیات والفجر1 به شهر بازگشت و به فعالیتهای قبلی خود در بسیج ادامه داد در تابستان سال 62 به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی کاشان در آمد و برای آموزش به اصفهان رفت و پس از 4 ماه آموزش در اصفهان به سپاه کاشان باز گشت . حسن خود را قانع به خدمت در شهر، نمی دید و علیرغم اینکه در یکی از واحد های سپاه مشغول کار بود و مسئولین مربوطه اصرار زیادی بر ماندن وی در شهر داشتند حسن نپذیرفت و همراه با طرح لبیک یا خمینی 22 بهمن ماه 1362 قبل از عملیات خیبر به جبهه جنوب اعزام شد و در آن عملیات نیروی پشتیبانی بود و پس از آن در جبهه به انتظار عملیات بعدی ماند . او اوایل سال 63 که در لشکر نجف اشرف خدمت می کرد به واحد دیده بانی لشکر راه یافت و پس از گذراندن آموزش یکماهه دیده بانی و گذراندن ماموریتی کوتاه در جبهه جنوب جهت شناسایی منطقه غرب کشور به آن منطقه سفر کرد و مدتی را در کنار رودخانه شیلر در خاک عراق به شناسایی دشمن پرداخت تا بتواند در عملیاتی که در آنجا قرار بود انجام گیرد بطور مفید و موثر با توپخانه کار کند اما پس از مدتی اجرای عملیات در آن منطقه به تعویق افتاد و در مهرماه 63 جهت دیده بانی به جزایر مجنون رفت تا آتش توپخانه سپاه اسلام را روی جاده بصره – العماره هدایت کند و در ضمن منطقه را جهت عملیات بعدی شناسایی کند. او که برای هدایت آتش سپاهیان اسلام لازم بود که در خط مقدم جبهه بسر ببرد می گفت که در آبهای آنسوی جزیره دکلی زده ایم و در آن دیده بانی می کنیم . نگاهی به زندگینامه وخاطرات پاسدار شهید حسن آقابابایی با شروع عملیات بدر ، با شوق تمام و روحیه عالی در آن عملیات شرکت کرد و پیشاپیش توپخانه سپاه اسلام از آبهای هورالهویزه گذشته و تا نزدیکی دجله در کنار دیگر همرزمانش پیش رفت او از این عملیات خاطرات زیادی را در دفترچه خاطرات خود رقم زده است پس از این عملیات بود که برای آخرین بار به مرخصی آمد و به دیدار پدر و مادر و خویشان و اقوامش در شهر و روستا شتافت . او در روزهای آخر مرخصی به کمک مردم روستا به شستشوی فرشهای مسجد پرداخت و همچنین در تعمیر مسجد بسیار کوشید که دوستانش از آن روزها از او خاطرات بیاد ماندنی در ذهن خود دارند. نگاهی به زندگینامه وخاطرات پاسدار شهید حسن آقابابایی پس از پایان مرخصی او که جهت رفتن روز شماری می کرد و جبهه را وطن خود می دانست از خانه و کاشانه و خانواده و فامیل و همه هستی خود خداحافظی کرد و پنجم اردیبهشت ماه 1364 عازم جبهه شد.در اهواز با دوستان همرزمش دیدار کرد سپس به سوی خط مقدم نبرد یعنی جزیره مجنون رفت . ساعت 10:30 صبح روزچهاردهم اردیبهشت ماه 1364 دفترچه خاطرات خود را به آخرین کلمات از زندگی خود مزین کرد و به دکل دیده بانی رفت . بعد از ظهر همان روز آن دکل هدف تیر دشمنان اسلام قرار گرفت او که با سه همرزم دیگرش مجروح می شود به بیمارستان اهواز انتقال یافت . فردای آن روز بر اثر شدت جراحت به آرزوی دیرینه خود شهادت در راه خدا نائل گشت و در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپرده شد.
⭕️ مادرش ازبقالی برای پسرش بستنی خرید،اونم بستنی رو تو آستینش قایم کردولی وقتی رسید خونه،بستنیش آب شده بود شهیدغلامعلی پیچک به مامانش میگه: بستنیم آب شد ولی دل بچه های توکوچه آب نشد شهید❤️ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
یلدای شهید گمنام دارالسلام خوش به حال شهدا😭 دمتون گرم مردم کاشان👏👏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹حتی اگه توی روز برفی 🌨 هم تلویزیون رو روشن می کردیم، شهید رئیسی رو می دیدیم که داره برای رفع مشکل مردم زحمت می کشه و هیچ روزی براش تعطیل نبود✋🏻 🔹روح مطهر شهیدی که هرچی ازشون بگیم کم گفتیم، صلوات ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦