هدایت شده از منزلگاه عشاق تهران بزرگ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
منبر کوتاه
💠 آیه ای برای تمام زندگی
🎤 استاد عالی
#رزق #روزی #ترس #کار #دست #خدا #کفایت #سخنرانی #استاد_عالی
📲در شبکه های اجتماعی زیر با ما همراه باشید👇👇👇
🔹 سروش و گپ و بله و روبیکا و ایتا:
@manzelgaheoshagh_tehran_bozorg
هدایت شده از منزلگاه عشاق تهران بزرگ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهادت امام جواد علیه السلام بر همه مسلمانان تسلیت عرض می نماییم
💠 اگه گرفتاری بگو یا جواد الائمه
#مداحی #طاهری #امام_جواد #تسلیت #شهادت
📲در شبکه های اجتماعی زیر با ما همراه باشید👇👇👇
🔹 سروش و گپ و بله و روبیکا و ایتا:
@manzelgaheoshagh_tehran_bozorg
هدایت شده از منزلگاه عشاق تهران بزرگ
🎆 توصیه ای از حاج سید عبدالکریم کشمیری (ره)
#امام_جواد #یس #ثواب #خدا #قرآن #حاجت #کشمیری
📲در شبکه های اجتماعی زیر با ما همراه باشید👇👇👇
🔹 سروش و گپ و بله و روبیکا و ایتا:
@manzelgaheoshagh_tehran_bozorg
قاریان افضل ایران:
زندهیاد حجت الاسلام حاج آقا یگانه مرقی.. علّت استثنایی بودن ازدواج حضرت زهرا (سلام الله علیها)
از کجا میگویم استثنایی بود؟ از آنجایی که اگر پیغمبر اکرم (صلوات الله علیه) دنبال آن عرفیّات آن زمان بود، اصلاً نباید دختر خود را به امیر المؤمنین میداد، چرا؟ چون اوّلاً امیر المؤمنین (صلوات الله علیه از قبیلهی خود پیغمبر بود و از لحاظ اعتبار اجتماعی کمکی به پیغمبر نمیشد. اینجا ازدواج میکردند پیغمبر وقتی رئیس در مدینه حکومت شد و پیغمبر شد هر کسی که احساس میکرد شأن و مقامی دارد هر پولداری و هر صاحب منصبی و هر رئیس قبیلهای همه خواستگاری کردند. بعضی ۸۰ سال بیشتر از حضرت زهرا سن داشتند، طبیعی بود چون این ازدواج به معنای کفوّیّت امروز نبود. هر قومی دوست داشت با پیغمبر فامیل میشد. اگر پیغمبر اکرم میخواست دختر خود را به عقد کسی دربیاورد و این ازدواج هم یک ازدواج عادی قرار بود باشد چه لزومی داشت حضرت زهرا با امیر المؤمنین ازدواج بکند؟ چون از یک قبیله بودند. التیام و بالا بردن سطح اعتبار اجتماعی و اینها مطرح نیست، قبیلهای به پیغمبر کمکی نمیکرد. از لحاظ اقتصادی هم امیر المؤمنین (صلوات الله علیه) سرمایهای نداشت. همه به خواستگاری آمدند. ولی از پیغمبر جملهای شنیدند که این جمله استثنایی بودن این ازدواج را نشان میداد که حالا میگذارم باقی را در پایان صحبت که این را از آیات قرآن هم عرض میکنم. اینها تعجّب کردند که پیغمبر چرا دختر خود را به عقد کسی درنمیآورد. نگویید هم سن او کم بود، چون عرض کردم گاهی بچّهی پنج ساله را به عقد یک پیرمرد هشت ساله در میآوردند برای اینکه بین دو قبیله ارتباط قرار بشود. این بچّه به آنجا میرفت بزرگ میشد بعداً عروسی میگرفتند یا خانهی پدر خود بود ده سال بعد عروسی میگرفتند. لذا اینکه سنّ دختر من کم است، جواب خوبی محسوب نمیشد. فرزند پیغمبر با چه کسی باید ازدواج بکند؟ برای همه سؤال بود. لذا خود آنها نمونههای جدید هم میآوردند شاید پیغمبر با رئیس قبیلهی فلان، مسئول قبیلهی فلان، فلان کارتل اقتصادی، رئیس بانک فلان. میدیدند جواب نمیدهد.
مطرح شدن مسئلهی کفّویّت در ازدواج حضرت زهرا (سلام الله علیها) و امیر المؤمنین (علیه السّلام)
تا در نقلهای خود آنها است که گفتند: برویم ببینم نکند این ازدواج یک ازدواج خاص است. برویم بگوییم علی به خواستگاری برود. در نقلهای ما این نیست ولی در نقلهای آنها این طور است. این خواستگاری مورد قبول واقع شد همه تعجّب کردند چه ملاکی است؟! اوّلین بار مسئلهی کفوّیّت مطرح شد. کفویّت بود به معنای معنوی. فرمود: «لَوْ لَا أَنَّ اللَّهَ تَعَالَى خَلَقَ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ لَمْ يَكُنْ لِفَاطِمَةَ كُفْوٌ عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ»[۶] اگر علی نبود، اصلاً فاطمهی من ازدواج نمیکرد. «آدَمُ فَمَنْ دُونَهُ» از اوّل خلقت تا به حالا. نه اینکه فقط شما و بعد در کتاب وسائل الشّیعه است که برای اینکه مردم متوجّه بشوند فرمود: «إِنَّما أَنَا بَشَرٌ»[۷] پیغمبر فرمود: من هم بشر هستم. ازدواج میکنم، با شما ازدواج میکنم دخترهای قبلی من را هم دیدید با شما خیلی راحت ازدواج کردند. حالا اینها یا دختران پیغمبر بودند قبلیها یا اینها فرزند خواندههای پیغمبر بودند کاری ندارم پیغمبر هر دوی اینها را به ازدواج افرادی از بنی امیّه درآورد. دختران پیغمبر یا ربیبههای پیغمبر قبل از حضرت زهرا (سلام الله علیها) رقیه و زینب عروسهای بنی امیّه بودند؛ یکی از اینها بعد از اسلام کشته شد و یکی هم طلاق داد که عثمان آمد اینها را گرفت که عثمان هم از بنی امیّه است. یعنی اینطور نبود که بخواهم فعلاً از عرف شما فاصله بگیرم، این یکی استثنا است «إِنَّما أَنَا بَشَرٌ» من هم بشر هستم «أَتَزَوَّجُ فِيكُمْ» مثل خود شما. یعنی گاهی اینطور بود؛ پیغمبر اکرم ظاهر امر اینطور بود دارد رد میشود از کسی خوشش آمده است با او ازدواج کرده بود ظاهر امر اینطوربود باطن آن را ما خبر نداریم
استثنایی بودن حضرت زهرا (سلام الله علیها) در امر ازدواج
بعد فرمود: «إِلَّا فَاطِمَةَ» فاطمه استثنایی است. فرمود: همهی این عالم ازدواج میکنند عادی پیغمبر فرمود: بنده که پیغمبر خاتم هم هستم همینطور هستم«إِلَّا فَاطِمَةَ» فاطمه استثنایی است. هر کسی نمیتواند ولایت به فاطمه پیدا بکند. شوهر ولی است. قدیمها اینطور بود الآن نگاه نکنید که بزرگترها هنوز یک چیزهایی از قدیم داشته باشند، جوانها خیلی متوجّه نمیشوند شوهر ولی همسر است یعنی چه. شوهر به همسر ولایت دارد. شوهر اگر به همسر بگوید راضی نیستم نماز اوّل وقت بخوانی، نمیتواند بخواند. بگوید: الآن راضی نیستم قرآن بخوانی، نمیتواند بخواند. حالا این را از قرآن بعداً عرض میکنم که این چه نکاتی دارد. این چه کارکردی داشت؟ باید همه متوجّه میشدند این شخصیتی که پیغمبر اینقدر به
او احترام خاص میگذارد این شخصیت از همه نظر بینظیر است؛
چرا؟
حفاظت از تشیّع به برکت وجود حضرت زهرا (سلام الله علیها)
چون فاطمهی زهرا (سلام الله علیها) یک وظیفهای به عهده داشت هیچ کسی روی زمین آن وظیفه را نمیتوانست انجام بدهد و خدا شاهد است اگر صدّیقهی طاهره (سلام الله علیها) نبود امروز شما شیعه نبودید هیچ کسی آن وظیفه را نمیتوانست انجام بدهد، این استثنائاً فقط از صدّیقهی طاهره بر میآید. هیچ کسی نمیتوانست. باید معلوم میشد او خلاف عرفیّات آن زمان است.
احترام پیامبر به حضرت زهرا (سلام الله علیها) به دلیل عظمت شخصیتی او
چرا؟ چون وقتی پیغمبر وارد میشد صدّیقهی طاهره (سلام الله علیها) هم وارد میشد دست او را بوسید ممکن بود خیال بکنند خوب آخر پدر او است او را دوست دارد. پیغمبر میخواست بگوید این دست بوسی به خاطر اینکه پدر او هستم نیست، اگر فاطمه دختر پیغمبر هم نبود، پیغمبر دست او را میبوسید. این ارتباط عاطفی پدر و فرزندی که نبود و الّا پیغمبر اکرم فرزندان دیگری هم داشت. اینقدر از این حرفها به کسی نزده است. این روایتی که همهی شما شنیدید و بنده تیمنّاً و تبرّکاً عرض میکنم الآن من دارم با شما صحبت میکنم ممکن است یک برادر روحانی هم وارد مجلس بشوند، من بی ادبی بکنم و حرف خود را ادامه بدهم یا نهایت بگویم آقا بفرمایید تصدیع کردیم، قربان محبّت شما روی چشم من پا گذاشتید. امّا دیگر نمیآیم پایین، خود من جلوی در بروم، دست او را بگیرم و بگویم بیا اینجا بنشین. باید چه کسی باشد که من این کار را با او بکنم تازه من که کسی هم نیستم و این پنج شبی که بنده مزاحم شما هستم هر پنج شب یک نفر از در وارد بشود، من به سرعت به سمت در بروم نگذارم او تا وارد شد خم بشوم و دست او را ببوسم و بیاورم او را به جای خود بنشانم شما میگویید این شخص لابد استادی بود، پدر او بود، یک فضیلت ویژهای داشت و الّا با همین راحتی آدم… بنده در حضور علمای ربّانی هم منبر رفتم و این کار را نکردم که بدوم و پایین بیایم. تازه بنده که کسی نیستم.
تلاش پیامبر برای قابل فهم کردن استثنایی بودن وجود حضرت زهرا (سلام الله علیها)
پیغمبر به دنبال این بود که از همه جهت بفهماند که صدّیقهی طاهره یک وجود استثنایی است. یک هدیهی الهی است؛ برای همین خیلی تعجّب کردند بزرگان اهل سنّت. آلبانی از بزرگان وهابیت میگوید: اصلاً من نمیفهمم چرا پیغمبر دست فاطمه را میبوسید! خوب معنی ندارد. یک وقت یک نوزاد را پیش شما میآورند و شما دست او را هم میبوسید، اینها دوست داشتند بگویند: فاطمهی زهرا (سلام الله علیها) فرزند پیغمبر است، حالا او را دوست دارد، پیغمبر به دنبال این بوده است که بفهماند این دوست داشتن از این سنخ نیست. لذا آنجایی که عاطفی است، مثل آنجا که میخواهد سفر برود آخرین خانه به در خانهی صدّیقهی طاهره میرود. میگوید: میخواهم فراق من کمتر بشود. وقتی برمیگردد اوّل به در خانهی فاطمهی زهرا میرود. میگوید: اصلاً من نمیتوانم فراق را تحمّل بکنم. اینجا میگویند: دختر و پدر هستند.
احترام حیرتآور پیامبر به حضرت فاطمه (سلام الله علیها)
امّا اینجا پیغمبر در مسجد نشسته باشد دارد بحث میکند مردم نشستند یا هر کجا که جمعی وجود دارد «کلما دخلت فاطمه علیها سلام» هر وقت وارد میشد یک بار هم نه، پنج بار هم نه، هر بار. در بعضی از نقلهای ما است که صدّیقهی طاهره (سلام الله علیها) گاهی میدید اطراف پیامبر شلوغ است، جلو نمیرفت چون پیغمبر پیرمرد شده بود، مجلس به هم میخورد. «کلما دخلت فاطمه علیه السّلام علی رسول الله» هر وقتی، نه یک بار و دو بار و ده بار حضرت تا میدید که صدّیقهی طاهره (سلام الله علیها) آمده است، میایستاد و به سمت فاطمه میدوید. «قَامَ إِلَيْهَ» فقط نمیایستاد به آن جلو میرفت. «رَحَّبَ بِهَا» خوش آمد میفرمود. «قَبَّلَ يَدَهَا» دست او را میبوسید. این عالم بزرگ وهابی میگوید: من نمیفهمم این یعنی چه.
یک بار بود میگفتم پدر و دختر هستند، دو بار بود میگفتم دختر و پدر هستند هر بار یعنی چه خاتم انبیاء «وَ أَجْلَسَهَا فِي مَجْلِسِهِ» این خیلی حیرت آور است او را سر جای خود مینشاند و پیامبر مقابل فاطمه مینشست. در روایات آنها هم است که صدّیقهی طاهره (سلام الله علیها) که اوج ادب این عالم است وقتی پدر وارد خانهی ایشان میشد همین رفتار را تکرار کرد یعنی جلوی در تشریف میبردند دست پیغمبر را میبوسیدند. پیغمبر به دنبال این بود که بگوید اگر من میگویم «فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّي فَمَنْ أَغْضَبَهَا فَقَدْ أَغْضَبَنِي»[۸] این به این معنی نیست که چون دختر من است، دختر شاه مملکت است حالا هر کسی او را عصبانی نکند بگوید بالاخره… نه او یک وجود استثنایی است.
سفارش پیامبر به امیر المؤمنین (علیه السّلام) در مورد اطاعت از فاطمه (سلام الله علیها)
یک روایت از امیر المؤمنین عرض میک
نم که ببینید امیر المؤمنین هم همین مسیر را رفتند. برای اینکه بگویند وجود استثنایی است فرمود که: «انْفُذْ لِمَا أَمَرَتْكَ بِهِ فَاطِمَةُ»[۹] دستورات فاطمه را اطاعت بکن. این از حیرت انگیزها است. زن و شوهر هستند، امیر المؤمنین (علیه السّلام) امام او هم که در زمان پیغمبر نباشد، شوهر صدّیقهی طاهره (سلام الله علیها) است؛ امر برای امیر المؤمنین (علیه السّلام) است، اطاعت برای صدّیقهی طاهره (سلام الله علیها) ولی میفرماید: «انْفُذْ لِمَا أَمَرَتْكَ بِهِ فَاطِمَةُ» دستورات او را انجام بده.
اهمّیّت ویژهی امیر المؤمنین (علیه السّلام) به فرزندان فاطمه (سلام الله علیها)
خود امیر المؤمنین نگاه بکنید چه کار کرده است. وقتی خواست وصیت بکند فرمود: فرزندان من در میراث مساوی ارث میبرنند ولی قربة الی الله و تقرّب برسول الله من اسم فرزندان فاطمه را اوّل مینویسم و در میراث مساوی هستند. بعد در وصیت خود به امام حسن (علیه السّلام) حضرت فرمود که: حسن جان -وصی امیر المؤمنین (علیه السّلام) بود- این دختر را شوهر بده، این پسر من اینطور است، این باغ را به فلان شخص بده، فلان فرزند من ممکن است یک وقتی این هم دوست داشته باشد امامت بکند، شیطان او را فریب بدهد، مواظب او باش، حسد او را کسی تحریک نکند راجع همهی فرزندان خود به امام حسن وصیت کرد که امام بعدی است.
سفارش امیر المؤمنین (علیه السّلام) در مورد امام حسین (علیه السّلام)
در مورد امام حسین یک جملهی طلایی گفته است که من مقهور این جمله هستم؛ فرمود: «أَمَّا أَخُوكَ الْحُسَيْنُ»[۱۰] امّا برادر تو حسین همه منتظر هستند ببینند در مورد برادر او حسین، حسین چه کسی است؟ فرمود: «أَمَّا أَخُوكَ الْحُسَيْنُ» مهمترین فضیلت امام حسین (علیه السّلام) چیست؟ فرمود: «أَمَّا أَخُوكَ الْحُسَيْنُ فَهُوَ ابْنُ أُمِّكَ» پسر فاطمه است. «وَ لَا أُرِيدُ الْوَصَاةَ بِذَلِكَ» هیچ چیز دیگری هم وصیت نمیکنم. بدان که حسین من پسر فاطمهی زهرا (سلام الله علیها) است و همین کافی است برای اینکه من بخواهم سفارش او را بکنم
هدایت شده از منزلگاه عشاق تهران بزرگ
حدیث روز ۳۰ خرداد ماه ۱۴۰۲
#حدیث_امروز
📲در شبکه های اجتماعی زیر با ما همراه باشید👇👇👇
🔹 سروش و گپ و بله و روبیکا و ایتا:
@manzelgaheoshagh_tehran_bozorg
هدایت شده از منزلگاه عشاق تهران بزرگ
اول ذیحجه، سالروز پیوند آسمانی حضرت علی و حضرت فاطمه سلام الله علیهما مبارک باد
#ازدواج #اول_ذیحجه #پیوند #حضرت_فاطمه #امام_علی #آسمانی
📲در شبکه های اجتماعی زیر با ما همراه باشید👇👇👇
🔹 سروش و گپ و بله و روبیکا و ایتا:
@manzelgaheoshagh_tehran_bozorg
هدایت شده از منزلگاه عشاق تهران بزرگ
#پویش_خاطره_نویسی_روزه_اولی_ها
فهرست برندگان پویش خاطره نویسی
ویژه روزه اولی ها
📲در شبکه های اجتماعی زیر با ما همراه باشید👇👇👇
🔹 سروش و گپ و بله و روبیکا و ایتا:
@manzelgaheoshagh_tehran_bozorg
هدایت شده از منزلگاه عشاق تهران بزرگ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
منبر کوتاه
💠 اگر نماز میخونی، ترقی نمی کنی!!!
🎙 سخنران استاد فاطمی نیا
#نماز #روزه #قهر #چهل #ترقی #سخنرانی #فاطمی_نیا #استاد
📲در شبکه های اجتماعی زیر با ما همراه باشید👇👇👇
🔹 سروش و گپ و بله و روبیکا و ایتا:
@manzelgaheoshagh_tehran_bozorg
زندهیاد حجت الاسلام حاج آقا یگانه مرقی.. امیر المؤمنین (علیه السّلام) کدام فاطمه (سلام الله علیها) را از دست داد؟
مقدّمهای که بسیار مهم بود و شب گذشته بخشی از آن را عرض کردیم و امروز باید آن را تکمیل کنیم، این بود شرایط صدیقهی طاهره در ازدواج با امیر المؤمنین (صلوات الله علیه) چه نقشی در دفاع از شخصیّت حضرت امیر (سلام الله علیه) داشت؟ مباحثی را عرض کردیم که حسّاس بودند و بنده هم کمتر جایی مطرح کرده بودم، به جهت اینکه بحث حسّاس و خطرناکی است گرچه بالاخره باید وقایع گفته شود. هم باید حقایق کشف شود و هم باید حقایق گفته شود. ما حصل آنچه شب گذشته گفتیم در چند دقیقه عرض میکنم باقی را ادامه میدهم.
ازدواج دوران جاهلیّت
محضر مبارک شما عرض کردیم ازدواجی که در صدر اسلام بود که شاید بشود گفت ازدواج دوران جاهلیّت هم بود و اسلام سعی کرد آن را تغییر بدهد یک قرارداد اجتماعی در حد تقریباً خرید و فروش بود و این به این معنا نبود فقط مردها خریدار باشند و زنها فروشنده.
استثناء بودن ازدواج فاطمهی زهرا (سلام الله علیها) بر دیگران
شب گذشته بیشتر توضیح دادیم. فقط اینطور عرض میکنم فضای ازدواج مثل امروز ابدا نبود که ادّعا شود زندگی دنیا و آخرتی است که متأسّفانه این ادّعا است که جهیزیه ۱۰۰ میلیون تومان شود، شش ماه هم بیشتر دوام ندارد. در صورتی که خانهی امیر المؤمنین و صدیقهی طاهره (سلام الله علیه) آنقدر ساده بود که وقتی پیغمبر شب عروسی وارد خانهی کوچک امیر المؤمنین و صدیقهی طاهره شد، آن دختر ملکوتی استثنایی که عالم نه به خودش دیده است و نه خواهد دید، آن دختر ملکوتی که بر خود پیغمبر ولایت داشت، پیغمبر دید یک پوستینی است که فاطمهی زهرا (سلام الله علیها) قرار است شب روی آن بخوابد و روزها علوفهی حیوان را روی آن بریزند. چند کاسهی گلین زبر که تا پیغمبر این سفالهای گلی را دید شروع به گریه کرد که آن دستهای لطیف فاطمهی زهرا و اینها؟!
این مورد استثنایی بود وگرنه ازدواجهای آن زمان اینطور نبود، ازدواجها اینطور بود که بعد از اینکه طلاق گرفتند یا یکی از آنها از دنیا میرفتند، مردها که از قبل تمام ظرفیتهای خود را آزاد کرده بودند، خیلی نیاز نبود، خانمها هم تا یک سال صبر میکردند بعد از یک سال ازدواج میکردند و چه بسا از جهاتی این درست است. اینکه امروز در جامعهی ما بیوهها هستند و خدایی نکرده گناه در جامعه اتّفاق میافتد و آسوده خاطر هستیم ولی اگر به اسلام عمل شود همه مسخره میکنند، اینطور نبود.
ازدواج همسران ائمّه بعد از رحلت آنها
عرض کردیم برای کسانی که بعد از همسر خودشان ازدواج نمیکردند بعد از یک سال میمردند مثل حضرت رباب (سلام الله علیها) در عجایب زندگی او گفتند که بعد از امام حسین (علیه السّلام) ازدواج نکرد. همسران ائمّه هم بعد از ائمّه ازدواج میکردند، معدود خاصّی، مادران آنها- خود ائمّه را عرض نمیکنیم- ولی همسران دیگران اهل بیت ممکن بود ازدواج کنند و نمونههای آن هم موجود است یا ازدواجها کفویّتی، مثلی که ما امروز میفهمیم نبود که کفویّت بر اساس شایستگی، ایمان، تقوا باشد. اسلام سعی کرد اینها را بفهماند.
کفویّت در ازدواج دوران صدر اسلام
وگرنه شب گذشته عرض کردم کفویّت نبود. امشب یک تعبیر دیگر به کار میبرم کفویت آن موقع هم معمولاً بود منتها برای کدام قبیلهای است، این کفویّت بود. بنی مخزوم که با هر کسی ازدواج نمیکنند، کفویّت را اینطور حساب میکنند یا کفویّت به سکهی طلا بود. پدر او چقدر طلا دارد، کفو هم هستند یا نیستند؟ و امروز هم شما میدانید ما به جامعهی خود رجوع کنیم آن اداهای ازدواجی که دنیا و آخرت همسر هم باشیم وجود دارد، امّا پایان آن را ببینیم همین است که پدر زن چه دارد و پدر شوهر چه دارد.
اینکه چندین بار به من گفتند چند دفعه خواستگاری رفتی؟ گفتم: یک بار. گفت: مگر میشود؟! ما چندین بار به خواستگاری رفتیم. گفتم: به خاطر اینکه تو دنبال این هستی یک فرشته بیاید و یک فرشته هم میآید چوب به سر او نخورد که با تو ازدواج کند، تو دنبال یک شخص کامل میگردی و بیانصاف سر تا پای تو نفس است. یک بار در آینه به خودت نگاه کن ببین چه داری؟ -آینهی حقیقی که هم بتوانی باطن و هم ظاهر خود را ببینی- چه چیزی داری که اینقدر دنبال مورد ویژه میگردی؟ اینطور بودند.
سعی اسلام بر تغییر کفویت در جامعهی آن روزگار
اسلام سعی کرد این موضوعات را تغییر دهد منتها تا پایان دوران ائمّه (علیهم الصّلاة و السّلام) این ساری و جاری بود. ائمّه یا در تقیّه بودند یا عرف جامعه آنها را مجبور میکرد که با گروههای مختلف در آن جامعه زندگی میکردند. لذا میبینید عموماً ازدواجهای اهل بیت (علیهم الصّلاة و السّلام) ازدواجهای عجیب و قریبی نیست.
ازدواج ائمّه (علیهم السّلام) با کنیزان خود
بله، برای تعیین مادر امام گاهی پیدا نمیشود و با کنیزها از