با سلام و احترام
ممنونم از حضور و همراهی خواهران بزرگوارم
به برکت وجود نورانی شما، از ابتدای ماه محرم مراسمات شروع شد و با کمک و همراهی بی دریغ و خالصانهی شما ادامه پیدا کرد.
و ان شاءالله خدا به برکت نفس پاک شما، از سر تقصیرات بنده ی حقیر خودش بگذره و دعای خیر شما رو در حق ما و در حق همه ی ملتمسین دعا مورد اجابت قرار بده و ان شاءالله با مدد حضرت حق و توجه اهل بیت علیهم السلام و دعای شما ، این قبیل مراسمات و توسلات، رزق دائمی و روز افزون و روشنابخشِ مسیر پیش روی ما باشه🌱
اگر کمی و کاستی در مراسم بوده به بزرگی خودتون ببخشید و خواهر کوچکتون رو حلال بفرمایید 🙏
ان شاءالله یا حسین گفتن این روزهای ما، نوری باشه در تاریکی قبرهامون، باب نجاتی باشه برای خودمون، امواتمون و آیندگانمون.
و اسباب آمرزش و شفاعت همگی در دنیا و آخرت...💚
- التماس دعا -
با سلام و احترام
فردا چهارشنبه ۲۱ شهریور، ساعت ۱۰:۳۰ صبح مراسم عزاداری به مناسبت شهادت امام حسن عسکری (ع) برگزار میشود.
لطفا به دیگر عزیزان نیز اطلاع دهید 🌷🌹
11.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚫 #شهید_بهشتی : هرزگی در نهم ربیع الاول به بهانه عیدالزهرا ممنوع
من دیر دست به قلم میبرم عزیزدلم
دقیقا زمانی که اوضاع از تب و تاب افتاده، دریا آرام شده، کشتی پهلو گرفته و خرمالو های حیاط مادر بزرگ رسیده...
اما بازهم معتقدم دیر رسیدن به مراتب بهتر از هرگز پا نگذاشتن در معرکه است!
به ناچار بی مقدمه میگویم؛ من پدر از دست داده ام، درست در شب شهادت امام یازدهم که فردایش متصل میشد به نهم ربیع، آن شب صدای گریه با بوی آردِ تفت خوردهی حلوای ختم، همزمان از خانه مان بلند شد.
خدا رحمت کند بابا را، آخرین کربلایی که رفته بود مصادف شده بود با همین نهم ربیع، آنجا نماز را به روحانی محاسن سپیدِ عمامه سیاهِ کاروان اقتدا نکرده بود، وقتی که برگشت با رگی که از غیرت متورم شده بود اینطور برایمان تعریف کرد که: مردک پیر با آن عبا و عمامه خجالت نمیکشید، به بهانه ی عید الزهرا در خیابان منتهی به بین الحرمین با چندتا از این جوانک های ریش بلند کرده ی سینه بیرون انداخته از چاک یقه، عصا و عبا را با هم در هوا میچرخاند و گردن شکسته جلوی عرب ها به کمرش تاب میداد.
چطور باید قامت نمازم را پشت سر آخوندک ملعونی که در محضر امام، اینطور بی حیا رقاصی میکرد میبستم!؟
همین که آنجا با اقتدا به "رفع القلمی" که لق لقه ی زبانش کرده بود، بی خیالِ ملکِ سمت چپم نشدم و سر و ته عمامه اش را به هم ندوختم هنر کردم.
بابا اهل فکر بود، اهل تامل...
افکارش را قبل از رساندن به مرحله عمل، مزه مزه میکرد. تند و تلخ هایش را دور میریخت. به ما هم یاد داده بود که شیرینی های چشم فریبِ سمآلود را دور بریزیم.
میگفت: من منطق پشت این کار را نمیفهمم، مگر نه اینکه به عزیز از دست داده برای تسلی خاطر، تسلیت میگویند! پس چرا اینان بجای تسلیت، شان جایگاهِ رفیع امامت را در سطح شاهنشاهی پایین میآورند و جشن "تاجگذاری" برپا میکنند؟
این حرف را آن شبی که روح بابا از خانه پر کشید بهتر فهمیدم، فهمیدم که به عزیز از دست داده به هیچ بهانه ای ولو شروع امامت نمیشود تبریک گفت، همانگونه که پس از شهادت مولا علی(ع) به سرورمان حسن(ع) انتقال مقام امامت را تبریک نگفتیم و پس از عاشورا هم جایی ننوشته اند که اهل خیمه جهت عرض تبریک و تهنیت به محضر سیدالساجدین رفته باشند!
بابا میگفت حتی اگر علت این جشن، مردن دشمنی از دشمنان آل پیمبر باشد هم این کارها دور از شان شیعهی واقعی امیرالمومنین(ع) است. آنکه محب و مریدِ مرامِ شان نزولِ آیه ی اِکمال در غدیر است، محال است دهانی که نامِ خوش "علی" از آن جاری میشود را آلوده به نجاستِ فحاشی و دهان دریدگی کند!
بابا یادت باشد که مریدِ علی(ع) بی حیا نیست! در چشم هایش رنگ نجابت پیداست، بر اعمالش مراقب و در گفتارش نیکو سخن خواهد بود.
اگر دیدی کسی از علی(ع) دم زد اما پرده حیا را با چشم و دست و زبان میدرید، بدان که شاید محب علی(ع) باشد اما یقینا مرید او نیست...
محبی که تنها به حب خود بسنده کرده باشد، گاهی ممکن است با اشک بر امام خویش شمشیر بکشد!
علی(ع) خودش در قنوت نماز میگفت: اللهم العن جبت و الطاغوت، شما هم همین را بگویید، خدا خودش جبت و طاغوت را آنقدری میشناسد که لعن را در جای درستش بنشاند.
میخواهید تبری تان را جوری نشان دهید که مُهر قبولی اش به دستان صدیقه طاهره(س) پای نامه اعمالتان بنشیند؟ مراسم بگیرید و دور هم، زیارت عاشورا را با صد لعن و صد سلام بخوانید.
صدبار هم اگر نشد، خدا سمیع است همان یکبار را خوب میشنود.
از آن بالاتر، خدا " یا مَنْ یَعْلَمُ ضَمیرَ الصّامِتینَ" است، از سرِّ باطنِ لب فروبستگان خبر دارد...
زیارت عاشورا تجلی کاملی از مفهوم تولی و تبریست.
اول ظالم را لعن میکنی همانگونه که آخرین و تابعین و موافقینشان را...
عرب که گ نداشت، امام عسکری(ع) را به کنایه از انگور عسگر که بی دانه بود، عسگری خواند...
پس از شهادت امام یازدهم، عده ای مدعی شدند که شجره امامت با شهادت ایشان پایان یافته اما از طرف دیگر برادر حضرت، "جعفر کذاب" ادعای امامت کرد!
بگذارید کفن امام غریب و جوانِ حج نادیدهی سامرا خشک شود، دست ادب بر سینه بگذارید و تسلیت بگویید و بعد دست دیگر را به صداقت برای بیعت با امام آخرین دراز کنید.
فردا پس فردایش هم اگر جشنی برپا کردید، اسمش را بگذارید "جشن بیعت" که نشان دهید شجرهی امامت مختوم نشده و آخرین طلیعه دار خورشید هنوز که هنوز است بر کران زمین و آسمان نور میتاباند تا تاریکی و ظلمتِ گلوگیرِ ظلمِ ظالمان، آدمیانِ خفته در خواب را، خفه نکند...
در آن جشن، تجدید بیعت را از اول امام مظلوم شروع کنید، مدح بخوانید و عبادت کنید که جاری کردن نام علی(ع) بر زبان، بالاترینِ عبادات است.
جوری بخوانید که نه تنها ملائک، که تمام کائنات آن روز ذکر مستانهی یا علی(ع) را با شما دم بگیرند.
- ادامه 👇
نمیدانم که چه رنگی برای آن روز در مردمک چشمانتان خوش مینشیند اما من شبیه شدن به سادات بنی هاشم را خوش تر از شبیه شدن به لشکریان یزید میدانم...
زمین به اندازه کافی از خون سرخ مردم بی گناهِ غزه و افغانستان و پاکستان و... رنگین است و در همین حال، زمان نشناس ها، یقه دشمن امروز را با بستن کروات قرمز صاف میکنند و سینه سپرکرده، یقه دشمن مرده ی دیروز را میگیرند!
همانگونه که خداوند بهشت ابدی را با باغ هایی سرسبز وعده داده، من هم به یاد ردای سبز امامت سبز میپوشم، تا نشان دهم که این دنیای ظلمانی با دم یا علی(ع) لشکر سبزپوشِ آخرین منجی، سرسبزی بهار رویش را به نظاره خواهد نشست...
از آن روشنفکرانِ مقلدِ دینِ گزینشی که از بهشتی فقط " برادران، خواهران عاشق شوید" را یاد گرفته اند فاصله میگیرم، چرا که آنان تفکر بهشتی را تنها در عشق معتبر میدانند و میدان دارهایشان در مبارزه...
اما در دیانت! کمتر کسیست که گوش به جانِ کلام بهشتی که هرزگی به بهانه نهم ربیع را به شدت نهی و محکوم کرده، سپرده باشد.
شاید اگر بهشتی بجای عاشق شوید، لفظ عاقل شوید را بکار میبرد، به جهت سختی امر، کلیپ هایش در اینستاگرام کمتر ویو میخورد...
پوست موز خوردنی نیست عزیزانم، دست از آذین کردن پوسته ظاهری دینتان بردارید.
توی دهان هوای نفس سرکشی بزنید که برای صادر کردن جواز هرزگی نفس خویش، "رفع القلم" میخواند و از غربت و مظلومیت اهل بیت(ع) مایه میگذارد...
به قول شهید بهشتی: آمدند در جایی انحراف را وارد کردند که نشود بدان اعتراض کرد، که هرکس حرفی زد، سریعا بگویند او عُمَریست!
به پیروی از امامی که تازه پیراهن مشکی عزایش را از تن بیرون کرده اید، آزاده باشید.
آزاده در فکر، در تامل، در تشخیص، در عمل...
- همراز