eitaa logo
🇵🇸کانال رسمی شعر آل یاسین
5.9هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
919 ویدیو
118 فایل
خادم کانال: @sajjad_a110
مشاهده در ایتا
دانلود
گاهی میان عاشقی حیران شدن خوب است گاهی دچار غصه‌ی هجران شدن خوب است اصلا در اینجا بی‌سر و سامان شدن خوب است وقتی وصالی نیست پس گریان شدن خوب است این روزها کارم به غیر از گریه‌زاری نیست این حال و روزم... گریه‌هایم اختیاری نیست باید به دنبال گدایی در سحر باشم انگار باید من همیشه خون‌جگر باشم عیبی ندارد که دوباره پشت در باشم راهم نده... بگذار پس این دور و بر باشم تنها تو درد و غصه‌هایم را خریداری خیلی هوای نوکران خویش را داری جز گریه و غم از شما چیزی نمی‌خواهم من غیر عشقت از خدا چیزی نمی‌خواهم بیمارم و غیر از شفا چیزی نمی‌خواهم اصلا به غیر از کربلا چیزی نمی‌خواهم آقا نمی‌دانم مرا هم می‌بری یا نه؟ در اربعین امسال من را می‌خری یا نه؟ حالا که بر هجر حریمت مبتلا هستم حالا که محتاجم... گدای یک عطا هستم پس دست بر دامان سلطانم رضا هستم آقا نگاهی گر کند حاجت روا هستم وقتی رضا دارم دگر غصه ندارم من گیرم که جا ماندم به مشهد می‌روم اصلا زینب رسیده پیش تو، ای آشنا برخیز خواهر رسیده... ای اسیر نیزه‌ها برخیز پاسخ نمی‌گویی سلامش را چرا... برخیز ای کشته‌ی عطشان دشت کربلا برخیز در شام یک‌دختر در آن ویرانه جا مانده زینب رسید... اما چرا دردانه جا مانده @aleyasein
گر چه باور نمی‌کنم اما، می‌روم کربلا خدا را شکر مردم! آقای مهربانم باز، راه داده مرا خدا را شکر کربلایی و مبتلا داری، شهر عشقی برو بیا داری بر سر قدس و کعبه جا داری، با دو گنبدطلا خدا را شکر رازهایی‌ست پشت ماتم تو، چه سُروری است آخر غم تو شال مشکی چه روسفیدم کرد در دل این عزا خدا را شکر گر چه دنیا چنین پر آشوب است، در کنار تو جای ما خوب است گوشه‌ی کشتی حسینیم و گوشه‌ی چشم ناخدا را شکر این که دل بی‌قرار عباس است، کار دل نیست کار عباس است آن که پروردگار عباس است اوست تنها خدا، خدا را شکر بغض‌ها کینه‌ها عداوت‌ها، غصه‌ها ترس‌ها حسادت‌ها فقط اینجا میان هیئت‌ها کرده ما را رها، خدا را شکر درد ما چیست؟ عاشقی، مستی، ای که درمان دردها هستی! این که لطفت نکرده تا حالا درد ما را دوا خدا را شکر @aleyasein
ای شوق پابرهنه که نامت مسافر است این تاول است در کف پا یا جواهر است راهی شدی به سمت رسیدن به اصل خویش دور از نگاه شهر که فکر ظواهر است دل‌های شست و شو شده و پاک بی‌شمار چشمی که تر نگشته در این جاده نادر است سیر است گرچه چشم و دلت از کرامتش در این مسیر سفره‌ی افطار حاضر است وقتی که در نگاه تو مقصد حرم شود پاگیر جاده می‌شود آن دل که عابر است با آب و تاب سینه‌زنان گرم قل‌قل است کتری آب جوش که در اصل شاعر است فنجان لب طلا پر و خالی که می‌شود هر بار گفته‌ام نکند چای آخر است @aleyasein
#زیارت_کربلا #علی_اکبر_حائری از کودکی به پای علم سینه می‌زنیم با نوحه و زمینه و دم سینه می‌زنیم ای آنکه درد هجر کشیدی غمین مباش یک پخش مستقیم حرم سینه می‌زنیم @aleyasein
دل سپردیم به چشم تو و حرکت کردیم بعدِ یک عمر که ماندیم... که عادت کردیم دست‌هامان همه خالی... نه! پر از شعر و شرر عشق فرمود : بیایید... اطاعت کردیم خاک‌آلوده رسیدیم به آن تربت پاک اشک‌آلوده ولی غسل زیارت کردیم گفته بودند که آرام قدم برداریم ما دویدیم... ببخشید... جسارت کردیم ایستادیم دمی پای در “باب الرّاس” شمر را -بعدِ سلامی به تو- لعنت کردیم سهم‌مان در حرمت یکسره سرگردانی بس که با قبله‌ی شش‌گوشه عبادت کردیم تشنه بودیم دو بیتی بنویسیم برات از غزل‌باری چشمان تو حیرت کردیم هی نوشتیم و نوشتیم و نوشتیم و نشد واژه‌ها را به شب شعر تو دعوت کردیم “همه با قافیه‌ی عشق، مصیبت دارند” از تو گفتیم، اگر ذکر مصیبت کردیم وقت رفتن که حرم ماند و کبوترهایش بی پر و بال نشستیم و حسادت کردیم و سری از سر افسوس به دیوار زدیم و نگاهی غضب آلود به ساعت کردیم تا قیامت بنویسیم برای تو کم است ما که در سایه‌ی آن قامت اقامت کردیم کاش می‌شد که بمانیم؛ ضریحت در دست ... دل سپردیم به چشم تو و حرکت کردیم @aleyasein
در مرز خویش ماندن و از مرز رد شدن با مُهر و مِهر فاطمه اصل سند شدن این آروزی سرخ گذرنامه‌ی من است در زیر پای مُهر سفارت لگد شدن راه ورود را مگر آموختن از عشق راه خروج را ز کبوتر بلد شدن پیمودن مسیر به فریاد یا علی یعنی که با حسین، علی را مدد شدن موکب‌شدن، مسیر شدن، مبتلا شدن زائر شدن، گزارش یک مستند شدن تیر هزار و چارصد و شصت و عشق را بعد سه‌روز دیدن و از بیست صد شدن بد چون‌که بخش دوم “گنبد” شده نگو ما را تمایلی‌ست جدیدا به بد شدن تغییر می‌دهی همه را بعد کربلا یعنی حسین با تو فقط می‌شود “شدن” @aleyasein
عاشق کماکان در مسیر اربعین است از هر کجا باشد سفیر اربعین است آه و دم مولا نباشد آدمی نیست پس آدمیت سخت،گیر اربعین است معنا ندارد حس تبعیض نژادی!! هرکس حسینی شد اسیر اربعین است هر کس که با پای پیاده کربلا رفت مشمول حس بی نظیر اربعین است پیروجوان؛مرد و زن و کودک ندارد هرآنکه را دیدم فقیر اربعین است ما با حسینی ها برادر/خواهر هستیم این هم خودش خیر کثیر اربعین است مرد و زن عالم همه از هوش رفتند با ناله ای که در نفیر اربعین است خورشید دل های گرفته تا قیامت در سایه ی نعم الامیر اربعین است اُنظر الینا چشم تو لطفش خدایی ست هر کس که با تو باشد آقا "کربلایی"ست 🔸شاعر : @aleyasein
خوب و بد پشت سر قافله راه افتاده هر که شد عاشق این سلسله راه افتاده نا مسلمان و مسلمان به حرم می آیند هر زن و مرد ز هر فاصله راه افتاده شد صفا شهر نجف ، مروه شده کرببلا شیعه مُحْرم شده ، با هروله راه افتاده زائری از نفس افتاد و رقیه گویان یاد آن پای پر از آبله راه افتاده لشکر منتقم کرببلا ، ذکر لبش لعنت الله علی حرمله ، راه افتاده 🔸شاعر: @aleyasein
به دلم داغ حرم را مگذارید فقط به همین حال مرا وا مگذارید فقط ببریدم ببریدم شده حتی در خواب بین این شهر مرا جا مگذارید فقط همه رفتند و شده قبر من این شهر... مرا در مزارم تک و تنها مگذارید فقط می‌زنیدم بزنید این همه تنبیه ولی به دلم داغ حرم را مگذارید فقط حرم امروز دهیدم به خدا خسته شدم با دلم وعده‌ی فردا مگذارید فقط بگذارید که سر بر قدمش بگذاریم روی این خواهش ما پا مگذارید فقط اربعین پای پیاده نجف و کرببلا حسرتش را به دل ما مگذارید فقط *** تشنه‌ی روضه‌ام و آه فرات است بلند آب را تشنه‌ی دریا مگذارید فقط لای هر برگه‌ی قرآن چقدر برگ گل است پا بر این مصحف زیبا مگذارید فقط داد زد این سر و این حلق من و سینه‌ی من چیزی از پیکر من جا مگذارید فقط مرد باشید ولی، تا که نکشتید مرا پا سوی خیمه‌ی زن‌ها مگذارید فقط 🔸شاعر: @aleyasein
ای غبار حرمت تاج سر نوکرها نوکری ات شده تنها هنر نوکرها ” با بی انت و امی یا اباعبدالله” به فدایت همه مادر پدر نوکرها درقیامت تو به فکر من و امثال منی میشوی سنگ صبور و سپر نوکرها عدّه ای را طلبیدی به زیارت اما نشده قسمتشان بیشتر نوکرها کشته ی اشک چه داریم برایت بدهیم ای به قربان تنت چشم تر نوکرها کاش مانند شهیدان خودت آخرِعمر بگذاری سر زانوت سر نوکرها ببری تا که به همراه خودت میمانی جلوی درب جنان منتظر نوکرها ای که درعلقمه خم شدکمرت میبینی از مصیبات تو خم شد کمر نوکرها اربعین پای پیاده به حرم می آییم می شود پخش در عالم خبر نوکرها 🔸شاعر: @aleyasein
درگیرم این ایام با سودای رفتن شوق دویدن‌ها و امّاهای رفتن از صبح تا شب در خیالات رسیدن شب تا سحر مدهوش از رؤیای رفتن "ماندن"؟،نه اصلاً اسم "ماندن" را نیاور ماندن چرا؟، وقتی پرم از پای رفتن تنها دلیل "بودن" یک رود این است : فانی‌شدن در موج، در دریای رفتن دل دل نباید کرد، باید زد به جاده همراه باید گشت با غوغای رفتن آغوش گرمش کار خود را کرد آخر... آتش گرفته جانم از گرمای رفتن @aleyasein
دل به عشق یوسف زهرا نهاده می‌رویم از نجف تا کربلا پای پیاده می‌رویم یابن زهرا السلام یابن زهرا السلام مرغ روحم پر زند در قتلگاه و علقمه تا گذارم چهره بر خاک عزیز فاطمه یابن زهرا السلام یابن زهرا السلام یابن زهرا سر به کف در سرزمینت آمدم تا شوم زوار روز اربعینت آمدم یابن زهرا السلام یابن زهرا السلام زائر قبر شریف یوسف زهرا شدم همسفر با کاروان زینب کبری شدم یابن زهرا السلام یابن زهرا السلام کربلا یا کربلا یاکربلا یاکربلا زینب خونین جگر برگشته از شام بلا یابن زهرا السلام یابن زهرا السلام ای خدا پروانه ی قبر علی اکبر شدم زائر هفتاد و دو آلاله ی پرپر شدم یابن زهرا السلام یابن زهرا السلام @aleyasein