eitaa logo
🇵🇸کانال رسمی شعر آل یاسین
5.8هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
833 ویدیو
111 فایل
خادم کانال: @sajjad_a110
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ تشنگی ، بود ولی از طرف رود فرات رفت سقّا برساند به لب آب ، حیات خوش به حال دل دریا که ابالفضل دو دست برد در آب و نمود از لب او دفع ممات چشم او بسته شد از بوسه تیر اما گفت چشم من باد به قربان قتیل العبرات # وسط هلهله ها سمت حرم بازنگرد ای که رفتی ز حرم گرم سلام و صلوات دل من آب شد ای حضرت سقا تو بخواه من نم‌ مشک تو باشم ، چه خوش است این درجات @aleyasein
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ گیرم که آتش باشد و سنگر بسوزد تا با حقی حاشا اگر باور بسوزد تا تشنگان هستند ساقی می ننوشد حتی اگر از تشنگی حنجر بسوزد ساقی به دریا رفت و ساحل چشم در راه آتش در آب افتاده آب آور بسوزد عباس یعنی غیرت اللهی که تا هست حاشا که در آتش حرم دیگر بسوزد عباس یعنی زینب و زینب ابالفضل با این برادر کِی دل خواهر بسوزد زینب تمام حجت یک اعتقاد است حاشا که زینب باشد و معجر بسوزد @aleyasein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ اَلسّلامُ عَلیک أیهَا الْعَبْدُ الصّالِحُ الْمُطِیعُ للّه وَلِرَسُولِهِ وَلاِءمِیرِالْمُؤمِنِینَ وَالْحَسَنِ وَالْحُسَینِ، اَلسَّلامُ عَلَیک وَرَحْمَةُ اللّه وَبَرَکاتُهُ یا ابوالفضائل ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ سیمرغ در غبارِ خودش ایستاده است خورشید در مدارِ خودش ایستاده است غرق ادب تمامِ جهان کوچک و بزرگ هر قُلّه در دیارِ خودش ایستاده است در بینِ سینه‌هاست نفس‌ها که دیده‌اند آری علی کنارِ خودش ایستاده است رزم آوری رسیده که امروز عَبدو وَد مبهوت بر مزارِ خودش ایستاده است میدان به احترام امیرش بلند شد از هیبتِ سوارِ خودش ایستاده است شیرافکنِ قبیله‌ی  آلِ علی است یا... شیری به بیشه‌زارِ خودش ایستاده است هرکس که دید گفت یقینا که مرتضی... ...با تیغِ ذوالفقارِ خودش ایستاده است او امتدادِ قلعه‌تکانیِ مرتضاست عباس خاطراتِ جوانیِ مرتضاست سمت بهشت جاده نبود و تو آمدی مستی حریفِ باده نبود و تو آمدی تو از نژادِ حیدری و فرق می‌کنی چون تو امیرزاده نبود و تو آمدی سوگند می‌خورند تمامیِ آبها دریای ایستاده نبود و تو آمدی پیش از تو ای مدارِ تمامیِ کیش‌ها این قدر عشق ساده نبود و تو آمدی بر خاکِ آستانه‌ی ماهی ، تمامِ عمر خورشید سر نهاده نبود و تو آمدی قبل از تو دل به هیچ جمالی نداده‌ایم این عشق بی اراده نبود و تو آمدی این خانواده داشت هر آن چیز غیرِ تو شوری به خانواده نبود و تو آمدی تو آمدی و از تو علی بوسه چین شده‌است از این به بعد  فاطمه  ام‌البنین شده‌است گفتم که جرعه‌ای زنم از آبشارِ تو لکنت زبان گرفته‌ام اما کنارِ تو اَلکن کَن است آنکه که از هیبت تو گفت بیچاره خشک ، پیش تو شد شد شکارِ تو سَرسَرخوشم نـ نـ نذرِ توام تا ابد ابد هر هر نفس زِزنده‌ام از از بهار تو از از ازل شده شده‌ام مبتلای تو دل دل دلم شده شده دل دل دچار تو من من غلاغلام د در درگه توام من من کجا کجا و شـ شهـ شهریار تو الـ الکنم مـ مدح تو گفـ گفتنم خطاست بگشا گره گره زِ من شرمسار تو این بار هم زبان مرا باز می‌کنی تا از تو گویم از طپش چشمه‌سار تو باب‌الحسین  باب دلی  بو الفضائلی ای شکل مرتضی چقدر خوش شمایلی از آن زمان که فیضِ سحر آفریده‌اند از جلوه‌های رویِ قمر آفریده‌اند شیرانِ بیشه‌های شجاعت نوشته‌اند از خاکِ مقدم تو جگر آفریده‌اند در پیش بچه‌های علی خاک زاده‌ای بالای کعبه سایه‌ی سر آفرینده‌اند دورِ سرِ حسین و حسن چرخ می‌زنی از ابتدا به دوشِ تو پَر آفریده‌اند ام‌البنین گرفته تو را نذر کرده است بهرِ حسین چشمْ نظر آفریده‌اند جمع است جمع  خاطرِ زهرا از این به بعد زینب برایِ توست  سپر آفریده‌اند می‌خواستند تا که بریزیم زیرِ پات بر رویِ شانه‌یِ همه سر آفریده‌اند جز گِردِ تو عشیره‌ی زهرا نمی‌رود زینب جز از رکابِ تو بالا نمی‌رود من دلخوشم همیشه ولی با شما خوشم تنها به زیرِ سایه‌ی ایوان‌طلا خوشم در پشت در نیامده‌ام گیرم و رَوَم من با همین گداییِ بی انتها خوشم از بینِ در که نه... ، درِ این خانه باز کن من سائلم به دیدنِ رویِ شما خوشم تا سُرمه کرده‌ایم به تربت دو چشمِ خویش از بِینِ هرچه هست به این خاکِ پا خوشم گیرم که هیچ چیز نگیرم ، نمی‌روم تاجر نیَم ، به خاطرِ این اعتنا خوشم چیزی نداشتم که گذارم برای قبر... تنها به لطفِ مرحمت مرتضی خوشم باب الحوائجیِ تو ما را جریح کرد من با بهشت نه  به شبِ کربلا خوشم عمری گدای گریه کنِ این حوالی‌ام دستم بگیر ساقیِ بی دست ، خالی‌ام ای نیزه‌زار زخمِ جگر را چه می‌کنی با این سه‌شعبه دیده‌ی تر را چه می‌کنی با من بگو که دست خودت را چه کرده‌ای با من مگو که دردِ کمر را چه می‌کنی گیرم تو را به خیمه برم پیشِ دختران این زخم‌های تیغ و تبر را چه می‌کنی قدری بهم نریز رسیده است مادرم من هیچ گریه‌های پدر را چه می‌کنی بر روی نیزه هم بِروی بی تعادلی در بینِ راه  سنگِ گذر را چه می‌کنی ای غیرتی به خاطر زینب نگاه کن دور حرم هزار نفر را چه می‌کنی دیگر کسی برای حرم بردنم نبود ای تکیه گاه ، وقتِ زمین خوردنم نبود حسن لطفی @aleyasein
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ اَلسّلامُ عَلیک أیهَا الْعَبْدُ الصّالِحُ الْمُطِیعُ للّه وَلِرَسُولِهِ وَلاِءمِیرِالْمُؤمِنِینَ وَالْحَسَنِ وَالْحُسَینِ، اَلسَّلامُ عَلَیک وَرَحْمَةُ اللّه وَبَرَکاتُهُ زنده کند نامِ تو دوباره علی را باز نمایان نما تبارِ علی را چشمِ بهشت است فرش ، پیش قدمهات تا که کند توتیا غبارِ علی را قیمت یوسف شکست اگر ، که هنر نیست گرم کند رویِ تو بازار علی را پنج امامِ تو همه گرم ببوسند دست علی‌وارِ علمدارِ علی را در صفِ صفین گفت: مالک اشتر کیست چنین می‌کند او کارِ علی را؟ روی تو داروندارِ اُم‌ِبنین است فاطمه باتو کنارِ اُم‌ِبنین است نام تو را تا علی به رزم عَلَم کرد هرچه سپاه آمد از شکوهِ تو رَم کرد صحبت رزم تو شد میانه‌ی میدان لشکرِ پاشیده آرزوی عدم کرد فکر نبردت عرقِ شام درآورد کوفه زمین گیرشد و علقمه دَم کرد مردی و مردانگی و غیرت و همت نامِ ابالفضل را نقش عَلَم کرد سایه‌ی تو تا که بود ابر نمی‌خواست در وسط ظهر هم خواب  حرم کرد اَبروی تو تیغ آبدار حسین است تا که تو هستی علی کنارِ حسین است مردِ خطیبِ فصیحِ آل یقین تو سینه ستبرِ رشیدِ اُم‌ِبنین تو حضرتِ باب‌الحوائجِ همه عالم ارمنیان را اُمیدِ روزِ پسین تو دست تهی من ، فقیرِ خورده گره من بازوی مشگل گشای کار زمین تو شهپر جبریل فرش نافله‌هایت شمسْ جمال علی و ماهْ جبین تو اهل حرم را پناه و پله‌ی زینب مایه‌ی آرامش هر پرده نشین تو با ادب سربه‌زیر سنگر زینب خاک دوعالم مریز بر سرِ زینب  خیز برادر که داغ و درد زیاد است خیز ببین گردِ تو نامرد زیاد است تا که سرت خورد زمین خواهرم  اُفتاد بینِ حرم بعدِ تو سردرد زیاد است گرچه فقط خرج تو شد هرچه که تیر است بعد تو سرنیزه‌ی خونسرد زیاد است گوش کن از اهل خیام  از لب طفلان ناله‌ی -از علقمه برگرد- زیاد است بعد تو باغارت این قوم چه سازم دورِ حرم سارق ولگرد زیاد است دست خودم نیست اگر خم شدم عباس بر سرِ تو خیمه‌ی ماتم شدم عباس حسن لطفی @aleyasein
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ دوباره از نجف گفتم نسیمِ صبحگاهی را که پَر دادیم دلها را کبوترهایِ چاهی را زیارت‌نامه شد شعرم  همین که از علی گفتم شرافت میدهد این نام  کاغذهایِ کاهی را نه عالم بود نه آدم که آندَم دستِ حق می‌دوخت به قد و قامتِ مولا  قَبایِ پادشاهی را همیشه مادرم میگفت خلقت کارِ دستِ اوست که بر این سقفِ شب پاشیده پولکهایِ ماهی را میانِ نقطه‌هایِ نور   ماهی بی‌نظیر آمد شبم روز است حالا که امیر بنِ امیر آمد که هست اینکه علی دارد سرش را روی دامانش که بوسه می‌زنند از شوق امامان هم به دستانش خجالت می‌کشد مهتاب از نور جبینِ او حسودی می‌کند خورشید بر ماهِ شبستانش اگر بیرق بیافرازد اگر قامت بیاراید فلک را سقف بشکافد کجیِ تیغِ بُریانش که هست این سربه‌زیرِ بی‌نظیرِ شیرگیری که خیال فاطمه تخت است با او از عزیزانش تعالی‌لله از این چشم و تعالی‌الله از آن اَبرو که حیران میشود حتی علی از این کمان اَبرو شجاعت را شهامت را عَلَم را محترم کرده خدا نامِ بُلندش را به عِلیین عَلَم کرده برای خطی از مدحش که می‌خواهد خدا گوید مُرکب کرده دریا را درختان را قلم کرده پَری در زیر پایش  شَهپری هم رویِ خودِ اوست دو بال از جبرئیلش را خدا اینگونه کَم کرده دهان‌ها وا ، تپش‌ها تند ، بند آمد نَفس‌هاشان عرق می‌ریزد این لشکر  زمین انگار دَم کرده اگر جامه بِدَر کردند  اگر شلوار تَر کردند جوانیِ علی اینجاست اگر یک دشت رَم کرده کسی می‌آید از غوغایِ او عالم زمین گیر است اگر بَد می‌رَمَد لشکر  فقط تقصیرِ این شیر است حرم از روز روشن‌تر چه حاجت ماه را هرشب حرم وقتی که دارد نورِ بسم‌الله را هرشب من از نوری که دارد علقمه هر روز فهمیدم بغل می‌کرده این بِرکه جمالِ ماه را هرشب "به مژگانش سیه کرده" ... چه غوغا با مناجاتش  چه خوش با گریه تَر کرده سپاهِ شاه را هرشب زمانِ پاسداری‌اش  زمانِ آب آوردن فقط میگفت یازینب تمامِ راه را هرشب فقط از مَشک می‌پرسند طفلانِ پریشانش چه رازی داشت لبخندش که پیدا بود دندانش... حسن لطفی @aleyasein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ پاســداران آگاهانه انتخاب میکنند شجاعانه میجنگند بی شرمانه توهین میشوند غریبانه زندگی میکنند و مظلومانه شهید... روزت مبارک قهرمان🇮🇷 @aleyasein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
AUD-20220305-WA0004.mp3
4.81M
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ 🤲 کلام دوم | 🔸 فَقَد هَرَبْتُ اِلَیکْ ⏰ 03:19 👌کوتاه و بسیار دلنشین میگه چون فراری ام صدامو گوش کن از چی فراری ام؟ از خودم... @aleyasein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ 🔸اثر حسن روح‌الامین به مناسب میلاد حضرت عباس(ع) @aleyasein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ بالاتر از دست تو دستی نیست در عالم... ‏‎هرکی گرفتاری داره، ذکر اباالفضل می‌گیره نداره هیچ راه چاره، ذکر اباالفضل می‌گیره صلّی الله علیک یا باب الحسین یا اباالفضل العباس @aleyasein
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ جانباز علوی تبار، روزتان مبارک ... 🌹سلامتی و طول عمر پربرکت امام خامنه ای، ۳ صلوات❣ @aleyasein
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ نخل ایمانم ثمر آورده است آسمان، قرص قمر آورده است مادر او بال ، در آورده است همسر حیدر پسر آورده است حضرت ام البنین روح تو شاد فخر کن امشب به این باب المراد @aleyasein
نماهنگ جشن تولد.mp3
2.15M
🔊 | تنظیم جشن تولد کربلایی‌امین 🌺 ویژه ولادت ؛ ۱۴۰۲ @aleyasein
حضرت اباالفضل.mp3
2.68M
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ 🔊 | تنظیم صحبت از ابهت که میشه حاج‌مهدی 🌺 ویژه ولادت ❤️ @aleyasein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
[WWW.FOTROS.IR]ma1401120506.mp3
11.41M
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ 🔊 |   حیدر کرّار اومد حاج‌محمود   🌺 ویژه ولادت @aleyasein
نماهنگ شبی که ماه کامل شد.mp3
1.95M
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ 🔊 | تنظیم شبی که ماه کامل شد کربلایی‌محمد 🌺 ویژه ولادت ؛ ۱۴۰۲ @aleyasein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا