eitaa logo
از هر دری سخنی
577 دنبال‌کننده
22.8هزار عکس
7.3هزار ویدیو
428 فایل
آشفتگیه،بایدببخشید... ارتباط با مدیر @Behesht123
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🌼🌸🌼🌸 پدرم درباره تربیت بچه ها نظریات تربیتی خاصی داشت. ایشان معتقد بود از دور نگاهتان را به بچه ها داشته باشید وبر رفتارشان مراقبت بکنید ولی تلاش کنید احساس فرزند این باشد این کاری را که میکند خودش انتخاب کرده است. وخودش آن را انجام میدهد .هیچ گاه پیش نیامد ما به عنوان فرزندان ایشان با مسئله ای برخورد کنیم که با این استدلال که چون من دارم می گویم باید این کار را بکنید مارا مخالف میلمان وادار به انجام دادن کاری کند. هیچ وقت ما راتحقیر نکرد در حضور دیگران وحتی در غیر حضور دیگران ونه حتی تنهایی به ما اهانت نکرد. در نهایت اگر خیلی از ما ناراحت میشد محکمتر با ما صحبت میکرد اما باز این امر به گونه ای نبود که در ما شکستگی شخصیت ایجاد کند واز این جهت همیشه مطمئن بودیم حریم ما محفوظ است واز طرف ایشان مخدوش نخواهد شد. ایشان هیچ وقت ما را استهزا نکرد وبا دیگران مقایسه نکرد که مثلاً‌ببینید پسر فلانی چطور است. درباره نماز با اینکه حساسیت زیادی ازخود نشان میداد اما هیچ وقت احساس تکلفی از ایشان در رابطه با نمازمان احساس نمیکردیم و من یاد ندارم که مثلاً با لحن خاصی بگوید فلانی پاشو وقت نماز است، یا چرا بلند نمیشوی نمازت را بخوانی. 📚کتاب سیره شهید دکتر بهشتی، ص64 🌸🌼🌸🌼🌸 @havalinehesht @alfavayedolkoronaieh🌱
🖋تربیت مان غلط است. مطلق گرا بار آمده ایم 🔸تا می گویی فلانی آدم خوبی است، بر می گردد از سر تا پای او بالاخره یک خط کج پیدا کند، بگوید این هم آدم خوبتان! می گویی من که نگفتم این آقا بی نقص است! من می گویم این آقا در یک عیار قابل ملاحظه اى، یک آدم خوبی است... می گوید نه آقا، این هم آدم خوبتان! ده هزار بار هم که برایش توضیح بدهى، جوابش همین یک کلمه است. 📌چرا؟ مان غلط است. ما مطلق گرا بار آمده ایم، و چون در جهت اهداف اجتماعى، خواستار مدینه ی فاضله ی افلاطون و خواستار خوب مطلق هستیم، در راه خوب های نسبى، دیگر تلاش کردن را جایز نمی دانیم و اساساً به دنبال این خوب های نسبی هم نمی رویم، اما در مسایل شخصی خیلی از ما، این طور نیستیم. در مسایل شخصی اگر فرضاً امکان این بود که خانه مان را ده درصد بهتر کنیم، تلاش می کنیم و بهتر می کنیم. آن جا حساب درصد هم خوب سرمان می شود! در آن جا نسبیّت برایمان خیلی روشن است، ولی در مسایل اجتماعی گویا یک بهانه ی تنبلی است. چون خبردار شدیم که آن خوب مطلق، پیدا نمی شود، خودمان را راحت می کنیم و می گوییم خوب مطلق که نشد و نمی شود، این خوب های نسبی هم، آن که تو می گویی نیست. ❗️احتمال می دهم که جامعه ی ما یک نوع توجیه ناشی از مزاج تنبلی پسند دارد، ولی به هر حال نتیجه این که تلاش در راه خوب های مطلق، دل بستن به خوب های مطلق و دست از تلاش در راه خوب های نسبى کشیدن، راهی به سوی کعبه نیست! از این کار دست برداریم. @TeacherasLLL @alfavayedolkoronaieh🌱
هدایت شده از تنها علاج
🔰استاد فرهیخته و فرزانه 🔻همه پیشرفت های معنوی و مادی بشر ریشه در #تربیت افرادی دارد که از منبع زلال ایمان ، معرفت ، تعهد و ایثار #معلم سیراب می شوند. 🔹از این منظر کشور وامدار همه ی استادانی است که بحق چراغ #هدایت بشریت را به تاسی از پیامبر اعظم (ص) و ائمه اطهار(ع) روشن و فروزان نگاه داشته اند. 🔸دوازدهم اردیبهشت سالروز شهادت شهید #مطهری و روز گرامیداشت مقام معلم و استاد گرامی باد. @tanhaelaj
🖋 تظاهر نکنید. اثر تربیتی عمل از بین می‌رود. 🌱 دکتر محمدعلی فیاض‌بخش مدتی پیش خاطره‌ای را درباره مشی و منش زنده‌یاد روزبه نقل کرده بودند. به مناسبت سالروز آن مرحوم به اشتراک می‌گذارم: 🔸 شاگردان دهه‌ی پنجاه دبیرستان علوی با نامی بس آشنای‌اند: مهندس علی‌اصغر روغنی‌زاد، معلم شیمی، که در تکمیل و تجهیز آزمایشگاه شیمی مدرسه در کنار دو آزمایشگاه فیزیک و زیست‌شناسی نقشی برجسته داشت. عینکی به چشم داشت که عملکرد سمعک داشت و نه عینک و‌ مشهور افتاده بود که بخشی از شنوایی‌اش را در یک آزمایش انفجاری در آزمایشگاه مدرسه از دست داده؛ که هیچگاه من صحت و سقم این روایت را از خود او پرس‌وجو نکردم. سال‌های متمادی علاوه بر تدریس شیمی، مشاوره‌ی تحصیلی کلاس‌دوازدهمی‌ها را هم عهده‌دار بود و بسیار موفق. بعد از پیروزی انقلاب، جذب هیئت‌علمی دانشگاه امیرکبیر شد. عمرش دراز باد! 🔆 القصه؛ مهندس برای من چنین نقل می‌کرد: روزی در کنار استاد روزبه مشغول تنظیم برنامه‌ی هفتگی مدرسه بودیم و با مداد و پاک‌کن، می‌نوشتیم و پاک می‌کردیم. سر مداد تمام شد و مدادتراش نداشتیم. زنگ تفریح بود و من از دفتر جَستی به بیرون زدم و از اولین شاگردی که رد‌ می‌شد، طلب مدادتراش کردم و او هم رفت و آورد و من به داخل اتاق اندر شدم و استاد روزبه شاهد ماجرا بود. از من پرسید: «آن پسر کلاس چندم است؟» گفتم: «دهم.» گفت: «بسیار خوب؛ بتراشید!» تعجب کردم. پرسیدم: «آقا! چه ربطی داشت؟» جواب داد: «سن زیر کلاس دهم ممکن است هنوز تکلیف شرعی نشده باشد و مالک اموالش نیست؛ الان خیالم راحت شد.» 📌 مهندس بر من ادامه‌ داد: از این‌همه دقت در شگفت و تحسین شدم و به استاد گفتم: «اجازه می‌دهید این رفتار شما را برای بچه‌ها بازگو کنم؟» ایشان بدون درنگ گفت: «خیر! اثر عمل از بین می‌رود. ممکن است بیش‌ از آن‌ که برایشان آموزنده باشد، احساس کنند تظاهری در کار بوده؛ به این بدآموزی نمی‌ارزد... .» مهندس گفت: تا زمانی که استاد روزبه زنده بود، این‌خاطره را جایی نقل نکردم... . 📆 ۲۱ آبان سالروز درگذشت استاد روزبه است. منبع: @Maktoob_Hafte @TeacherasLLL @alfavayedolkoronaieh🌱
📌 ۲ 🌻 (ص) فرمود: برای ، او را نزنید، بلکه با او کنید، ولی نه به مدت طولانی. @ahlebait110 @alfavayedolkoronaieh🌱
🔻نظر آیت الله خوشوقت در مورد تربیت فرزندان در مسجد: 🔹راحت‌ترین راه این است که پدر، دست خانواده را بگیرد و به بیاورد. در مسجد چیزهایی می بینند که آن‌ها را تربیت می‌کند. بچه می‌‌بیند مردم نماز می‌‌خوانند؛ لذا نماز خواندن بر او چاپ می‌‌خورد. می‌‌بیند در رمضان روزه می‌‌گیرند، چاپ می‌‌خورد. می‌‌بیند عده‌ای منبر می‌‌روند و از ولایت امیرالمؤمنین می‌‌گویند، چاپ می‌‌خورد.... 🔸خلاصه همه‌ی اینها مربی است. بدون زحمت، خود به خود بچه‌‌‌ها بار می‌‌آیند. انسان می‌‌بیند بعد از مدتی بچه نماز می‌‌خواند و حمد و سوره‌اش هم درست شده است. اما اگر بخواهی آن‌ها را به مسجد نیاوری و خودت آن‌ها را درست کنی، حتی اگر ۲۴ ساعت هم بنشینی، درست نمی‌‌شود. 🔹در مسجد بدون زحمت هم یاد می‌‌گیرد، هم با آدم‌های خوب معاشرت می‌کند و خستگی اش در می‌‌رود و اُنسش تأمین میشود، و هم .... بنابراین باید پدر و مادر حواسشان جمع باشد و بچه‌‌‌ها را به عنوان امانت بپذیرند و تربیت کنند. 🆘 @Roshangari @alfavayedolkoronaieh🌱
هدایت شده از تنها علاج
🔰 معلم‌هایم (معلم نوشت‌هایی از راه و رسم تربیتِ بعضی معلم‌های دبستان، راهنمایی و دبیرستانم) 🔹این اثر دعوتی است برای نمایش فرصت‌هایی از تربیت و پنجره‌هایی برای کمال دادن انسان‌ها، که در قالب این خاطرات بیان شده است. در کنار آن، سعی شده به الگوها و ایده‌های موفق هریک تأکید شود تا خواننده از رهگذر تماشای خاطرات، به پیشنهادهای عملی نیز منتقل شود و اثر را بیش از یک مجموعه داستان و بیان حوادث و اتفاقات، یک بسته کاربردی برای معلمان و مربیان ببیند. به عبارت دیگر، خاطراتی در این اثر بیان شده که رنگی از تربیت داشته باشد و برای خواننده‌اش الهام‌بخش باشد. این‌ها مجموعه نکاتی است که در ساخت شخصیت نسل ما مؤثر بود. طبعاً شرایط عوض شده، ولی فطرت‌ها عوض نشده و بسیاری از این روش‌ها با اندکی تغییر و با عنایت به اقتضای مخاطبش قابل تکرار است. 🔹توجه این اثر به معلمان قبل از مرحله دانش‌گاه و حوزه است تا یک جورهایی اهمیت این مقطع برجسته شود. این مقطع همان «هفت سال دومی» است که در روایات ما بر اهتمام به تربیت، تأکید ویژه‌ای شده است و جای توجه نمودن و هزینه کردن در آن را ضروری‌تر می‌کند. 🔸باشد که معلمان این مقاطع، رسالت خود را بیش از پیش مهم و جدی ببینند و صدالبته مخاطبان‌شان ‌نیز! و سیاست‌گزاران تربیتی همچنین! @tanhaelaj
هدایت شده از تنها علاج
🔰 معلم‌هایم (معلم نوشت‌هایی از راه و رسم تربیتِ بعضی معلم‌های دبستان، راهنمایی و دبیرستانم) 🔹این اثر دعوتی است برای نمایش فرصت‌هایی از تربیت و پنجره‌هایی برای کمال دادن انسان‌ها، که در قالب این خاطرات بیان شده است. در کنار آن، سعی شده به الگوها و ایده‌های موفق هریک تأکید شود تا خواننده از رهگذر تماشای خاطرات، به پیشنهادهای عملی نیز منتقل شود و اثر را بیش از یک مجموعه داستان و بیان حوادث و اتفاقات، یک بسته کاربردی برای معلمان و مربیان ببیند. به عبارت دیگر، خاطراتی در این اثر بیان شده که رنگی از تربیت داشته باشد و برای خواننده‌اش الهام‌بخش باشد. این‌ها مجموعه نکاتی است که در ساخت شخصیت نسل ما مؤثر بود. طبعاً شرایط عوض شده، ولی فطرت‌ها عوض نشده و بسیاری از این روش‌ها با اندکی تغییر و با عنایت به اقتضای مخاطبش قابل تکرار است. 🔹توجه این اثر به معلمان قبل از مرحله دانش‌گاه و حوزه است تا یک جورهایی اهمیت این مقطع برجسته شود. این مقطع همان «هفت سال دومی» است که در روایات ما بر اهتمام به تربیت، تأکید ویژه‌ای شده است و جای توجه نمودن و هزینه کردن در آن را ضروری‌تر می‌کند. 🔸باشد که معلمان این مقاطع، رسالت خود را بیش از پیش مهم و جدی ببینند و صدالبته مخاطبان‌شان ‌نیز! و سیاست‌گزاران تربیتی همچنین! 🖇دریافت صفحات اولیه کتاب: https://eitaa.com/tanhaelaj/6769 @tanhaelaj
هدایت شده از تنها علاج
برای هرکسی در و دیوار مدرسه‌اش خاطره‌انگیز است. دیوار مدرسه‌ای که به تعبیر حاج آقای پناهیان سرشار از درس است. آه دیوار مدرسه‌ام! شاید کمتر کسی بعد از فراغت از تحصیل، دوباره به آن‌جا سر بزند و صرفاً اگر به طور گذری از کنار مدرسه‌اش عبور کند، دلش هوایی می‌شود و تمام! اما برای من این‌گونه نبود. لااقل دبیرستان را تا سال‌ها بعد از دانش‌آموختگی، می‌رفتم و برایم قابل احترام بوده و هست. این روایت در و دیوار مدرسه است. گوهر مرکزی این مدارس که ما را اینقدر شیفته خود کرده بود چه بود؟ بی‌شک یکی از مهم‌ترینش، معلم‌های خوبی بودند که با آن‌ها درس خواندیم و بزرگ شدیم. این است اهمیت روایت از «معلم‌هایم»! حال بشنو حکایت شیرین‌شان را... 📚 معلم‌هایم (معلم نوشت‌هایی از راه و رسم تربیتِ بعضی معلم‌های دبستان، راهنمایی و دبیرستانم) ✨جدیدترین اثر حجت الاسلام دکتر @sadidisu_ir @tanhaelaj
هدایت شده از تنها علاج
فرزانه یعنی فرزانه! آقای فرزانه/ کلاس اول این بخش را مستقلاً آوردیم به جهت اهمیتش. سلام بر آن‌که الفبا را به ما آموخت! همه ما مدیون معلم کلاس اول‌مان هستیم. معلم‌های کلاس اول، قدر خودشان را بدانند؛ دیگران هم قدر ایشان را! اصلاً معلم‌های کلاس اول، کارشان خدایی است؛ چرا که معلم کلاسِ اولِ بشریت، خود خدا است که: «وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا» معلمی مجرای فیض الهی شدن است. چه شوق‌آور و رشک‌انگیز است معلمی! و در این میانه چه فرصت نابی است معلمی کلاس اول! توفیقی است معلم کلاس اول بودن، رزق ویژه‌ای است، سرمایه ای است برای دو عالَم. جنسش باقیات الصالحاتِ محض است! و هم جایگاهی است بس خطیر! معلمی کلاس اول! معلم کلاس اول باید سرشار از لطافت و نشاط و خلاقیت باشد. باید از هر انگشتش هزار ایده برای شوق‌آفرینی در وادی علم ببارد! معلم کلاس اول ما آقای فرزانه بود. دهخدا می‌گوید: «فرزانه یعنی دانشمند، حکیم»، اما من دلم راضی نمی‌شود. فرزانه یعنی فرزانه! آقای فرزانه برای خودش ایده‌هایی داشت. با آن‌که سال آخر تدریسش بود و ما آن لیاقت را یافته بودیم که به جرگه واپسین شاگردانش بپیوندیم، اما پرشور و خلاق بود. کارت‌های الفبایش را هنوز در خاطر دارم که سر کلاس به کار می‌بردیم، وقتی هنوز کارت‌های بازی بین رفقای آن زمان رسم نشده بود! تمرین دیگرش پیدا کردن فلان حرف از برشی از روزنامه بود. چشم‌مان با تنوع فونت‌ها و بعضاً کشیدگی برخی حروف در فضای روزنامه، به خوبی آشنا می‌شد. معلم کلاس اول ما آقایی فرزانه بود! 📚 معلم‌هایم (معلم نوشت‌هایی از راه و رسم تربیتِ بعضی معلم‌های دبستان، راهنمایی و دبیرستانم) ✨جدیدترین اثر حجت الاسلام دکتر @sadidisu_ir @tanhaelaj
هدایت شده از تنها علاج
🔰پیشنهادی ساده امّا پر سود: دفتر صد برگ محکمِ محکم! یک دفتر صد برگ محکمِ محکم بخرید! از آن دفترها که به این زودی‌ها آخ نگوید! دفتری با جلد محکم و شیرازه‌ای استوار. هر کتابی که می‌خوانید در آن ثبت کنید: نام کتاب، نویسنده، ناشر، تعداد صفحه و یک توضیح کوتاه درباره کتاب. همین! سال بعد که این دفتر را باز می‌کنید می‌بینید واااااااای چه‌قدر کتاب خوانده‌اید! و چه کتاب‌های مفیدی! این دفتر را دست کم نگیرید! این دفتر، شما را مشتاق به خواندن خواهد کرد، این دفتر مثل قلّکی خواهد شد که کم‌کم دوست دارید پر شود! این دفتر نمایش رشد و پیش‌رفت مطالعات شما خواهد بود... از کرامات این دفتر بیش‌تر نگویم... اگر با همین فرمان ادامه دهید، چهار-پنج سال بعد، ازاین هم بیش‌تر تعجب می‌کنید! آن وقت شما دانش‌مندی خواهید بود، امتحان کنید! خرجش یک دفتر صد برگ محکم است! * پی‌نوشت: وقتی دفترهای پرورشی آن سال‌ها را ورق می‌زنم، می‌بینم چه نکات جالبی در آن نوشته‌ام! آن زمان به چه کتاب‌های خوبی مراجعه کرده‌ام! و چه یادداشت‌های خوبی! چه نعمت بزرگی است نوشتن! راست گفته است خدای بزرگ! که «الَّذِي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ» قسم به قلم و آن‌چه می‌نویسند! «ن وَالْقَلَمِ وَمَا يسْطُرُونَ» چیزی که نیستان ما را به آتش کشاند و شوق را مضاعف کرد، حضور یک ساعته در کتاب‌خانه مدرسه و تفرج در آن بود. یک بار بیش‌تر نبود، امّا واقعاً مؤثر بود. نمی‌دانم پیشنهاد کدام عزیز بود و برای کدام درس؟ اصلاً نمی‌دانم ایشان می‌دانست این کار، این اثر را در ما خواهد داشت یا نه؟ حتی نمی‌دانم چند نفر با آن درگیر شدند و هم‌راه؟ البته بعدها چند نفری را به عنوان کتاب‌دار در کارهای کتاب‌خانه می‌دیدم. نمی‌دانم این دو چه‌قدر باهم ارتباط داشت. بگذریم! هرچه بود زمینه‌ای بود برای هرکه می‌خواهد و طالب است. کلاس‌های پرورشی برای من زمینه‌ای شد برای تحقیق. درباره موضوعات مختلف می‌خواندیم و می‌نوشتیم. حتی موضوعات متفاوت! یادم هست سال اول راهنمایی تحقیقی کار کردم با عنوان «موجودات مستور» که سه فصل داشت: فرشتگان، شیطان و جن! که در مسابقات ناحیه هم رتبه آورد. ریشه پژوهش‌هایم را در آن سال‌ها می‌بینم. فیش‌های بحث اصحاب امام‌حسین(ع) را که در سال‌های هفتاد و شش نوشته‌ام هنوز دارم؛ جناب حبیب، جناب زهیر، جناب جناده و.... کارهای عاشورایی و ریشه مجموعه آثار عاشورایی «زیر خیمه حسین»، همان تلاش‌های درس پرورشی بود. برای پژوهش‌گری، از دبستان و دبیرستان باید شروع کرد. * خاطره خوش‌مزه: زیر شمشیر غُمِش؟!😊 افتاده بودم در دنیای شیرین مطالعه. ناگهان کتابی دیدم که مرا به فکر فرو برد؟ درباره عاشورا بود: «زیر شمشیر... مگر امام‌حسین(ع) را شمر به شهادت نرساند؟ پس این «غُمِش» کیست؟ پرسش، آغاز پژوهش است. از معلم‌ها می‌پرسیدم. بعضی می‌گفتند شخصی به نام «سنان» هم دست داشته. بعضی از شخصی به نام «خولی» نام می‌بردند. بعضی بحث بانیان این حرکت مثل یزید و ابن‌زیاد را می‌کردند. چه اطّلاعات جالب و مفیدی! امّا خب! «غُمِش» کجای ماجرا بود؟ دو سه روزی در این خماری بودیم تا فهمیدیم «غُمِش» نبوده و «غَمَش» بوده است! عنوان کتاب قسمتی از غزل حافظ بود: «زیر ششیر غمش رقص‌کنان باید رفت کان که شد کشته او، نیک سرانجام افتاد» 📚کتاب‌خوری راه‌بردی (گونه‌ها و روش‌های مطالعه مؤثر و موفق) @tanhaelaj
هدایت شده از تنها علاج
🔰از دانش‌مندی تا بینش‌مندی همه شما دانش‌مند هستید؛ با کم و زیادش! هرکس مختصر تفرجی در علم و دانایی دارد، دانش+مند است. شما همین که یک برنامه معرفتی مثل «سمت خدا» را تماشا می‌کنید، یا پای منبر می‌نشینید، یا کتابی از قفسه کتاب‌خانه برداشته و می‌خوانید، یک دانش‌مند کوچولویید برای خودتان و خودتان خبر ندارید! اما نکته آن است که «بینش+مندی»، آنم آرزوست! مستحضرید از «دانش‌مندی» تا «بینش‌مندی» راه بسیار است. هر بینش‌مندی، دانش‌مند است، امّا هر دانش‌مندی لزوماً بینش‌مند نیست. این بینش، یک پله بالاتر از دانش است. بینش برنامه‌ای است برای تنظیم دانش که نتیجه چنین برنامه‌ای ایجاد نظام فکری است. یکی از لوازم جدی حرکت از «دانش‌مندی» به «بینش‌مندی»، داشتن یک «سیر مطالعاتی» خوب است. فتأمل! 📚کتاب‌خوری راه‌بردی (گونه‌ها و روش‌های مطالعه مؤثر و موفق) @tanhaelaj
هدایت شده از تنها علاج
🔰معلم‌هایی که نداشتم! این اثر از داشته‌ها گفت و از «ای کاش»ها کم‌تر! آرزو که بر جوانان عیب نیست! کاش در هر مدرسه‌ای انواع مهارت‌ها آموخته شود تا هرکس بنا به علایق و سلایقش بتواند توشه بر گیرد. مثلاً کاش برای دانش‌آموزی که سه سال در یک کلاس قرآن تابستانی نشست (اشاره به خاطره ای در کتاب)، فرصتی بود تا بتواند با عرصه‌های بیش‌تری از قرآن آشنا شود؛ مثلا کلاس صوت و لحن، کلاس مفاهیم و... در این کتاب از معلم‌هایی سخن آمد که بودند، اما معلمانی هم نبودند و کاش باشند! کاش برای معلمان و چیدمان حضورشان در مدارس، این نکته در نظر گرفته شود. خاطرات این کتاب، صرفا خاطره نبودند؛ بیان نوع شخصیت‌هایی بود که حضور همه آن‌ها برای رشد هماهنگ یک دانش‌آموز لازم است. هر کدام از این شخصیت‌ها ویتامین خاص خودشان را دارند و برای رشد و کمال ضروری است! این درایت مدیران محترم مدارس را می‌طلبد تا از همه ظرفیت‌های موجود بهره لازم را ببرد و فکری هم برای عرصه‌های خالی در نظر داشته باشد. اسم‌های معلمان این کتاب «واقعی» بود، اما به چشم «نماد» هم می‌شد به آن نگاه کرد. تا این‌جا باید به دنبال نمایندگانی برای این نوع نمادها گشت؛ سپس جاهای خالی و معلمانی را که باید باشند و هنوز نیستند، یافت! تا باد چنین بادا! *** تذکار: این روایت من را به میهمانی مجلس مبارکی از نور و روشنی و بیداری برد! «مَنْ عَمِلَ بِمَا يَعْلَمُ عَلَّمَهُ‏ اللَّهُ‏ مَا لَا يَعْلَم‏» هرکسی به آن‌چه می‌داند عمل کند، خدا نادانسته‌ها را به او یاد خواهد داد! 📚 معلم‌هایم (معلم نوشت‌هایی از راه و رسم تربیتِ بعضی معلم‌های دبستان، راهنمایی و دبیرستانم) @sadidisu_ir @tanhaelaj
هدایت شده از تنها علاج
🔰نظام فکری «نظام فکری»، چه تعبیر باکلاس و پرتکراری! «نظام فکری»، چه عبارت مجلسی و شیکی! در کمالاتش همین بس که گفتنش در لابلای کلام، به وزن و اعتبار گوینده و جلسه می‌افزاید! خب! حال بفرمایید این «نظام فکری» چیست؟ خوردنی است یا بردنی؟! نظام فکری چیست؟ می‌گوییم: همان بینش! می‌پرسید: بینش چیست؟ می‌گوییم: بصیرت داشتن! می‌پرسید: بصیرت چه‌طور است؟ می‌گوییم: ولایت‌مدار باش! آیا می‌شود قدری راحت‌تر و ساده‌تر بفرمایید؟ برای ما که عادت کرده‌ایم پیچیده صحبت کنیم یادآوری این تعبیر اینشتین ضروری است که «شما وقتی می‌توانید بگویید یک مسأله ریاضی را فهمیده‌اید که...؟» که «بتوانید آن را به مادربزرگ‌تان یاد بدهید!» در آن صورت می‌توانید ادعا کنید که آن مسأله را خوب فهمیده‌اید! اما حرف ما این است: این‌قدر مادربزرگ‌تان را اذیت نکنید! نسل جوان را دریابید! نظام فکری به زبان ساده چیست؟ اگر بخواهید برای چند نوجوان از نظام فکری بگویید چه خواهید گفت؟ ماجرای نظام فکری به زبان ساده یعنی مالک اشتر که به قدر ظرفیتش، نظام فکری مولایش امام‌علی(ع) را فهمیده بود. برای همین حضرت مالک اگر در موقعیتی قرار می‌گرفت که امام‌علی(ع) نبودند، همان کاری را می‌کرد و همان تصمیمی را می‌گرفت که اگر خود حضرت در آنجا بودند همان می‌کردند. 📚کتاب‌خوری راه‌بردی (گونه‌ها و روش‌های مطالعه مؤثر و موفق) @tanhaelaj
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این کلیپ در اینستاگرام چند ده میلیون بازدید خورده. حق هم همین است، باید این میزان بازدید می‌گرفت ... @hamidkasiri_ir @alfavayedolkoronaieh