eitaa logo
از هر دری سخنی
582 دنبال‌کننده
22.1هزار عکس
6.9هزار ویدیو
427 فایل
آشفتگیه،بایدببخشید... ارتباط با مدیر @Behesht123
مشاهده در ایتا
دانلود
📌جهاد امام علیه السلام بُرَيحه از کارگزاران خلافت در نامه‏ اى به عباسی نوشت: «اگر تسلط بر حرم هاى شريف را میخواهى، على بن محمد(امام ) را از اين شهر بيرون كن؛ زيرا او مردم را به سوى خود فراخوانده و شمار بسيارى نيز دعوتش را پذيرفته‏اند.» محبوبيت بيش از حد امام (ع) در حتی تعجب يحيى بن هَرثمه را نیز برانگيخت. مردم كه از اهداف شوم خليفه آگاهى داشتند، با تجمع در منزل امام فرياد اعتراض و شيون برآوردند. يحيى میگويد: «من تا آن روز چنين زارى و شيونى نديده بودم و هرچه كوشيدم تا آنان را آرام كنم نتوانستم. سوگند خوردم كه درباره امام قصد و دستور بدى ندارم، ولى فايده‏ اى نداشت.» 📚مسعودي، اثبات الوصیه للامام على بن ابیطالب، ج4، ص233. 📚مسعودى، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج4، ص12 @ahlebait110 @alfavayedolkoronaieh🌱
📌 امام (ع) حافظ دین الهی... اهل مبتلا به شده بودند. باران خوانده بودند؛ اما بارانی نیامد. از آن طرف عده‌ای از با ✝ بیرون رفته و برای طلب مشغول عبادت و شدند. شخصی که جلوتر از بقیه ایستاده بود، همانطور که دست به دعا برداشته بود باران‌زا شروع به باریدن کردند. ⛈🌧🌧 این حادثه موجب در اعتقاد گروهی سست عقیده شد، که نکند مسلمانان بر حق نیستند و نصارا بر حق هستند. خلیفه به فکر چاره افتاد، مشاورانش به او گفتند: چاره‌ای جز این نیست که از امام حسن (ع) کمک بخواهیم. امام (ع) به فرستاده‌ای که از طرف خلیفه آمده بود فرمود: اینها را وادار کنید که بار دیگر برای نماز باران بیرون روند. در آن حال حضرت کسی را کرد که وقتی آن مرد نصارا که جلوتر از بقیه ایستاده دست به دعا برداشت، قطعه در بین انگشتانش دارد، آن را از او بگیر و بگو حالا دعا کن! مرد نصارا مقاومت کرد، ولی بالاخره استخوان را از بین انگشتانش کشیدند. سپس هرچه دعا کردند سودی نبخشید. وقتی از حضرت ماجرا را پرسیدند، فرمود: این تکه‌ای از یکی از است که از گور وی بیرون آورده‌اند و وقتی را به استخوان آن پیامبر می‌دهند بارانی از نازل می‌شود. و اینگونه شبهه آن سست عقیدگان برطرف شد. 📚ابن شعبه حرانی، تحف العقول. 📚طبرسی، احتجاج. @ahlebait110 @alfavayedolkoronaieh🌱