اللّهمَّ عَجَّل لِوَلیّکَ الفَرَج
اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ تَحْتَ رایَةِ وَلِیِّکَ الْمَهْدِیّ(عجل الله)
#چهل_روز_سرسفره_شهداء
#مراقبتهای_چله_چهلم
اهتمام به اعمال ماه رمضان (تلاوت و دعا و مناجات و. ...)
#استغفار_هفتاد_بند ، امیرالمؤمنین علیه السلام در طول 40 روز
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
اللّهمَّ عَجَّل لِوَلیّکَ الفَرَج اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ تَحْتَ را
سلام علیکم 💐
✅ بیست و سومین روز از #چله_چهلم مهمان سفره شهید
🍃🌷 داوود اسماعیلی 🌷🍃 هستیم.
روزی که حرم مطهر در محاصره هتاکان آمریکایی بود و از همه طرف موشک و بمب و خمپاره بر سر مردم و مدافعان میریختند. در این حمله داوود اسماعیلی و احمد کریمی شهید شدند و روحالله اسدی مفقود شد.
«هاشم اسدی» یکی از جانبازان مدافع حرم امیرالمؤمنین(ع) و شاهد حادثه ۲۳ مردادماه ۱۳۸۳ است. او تجاوز آمریکاییها به شهر نجف اشرف و شهادت داوود اسماعیلی را اینگونه روایت میکند:
🕌«آسمان نجف جولانگاه بالگردهای آمریکایی بود. گنبد حرم مطهر مورد اصابت گلوله متجاوزان قرار گرفت و مراجع عظام اعلام عزای عمومی کرده بودند.
🔥بازار نجف در آتش میسوخت و به غیر از نیروهای مدافع کسی در خیابانهای اطراف حرم دیده نمی شد. محل استقرار ایرانیها زیرزمین یکی از مدارس علمیه بود و موضع دفاعی آنها ورودی شهر از سمت وادی السلام بود. سلاح تحویل گرفتیم و به جمع مدافعان پیوستیم.
چون اسلحه کم بود، شهید داود اسماعیلی تا لحظه شهادتش سلاحی نداشت اما در تمام صحنهها حاضر بود و در حمل مهمات و تجهیزات به بچهها کمک میکرد. شب قبل از شهادتش با هم در حرم مولی امیرالمؤمنین (علیهالسلام) نشسته بودیم. گفتم: دوست داری چگونه شهید شوی؟ گفت: دوست دارم مثل اباعبدالله (علیهالسلام) بیسر و مثل حضرت زهرا (سلامالله) غریبانه دفن شوم.
🔸صبح روز ۲۳ مرداد ۸۳ بلندگوهای حرم اعلام کردند که تانکهای آمریکایی از سمت وادی السلام در حال پیشروی هستند. ایرانی ها به سمت وادی السلام حرکت کردند. به داود گفتم: تو که سلاح نداری، برای چه میآیی جلو؟! گفت: اگر سلاح از دست شما افتاد من برمیدارم.
💔به محض رسیدن مورد اصابت گلوله تانک قرار گرفتیم و من در دَم بیهوش شدم و زمانی که داشتند زخمهایم را پانسمان میکردند، در حرم آقا به هوش آمدم. گفتند: داوود شهید شده و از سرش هیچی پیدا نکرده ایم! گفتم این چیزی بود که خودش میخواست.»
#شهیدداووداسماعیلی
✨مزارنجف، وادی السلام، قطعه جيش المهدی
داوود عزيزترين دارايي خودش يعني جانش را براي خدا و در راه خدا از دست داد خدا هم آرزوي او را اجابت كرد همرزمش مي گفت تركش خمپاره اي كه به او اصابت كرد سر او را جدا كرد و وقتي شهيد شد سر در بدن نداشت.پيكرش هم كه كه برنگشت و مادرش چشم انتظارش مانده است... همرزم مي گفت چند بار صلوات نذر كرد پرسيدم چرا اينقدر صلوات نذر كردي از جنگ مي ترسي؟!!! داوود گفت: نذر كردم كه به معركه جنگ برسم...
روحالله اسدی» یکی دیگر از مدافعان حرم ایرانی در نجف اشرف بود که ۲۵ ساله بیشتر نداشت و اهل چمستان نور مازندران بود. وقتی نیروهای دیگر از حمله آمریکاییها شوکه میشدند، این جوان مدافع حرم جلوی تانکهای آمریکاییها میایستاد و با آرپیجی شلیک میکرد. اما بعد از اینکه آمریکاییها برای تصرف نجف اشرف شکست خوردند و کار به پلیس عراق تحت امر آمریکایی واگذار شد، روحالله توسط پیش آن موقع عراق دستگیر شد و تحویل آمریکاییها شد. از سال ۸۳ تا الان از روحالله خبری نیست.