1_197305956.mp3
زمان:
حجم:
8.4M
شب جمعه شب زیارتی مولا امام حسین ع است و حضرت زهرا به زیارت قبر فرزندشون در کربلا میرن همراه بشید با مادر با قرائت زیارت عاشورا، صدای سردارِ دلها، حاج قاسم سلیمانی
شادی روح پاکِ سردار دلها،شهدای عزیزمون، جمیعِ اموات،صلواتی همراه با سوره حمد قرائت کنیم🙏
@khadem_shohda4_5848260270345945850.mp3
زمان:
حجم:
9.58M
وقتی دلت برای شهدا تنگ میشه و در کارت گره میوفته...
اونوقت تنها امیدت مدد شهداست🌷
🎤حاج مهدی رسولی
دلتنگ شهدا...🥀
11.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#سلیمانۍِما
🌹حاجقاسم میگفت:
«وقتی خدا در ذهن
کسی بزرگ شد و
ما سوای آن همه
چیز حقیر و کوچک بود
او در هر شرایطی
پیروز است..!»
هدایت شده از الحقنی بالصالحین«یرتجی»
#مراقبتهای_چله_بیست_ششم
✅ خواندن زیارت آل یاسین و دعای بعد آن از طرف شهدا هدیه به امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف
✅ نماز استغاثه به امام زمان عج
✅ صلوات ابوالحسن ضراب اصفهانی
✅ مراقبت عملی به فرازهایی از کتاب مکیال المکارم
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
#مراقبتهای_چله_بیست_ششم ✅ خواندن زیارت آل یاسین و دعای بعد آن از طرف شهدا هدیه به امام زمان عج الل
سلام علیکم 💐
نوزدهمین روز از چله 🌟 💫 بیست و ششم💫🌟
سر سفره 🌷 شهید علی پرویز🌷 هستیم.
شهید علی پرویز" در سال 1338 در شهر مقدس کربلا به دنیا آمد. اجداد وی به دلیل عشق سرشاری که به امام حسین علیه السلام داشتند از صد سال پیش مقیم کربلا شده و پدر و پدربزرگ این شهید هم در کربلا متولد شدند.
علاقه به نماز جماعت از دوران طفولیت در وجودش موج می زد بطوریکه هر وقت صدای اذان را می شنید دوان دوان خود را به مسجد محل (عباسیه کربلا) می رساند و در نماز جماعت شرکت می کرد.
در سال 1350 و در نتیجه فشارهای دولت برای خروج اتباع ایرانی مقیم عراق به همراه خانواده به ایران بازگشت.
یکی از دو نفری بود که در رشته چاپ افست در سال 1356 دیپلم گرفت و چون ادامه تحصیل در این رشته میسر نبود از طرف دولت وقت بورسیه آلمان شد ولی نامه آن را پاره کرد و با درک شرایط زمان گفت: «تحصیل در مملکت کفر خیری ندارد.»
حاج مهدی پرویز پدر بزرگوار شهید می گوید: «جوانی 17 ساله بود که به من برای خرید تلوزیون به دلیل نشان دادن صحنه های بی بندوباری بارها اعتراض کرد و حتی تلوزیون خانه را شکست و بعد از تعویض تلوزیون این کار دوبار دیگر هم تکرار شد.»
در دوران منتهی به انقلاب فعالیت های مبارزاتی مخفیانه داشت و با پیش بینی نزدیک بودن پیروزی انقلاب خدمت سربازی در دولت شاه را نمی پسندد.
بنا به گفته خواهر بزرگترم اعلامیه های امام را دور از چشم پدر و مادر خود در محفظه کنتور آب مخفی می کرد آنها را در بین جوانان انقلابی در هنرستان محل تحصیل توزیع می کرد؛ روزی هم که امام به ایران آمد عضو کمیته استقبال حضرت امام بود.
4ماه آخر خدمت سربازیش منتهی به جنگ ایران و عراق شد و از اینکه بنی صدر مهمات به جبهه ها نمی فرستاد عصبانی بود تا اینکه 2 روز مانده به پایان خدمت سربازی راننده یک تانک عراقی را با ژ3 شکار کرد و با اصرار از فرمانده خود می خواهد که تانک را به غنیمت بیاورد و علیرغم میل فرمانده اش برای علاقه ای که به این عزیز داشت نهایتاً با رفتن وی به همراه دو نفر دیگر موافقت می کند.
عراقی ها که تانک خود را را در دست سربازان امام می بینند با یک موشک 3 متری تانک را مورد اصابت قرار می دهند تا به آرزوی این شهید والامقام که خواسته بود حتی جنازه اش هم برنگردد و مفقودالاثر باشد جامه عمل پوشانده شود.