با چراغی همه جا گشتم و گشتم در شهر
هیچ کس، هیچ کس ...
اینجا به تو مانند نشد...
#مرد_میدان
#سردار_دلها
#حاج_قاسم
#دلتنگت_هستیم
6.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥حال و هوای گویندگان خبر صدا و سیما در لحظه اعلام خبر شهادت سردار سلیمانی
#مرد_میدان
#سردار_دلها
#حاج_قاسم
#دلتنگت_هستیم
#مراقبتهای_چله_بیست_هفتم
✅ صلوات خاصه حضرت زهرا سلام الله علیها به نیابت از سردار حاج قاسم سلیمانی
✅ خواندن زیارت عاشورا از طرف شهید آنروز به حضرت زینب سلام الله علیها
✅ خواندن وصیت نامه سردار که هر روز بخشی از آن گذاشته می شود
تطبیق گام دوم انقلاب با آیات قرآن
#مراقبتهای_عملی👇👇
✅ احسان والدین بیش از پیش ویژه👈 برای مجردها
✅ علاوه بر احسان والدین ، ( قاعده حسن التبعل )خوب شوهر داری کردن ویژه 👈 متاهلین
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
#مراقبتهای_چله_بیست_هفتم ✅ صلوات خاصه حضرت زهرا سلام الله علیها به نیابت از سردار حاج قاسم سلیمانی
بیست و نهمین شب از 🌟💫چله ( بیست و هفتم ) 🌟💫 مهمان سفره شهید🌷 حمزه علی احسانی 🌷 هستیم.
#مــادر_حسین
مادری میکند برایتان ...
💠 امام خمینی: سلام و درود ما بر پاره های تن این ملت که در بیابان ها انیس و مونسی جز نسیم بیابان و همنشینی با حضرت زهرا ندارند.
🌙 شب زیارتی ارباب
همه زندگی اش با حضرت زهرا ' علیها السلام ' پیوند خورده بود ..
وقتی ازدواج کرد مهریه زنش شد ، مهریه حضرت زهرا ' علیها السلام '
دو تا آرزو توی زندگی داشت
اول اینکه خدا بهش یه دختر بده تا اسمش رو بذاره ' فاطمه '
دوم اینکه وقتی شهید شد گمنام بمونه مثل حضرت زهرا ' علیها السلام '
جفت آرزوهاش مستجاب شد و بابای فاطمه گمنام موند ..
#حمزه_علی_احسانی
حمزهعلي در سال 1337 در روستاي قميشلو از توابع شهرضا بهدنيا آمد. پدرش محمود انساني مؤمن و متواضع بود و سعي داشت او را آنچنان كه سيرهي معصومين (ع) ميباشد، تربيت كند. سالها گذشت و حمزهعلي رعناقامتي از دلاورمردان لشكر توحيد شد و همراه آنان به دفاع از اسلام پرداخت.
احساني اولين بار در بهمن سال 1360 از طرف بسيج شهرضا به جبهه رفت و 2 ماه جنگيد. بار دوم در تاريخ 15/4/1361 در ماه مبارك رمضان و در حاليكه فرزندش 15 روزه بود، به منطقه رفت و در عمليات رمضان شركت كرد و مجروح گرديد. 25 روز در بيمارستان اهواز بستري شد تا كمي زخمهايش التيام يابد و بتواند به ديدار خانواده رود. اقامهي نماز جمعه و جماعت و علاقه به بانوي دو عالم حضرت زهرا (س) از جمله خصايل بارز او بود تا آنجا كه مهر همسرش را نيز مهريه حضرت زهرا (س) قرار داد و از خدا خواست كه فرزند دختري به او عطا كند كه نام او را فاطمه بگذارد.
آخرين بار در آذرماه سال 1361 راهي ميدان نبرد گرديد و در عمليات والفجر مقدماتي حماسهاي پرشكوه آفريد. او سرانجام در تاريخ 21/11/1361 فكه را به خون سرخ خود مزيّن نمود و در سن 24 سالگي به اوج بيكران آسمان پرگشود. پيكرش هيچگاه به وطن بازنگشت.
راهي سفر شد. ساكش را كه بست، اشك امانش را بريد. گفت: شما راضي نيستيد كه من شهيد شوم تو را به خدا قسم راضي شويد تا من شهيد شوم و به آرزويم برسم. من مات و مبهوت به او نگاه كردم. بغض گلويم را فشرد. همينطور نگاهش كردم. انگار دلم آرام گرفته بود، به رفتنش رضايت دادم. رفت چند بار برايم نامه فرستاد.
برايش نوشتم چرا به مرخصي نميآيي؟ گفت: عمليات نزديك است و ميترسم بيايم و مهر فرزندم در دلم بيفتد و مانع از برگشتنم شود. او فرزند 6 ماههاش را رها كرد و اينگونه بدون هيچ تعلّقي بر بال ملايك نشست؛ قبل از اينكه او آسماني شود، خدا صبرش را به من داده بود تا بتوانم اين مصيبت را تحمّل كنم.