فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️لحظاتی منتشرنشده از آخرین غبارروبی حاج قاسم سلیمانی در حرم امام هادی (ع)
#حاج_قاسم
#سردار_دلها
📿🏴
🏴
❇️ صلوات خاصه بر #امام_هادی
عليه السّلام
🍃🌺 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ
وَصِيِّ الْأَوْصِيَاءِ وَ إِمَامِ الْأَتْقِيَاءِ
وَ خَلَفِ أَئِمَّةِ الدِّينِ
وَ الْحُجَّةِ عَلَى الْخَلائِقِ أَجْمَعِينَ
🍃🌺 اللَّهُمَّ كَمَا جَعَلْتَهُ نُورا يَسْتَضِيءُ بِهِ الْمُؤْمِنُونَ
فَبَشَّرَ بِالْجَزِيلِ مِنْ ثَوَابِكَ
وَ أَنْذَرَ بِالْأَلِيمِ مِنْ عِقَابِكَ
وَ حَذَّرَ بَأْسَكَ وَ ذَكَّرَ بِآيَاتِكَ
وَ أَحَلَّ حَلالَكَ وَ حَرَّمَ حَرَامَكَ
وَ بَيَّنَ شَرَائِعَكَ وَ فَرَائِضَكَ
وَ حَضَّ عَلَى عِبَادَتِكَ
وَ أَمَرَ بِطَاعَتِكَ
وَ نَهَى عَنْ مَعْصِيَتِكَ
🍃🌺 فَصَلِّ عَلَيْهِ أَفْضَلَ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِيَائِكَ
وَ ذُرِّيَّةِ أَنْبِيَائِكَ
يَا إِلَهَ الْعَالَمِينَ.
#شهادت_امام_هادی علیه السلام
در زمان امام هادی عليهالسلام
شخصی نامهای نوشت
از يكی از شهرهای دور ...
نوشت كه آقا من دور از شما هستم
گاهی حاجاتی دارم ، مشكلاتی دارم ،
بهرحال چه كنم؟
حضرت در جواب ايشان نوشتند:
"إنْ كانَت لَكَ حاجةٌ فحرِّكُ شَفَتيكْ"
لبت را حرکت بده،حرف بزن، بگو ...
ما دور نیستیم🌸
بحار الانوار |ج۵۳ ، ص۳۰۶
#هادی اگر تویی
که کسی گُم نمی شود
هدایت شده از الحقنی بالصالحین«یرتجی»
#چله_سلامت_بوقت_اذان
✅ بعداز اذان صبح 👈 تلاوت سوره فجر از طرف شهید آنروز هدیه به روح مطهر امام خمینی (رحمت الله علیه ) و صلوات خاصه حضرت زهرا سلام الله علیها
✅ بعداز اذان ظهر 👈خواندن دعای نور حضرت زهرا سلاماللهعلیها
✅ بعداز اذان مغرب👈 تلاوت سوره حجرات از طرف ائمه روز هدیه به امام زمان عج
و روز جمعه از طرف بقیه الله الاعظم عج هدیه شود به به روح مطهر پیامبر ختمی مرتبه
✅ مناجات مسجد کوفه امیرالمؤمنین علیه السلام در هر ساعت از شبانه روزکه می توانید.
# مراقبت _ عملی👇
✅ تبیین بخش هایی از توحید مفضل
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
#چله_سلامت_بوقت_اذان ✅ بعداز اذان صبح 👈 تلاوت سوره فجر از طرف شهید آنروز هدیه به روح مطهر امام خمی
شانزدهمین روز از 🌟💫چله ( بیست و هشتم ) 🌟💫 مهمان سفره پزشک شهید 🌷محمدحسن قاسمی 🌷 هستیم.
شهید «محمدحسن قاسمی» که پیش از حضور در میدانهای دفاع از جبهه از مقاومت لباس پزشکی بر تن داشت عزم خود را جزم کرد تا با همین لباس اما در جبههای دیگر به جهاد بپردازد.
وی پس از گذراندن دورههای مختلف نظامی راهی سوریه شد و به مدت سه سال تکنسین بیهوشی و مسئولیت بیمارستانهای میدانی در چند منطقه از سوریه را عهدهدار شد
اما در ادامه راه قسمت بر این شد تا به جرگه شهدای اسلام و انقلاب بپیوندند، این شهید والامقام که همگان وی را به خوشرویی و مهربانی میشناختند در نیمه مرداد سال ۹۵ در حین انتقال مجروحان جنگی در استان حلب به دست تروریستهای تکفیری به شهادت رسید و پیکر پاکش پس از گذشت سه ماه در آزادسازی منطقه توسط رزمندگان جبهه مقاومت شناسایی و به میهن اسلامی بازگشت داده شد.
شهید «قاسمی» تکنسین بیهوشی و مسئول بیمارستانهای میدانی در چند منطقه از سوریه بود که پس از حدود ۳ سال حضور در میدانهای نبرد در راه دفاع از حریم اسلام به دوستان شهیدش پیوست.
نیمه رمضان سال ۶۹ هجری شمسی در روز میلاد امام حسن مجتبی علیهالسلام به دنیا اومد به همین منظور نامش را محمدحسن گذاشتند.
۲۶ سال بعد، پیکر تیر باران شدهاش در ماه صفر سال ۹۵، مصادف با تاریخ صحیح شهادت امام حسن مجتبی علیهالسلام و در تاسی به همان مولا، در جبههی مقاومت، تفحص شد.
در شجرهنامهای صحیح از خاندان مادرش به دست آمد که ثابت میکرد پدر بزرگ مادریش آقای" محمد صدری ارحامی" با هفت واسطهی نسلی به خاندان صدر در عراق میرسند و از نسل امام حسن مجتبی علیهالسلام هستند.
البته علاقه خاص محمدحسن به امام حسن مجتبی بماند و اینکه در مسجدی با نام امام حسن مجتبی(ع) فعالیت میکرد
این شهید افلاکی، فروردین ۶۹، وقتی محمد حسن چشمهایش را رو به این دنیای پرماجرا گشود، پدر و مادرش شاید هرگز فکر نمیکردند پسر دستهگلشان آمده، تا در شامگاه دهم مرداد ۹۵ جان خود را وقتی تنها ۲۶ سال و چند ماه دارد در دفاع از حریم اهل بیت تقدیم کند.
دو تا از پسر عموهایش به نامهای بهمن و اسماعیل قاسمی و دو پسر دایی پدرش، حسن و حسین قاسمی و دو تا از پسر خالههایش، احمد کمال و محسن سراج زاده هم در جنگ تحمیلی شهید شده بودند.
مادرش اهل اصفهان و از خانوادههای متدیّن و معروف اصفهان است.
پدر، منصور قاسمی، اهل اشکفتک و ساکن شهرکرد، از مبارزان قبل از انقلاب و بازنشسته اداره کل آموزش و پرورش و در حال حاضر مسئول موسسه فرهنگی قرآن و عترت علویون اشکفتک است. پدر از همان ابتدا مراقبت زیادی در تربیت فرزندش داشت، به همین خاطر بزرگترین دوست و هم بازی دوران کودکی محمدحسن بود. محمدحسن دوران دبستان را در مدرسه بهار آزادی شهرکرد و مقاطع راهنمائی و دبیرستان را در مدرسه شاهد همان شهر گذراند. در بسیج و انجمن اسلامی مدرسه هم فعال بود.
از دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد در رشته کارشناسی هوشبری اتاق عمل با رتبه بالا فارغ التحصیل شد.
یادکردن از شهید محمدحسن قاسمی در این روزها که همسنگران دیرینش در جبهه سلامت جان بر کف در دفاع از سلامتی مردم کشور مشغول فعالیت هستند بسیار به جا است.
بیشک اگر محمدحسن در جبهه مقاومت شهید نمیشد اکنون همراه و همگام با مدافعان سلامت به جهاد میپرداخت و افتخار دیگری میآفرید.
حاج منصور قاسمی پدر شهید محمدحسن در همین خصوص گفت: محمدحسن همواره نسبت به مردم کشور خود احساس مسئولیت و تعهد میکرد و همانطور که در جبهه مقاومت حضور داشت اگر در حال حاضر زنده بود به عنوان مدافع سلامت ایفای نقش میکرد.
وی بابیان اینکه اسم کارگاه تولید ماسک با عنوان شهید حسن قاسمی به اصرار فعالان بسیجی هیئت یا زهرا (س) نامگذاری شد، تصریح کرد: از آنجاکه محمدحسن از اعضای این هیئت بود بسیجیان به انتخاب خود نام این شهید را برای کارگاه انتخاب کردند تا فعالیتشان با نام و یاد شهدا متبرک شود.
مرد عمل بود و فقط حرف نمیزد.
میگفت امام حسین(ع) فقط سینه زن نمیخواهد، کسی را میخواهد که در دنیای امروز اگر نیاز شد اسلحه دست بگیرد و برود از او دفاع کند. این حرفی را که میزد خودش هم پایش میایستاد و درستش را انجام میداد و به همه نشان میداد که چهطور باید آن کار را درست انجام داد. در فتنه ۸۸ وقتی تشخیص داد که الان وظیفه چیست رفت تهران و به وظیفهاش عمل کرد. در زمینه تحلیل سیاسی وارد بود. تحلیل درستی از مسائل منطقه داشت و میدانست این هجمهها در اصل برای ضربه زدن به کانون مقاومت یعنی ایران اسلامی است .تمام سخنرانیهای مقاممعظم رهبری حفظه الله تعالی را به دقت گوش میداد و آنجا که می دید وظیفهای از آن صحبتها متوجه اوست میرفت و انجام میداد. بسیار دلخور بود از کسانی که خیلی دم از مقام معظم رهبری حفظه الله تعالی میزنند ولی در عمل کار خودشان را میکنند.
حدود نه ماه از دوران سربازیش میگذشت که در بیمارستان بقیهالله تهران پذیرفته شد و در بدو ورود به جای آموزش نظامی پاسداری مخصوص پرسنل بیمارستان، دوره تکاوری ویژه یگان صابرین که برای اعزام به سوریه آماده میشوند را طی کرد. پس از آموزشهای نظامی مشغول به کار شد. یکی از دوستانش میگفت من مسئول تقسیم شیفتها بودم. وقتی تازه آمده بود، قبل از گرفتن اولین شیفت کاریش، سراغ اتاقی را میگرفت که برای سوریه ثبت نام میکردند. به او گفتم لااقل بگذار یک ساعت برای من شیفت بروی بعد سراغ سوریه را بگیر. میگفت: "من اصلا برای این آمدهام اینجا که بروم سوریه". اول رفت برای سوریه ثبت نام کرد، بعد اولین شیفت کاریش را گرفت.
شهید محمد حسن قاسمی مدافع حرم جامعه پزشکی
شهید، محمدحسن اهل شعر و شاعری هم بوده است و علاقه خاصی به دیوان حافظ داشته است.
شهید قاسمی علاوه بر آن از فعالان بسیج محلات و بسیج دانشجویی بوده، مهارتهای بسیاری را در دوران زندگی خود فراگرفته؛ از ورزشهای رزمی تا کاراته، شنا و ....
عاشق طبیعت و سفر بوده و در صخرهنوری، کوهنوردی و یخنوردی هم مهارت داشته است.
به گفته پدر شهید قاسمی، محمدحسن همواره لبخند بر لبان خود داشته و شوخطبعی یکی از ویژگیهای اخلاقی وی بوده است.
🌹دلنوشته شهید محمدحسن قاسمی در سوریه🌹
بسم الله
روز سختی بود. با زبان روزه از صبح تا افطار پشت فرمان بودم و کارهای مختلفی انجام دادم. افطار که شد مقر نصر بودم. حاج قاسم آمد. ادای احترامی کردم و برای خوردن افطار اجازه مرخصی خواستم. رخصت گرفتم. محافظ حاج قاسم نگاه چپی به کلت برونینگ کمرم کرد. توپخانه شدید میزد. میدانستم خبری باید در خلصه باشد. خنده حاج قاسم میگفت خبر خاصی نیست. افطار کردم. داوود گفت دور ما در زیتان شلوغ شده. حرکت کردیم به سمت عامر تا وضع بیمارستان را چک کنیم. در مسیر داوود گفت: محاصره شدیم. به سرعت به خلصه رفتیم که به امور برسیم. من بودم و حاج یعقوب فرمانده بهداری حلب. داوود ترکش خورده بود و دور تا دورش خمپاره میخورد. یک عده را با آمبولانس فرستاده بود خلصه و خودش پیاده زده بود به راه. قضیه پیاده رفتنش طولانی است. چراغ خاموش حرکت کردیم به سمت برنه. تویوتا هایلوکس داخلش چراغهای اضافی و به درد نخوری دارد که لامذهب اصلا نمیگذارد در شب استتار کنیم. تک پوش آبی به تن داشتم درآوردم و روی چراغهای داخل ماشین انداختم. ادامه مسیر را برهنه میراندم. لعنت بر پدر و مادر پشهها که در همین فرصت کمر و شکمم را به فنا دادند. برنه خبری نبود. تازه خبر پیاده رفتن داوود به گوشمان رسید. چراغ خاموش برگشتیم. گلولههای بیهدف زیاد به طرفمان میآمد ولی چیزی به ما نخورد. بیشتر از گلوله باید مواظب ماشینها و تانکهای چراغ خاموش مسیر بودم. برگشتیم خلصه. پیاده رفتیم طرف زیتان دنبال داوود. وسط راه حاج یعقوب منع کرد. برگشتم. داوود پیاده رسید. رفتیم پیش خط خودی که پیادهها را نزنید خودی هستند. داوود را سوار کردیم. ترکش به کمرش خورده بود. نفهمیده بود میگفت کمرم گرفته. پانسمان کردم. دنبال بچههای سوری زیتان رفتم نصر. گفتند زیتان امن است، نترس. برگشتم مقر خاطره نوشتم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀زندان واقعی امام هادی(ع) در سامرا
📸رحیم پور ازغدی: رهبرانقلاب فرمودند در نماز شهید سلیمانی صدای گریه مردم پشت سرم را شنیدم
🔸 رحیمپور در گفتگو با نشریه مسیر khamenei.ir:
🔹 رهبرانقلاب فرمودند در نمازی که بر شهیدسلیمانی داشتم میخواندم، صدای گریه مردم را از پشت سر شنیدم که چه جور اشک میریزند و گریه میکنند.
🔹رهبری گفتند این قضیه عادی نبود. تشییعهایی که با آن جمعیت در شهرهای مختلف شد، با این وضعیت و مشکلات اقتصادی و گرفتاریها، توجیه عادی و مادی نداشت.
🔹 شهید سلیمانی میگفت فیلمهایی هست که افسران آمریکایی فرار میکنند و در اتاق مثل بچههای کوچک دورهم نشستهاند و بعضیهایشان گریه میکنند.
🔹 نظام محاسباتی مادی میگوید بچههای مجاهد یمن نمیتوانند جلوی آلسعود و امارات و قدرتهای غربی و جهانی بایستند، ولی میایستند.
🔹همه تشییع شهید سلیمانی را دیدند، ولی عدهای نفهمیدند دست خدا بود.
🔹 در هند پانصد ششصد مجلس عزا و یادبود برای شهید سلیمانی گرفتند.
هدایت شده از مهندسی ذهن استاد نیلچی زاده
بسم الله الرحمن الرحیم
انا لله و انا الیه راجعون.
رهبر شیعیان اندونزی به لقاء الله پیوست .
پرفسور دکتر " جلال الدین رحمت " موسس سازمان اهل بیت اندونزی و دلباخته ی امامین انقلاب ، امروز دوشنبه ( ۲۷ بهمن ۹۹/) به دیار حق شتافت .
شخصیت بی بدیلی که تشرف میلیون ها تن از مرد و زن اندونزیایی به مکتب حقه تشیع ، پس از انقلاب ، مرهون زحمات مستمر و خالصانه آن مرد الهی بوده است.
در این خصوص بیان چند نکته مفید به نظر میرسد ؛ گرچه در این لحظه که خبر از دست دادن این رفیق شفیق ، را دریافت نموده ام حقیقتا ، قدرت نگارش ندارم؛ اما مایلم اشک چشم را با این کلمات آمیخته نمایم تا مرهمی باشد بر مصیبت از دست دادن این مرد بزرگ .
۱ : مرحوم دکتر جلال ، زمانی که در خارج از کشور برای تحصیل ، زندگی میکرد با مطالعه و فحص و جستجو ، مسیر اهل بیت علیهم السلام و مکتب امام را انتخاب کرد و خود بارها میگفت در کنار مطالعه کتب دانشمندان شیعه ، شیفته مرحوم امام خمینی" ره" شدم ؛لذا این مسیر را انتخاب کردم.
۲ : اگر در اندونزی قبل از انقلاب به تعداد انگشتان ، شیعه اثنا عشری داشتیم و امروزه میلیون ها فرد مفتخرند به پیروی از مکتب اهل بیت علیهم السلام ، این نیست مگر به خاطر تلاش این مرد بزرگ ؛ شیعیان امروز اندونزی وامدار این شخصیت الهی اند.
۳ : عکس بزرگ مرحوم امام "ره "و مقام معظم رهبری " حفظه الله " در منزل دکتر جلال در جاکارتا ، برای هر ایرانی و خارجی که به خدمت شان میرسید ، قابل تحسین بود ؛ چرا که ورد زبان دکتر جلال این بود :
" سیدنا القائد در قلب من است".
چهار : دکتر جلال با نگاه تشکیلاتی اش ، سازمان اهل بیت اندونزی را تاسیس نمود و با تاسیس نمایندگی در استان های اندونزی سهم بسزایی در ترویج مکتب اهل بیت "علیهم السلام "داشت.
۵.دکتر جلال با تاسیس مجتمع آموزشی " شهید مطهری " که به عنوان یکی از مدارس بسیار مهم آموزشی در اندونزی مطرح است ، قصد ترویج مکتب امامین انقلاب در قالب رسمی آموزشی را داشت که بحمدالله این مهم توسط فرزند لایق و قابلش، جناب آقای دکتر مفتاح رحمت در حال انجام است.
۶.دکتر جلال شخصیتی است که وقتی انحرافی را از یکی از نزدیکان خود میبیند که با خط مشی ترسیم شده از سوی نظام عزیز ما سازگاری ندارد و تذکری به او داده میشود ، با جان و دل میپذیرد و ابراز میدارد بخاطر سیدنا القائد، ( امام المسلمین آیه الله خامنه ای) ، حاضرم هر کاری را انجام دهم.
هرگز این خاطره بسیار زیبا از یادم محو نخواهد شد که در جلسه دو نفره ی حقیر در منزل ایشان ( از ۱۰ شب تا ۲ بامداد) و آگاهی بخشی نسبت به مواظبت بر رسوخ تشیع انگلیسی در اندونزی ، بلافاصله "سمعا و طاعه" گفت و کاری کرد کارستان ؛ کار بزرگ او را بعید بود دیگران انجام دهند؛ اما با بصیرتش ،تبعیت از امام المسلمین را ، به نحو شایسته به انجام رساند.
۷. دکتر جلال حقیقتا زبان گویای اسلام در اندونزی بود.
سحر کلام او نبی گونه بود .آن چنان در سخنرانی هایش به زبان اندونزیایی ، در جان و قلب مردم جای می گرفت که نمونه نداشت. جامع اضداد بود در سخن.
در یک آن،هنگام سخنرانی اش، خنده های مردم از حالت عادی هم ، می گذشت و در همان لحظه ، آنگاه که از کرامت مولای ما امیر المومنین علی ابن ابیطالب علیه السلام سخن میگفت یا از مصائب سرور و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام، میگفت ، همه ، با تمام وجود اشک می ریختند.
به دوستان در همان زمان در وصف جلال این جمله عربی را می گفتم: " و له سحر فی الکلام"
۸.دکتر جلال بین علم و عمل حاکمیتی جمع کرد ؛ آنگاه که میتوانست فقط به عنوان یک استاد دانشگاه و یک مبلغ ، انجام وظیفه نماید ،اما مسیر دیگری را نیز انتخاب کرد و پا را فراتر گذاشت و در صحنه حاکمیت در اندونزی در پارلمان، نقش کلیدی ایفا نمود. برخی از طرح ها و لوایح که با قدرت زر و زور تندروها و سلفی ها ، در صورت تصویب در پارلمان بر علیه شیعیان تمام میشد ، این " جلال " بود که مانع تصویب میشد و همان کلام سحرگونه اش در پارلمان ، مسیر را به سمت اسلام ناب و نه افراطی، هدایت میکرد.
بدون شک ، امروز روز جشن تکفیری ها در منطقه جنوب شرق آسیاست؛ اما از روح بلند امام هادی علیه السلام، استمداد میکنیم این عزیز ما را با مولایش امیرالمومنین علی ابن ابیطالب "علیه السلام " محشور فرماید و به فرزند نازنین ، فاضل و بابصیرتش جناب آقای دکتر مفتاح ، توفیق عنایت کند که راه پدر را ادامه دهند .
از راه دور ، دست و بازوی عزیز دلم ، مفتاح سعادت جوانان اندونزیایی را میبوسم و از اعماق قلبم به این برادر انقلابی ، تسلیت میگویم .
دکتر حجت الله ابراهیمیان
رایزن فرهنگی سابق جمهوری اسلامی ایران در اندونزی.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 قراره در راه امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) مسخره بشیم... اشکالی نداره.
⚘اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّلݪِوَلیِّڪَالفَرَجـ⚘
✍حضرت آقا:
در #ماه_رجب توسّلات خودتان به درگاه پروردگار عالم را هرچه میتوانید بیشتر کنید؛ به یاد خدا باشید و کار را برای خدا انجام بدهید.
4_5960791870949818672.mp3
1.63M
دعای هر روز ماه رجب
خَابَ الْوَافِدُونَ عَلَى غَیْرِکَ وَ خَسِرَ الْمُتَعَرِّضُونَ إِلاَّ لَکَ
وَ ضَاعَ الْمُلِمُّونَ إِلاَّ بِکَ وَ أَجْدَبَ الْمُنْتَجِعُونَ إِلاَّ مَنِ انْتَجَعَ فَضْلَکَ
بَابُکَ مَفْتُوحٌ لِلرَّاغِبِینَ وَ خَیْرُکَ مَبْذُولٌ لِلطَّالِبِینَ وَ فَضْلُکَ مُبَاحٌ لِلسَّائِلِینَ
وَ نَیْلُکَ مُتَاحٌ لِلْآمِلِینَ وَ رِزْقُکَ مَبْسُوطٌ لِمَنْ عَصَاکَ وَ حِلْمُکَ مُعْتَرِضٌ لِمَنْ نَاوَاکَ
عَادَتُکَ الْإِحْسَانُ إِلَى الْمُسِیئِینَ وَ سَبِیلُکَ الْإِبْقَاءُ عَلَى الْمُعْتَدِینَ
اللَّهُمَّ فَاهْدِنِی هُدَى الْمُهْتَدِینَ وَ ارْزُقْنِی اجْتِهَادَ الْمُجْتَهِدِینَ وَ لاَ تَجْعَلْنِی مِنَ الْغَافِلِینَ الْمُبْعَدِینَ وَ اغْفِرْ لِی یَوْمَ الدِّینِ