﷽
اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً
#امام_زمان
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
پنجمین روز از چله 🍃🌷سی و پنجم (#شهداء_بصیرت_ظهور_حجاب )🍃🌷
مهمان سفره
شهید 🥀 غلامعباس کارگرفرد 🥀هستیم.
در عصر عاشورای سال ۱۳۶۲ این رزمندگان جهرمی در جریان عملیات والفجر ۲ در حال اعزام به مناطق غرب کشور بودند در منطقه حاج عمران با کمین دشمن روبرو میشوند و تنها راننده اتوبوس زنده می ماند.
سید مهدی صحرائیان، سعید اعظمی، شهید محمد روغنیان (مصطفی زاده)، حمیدرضا یثربی، سید مسعود مروج، مصطفی رهایی، غلامعباس کارگرفرد، محمود زارعیان، حمید مقرب، ابراهیم یاعلی، کرامت اله اقناعی، اسدالله رزمدیده و بمانعلی ناصری ۱۳ شهیدی بودند که به دست منافقین به فیض شهادت نائل شدند.
سال 42 در محله علی پهلوان به دنیا آمد . از همان کودکی از هوش وحافظه سرشاری برخوردار بود . بطوریکه در دوران تحصیل به کرات مورد تقدیر معلمان ومربیان خود قرار می گرفت . همیشه دنبال این بود که اگاهی های علمی ودینی خود را زیاد کند وبه همین جهت توجه خود را به جامعه ومسائل اجتماعی معطوف کرده بود. در مجالس دینی خصوصاً محافل عزای شهدای مظلوم کربلا شرکت می کرد وتعزیه گردان مراسم بود. هنوز جای خالی اورا می شود در حسینیه ودر صف سیاه پوشان عاشورایی احساس کرد.
غلامعباس تنها فرزند پسر خانواده بود.اوبیشترین عشق را به امام بخشیده بودوارزوی زیارت امام را به دل داشت . با حسرت ، از سید شهداء وکربلا حرف می زد وهمیشه می گفت : افسوس که جوانان ایران در کربلا نبودند تا حسین فاطمه(س) را یاری کنند. این جان شیفته ، سرانجام در پاسخ به ندای حسین زمان ، آرامش وقرار خود را از دست داد وبی امان به صف مقدم رزم ومجادله با یزیدیان عصر شتافت . پیکر رشید او در عصر عاشورای 1404 هجری به تاسی از علمدار کربلا – که نام مبارک او نیز بر خود داشت – هدف تیغ نااهلان زمین قرار گرفت ودر جنگلهای اطراف میاندوآب به خاک افتاد . در وصیت نامه اش می خوانیم :
«شما را به نماز ونیایش دعوت می کنم . جمعه وجماعت را ترک نکنید وبه ولایت فقیه جنگ زنید»
خجسته زارعیان، مادر شهید می گوید : 👇
خداوند به ما ۱۳ فرزند شامل یک پسر و۱۲ دختر عطا کرد که غلامعباس اولین و تنها پسر خانواده ما بود که پس از تولد، تفاوت خاصی نسبت به بقیه بچه ها داشت.
تفاوتی همچون ذکر یاعلی گفتن در گهواره و همچنین داشتن دندان طلا در کودکی!
وی افزود: از ارزنده ترین خصوصات اخلاقی غلامعباس با غیرت و متعصب بودن نسبت به خانواده و خصوصا پوشش خواهران و همچنین اقامه نماز اول وقت و نماز شب بود که هیچگاه ترک نشد.
این مادر شهید ادامه داد: غلامعباس علاقه بسیار زیادی به دین اسلام داشت به گونه ای که در محله جستجو می کرد و جوانانی که نسبت به دین اسلام آگاهی نداشتند را شناسایی کرده و با آنها ارتباط می گرفت، سپس به صورت کاملا دوستانه آنان را به ناهار و یا شام به منزل دعوت می کرد و از خدا و دین اسلام برایشان سخن می گفت.
وی هدف از این اقدام را نیت خالصانه شهید و تشویق دوستانش به شناختن دین اسلام عنوان کرد و گفت: این ماجرا تا آنجا ادامه یافت که چند تن از همین افراد به جبهه رفته و به فیض شهادت نائل آمدند.
زارعیان ادامه داد: غلامعباس به دلیل اخلاق و رفتار خوب با خانواده، آشنایان و همسایگان، دوستان زیادی داشت که اکثرا رزمنده بودند و برخی هم به شهادت رسیدند.
شهید غلامعباس کارگرفرد طبق علاقه کودکی نسبت به شهادت و پیرو ولایت فقیه بودن سرانجام ظهر عاشورای سال ۱۳۶۲ و در سن ۱۹ سالگی همراه با ۱۲ تن از رزمنده دیگر در مهاباد همچون سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(علیه السلام) سر از تنشان جدا شد و به آسمان پر کشید.
غلام عباس با اینکه تک پسر خانواده و عزیزدردونه بود
بیش تر از همه به من احترام می گذاشت .حتی اگر در روز
از خانه بیرون می رفت وقتی میگشت با شوخی سه بار میگفت :
(مادر سلام ! ننه سلام !مامان سلام !)
و من هم میگفتم مادر حتی اگر یک بار هم بگویی کافی است چرا سه بار میگی ؟
با خنده میگفت میخواهم بدانم که که بیشتر دوست داری کدوم رو بگویم ؟
و من هم میگفتم برای من فرقی نمیکنه هرکدام را که دوست داری بگو با اینکه همه آن زمان میگفتند ننه، غلامعباس میگفت: من دوست دارم بگویم مادر
و به همه ی بچه ها هم گفته بود بگویید مادر !