eitaa logo
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
2.7هزار دنبال‌کننده
18.8هزار عکس
8.9هزار ویدیو
238 فایل
انس با شهداء برای همنشینی با امام زمان«ع» ومرافقةالشهداء من خلصائک اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ تَحْتَ رایَةِ وَلِیِّکَ الْمَهْدِیّ(عجل الله) السلام علیک یا من بزیارته ثواب زیارت سیدالشهداء یرتجی
مشاهده در ایتا
دانلود
اللّهمَّ عَجَّل لِوَلیّکَ الفَرَج اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ تَحْتَ رایَةِ وَلِیِّکَ الْمَهْدِیّ(عجل الله) اهتمام به اعمال ماه رمضان (تلاوت و دعا و مناجات و. ...) ، امیرالمؤمنین علیه السلام در طول 40 روز
|شهید شیخ ابوالحسن کریمی: قرار نیست ما بمانیم و ارزشها محو شوند؛ قرار است ما محو شویم تا ارزشها بمانند...
شهید حاج ابوالحسن کریمی  در سال 1327 هجری شمسی در یک خانواده مذهبی از قشر متوسط جامعه در شهرستان لاهیجان چشم به جهان گشود. او از همان دوران کودکی و به هنگام تحصیل علم علی رغم محیط فاسدی که رژیم ستمشاهی ساخته بود، راه خود را که همان راه اسلام وقران بود به درستی شناخت و به نیکویی پیمود .
در سال 1346 موفق به اخذ دیپلم ریاضی شد و در همان سال با موفقیت در کنکور سراسری به دانشگاه تهران راه یافت و در رشته اقتصاد به تحصیل مشغول شد و برای آشنایی با مبانی اقتصاد اسلامی نزد اسلام شناسان بر جسته حوزه از جمله شهید مظلوم آیت الله دکتر بهشتی فرا می‌گیرد. شهید کریمی درسال 1350 به علت فعالیت علیه جشن‌های2500 ساله شاهنشاهی و پخش اعلامیه‌های حضرت امام خمینی(ره) بین دانشجویان در خوابگاه امیر آباد تهران دستگیر و زندانی شد اما این بار فرصتی برای وی بود که با چهره‌های برجسته‌ای مانند حجت الاسلام جعفری گیلانی و مرحوم آیت الله ربانی شیرازی آشنا شود و توان بیشتری برای ادامه مبارزه کسب کند. او در طول دوره تحصیلات دانشگاهی با شرکت در جلسات تفسیر قرآن مرحوم آیت الله سید محمود طالقانی درمسجد هدایت تهران کوشید تا از طریق کسب ره توشه‌های زنده قرآنی خود را برای تداوم مبارزه مکتبی مجهز و مهیا سازد. بعدها مدتی در مدرسه علمیه حقانی قم که دارای جایگاه خاصی در نشر مسایل انقلابی در حوزه بود و بزرگانی چون شهید صدوقی و شهید بهشتی سرپرستی آنجا را بر عهده داشتند به تدریس زبان انگلیسی پرداخت.
در اردیبهشت سال 1357 برای رهبری مبارزات مردم مسلمان گیلان دستگیر و در زندان رشت محبوس و در آبان ماه همان سال بر اثر فشار مردم آزاد شد. او بارها در سخنرانی‌های قبل از انقلاب از حضرت امام به عنوان بزرگ مرجع عالیقدر شیعه یاد می‌کرد. شهید کریمی مطالعه و قرائت قرآن و نهج البلاغه و روایات و احادیث از برنامه‌های روز مره‌اش بود. شهید کریمی در مدت اندکی به پشتوانه آگاهی‌های بالایش از علوم عربی، منطق و تا سطح رسایل و مکاسب در نزد اساتید علمیه قم به حدی رشد کرد که شگفتی آنان را برانگیخت . او نسبت به محرومین و مستمندان با نهایت فروتنی و افتادگی برخورد می‌کرد اما هیچگاه به متنفذان و قدرتمندان طاغوتی روی خوش نشان نمی‌داد و حاضر نبود به خاطر تأمین رضایت عده‌ای مصالح انقلاب و مردم را نادیده بگیرد او در مدت بیش از سه سال در مسئولیت، فرماندار لاهیجان و دادستانی دادگاه‌های انقلاب اسلامی گیلان انجام وظیفه کردو در طول این مدت دیناری از حقوق ماهیانه‌اش چیزی مطالبه نکرد تا صرفاً کمکی به انقلاب اسلامی و مردم آن باشد.
ابوالحسن کریمی سرانجام در غروب روز 13  فروردین سال 1365 در نزدیکی مسجد ( تکیه بر) لاهیجان مورد تهاجم مسلحانه شب پرستان منافقین کور دل قرار گرفت و با اصابت چند گلوله به ایشان و با حالت سجده‌ای خونین به ملاقات حق شتافت.
سال 1354 كه شهید بهشتی می‌آید لاهیجان، ابوالحسن كریمی هم می‌آید دیدنش. و ضرورت راه‌اندازی یك مغازه كتابفروشی و مطبوعاتی را در شهر زادگاه همسر محمدرضا پهلوی خائن یادآور می‌شود. بهشتی می‌پرسد: ـ چقدر پول داری؟ ابوالحسن كریمی می‌گوید. آن روزگار سیهزار تومان پول كمی نبوده است. بهشتی مقدار پول را می‌شنود و به او می‌گوید: ـ اگر فرصت كردی بیا تهران پیش من! كریمی می‌رود تهران، منزل شهید بهشتی. او نامه‌ای می‌دهد دست كریمی و چكی را به مبلغ شصت هزار تومان امضا می‌كند به عنوان ضمانت. قرار می‌شود كریمی برود فلان‌جا و نامه و چك را بدهد و وام را بگیرد. می‌رود. می‌گیرد. برمی‌گردد لاهیجان. مغازه‌ای را كنار مسجد جامع می‌خرد و نامش را می‌گذارد كتاب‌فروشی الفتح. كه می‌شود پاتوق همه بچه‌مذهبی‌های لاهیجان و گیلان.» درهرصورت مؤسسه مطبوعاتی فتح سنگری بود كه به مثابه چراغ انقلاب و سدراه مخالفین و معاندین خودنمایی نمود. در دوره شكوفایی انقلاب اسلامی به عنوان مركز رفت وآمد نیروهای انقلابی و پخش و توزیع جزوات و اعلامیه‌ها و نوارهای امامخمینی در منطقه عمل كرد و بههمین علت بارها مورد حملات ددمنشانه ساواك و حتی گروهك‌های مختلف در بعداز انقلاب قرار گرفت و كوشیدند تا با شكستن شیشه‌های آن از شكستن كاخ‌های شیشه‌ای و پوشانی خود پیشگیری نمایند. تلاشی عبث كه از همان سرآغاز محكومبه شكست بود. و این صدای شهید كریمی قهرمان بود كه در آن هنگامه آنان را مخاطب قرار می‌داد كه «ای شیشه‌شكنان بزدل و ترسو بیایید به جای شیشه شكستن كه ناشیاز ترس و جبن شماست سینه‌های مرا آماج گلوله‌های خود قرار دهید.»