هدایت شده از الحقنی بالصالحین«یرتجی»
#مراقبتهای_چله_بیست_پنجم👇👇👇👇
✅ 1- زیارت عاشورای غیر معروفه به نیابت از بقیه الله الاعظم عج
✅ 2- تلاوت سوره والفجر هدیه به اباعبدالله الحسین علیه السلام
✅ 3- هر روز 100 مرتبه سوره توحید هدیه به شهدایی که از شهدای کربلا معرفی می شوند
✅ 4-یکبار در طول این چله خواندن نماز امام حسین علیه السلام
#مراقبه_عملی👇
✅5- تاکید و انس معنوی عمیق بیشتربه حجاب فاطمی ،وتاسی به حضرت زینب سلام الله علیها
همان چیزی که خواسته و وصیت همه ی شهدای مابود.
سلام علیکم
چهلمین روز از چله✨ بیست و پنجم ✨ سرسفره بانوان با کرامت کربلا که نقش آفرین بودند
🏴 حضرت ام کلثوم سلام الله علیها ، وحضرت رباب سلام الله علیها، وحضرت سکینه سلام الله علیها 🏴 هستیم.
در بعضی از مقاتل آمده است که ام کلثوم در کنار زینب (س) در واقعه عاشورا حضور داشته است. او به همراه اسرا به کوفه و شام رفته و در کوفه و مجلس ابن زیاد خطبه خوانده است. البته بعضی از منابع هم ام کلثوم حاضر در کربلا را کسی غیر از دختر حضرت فاطمه (س) میدانند و بر این باورند که او پدرش امام علی (ع) و مادرش کنیز بوده است.
خطبه ام کلثوم در کوفه به شرح زیر است:
ام کلثوم دختر امیرالمؤمنین (ع) در حالی که صدایش به گریه بلند بود، از پشت پرده هودج این خطبه را در آن روز قرائت کرد:
«ای اهل کوفه! بدا به حال شما، چرا حسین را خوار کردید و او را کشتید و اموال او را به غارت بردید و زنان او را اسیر نمودید و آنگاه بر او گریه میکنید؟ وای بر شما، هلاکت و بدبختی بر شما باد. آیا میدانید چه داهیه و کار بزرگی مرتکب شدید و چه جنایتی به گردن گرفتید و چه خونهایی به ناحق ریختید و چه پردهنشینانی را از پرده بیرون افکندید و چه خانوادهای را از زینت و زیور عریان کردید و چه اموالی را به غارت بردید؟ شما کسی را کشتید که بعد از رسول خدا (ص) هیچکس به مقام او نمیرسید. رحم از دلهای شما برداشته شد. آگاه باشید که حزب خداوند رستگاراناند و حزب شیطان زیانکاران».
او سپس این اشعار را خواند:
«برادرم را کشتید. وای بر مادرانتان باد! به زودی به آتشی گرفتار میشوید که شعلههایش زبانه میکشد. شما خونی را پایمال کردید که خدا و قرآن و پیامبر ریختنش را حرام کردند. شما را به آتش جهنم مژده میدهم. هر آینه شما فردای قیامت در ژرفای آتشی خواهید بود که شعلههایش برمیخیزد. من همواره بر برادرم خواهم گریست. بر بهترین کسی که بعد از پیامبر متولد شد. آری، با اشک چشم فراوان که هرگز انقطاع ندارد میگریم. این گریه هرگز پایانپذیر و خاموش شدنی نیست.»
حضرت علی اصغر (علیه السّلام) یکی از فرزندان حضرت امام حسین (علیه السّلام) است که تنها شش ماه در این دنیا زندگی نمودند. ایشان در مدینه به دنیا آمد و مادرش رباب دختر امرء القیس بن عدی از قبیله کلاب بوده است. رباب مادر حضرت سکینه (سلام الله علیهما) است و در مقاتل از بیتابی فراوان این همسر حضرت سید الشهداء (علیه السّلام) بعد از واقعه کربلا و علاقه وافر حضرت امام حسین (علیه السّلام) به این بانو و دخترش حضرت سکینه (سلام الله علیهما) سخن رفته است. بنابراین حضرت علی اصغر و حضرت سکینه خواهر و برادر هم از یک مادر بودند.
حضرت رباب دختر امرءالقیس
از زنان شایسته و نامدار تاریخ اسلام است كه در واقعه طَفّ حاضر بود ونزد امام حسین علیه السلام منزلتی عظیم داشت و شدّت علاقه امام به وی، به قدری بود که حضرت در مورد ایشان وحضرت سکینه فرمودند:
لعمرك انني لاحب دارا /تحل بها السكينه و الرباب
احبهما و ابذل جل مالي /و ليس لعاتب عندي عتاب
به جانت سوگند ، من خانه ای که سکینه ورباب در آن حضور داشته باشند را دوست دارم ، آنها مورد علاقه ی من هستند وبیشترین اموال خویش را برایشان هزینه میکنم و در این کار جای سرزنش هیچ نکوهشگری وجود ندارد
در كتب معتبر تاریخ نقل است كه حضرت رباب بعد از ورود به مدينه در زير سقف ننشست و از آفتاب به سایه نیامد، از گرما و سرما دوری نکرد و مدت یک سال بر اباعبدالله علیه السلام گریه میکرد، اشراف قريش خواهان تزويج او شدند در جواب فرمود: لا يَكُونُ لي حَمْوٌ بَعْدَ رَسوُلِ اللّه صلى اللّه عليه و آله و سلّم ؛ من ديگر پدر شوهرى بعد از پيغمبر نخواهم ...و پيوسته روز و شب گريست تا از غصّه و حزن از دنيا رفت ..
و نقل شده كه اين ابيات را رباب بعد از قتل حضرت سيدالشهداء عليه السّلام در مرثيه آن حضرت میخواند:
اِنَّ الَّذى كانَ نُورا يُسْتَضاءُ بهِ
بِكربلاءَ قَتيلٌ غَيرُ مَدفُونٍ
سِبْطَ النَّبىِّ جَزاكَ اللّهُ صالِحَةً
عَنّا وَجَنَّبْتَ خُسْرانَ المَوازينِ
قَدْ كُنْتَ لى جَبَلاً صَعْبا اَلوُذُبِهِ
وَكُنتَ تَصْحَبُنا بالرَّحْمِ وَالدّينِ
مَنْ لِلْيَتامى وَمَنْ لِلسّائِلينَ وَ مَنْ
يَعنى وَيَاءوي اِلَيهِ كُلُّ مِسكينٍ
وَاللّه لا اَبْتَغى صِهرا بِصِهْركُمُ
حتّى اُغَيَّبَ بينَ الرَّمْلِ وَالطّينِ
به راستی آن کس که نوری روشنی بخش بود [و مردم از پرتو آن نور بهره میگرفتند] در کربلا کشته شد و به خاک سپرده نشد. ای سبط پیامبر(ص)، خداوند از سوی ما به تو جزای نیک دهد و از تو خسران را دور گرداند. همانا تو برای من کوهی استوار بودی که به آن پناه میبردم و تو با ما به مهربانی و دینداری رفتار میکردی. دیگر چه کسی بعد از تو یتیمان و سائلان را دستگیری میکند و آنها را بینیاز میکند؟ و کیست که مسکینان را پناه میدهد؟. به خدا قسم؛ پس از او هرگز همسری بر نخواهم گزید تا آن گاه که میان ریگ و گل پنهان شوم
نقل شده كه حضرت رباب سلام الله علیه در مجلس ابن زياد سر مطهّر را در بر گرفت و بر آن سر بوسه داد و شروع به گریه کرد و گفت :
واحُسَينا فَلا نَسيتُ حُسَيْنا
اَقْصَدَتْهُ اَسِنَّةُ الاَدْعِياء
غادَروهُ بِكَرْبَلاءَ صَريعا
لا سَقَى اللّهُ جانِبَىْ كَرْبلاء
واحُسَيناه ! «آه ای حسین علیه السلام! من هیچگاه حسین علیه السلام را فراموش نخواهم کرد؛ دشمنان او را هدف نیزههای خود قرار دادند. آنان او را فریب دادند و جنازهاش را در کربلا به خاک افکندند؛ بعد از او خدا آن سرزمین را سیراب نکند.
بس کن رباب نیمه ای از شب گذشته است
دیگر بخواب نیمه ای از شب گذشته است
کم خیره شو به نیزه ، علی را نشان نده
گهواره نیست دست خودت را تکان نده
با دست های بسته مزن چنگ بر رخت
با ناخن شکسته مزن چنگ بر رخت
بس کن رباب حرمله بیدار می شود
سهمت دوباره خنده انظار می شود
ترسم که نیزه دار کمی جابجا شود
از روی نیزه راس عزیزت رها شود
یک شب ندیده ایم که بی غم نیامده
دیدی هنوز زخم گلو هم نیامده
گرچه امید چشم ترت نا امید شد
بس کن رباب یک شبه مویت سپید شد
پیراهنی که تازه خریدی نشان مده
گهواره نیست دست خودت را تکان مده
با خنده خواب رفته تماشا نمی کند
مادر نگفته است و زبان وا نمی کند
بس کن رباب زخم گلو را نشان مده
قنداقه نیست دست خودت را تکان مده
دیگر زیادت این غم سنگین نمی رود
آب خوش از گلوی تو پائین نمی رود
بس کن ز گریه حال تو بهتر نمی شود
این گریه ها برای تو اصغر نمی شود.
یکی از بانوان عاشورایی که نه تنها با تمام وجود صحنه ها و مصیبت های عاشورای سال 61 را درک و لمس کرده بلکه در واپسین های عاشورا و دوران اسارتش همچون عمه اش حضرت زینب (س) و جدّه اش حضرت زهرا (س) تا لحظه های آخر زندگی در مسیر حفظ ارزش های الهی تلاش کرده و تابع دستورات الهی بوده اند، بپردازیم؛ دختر امام حسین و رباب(ع) و خواهر حضرت علی اصغر(ع)؛ سکینه خاتون. تاریخ سن ایشان را در ماجرای عظیم کربلا بین 10-15 سال بیان کرده است.
خلاق نيك و خصال پسنديده اين بانوي نمونه، وي را در نظر پدر كه مربي صالح و كاملي بود، عزيز نمود و چون ستارهاي فروزان در آسمان خاندان امام درخشيد و همه را شيفته رفتار شايسته خود كرد. امام حسين (ع)م كه آگاه به ضمير انسانها و معيار سنجش اعمال است، سكينه را با زيباترين لقب، يعني «خيرة النّساء» خواند و با عنايتي خاص مقام و منزلت وي را در مواقف بسيار، بر ديگران آشكار نمود.
دوره جـدیـد ولى طـاقت فرساى زندگى بانو سكینه علیهاالسلام، یعنى دوران اسارت از روز یازدهم مـحـرّم آغـاز شـد
او هـمـراه سایر اسیران و سرهاى شهیدان در حالى كه بر شتر برهنه سوار و ریسمان اسارت به گردنش بود، از كربلا به كوفه و شام به اسارت برده شـد.
امـام مـحمد باقر علیه السلام مى فرماید: چون ذرّیه و اهل بیت امام حسین علیه السلام را در روز و با وضعى خاصّ به مجلس یزید بردند، مردم جفاكار شام گفتند: اسیرانى نیكوتر از اینان ندیده ایم . حضرت سكینه علیهاالسلام كه ریسمان به كتفش بسته بودند فرمود: ما اسیران خاندان پیامبریم
خواب حضرت سکینه در دمشق
در برخی از منابع خوابی از حضرت سکینه در دمشق نقل شده است. به گفته ابن نما حلی، او خواب دیده بود که پیامبر اسلام، حضرت آدم، حضرت ابراهیم، حضرت موسی و حضرت عیسی برای زیارت امام حسین به کربلا میروند در حالی که پیامبر اسلام محاسنش را به دست گرفته و گاهی به زمین میافتاد و گاهی از زمین بلند میشد. همچنین حضرت فاطمه، حوا، آسیه، مریم و خدیجه نیز آمده بودند در حالی که حضرت زهرا دست بر سر گذاشته بود و گاهی به زمین میافتاد و گاهی برمیخیرد. او خود را به حضرت زهرا رساند و شروع کرد به گریه کردن حضرت زهرا به او گفت. سکینه جان بس است که نالهات جگرم را آتش زد و بندهای قلبم را قطع کرد. این پیراهن آغتشه به خون پدرت حسین است که از آن را خود جدا نمیکنم تا خدا را ملاقات کنم.
دانش حضرت سکینه
حضرت سکینه علیهاالسلام علاقه زیادی به شعر داشت و افزون بر این که خود شعر میسرود، منزلش نیز محفلی برای نقد و بررسی اشعار شاعران بزرگ و معروف عرب به شمار میآمد. هرگاه اختلاف نظری بین شاعران پدیدار میگشت، نزد آن حضرت میرفتند و داوری او را ملاک قبولی یا رد اشعار خود میدانستند. آن حضرت در پشت پرده قرار میگرفت و توسط کنیزی که او نیز در ادبیات مهارت داشت، اشعار را دریافت میکرد. بعد حضرت با توجه به شعر شاعران، جوایزی برای شعر آنها در نظر میگرفت.
محققان، اندیشمندان و راویان حدیث، برای برطرف ساختن شبههها و پرسشهای علمی و فقهی خود، به منزل حضرت سکینه علیهاالسلام مراجعه میکردند. هم چنین آن حضرت، منزل خود را، محفل زنان و دختران عرب قرار داده بود و تبلیغ دین خدا را از راه این محفل ادبی انجام میداد.
وفات حضرت سکینه
حضرت سکینه علیهاالسلام پس از حدود هفتاد سال عمر سراسر پرافتخار و عظمت، سرانجام در ظهر روز پنجشنبه، پنجم ربیع الاول سال ۱۱۷ ق، در مدینه جان به جانان سپرد. پس از رحلت آن حضرت، خالد بن عبدالملک، حاکم مدینه، با عده زیادی از مردم در محل حضور یافت و ابتدا براساس رسم آن زمان، بر پیکر پاک آن حضرت نماز خواند و سپس مردم دسته دسته بر او نماز خواندند.
امید است که در این را ه ثابت قدم بمانیم وقیامت شرمنده شهدا نباشیم
سلام برحسین علیه السلام و اصحاب الحسین علیه السلام 🏴🏴
سلام بر شهیدان انانکه از هستی خود گذشتند🌷🌷🌷
دعا یم این است
که در زمره مع الحسین واصحاب الحسین علیهم السلام قرار بگیرید.👌
زلال شویم
چون آب
و ببخشیم
چون خورشید
و زنده شویم
بر قدم مولایم
حضرت عشق
👇👇👇👇
در روز آخر چله (امروز)
جهت شکرانه سه کار انجام دهیم:
۱)صدقه برای سلامتی امام زمان علیه السلام
۲) خواندن دو رکعت نماز شکر
۳) اطعام در حد توان
یا علی مدد ✋
📣📣📣
در آخرین روز از ✨چله بیست و پنجم ✨
که بر سر سفره کرامت
اباعبدالله الحسین علیه السلام و یاران با وفای حضرت بودیم،
✅ به شکرانه این همراهی✅
با مشارکت هم قرآنی را ختم و هدیه به این ارواح طیبه می نماییم .
🕊باشد که مورد شفاعت و عنایتشان قرار گیریم .
👇👇👇
https://quran.isca.ac.ir/khatm/join/8e6c61f6-3624-409b-9820-4dc736b61978
👆👆👆
برای شرکت در ختم قرآن روی آدرس آبی رنگ لمس بفرمایید و جزء یا حزب مورد نظرتان را انتخاب نمایید .
هدایت شده از مهندسی ذهن استاد نیلچی زاده
📌 حماسه زینبی در سیمای زن تمدن ساز
🔶 با حضور خانم نیلچیزاده، استاد حوزه و دانشگاه و کارشناس سابق برنامه سمت خدا
🌱 در #ریحانه ، صفحه اختصاصی #سعداء برای زن و خانواده
🌱 و صفحه مطالعات بانوان #بسیج دانشگاه فردوسی
🔰 ۱۹مهر ساعت ۱۹ از صفحه اینستاگرامی 👇👇👇
ریحانه و اندیشهزنان
🆔 @soada_reyhaneh
🆔 @soada_ir
🆔 @andishezanan
🆔 @bas_elah
هدایت شده از الحقنی بالصالحین«یرتجی»
AUD-20200713-WA0009.mp3
7.8M
- یاصاحِبَکُـلّالقُلوبْ/♥
- آرامشیبراۍقَلب....
#دعای_هفتم_صحیفه_سجادیه
شهید حسن نیکباف که بتازگی تفحص شده و بعد از ۳۷ سال به وطن و آغوش خانواده اش بازگشته بود ، امروز صبح در اوج غربت و با جمعیتی اندک در بهشت رضای مشهد به خاک سپرده شد .😔
و امروز یک هنرمند ضد انقلاب آنطرف آبی هم در خاک خراسان با همراهی سیلی از جمعیت و تبلیغات گسترده ی رسانه ای دفن شد .
این تقارن اتفاقی نیست !
این مظلومیت و آن جسارت حرفهای بسیاری دارد که قلبهای آگاه و چشمهای بینا آنرا درخواهند یافت.
🌷هدیه به روح مطهر شهیدحسن نیکباف صلوات🌷