پدر شهیده مریم رحیمی از دلبستگی دخترش به حاج قاسم سلیمانی میگوید و راوی خاطرهای از او میشود: «میگویند به دخترم مرخصی نداده اند و او به این دلیل بیمار شده است. ما که خانواده او هستیم شهادت میدهیم که ایشان در طول همهگیری بیماری کرونا به دنبال آسایش و راحتی و مرخصی حتی در شرایط بارداری نبود. ایشان مرخصیهایش را به بهترین شکل ممکن خرج میکرد. خوب به یاد دارم که شهادت حاج قاسم بی اندازه ایشان را منقلب کرده بود. در خانه راه میرفت و ذکر می گفت و مثل دختری برای پدر از دست رفته ای آرام زمزمه میکرد و اشک میریخت. به من گفت که قصد دارد هر طور شده چند ساعتی برای مراسم خاکسپاری سردار حاج قاسم سلیمانی به کرمان برود و به سرعت به سر پستش در بیمارستان برگردد. قسمت ما شد و در این مراسم همراه دخترمان شدیم. جمعیت زیادی به بدرقه این شهید والامقام آمده بودند. دخترم زیارت عاشورا را از بر بود و در تمام طول مراسم تشییع این زیارت را میخواند و از حاج قاسم شفاعت و شهادت میخواست. بعد از اتمام مراسم هنگام بازگشت بسیار خسته شده بودیم. ساعتها ایستاده بود و رمق نداشت. با این حال خوب به خاطر دارم که چطور خدا را شکر میکرد که به این مراسم رسیده و آن را از دست نداده بود.
آخرین سفرمان زیارت اربعین بود
«نمی دانید با چه اشتیاقی قدم بر میداشت. در طول مسیر با همراهان حرف نمیزد. میخندید و با شوقی وصف نشدنی میگفت حیف است. بعد هم میتوانیم با هم حرف بزنیم. با خودش و اربابش سیدالشهدا (ع) خلوتی داشت. لحظهای از ذکر گفتن باز نمیماند.» حاج آقا رحیمی این ها را میگوید و عبارت خوش به سعادتش را به ذکر این خاطره سنجاق میکند: «این دنیا فانی است. هیچ کسی در این زندگی باقی نمیماند. همه ما به عنوان شیعه در محضر اهل بیت(ع) حاضر میشویم. دلتنگ همه خوبیهای دخترم هستم اما مدام به ایشان و خدمتی که کرد و عاقبتی که داشت غبطه میخورم. خوشا به سعادت دخترم که با عنوان شهید در پیشگاه امامانش حاضر می شود. از همه مردم التماس دعا دارم و تقاضا میکنم با رعایت توصیههای کادر درمان اندکی از زحمات و فداکاریهای این مدافعان سلامت را جبران کنند.»
ایشان توکل بسیار بالا و روحیهای مثال زدنی در کارشان داشتند اما تعدد از دست رفتن بیماران مبتلا به کرونا ناراحتشان کرده بود.گاهی برای غم همشهریان داغدارمان اشک میریختند و میگفتند ما شرمنده خانواده این بیمارها شدهایم و علی رغم تلاشی که کردیم نتوانستیم برای آن ها کاری انجام دهیم.»
با همه این حرفها اما پرستار آی سی یوی شماره 4 بیمارستان شهید رجایی راضی به مرخصی گرفتن نمیشد: «باور کنید صحبتهایی که عدهای بی اطلاع در فضای مجازی درباره دخترم مطرح کردند بیش از اتفاقهای ناگوار هفتههای گذشته ما را ناراحت کرده است. در این پستها تصویر ضعیفی از دخترم ارائه کردهاند در حالی که ایشان با ایمان و عقیدهای راسخ به خدمت شان در بیمارستان ادامه دادند. چند باری پیش آمد که ما با توجه به وضعیت بارداری از ایشان خواهش کردیم که اگر نیاز به استراحت دارد از مرخصی استفاده کند. دخترم مشتاق خدمت به مردم به ویژه بیماران و خانوادههای آنها بود. حتی در شبهای ماه رمضان و شب های قدر امسال بیمارستان را ترک نکرد و بر بالین همین بیماران ماند و قرآن تلاوت کرد. هر زمان که از مرخصی صحبت می شد ایشان خیلی صریح میگفتند الان اصلا وقت این صحبتها و درخواست ها نیست. بیماران به ما احتیاج دارند. چشم امید خانوادههای شان به ماست. یا مدام میگفتند همین طوری در بیمارستان نیرو کم است و کادر درمان در چند شیفت کار می کنند و خسته میشوند. من در این شرایط چطور میتوانم مرخصی بگیرم در حالی که سالم هستم و مشکلی ندارم.»
10.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلیپ کوتاه
خوشحالی تمامی اهل بیت علیهم السلام
13.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فـــــقط ڪسایے ببـــــینند ڪـــــہ آرزوے #شهادتـــــ دارنـــــد.
3.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اللهم عجل لولیک الفرج
💚بیا مهدی بیا دردم دوا کن مرا با دیدنت حاجت روا کن❤️
#سه شنبه های جمکرانی