همسرش نقل میکند که او از همان روزهای نخست زندگی مشترک، عاشق شهادت بود و این را به زبان میآورد: "بسیار از شهادت و رفتن صحبت میکرد؛ میگفت من خیلی زود میروم؛ خیلی در این دنیا نمیمانم؛ دائم از شهادت صحبت میکرد و میگفت دعا کن شهید بشوم.
من هم میخندیدم و میگفتم شُکرِ خدا ما در جنگ نیستیم؛ آخر چطور میخواهی شهید شوی؟! میگفت تو دعا کن؛ من شهید میشوم."
و اما بحث دفاع از حرم اهل بیت (ع) که پیش آمد، وی نیز از داوطلبانی بود که عشق دفاع از حرم را در سر میپروراند و بارها متقاضی رفتن به سوریه و عراق شد.
این توفیق سرانجام دو سال پیش برای او محقق شد و وی پس از حدود 45 روز حضور در منطقه و در جریان عملیات آزادسازی شهرکهای نبل و الزهراء در کشور سوریه، لباس شهادت پوشید و جاودانه شد.
این در حالی بود که وی دوست داشت تا مانند مادرش حضرت فاطمه زهراء (س) پس از جراحت از ناحیه پهلو به شهادت برسد که سرانجام هم، اینگونه شد.
روز قبل از شهادت بود که سید محمدحسین، آخرین تماس را با همسرش برقرار کرد و وقتی از زبان او شنید که "دیگر طاقت ندارم؛ زودتر برگرد"؛ گفت: "باید صبر و تحمل را از خدا و حضرت زینب (س) بخواهی؛ چراکه شاید دیگر اصلا نیایم."
از شهید سید محمدحسین موسوی سراجی، دو یادگار به نامهای امیرعلی و امیرمحمد بر جا مانده است که اولی، هشت و دومی چهار ساله است.
این شهید مدافع حرم در حالی به ملکوت پیوست که تنها 35 بهار از زندگی را پشت سر گذاشته بود.
اما درباره سیره و ویژگیهای اخلاقی این شهید والامقام، سخنان متعددی از خانواده و همرزمان شهید نقل شده است که شاید مهمترین آنها، کم حرف بودن اوست.
یکی از همرزمانش نقل میکند که وقتی از وی درباره کم حرف بودنش پرسیدم؛ اینگونه پاسخ داد: "اگر میخواهی خدا به تو نگاه کند؛ باید کم صحبت کنی."
در عین حال تلاش برای اقامه نماز اول وقت، دائم الوضو بودن و همچنین مداومت بر خواندن نماز شب، از دیگر ویژگیهای رفتاری این شهید عالیقدر بوده است.
وی همچنین تلاش داشت تا هر روز، زیارت عاشورا را بخواند و البته خواندن روزانه آن را به دیگران هم توصیه کند.
پیکر این شهید والامقام مدافع حرم، در گلزار شهدای حضرت علی بن جعفر (ع) قم به خاک سپرده شده است
ضریح امام رضا❤️
خاطره ازش میگم خودم بارها تجربش کردم. الان میگم چون بین ما نیست😔💔
یادم میاد میخواستم برم #مشهد پابوسی #امامرضا ..
اومدم با حسین خداحافظی کنم..
صحبت از شلوغی دور #ضریح شد
حسین یه حرفی زد برام خیلی عجیب بود😳 بهم گفت تو اون شلوغی دور ضریح اگه به یاد من بیفتی یه کاری میکنم دستت به ضریح برسه...😊
شاید باورش براتون سخت باشه اما امتحان کردم نه یه بار هر دفعه میرفتم سمت ضریح بی اختیار یاد حسین می افتادم و یه راه برام باز میشد..😳☺️
چند وقت پیشم که رفتم مشهد و حسین #شهید شده بود دوباره یادش افتادم...
جاتون خالی ایندفعه کلا جلو ضریح خلوت شد و بعد چند سال ضریح رو بغل کردم...🍃
واقعا عجیب بود حسین و #شهادت لیاقتش بود...
فرازی از وصیتنامه شهید:
1) ای عزیزانم متقی باشید و مطیع ولایت فقیه تا راه را گم نکنید
2) در انجام واجبات الهی سهلانگاری و کوتاهی نکنید و از محرمات اجتناب و دوریکنید
3) عزیزانم نماز خود را با خضوع و خشوع و با توجه بخوانید
4) عزیزانم سعی کنید نماز خود را در اوّل وقت شرعی بجای آورید
5) عزیزانم نماز خود را سبک نشمارید که مورد سخت و خشم خدا واقع خواهید شد
6) عزیزانم از شما میخواهم به نوافل
7) عزیزانم در امر دینتان متعصب باشید ونسبت به احکام دینی خود بی تفاوت نباشید
8) عمر خود را بیهوده تلف نکنید
9) عزیزانم درشب وروز جمعه از گناهان خود توبه کنید و از خدا با تضرع و زاری بخواهید که او شمارا بیامرزد
10) عزیزانم مرگ را همیشه درپیش چشم خود داشته باشید
11) عزیزانم به تعهدها و وعدهائی که به دیگران میدهید عمل کنید
12) عزیزانم شمارا سفارش میکنم به حق الناس
13)عزیزانم یار و مددکار یکدیگر باشید، و به یکدیگر احترام بگذارید
14) عزیزانم پاسدار خون شهیدان و ارزشهای والایی که شهیدان خون پاکشان را برای آن ریختهاند باشید
15) عزیزانم شمارا سفارش میکنم که قرآن زیاد بخوانید
16)عزیزانم درگذشتگان و اموات خود را فراموش نکنید
17) عزیزانم درمراسمات عزای ائمه اطهار(ع) بهویژه سیدوسالارشهیدان حضرت اباعبدالله(ع) شرکت کنید
18) عزیزانم شب، هنگام رفتن به رختخواب با نفس خود این چهار امر(مشارطه، مراقبه، محاسبه، معاتبه استیفا) را تعهد کنید
19) عزیزانم همیشه شکرگزار نعمتهای الهی باشید وکفران نعمت نکنید
سی وسومین🌷روز از چله ی یازدهم🌷
سرسفره ی❣شهید سید محمد حسین سراجی❣
🌺 صلوات فاطمی امروزمان را
به #نیابت از
همه شهدای صدر اسلام تاکنون
به ویژه
❣سید محمد حسین سراجی❣
هدیه می کنیم محضر نورانی
☀️ صدیقه طاهره ، حضرت زهرا سلام الله علیها☀️
اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَي الصِّدِّيقَةِ
فَاطِمَةَ الزَّكِيَّةِ
حَبِيبَةِ حَبِيبِكَ وَ نَبِيِّكَ
وَ أُمِّ أَحِبَّائِكَ وَ أَصْفِيَائِكَ
الَّتِي اِنْتَجَبْتَهَا وَ فَضَّلْتَهَا وَ اخْتَرْتَهَا عَلَي نِسَاءِ الْعَالَمِينَ
اَللَّهُمَّ كُنِ الطَّالِبَ لَهَا مِمَّنْ ظَلَمَهَا
وَاسْتَخَفَّ بِحَقِّهَا
وَ كُنِ الثَّائِرَ اللَّهُمَّ بِدَمِ أَوْلاَدِهَا
اَللَّهُمَّ وَ كَمَا جَعَلْتَهَا أُمَّ أَئِمَّةِ الْهُدَي
وَ حَلِيلَةَ صَاحِبِ اللِّوَاءِ
وَ الْكَرِيمَةَ عِنْدَ الْمَلإَِ الأَْعْلَي
فَصَلِّ عَلَيْهَا وَ عَلَي أُمِّهَا خَدِيجَةَ الْكُبْرَى
صَلاَةً تُكْرِمُ بِهَا وَجْهَ اَبيها مُحَمَّدٍ صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ
وَ تُقِرُّ بِهَا أَعْيُنَ ذُرِّيَّتِهَا
وَ أَبْلِغْهُمْ عَنِّي فِي هَذِهِ السَّاعَةِ أَفْضَلَ التَّحِيَّةِ وَالسَّلاَمِ
📷 #فراخوان
📎شماهم دعوت اید:
🔴آیین #غبار_روبی ، #رنگ_آمیزی ، #تعمیر #حجله و #مزار_شهدا همزمان با نزدیک شدن به آغاز #سال_نو
💠روزهای پنج شنبه و جمعه از ساعت ۱۰ صبح الی ۱۷ عصر
در #گلزار_شهدا ، #بهشت_زهرا (س)
🔰جهت کسب اطلاعات بیشتر و ثبت نام در طرح #عهد_با_شهدا نام و نام خانوادگی خود را به شماره های ذیل پیامک فرمایید.👇👇👇
📍📞برادران 👈 09192095699
📍📞خواهران 👈 09022095699
#عهد_با_شهدا
✅ @shohadayeiran57
📢📢📢📢
بسمه تعالی
ما به کسانیکه که اهل کار فرهنگی اند میگوییم،به بعضی تکرار میکنیم،به بعضی التماس میکنیم،بعضی ها را اینجا جمع میکنیم ،به بعضی پیغام میدهیم;
که آقا کار فرهنگی بکنید،جواب کار فرهنگی باطل کار فرهنگی حق است.مقام معظم رهبری شهریور 73
باسلام واحترام در راستای بیانات معظم له وساختن سیستانی آباد بویژه منطقه زابل نیازمند کمکهای مالی شما هستیم تا با اقدامات فرهنگی موثر دست وهابیت مزدور را از این منطقه کوتاه نماییم.
6362144104315580
بانک آینده بنام خدیجه کشاورز لاسری
6037997163025985
بانک ملی بنام خدیجه کشاورز لاسری
یادمان باشد خداوند با دست تو دست انسان گرفتاری را می خواهد بگیرد.
شهید علی الهادی احمد حسین متولد سال ۱۹۹۹ در جبشیت (جنوب لبنان) در میان خانوادهای متدین و مبارز بود. او از کودکی راه و رسم جهاد و ایثار و شهادت را آموخته بود. چنانچه در ۱۶ سالگی به عنوان مدافع حرم راهی سوریه شد و در ۱۷ سالگی به شهادت رسید. دوستانش اذعان میکنند که نماز اول وقت، نافله شب و زیارت عاشورا بعد از نمازهای یومیه، کارهایی بود که علی هیچ وقت ترک نمیکرد. محبوبیت او بین همکلاسیهایش به قدری بود که تلاشهای آنها برای شناساندن علی در فضای مجازی باعث شده تا نام و یاد این شهید بعد از دو سالی که از شهادتش میگذرد، همچنان در بین دوستداران شهدا زنده و تازه باقی بماند.
از شهید علی الهادی احمد الحسین به عنوان کوچکترین شهید مدافع حرم حزبالله لبنان یاد میشود. وی که هنگام شهادت تنها ۱۷ سال داشت، یک جوان با ظاهری امروزی، اما باطنی کربلایی بود که داوطلبانه رهسپار جبهه سوریه میشود و در تاریخ ۲۷ خردادماه ۱۳۹۵ در خانطومان به شهادت میرسد. متن زیر روایتی از این شهید مدافع حرم لبنانی است که در گفتوگو با مصطفی حسنزاده یکی از دوستان ایرانی شهید 👇👇
در بین بچههای رزمنده، خصوصاً رزمندههای حزبالله لبنان اصطلاح «چشم شیدایی» معروف است. یعنی کسی که چشمهایش داد میزنند شهید خواهد شد! علی الهادی چنین چشمهایی داشت. من او را تا وقتی که به دفتر حزبالله در بیروت آمد نمیشناختم. یک روز نوجوانی کم سن و سال به دفتر آمد و گفت: میخواهد به سوریه اعزام شود. من مسئولیتی در دفتر نداشتم. به عنوان یک فرد علاقهمند به کارهای فرهنگی با بچههای حزبالله همکاری میکردم. ولی وقتی دیدم یک نوجوان با ظاهری بهاصطلاح امروزی میخواهد داوطلبانه به سوریه برود، کنجکاو شدم. جلو رفتم و نگاهی به قد و هیکلش انداختم. زیبارو بود و چهرهای جذاب داشت. توی دلم گفتم پسر جان تو نمیتوانی از پس چنین جنگی بربیایی. همین را به زبان آوردم و علت تصمیمش برای مدافع حرم شدن را پرسیدم. سرش را بلند کرد و نگاهم کرد. برای یک آن چشم در چشم شدیم و از نگاهش دلم لرزید. من از چشمهای شیدایی شنیده بودم و حالا نمونه بارزی از این چشمها را روبهرویم میدیدم. چشمهای علی الهادی داد میزدند که شهید خواهد شد
علی بعد از اینکه نظر مسئولانش را برای اعزام جلب کرد، به عنوان بهیار به جبهه سوریه اعزام شد. بعدها شنیدم که آنجا بیشتر کارهای رزمی انجام میداد تا پرستاری و بهیاری. عکسهایی هم که از ایشان منتشر شد نشان میداد یک نیروی تمامعیار رزمی است. نمیدانم چند وقت از اولین دیدارمان گذشته بود که شنیدم علی الهادی شهید شده است. گویا داخل آمبولانس نظامی و در حین عملیات امداد بوده که تکفیریها آمبولانسش را میزنند و ۱۶/۶/۲۰۱۶ مصادف با ۲۷ خردادماه ۱۳۹۵ در خانطومان به شهادت میرسد. وقتی پیکرش به لبنان برگشت، من بیروت بودم. خود سید حسن نصرالله در تشییع باشکوهی که برای علی الهادی برگزار شده بود سخنرانی کرد. همه جا پخش شده بود که پیکر جوانترین شهید مدافع حرم حزبالله برگشته و مردم با افکار و عقاید مختلف برای تشییع آمده بودند. ما، چون کار فرهنگی میکردیم رفتیم برای عکاسی. گفتند پیکر شهید فلان اتاق است. من دلم نیامد داخل بروم. یکی از بچهها رفت و عکسی انداخت. دوربین را نگاه کردم. چهرهاش طوری بود که انگار آرام به خواب رفته است. حیف آن چشمهای شیدایی که بسته بود. علی شهید شده بود
دوستم شهید علی الهادی علاقه ی زیادی به شهید «احمد مشلب» داشت. این شهید اهل شهر نبطیه لبنان بود.
علی دو ماه قبل از شهادتش برایم از خوابش گفت و این طور تعریف کرد: یک شب در خواب دوست شهیدم را دیدم. از او پرسیدم شما شهید احمد مشلب هستی؟ گفت: بله، گفتم از شما یک درخواست دارم و آن اینکه اسم من را نیز جزو شهدا در لیستی که حضرت زهراء سلام الله علیها می نویسد و شما را گلچین می کند بنویسی.
شهید احمد مشلب به من گفت: اسمت چیست؟! گفتم:علی الهادی! شهید احمد مشلب گفت: این اسم برای من آشناست، من اسم تو را در لیستی که نزد حضرت زهرا (سلام الله علیها) بود دیده ام و به زودی به ما ملحق خواهی شد.
اینطور شد که دوستم علی الهادی دو ماه بعد به شهادت رسید.
سی وچهارمین🌷روز از چله ی یازدهم🌷
سرسفره ی❣شهید علی الهادی حسین❣
🌺 صلوات فاطمی امروزمان را
به #نیابت از
همه شهدای صدر اسلام تاکنون
به ویژه
❣علی الهادی حسین❣
هدیه می کنیم محضر نورانی
☀️ صدیقه طاهره ، حضرت زهرا سلام الله علیها☀️
اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَي الصِّدِّيقَةِ
فَاطِمَةَ الزَّكِيَّةِ
حَبِيبَةِ حَبِيبِكَ وَ نَبِيِّكَ
وَ أُمِّ أَحِبَّائِكَ وَ أَصْفِيَائِكَ
الَّتِي اِنْتَجَبْتَهَا وَ فَضَّلْتَهَا وَ اخْتَرْتَهَا عَلَي نِسَاءِ الْعَالَمِينَ
اَللَّهُمَّ كُنِ الطَّالِبَ لَهَا مِمَّنْ ظَلَمَهَا
وَاسْتَخَفَّ بِحَقِّهَا
وَ كُنِ الثَّائِرَ اللَّهُمَّ بِدَمِ أَوْلاَدِهَا
اَللَّهُمَّ وَ كَمَا جَعَلْتَهَا أُمَّ أَئِمَّةِ الْهُدَي
وَ حَلِيلَةَ صَاحِبِ اللِّوَاءِ
وَ الْكَرِيمَةَ عِنْدَ الْمَلإَِ الأَْعْلَي
فَصَلِّ عَلَيْهَا وَ عَلَي أُمِّهَا خَدِيجَةَ الْكُبْرَى
صَلاَةً تُكْرِمُ بِهَا وَجْهَ اَبيها مُحَمَّدٍ صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ
وَ تُقِرُّ بِهَا أَعْيُنَ ذُرِّيَّتِهَا
وَ أَبْلِغْهُمْ عَنِّي فِي هَذِهِ السَّاعَةِ أَفْضَلَ التَّحِيَّةِ وَالسَّلاَمِ
هدایت شده از رسانو/ صدای نوجوان ایرانی
حاجاقا حسینی در برنامه سمت خدا:
"خیلی بد است که در یک مقایسه بین برنامه های تلویزیون بگویند که یک برنامه مذهبی رای کم اورده است"
لذا از دوستانی که دغدغه های مذهبی دارند خواهش میکنیم به این برنامه رای بدهند و با این کار در استمرار برنامه های خوب مذهبی مشارکت کنند.
رای به برنامه سمت خدا
*۳*۹۳۴#
رای به مجری برنامه سمت خدا
*۳*۸۸۶#
برای رای دادن باید کد بالا را شماره گیری فرمایید و لطفا این پیام را برای دوستانی که دغدغه های مذهبی دارند هم ارسال فرمایید.
🔸 نصرت های الهی متناسب با خلوص نیت افراد نازل می شود
آیت الله #مصباح_یزدی در همايش سه دهه تدبير و مقاومت:
🔹رهبر معظم انقلاب به دلیل خلوص نیت مورد الطاف الهی قرار گرفته و توانسته اند کشور را به زیبایی رهبری کنند.
🔹برخی منتظر بودند تا به محض اینکه امام از دنیا برود انقلاب را نابود کنند و به همین دلیل دنبال شناختن جانشین ایشان بودند. اما تکیه نداشتن انقلاب به اسباب ظاهری سبب شد پس از ایشان نیز ناکام شوند.
روز #مهندس رو تبریک بگیم به شهیدی که فرماندهان ارشد رژیم صهیونیستی ، ایشون رو بهتر از ما می شناختند؛ و هر زمان در مرز فلسطین اشغالی و لبنان چشم شون به مسجد قدس می افته که شبیه به بیت المقدس در دل پارک #ایران بنا شده، داغ شون تازه میشه.
این روزها ششمین سالگرد
#شهید_شاطری هست...🌷
شادی روحشان سه تا صلوات🌹
#اسفند_عجب_ماهی_است!
شهادت #حمید_باکری: ۶ اسفندماه
شهادت #حسین_خرازی: ۸ اسفندماه
شهادت #امیرحاج_امینی: ۱۰ اسفندماه
شهادت #ابراهیم_همت: ۱۷ اسفندماه
شهادت #حجت_رحیمی: ۱۸ اسفندماه
شهادت #حسین_برونسی: ۲۳ اسفندماه
شهادت #عباس_کریمی: ۲۴ اسفندماه
شهادت #مهدی_باکری: ۲۵ اسفندماه
#سالگرد_شهادت همه شهدای عزیز بالاخص شهدا اسفندماه را تبریک و تسلیت عرض می نماییم. ضمنا در اسفندماه هفته #ایثار و #شهادت هم هست که این موضوع هم به قابلیت این ماه اضافه شده است.
الحقنی بالصالحین«یرتجی»
#اسفند_عجب_ماهی_است! شهادت #حمید_باکری: ۶ اسفندماه شهادت #حسین_خرازی: ۸ اسفندماه شهادت #امیرحاج_
#طلائیــــــــــــه
💠طلائیه کجاست؟؟
جایی است که
✾خاکش طلاست
✾خودش طلاست
✾همه چیزش طلاست.
⚜جاییه که دست #حسین_خرازی فرمانده پیروزلشکر14 ازتنش جداشد.
⚜اونجاجاییه که سرنازنینه #حاج_ابراهیم_همت سردار خیبرازتنش جداشدو رانندش #حمیدمیرافضلی تیکه وپاره شد وپر پر شد🕊.
⚜اونجاجاییه که #حاج_مهدی_باکری وقتی ردمیشدشب عملیات جنازه برادرش 👥حمیدباکری افتاده ولی رد شدو #رفت
🔰بچه هاهرچی فریادزدند🗣حاجی جنازه حمید و برگردونید عقب ودرآخربه اصرارفرمانده پشت بیسیم📞 گفت ایناکه اینجاافتادن همه #حمیدباکریَن کدومشونوبرگردونم⁉️
🔰خواهرباکری میگه ماسه تابرادرداشتیم هرسه تاشون #شهید شدند هیچ کدومشون برنگشتند😔.
🔰یکی ✓علی باکری بودزمان طاغوت ساواک شاه علی مارودستگیرکردند #تیکه_تیکه کردندوهیچی ازجنازش به مانرسید.
🔰داداش ✓حمیدماروهم که مهدی تو #خیبرجاگذاشت ورفت
🔰خوده ✓آقامهدیم تووصیت نامش نوشته بود📝خدایاازتومیخام وقتی کشته میشم #جسدم پیدانشه 🚫تا من ی وجب ازخاک این دنیارواشغال نکنم؛ که توعملیات بعدی جنازش افتاد تو #دجله جنازشوآب برد🌊
#هیچکدوم ازسه برادر هنوز بر نگشتند
در آذر سال ۱۳۳۴ در شهرستان ارومیه چشم به جهان گشود . در سنین کودکی مادرش را از دست داد و دوران دبستان و سیکل و اول دبیرستان را در کارخانه قند ارومیه و بقیه تحصیلاتش را در دبیرستان فردوسی ارومیه به پایان رساند. بعلت شهادت برادر بزرگش علی که بدست رژیم خونخوار شاهنشاهی انجام شده بود با مسائل سیاسی و فساد دستگاه آشنا شد . بعد از پایان دوران خدمت سربازی در شهر تبریز با برادرش مهدی فعالیت موثر خود را علیه رژیم آغاز کرد و خود سازی و تزکیه نفس شهید نیز بیشتر از این دوران به بعد بوده است.
تحصیلات
در سال ۱۳۵۵ ظاهراُ بعنوان تحصیل به خارج از کشور سفر میکند ، ابتداء به ترکیه و از ترکیه جهت گذراندن دوره چریکی عازم سوریه میشود و بعد به آلمان رفته و در دانشگاه اسم نویسی کرده و فقط یک هفته در کلاس درس حاضر می شود.
هجرت امام«مد ظله العالی»به پاریس عازم پاریس می شود و از آنجا هم جهت آوردن اسلحه به سوریه میرود و با پیروزی انقلاب اسلامی به ایران مراجعت، جهت پاسداری از دستاوردهای انقلاب اسلامی در مراکز نظامی مشغول فعالیت میشود و با تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سال ۵۷ به عضویت سپاه درآمده و به عنوان فرمانده عملیات با عناصر دستنشانده امپریالیسم شرق و غرب که در گروهکها و احزابی که بلافاصله بعد از پیروزی انقلاب شروع به فعالیت کرده بودند به مبارزه میپردازد .
در عملیات پاکسازی منطقه سرو و آزادسازی مهاباد ، پیرانشهر و بانه نقش مهم و اساسی داشته و در آزاد سازی سنندج با همکاری فرمانده عملیاتی منطقه با استفاده از طرحهای چریکی کمر ضد انقلاب وابسته و ملحد را در منطقه شکسته و باعث گردید که سنندج پس از مدتها آزاد گردد.
ورود به بسیج و جنگ تحمیلی
شهید با فرمان امام مبنی بر تشکیل ارتش بیست میلیونی مسئول تشکیل و سازماندهی بسیج ارومیه شد ودر این مورد نقش فعالانه و موثری ایفا نمود . همیشه از بسیجی ها و از قدرت الهی آنها سخن می گفت . با شروع جنگ تحمیلی جهت مبارزه با بعثیون کافر به جبهه آبادان شتافت و دو ماه بعد مراجعت نمود .
مدتی در شهرداری بصورت افتخاری در سمت مسئول بازرسی مشغول خدمت گردید و چون کار اداری نتوانست روح بزرگ او را آرام کند مجدداً عازم جبهه آبادان شد و فرماندهی خط مقدم ایستگاه ۷ آبادان را بعهده گرفته و به سازماندهی نیروهای مردمی پرداخت . وی در زمره خاطراتش که از بسیجی ها صحبت میکرد میگفت که دو سه تا نوجوان بودند هر هر قدر اصرار کردیم که پشت جبهه کار کنند قبول نکردند و شروع کردند به گریه کردن که باید ما در خط مقدم باشیم و میگفت : اینها به انسان نیرو می دهند و باعث تقویت ایمان در آدمی میشوند.
شرکت در عملیات های مختلف
بعد از بازگشت مرتب از مزایای جنگ که بقول امام این جنگ یک نعمت است که فرزندان این مملکت را الهی کرده و آنها را از زندگی دنیایی به معنویت کشانده است . حمید برای مدتی از سوی جهاد سازندگی مسئولیت پاکسازی مناطق آزاد شده کردنشین در منطقه سرو را عهده دار گردید که در آن شرایط کمتر کسی میتوانست چنان مسئولیتی را بپذیرد . سپس بعنوان مسئول کمیته برنامه ریزی جهاد استان تعییین شد و چون در هر حال جنگ را مسئله اصلی میدانست و میاندیشید که در جبهه مفیدتر است حضور دائمیاش را در جبهه های نبرد با صدام متجاوز از عملیات فتحالمبین شروع نمود ، در عملیات بیتالمقدس فرمانده گردان تیپ نجف اشرف بود و با تلاشی که نمود نقش موثری در گشودن دژهای مستحکم صدامیان در ورود به خرمشهر را داشت و بالاخره با لشکر اسلام پیروزمندانه وارد خرمشهر شد و بعد از عملیات رمضان برای فعالیت دائمی در سپاه پاسدارن مصمم گردید .
در عملیات موفقیتآمیز «مسلمبنعقیل» بعنوان مسئول خط تیپ عاشورا استقامتش در ارتفاعات سومار یادآور صبوری و شجاعت یاران امام حسین (علیه السلام ) بود که چندین بار خودش در جنگ تن به تن و پرتاب نارنجک دستی به صدامیان شرکت نمود و از ناحیه دست مجروح شد و بر حسب شایستگی که کسب نمود از طرف فرماندهی کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عنوان فرمانده تیپ حضرت ابوالفضل (علیه السلام ) منصوب گردید .
بعد از عملیات والفجر مقدماتی بعنوان معاون لشکر ۳۱ عاشورا راه مولایش حسین بن علی (علیه السلام) را ادامه داد استقامت و تدابیرش در مقابل صدامیان همیشه برای یارانش الگو بود شرکت در عملیاتهای والفجر ۱ و۲ و۴ از افتخاراتش بود که همیشه دوش بدوش برادران رزمنده بسیجیاش در خطوط اول حمله شرکت داشت و با خونسردی زیادی که داشت همیشه فرماندهان زیر دستش را به استقامت و تحمل شداید صحنه های نبرد ترغیب مینمود و به آنها یاد میداد که چگونه با دست خالی از امکانات مادی در مقابل دشمن که سراپا پوشیده از زره و پیشرفته ترین امکانات جنگی عصر حاضر میباشد فقط بااتکاء به ایمان و روش حسینی باید جنگید