eitaa logo
علی اسدی
185 دنبال‌کننده
38 عکس
33 ویدیو
1 فایل
نوشته ها
مشاهده در ایتا
دانلود
۷. پشتیبانی از ولایت فقیه: روحانیون باید به اصل ولایت فقیه اعتقاد داشته باشند و از آن صیانت کنند. ولایت فقیه، ستون خیمه و ضامن حفظ وحدت و انسجام جامعه اسلامی است و روحانیون وظیفه دارند در تبیین و ترویج این اصل مهم تلاش کنند. ولی فقیه آگاه، پارسا، حکیم و توانمند می تواند با مدیریت و هدایت هوشمندانه خود مایه عزت، سربلندی و هویت همه‌ مسلمانان به ویژه روحانیت و علمای دین شود. ۸. مبارزه با تهاجم فرهنگی: روحانیون باید با تهاجم فرهنگی دشمنان مقابله کنند و از ارزش‌های دینی و ملی پاسداری کنند. تهاجم فرهنگی، یکی از خطرناک‌ترین تهدیدات علیه جوامع اسلامی و هویت دینی انهاست و روحانیون وظیفه دارند در برابر این تهاجم، جبهه متحدی تشکیل دهند.۱۴۰۳/۲/۲۰ 🔹علی اسدی🔹 https://eitaa.com/aliasadi110
سه توصیه کلیدی شهید مطهری به مبلّغان و مربّیان دین استاد شهید مطهری، در اندیشه‌های ژرف خود، نقشه راهی را برای مبلّغان و مربّیان دین ترسیم می‌نمایند که در قالب سه توصیه‌ی اساسی خلاصه می‌شود: 1. علم و تخصص عمیق دینی: نخستین گام در این مسیر، اهتمام به کسب دانش عمیق و تخصصی در علوم دینی است. مبلّغان و مربیان دین باید با تسلط بر معارف و مفاهیم اسلامی، از ارائه تفاسیر نادرست و القاء معانی نامعقول به نام دین پرهیز کنند. چرا که چنین رویکردی نه تنها سودی به بار نمی‌آورد، بلکه منشأ گرایش‌های ضدّ دینی و پیدایش انحراف و خرافات نیز خواهد شد. 2. اصلاح محیط و زمینه‌های پیرامونی: علاوه بر تسلط بر آموزه‌های دینی، مبلّغان و مربیان وظیفه‌ای مهم در قبال اصلاح محیط و زمینه‌های پیرامونی مخاطبان خود دارند. آنان باید با تلاش برای زدودن آلودگی‌ها و ناهنجاری‌های محیطی، بستری مناسب برای رشد و تعالی ایمان افراد فراهم سازند. 3. احترام به فطرت و تناسب با نیازهای انسانی: در بالاترین سطح این رسالت، مبلّغان و مربیان دین باید از هرگونه تقابل و ستیز با فطرت پاک انسانی پرهیز کنند. تعالیم دینی، نه‌تنها با فطرت بشر در تضاد نیستند، بلکه در راستای تکامل و تعالی آن گام برمی‌دارند. مبلّغان حقیقی با درک این تناسب عمیق، آموزه‌های دینی را به شکلی ارائه می‌کنند که با نیازها و فطرت انسانی همسو و هم‌راستا باشد. با تحقق این سه اصل اساسی، مبلّغان و مربیان دین می‌توانند زمینه را برای جذب قلوب و جان‌های تشنه حقیقت فراهم سازند و شاهد ورود انبوه مردم به دین الهی باشند، چنان‌که در کلام شهید مطهری آمده است: "آن وقت است که خواهند دید مردم «يَدْخُلُونَ فِي دين الله افواجا»". مجموعه آثار استاد شهید مطهری (خورشید دین هرگز غروب نمی‌کند)، ج3، ص: 405- با ویرایش و توضیحات امید است این رهنمودهای ارزشمند، چراغ راه مبلّغان و مربیان دلسوز در مسیر ترویج آموزه‌های ناب الهی باشد. 🔹علی اسدی🔹 https://eitaa.com/aliasadi110
پیامدهای حضور در مجلس گناه در دین مبین اسلام، روایات متعددی بر حرمت حضور در مجالس گناه تأکید دارند. امام صادق (ع) می‌فرمایند:«لا ينبغي للمؤمن أن يجلس مجلسا يعص اللّه فيه و لا يقدر على تغييره؛ «بر مؤمن روا نیست در مجلسی بنشیند که در آن گناهی از گناهان خدا انجام می‌گیرد، در حالی که توانایی تغییر آن را ندارد.» (وسائل الشیعه، جلد ۱۷، ص ۳۷۰، حدیث ۴۲) دلایل عقلی و منطقی نهی از شرکت در مجلس گناه: 1. تأیید ضمنی گناه: حتی اگر فرد در مجلس گناه مرتکب گناهی نشود، حضور وی به منزله تأیید و امضای آن گناه تلقی می‌شود. این موضوع در مورد افراد شناخته شده و بزرگان فامیل و روحانیون از اهمیت بیشتری برخوردار است، چرا که اعمال آنها تاثیر بسزایی بر اطرافیان دارد. 2. عادی‌سازی گناه: حضور در مجالس گناه، قبح و زشتی آن را در نظر فرد و جامعه کم می‌کند. نمونه بارز این موضوع، مجالس عروسی برخی افراد است که برای مؤمنان مشکل‌آفرین شده است؛ چرا که در آن مشروب می خورند، زن و مرد نامحرم باهم مخلوط شده و گاه باهم می رقصند. موسیقی مطرب و‌حرام پخش می شود. مؤمنان باید با پرهیز از حضور در چنین مجالسی، موضع خود را در قبال گناه به صراحت بیان کنند و نشان دهند که "ما شما فامیل و‌دوستان را دوست داریم، اما خدا را بیشتر دوست داریم و وظیفه شرعی ما بر علاقه ما نسبت به دوست و فامیل مقدم است." 3. تشویق گناهکاران: حضور در مجالس گناه، مشوق و دلگرمی گناهکاران است. هر چه تعداد افراد حاضر در چنین مجالسی بیشتر باشد، بر جسارت و انگیزه گناهکاران برای ادامه اعمال خود افزوده می‌شود. در روایتی پیرامون آیه 30 سوره حج (وَ اجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ) آمده است: "حتی گفتن "احسنت" به یک خواننده موسیقی مطرب و گناه الود، حرام محسوب می‌شود." بنابراین تشویق گناهکاران و مجالس گناه چه با حضور و چه با تشویق زبانی جایز نیست. 4. خطر لغزش و انحراف: حضور در مجالس گناه، وسوسه‌های شیطان را برای فرد افزایش می‌دهد. چه تضمینی وجود دارد که انسان در چنین مجالسی آلوده نشود؟ بسیاری از مبتلایان به مواد مخدر، روابط غیر اخلاقی، شرابخواری و مانند انها اولین بار در همین مجالس با این گناهان آشنا شده و به تدریج به آنها اعتیاد و عادت پیدا کرده‌اند. 5. اثر منفی بر رشد معنوی انسان: درست همانطور که غذای ناسالم، هوای آلوده و محیط آلوده به ویروس می‌تواند به بدن انسان آسیب برساند و آن را بیمار کند، گناه نیز می‌تواند روح انسان را بیمار و آلوده کرده و مانع از رشد معنوی او شود. برای نمونه: فاصله گرفتن از خداوند: گناه انسان را از خداوند دور می‌کند و پرده ای از تاریکی بین او و خدای متعال ایجاد می‌کند. این دوری از خداوند، مانع از دریافت فیض الهی و رحمت او می‌شود و رشد معنوی را مختل می‌کند. تیرگی قلب: گناه، قلب انسان را تیره و تاریک می‌کند. قلبی که تاریک باشد، نور الهی را دریافت نمی‌کند و از معرفت و بصیرت محروم می‌شود.۱۴۰۳/۲/۲۳ 🔹علی اسدی🔹 https://eitaa.com/aliasadi110
حدیث نبوی و پیامدهای منفی پرخوری 📗از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است که فرمودند: إيّاكُمْ و البِطْنَةَ ؛ فَإنَّهاَ مَفْسَدةٌ لِلبَدَنِ ، وَ مُورِثَةٌ للسُّقْمِ ، وَ مَكْسَلَة عَنِ العِبَادَةِ؛ از پرخوری بپرهيزيد؛ زيرا موجب تباهى بدن،ایجاد بیماری و سستی در عبادت می‌گردد.( بحار الأنوار ج 62 ص 266) همانطور که در حدیث ذکر شده است، پرخوری می‌تواند پیامدهای منفی متعددی برای سلامتی جسم و روان انسان داشته باشد. در این حدیث، به سه اثر اصلی پرخوری اشاره شده است: 1. تباهی بدن: 🔹افزایش وزن و چاقی: پرخوری به طور مستقیم منجر به افزایش کالری دریافتی و در نتیجه، انباشت چربی و چاقی می‌شود. این امر می‌تواند به فشار بر مفاصل، افزایش خطر ابتلا به بیماری‌های قلبی، دیابت و برخی انواع سرطان منجر شود. 🔹سوء هاضمه و مشکلات گوارشی: مصرف بیش از حد غذا می‌تواند دستگاه گوارش را تحت فشار قرار دهد و منجر به سوء هاضمه، نفخ، درد معده و سایر مشکلات گوارشی شود. 🔹ضعف سیستم ایمنی: پرخوری می‌تواند سیستم ایمنی بدن را ضعیف کند و فرد را در برابر بیماری‌ها و عفونت‌ها آسیب‌پذیرتر سازد. 2. ایجاد بیماری: 🔹بیماری‌های قلبی: چاقی و افزایش کلسترول که ناشی از پرخوری هستند، خطر ابتلا به بیماری‌های قلبی عروقی مانند سکته قلبی و مغزی را به طور قابل توجهی افزایش می‌دهند. 🔹دیابت نوع 2: مقاومت به انسولین و چاقی، که هر دو از پیامدهای پرخوری هستند، عوامل اصلی ابتلا به دیابت نوع 2 هستند. 🔹فشار خون بالا: افزایش وزن و مصرف بیش از حد سدیم، که می‌تواند در پرخوری شایع باشد، می‌تواند منجر به فشار خون بالا شود. 🔹برخی از انواع سرطان: مطالعات نشان داده‌اند که بین پرخوری و افزایش خطر ابتلا به برخی از انواع سرطان، مانند سرطان مری، روده بزرگ و سینه، ارتباط وجود دارد. 3. سستی در عبادت: 🔹خواب آلودگی و کمبود انرژی: پرخوری می‌تواند منجر به خواب آلودگی و کمبود انرژی شود که می‌تواند تمرکز و انگیزه فرد را برای انجام عبادت و سایر فعالیت‌های مهم کاهش دهد. 🔹تمرکز ضعیف: سنگینی معده و مشکلات گوارشی ناشی از پرخوری می‌تواند تمرکز و توجه فرد را مختل کند و انجام عبادت و مطالعه را دشوارتر سازد. 🔹احساس گناه و پشیمانی: افرادی که به طور مکرر پرخوری می‌کنند، ممکن است بعد از آن احساس گناه و پشیمانی کنند که این امر می‌تواند بر سلامت روان آنها تأثیر منفی بگذارد و انگیزه آنها را برای عبادت کاهش دهد. ✅ اعتدال در خوردن: در مقابل، اعتدال در خوردن و پرهیز از پرخوری، فواید متعددی برای سلامتی جسم و روان انسان، از جمله افزایش سطح انرژی، بهبود تمرکز، تقویت سیستم ایمنی و ارتقای سلامت روان دارد. علاوه بر حدیث ذکر شده، در روایات دیگری نیز بر مضرات پرخوری و فواید اعتدال در خوردن تأکید شده است. ✅ نتیجه: بنابراین، با پیروی از آموزه‌های دینی و رعایت اعتدال در خوردن، می‌توانیم از مضرات پرخوری و فواید آن برای سلامتی جسم و روان خود بهره‌مند شویم.۱۴۰۳/۲/۲۳ ✍ علی اسدی https://eitaa.com/aliasadi110
آیا تعطیلی شنبه، تشبه به کفار است؟ 🔹تشبه به کفار: در فقه اسلامی، قاعده ای به نام "تشبه به کفار" وجود دارد و به معنای انجام رفتار یا اعمالی است که از ویژگی‌های خاص کفار و همانندی با آنها تلقی می‌شود و به همین دلیل حرام است. دلیل حرمت آن است که تشبه به کفار، نوعی تقلید و پذیرش برتری آنها محسوب می‌شود و می‌تواند به مرور زمان، مسلمانان را در باورها، ارزش‌ها و هویت دینی خود متزلزل کند. 🔹تعطیلی شنبه و شباهت به کفار در پی بحث‌های اخیر پیرامون تعطیلی روز شنبه به عنوان دومین روز تعطیلات آخر هفته در ایران، برخی این موضوع را مغایر با آموزه‌های اسلامی و مصداق "تشبه به کفار" دانسته‌اند. با توجه به اینکه مصوبات مجلس شورای اسلامی پس از تصویب باید به تأیید شورای نگهبان برسد، جای نگرانی از نظر شرعی بودن یا نبودن تعطیلی شنبه وجود ندارد. در صورت مغایرت با شرع، فقهای شورای نگهبان آن را رد خواهند کرد. اما فارغ از نظر شورای نگهبان، تنها دلیل مخالفان تعطیلی شنبه، شباهت آن به "تشبه به کفار" است. 🔹شرایط صدق "تشبه به کفار" برای اینکه رفتاری مصداق "تشبه به کفار" تلقی شود، باید واجد سه شرط باشد: ۱. اختصاصی بودن به کفار: رفتار مورد نظر باید از نشانه‌ها و نمادهای «خاص» کفار باشد. مانند آویختن صلیب به گردن که از نمادهای مسیحیت است. اما اگر چیزی در گذشته از نشانه‌های کفار بوده ولی به مرور زمان عمومیت یافته باشد، دیگر مصداق "تشبه به کفار" نیست. به عنوان مثال، پوشیدن کت و شلوار که روزی لباس مخصوص کفار بود، امروزه دیگر اینگونه نیست و در اغلب کشورهای اسلامی استفاده می شود. تعطیلی شنبه نیز در گذشته از آداب و رسوم اختصاصی یهودیان به عنوان روز "عبادی" و "نیایش" بوده و هنوز هم در یهودیت از نمادهای آن دین محسوب می‌شود، اما امروزه، تعطیلی شنبه اختصاص به یهودیان ندارد و افزون بر کشورهای مسیحی، در بسیاری از کشورهای مسلمان مانند کویت، لیبی، مالزی، عمان، عربستان، قطر، سودان، سوریه، یمن، مالدیو و غیره نیز به عنوان روز تعطیل آخر هفته رایج است. ۲.جهت تشبه: جهت و انگیزه انجام رفتار نیز در صدق "تشبه به کفار" نقش دارد. به عنوان مثال، اگر کسی لباس( مثلا کراوات و پاپیون) یا آرایشی را به همان منظور و کارکردی که کفار استفاده می‌کنند به کار ببرد، مصداق "تشبه به کفار" است. اما اگر مثلاً برای بازی در فیلم یا نمایش باشد، اشکالی ندارد. نمونه دیگر اینکه گذاشتن دست روی دست (تکتف) در نماز و به عنوان یک رفتار عبادی، تشبّه به کفّار (اهل کتاب) است و به همین دلیل در فقه شیعه حرام می‌باشد، اما اگر کسی در غیر نماز و در مقابل بزرگی برای احترام چنین کاری کند اشکالی ندارد. یا اگر کسی از باب عبادت در مقابل کسی سجده کند، قطعاً حرام است،اما سجده از باب تکریم و تعظیم که در میان برخی ملل رایج بود، اشکال ندارد؛ برای همین فرشتگان به دستور خداوند در برابر آدم (ع) سجده کردند یا پدر و مادر و برادران یوسف (ع) در برابر وی سجده تعظیم کردند. این سجده چون به قصد عبادت و بندگی نیست، اشکال ندارد. حکم تعطیلی شنبه نیز چنین است.روز شنبه در یهودیت، مانند روز جمعه مسلمانان و حتی خیلی پررنگ تر از آن به به عنوان یک روز "عبادی" و "نیایش" مطرح است و یهودیان در این روز به کنیسه می‌روند و انجام ۳۹ کار خاص را در این روز حرام می‌دانند. حال اگر مسلمانان نیز شنبه را به عنوان روز "عبادی" یا جایگزین جمعه تعطیل کنند، قطعاً مصداق "تشبه به کفار" خواهد بود. اما تعطیلی شنبه در کشورهای اسلامی از جمله ایران به عنوان روز "عبادی" و "نیایش" نیست، بلکه صرفاً تعطیل آخر هفته و برای استراحت بیشتر است. ۳.مصلحت و مفسده: در اسلام، احکام تابع مصالح و مفاسد هستند. گاهی مصلحت یا مفسده برخی کارها بسیار بیشتر است و به همین دلیل حکم اولیه برداشته می‌شود و حکم ثانوی جایگزین می‌شود. مثلا دروغ گفتن حرام است، اما اگر برای حفظ جان انسان از مرگ لازم باشد، نه تنها حرام نیست، بلکه واجب می‌شود. حال اگر تعطیلی شنبه نیز به دلیل هم‌راستایی با تعطیلات آخر هفته در بازارهای جهانی، از زیان‌های اقتصادی قابل توجهی برای کشور جلوگیری می کند، می‌توان از منظر "مصلحت" به جواز آن نگریست. منتهی توجه به نکات زیر ضروری است: اثبات ضرر و زیان: ضرر و زیان‌های اقتصادی ناشی از عدم تعطیلی شنبه باید به طور دقیق و مستند احراز شود. صرف ادعا و گمانه‌زنی کافی نیست. عدم وجود راه‌حل‌های جایگزین: باید بررسی شود که آیا راه‌حل‌های جایگزینی برای هم‌راستایی با بازارهای جهانی بدون تعطیلی شنبه وجود دارد یا خیر. جمع‌بندی: "تشبه به کفار" حرام است. اگر عدم تعطیلی شنبه موجب ضررهای اقتصادی قابل توجهی شود، می توان تعطیلی آن را جایز دانست. اثبات ضرر و زیان و عدم وجود راه‌حل‌های جایگزین از جمله شروط اساسی برای اتخاذ چنین تصمیمی است. ۱۴۰۳/۲/۱۲ ✍ علی اسدی https://eitaa.com/aliasadi110
نقد جدول نیازهای مازلو هرم مازلو که به عنوان "سلسله مراتب نیازهای مازلو" نیز شناخته می‌شود، توسط آبراهام مازلو، روانشناس آمریکایی در سال 1943 ارائه شد. این نظریه بیان می‌کند که نیازهای انسان به صورت سلسله مراتبی سازماندهی شده‌اند و تا زمانی که نیازهای سطح پایین‌تر برآورده نشوند، نیازهای سطح بالاتر به وجود نمی‌آیند یا قابل ارضا نیستند. هرم مازلو شامل پنج سطح نیاز به ترتیب زیر است: نیازهای فیزیولوژیکی: شامل نیازهای اساسی برای بقا مانند غذا، آب، پناهگاه، خواب، دفع و ... نیازهای ایمنی: شامل نیاز به احساس امنیت و ثبات، مانند امنیت جانی، امنیت شغلی، امنیت مالی و ... نیازهای عشق و محبت: شامل نیاز به تعلق خاطر، محبت، صمیمیت و ... نیازهای احترام: شامل نیاز به عزت نفس، احترام به خود و احترام از سوی دیگران نیاز به خودشکوفایی: شامل نیاز به تحقق کامل پتانسیل خود، خلاقیت، حل مسئله و ... با وجود اینکه نظریه مازلو در زمان خود انقلابی در درک انگیزه‌های انسانی ایجاد کرد، اما در طول سال‌ها مورد نقدهای مختلفی نیز قرار گرفته است. برخی از مهم‌ترین نقدها به شرح زیر هستند: سخت و مطلق بودن سلسله مراتب: منتقدان معتقدند که نیازهای انسانی به این صورت سفت و سخت و مطلق نیستند و افراد می‌توانند همزمان نیازهای مختلفی را داشته باشند و برای ارضای آنها تلاش کنند. تعمیم پذیری پایین: این نظریه بیشتر بر اساس مشاهدات بالینی و تجربیات شخصی مازلو بنا شده است و شواهد علمی کافی برای اثبات جهانی بودن آن وجود ندارد. عدم توجه به تفاوت‌های فردی: نیازها و انگیزه‌های افراد به شدت تحت تاثیر عوامل مختلفی مانند شخصیت، فرهنگ، تجربیات زندگی و ... قرار دارند و این نظریه به اندازه کافی به این تفاوت‌ها توجه نمی‌کند. تمرکز بر نیازهای منفی: هرم مازلو بیشتر بر نیازهای کمبودی مانند نیاز به غذا، امنیت و ... تمرکز دارد و به نیازهای رشدی مانند خلاقیت، خودشکوفایی و ... به اندازه کافی توجه نمی‌کند. با وجود این نقدها، نظریه مازلو همچنان یکی از نظریه‌های مهم در زمینه انگیزش انسانی محسوب می‌شود و کاربردهای فراوانی در حوزه‌های مختلفی مانند روانشناسی، مدیریت، بازاریابی و آموزش دارد.۱۴۰۳/۲/۲۶ ✍ علی اسدی https://eitaa.com/aliasadi110
نقد و بررسی نظریه مازلو درباره نیازهای انسان با رویکرد اسلامی نقاط مشترک: نیازهای اساسی: هردو دیدگاه به نیازهای اساسی انسان مانند غذا، آب، پناهگاه و امنیت تأکید می‌کنند. اسلام این نیازها را "غرایز" می‌نامد و آنها را برای بقای انسان ضروری می‌داند. سلسله مراتب نیازها: هردو دیدگاه معتقدند که نیازها به ترتیب اهمیت دارند و تا زمانی که نیازهای اولیه برآورده نشود، به نیازهای سطح بالاتر توجه نمی‌شود. اسلام نیز بر این نکته تأکید می‌کند که انسان باید ابتدا نیازهای جسمانی خود را برآورده کند تا بتواند به نیازهای معنوی خود بپردازد. نیاز به تعلق و محبت: هردو دیدگاه به نیاز انسان به تعلق خاطر و محبت از سوی دیگران اذعان دارند. اسلام این نیاز را از طریق خانواده، دوستان و جامعه مسلمانان برآورده می‌کند. نیاز به احترام: هردو دیدگاه به نیاز انسان به احترام و عزت نفس اشاره می‌کنند. اسلام احترام به همه انسان‌ها را، صرف نظر از نژاد و جنسیت، لازم می‌داند. نیاز به خودشکوفایی: هردو دیدگاه معتقدند که انسان‌ها فطرتاً تمایل به رشد و تکامل دارند. اسلام این هدف را در رسیدن به "تقوا" و "کمال" می‌داند. تفاوت‌ها: مبدأ نیازها: در نظریه مازلو، منبع نیازها درونی و زیستی و بیولوژیکی است. در حالی که در اسلام، نیازها فطری و الهی تلقی می‌شوند. هدف نهایی: در نظریه مازلو، هدف نهایی خودشکوفایی است. در حالی که در اسلام، هدف نهایی "قرب الهی" و "رضایت خداوند" است. نقش دین: در نظریه مازلو، به دین هیچ نقشی در انگیزش و تکامل انسان داده نمی‌شود. در حالی که در اسلام، دین نقشی اساسی در هدایت و راهنمایی انسان به سوی کمال دارد. نیازهای معنوی: در نظریه مازلو به طور کامل به نیازهای معنوی انسان پرداخته نشده است. در حالی که در اسلام، نیازهای معنوی مانند نیاز به ایمان، پرستش و معنای زندگی از اهمیت بالایی برخوردارند. جمع‌بندی: نظریه مازلو در مورد نیازهای انسان دیدگاه جالبی ارائه می‌دهد، اما از دیدگاه اسلام کامل نیست. اسلام با ارائه چشم‌اندازی جامع‌تر از فطرت انسان و هدف زندگی، نقش دین در تکامل انسان و نیازهای معنوی او را به خوبی تبیین می‌کند.۱۴۰۳/۲/۲۶ ✍ علی اسدی https://eitaa.com/aliasadi110
پیامدهای نادیده گرفتن ضعف‌ها در جهاد تبیین، در کنار برشمردن پیشرفت‌ها و دستاوردهای نظام اسلامی، توجه به بیان ضعف‌ها و کاستی‌ها نیز ضرورتی انکارناپذیر است. همان‌طور که تمرکز صرف بر نقاط قوت، پیامدهای منفی به دنبال دارد، غفلت از ضعف‌ها و نواقص در هر نظامی، می‌تواند زمینه‌ساز عواقب ناگواری گردد. در این نوشتار، به برخی از این پیامدها می‌پردازیم: 1. فقدان شفافیت و پاسخگویی: پوشاندن نقاط ضعف نظام، مانع از ایجاد فضایی شفاف و پاسخگو می‌شود. این امر، اعتماد و مشروعیت نظام را در میان مردم خدشه‌دار می‌کند و زمینه‌ساز سوءظن و بی‌اعتمادی می‌شود. 2. ناتوانی در حل معضلات: اولین قدم در جهت حل هر مشکلی، شناسایی دقیق آن است. پنهان‌نگاری نقاط ضعف، مانع از درک صحیح مشکلات و یافتن راه‌حل‌های مناسب می‌شود. این امر، به انباشت و تشدید معضلات در طول زمان می‌انجامد. 3. تصمیم‌گیری‌های نادرست: تصمیم‌گیری بر پایه اطلاعات ناقص و غیرواقعی، اتخاذ تصمیمات اشتباه و پرهزینه را به دنبال خواهد داشت. برای تصمیم‌گیری سنجیده و کارآمد، ضروری است که تمامی جوانب امر، اعم از نقاط قوت و ضعف، مورد بررسی قرار گیرد. 4. سرخوردگی و بی‌تفاوتی عمومی: زمانی که مردم احساس می‌کنند که مشکلاتشان نادیده گرفته می‌شود، سرخوردگی و بی‌تفاوتی در آنها ریشه می‌دواند. این بی‌تفاوتی، مشارکت مردم در فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی را کاهش می‌دهد و انسجام ملی را خدشه‌دار می‌کند. 5. تشدید تنش‌ها و ناآرامی‌ها: نادیده گرفتن مطالبات و نارضایتی‌های عمومی، بستر را برای اعتراضات و ناآرامی‌ها فراهم می‌کند. انباشت نارضایتی‌ها و عدم پاسخگویی به آنها، می‌تواند منجر به تشدید تنش‌ها و بی‌ثباتی در جامعه گردد. 6. تضعیف نظام در بلندمدت: نادیده گرفتن ضعف‌ها در کوتاه‌مدت ممکن است ظاهراً به نفع نظام باشد، اما در بلندمدت، بنیان‌های آن را سست کرده و به فروپاشی آن منجر می‌شود. نظامی که به جای حل مشکلات، آنها را پنهان کند، دیر یا زود با چالش‌های جدی روبرو خواهد شد. راهکار: برای جلوگیری از پیامدهای منفی فوق، ضروری است که در فضایی باز و شفاف، به بحث و گفتگو در مورد نقاط ضعف و کاستی‌های بخش های مختلف نظام و عملکرد انها پرداخته شود. باید فضایی ایجاد گردد تا مردم بتوانند آزادانه مشکلات را مطرح کرده و راه‌حل ارائه دهند. مسئولان نیز باید با گوش جان به انتقادات مردم توجه کرده و برای حل معضلات و ارتقای کارآمدی نظام تلاش کنند. در نهایت، نظامی قوی و پایدار، نظامی است که به جای انکار ضعف‌ها، آنها را به رسمیت می‌شناسد، برای رفعشان برنامه‌ریزی می‌کند و از مشارکت مردم در این مسیر بهره می‌برد.۱۴۰۳/۲/۲۷ ✍ علی اسدی https://eitaa.com/aliasadi110
ضرورت بیان نقاط قوت و دستاوردهای نظام اسلامی بیان نقاط قوت و دستاوردهای نظام اسلامی، امری ضروری و اجتناب‌ناپذیر است که در پرتو آن، ثمرات و برکات فراوانی برای جامعه به ارمغان می‌آید. بیان نقاط قوت و دستاوردهای نظام اسلامی، باید با رویکردی صادقانه، مستند و به دور از اغراق و بزرگنمایی صورت پذیرد. این مهم، از زوایای گوناگون قابل بررسی و تبیین است که در ادامه به برخی از آنها اشاره می‌گردد: 1. تقویت روحیه امید و انگیزه در آحاد جامعه: آگاهی از پیشرفت‌ها و دستاوردهای نظام در عرصه‌های مختلف همانند نوری تابناک، امیدی دوباره در دل مردم روشن می‌کند و مشوقی برای تلاش مضاعف در جهت تعالی و آبادانی ایران اسلامی خواهد بود. مشاهده این توفیقات، باور و خودباوری ملی را تقویت می‌کند و غرور و سربلندی را در اتمسفر جامعه تزریق می‌نماید. مردم با درک این واقعیت که در سایه نظام اسلامی به چه جایگاهی دست یافته‌اند، انگیزه مضاعفی برای مشارکت در عرصه‌های سازندگی و خلق حماسه‌های نوین پیدا می‌کنند. 2. مقابله با جنگ روانی دشمنان: دشمنان نظام اسلامی، همواره با اتکا به ابزارهای مختلف تبلیغاتی، درصدد القاء یأس و ناامیدی در میان مردم و خدشه‌دار کردن چهره نظام هستند. بیان دستاوردهای نظام، به منزله خنثی‌سازی این توطئه‌ها و روشنگری افکار عمومی است. مردم با مشاهده پیشرفت‌های چشمگیر کشور در عرصه‌های مختلف، در برابر سیاه‌نمایی‌ها و دروغ‌پردازی‌های دشمنان مقاوم‌تر خواهند شد و نقشه‌های شوم آنها را ناکام می‌گذارند. 3. ایجاد وحدت و همدلی ملی: تاکید بر نقاط قوت و دستاوردهای نظام، زمینه‌ساز وحدت و همدلی در میان آحاد جامعه می‌شود. وقتی مردم مشاهده می‌کنند که در سایه نظام اسلامی به چه پیشرفت‌هایی دست یافته‌اند، حس همبستگی و تعلق خاطر آنها به یکدیگر افزایش می‌یابد و این امر، اتحاد ملی را در برابر دشمنان و چالش‌ها تحکیم می‌بخشد. وحدت و همدلی، رمز پیروزی و سربلندی هر ملت در مسیر توسعه و پیشرفت خواهد بود. 4. جذب نسل جوان و امیدهای آینده: نسل جوان، سرمایه‌های اصلی نظام اسلامی و آینده‌سازان این مرز و بوم هستند. معرفی دستاوردهای نظام به نسل جوان، آنها را نسبت به نظام جمهوری اسلامی امیدوار و مشتاق می‌کند و زمینه را برای مشارکت فعال آنها در عرصه‌های مختلف سازندگی کشور فراهم می‌نماید. جذب نسل جوان به آرمان‌های نظام، ضامن تداوم راه انقلاب اسلامی و فتح قله‌های جدید در مسیر پیشرفت خواهد بود. 5. شکرگزاری از خداوند متعال: نظام اسلامی، نعمتی الهی و موهبتی بی‌بدیل است که به ملت ایران ارزانی شده است. بر شمردن نقاط قوت و دستاوردهای نظام، نوعی شکرگزاری از خداوند متعال بابت این نعمت بزرگ است. این امر، ما را به تلاش بیشتر برای حفظ و قدرشناسی از این نظام الهی رهنمون می‌کند و تعهدمان را در مسیر تحقق اهداف والای انقلاب اسلامی مضاعف می‌نماید. 6. ارائه الگوی موفق برای دیگر جوامع: جمهوری اسلامی ایران، الگوی موفقی از حکومت دینی در جهان به شمار می‌رود و دستاوردهای آن، نویدبخش برقراری عدالت و معنویت در سایه اسلام ناب محمدی (ص) است. بیان دستاوردهای نظام، به منزله ارائه الگوی موفق برای دیگر جوامع در مسیر حاکمیت ارزش‌های اسلامی است. این امر، زمینه را برای گسترش اسلام ناب محمدی(ص) در سراسر جهان و بیداری ملت‌ها در برابر استبداد و ظلم فراهم می‌نماید.۱۴۰۳/۲/۲۷ ✍ علی اسدی https://eitaa.com/aliasadi110
إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ سید ابراهیم رئیسی به یاران شهیدش پیوست. رحمت و رضوان الهی بر سید ابراهیم و همراهان شهیدش....
4_5814469877137674214.mp3
5.57M
خبر چه سنگینه/خبر پر از درده شادی روح همه شهدای خدمت صلوات
اظهار نظر غیرمتخصصانه در مورد مسائل حساس اظهار نظر بدون آگاهی و تخصص کافی در موضوعات حساس، به ویژه آنهایی که مربوط به امنیت ملی و افکار عمومی هستند، نه تنها غیرعاقلانه است، بلکه می‌تواند پیامدهای ناگوار به دنبال داشته باشد. متأسفانه، در کشور ما شاهد حجم بالایی از اظهار نظرهای غیرمتخصصانه در مورد چنین موضوعاتی هستیم. این در حالی است که در بسیاری از کشورها، انتشار چنین محتوایی به دلیل خطرات ذاتی آن، غیرقانونی تلقی می‌شود. در مورد حادثه سقوط هلیکوپتر ریاست جمهوری، تاکنون هیچ مدرکی مبنی بر خرابکاری، سهل انگاری یا تروریستی بودن این حادثه از سوی مقامات ذیصلاح ارائه نشده است. انتشار چنین گمانه‌زنی‌هایی بدون پشتوانه، نه تنها به ضرر افکار عمومی و امنیت ملی است، بلکه می‌تواند باعث تشویش اذهان و ایجاد تنش در جامعه شود. احتیاط در اظهار نظر: در مورد موضوعات حساس، به ویژه آنهایی که مربوط به امنیت ملی و افکار عمومی هستند، باید جانب احتیاط را به طور کامل رعایت کرد و فقط در صورت داشتن اطلاعات دقیق و موثق اظهار نظر کرد. مسئولیت‌پذیری: انتشار هر گونه محتوا، به ویژه محتوای مربوط به مسائل حساس، با مسئولیت همراه است. افراد باید قبل از انتشار هرگونه مطلبی، عواقب آن را بسنجند و از صحت و سقم اطلاعات اطمینان حاصل کنند. اعتماد به منابع موثق: بهترین منبع برای کسب اطلاعات در مورد مسائل حساس، مراجع رسمی و موثق مانند رسانه‌های معتبر و مقامات ذیصلاح است. قانون‌گرایی: انتشار محتوای خلاف واقع یا مغایر با امنیت ملی و افکار عمومی در بسیاری از کشورها جرم محسوب می‌شود و می‌تواند مجازات‌های سنگینی به دنبال داشته باشد. با رعایت این نکات، می‌توانیم از انتشار اطلاعات نادرست و مضر جلوگیری کرده و به حفظ آرامش و امنیت جامعه کمک کنیم.۱۴۰۳/۲/۳۱ ✍ علی اسدی https://eitaa.com/aliasadi110
تفرقه‌افکنی: سمّی برای جامعه در این روزها و در پی درگذشت شهادت گونه ریاست محترم جمهور کشورمان و همراهان، شاهد انتشار برخی نوشته‌ها و مطالب در فضای مجازی و رسانه‌ها هستیم که هدفی جز ایجاد تفرقه و دو قطبی و التهاب در جامعه را دنبال نمی‌کنند. این نوشته‌ها چه از سر ناآگاهی و چه از روی عمد نوشته و منتشر شوند، آتش کینه و اختلاف و دو قطبی را در میان مردم شعله‌ور می‌کنند و جامعه را از مسیر همدلی و آرامش دور می‌کنند. همانطور که رهبر معظم انقلاب بارها فرموده‌اند، وحدت و انسجام ملی و ارامش از ضروری‌ترین ارکان پیشرفت و تعالی کشور است. تفرقه‌افکنی نه تنها سودی برای هیچ کس ندارد، بلکه زمینه را برای سوء استفاده دشمنان نیز فراهم می‌کند. راهکار: در این شرایط حساس، وظیفه همه ما است که با هوشیاری و درایت، در برابر محتوای تفرقه‌افکنانه سکوت نکنیم. مطالب امیدبخش و وحدت‌آفرین را منتشر کنیم. فرهنگ گفتگو و همدلی را ترویج کنیم به اقوام، مذاهب و سلایق سیاسی مختلف احترام بگذاریم. از انتشار و بازنشر اخبار و مطالب بدون منبع موثق خود داری کنیم. نهادها و سازمان های مختلف را متهم نکنیم. با همدلی و اتحاد می‌توانیم جامعه‌ای آرام، امن و پیشرفته بسازیم.۱۴۰۳/۳/۱ ✍ علی اسدی https://eitaa.com/aliasadi110
حمایت ایران از سوریه در جنگ با داعش: فراتر از یک مسأله دو جانبه این روزها برخی ها با اشاره به حمایت سوریه از تعلق جزایر سه گانه به امارات یا نسبت دادن شادی عده ای از افراد عرب زبان در شهادت رئیس جمهور کشورمان به گروهی از مردم سوریه ، این را نوعی ناسپاسی نسبت به حمایت ایران از آن کشور در جنگ با داعش دانسته و خواسته و ناخواسته به ایجاد کینه و نفرت نسبت به مردم و دولت سوریه کمک می کنند. در حالی که اهداف استراتژیک ایران از حمایت از سوریه بسیار فراتر و مهم تر از آن است که با این مسایل مخدوش شود. به دیگر سخن در واقع ایران بیش از آنکه صرفا به حمایت از سوریه و بشار اسد توجه داشته باشد به دنبال اهداف بسیار مهم تر منطقه ای و فرامنطقه ای خود و دنیای اسلام بود. ایران در طول جنگ سوریه با داعش، از حمایت این کشور منافع و اهداف راهبردی متعددی را دنبال می‌کرد که می‌توان آنها را به دسته‌های کلی زیر تقسیم کرد: 🔹منافع امنیتی: مقابله با تهدید داعش: داعش نه تنها برای سوریه، بلکه برای ایران نیز خطری جدی محسوب می‌شد. این گروه تروریستی به دنبال گسترش قلمرو خود به کشورهای همسایه بود و ایران را نیز به عنوان یکی از اهداف خود می‌دید. حمایت از دولت سوریه در جنگ با داعش، به منزله مقابله با این تهدید در مرزهای غربی ایران بود. حفظ عمق استراتژیک: سوریه از دیرباز به عنوان "عمق استراتژیک" ایران در منطقه شناخته می‌شد. سقوط دولت سوریه به دست داعش، می‌توانست این عمق استراتژیک را از بین ببرد و موقعیت ایران را در منطقه به طور قابل توجهی تضعیف کند. جلوگیری از ناامنی در منطقه: گسترش ناامنی و بی‌ثباتی در سوریه، می‌توانست به سرایت آن به سایر کشورهای منطقه، از جمله ایران منجر شود. حمایت از دولت سوریه در جنگ با داعش، به منزله کمک به حفظ ثبات و امنیت در کل منطقه بود. 🔹منافع ایدئولوژیک: حمایت از جبهه مقاومت: ایران خود را حامی "جبهه مقاومت" در منطقه می‌داند. سوریه نیز یکی از اعضای کلیدی این جبهه محسوب می‌شود. حمایت از دولت سوریه در جنگ با داعش، به منزله تقویت جبهه مقاومت و مقابله با دشمنان ایران و اسلام، از جمله اسرائیل و آمریکا بود. صدور انقلاب اسلامی: ایران همواره به دنبال صدور انقلاب اسلامی خود به سایر کشورها بوده است. حمایت از دولت سوریه و کمک به آن در حفظ قدرت، می‌توانست به عنوان الگویی برای سایر کشورهای منطقه عمل کند و زمینه را برای صدور انقلاب اسلامی فراهم کند. 🔹منافع اقتصادی: حفظ خطوط ارتباطی: ایران از طریق سوریه به لبنان و مدیترانه دسترسی دارد. سقوط دولت سوریه به دست داعش، می‌توانست این خطوط ارتباطی را از بین ببرد و به ضرر منافع اقتصادی ایران باشد. دسترسی به بازارهای جدید: سوریه می‌تواند به عنوان دروازه‌ای برای ورود ایران به بازارهای جدید در منطقه عمل کند. حمایت از دولت سوریه و کمک به بازسازی این کشور، می‌توانست زمینه را برای افزایش صادرات ایران به سوریه و سایر کشورهای منطقه فراهم کند. منافع ژئوپلیتیکی: افزایش نفوذ منطقه‌ای: حمایت از دولت سوریه و کمک به آن در جنگ با داعش، می‌توانست به افزایش نفوذ منطقه‌ای ایران منجر شود. حفظ توازن قوا: ایران و آمریکا دو قدرت رقیب در منطقه هستند. حمایت از دولت سوریه در جنگ با داعش، می‌توانست به عنوان ابزاری برای حفظ توازن قوا در منطقه به نفع ایران عمل کند. 🔹نکته: لازم به ذکر است که اینها فقط برخی از مهم‌ترین منافعی بود که ایران از حمایت سوریه در جنگ با داعش دنبال می‌کرد. در مورد میزان تحقق هر یک از این منافع، می‌توان بحث‌های زیادی کرد. همچنین، لازم به تاکید است که دخالت ایران در جنگ سوریه، انتقاداتی را نیز به همراه داشته است.۱۴۰۳/۳/۱ ✍ علی اسدی https://eitaa.com/aliasadi110
از امام صادق علیه السلام نقل شده است که فرمودند: اَلْبِرُّ وَ حُسْنُ الْخُلْقِ یَعْمُرانِ الدّیارَ و یَزیدانِ فِی الاَْعْمارِ ترجمه: نیکوکاری و خوش اخلاقی خانه ها را آباد و عمرها را طولانی می‌کنند. (کافی، جلد ۲، صفحه ۱۰۰) شرح حدیث: این حدیث نورانی به دو صفت ارزشمند انسانی، نیکوکاری و خوش اخلاقی و آثار و برکات آنها در زندگی انسان می‌پردازد. ۱. نیکوکاری: "بر" در این حدیث به معنای نیکوکاری و احسان به دیگران است. این نیکوکاری می‌تواند شامل کمک مالی، یاری رساندن به نیازمندان، دستگیری از ایتام و سالخوردگان، صلح و آشتی دادن، و هر کار خیر و مفیدی باشد که به نفع دیگران انجام می‌گیرد. ۲. خوش اخلاقی: "حسن خلق" به معنای خوش اخلاقی و برخورد نیکو با دیگران است. این خوش اخلاقی شامل صبر و بردباری، تواضع و فروتنی، صداقت و راستی، مهربانی و عطوفت، خوش‌زبانی و گشاده‌رویی، و پرهیز از غیبت، تهمت، حسد، و کینه می‌شود. 🔹آثار نیکوکاری و خوش اخلاقی: حدیث مورد بحث، دو اثر و نتیجه یقینی را برای نیکوکاری و خوش اخلاقی برمی‌شمارد: • آبادانی خانه ها: نیکوکاری و خوش اخلاقی، فضایی گرم، صمیمی و پر از محبت در خانه ها ایجاد می‌کنند. این فضای مثبت، به استحکام بنیان خانواده، رفع کدورت‌ها و اختلافات، و افزایش آرامش و شادکامی اعضای خانواده می‌انجامد. • طولانی شدن عمر: تحقیقات علمی نشان داده که استرس، اضطراب، و افکار منفی نقش مهمی در کاهش طول عمر دارند. در مقابل، احساس رضایت و خشنودی از زندگی، آرامش روحی، و روابط مثبت با دیگران به تقویت سیستم ایمنی بدن، کاهش ابتلا به بیماری‌ها، و افزایش طول عمر کمک می‌کنند. نیکوکاری و خوش اخلاقی، با ایجاد فضایی سرشار از عشق، محبت، و احترام در خانه و جامعه، استرس و اضطراب را کاهش داده و به افزایش سلامت روان و جسم انسان و در نتیجه طولانی شدن عمر او کمک می‌کنند. علاوه بر ین، نیکوکاری و خوش اخلاقی برکات و آثار مثبت دیگری نیز در زندگی انسان دارند، از جمله: جلب محبت و احترام دیگران افزایش عزت نفس و اعتماد به نفس احساس رضایت و خشنودی از زندگی گشایش در کارها و یاری خداوند نجات از سختی ها و مشکلات نتیجه: حدیث "اَلْبِرُّ وَ حُسْنُ الْخُلْقِ یَعْمُرانِ الدّیارَ و یَزیدانِ فِی الاَْعْمارِ" به ما می‌آموزد که نیکوکاری و خوش اخلاقی دو گوهر گرانبهایی هستند که زندگی انسان را در دنیا و آخرت آباد می‌کنند. بنابراین، شایسته است که همه ی ما در جهت تقویت این دو صفت ارزشمند در خود تلاش کنیم و با رفتار نیکو و احسان به دیگران، زندگی خود و جامعه ی خود را زیبا و پربار سازیم.۱۴۰۳/۳/۵ ✍ علی اسدی https://eitaa.com/aliasadi110
حکمت انتصاب منتقدان در مجمع تشخیص مصلحت نظام: تحلیلی بر انگیزه‌های رهبری انتصاب افرادی با دیدگاه‌های انتقادی نسبت به نظام و رهبری به عضویت مجمع تشخیص مصلحت توسط رهبری، موضوعی است که از زوایای مختلف قابل تحلیل و بررسی است. در این نوشتار، به برخی از دلایل احتمالی این اقدام هوشمندانه و حکیمانه رهبری می‌پردازیم: 1. ایجاد فضای گفتگوی سازنده و اجماع: مجمع تشخیص مصلحت، یک نهاد مشورتی است و حضور افراد صاحب نظر و با تجربه با دیدگاه‌های مختلف در آن، می‌تواند به تبادل نظر آزادانه و بحث‌های سازنده در مورد مسائل مهم کشور منجر شود. این امر، زمینه‌ساز یافتن راه حل‌های بهتر و تصمیم‌گیری‌های جامع‌تر خواهد بود. 2. بهره‌مندی از تخصص و تجربه: فارغ از دیدگاه‌های سیاسی، برخی افراد دارای تخصص و تجربه ارزشمندی در زمینه‌های مختلف هستند که می‌تواند برای مجمع مفید باشد. رهبری با انتصاب این افراد، به دنبال بهره‌مندی از دانش و تخصص آنها در جهت پیشبرد اهداف مجمع است. 3. ایجاد تعادل و تنوع در مجمع: مجمع تشخیص مصلحت نظام متشکل از افراد با پیشینه‌ها و تجربیات مختلف است. حضور افراد با دیدگاه‌های متفاوت، به ایجاد تعادل و تنوع در مجمع کمک می‌کند و از انحصار قدرت و تفکر تک‌بعدی جلوگیری می‌کند. 4. ایجاد فضای گفتگو بین جناح‌های مختلف: رهبری با انتصاب افرادی با دیدگاه‌های متفاوت، به دنبال ایجاد فضایی برای گفتگوی بین جناح‌های مختلف سیاسی است. این امر می‌تواند به کاهش تنش‌ها و اختلافات و همچنین به افزایش همبستگی ملی کمک کند. 5. تغییر دیدگاه افراد: رهبری ممکن است امیدوار باشد که با حضور در مجمع و قرار گرفتن در معرض دیدگاه‌های مختلف، افراد منتقد دیدگاه خود را تغییر داده و به دیدگاه‌های نظام نزدیک‌تر شوند. 6. حفظ افراد در دایره نظام: یکی دیگر از دلایل احتمالی، حفظ افراد منتقد و زاویه دار در درون نظام با درایت و هوشمندی رهبری است. این نوع مدیریت می‌تواند ریشه در تعالیم دینی داشته باشد. طبق آموزه‌های دینی، دامنه‌ی "اسلام" و "ایمان" بسیار گسترده است. در یک سوی آن، کسانی قرار دارند که صرفاً شهادتین را بر زبان جاری می‌کنند، حتی اگر به احکام اسلامی پایبند نباشند. با این حال، شرعا « مسلمان» هستند و جان، مال و ناموس آنها محترم شمرده می‌شود. در سوی دیگر، کامل‌ترین انسان‌ها قرار دارند که معصوم هستند. در میان این دو گروه، انبوهی از مسلمانان با مراتب مختلف دین و ایمان جای دارند.۱۳۰۴/۳/۸ ✍ علی اسدی https://eitaa.com/aliasadi110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
درسی از جنس نور و معرفت جانم فدای این خاندان این کلیپ هم روضه است هم درس اخلاق هم درس مردم‌داری هم درس مردانگی هم مایه پند و عبرت هم ..... روضه‌ای که اشک را بر گونه‌ها جاری می‌کند. درسی از اخلاق و مردانگی به همراه دارد و عبرتی بزرگ در دل‌ها حک می کند. بیاییم بیاموزیم که در قضاوت خود شتاب نکنیم، چرا که ظاهر و گذشته‌ی هر فرد، روایت کاملی از وجود او نیست. دلی را نشکنیم. آبرویی را نبریم. کسی را تحقیر و توهین نکنیم و در عوض، با صبر و بردباری، در صدد جذب قلوب به سوی نیکی ها و خوبی ها باشیم. ارتباط با انسان‌های نیک‌سرشت، هنری آسان است، اما هنر واقعی آنجاست که گمراهان را به راه راست رهنمون شویم و نوری از معرفت را در تاریکی ضلالتشان روشن سازیم. این کلیپ، یادآور این حقیقت است که در نهاد هر انسانی، بذری از خیر و رستگاری نهفته است و می تواند سبز شده و جوانه زند. با دلی روشن و دستی یاریگر، می‌توانیم در مسیر تعالی خود و دیگران قدم برداریم و مشعلی از عشق و ایمان را در جهان روشنایی بخشیم. ✍ علی اسدی https://eitaa.com/aliasadi110
ویژگی های رئیس جمهور مطلوب برای جمهوری اسلامی ایران 🔹شرایط قانونی: طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، رئیس جمهور باید: ایرانی الاصل مسلمان و معتقد به مبانی دین مبین اسلام متعهد به قانون اساسی اشتهار به حسن سابقه و تقوی مدیر و دارای کفایت لازم از جمله رجال مذهبی و سیاسی باشد هنگام انتخاب باید حداقل پنجاه سال تمام و حداکثر هفتاد و پنج سال داشته باشد. 🔹ویژگی های شخصیتی: 🔸تعهد به اسلام و ارزش های انقلاب اسلامی: رئیس جمهور باید فردی متدین، پایبند به ارزش های اسلامی و انقلابی باشد و در عمل نیز به آنها عمل کند. 🔸تعهد به قانون اساسی و ولایت فقیه: رئیس جمهور باید مطیع اوامر و رهنمودهای ولی فقیه باشد و در چارچوب قانون اساسی عمل کند. در غیر این صورت مشروعیت دینی و قانونی خود را از دست داده‌ و کشور و مردم را گیر چالش های جدی می کند. 🔸تدبیر و کفایت: رئیس جمهور باید فردی توانمند، با تجربه و کارآمد باشد و از توانایی لازم برای اداره کشور برخوردار باشد. 🔸عدالت خواهی و فساد ستیزی: رئیس جمهور باید در برابر فساد و ظلم اشخاص، گروه ها، نهادها و سازمان های گوناگون ایستادگی کند و در جهت برقراری عدالت در جامعه تلاش کند. 🔸مردم داری و توجه به اقشار ضعیف: رئیس جمهور باید دلسوز مردم باشد و به مشکلات آنها به خصوص اقشار ضعیف جامعه توجه و برای حل آنها تلاش جدی و عملی کند. 🔸تواضع و فروتنی: رئیس جمهور باید از خودبرتربینی و غرور دوری کند و با مردم با تواضع و فروتنی رفتار کند. این موضوع با ایجاد محبوبیت مردمی برای رئیس جمهور، او را در اداره امور کشور و‌ حل مشکلات یاری می رساند. 🔸شجاعت و قاطعیت: رئیس جمهور باید در برابر دشمنان و متخلفان در هر موقعیتی که باشند شجاعت و قاطعیت داشته باشد و از حقوق مردم دفاع کند. 🔹ویژگی های مدیریتی: 🔸قدرت برنامه ریزی و سازماندهی: رئیس جمهور باید توانایی برنامه ریزی و سازماندهی امور کشور را داشته باشد و بتواند از ظرفیت های مختلف کشور به نحو احسن استفاده کند. 🔸توانایی برقراری ارتباط با مردم و جلب اعتماد عمومی: رئیس جمهور باید بتواند با مردم ارتباط برقرار کند و اعتماد عمومی را جلب کند. 🔸توانایی دیپلماسی و مذاکره: رئیس جمهور باید در عرصه بین الملل از توانایی دیپلماسی و مذاکره بالایی برخوردار باشد تا بتواند از حقوق و منافع کشور در مجامع بین المللی دفاع کند. 🔸داشتن سابقه مدیریتی: رئیس جمهور باید سابقه مدیریتی در سطوح مختلف کشور را داشته باشد تا با چالش ها و مشکلات کشور و راه حل های انها آشنا باشد. 🔸توانایی کار تیمی: رئیس جمهور باید بتواند با دیگران به خوبی کار کند و از نظرات آنها استفاده کند. 🔸تعهد به قانون: رئیس جمهور باید به قانون احترام بگذارد و در عمل به آن پایبند باشد و هرگز قانون را به نفع خود و اطرافیانش دور نزده یا تفسیر نکند. 🔸امانت داری: رئیس جمهور باید امین مردم باشد و در حفظ بیت المال و اموال عمومی کوشا باشد. 🔸داشتن برنامه برای حل مشکلات کشور: رئیس جمهور باید برنامه مشخصی برای حل مشکلات کشور از جمله مشکلات اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی داشته باشد. 🔸تلاش برای پیشرفت و آبادانی کشور: رئیس جمهور باید در جهت پیشرفت و آبادانی کشور تلاش کند و زمینه را برای رفاه و آسایش مردم فراهم کند. 🔺توجه: انتخاب یک رئیس جمهور خوب با ویژگی های ذکر شده، می تواند به پیشرفت و آبادانی کشور و حل مشکلات مردم کمک کند. البته، در نهایت این مردم هستند که با انتخاب آگاهانه خود می توانند رئیس جمهوری را برگزینند که دارای این ویژگی ها باشد. ۱۴۰۳/۳/۱۰ ✍ علی اسدی @ali_asadi_zanjani
نوازش روح در سکوت شب‌های جمعه در سکوت شب‌های جمعه، زمانی که ستاره‌ها در پهنه‌ی آسمان چشمک می‌زنند و نسیم خنک بر تن و جانمان می‌وزد، گویی دریچه‌ای به سوی خاطرات عزیزان سفر کرده باز می‌شود و یاد و خاطره‌ی آن‌ها جان دوباره می‌گیرد. در این شب‌ پرفیض، سایه‌ی خاطرات بر ذهنمان نقش می‌بندد. لحظات شاد و غمگین در کنارشان، خنده‌ها و اشک‌ها، همه و همه در این شب معنا پیدا می‌کنند. دلمان مملو از حسرت و دلتنگی می‌شود و بغض در گلویمان سنگینی می‌کند. اما در کنار این غم و اندوه، امیدی نیز در دلمان روشن می‌شود. امیدی که از ایمان به معاد و رستاخیز سرچشمه می‌گیرد. می‌دانیم که عزیزانمان سفر ابدی خود را آغاز کرده‌اند و در سرای آخرت به سر می‌برند. در این شب‌ پرفیض، بهترین کار، دعا برای شادی روحشان و فرستادن خیرات برای آنهاست. می‌توانیم قرآن بخوانیم، صدقه بدهیم و یا با اطعام نیازمندان، دستگیری از آنان کنیم. هر گرهی که از کار بنده‌ای باز کنیم و هر دلی را که شاد کنیم، ثواب و نور آن به روح عزیزانمان هدیه می‌شود و آرامش و آسایش را برایشان به ارمغان می‌آورد. بیاییم در شب‌های جمعه، دستی بگیریم، اشکی از گونه‌ی غمناکی پاک کنیم، لبخندی بر لبی بنشانیم. با این کار، نه تنها به روح آن‌ها آرامش می‌بخشیم، بلکه ثوابی نیز برای خودمان ذخیره می‌کنیم. هیچگاه عزیزانمان را از یاد نخواهیم برد. یاد و خاطره‌ی آن‌ها همیشه در قلبمان زنده خواهد ماند. و هر شب جمعه، با دعا و خیرات برایشان، یاد و نامشان را گرامی می‌داریم. روحشان شاد و یادشان گرامی باد. ۱۴۰۳/۳/۱۰ ✍ علی اسدی https://eitaa.com/aliasadi110
حرمت مؤمن، حرمت کعبه! در دین اسلام، تأکیدات فراوانی بر احترام به مؤمنان شده است. روایات متعددی از معصومین (ع) نقل شده که احترام به مؤمن را همسنگ احترام به خانه خدا، کعبه، می‌دانند. امام صادق (ع) در روایتی فرمودند:«الْمُؤْمِنُ أَعْظَمُ حُرْمَةً مِنَ الْكَعْبَةِ؛ حرمت مؤمن از حرمت کعبه بالاتر است.» (خصال صدوق، ج1، ص27) بر اساس این روایات، کسی که به مؤمنی بی‌احترامی کند، او را مورد توهین قرار دهد، آبرویش را خدشه‌دار کند یا به او تهمت بزند، گویی کعبه را ویران کرده است. در فرهنگ اسلامی، گناهی بالاتر از این وجود ندارد. کعبه، نماد عظمت خداوند است و احترام به آن، از واجبات مسلم هر مسلمان به شمار می‌رود. حال، اگر بی‌احترامی به مؤمن، معادل ویران کردن کعبه دانسته شده، اهمیت حفظ حرمت مؤمنان تا چه اندازه آشکار می‌شود؟ کمک به حفظ آبرو، دفع تهمت و رفع دروغ و افترا از مؤمن، در زمره یاری‌های معنوی و غیرمادی محسوب می‌شود که از ارزش والایی برخوردار است. این یاری‌ها، حتی از کمک‌های مادی مرسوم نیز ارزشمندتر شمرده شده‌اند.۱۴۰۳/۳/۱۲ ✍ علی اسدی @ali_asadi_zanjani
ثبت‌نام فله‌ای ! مقدمه: این روزها، شاهد حضور فوج نامزدها در انتخابات ریاست جمهوری بوده‌ایم که بدون ارائه برنامه و معرفی تیم خود، صرفاً برای ثبت نام در میدان حاضر می‌شوند. این پدیده که از آن می توان با عنوان "ثبت‌نام فله‌ای" نام برد، انتقادات بسیاری را به همراه دارد. نقدها: فقدان برنامه و تیم: بسیاری از این نامزدها هیچ برنامه مشخصی برای اداره کشور ارائه نمی‌دهند و از معرفی اعضای احتمالی کابینه خود نیز خودداری می‌کنند. این امر نشان می‌دهد که آنها صرفاً به دنبال جلب توجه یا کسب امتیازات سیاسی هستند و نه حل مشکلات کشور. تخفیف در شأن انتخابات: حضور افراد فاقد صلاحیت و برنامه در انتخابات، شأن و جایگاه این رویداد مهم را خدشه‌دار می‌کند و به بی‌اعتمادی مردم نسبت به نظام سیاسی دامن می‌زند. ایجاد سردرگمی برای رای‌دهندگان: با تعداد زیاد نامزدهای بدون برنامه، رای‌دهندگان در انتخاب گزینه اصلح دچار سردرگمی می‌شوند و ممکن است در نهایت به فردی رأی دهند که صلاحیت لازم را ندارد. تحمیل هزینه‌های اضافی: بررسی صلاحیت هر یک از این نامزدها، هزینه‌های اضافی را به برگزارکنندگان انتخابات تحمیل می‌کند. ریشه مشکل: بخش عمده‌ای از مشکل به فرایند فعلی ثبت‌نام باز می‌گردد. در حال حاضر، شرایط خاصی برای احراز صلاحیت نامزدها وجود ندارد و صرفاً با ارائه مدارک هویتی و گواهی سوءپیشینه می‌توان در انتخابات ثبت نام کرد. راه حل: برای رفع این معضل، لازم است شرایط ثبت‌نام در انتخابات ریاست جمهوری بازنگری و معیارهای مشخصی برای احراز صلاحیت نامزدها تعیین شود. برخی از این معیارها می‌توانند شامل موارد زیر باشند: ارائه برنامه منسجم برای اداره کشور معرفی اعضای احتمالی کابینه سابقه مدیریتی و تجربه مفید عدم سوءپیشینه و محکومیت‌های قانونی همچنین، می‌توان محدودیت‌هایی برای تعداد نامزدها در نظر گرفت تا از حضور افراد فاقد صلاحیت جلوگیری شود.۱۴۰۳/۳/۱۴ ✍ علی اسدی @ali_asadi_zanjani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسیارعالی بسیار‼️ الله اکبر الله اکبر‼️ بشنوید سخنان شیخ تیجانی را در مورد سنیان متعصبی که بخاطر ماجرای غزه شیعه شده اند. تبلیغ عملی موثرترین شیوه تبلیغ دین انبیای الهی و امامان معصوم (ع) در عرصه تبلیغ، از روشی کارآمد و اثرگذار به نام "تبلیغ عملی" بهره می‌بردند. این روش مبتنی بر تجسم عینی ارزش‌های والای انسانی و قرآنی در سکنات و رفتار ایشان بود. قرآن کریم نیز در نکوهش کسانی که به آنچه می‌گویند عمل نمی‌کنند، صراحت دارد. امام صادق (ع) در روایتی پرمغز می‌فرمایند:کونوا دعاة الناس بغیر السنتکم؛ "مردم را با اعمال نیک خود به سوی نیکی‌ها دعوت کنید، نه با گفتار صرف." (بحارالانوار، جلد ۷۴، ص ۳۳۶) تأثیر عمیق "دعوت عملی" از این جا نشأت می‌گیرد که هرگاه شنونده، صداقت و ایمان کامل گوینده را در گفتار و رفتار او مشاهده کند، با جان و دل به سخنانش توجه می‌کند. چرا که "سخن از دل برآمده، لاجرم بر دل نشیند." ✍ علی اسدی @ali_asadi_zanjani
تمایز میان بیان خوبی‌ها و خدمات با کرامت‌تراشی تفاوت میان بیان خوبی‌ها و خدمات نیکوی کسی با کرامت‌تراشی برای او آشکار است. روش نخست مورد تأیید و سفارش خداوند و اولیای الهی است، در حالی که دومی دروغ و مذموم شمرده می‌شود. 🔹بیان خوبی ها: شایسته است خوبی‌ها و خدمات افراد به ویژه افراد شناخته شده را بر زبان آورد. این کار فواید متعددی دارد: ترویج الگوهای نیکو: با بیان خوبی‌ها و خدمات افراد نیکوکار، آنها را به عنوان الگو به جامعه معرفی می‌کنیم و دیگران را تشویق به انجام کارهای خیر می‌کنیم. تشویق به نیکی: قدردانی از خدمات و نیکوکاری افراد، انگیزه آنها را برای ادامه این مسیر افزایش می‌دهد و دیگران را نیز به انجام کارهای خیر ترغیب می‌کند. تسکین آلام: بیان خوبی‌ها و خدمات یک فرد در زمان حیات یا پس از مرگ او، می‌تواند تسلی‌بخش بازماندگان و دوستان او باشد و اندوه آنها را کاهش دهد. تثبیت جایگاه نیکوکاران: با بیان خدمات و نیکوکاری افراد، جایگاه آنها در تاریخ و در میان مردم تثبیت می‌شود و نام و یاد آنها گرامی داشته می‌شود. تاثیر در جایگاه اخروی نیکوکاران: شهادت مردم عادی و به خصوص «ولی امر» حکیم و عادل جامعه اسلامی در مورد خوب بودن افراد، در تعیین جایگاه آنها در عالم برزخ و آخرت نقش تعیین‌کننده‌ای دارد. فرق زیادی است میان کسی که رهبر معظم انقلاب در نماز میت او حتی جمله «اللَّهُمَّ إِنَّا لَا نَعْلَمُ مِنْهُ إِلَّا خَيْرًا» را به زبان نیاورد، با کسی که در نماز میت او، آن جمله را چندین بار تکرار کرد و ایشان را مورد تمجید و ستایش قرار داد و درگذشت ایشان را برای خود، نظام و خانواده ایشان جبران‌ناپذیر دانست. قضاوت مردم درباره این دو شخصیت نیز زمین تا آسمان متفاوت است. نکته مهم این است که در بیان خوبی‌ها و خدمات افراد، باید صداقت و راستی را مد نظر قرار دهیم و از اغراق و کرامت‌تراشی پرهیز کنیم. 🔹کرامت‌سازی: کرامت‌سازی که به معنای اغراق در بیان خوبی‌ها و خدمات یک شخص و نسبت دادن صفات و فضایل غیرواقعی به او است، عملی مذموم و ناپسند است. این کار نه تنها فایده‌ای ندارد، بلکه می‌تواند مضرات متعددی نیز به دنبال داشته باشد، از جمله: ترویج ریا و فریب: کرامت‌تراشی، ریا و فریب را در جامعه رواج می‌دهد و باعث می‌شود مردم به یکدیگر با دیده شک و تردید نگاه کنند. ظلم به نیکوکاران: اغراق در بیان خوبی‌ها و خدمات یک شخص، حق سایر نیکوکاران را ضایع می‌کند و جایگاه آنها را در اذهان مردم تنزل می‌دهد. تضعیف باورهای دینی: کرامت‌تراشی می‌تواند به تضعیف باورهای دینی مردم منجر شود، زیرا آنها را به این باور می‌رساند که انسان‌ها می‌توانند به جای تلاش برای کسب رضایت الهی، با فریب و ریا، جایگاهی در نزد خداوند و مردم پیدا کنند.۱۴۰۳/۳/۱۵ ✍ علی اسدی @ali_asadi_zanjani