eitaa logo
علی اسدی
181 دنبال‌کننده
38 عکس
33 ویدیو
1 فایل
نوشته ها
مشاهده در ایتا
دانلود
چکیده: تأکید پیامبر اکرم (ص) بر جدایی‌ناپذیری قرآن کریم و اهل بیت (ع) از یکدیگر، نشان‌دهنده لزوم انطباق کامل آموزه‌های ائمه اهل بیت (ع) با قرآن کریم است. بر همین اساس، آموزه های امام رضا (ع) در خصوص نبوت و امامت، کاملاً قابل استناد به قرآن کریم است. آموزه های آن حضرت در ارتباط با قرآن کریم به دو دسته تقسیم می‌شود: دسته اول: در این دسته، به آیات قرآن کریم استناد شده است. دسته دوم: در این دسته، اگرچه به قرآن استناد نشده، اما دیدگاه‌ها و استدلال‌های آن حضرت دارای مبنا، منطق و روش قرآنی است و قرآن کریم موید آن است. هدف این پژوهش، بررسی و تحلیل آموزه های امام رضا (ع) با روش توصیفی و تحلیلی است. در این راستا، از یک سو به تجزیه و تحلیل آیات مورد استناد امام رضا (ع) پرداخته شده و از سوی دیگر، با استخراج و تحلیل آیات مربوط، بخش دوم آموزها مستند به قرآن کریم می‌شود. فصل اول به کلیات پژوهش می‌پردازد. فصل دوم در چهار بخش به بررسی آموزه های امام رضا (ع) در خصوص نبوت و امامت می‌پردازد: بخش اول: در این بخش، ضمن بررسی چالش‌های مربوط به عصمت انبیا و آیات مرتبط، پاسخ‌های امام رضا (ع) به این چالش‌ها همراه با مستندات قرآنی تجزیه و تحلیل می‌شود. بخش دوم: در این بخش، نقد الوهیت حضرت مسیح (ع) از دیدگاه امام رضا (ع) و مستندات قرآنی آن ارائه می‌شود. بخش سوم: در این بخش، استناد امام رضا (ع) به بشارت تورات و انجیل و معجزه رسول خدا (ص) برای اثبات نبوت آن حضرت و مستندات قرآنی آن بررسی می‌شود. بخش چهارم: در این بخش، به تجزیه و تحلیل دیدگاه امام رضا (ع) در خصوص دلیل متفاوت بودن معجزات پیامبران الهی با تأکید بر معجزه حضرت موسی (ع)، عیسی (ع) و پیامبر اکرم (ص) پرداخته می‌شود. فصل سوم به تجزیه و تحلیل مستندات قرآنی دیدگاه امام رضا (ع) در خصوص مهم‌ترین مباحث امامت می‌پردازد. این فصل در دو بخش به بررسی این مباحث می‌پردازد: بخش اول: در این بخش، مباحث مربوط به گزینش امام از قبیل ضرورت گزینش الهی امام معصوم (ع)، ناتوانی عقل بشر از درک منصب والای امامت، نمونه‌ها و سیر تاریخی گزینش الهی امام و ناسازگاری نظریه انتخابی بودن امام معصوم با قرآن کریم بررسی می‌شود. بخش دوم: در این بخش، ویژگی‌های امام معصوم (ع) و مستندات قرآنی آن بررسی می‌شود. لزوم برتری علمی امام معصوم (ع)، آگاهی غیبی او، الهام به وی، آگاهی امام به زبان‌های گوناگون، لزوم نسل و تبار نبوی امام معصوم و امکان امامت کودک، مباحث این بخش را تشکیل می‌دهند. ۱۴۰۳/۵/۱ ✍️ علی اسدی @ali_asadi_zanjani
به لطف خدا کتاب «دین در قرآن» از سوی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی منتشر شد. این کتاب را ابتدا به عنوان مدخل « دین» برای دائره المعارف قران نوشتم. سپس پس از پاره ای اصلاحات و توسعه مباحث، در قالب کتاب منتشر شد. چکیده: قرآن کریم افزون بر راهنمایی در زمینه های گوناگون، داده های مهمی درباره ادیان مختلف توحیدی و غیر توحیدی به دست می دهد. این داده ها از جنبه های گوناگون دارای اهمیت فراوانی هستند و می توانند آگاهی های سودمندی را بیان کنند. کتاب دین در قران تلاش می کند این داده ها و اگاهی های قرآنی را ساماندهی کند و در اختیار علاقمندان قرار دهد. سرفصل های مهم کتاب عبارتند از: مفهوم شناسی دین، دین حضرت آدم، دین حضرت نوح، دین حضرت هود، دین حضرت صالح، دین حضرت ابراهیم، دین حضرت موسی، دین حضرت عیسی، دین اسلام، اشتراکات و اختلافات ادیان توحیدی، انواع ادیان غیر توحیدی، منشا پیدایش دین و قلمرو دین. ✍️ علی اسدی @ali_asadi_zanjani
نقش دوستان در شکل‌گیری شخصیت انسان در آموزه های اسلامی تاکید زیادی بر انتخاب دوست خوب و نقش دوستان در شکل گیری شخصیت انسان شده است. از دیدگاه روانشناسی نیز، گروه دوستان نقش بسزایی در شکل‌گیری شخصیت افراد، به خصوص در دوران کودکی و نوجوانی ایفا می‌کنند. این تاثیر از طریق مکانیزم‌های مختلفی از جمله یادگیری مشاهده‌ای، هنجارهای گروهی و فشار همسالان اعمال می‌شود. 🔹یادگیری مشاهده‌ای: کودکان و نوجوانان با مشاهده و تقلید رفتار دوستان خود، بسیاری از رفتارها، ارزش‌ها و باورها را می‌آموزند. به عنوان مثال، اگر کودکی در گروهی از دوستانی باشد که به طور مرتب دروغ می‌گویند، احتمال اینکه او نیز دروغ‌گو شود، افزایش می‌یابد. 🔹الگوبرداری: نوجوانان اغلب از رفتار و ارزش‌های دوستان و همسالان خود الگوبرداری می‌کنند. اگر با دوستان مثبتی معاشرت کنند، احتمال اینکه خودشان نیز رفتارهای مثبت داشته باشند بیشتر است. در مقابل، اگر با دوستان منفی معاشرت کنند، ممکن است در معرض خطر رفتارهای پرخطر مانند سوء مصرف مواد یا جرم قرار بگیرند. 🔹هنجارهای گروهی: هر گروه اجتماعی دارای مجموعه‌ای از هنجارها یا قواعد نانوشته‌ای است که رفتار اعضای آن گروه را تعیین می‌کند. افراد برای پذیرفته شدن در گروه، تمایل دارند که با این هنجارها مطابقت داشته باشند. به عنوان مثال، اگر در گروهی از دوستان، مرسوم باشد که نمرات تحصیلی با تقلب کردن بالا برده شود، ممکن است دانش‌آموزی که به طور معمول تقلب نمی‌کند، تحت فشار قرار بگیرد تا برای حفظ جایگاه خود در گروه، تقلب کند. همچنین اگر در گروهی مثلا نماز خواندن، رعایت حجاب، پایبندی به حلال و حرام و مانند آنها مرسوم باشد، این که جوان و نوجوانان این گروه این مسائل را رعایت کنند زیاد است. 🔹فشار همسالان: فشار همسالان به تمایلی اطلاق می‌شود که افراد برای مطابقت با رفتار و نظرات گروه خود احساس می‌کنند. این فشار می‌تواند هم مثبت و هم منفی باشد. فشار همسالان مثبت می‌تواند افراد را به انجام رفتارهای سازنده مانند تلاش برای پیشرفت تحصیلی، رعایت حقوق دیگران، درستکاری یا شرکت در فعالیت‌های ورزشی تشویق کند. با این حال، فشار همسالان منفی نیز می‌تواند افراد را به انجام رفتارهای مخرب مانند مصرف مواد مخدر، خشونت یا رفتارهای خطرناک و نادرست و‌ ناهنجار سوق دهد. 🔹 نیاز تعلق به گروه: انسان‌ها موجوداتی اجتماعی هستند و نیاز ذاتی به تعلق به گروه دارند. در دوران نوجوانی، این نیاز به شدت افزایش می‌یابد و گروه همسالان به منبع اصلی حس تعلق تبدیل می‌شود. نوجوانان در گروه همسالان خود احساس می‌کنند که پذیرفته شده و درک می‌شوند، که این امر به شکل‌گیری هویت و عزت نفس آنها کمک می‌کند. احساس تعلق به گروه می‌تواند به افراد «اعتماد به نفس» و «احساس ارزشمندی» بدهد. 🔹حمایت اجتماعی: علاوه بر موارد فوق، «حمایت اجتماعی» نیز می‌تواند نقش مهمی در شکل‌گیری شخصیت افراد ایفا کند. دوستان می‌توانند منبع مهمی از «حمایت عاطفی» باشند و به افراد کمک کنند تا با مشکلات خود کنار بیایند. 🔹نقش والدین و مربیان: در حالی که گروه دوستان می‌توانند تاثیر قدرتمندی بر شکل‌گیری شخصیت افراد داشته باشند، نقش والدین و مربیان نیز نباید نادیده گرفته شود. والدین و مربیان می‌توانند با آموزش مهارت‌های مقابله با فشار همسالان، تشویق به انتخاب دوستان مثبت و ایجاد محیطی گرم و حمایتی در خانه، به فرزندانشان کمک کنند تا در برابر فشار‌های منفی گروه دوستان مقاومت کنند. در نهایت، می‌توان گفت که گروه دوستان یکی از عوامل مهمی است که در شکل‌گیری شخصیت افراد، به خصوص در دوران کودکی و نوجوانی، نقش دارد. با درک این موضوع، والدین و مربیان می‌توانند به فرزندانشان کمک کنند تا از تاثیرات مثبت گروه دوستان بهره‌مند شوند و از تاثیرات منفی آن در امان بمانند. ۱۴۰۳/۵/۳ ✍️ علی اسدی @ali_asadi_zanjani
سایه‌های گناه داریوش با چشمانی سرخ و نگاهی خالی به دیوار زندان خیره شده بود. یادآوری روزهای گذشته، او را به اعماق تاریکی می‌کشاند. زمانی جوانی پرشور و امیدوار بود که با هزاران آرزو به دانشگاه راه یافته بود. اما دانشگاه، به جای آنکه پلکان ترقی او باشد، به باتلاقی تبدیل شد که او را در خود فرو برد. در میان انبوه دانشجویان، دخترانی با ظاهری آراسته و رفتاری آزادانه توجه داریوش را جلب کردند. او که در خانواده‌ای سنتی بزرگ شده بود، از این آزادی بی‌حد و حصر به هیجان آمده بود. به تدریج، ارتباطش با یکی از این دختران عمیق‌تر شد و به زودی دل به او بست. اما این رابطه، به جای آنکه او را به خوشبختی برساند، به تباهی کشاند. وقتی فهمید که دختر مورد علاقه‌اش باردار است، دنیا بر سرش خراب شد. او که هنوز برای ازدواج آماده نبود و از آینده‌ای نامعلوم می‌ترسید، در تلاشی بیهوده برای حل مشکل، دست به کاری زد که تا ابد پشیمانش کرد. دختر اصرار داشت که هر چه زودتر باهم ازدواج کنند, اما داریوش امروز و فردا می کرد و می گفت اصلا آمادگی ندارد. سرانجام در غروب یک روز سرد پاییزی سر همین موضوع کارشان به درگیری و آبروریزی کشید. آن دو باهم گلاویز شدند. داریوش وقتى كه به خود آمد متوجه شد او را خفه كرده و دختر مُرده است! پیام: ماجرای داریوش، تراژدی جوانی است که تحت تأثیر عوامل مختلف از جمله روابط آزاد با دختران بدحجاب، از مسیر درست زندگی منحرف شده است. این داستان، زنگ خطری است برای کسانی که به مسائلی مانند هنجارشکنی، روابط محرم و نامحرم، بی حجابی و بدحجابی، روابط پیش از ازدواج و مسئولیت‌پذیری کمتر توجه می‌کنند. نتیجه‌گیری: مسئولیت‌پذیری فردی: هر فرد مسئول اعمال و انتخاب‌های خود است و باید عواقب آن‌ها را بپذیرد. نقش خانواده و جامعه: خانواده و جامعه هر دو در شکل‌گیری شخصیت و رفتار افراد نقش مهمی دارند. اهمیت ارزش‌ها و هنجارهای دینی: ارزش‌ها و هنجارهای دینی، چارچوبی برای زندگی افراد فراهم می‌کنند و از بروز بسیاری از انحرافات جلوگیری می‌کنند. دخالت عوامل چندگانه: در واقعیت، وقوع یک جرم نتیجه‌ی عوامل متعدد و پیچیده‌ای است و نمی‌توان آن را تنها به یک عامل خاص مانند بدحجابی نسبت داد. همان طور که نقش مهم آن را نیز نمی توان نادیده گرفت. ۱۴۰۳/۵/۴ ✍️ علی اسدی @ali_asadi_zanjani
راز یک تغییر حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ غلامرضا فیروزیان نقل می کند: تابستان سال ۱۳۲۳ در «ونک مستوفی» منبر می‌رفتم. امام جماعت آنجا سید بزرگوارى بود که الان با گذشت چندین دهه، نامش را فراموش کرده‌ام. این سید بزرگوار بین گفتگوهایى که با هم داشتیم، تعریف کرد: که یک روز صدای در منزل بلند شد، وقتی آمدم در را باز کردم، خانمى نیمه‌برهنه و بی‌حجاب و آرایش کرده و دست و سینه باز را مقابل خود دیدم. خواستم درب را ببندم و به او بی‌اعتنائی کنم. فکر کردم همین که در خانه یک روحانی با این قیافه آمده، شاید معایب بی‌حجابی را نمی‌داند و شاید بتوانم نصیحتش کنم. سرم را پایین انداخته و گفتم بفرمائید. داخل اتاق شده نشست و مسئله‌ای در مورد ارث از من سؤال کرد. من گفتم: خانم! من هم از شما می‌خواهم مسئله‌ای بپرسم، اگر جواب دادید من هم جواب می‌دهم. گفت: شما از من؟ گفتم بله. گفت بفرمائید؟ گفتم: شخصی در محلی مشغول غذا خوردن است. غذا هم بسیار خوشمزه و خوشبو است. گرسنه‌ای از کنار او می‌گذرد، پایش از حرکت می‌ایستد، جلوی او می‌نشیند، شاید تعارفش کند، ولی او اعتنا نمی‌کند. شخص گرسنه تقاضای یک لقمه می‌کند، او می‌گوید: غذا متعلق به من است و نمی‌دهم. هر چه التماس می‌کند، او به خوردن ادامه می‌دهد. خانم، این چگونه آدمی است؟ گفت: آن شخص بیرحم، از شمر بدتر است. گفتم: گرسنه دو جور است، یکی گرسنه شکم و دیگری گرسنه شهوت. جوان مجرد و گرسنه شهوت، خانم نیمه‌برهنه و زیبایی را می‌بیند که همه نوع عطرها و آرایش‌های مطبوع دارد. هر چه با او راه می‌رود، شاید خانم توجهی به او بکند و مقدارى روی خوش به او نشان بدهد، جوان به او اعتنا نمی‌کند. جوان اظهار علاقه می‌کند، زن محل نمی‌گذارد، جوان خواهش می‌کند، زن می‌گوید: من نجیبم و حاضر نیستم با تو صحبت کنم. جوان التماس می‌کند، زن توجه نمی‌کند. این خانم چگونه آدمی است؟ خانم فکری کرد و از جا حرکت کرد و از خانه بیرون رفت. فردا درب منزل صدا کرد، رفتم در را باز کردم، دیدم سرهنگی دم در ایستاده و اجازه ورود می‌خواهد. وقتی وارد اتاق شد و نشست، گفت: من شوهر همان خانم دیروزی هستم. وقتی که با او ازدواج کردم، چون خانواده‌ای مذهبی بودیم از او خواستم با حجاب باشد، گفت: بعد از ازدواج. ولی هر آنچه به او گفتم و خواهش کردم، تهدید کردم، زیر بار نرفت. ولی دیروز آمد و از من چادر و پوشش اسلامی خواست. نمی‌دانم شما دیروز به او چه گفتید. ماجرا را به او گفتم. او با خود عبایی آورده بود. به من داد و تشکر کرد و رفت. پیام داستان داستان "راز یک تغییر" که روایتی از یک ماجرای واقعی است، پیام‌های چندلایه‌ و آموزنده‌ای را به مخاطب منتقل می‌کند. پیام‌های اصلی داستان عبارتند از: اهمیت حجاب و عفاف: داستان به روشنی نشان می‌دهد که حجاب و عفاف نه تنها یک واجب و الزام دینی، بلکه یک عامل مهم در حفظ کرامت و ارزش زن است. تغییر نگرش زن در داستان پس از گفتگو با روحانی، نشان از تأثیر عمیق این ارزش‌ها بر زندگی فردی و اجتماعی انسان دارد. خطرات بی‌حجابی: داستان با نشان دادن عواقب بی‌حجابی برای زن و جامعه، اهمیت این موضوع را نشان می دهد. بی‌حجابی نه تنها باعث تحریک شهوت جنسی و ایجاد مشکلات اخلاقی می‌شود، بلکه می‌تواند به روابط خانوادگی نیز آسیب برساند. تأثیر گفتگو و نصیحت: گفتگوی روحانی با زن بی‌حجاب و تأثیر آن بر تغییر نگرش او، نشان از اهمیت گفتگو و نصیحت دلسوزانه و حکیمانه در هدایت افراد به سوی ارزش‌های انسانی و دینی دارد. نقش روحانیت در جامعه: روحانیت در این داستان به عنوان راهنمایی دلسوز و آگاه معرفی می‌شود که با استفاده از حکمت و منطق، می‌تواند افراد را به سمت سعادت هدایت کند.۱۴۰۳/۵/۴ ✍️ علی اسدی @ali_asadi_zanjani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داستان زیبا و شنیدنی کرَم و آقایی سیدالشهداء علیه السلام نسبت به غلام و خادم خویش و ادب خادم آن حضرت ✍️ علی اسدی @ali_asadi_zanjani
مرز باریک "فقط یه کم"، جمله‌ای بود که بارها و بارها در ذهنم تکرار می‌شد. آن را از زبان دختری شنیده بودم که به ظاهر، همه معیارهای دین‌داری را رعایت می‌کرد. با لبخندی ملیح و صدایی آرام، می‌گفت: "من حجابم کامله، فقط یه کم از موهام بیرونه، نه آرایش می‌کنم، نه لاک می‌زنم، نه صندل می‌پوشم." در آن لحظه، فکر کردم شاید او واقعا اعتقاد راسخ به حجاب دارد و این کمی بی‌حجابی هم نوعی سهل انگاری است. اما یک سال بعد، وقتی دوباره او را دیدم، تعجبم را نمی‌توانستم پنهان کنم. لاک‌های رنگارنگ بر ناخن‌هایش خودنمایی می‌کرد، آرایش ملایمی صورتش را پوشانده بود و باز هم، همان "یه کم" از موهایش زیر روسری پنهان شده بود! آن روز فهمیدم که مرز بین حلال و حرام، بین تقوا و لغزش، بسیار باریک‌تر از آن است که فکر می‌کردم. آن "یه کم" که در ابتدا به نظر می‌رسید گناهی کوچک باشد، کم کم به یک عادت تبدیل شده بود و او را به سمت مرزهای نامحرم سوق می‌داد. نتیجه‌: داستان این دختر جوان، ما را به این فکر می‌اندازد که گناهان کوچک، اگر نادیده گرفته شوند، می‌توانند به یک زنجیره طولانی از لغزش‌ها و دومینوی گناه منجر شوند. همان‌طور که یک جرقه کوچک می‌تواند به یک آتش‌سوزی بزرگ تبدیل شود، یک گناه کوچک نیز می‌تواند به سقوط انسان منجر گردد. امام رضا(ع) می فرماید: الصَّغائرُ مِنَ الذنوبِ طُرُقٌ إلى الكبائرِ و مَن لَم يَخَفِ اللَّهَ في القَليلِ لَم يَخَفْهُ في الكثيرِ؛ گناهان کوچک راهی به گناهان بزرگ است( به آن منجر می شود) و کسی که در انجام گناه کم از خدا نمی ترسد، در گناه زیاد هم نمی ترسد.(بحار الأنوار : ۷۳/۳۵۳/۵۵) دین اسلام، به عنوان یک دین کامل، برای هر رفتاری مرز مشخصی تعیین کرده است. عبور از این مرزها، حتی به اندازه یک قدم کوچک، می‌تواند ما را از صراط مستقیم دور کند. بنابراین، باید همواره هوشیار و مراقب باشیم که در دام وسوسه‌های شیطانی نیفتیم. این داستان همچنین نشان می‌دهد که تظاهر به دین‌داری، فایده‌ای ندارد. مهم این است که ایمان ما از درون باشد و اعمالمان با گفتارمان همخوانی داشته باشد. اگر ادعا می‌کنیم که به خدا و دین او ایمان داریم، باید در همه حال تلاش کنیم تا دستورات او را اجرا و از گناهان کوچک هم پرهیز کنیم. ۱۴۰۳/۵/۹ ✍️ علی اسدی @ali_asadi_zanjani
ارزشمندترین نعمت قال علی(ع): أَلَا وَ إِنَّ مِنَ النِّعَمِ سَعَةَ المَالِ وَ أَفضَلَ مِن سَعَةِ المَالِ صِحَّةُ البَدَنِ وَ أَفضَلَ مِن صِحَّةِ البَدَنِ تَقوَى القَلبِ  امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: «آگاه باشید که از جمله نعمت‌های بزرگ، دارایی فراوان است؛ اما از دارایی فراوان، سلامتی بدن ارزشمندتر است؛ و از سلامتی بدن، تقوای قلب بالاتر است.» (تحف العقول، ص 203) این حدیث ارزشمند، مراتب مختلف نعمت‌ها را بیان می‌کند. به گفته امام علی (ع)، دارایی، سلامتی و تقوا هر کدام به نوبه خود نعمت هستند، اما ارزش آن‌ها با هم برابر نیست. دارایی می‌تواند ابزار خوبی برای زندگی باشد، اما سلامتی شرط اصلی برای بهره‌مندی از زندگی است. با این حال، مهم‌ترین نعمت، تقوای قلب است که انسان را به کمال می‌رساند و او را از بند دنیا آزاد می‌کند. 🔹تقوای قلب: گنجینه‌ای پنهان در درون تقوای قلب به معنای پرهیزگاری و ترس درونی انسان از خداست. این ترس نه ترس از عذاب الهی به معنای عام آن، بلکه ترس از نافرمانی خدا و محروم شدن از لطف و رحمت اوست. کسی که دارای تقوای قلب است، همواره سعی می‌کند اعمالی انجام دهد که مورد رضای خدا باشد و از کارهایی که موجب ناراحتی او می‌شود، دوری کند. 🔹فواید تقوای قلب تقوای قلب فواید بی‌شماری برای انسان دارد که برخی از آن‌ها عبارتند از: آرامش قلبی: تقوا، قلب را از آشفتگی و اضطراب پاک می‌کند و به انسان آرامش و سکینه می‌دهد. قرب به خدا: تقوا سبب می‌شود انسان به خدا نزدیک‌تر شود و از نعمت‌های بی‌کران او بهره‌مند گردد. عزت نفس: انسان متقی به دلیل اطمینان به لطف خدا، دارای عزت نفس بالایی است و به دیگران وابسته نمی‌شود. موفقیت در زندگی: تقوا سبب می‌شود انسان در همه امور زندگی موفق باشد، چرا که خداوند به او کمک می‌کند. نجات از عذاب الهی: تقوا سپر بلای انسان در برابر عذاب الهی است و او را از آتش جهنم نجات می‌دهد. کمال انسانی: تقوا انسان را به کمال می‌رساند و او را به مقام والای انسانیت می‌رساند. 🔹راه‌های تقویت تقوای قلب برای تقویت تقوای قلب، می‌توان از روش‌های زیر استفاده کرد: تلاوت قرآن: تلاوت قرآن و تدبر در آیات آن، قلب را نورانی و تقوا را تقویت می‌ کند. نماز اول وقت: خواندن نماز در اول وقت، ارتباط انسان را با خدا مستحکم می‌کند و تقوا را افزایش می‌دهد. ذکر و دعا: ذکر و دعا، قلب را به یاد خدا نگه می‌دارد و تقوا را تقویت می‌کند. پرهیز از گناه: دوری از گناهان و معاصی، قلب را پاک می‌کند و تقوا را افزایش می‌دهد. معاشرت با افراد صالح: معاشرت با افراد صالح و پرهیزکار، انسان را به سوی تقوا هدایت می‌کند. ۱۴۰۳/۵/۱۱ ✍️ علی اسدی @ali_asadi_zanjani
بدترین بیماری قَالَ علی (ع): أَلَا وَ إِنَّ مِنَ الْبَلَاءِ الْفَاقَةَ، وَ أَشَدُّ مِنَ الْفَاقَةِ مَرَضُ الْبَدَنِ، وَ أَشَدُّ مِنْ مَرَضِ الْبَدَنِ مَرَضُ الْقَلْبِ؛ امیر المومنین علی(ع) فرمود: بدانيد كه يكى از بلاها، فقر و تهيدستى است و بدتر از تهيدستى، بيمارى تن است و بدتر از بيمارى تن بيمارى دل است. ( نهج البلاغه، حکمت ۳۸۸) امام علی (ع) در این حدیث شریف، به ترتیب شدت، سه نوع بلا را برمی‌شمارند: 🔹فقر و تنگدستی: فقر تنها به معنای نداشتن مال نیست، بلکه شامل محرومیت از بسیاری از نعمت‌ها زندگی نیز می‌شود. فقر می‌تواند بر روح و روان انسان تأثیر گذاشته و او را از دستیابی به بسیاری از اهداف, فرصت ها، موفقیت و موقعیت های خوب و تجربه های شیرین زندگی باز دارد. 🔹بیماری جسمی: بیماری جسمی می‌تواند بر تمام جنبه‌های زندگی انسان تأثیر گذاشته و او را از انجام بسیاری از کارها و موفقیت ها و تجارب شیرین زندگی باز دارد و ایجاد محرومیت کند. بیماری جسمی همچنین می‌تواند باعث ایجاد درد و رنج شده و بر روحیه انسان تأثیر منفی بگذارد. بیماری جسمی بدتر از فقر است؛ زیرا بیماری جسمی می‌تواند باعث شود که فرد نتواند از نعمت‌های مادی که دارد لذت ببرد. همچنین، بیماری جسمی می‌تواند باعث ایجاد درد و رنج شود و زندگی را به کام انسان تلخ کند. بیماری قلبی (روحی): امام (ع) بیماری قلبی را از همه بدتر می‌دانند. بیماری قلبی به معنای بیماری‌های روحی و روانی مانند حسادت، کینه، نفرت، غرور، تکبر، بدبینی، کفر، شرک، نفاق و ... است. این بیماری‌ها نه تنها بر خود فرد تأثیر می‌گذارند، بلکه بر روابط اجتماعی او نیز تأثیر منفی می‌گذارند. بیماری قلبی بدتر از بیماری جسمی است: زیرا بیماری قلبی می‌تواند باعث شود که فرد از نعمت ایمان و آرامش روحی محروم شود. همچنین، بیماری قلبی می‌تواند باعث ایجاد روابط ناسالم و تخریب شخصیت شود. بیماری قلبی می‌تواند اثرات طولانی‌مدتی بر زندگی فرد داشته باشد و حتی پس از بهبودی جسمی، آثار روحی آن باقی بماند. فقر و‌نداری، نهایتا زندگی محدود دنیا را خراب و تلخ می کند، اما سرانجام پایان پذیر است, اما بیماری قلبی می‌تواند مانع از رشد معنوی فرد شده و او را از رسیدن به سعادت اخروی باز دارد و زندگی ابدی انسان را نابود کرده و معروفیت از نعمت های ابدی و رنج و بدبختی پایان ناپذیری برایش پدید آورد. نتیجه‌گیری: امام علی (ع) در این حدیث به ما یادآور می‌شوند که بیماری‌های روحی و روانی بسیار خطرناک‌تر از بیماری‌های جسمی و فقر هستند. برای داشتن زندگی سالم و سعادتمند در دنیا و اخرت، باید به سلامت روح و روان خود اهمیت دهیم و از بیماری‌های قلبی محافظت کنیم.۱۴۰۳/۵/۱۳ ✍️ علی اسدی @ali_asadi_zanjani
حوادث خارق‌العاده پس از شهادت امام حسین(ع) - قسمت اول پس از شهادت امام حسین(ع)، حوادث خارق‌العاده‌ای روی داد. این حوادث در منابع شیعه و سنی فراوان گزارش شده‌اند، به‌گونه‌ای که به هیچ‌وجه قابل تردید و انکار نیستند. 🔹معنای حوادث: این حوادث از یک‌سو نشانه خشم و غضب الهی نسبت به جنایت بی‌سابقه یزیدیان، شهادت بهترین بندگان خدا و اسارت خاندان رسالت بود و از سوی دیگر نشان می‌دهد که همه هستی، حتی جمادات، دارای نوعی درک و شعور هستند و در این مصیبت بسیار بزرگ، هر یک به نوعی تأثر و ناراحتی خود را نشان دادند. 🔹مستندات قرآنی: درک و شعور داشتن همه پدیده‌های هستی و تأثر آن‌ها، به‌ویژه در برابر حوادث معنوی و الهی، دارای مبانی و مستندات معتبر و متقن قرآنی است. ۱. سخن گفتن حیوانات: طبق آموزه‌های دینی، همه موجودات هستی دارای درک و شعورند. به قول مولوی: «ما سمعیم و بصیریم و هُشیم/ با شما نامحرمان ما خامُشیم.» قرآن گفتگوی هدهد و مورچه با سلیمان را نقل می‌کند.(نمل/۱۸-۱۹ و ۲۱-۲۸) او و پدرش داود زبان پرندگان را می‌دانستند.(نمل/۱۸) ۲- تسبیح موجودات: به تصریح قرآن، همه موجودات آسمانها و زمین بدون استثنا خدا را تسبیح می‌گویند: «يُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ الْمَلِكِ الْقُدُّوسِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ» (جمعه/1). همچنین خداوند کوه‌ها و پرندگان را مسخر حضرت داود(ع) کرده بود و آن‌ها همراه وی تسبیح‌گوی خدا بودند. (ص/ ۱۸-۱۹) این تسبیح توأم با صدای ظاهری و همراه با نوعی درک و شعور بوده که در باطن ذرات عالم است. طبق این نظر، تمامی موجودات جهان از یک نوع عقل و شعور برخوردارند و هنگامی که صدای دل‌انگیز این پیامبر بزرگ را به وقت مناجات می‌شنیدند، با او هم‌صدا می‌شدند و غلغله تسبیح آن‌ها درهم می‌آمیخت. ۳- نامفهوم‌ بودن تسبیح موجودات برای انسان: منتهی انسان‌های معمولی، همان‌گونه که زبان حیوانات و جمادات و گیاهان را نمی‌فهمند، تسبیح گفتن آنان را هم نمی‌فهمند: تُسَبِّحُ لَهُ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَالْأَرْضُ وَمَن فِيهِنَّ وَإِن مِّن شَيْءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَلَٰكِن لَّا تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ إِنَّهُ كَانَ حَلِيمًا غَفُورًا( اسرا/۴۴) ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻫﺎﻱ ﻫﻔﺘﮕﺎﻧﻪ ﻭ ﺯﻣﻴﻦ ﻭ ﻫﺮ ﻛﺲ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺁﻧﻬﺎﺳﺖ ، ﺍﻭ ﺭﺍ ﺗﺴﺒﻴﺢ ﻣﻰ ﮔﻮﻳﻨﺪ ، ﻭﻫﻴﭻ ﭼﻴﺰﻱ ﻧﻴﺴﺖ ﻣﮕﺮ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺑﺎ ﺳﺘﺎﻳﺶ ، ﺗﺴﺒﻴﺢ ﺍﻭ ﻣﻰ ﮔﻮﻳﺪ ، ﻭﻟﻲ ﺷﻤﺎ ﺗﺴﺒﻴﺢ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﻧﻤﻰ ﻓﻬﻤﻴﺪ ، ﻳﻘﻴﻨﺎً ﺍﻭ ﺑﺮﺩﺑﺎﺭ ﻭ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺁﻣﺮﺯﻧﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ۴- گریه زمین و آسمان ها: همچنین طبق آیات قرآن، آسمان و زمین گریه می‌کند اما هنگام عذاب و نابودی اقوامی مانند قوم فرعون، گریه نکردند: فَمَا بَكَتْ عَلَيْهِمُ السَّمَاءُ وَالْأَرْضُ وَمَا كَانُوا مُنظَرِينَ؛ ﭘﺲ ﻧﻪ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺑﺮﺁﻧﺎﻥ ﮔﺮﻳﺴﺖ ﻭ ﻧﻪ ﺯﻣﻴﻦ ﻭ [ ﻫﻨﮕﺎم ﻧﺰﻭﻝ ﻋﺬﺍﺏ ﻫﻢ ] ﻣﻬﻠﺖ ﻧﻴﺎﻓﺘﻨﺪ .(دخان/٢٩) ۵- فروتنی و‌متلاشی شدن‌کوهها: اگر قرآن بر کوهی نازل می‌شد، کوه در برابر عظمت آن فروتن و‌متلاشی می‌شد.( حشر/۲۱) طبق روایات، کُنده چوبی که رسول خدا در مسجد روی آن نشسته و سخنرانی می‌کرد، در فراق آن حضرت ناله کرد. این‌ها نمونه‌هایی از آیات قرآن بود که دلالت می‌کند همه پدیده‌های هستی اعم از انسان، جن، فرشته، حیوانات، گیاهان و جمادات دارای درک و شعور هستند.۱۴۰۳/۵/۱۴ ✍️ علی اسدی @ali_asadi_zanjani
حوادث خارق العاده پس از شهادت امام حسین(ع)- قسمت دوم حادثه عاشورا از جهت ماهیت, اهداف و آثاری که بر جای گذاشت، یکی از بزرگترین رویدادهای تاریخ است. در این حادثه یک انسان کامل و یارانش برای حفظ کامل ترین و آخرین دین الهی به شهادت رسیدند. حوادث خارق العاده ای که پس از شهادت امام روی داد نشانه عظمت و بزرگی این مصیبت است. مصیبتی که در تاریخ اسلام و همه آسمانها و زمین مصیبتی بزرگتر از آن نیست:مُصيبَةً ما اَعْظَمَها وَاَعْظَمَ رَزِيَّتَها فِي الإسْلامِ وَفِي جَميعِ السَّماواتِ وَالاْرْضِ گزارش های مربوط به این حوادث خارق العاده، افزون بر منابع روایی شیعه در منابع اهل سنت نیز به چشم می خورد و بسیاری از آنها از امامان معصوم نقل شده اند. برخلاف تصور برخی، این حوادث با بدیهیات عقلی و شواهد نقلی ناسازگار نیست. حوادثی شگفت انگیز تر از آنها در معجزات و کرامات نقل شده از پیامبران و امامان معصوم گزارش شده است. این حوادث دلیل حقانیت امام حسین و قیام خونین آن حضرت است و می تواند همانند مشعل هدایت، راه حق را برای اهل شک و‌تردید نشان دهد. مهم ترین این حوادث عبارتند از: ۱- خورشید گرفتگی: پس از حادثه عاشورا، خورشید گرفتگی باعث تاریکی شگفت آسمان شد به گونه ای که حتی ستارگان دیده می شدند.( کامل الزیارات، ص۱۶۱؛ المعجم الکبیر۳/۱۱۴)برخی از مردم گمان کردند که قیامت برپا شده است.( السنن الکبیر۳/۳۳۷) ۲- وزش بادهای سرخ و سیاه: هنگام شهادت امام حسین(ع) باد سرخی وزید و غباری به شدت سیاه( خاکستر) همه جا را گرفت و تاریک کرد به گونه ای که چیزی دیده نمی شد و مردم گمان کردند که عذاب نازل شده است. این وضعیت تا ساعتی ادامه داشت و سپس عادی شد.( اللهوف، ص۱۷۷؛ الامالی،ص۱۷۷) ۳- بارش خون: براساس روایات و گزارش های متعدد پس از شهادت امام حسین ، از آسمان بارانی به رنگ خون بارید به گونه ای که دیوار خانه ها سرخ شد. این حادثه به بصره، کوفه، شام و خراسان نیز رسید.( الامالی، ص۳۳۰؛ کامل الزیارات،ص۱۶۰؛ التاریخ الکبیر، ج۴, ص۱۲۹)۱۴۰۳/۵/۱۵ ✍️ علی اسدی @ali_asadi_zanjani
حوادث خارق‌العاده پس از شهادت امام حسین(ع)- قسمت سوم ۴. خونین شدن خاک کربلا نزد ام سلمه: روزی پیامبر اکرم(ص) در اتاق همسرشان ام سلمه حضور داشتند که حسین(ع)، کودکی بیش نبود، وارد شد. جبرئیل بر پیامبر نازل شد و فرمود: روزی امت تو این فرزندت را خواهند کشت. سپس مشتی از خاک کربلا را به آن حضرت داد و گفت: هنگامی که حسین کشته شد، این خاک خونین خواهد شد. پیامبر آن را به ام سلمه داد تا نگه دارد و سخن جبرئیل را نیز به او گفت. آن خاک نزد ام سلمه ماند. هنگام خروج امام از مدینه، ام سلمه با نگرانی ماجرای خاک و پیشگویی شهادت آن حضرت را به او گفت. امام فرمود: اگر نروم، نیز کشته خواهم شد. پس از رفتن امام، ام سلمه همواره به خاک می‌نگریست تا اینکه عصر روز عاشورا آن را خونین یافت. پس فریاد «واحسینا! و ابن رسول الله» سر داد. زنان مدینه نیز پس از آگاهی، همراه او گریستند. (تاریخ یعقوبی ۲/۲۴۶؛ سنن الترمذی ۵/۶۵۷؛ مقتل الحسین خوارزمی ۲/۹۶) ۵. گریه آسمان و زمین: در روایات متعددی از امیرالمؤمنین(ع)، امام سجاد(ع) و امام صادق(ع) آمده است که آسمان، زمین، دریاها، درختان، ماهی‌ها، فرشتگان و همه ساکنان آسمان بر مصیبت شهادت امام حسین(ع) گریستند. (کامل الزیارات، ص۴۰۹؛ الکافی ۵۷۵/۴؛ الملهوف، ص۲۲۹) ۶. خون تازه زیر سنگ‌ها: بر اساس روایات متعدد، در روز شهادت امام حسین(ع)، هر سنگی را که در شام برداشتند، زیر آن خون بود. (تاریخ الاسلام ذهبی ۱۶/۵؛ سیر اعلام النبلا ۳۱۴/۳؛ المعجم الکبیر ۱۱۳/۳) ۱۴۰۳/۵/۱۶ ✍️ علی اسدی @ali_asadi_zanjani
حوادث خارق العاده پس از شهادت امام حسین(ع)- قسمت چهارم ۷- گریه پیامبران: براساس روایات متعدد، پیامبران، صدِّیقان و شهدا نیز در مصیبت امام حسین گریستند. برپایه روایتی از امام صادق(ع)، فاطمه زهرا، هزاران پیامبر، صدِّیق، شهید و هزاران هزار تن از کروبیان در شهادت حسین(ع) گریه کردند. آن حضرت خود نیز گریست و فرمود: ای ابابصیر! هرگاه به اولاد حسین نگاه می کنم به علت آنچه بر پدرشان گذشته است نمی توانم از گریه خود داری کنم.( کامل الزیارات، ۱۶۹ و ۱۷۸) ۸- گریه فرشتگان: افزون بر روایات متعدد، امام سجاد در مجلس یزید فرمود: من فرزند کسی هستم که فرشتگان آسمان بر او گریستند.(مناقب آل ابطالب۴/۱۸۲) آن حضرت همچنین هنگام ورود کاروان اسرای اهل بیت به مدینه فرمود: ای مردم! کدام یک از مردان شما پس از قتل حسین، دلشاد خواهد بود؟ ...در حالی که هفت آسمان، دریاها با امواجشان، زمین با همه وسعتش، درختان با همه شاخه هایشان، ماهی ها در اعماق دریاها، فرشتگان مقرب و همه اهل آسمانها بر او گریستند؟!(مثیر الاحزان، ص۱۱۳؛ الملهوف،ص ۲۲۹) همچنین در روایات متعددی از امام باقر و صادق نقل شده است که فرشتگان در همه ساعات شبانه روز با هیئت غبار آلود و عزادار بر سر قبر امام حسین حضور دارند و برای مظلومیت آن حضرت گریه و برای زائران او‌ دعا می کنند.( کامل الزیارات، ص۱۷۶) ۹-گریه جنیان مومن: براساس روایات متعدد جنیان نیز در عزای امام حسین گریستند و بران حضرت نوحه سرایی کردند. ابن قولویه در کتاب کامل الزیارات، بابی را با عنوان « نوح الجنّ علی الحسین» به این روایات اختصاص داده است. در منابع اهل سنت نیز روایات متعددی در این باره وجود دارد. از جمله صفوان جمّال نقل می کند:در مسیر مدینه به مکه در خدمت امام صادق بودم. آن حضرت را محزون و شکسته و غمناک دیدم. وقتی از سبب آن پرسیدم، فرمود: اگر آنچه را که من می‌شنوم تو نیز می‌شنیدی چنین پرسشی نمی‌کردی! گفتم: مگر چه می‌شنوید؟ فرمود: ناله فرشتگان و نفرین آنان بر قاتلان امیر مومنان علی علیه السلام و قاتلان حسین و ناله جنیان و گریه فرشتگانی که دور قبر حسین به شدت در جزع و فزع هستند، با این وجود آیا آب و خواب و خوراک می‌تواند گوارا باشد؟!( کامل الزیارات، ص۱۸۷) ۱۴۰۳/۵/۱۷ ✍️ علی اسدی @ali_asadi_zanjani
چهار عامل شکست دولت ها امیرالمؤمنین علی (ع): يُستَدَلَّ عَلَي اِدبارِ الدُّوَلِ بِاَربَعٍ: تضييعِ الاُصولِ و التَّمَسُّکِ بِالفُرُوعِ و َتقديمِ الاَراذِل و تَاخيرِ الاَفاضِلِ چهار چيز باعث شکست دولت‌ها می‌شود:      ۱. ضايع کردن اصول (مسائل مهم)     ۲. سرگرم شدن به فروع (امور کم اهميت)     ۳. به کار گماردن آدم‌های پست و نالایق     ۴. کنار گذاردن انسان‌های لایق و ارزشمند غررالحکم : ۱۰۹۶۵ امیرالمؤمنین علی (ع) در کلامی حکیمانه، چهار عامل اصلی را برای سقوط و شکست دولت‌ها برشمرده‌اند: 🔹تضیيع اصول: بی‌توجهی به مبانی و ارزش‌های بنیادین: منظور از اصول، مبانی فکری، دینی، اخلاقی و قانونی است که جامعه بر پایه آن‌ها شکل گرفته است. غفلت از این اصول، مانند ستون‌های اصلی یک ساختمان، باعث سست شدن بنیان‌های حکومت و در نهایت فروپاشی آن می‌شود. تغییر جهت از اهداف اصلی: زمانی که یک دولت از اهداف اصلی خود که خدمت به مردم و تامین عدالت است، دور شود و به دنبال منافع شخصی یا گروهی خاص باشد، به تدریج مشروعیت خود را از دست می‌دهد. 🔹التمسک بالفروع: سرگرم شدن به امور جزئی و فرعی: تمرکز بر امور کم اهمیت و روزمره به جای مسائل اساسی و کلان، باعث می‌شود که دولت از مشکلات اصلی غافل شود و نتواند به آن‌ها رسیدگی کند. عدم اولویت‌بندی صحیح: وقتی دولت به جای حل مشکلات بزرگ و اساسی مانند مشکلات معیشتی، تورم ، عدالت اجتماعی و مانند انها در شرایط فعلی، به مسائل جزئی و کم اهمیت می‌پردازد، نشان می‌دهد که توانایی تشخیص اولویت‌ها را ندارد. 🔹تقديم الاراذل: به کارگیری افراد نالایق و بی‌کفایت: سپردن مسئولیت‌های مهم به افرادی که صلاحیت و شایستگی لازم را ندارند، باعث بروز فساد، بی‌عدالتی و ناکارآمدی در سیستم می‌شود. تبعیض و پارتی‌بازی: زمانی که افراد به دلیل روابط شخصی و گروهی و نه شایستگی‌های خود به پست‌های مهم می‌رسند، اعتماد عمومی به نظام از بین می‌رود. 🔹تاخیر الافاضل: کنار گذاشتن افراد شایسته و کارآمد: نادیده گرفتن توانمندی‌های افراد متخصص و با تجربه، باعث می‌شود که دولت از ظرفیت‌های انسانی خود به خوبی استفاده نکند و در نتیجه با مشکلات عدیده مواجه شود. ایجاد جو عدم اعتماد: وقتی افراد شایسته و دلسوز احساس کنند که در سیستم جایی ندارند، انگیزه‌ای برای خدمتگزاری نخواهند داشت و این امر به نوبه خود باعث تضعیف نظام می‌شود. نتیجه‌گیری: همان‌طور که امام علی (ع) فرموده‌اند، توجه به این چهار عامل برای حفظ و بقای هر دولت و‌مجموعه ای ضروری است. با رعایت اصول، اولویت‌بندی صحیح، انتخاب افراد شایسته و بهره‌گیری از ظرفیت‌های انسانی، می‌توان به ساختن جامعه‌ای عادلانه و پیشرفته امیدوار بود. ۱۴۰۳/۵/۱۸ ✍️ علی اسدی @ali_asadi_zanjani
مقام تبلیغ و مقام حاکمیت مقام تبلیغ و دعوت پیامبر اکرم (ص) با مقام حاکمیت ایشان تفاوت بنیادین داشت. در مقام تبلیغ، پیامبر (ص) مأمور بودند تا با حکمت، موعظه نیکو و جدال احسن، مردم را سوی الله واسلام دعوت کنند و هیچ اجباری در کار نبود. چرا که عقیده و اعتقاد اجبار بردار نیست. اصل بر آزادی انتخاب و اختیار انسان بود. اما در مقام حاکمیت، پیامبر (ص) وظیفه اجرای احکام و حدود الهی را بر عهده داشتند. افرادی که احکام اجتماعی اسلام را رعایت نمی کردند مجازات می شدند. این امر به معنای حفظ نظم و امنیت جامعه اسلامی و اجرای عدالت بود که گاه با اعمال محدودیت هایی همراه می شد. با این حال، حتی در مقام حاکمیت نیز پیامبر اکرم (ص) نهایت تلاش خود را می‌کردند تا در امور شخصی و اعتقادی افراد دخالت نکنند. با گفتن شهادتین هر چند ظاهری، افراد در حکم مسلمان بودند و جان و مال و‌ناموسشان حفظ می شد. اصل بر آزادی اندیشه و بیان بود، مگر آنکه به دین و حقوق دیگران یا امنیت جامعه آسیب برساند. تفاوت‌های کلیدی این دو مقام: تبلیغ: بر پایه اختیار، اقناع و حکمت بود. حاکمیت: بر پایه اجرای قانون و حفظ نظم جامعه بود. تبلیغ: هدف آن رشد معنوی و هدایت انسان بود. حاکمیت: هدف آن ایجاد جامعه‌ای عادل و امن بود. تطبیق با شرایط زمان و مکان: پیامبر (ص) در هر شرایطی با توجه به نیازهای جامعه و افراد، روش‌های تبلیغی و حکومتی متناسبی را اتخاذ می‌کردند. توجه به تفاوت بین دین و دولت: اگرچه در جامعه اسلامی، دین و دولت پیوندی ناگسستنی دارند، اما این بدان معنا نیست که حاکمیت باید در همه امور شخصی دخالت کند. اهمیت آزادی‌های فردی: حتی در جامعه اسلامی نیز آزادی‌های فردی مانند آزادی اندیشه، بیان و انتخاب دین و - نه تبلیغ ان- از اهمیت بالایی برخوردار است. در نتیجه، مقام تبلیغ و حاکمیت پیامبر (ص)، هر دو در راستای سعادت انسان و جامعه بوده‌اند، اما روش‌ها و اهداف آن‌ها متفاوت بوده است. درک این تفاوت‌ها برای شناخت دقیق‌تر اسلام و سیره نبوی ضروری است. ۱۴۰۳/۵/۱۸ ✍️ علی اسدی @ali_asadi_zanjani
بصیرت؛ چراغی در تاریکی‌ها أمیرالمؤمنین علی (ع): العامِلُ عَلى غَيرِ بَصيرَةٍ كالسّائرِ عَلى سَرابٍ بِقِيعَةٍ، لا تَزيدُهُ سُرعَةُ سَيرِهِ إلاّ بُعدا؛ كسى كه بدون بصيرت عمل كند، مانند كسى است كه به دنبال سراب بيابان راه پيمايد. او هر چه تندتر رود دورتر مى‏‌افتد.(أمالی مفید، ص۴۲، ح۱۱) این حدیث، به زیبایی اهمیت بصیرت در زندگی را نشان می‌دهد. بصیرت به معنای بینش، شناخت دقیق و درک درست از حقایق است. این ویژگی ارزشمند، راهنمای انسان در پیچ و خم‌های زندگی بوده و او را از گمراهی و اشتباه مصون می‌دارد. امام علی (ع) در این حدیث، بصیرت را به آب زلال و حقیقت را به چشمه‌ای جوشان تشبیه کرده‌اند. کسی که بدون بصیرت در پی حقیقت باشد، مانند انسان تشنه ای است که در بیابان، به دنبال سراب می‌دود. هرچه بیشتر بدود، از آب حقیقی دورتر می‌شود. 🔹دلایل تاکید بر اهمیت بصیرت: پیشگیری از اشتباه: همان‌طور که در حدیث آمده است، عمل بدون بصیرت مانند دویدن در بیابان به دنبال سراب است. هرچه سریع‌تر حرکت کنیم، از هدف اصلی دورتر می‌شویم. در زندگی نیز اگر بدون شناخت کافی و بصیرت قدم برداریم، ممکن است به جای رسیدن به موفقیت، به بن‌بست برسیم. تصمیم‌گیری صحیح: در هر لحظه از زندگی با تصمیم‌گیری‌های مختلفی روبرو هستیم. بصیرت به ما کمک می‌کند تا با تحلیل دقیق اطلاعات و شناخت گزینه‌های مختلف، بهترین تصمیم را انتخاب کنیم. ایجاد آرامش درونی: داشتن بصیرت به معنای درک جایگاه خود در جهان و شناخت هدف زندگی است. این امر باعث ایجاد آرامش درونی و کاهش اضطراب می‌شود. مقاومت در برابر وسوسه‌ها: افراد با بصیرت و شناخت به راحتی فریب تبلیغات و وسوسه‌های دنیوی را نمی‌خورند و ارزش‌های واقعی زندگی را بهتر تشخیص می‌دهند. رشد و تعالی فردی: بصیرت، کلید رشد و تعالی فردی است. با کسب دانش و آگاهی بیشتر، می‌توانیم استعدادهای خود را شکوفا کرده و به کمال برسیم. 🔹چگونه به بصیرت برسیم؟ برای دستیابی به بصیرت، می‌توانیم از راهکارهای زیر استفاده کنیم: مطالعه و تحقیق: مطالعه کتاب‌های مفید، مقالات علمی و اخبار معتبر، به افزایش دانش و آگاهی ما کمک می‌کند. تفکر و تعقل: با تفکر عمیق در مورد مسائل مختلف، می‌توانیم به درک بهتری از جهان، حوادث و خودمان برسیم. مشورت با افراد باتجربه و دانا: مشورت با افراد باتجربه و دانا، می‌تواند راهنمای خوبی برای ما باشد. دعای خیر: از خداوند متعال درخواست کنیم که به ما بصیرت و روشنایی عطا کند. 🔹نکات تکمیلی بصیرت در ابعاد مختلف زندگی: بصیرت تنها در مسائل دینی و اعتقادی اهمیت ندارد، بلکه در همه ابعاد زندگی از جمله مسائل اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و شخصی نیز نقش مهمی ایفا می‌کند. بصیرت و عمل: داشتن بصیرت به تنهایی کافی نیست، بلکه باید آن را در عمل پیاده کنیم. یعنی بر اساس شناخت و آگاهی درست خود، تصمیم بگیریم و عمل کنیم. بصیرت و تعصب: بصیرت با تعصب تفاوت دارد. فرد با بصیرت، با دید باز به مسائل نگاه می‌کند و به نظرات دیگران نیز احترام می‌گذارد، در حالی که فرد متعصب، به عقاید نادرست خود پایبند است و به نظرات دیگران گوش نمی‌دهد. ۱۴۰۳/۵/۲۱ ✍️ علی اسدی @ali_asadi_zanjani
پیامدهای کسب مال حرام امیرالمومنین(ع): مَن يَكتَسِبْ مالاً مِن غَيرِ حِلِّهِ يَصرِفْهُ في غَيرِ حَقِّهِ؛ كسى كه مالى را از راه ناروايش به دست آورد، آن را به ناروا خرج كند.(غرر الحکم، حدیث۸۸۸۳) این حدیث شریف، یکی از اصول مهم اخلاقی و اقتصادی در اسلام را بیان می‌کند. حضرت علی(ع) در این کلام نورانی، به ارتباط مستقیم بین کسب مال حرام و مصرف نادرست آن اشاره فرموده‌اند. این حدیث شریف، ما را به این نتیجه می‌رساند که کسب مال حرام، نه تنها از نظر شرعی حرام است، بلکه آثار مخربی بر زندگی فردی و اجتماعی انسان دارد. کسب مال حرام: به هر نوع درآمدی گفته می‌شود که از راه‌های غیرشرعی و خلاف قوانین الهی به دست آید. مانند ربا، اختلاس، رشوه، تقلب، فروش کالاهای حرام، گران فروشی، کم فروشی، کم کاری، کلاهبرداری و... . صرف مال در غیر حق: یعنی استفاده از مال به گونه‌ای که خلاف شرع و عدالت باشد. مانند اسراف، تبذیر، کمک به افراد فاسد، استفاده از مال برای ارتکاب گناه و... . طبیعت مال حرام: این حدیث نشان می‌دهد که مال حرام، طبیعتی پلید و آلوده دارد و هرگز نمی‌توان از آن استفاده‌ی پاک و صحیحی کرد. پیامدهای کسب مال حرام: کسب مال حرام، علاوه بر گناه بودن، باعث می‌شود که فرد به سایر گناهان نیز آلوده شود و از رحمت خداوند دور گردد. اهمیت کسب حلال: این حدیث، بر اهمیت کسب روزی حلال و تلاش برای به دست آوردن مال از راه‌های مشروع تأکید می‌کند. ارتباط بین کسب و مصرف: این حدیث نشان می‌دهد که نحوه‌ی کسب مال، بر نحوه‌ی مصرف آن تأثیر مستقیم دارد و کسی که مالی را به ناحق به دست آورد، نمی‌تواند آن را به حق مصرف کند. علت ارتباط بین کسب و مصرف: این ارتباط به دلیل آن است که مال حرام، قلب و روح انسان را آلوده می‌کند و باعث می‌شود که فرد به دنبال لذت‌های زودگذر و حرام برود.۱۴۰۳/۵/۲۲ ✍️ علی اسدی @ali_asadi_zanjani
عوامل فردی گرایش به کسب مال حرام یکی از گناهان و ناهنجاری‌هایی که به شکل های گوناگون در جامعه رواج دارد حرامخواری است. حرامخواری در ادیان الهی به شدت نهی و نکوهش شده است و آثار زیانباری در زندگی دنیا و آخرت انسان دارد. عوامل گرایش به مال حرام بسیار متنوع و پیچیده هستند و می‌توانند از عوامل فردی تا اجتماعی و حتی فرهنگی متاثر باشند. عوامل فردی، یکی از مهم‌ترین مؤلفه‌هایی است که در این زمینه نقش ایفا می‌کند. در ادامه، به برخی از مهم‌ترین عوامل فردی گرایش به کسب مال حرام اشاره خواهیم کرد: 🔹عوامل روانشناختی وسوسه‌های شیطانی: یکی از مهم‌ترین دلایلی که افراد را به سمت مال حرام سوق می‌دهد، وسوسه‌های نفسانی و شیطانی است. این وسوسه‌ها می‌توانند به شکل طمع، حرص، حسادت و... ظاهر شوند. طمع و حرص: یکی از قوی‌ترین انگیزه‌ها برای کسب مال حرام، طمع و حرص بی‌حد و حصر است. افراد طمع‌کار، همیشه به دنبال کسب درآمد بیشتر و ثروت‌اندوزی هستند و ممکن است برای رسیدن به این هدف، به هر کاری دست بزنند. احساس حقارت و کمبود: افرادی که احساس حقارت یا کمبود می‌کنند، ممکن است برای جبران این احساسات، به دنبال کسب ثروت و قدرت باشند و برای رسیدن به این هدف، از راه‌های نامشروع استفاده کنند. عدم رضایت از وضعیت موجود: افرادی که از وضعیت مالی یا اجتماعی خود راضی نیستند، ممکن است برای تغییر این وضعیت، به دنبال راه‌های سریع و آسان باشند، حتی اگر این راه‌ها نامشروع باشند. کمال‌گرایی افراطی: افراد کمال‌گرا ممکن است برای رسیدن به اهداف خود، تحت فشار زیادی قرار بگیرند و در نتیجه، به انجام کارهای خلاف و کسب درآمد از راه‌های نامشروع روی آورند. 🔹عوامل شخصیتی ضعف اراده: افرادی که اراده ضعیفی دارند، ممکن است در برابر وسوسه‌های دنیوی مقاومت نکنند و به راحتی به انجام کارهای خلاف کشیده شوند. عدم مسئولیت‌پذیری: افرادی که مسئولیت‌پذیری کمی دارند، ممکن است به عواقب اعمال خود فکر نکنند و به راحتی به انجام کارهای خلاف دست بزنند. خودمحوری و خودخواهی: افرادی که خودمحور و خودخواه هستند، ممکن است به دیگران و حقوق آنها اهمیتی ندهند و برای رسیدن به اهداف خود، به هر کسی آسیب بزنند. 🔹عوامل اعتقادی ضعف ایمان: ضعف ایمان و باورهای دینی می‌تواند باعث شود که افراد به ارزش‌های اخلاقی و دینی بی‌توجه باشند و به راحتی به انجام کارهای خلاف روی آورند. عدم شناخت کافی از دین: افرادی که شناخت کافی از دین و احکام آن ندارند، ممکن است مرز بین حلال و حرام را تشخیص ندهند و به راحتی به انجام کارهای خلاف کشیده شوند. جهل و ناآگاهی: نداشتن آگاهی کافی نسبت به مضرات مال حرام و عواقب آن، می‌تواند یکی از دلایل گرایش به مال حرام باشد. بسیاری از افراد به دلیل عدم آگاهی از آثار مخرب مال حرام بر زندگی فردی و اجتماعی خود، به راحتی به این کار روی می‌آورند.۱۴۰۳/۵/۲۲ ✍️ علی اسدی @ali_asadi_zanjani
عوامل اجتماعی مؤثر بر گرایش به کسب مال حرام 🔹فشارهای اقتصادی: فقر و نابرابری: فقر شدید و نابرابری شدید اقتصادی می‌تواند افراد را به انجام کارهای خلاف و کسب درآمد از راه‌های نامشروع سوق دهد. تورم و گرانی: افزایش بی‌رویه قیمت‌ها و کاهش ارزش پول می‌تواند افراد را به دنبال راه‌های سریع و آسان برای کسب درآمد بیندازد. 🔹محیط‌های اجتماعی: تأثیر همسالان: دوستان و اطرافیان می‌توانند الگوهای رفتاری افراد را شکل دهند. اگر در محیطی قرار بگیرید که کسب مال حرام به عنوان یک امر عادی تلقی شود، احتمال گرایش به آن افزایش می‌یابد. فرهنگ مصرف‌گرایی: تبلیغات گسترده و تشویق به مصرف بی‌رویه می‌تواند نیازهای کاذب ایجاد کرده و افراد را به دنبال کسب درآمد بیشتر برای پاسخگویی به این نیازها سوق دهد. 🔹ساختارهای اجتماعی: فساد اداری: وجود فساد در دستگاه‌های دولتی و عدم شفافیت در امور مالی می‌تواند به ایجاد انگیزه برای کسب درآمد از راه‌های نامشروع منجر شود. ضعف نظارت بر بازار: نبود نظارت کافی بر بازار و فعالیت‌های اقتصادی می‌تواند زمینه را برای فعالیت‌های غیرقانونی فراهم کند. 🔹ضعف ارزش‌های اخلاقی: کاهش اهمیت دین و اخلاق: کاهش اهمیت دین و اخلاق در جامعه می‌تواند منجر به تضعیف باورهای دینی و اخلاقی افراد شده و در نتیجه، تمایل به کسب مال حرام افزایش یابد. 🔹عدم وجود فرصت‌های برابر: تبعیض و بی‌عدالتی: تبعیض در فرصت‌های شغلی و اجتماعی می‌تواند افراد را به حاشیه رانده و آنها را به دنبال راه‌های غیرقانونی برای بهبود وضعیت خود سوق دهد. 🔺راهکارهای مقابله با گرایش به کسب مال حرام توزیع عادلانه ثروت: ایجاد فرصت‌های برابر برای همه افراد و کاهش نابرابری‌های اقتصادی می‌تواند به کاهش انگیزه برای کسب مال حرام کمک کند. تقویت ارزش‌های اخلاقی: تقویت باورهای دینی و اخلاقی در جامعه و آموزش ارزش‌های انسانی می‌تواند به کاهش تمایل به کسب مال حرام کمک کند. شفافیت و مبارزه با فساد: ایجاد شفافیت در امور مالی و مبارزه جدی با فساد اداری می‌تواند به کاهش انگیزه برای کسب درآمد از راه‌های نامشروع کمک کند. ایجاد اشتغال پایدار: ایجاد فرصت‌های شغلی پایدار و مناسب می‌تواند به کاهش فقر و بیکاری و در نتیجه، کاهش انگیزه برای کسب مال حرام کمک کند. تقویت نظارت بر بازار: تقویت نظارت بر بازار و فعالیت‌های اقتصادی می‌تواند به کاهش فعالیت‌های غیرقانونی کمک کند. 🔺توجه: این عوامل تنها بخشی از عوامل اجتماعی مؤثر بر گرایش به کسب مال حرام هستند و عوامل فردی و روانشناختی نیز در این زمینه نقش مهمی ایفا می‌کنند. برای مقابله با این پدیده پیچیده، نیاز به یک رویکرد جامع و همه جانبه داریم که در آن تمامی ابعاد فردی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مورد توجه قرار گیرد. ۱۴۰۳/۵/۲۳ ✍️ علی اسدی @ali_asadi_zanjani
عوامل فرهنگی گرایش به کسب مال حرام عوامل فرهنگی نقش بسیار مهمی در شکل‌گیری ارزش‌ها، باورها و رفتارهای فردی و اجتماعی دارند. این عوامل می‌توانند تأثیر مستقیمی بر گرایش افراد به کسب مال حرام داشته باشند. در ادامه به برخی از مهم‌ترین عوامل فرهنگی مؤثر بر این گرایش اشاره می‌شود: 🔹ضعف ارزش‌های اخلاقی و دینی: تغییر سبک زندگی: تغییر سبک زندگی و گرایش به مدرنیته و فردگرایی می‌تواند باعث تضعیف ارزش‌های اخلاقی و دینی شود. کمرنگ شدن نقش خانواده و سنت‌ها: کاهش نقش خانواده و سنت‌ها در انتقال ارزش‌ها و باورها می‌تواند به کاهش اهمیت اخلاق در جامعه منجر شود. ترویج فرهنگ مصرف‌گرایی: فرهنگ مصرف‌گرایی و تأکید بر کسب ثروت به هر قیمتی می‌تواند باعث شود افراد برای رسیدن به اهداف مادی خود، به هر کاری دست بزنند. 🔹کم رنگ شدن مرزهای حلال و حرام: برداشته شدن مرزهای حلال و حرام و‌کم رنگ شدن آن می توان در رفتن افراد به سمت کسب مال حرام موثر باشد. مهم ترین عوامل کمرنگ شدن مرزهای حلال و حرام عبارتند از: تفسیرهای متفاوت از دین: تفسیرهای متفاوت و گاه متناقض از دین و ارائه تعبیرات مختلف از مفاهیم حلال و حرام می‌تواند باعث سردرگمی افراد شود. تغییر مفاهیم اخلاقی: تغییر مفاهیم اخلاقی و جایگزینی برخی ارزش‌ها با ارزش‌های دیگر می‌تواند باعث شود که افراد مرز بین حلال و حرام را کمتر احساس کنند. ترویج نسبی‌گرایی اخلاقی: ترویج نسبی‌گرایی اخلاقی و این باور که اخلاق نسبی است و بستگی به فرهنگ و زمان دارد، می‌تواند باعث تضعیف قضاوت‌های اخلاقی شود. 🔹تأثیر فرهنگ عامه: رسانه‌ها و تبلیغات: رسانه‌ها و تبلیغات با تأکید بر موفقیت مادی و ثروت‌اندوزی می‌توانند الگوهای رفتاری نادرستی را در جامعه ترویج دهند. سینما و تلویزیون: فیلم‌ها و سریال‌ها با نمایش سبک زندگی افراد ثروتمند و موفق می‌توانند باعث ایجاد حس رقابت و تمایل به کسب ثروت در افراد شوند. شبکه‌های اجتماعی: شبکه‌های اجتماعی با نمایش زندگی لوکس افراد و مقایسه زندگی خود با دیگران می‌توانند باعث ایجاد احساس کمبود و ناامیدی و چشم و‌هم‌ چشمی شده و برخی افراد را به سوی حرامخواری سوق دهند. 🔹فرهنگ رقابت و فردگرایی: رقابت شدید در بازار کار: رقابت شدید در بازار کار و فشار برای موفقیت می‌تواند افراد را به انجام کارهای خلاف و کسب درآمد از راه‌های نامشروع سوق دهد. فردگرایی و بی‌توجهی به دیگران: فردگرایی و بی‌توجهی به حقوق دیگران می‌تواند باعث شود که افراد برای رسیدن به اهداف خود، به دیگران آسیب بزنند. 🔹ضعف ساختارهای اجتماعی: فساد اداری: وجود فساد اداری و عدم شفافیت در امور مالی می‌تواند به ایجاد انگیزه برای کسب درآمد از راه‌های نامشروع منجر شود. عدم وجود عدالت اجتماعی: عدم وجود عدالت اجتماعی و تبعیض می‌تواند باعث ایجاد احساس محرومیت و نارضایتی در افراد شود و آنها را به دنبال راه‌های غیرقانونی برای بهبود وضعیت خود سوق دهد. 🔹راهکارها برای مقابله با این چالش فرهنگی، می‌توان اقدامات زیر را انجام داد: تقویت ارزش‌های اخلاقی و دینی: با آموزش ارزش‌های اخلاقی و دینی به نسل جوان و ترویج سبک زندگی اسلامی شفافیت و مبارزه با فساد: با ایجاد شفافیت در امور مالی و مبارزه جدی با فساد اداری تقویت ساختارهای اجتماعی: با ایجاد عدالت اجتماعی و فرصت‌های برابر برای همه افراد توجه به نقش رسانه‌ها: با کنترل محتواهای رسانه‌ای و ترویج ارزش‌های مثبت تقویت نقش خانواده: با حمایت از خانواده و تقویت بنیان خانواده 🔺توجه: عوامل فرهنگی تنها بخشی از عوامل مؤثر بر گرایش به کسب مال حرام هستند و عوامل فردی، اجتماعی و اقتصادی نیز در این زمینه نقش مهمی ایفا می‌کنند. برای مقابله با این پدیده پیچیده، نیاز به یک رویکرد جامع و همه جانبه داریم که در آن تمامی ابعاد فردی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مورد توجه قرار گیرد. ۱۴۰۳/۵/۲۳ ✍️ علی اسدی @ali_asadi_zanjani
مراتب پاکی و طهارت در اسلام پاکی و طهارت در اسلام از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است و به عنوان یکی از ارکان اصلی دین محسوب می‌شود. این مفهوم صرفاً به پاکی ظاهری محدود نمی‌شود، بلکه ابعاد گسترده‌تری از جمله پاکی روح و قلب و طهارت معنوی را نیز در بر می‌گیرد. هرچه انسان به پاکی و طهارت نزدیک‌تر باشد، به خدا و اولیای الهی نیز نزدیک‌تر می‌شود؛ زیرا خدا و اولیای الهی پاک و طاهرند و تنها با پاکی و طهارت سنخیت دارند. برعکس، هرچه آلودگی فرد بیشتر باشد، از خدا و اولیای الهی دورتر شده و به موجودات پلید مانند شیطان نزدیک‌تر می‌شود. 🔹مراتب طهارت و پاکی ۱. طهارت از نجاسات: پاکیزگی بدن و اشیاء از هرگونه آلودگی و نجاستی که در دین مشخص شده است. ۲.طهارت از حَدَث: پاکیزگی از حَدَث اصغر (ادرار و مدفوع) و حدث اکبر (جنابت) که با وضو و غسل برطرف می‌شود. کسی که مراتب اول و دوم طهارت را رعایت نکند، نمی‌تواند وارد اماکن مقدس مانند مسجد و حرم معصومین شود یا به مقدساتی مانند قرآن و نام انبیا و امامان دست بزند یا با خداوند راز و نیاز و نماز بخواند. ۳.طهارت از گناه: پاکیزگی اعمال از هرگونه آلودگی به گناه و انجام دادن کارهای نیک و صالح. در این مرحله، همه اعضا و جوارح با پرهیز از گناه، پاک می‌شوند. این مرتبه از طهارت، موجب تقرب به درگاه الهی و پذیرش عبادت مانند نماز و روزه و حج و زیارت می‌شود. پاکی قلب(روح) به عنوان یکی از ابعاد وجودی انسان از آلودگی‌های اخلاقی همچون حسد، کینه، غرور، تکبر، خودپسندی و ... و آراستگی آن به فضایل اخلاقی مانند ایمان، تقوا، صدق و ... نیز از مراتب بالای طهارت و‌ جزو مرتبه سوم طهرات است. ۴.طهارت از فکر گناه: در این مرحله، انسان به مرتبه ای از کمال می‌رسد که حتی فکر گناه را نیز نمی‌کند. این مرتبه اختصاص به انسان‌های کامل مانند انبیا و امامان دارد. ۱۴۰۳/۵/۲۳ ✍️ علی اسدی @ali_asadi_zanjani
عوامل موثر بر میزان ثواب اعمال میزان ثوابی که برای اعمال نیک به انسان عطا می‌شود، به عوامل متعددی بستگی دارد که برخی از آن‌ها عبارتند از: 🔹نیت: همان‌طور که در حدیث آمده است، اعمال به نیات سنجیده می‌شوند. خلوص نیت و انجام عمل به قصد قربت، ثواب عمل را به طور قابل توجهی افزایش می‌دهد. هرگونه ریاکاری، خودنمایی یا انگیزه دنیوی در نیت، از میزان ثواب عمل می‌کاهد و حتی ممکن است آن را باطل کند. تاکید بر «قربة الی الله» بودن نماز و و روزه و مانند آنها و گنجاندن آن در «نیت» با توجه به همین نکته است. 🔹دشواری عمل: هرچه عمل دشوارتر و نیازمند تلاش و مجاهدت بیشتری باشد، ثواب آن نیز بیشتر خواهد بود. عمل به دستورات الهی در شرایط سخت‌تر، نشان‌دهنده ایمان قوی‌تر و استقامت بیشتر است و به همین دلیل پاداش بیشتری را در پی دارد. برای نمونه کسی که در گرمایی شدید هوا، وجود ناامنی و با امکانات کم به زیارت امام حسین می رود پاداش بیشتری نسبت به کسی دارد که در شرایط بهتری به زیارت می رود. 🔹زمان انجام عمل: زمان انجام عمل نیز در میزان ثواب آن موثر است. اعمال نیک در اوقات خاص و مقدس، مانند ماه مبارک رمضان، شب‌های قدر، شب عید فطر و قربان و هنگام سحر، پاداش بیشتری دارند. این به دلیل فضیلت و برکتی است که خداوند در این اوقات قرار داده است. 🔹مکان انجام عمل: مکان انجام عمل نیز در میزان ثواب آن موثر است. عبادت در اماکن مقدس مانند مسجد، بخصوص مسجد الحرام و مشاهد مشرفه، ثواب بیشتری دارد. این به دلیل قداست و برکتی است که این اماکن دارند و فضایی را برای ارتباط بیشتر با خداوند فراهم می‌کنند. 🔹نحوه انجام عمل: نحوه انجام عمل نیز در میزان ثواب آن موثر است. انجام عمل به طور کامل، صحیح و با کیفیت، ثواب بیشتری را در پی دارد. همچنین، تداوم و استمرار در انجام عمل نیک، به افزایش ثواب آن کمک می‌کند. 🔹تاثیر عمل بر دیگران: برخی اعمال نیک علاوه بر ثواب فردی، آثار مثبتی بر دیگران نیز دارند و باعث خیر و برکت در جامعه می‌شوند. این نوع اعمال، پاداش مضاعفی را به همراه دارند. کشته شدن عمرو بن عبدود به دست علی(ع) در جنگ خندق که مسلمانان و اسلام را نجات داد نمونه ای از این اعمال است. پیامبر اکرم ارزش ضربت شمشیر آن روز علی(ع) برتر از عبادت همه جن و انس خواند. هر چند معرفت و اخلاص امیر المومنین هم در ارزش ضربت آن روز وی بسیار دخیل بود. پیاده روی اربعین و نیز پذیرایی از زائران امام حسین هم از این نمونه اعمال است. این اعمال سبب معرفی اهل بیت در جهان، ترویج شیعه و گرایش مردم به زیارت و اهل بیت و دگرگونی باورها و رفتارهای آنان می شود. 🔹توبه و استغفار: توبه از گناهان و طلب امرزش از خداوند، سبب پاک شدن دل و افزایش تقوا و آمادگی برای عبادت می‌شود و زمینه را برای دریافت ثواب بیشتر فراهم می‌کند. تاکید و توصیه به غسل توبه و استغفار پیش از برخی عبادات برای همین خاطر است. ۱۴۰۳/۵/۲۵ ✍️ علی اسدی @ali_asadi_zanjani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ریشه‌ها و پیامدهای خود تحقیری ملی خودتحقیری ملی پدیده‌ای است که در آن بخش قابل توجهی از جامعه، به صورت آگاهانه یا ناخودآگاه، ارزش‌ها، دستاوردها و هویت ملی خود را کوچک شمرده و به جایگاه و توانایی‌های سایر ملت‌ها بیش از حد بها می‌دهد. این پدیده ریشه‌های پیچیده‌ای دارد و پیامدهای اجتماعی، فرهنگی و روانشناختی گسترده‌ای را به همراه می‌آورد. 🔹ریشه‌های روانشناسی خودتحقیری ملی عوامل تاریخی: رویدادهای تاریخی تلخ، شکست‌های نظامی، اشغالگری‌ها و دخالت‌های خارجی می‌توانند در شکل‌گیری احساس خودکم‌بینی و خودتحقیری در یک ملت نقش داشته باشند. مقایسه با سایر ملت‌ها: مقایسه مداوم و نامعقول با سایر ملت‌ها، به ویژه قدرت‌های بزرگ، می‌تواند منجر به احساس حقارت و خودکم‌بینی شود. تأثیر رسانه‌ها و تبلیغات: رسانه‌ها و تبلیغات می‌توانند با برجسته‌سازی نقاط ضعف و کمبودها و نادیده گرفتن دستاوردها، به تقویت احساس خودتحقیری کمک کنند. نقص در آموزش تاریخ و هویت ملی: عدم آموزش صحیح تاریخ و هویت ملی، باعث می‌شود افراد به درستی از ارزش‌ها و دستاوردهای گذشته خود آگاه نباشند. عوامل روانشناختی فردی: عوامل روانشناختی فردی مانند کمبود اعتماد به نفس، ترس از موفقیت و نیاز به تأیید دیگران نیز می‌توانند در بروز خودتحقیری ملی نقش داشته باشند. 🔹پیامدهای خودتحقیری ملی کاهش انگیزه و تلاش: خودتحقیری می‌تواند منجر به کاهش انگیزه و تلاش برای پیشرفت و توسعه شود. ضعف هویت ملی: با تضعیف احساس غرور ملی، هویت ملی نیز تضعیف می‌شود. آسیب‌پذیری در برابر نفوذ خارجی: ملت‌هایی که دچار خودتحقیری هستند، آسان‌تر تحت تأثیر فرهنگ و ارزش‌های خارجی قرار می‌گیرند. مشکلات روانی فردی: خودتحقیری ملی می‌تواند منجر به بروز مشکلات روانی مانند افسردگی، اضطراب و کاهش عزت نفس در افراد شود. تاخیر در توسعه: خودتحقیری می‌تواند مانع از شکوفایی پتانسیل‌های یک ملت و توسعه آن شود. 🔹راهکارهای مقابله با خودتحقیری ملی تقویت آموزش تاریخ و هویت ملی: آموزش صحیح تاریخ و هویت ملی به افراد کمک می‌کند تا به ارزش‌ها و دستاوردهای ملت خود پی ببرند. برجسته‌سازی دستاوردهای ملی: رسانه‌ها و نهادهای فرهنگی باید به برجسته‌سازی دستاوردهای ملی و تقویت احساس غرور ملی بپردازند. تقویت اعتماد به نفس ملی: ایجاد فرصت‌هایی برای مشارکت مردم در تصمیم‌گیری‌ها و تقویت اعتماد به نفس ملی می‌تواند در مقابله با خودتحقیری موثر باشد. مقایسه واقع‌بینانه با سایر ملت‌ها: مقایسه باید بر اساس واقعیت‌ها و نقاط قوت و ضعف هر ملت صورت گیرد و نه بر اساس کلیشه‌ها و تعصبات. توجه به نقاط قوت و پتانسیل‌های ملی: باید بر روی نقاط قوت و پتانسیل‌های ملی تمرکز کرد و تلاش برای بهبود و توسعه آن‌ها را در اولویت قرار داد. در نهایت، خودتحقیری ملی یک چالش پیچیده است که نیازمند تلاش‌های همه‌جانبه برای رفع آن است. با شناخت ریشه‌ها و پیامدهای این پدیده و اتخاذ راهکارهای مناسب، می‌توان به تقویت هویت ملی و پیشرفت کشور کمک کرد. ۱۴۰۳/۵/۲۶ ✍️ علی اسدی @ali_asadi_zanjani
شادی خدا و رسول خدا(ص) امام باقر (ع): مَن سَرَّ مُؤمنا فَقَد سَرَّني ، و مَن سَرَّني فَقَد سَرَّ اللّه َ؛ هر كه مؤمنى را شاد سازد، مرا شاد ساخته و هر كه مرا شاد كند، خدا را شاد كرده است. (مراه العقول، ص90) این حدیث شریف، اهمیت شاد کردن مؤمنان و تأثیر عمیق آن بر رضایت خداوند را بیان می‌کند. راه‌های خوشحال کردن مؤمن: شاد کردن مؤمنان یک از اعمالی است که در دین اسلام بسیار مورد تأکید قرار گرفته و پاداش بزرگی برای آن در نظر گرفته شده است. برخی از راه‌های خوشحال کردن مؤمنان عبارتند از: کمک به نیازمندان: کمک مالی، اهدای کالا، یا ارائه خدمات به نیازمندان، می‌تواند شادی و آرامش را به دل‌های آنان هدیه کند. رفع مشکلات دیگران: تلاش برای حل مشکلات دیگران، چه بزرگ و چه کوچک، می‌تواند موجب خوشحالی و رضایت آن‌ها شود. تقدیر و تشکر: قدردانی از خوبی‌ها و زحمات دیگران، باعث تقویت روحیه و ایجاد حس ارزشمندی در آنان می‌شود. تبسم و خوشرویی: یک لبخند ساده و خوشرویی می‌تواند روز بسیاری از افراد را روشن کند و به آن‌ها انرژی مثبت بدهد. گفتار نیک: پرهیز از تهمت، غیبت، و سخن چینی و استفاده از کلمات نیکو و دلنشین، می‌تواند محیط اطراف را آرام و دلپذیر کند. هدیه دادن: اهدای هدیه، حتی یک هدیه کوچک، می‌تواند نشانه توجه و محبت باشد و موجب شادی گیرنده شود. همدلی و همراهی: همراهی با دوستان و آشنایان در شادی‌ها و غم‌هایشان، نشان‌دهنده مهر و محبت و تقویت‌کننده روابط اجتماعی است و موجب خوشحالی و خرسندی می شود. نکات مهم: نیت خیر: مهم‌ترین نکته در انجام این اعمال، داشتن نیت خالص و قصد قربت به خداست. صمیمیت: رفتارهای ما باید صمیمانه و صادقانه باشد تا تأثیرگذاری بیشتری داشته باشد. احترام به دیگران: در هنگام انجام این اعمال، باید به حقوق و شخصیت دیگران احترام بگذاریم و از منت گذاشتن و تحقیر به شدت پرهیز کنیم. پرهیز از تظاهر: نباید اعمال نیک خود را به رخ دیگران بکشیم و به دنبال جلب توجه یا استفاده از آن برای خودنمایی و شهرت و کسب موقعیت باشیم. نتیجه‌گیری: شاد کردن مؤمنان، نه تنها به خود فرد لذت می‌بخشد، بلکه موجب افزایش پاداش‌های معنوی و نزدیکی به خداوند می‌شود. با انجام این اعمال، می‌توانیم جامعه‌ای پر از مهر و محبت و آرامش ایجاد کنیم. ۱۴۰۳/۵/۲۷ ✍️ علی اسدی @ali_asadi_zanjani