#روضه_مکتوب(۱۳) #شهادت_مسلم_ابن_عقیل_ع #ایام_مسلم_ابن_عقیل_ع ◾️روضه شب شهادت مسلم ابن عقیل ع. 🔰نویسنده:علی ماندهی فرد🔰 🔸خطبه: اَللّـهُمَّ اَرِنيِ الطَّلْعَةَ الرَّشيدَةَ ، وَ الْغُرَّةَ الْحَميدَةَ وَ اكْحُلْ ناظِري بِنَظْرَة منِّي وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ ، وَ اَوْسِعْ مَنْهَجَهُ وَ اسْلُكْ بي مَحَجَّتَهُ اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَفی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً. 🔹شعرمقدمه ما را به یک کلاف نخ آقا قبول کن یـا ایّهـا العــزیز! أبانـا! قــبول کن آهی در این بساط به غیر از امید نیست یـا نـاامیدمــان ننـمـا یـا، قـبـول کن از یـاد بـرده ایم شمـا را پـدر! ولی این کودک فراری خود را قبول کن رسم کریم نیست که گلچین کند، کریم! مـا را سَـوا نکـرده و یک جـا قـبول کن گر بی نوا و پست و حقیریم و رو سیاه اما به جــان حضرت زهـرا قبـول کن یابن الحسن یابن الحسن. 🔸مقدمه سازی روضه: ایام مسلمیه است ایام شهادت سفیر باوفای اباعبدالله ع مسلم ابن عقیل ع،کم کم باید آماده بشویم برای محرم،آنقدری تا محرم نمانده است،بوی محرمش دارد می آید،چه کسانی مثل من نگران هستند،نکند محرم امسال را نبینیم. 🔹شعر زمزمه: می‌زنه قلبم (داره میاد دوباره باز بوی محرم)۳ (از تو چه پنهون دوباره دل تنگه برا پیرهن سیاتون)۲ از تو چه پنهون (می‌خوام بیام این اربعین، کرب و بلاتون حسین جان حسین جان 🔸مقدمه سازی روضه: امشب باید رزق محرم را از آبرو دار در خانه اباعبدالله ع مسلم ابن عقیل بگیریم،امشب برای این آقا کم نگذارید ایشان خیلی غریب است،از غربت مسلم همین بس است که بعد از کربلا دیگر نسل او قطع شد،چهار پسرش در کوفه و کربلا به شهادت رسیدند،دخترش هم در کربلا وقتی به خیمه ها حمله کردند زیر سم اسب ها و مهاجم ها ماند به شهادت رسید. 🔹شعر روضه: شرمنده‌ی شما شدم آقا مرا ببخش در کوچه مانده‌ام تک و تنها مرا ببخش آن نامه کاشکی که به دستت نمی‌رسید گفتم بیا، به خاطر زهرا مرا ببخش آقا گمان کنم که به همراه کاروان می‌آوری سه‌ساله‌ی خود را مرا ببخش با ساقی‌ات بگو که فقط فکر آب باش از قول من بگو تو به سقا مرا ببخش فردا ز بام دارالاماره صدا زنم یا اینکه سمت کوفه میا یا مرا ببخش 🔸متن روضه: وقتی دستگیرش کردند آوردند دارالاماره نوشتند،از پله ها بالا می رفت ذکر می گفت به پله های آخری که رسید اشک از چشم های او جاری شد؛یک کسی با طعنه گفت تو که می ترسی چرا آمدی؟گفت وَاللّه ِ لاأبكي لِنَفسي ولكِن أبكي لِأَهلِيَ المُقبِلينَ إلَيَّ. گریه من از ترس کشته شدن نیست ما مشتاق شهادت هستیم والله برای خودم گریه نمی کنم. گریه من بخاطر اباعبدالله ع هست که باخانواده اش اینجا می آیند. خیلی نگران اباعبدالله ع و اهلبیتش بود،بادلی پرغصه و درد به شهادت رسید. وقتی خبر شهادت مسلم را به ابی عبدالله ع دادند حضرت خیلی ناراحت شد اشک حضرت جاری شد. آمد در خیمه مخدرات، دختر مسلم که کوچک بود نوزاش کرد با نهایت محبت گفت دخترم غصه نخور از این به بعد خودم پدرت هستم. 🔹گریز روضه شاید اباعبدالله ع میخواست غیر مستقیم بگوید، وقتی دختری یتیم می شود باید بیشتر به او محبت کرد باید او را نوازش کرد،اما بمیرم برای سه ساله رقیه س که وقتی از کاروان جا ماند به جای اینکه او را نوازش کنند تازیانه زدند. 🔸شعر زبان حال: بس که دویدم عقب قافله واویلا واویلا پای من از ره شده پر آبله واویلا واویلا عمه بیا گمشده پیدا شده واویلا واویلا کنج خرابه شب یلدا شده واویلا واویلا همه ناله بزنید حسین. 🔹شعر پایانی: لطفی که کرده ای تو به مَن مادرم نکرد ای مهربان تر از پدر و مادرم حسین 🔸منابع: _الارشاد، ج 2، ص 59،بحارالانوار ج۳۴ ص۳۵ _الامام الحسین و اصحابه، ص 174. _منهاج الدموع، ص 331. _شیخ عباس قمی، منتهی الامال، ج۲، ص۶۶۲. _مقتل مقرم ج۱، ص۱۵۷. ⭐پخش محتوای کانال با ذکر لینک بلامانع است. ❌کانال مهارت روضه خوانی|علی ماندهی فرد❌ 👇👇👇👇👇 @ali_mandehifard

#روضه_مکتوب(۱۴) #شهادت_امام_باقرع ◾️روضه شب شهادت امام باقرع 🔰نویسنده:علی ماندهی فرد🔰 ※  بِسْــمِ اللهِ الرَّحْــمٰنِ الرَّحیـــمْ ※ 🔸خطبه: اَلسَلامُ یااَبا جَعفَرٍ یامُحَمَّدَ بنَ عَلِیٍّ اَیُّهَا الباقِرُ یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِهِ یا سَیِدَناوَ مَولانا اِنا تَوَجَّهنا وَستَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِلیَ اللّهِ وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه. 🔹شعر مقدمه: ای آنکه قبرت بی چراغ و سایبان است روضه نمی خواهی !! مزارت روضه خوان است گلدسته ات سنگی ست ، روی تربت تو گنبد نداری ... گنبد تو آسمان است اصلا نیازی به بیانش نیست دیگر اوج غریبی تو از قبرت عیان است تو یادگار داغ های کربلایی از هرم ماتم در دلت آتشفشان است هر روضه ات کرب و بلایی می شود ... چون دور مزار تو پر از نامه رسان است. 🔸مقدمه سازی روضه: _برخی از ائمه ما هم خودشان غریب هستند هم مزارشان؛افرادی که رفتند مدینه قبرستان بقیع می گویند غروب که می شود یک قسمت از مدینه تاریک و بی نور هست،آن قسمت قبرستان بقیع است که نه نور دارد در خادمی نه زائری،ان شاالله باریشه کن شدن آل سعود بتوانیم هرچه زودتر یک حرم قشنگ مثل حرم امام رضاع برای چهار قبر خاکی ائمه ع در بقیع بسازیم. واقعا از این همه غربت و مظلومیت ائمه ع به خصوص امام باقر ع جگر آدم می سوزد. ازهمین جا دلها را بفرستیم مدینه کنار قبرستان بقیع آنجا برای غربت و مظلومیت امام باقرع روضه بخوانیم و اشک بریزیم. 🔹شعر روضه: تو یادگار باغ های لاله هستی اما به ذهنت خاطرات صد خزان است جسم تو در خاک بقیع و روحت اما ... در قلب یک گودال ، هر شب میهمان است دیدی که در گودال ، جدت را چه کردند دیدی که عمه روی تَل بر سرزنان است تو شاهد گل های از ساقه جدایی دیدی که بر نیزه سرِ پیر و جوان است 🔸متن روضه: بمیریم برای امام باقرع چه صحنه های جانسوزی در کربلا دید،شما خودتان تصور کنید دیدن صحنه به شهادت رسیدن علی اصغر،اربابا شدن بدن علی اکبر،دیدن دست های قطع شده اباالفضل العباس ع،امام باقرع یک عمر با یاد این مصائب و حوادث سوخت،یکی از سخت ترین مصائیبی که امام باقرع با چشم خود دید مصیبت اسارت کوفه و شام بود مخصوصا آن لحظاتی که در مقاتل آمده است ظَلُّوا عَلَى بَابِ المَدِينةِ ثَلَاثةَ أيَّامِِ حَتَّى يُزَيِّنُوا البَلَد. اسرای اهل بيت(ع) را سه روز پشت دروازه شام نگه داشتند، تا شهر را تزیین کنند. امان از دل زینب 🔹شعرزبان حال: سر ِ تورا به رويِ نيزه آشيان دادند مرا به مجلس نامحرمان مكان دادند جماعتي كه نمك خورده يِ علي بودند به خواهرت سر ِ بازار ِ كوفه نان دادند حسین جان حسین 🔸شعرپایانی: دشمنت کشت ولی نور تو خاموش نگشت آری آن جلوه که فانی نشود نور خداست 🔹منابع: _تاریخ یعقوبى، ج‏۲، ص۳۲۰ _کامل بهایی عمادالدین طبری، ج۲،ص۳۶۱ ⭐پخش محتوای کانال با ذکر لینک بلامانع است. ❌کانال مهارت روضه خوانی|علی ماندهی فرد❌ 👇👇👇👇👇 @ali_mandehifard

#روضه_مکتوب(۱۵) #شهادت_امام_سجاد_ع ◾️روضه شب شهادت امام سجاد ع 🔰نویسنده:علی ماندهی فرد🔰 ※  بِسْــمِ اللهِ الرَّحْــمٰنِ الرَّحیـــمْ ※ 🔸خطبه: السَلام عَلیکَ یا اَبَا الْحَسَنِ یا عَلِىَّ بْنَ الْحُسَیْنِ یا زَیْنَ الْعابِدینَ یَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ یا حُجَّهَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ یا سَیِّدَنا وَمَوْلینا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکَ اِلَى اللّهِ وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَىْ حاجاتِنایا وَجیهاً عِنْدَ اللّهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّهِ 🔹شعرمقدمه: ای مظهر نجابت و اخلاص و سادگی ای اسـوۀ یـگـانـگـی و ایـسـتـادگـی عرش خـدا ندیـده به پای تواضعت این گونه سـاده با نسب شـاه زادگی گر چه نماز در دل شبهای عـاشقی یک رسـم بوده بین شما خـانوادگی اما حـدیث سـجـدۀ طـولانی ات شده وجه تـمـایـز تو در این اوفـتـادگـی هـمـواره هـمـنـشـیـن تبـار رعـیـتی در منـتهای عزت و اربـاب زادگی ای دست پُـر کـرامت حق بین آستین ادرکـنـی یا امام هـدی زین العـابـدین 🔸مقدمه سازی روضه: شب شهادت امام سجادع است دلها را روانه مدینه کنیم کنار قبرستان بقیع،کنار چند قبر خاکی بدون حرم،بدون گنبد وگلدسته،همان جایی که نیاز به روضه خوان ندارد،دیدن مزارشان روضه است همون جایی که باید بی صدا گریه کرد. 🔹شعر روضه: دریا به دیده تر من گریه می کند آتش زسوز حنجر من گریه می کند سنگی که می زنند به فرقم زروی بام بر زخم تازه سر من گریه می کند از حلقه های سلسله خون می چکد چو اشک زنجیر هم به پیکر من گریه می کند زنهای شام هلهله و خنده می کنند جایی که جد اطهر من گریه می کند 🔸متن روضه سخت ترین مصیبت برای اهلبیت ع مصیبت اسارت است مصیبتی که امام زمان ع برای آن خون گریه می کند،هیچ مصیبتی به اندازه اسارت دل اهلبیت ع را نسوزانده است امان از آن لحظه ای که ناموس آل الله در معرض چشم یک عده حرامی قرار گرفت. این روضه هایی که ما می شنویم امام سجاد ع با چشم خود دیده است ۳۵ سال این روضه ها مقابل چشم حضرت بوده است با یاد این مصائب اشک می ریختند. وقتی اسرا را آوردند کاخ یزید امام سجادع شروع کردند به خطبه خواندن،یزید باشنیدن خطبه عصبانی شد گفت تو را می کشم اگر خواسته ای داری مطرح کن، امام سجادع فرمود سه خواسته ازت دارم: ۱_ اعطَنِی رَاسَ سَیدِی و مُولای سر مطّهر پدر من را بدهید، جلوی ما خیلی چوب زدید. می‌خواهم سر پدر خود را در آغوش بکشم. ۲_این دخترها وخانم ها خیلی اذیت شدند اگر من را می کشید یک شخص چشم پاکی را برای برگرداندن آن ها بگذارید تا مدینه آن ها را ببرد. ۳_آنچه از ما غارت کردید پس بدهید،یزید گفت آنچه غارت شده است در کوفه است پول آن را می دهیم حضرت فرمودند پول نمی خواهیم گردنبند و چادر مادر ما فاطمه در آن وسایل است آن را برگردانید. 🔸گریز روضه: بمیرم که به چادر مادرتان هم رحم نکردند چادر مادرتان هم غارت کردند، اگر آن روز در مدینه به مادرتان جسارت نمی شد اگر دست های امیرالمومنین نمی بستن اگر در خانه را آتش نمی زدن،تو کربلا هم جسارت نمی کردن خیمه ها را آتش بزنند سراز بدن حسین جداکنند. 🔹شعر زبان حال: نمردم آخر سرتو رو نیزه دیدم پی تو روی خار دویدم چیا ز حرمله شنیدم تو اون شلوغی چطور لباس تو در اومد دیدم که شمر با خنجر اومد حسین حسین حسین 🔹شعرپایانی: کفنی داشت زخاک وکفنی داشت زخون تانگویند حسین بی کفن است. 🔸منابع: - وسائل الشيعه،ج3،ص282؛ _مثير الأحزان، ص 106. ⭐پخش محتوای کانال با ذکر لینک کانال بلامانع است. ❌کانال مهارت روضه خوانی|علی ماندهی فرد❌ 👇👇👇👇👇 @ali_mandehifard

#روضه_مکتوب(۴) #شهادت_امیرالمومنین_ع مرثیه شب ضربت خوردن امیرالمومنین ع 🔰نویسنده:علی ماندهی فرد🔰 خطبه: ※  بِسْــمِ اللهِ الرَّحْــمٰنِ الرَّحیـــمْ ※ السَلام عَلیکَ یاابَاالحَسَنِ یا اَمیرَالمُؤمِنینَ یا عَلیَّ بنَ اَبی طالِبٍ یا اول مظلوم. 🔹مقدمه سازی: امشب شب ضربت خوردن آقاجانمان امیرالمومنین است،برویم در خانه آقا،دست به دامان ایشان بشویم. همه باهم باامیرالمومنین ع درد ودل کنیم. 🔸شعرزمزمه: شب قدر آقا نگاه کن دلم رو بیا قسمتم کن دوباره حرم رو شب قدر اقا همین ارزوم ببینم ضریحت بازم روبروم دلم کرده بازم هوای نجف رو بده اذن ایوون طلای نجف رو (خوش به حال آن هایی که امشب کنار ایوون طلای امیرالمومنین ع قرآن بسرمی گیرند.) دلم کرده بازم هوای نجف رو بده اذن ایوون طلای نجف رو نزار جای دیگه بزارم سرم رو شب قدر دعا کن پدر مادرم رو علی جان علی جان (حالا همه باهم روضه امشب بخوانیم) 🔹شعر روضه: سر تو شکسته دلش خون زینب پریشون موهات پریشون زینب الهی هیچ دختری موهای بابا را پریشان نبیند،الهی هیچ دختری موهای بابا را خاکی نبیند. درست به ابروت اقا خم نمیاد چیجور زد که زخم سرت هم نمیاد 🔸متن روضه: همین بیت عرض روضه من باشد نوشتند مثل امشبی،مهمان دخترش ام کلثوم بود،نیمه های شب راهی مسجد شد در ودیوار مانع می شدند اما تقدیر می گوید علی باید برود؛آمد مسجد موقع اذان خودآقا اذان را گفت؛قبل از نماز صبح مشغول نماز مستحبی شد،نانجیب ابد وازل شمشیر را بالا آورد به فرق آقا زد،تاریخ می نویسد وَ وَقَعَ عَلی وَجهِه آقابا صورت به زمین افتاد،بایک دستمالی سرش را گرفته بود،امام حسن ع خود را به بالین پدر رساند سر پدر را به دامن گرفت،صورت بابا را می بوسید اشک می ریخت،این قطرات اشک روی صورت آقا میچکید،امیرالمومنین ع فرمود حسن جان گریه نکن هذا جَدُکَ رَسَولُ الله ص پیغمبر را دارم می بینم خدیجه،فاطمه همه منتطر من هستند،تعبیر مقاتل اینکه وقتی آقا سرش رو زمین قرارگرفت،و هَو یَرمَقُ السَما با گوشه چشمش به آسمان نگاه می کرد با زبانش ذکر می گفت. 🔸گریز روضه: عرضه می دارم یا امیرالمومنین حسین شما هم توکربلا شبیه شما بود همانطور که شما باصورت به زمین خوردید،حسین هم باصورت به زمین خورد،همانطور که شما لحظات آخر ذکر می گفتید حسین شما هم ذکرمی گفت،اما یک فرقی باشما داشت شما لحظات آخر نگاهتان به آسمان بود اما حسین لحظات آخر نگاهش به سمت خیمه ها بود حسین جان یار نداشتی طاقت اینهمه آزار نداشتی کاشکی پشتِ خیمه شیرخوار نداشتی من بمیرم که علمدار نداشتی یار نداشتی رمقی برای پیکار نداشتی جز حرم غصه ای انگار نداشتی من بمیرم که علمدار نداشتی همه باهم ناله بزنیم حسین جان حسین جان 🔹شعرپایانی: بی آبرو بودم از لطف مادرت سنگ تورا به سینه زدم سینه زن شدم. 🔸منابع: لهوف سیدابن طاووس ص۱۲۱ کشف الغمه فی معرفه الائمه ع ج۲ ص۵۰ ⭐پخش محتوای کانال با ذکر منبع بلامانع است. ❌کانال مهارت روضه خوانی|علی ماندهی فرد❌ 👇👇👇👇👇 @ali_mandehifard

#روضه_مکتوب(۵) #شهادت_امیرالمومنین_ع ▪️مرثیه شب شهادت امیرالمومنین ع 🔰نویسنده:علی ماندهی فرد🔰 خطبه: السَلام عَلیکَ یاابَاالحَسَنِ یا اَمیرَالمُؤمِنینَ یا عَلیَّ بنَ اَبی طالِب ♦️شعرمقدمه: هر طرف می نگرم نقش دلارای علیست خالق هر دو جهان محو تماشای علیست در قنوت سحرم ذکر علی را بردم رکن دین نبوی عشق و تولای علیست هرکسی سنگ کسی را زده بر سینه خود در دل عاشق من مرقد زیبای علیست خواب دیدم که شدم زایر ایوان نجف روح سرگشته ی من تشنه ی دریای علیست یاعلی جان ای کاش الان حرمت بودیم،چقدر دل تنگ ایوون طلای شما هستیم امشب برات اربعین ما را امضا کن،پای پیاده از حرم شما برویم کربلا. ایوان نجف عجب صفایی دارد حیدر بنگر چه بارگاهی دارد پدر شاه شهیدان و امیر دو سرا سند بندگی ام بسته به امضای علیست صاحب تیغ دوسر سید اولاد بشر شافع روز جزا زینب کبرای علیست 🔸مقدمه سازی روضه: امشب خانه امیرالمومنین ع چه خبراست؟ امشب باید بگوییم امان از دل زینب،امشب شب یتیم شدن بچه های علی است. از همین جا برویم خانه امیرالمومنین ع کنار بسترمولا،هم ناله بشویم با حسن و حسین و زینب س و همه آن هایی که پشت درب خانه مولا ناله می زدن و اشک می ریختند. زبان حال بخوانم 🔹شعرزبان حال: دلش خونه که از صدای گریه پر شده خونه می‌بینه حال دختراش پریشونه می‌خواد بایسته روی پا نمی‌تونه خودش بوده شهید طعنه‌های مردم جاهل تموم نمی‌شه غربتش امون ای دل به دخترش زخم زبون می‌زد قاتل توی بستر افتاده بود دلاور و یل خیبر دستمال زردی بسته بود به روی سر دیدم پریده رنگ صورت حیدر دم آخر کنار بچه‌های زهرا با غربت می‌گفت با اشک جاری از سر حسرت حسین من تویی شهید این امت 🔸متن روضه: مثل امشبی همه بچه ها بادلی پر غصه و محزون کنار بستر مولا نشسته بودند،آقایی که یک روز با یک دست درب خیبر را کنده بود،امشب افتاده بود در بستر دیگر توان نداشت سم اثر کرده بود،چهره اش زرد و بدنش می لرزید،گاهی از هوش می رفت گاهی بهوش می آمد چشم هایش را باز می کرد به هر کدام از بچه ها یک حرفی می زد، یک مرتبه چشم هایش را باز کرد دید حسینش به قدری اشک ریخته است چشم هاش سرخ شده .فرمود:حسین جان أنتَ شَهيدُ هذِهِ الامَّةِ توشهید این امت هستی، نگاهش به عباس افتاد،عقب تر از همه نشسته بود،فرمود عباسم بیا جلو،عباس را به سینه چسباند فرمود وَلَدی سَتَقُرُّ عَیْنِی بِکَ فِی یَوْمِ الْقِیٰامَة پسرم! به زودی در روز قیامت به وسیله تو چشم من روشن می گردد. به هرکدام یک جمله ای فرمود،فقط یک نفر بود که امیرالمومنین ع با گریه او به گریه افتاد آن هم زینب بود فرمود دخترم وقتی به سفر اسارت رفتی صبرداشته باشی. 🔹گریز روضه: این وداع امیرالمومنین ع با بچه هاش در لحظات آخر بود اما یک وداع هم حسینش لحظات آخر با خانواده اش داشت،وقتی آمد برای وداع،همه گریه می کردند،اما یک نفر زجه و ناله می زد آن هم دخترش سکینه بود که جلوی مرکب ابی عبدالله ع را گرفته بود و نمی گذاشت حضرت به میدان برود،نوشتن با گریه سکینه ابی عبدالله ع هم گریه اش گرفت فرمود دخترم با اشکای چشمت دل من را نسوزان،اما یک وداع دیگر هم با سکینه داشت آن لحظه ای که آمد کنار گودال قتلگاه، دید عمّه اش با یک بدن بی سر و قطعه قطعه شده صحبت می کند. گفت: عمّتی! هذا نَعشُ مَن؟ این بدن چه کسی است؟ بی بی زینب س فرمود:نَعشُ أبیکِ الحُسین.این بدن پدر مظلومت حسین است. با گریه آمدم اطراف قتلگاه گفتی که خواهرم برگرد خیمه گاه بعد از دقایقی دیدم که پیکرت در خون فتاده و بر نیزه ها سرت راس تو میرود بالای نیزه ها من زار میزنم در پای نیزه ها حسین جان حسین جان 🔹شعرپایانی: دست گیری زگدا گردن هر اربابس دست ما گیرتو آقاست اباعبدالله 🔸منابع: کامل الزیارات ص۴۸۸ معالی السبطین مازندرانی، ج۱، ص۴۵۴ لهوف سیدابن طاووس ص۱۳۰ بحار الأنوار: ج 42 ص ۲۹۰و۲۹۳ بحارالانوار ج۴۵ ص۴۷ ⭐پخش محتوای کانال با ذکر منبع بلامانع است. ❌کانال مهارت روضه خوانی|علی ماندهی فرد❌ 👇👇👇👇👇 @ali_mandehifard

#روضه_مکتوب(۶) #شهادت_امیرالمومنین_ع ▪️مرثیه شام شهادت امیرالمومنین ع 🔰نویسنده:علی ماندهی فرد🔰 خطبه: السَلام عَلیکَ یاابَاالحَسَنِ یا اَمیرَالمُؤمِنینَ یا عَلیَّ بنَ اَبی طالِب ♦️شعرمقدمه: حیف مولا مردم عالم تو را نشناختند دم زدند از تو ولی یکدم تو را نشناختند رهبر افلاکی و از خاکیان خاکی تری هم ملائک هم بنی آدم تو را نشناختند با تو قومی محرم و قومی دگر نامحرمند ای عجب نامحرم و محرم تو را نشناختند انبیا بودند از آدم همه در سایه ات لیک جز پیغمبر خاتم تو را نشناختند چون کتاب آسمانی حرمتت شد پایمال ای یگانه آیت محکم تو را نشناختند 🔹مقدمه سازی روضه: نقل شده: یک خان عرب غیرشیعه در حق یک شیعه خیلی ظلم کرد؛این شیعه گفت می روم حرم امیرالمومنین ع شکایت تو را به آقا می کنم،این خان گفت برو هرکاری می خواهی انجام بده، علی ع خیلی وقته از دنیا رفته کاری از دستش بر نمی آید،این شیعه رفت حرم کنار ضریح با گریه و زاری شکایت این خان را به امیرالمومنین ع کرد،در عالم مکاشفه حضرت را دید فرمود ما قدرت انتقام داریم ولی بخاطر ما از او بگذر،گفتم مگر این خان چه کار کرده شما اینطور می فرمایید؟ حضرت فرمود یک روز که از مقابل حرم ما عبور می کرد از مرکب پیاده شد با احترام ادب کرد،گردن ما حق دارد.این شیعه می گوید رفتم پیش آن خان تا من را دید گفت چی شد دیدی گفتم اتفاقی نمی افتد؟ قضیه را که تعریف کردم،زانوهایش شروع کرد به لرزیدن با حالت گریه گفت اشتباه کردم. امشب عرض کنیم یا امیرالمومنین ع شما در حق یک غیر شیعه اینطور لطف داشتید ما که یک عمره سرسفره شما هستیم امشب بیاید یک گوشه چشمی بما کنید. 🔸متن روضه: ما هرچه از غربت و مظلومیت امیرالمومنین ع بگوییم کم گفته ایم،اوج مظلومیت حضرت فقط به این نیست که فقط در زمان حیاتشان مظلوم باشند بلکه بعد از شهادتشان هم مظلوم بودند. نوشتند نیمه شب بدور از چشم همه،بدن پدر را بچه ها غسل دادن کفن کردن؛ چند نفری غریبانه تشیع کردن و دفن کردند.بخاطر اینکه اگر خوارج می فهمیدند بدن کجا دفن شده است بدن را نبش و جسارت می کرد،لذا امام حسن ع برای اینکه به بدن جسارت نشود بدن را مخفیانه دفن کردن؛نوشتن تا صدسال مزار حضرت مخفی بود در زمان امام صادق ع مشخص شد. 🔹گریز روضه: امام حسن ع برای اینکه به بدن پدر جسارت نکنن بدن را سریع دفن کردن اما لایَوْمَ‏ کَیَوْمِکَ یَا اَبا عَبْدِاللهِ دلها بسوزد برای امام سجادع که نرسیدن به موقع بدن پدر را دفن کنند،نانجیب ها به بدن جسارت کردند. فِرقُه بِالسِیُوف فِرقَهُ بِالسَنان میزدن حسینمو پیاپی و بی امان لاطِماتِ الخُدود چقدر تشنه بود جدم از عطش میدید آسمونو شکل دود ای حسین غریب شاه شیب الخضیب چه خبر شده تو مقتل که میاد عطر سیب حسین حسین حسین همه با هم صدابزنیم 🔹شعر زمزمه حسین آقام همه میرن تو میمونی برام 🔸شعرپایانی: صد مرده زنده می شود از ذکر یا حسین ارباب ما معلم عیسی بن مریم است 🔹منابع: بحارالانوارج۴۲ص۲۲۲ منتهی الامال ج۱ص۳۵۳ ارشادمفید ص۱۲ ⭐پخش محتوای کانال با ذکر منبع بلامانع است. ❌کانال مهارت روضه خوانی|علی ماندهی فرد❌ 👇👇👇👇👇 @ali_mandehifard

#روضه_مکتوب(۹) #شهادت_امام_صادق_ع ◾️روضه شب شهادت امام صادق ع 🔰نویسنده:علی ماندهی فرد🔰 ※  بِسْــمِ اللهِ الرَّحْــمٰنِ الرَّحیـــمْ ※ 🔸خطبه: السَلامُ عَلیکَ يا جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ اَيُّهَا الصّادِقُ يَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ يا حُجَّةَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ يا سَيِّدَنا وَمَوْلينا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ اِلَى اللّهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَىْ حاجاتِنا يا وَجيهاً عِنْدَ اللّهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّهِ. 🔹شعرمقدمه: ما گداییم گدای پسر فاطمه ایم بوسه زن های عبای پسر فاطمه ایم بنویسید فدای پسر فاطمه ایم گریه کن های عزای پسر فاطمه ایم چشم ما چشمه ای اندازه ی دریا دارد هر چه ما گریه کنیم از غم او جا دارد [تو این شب ها هرچه برای غربت ومظلومیت آقا اشک بریزیم بازم کم است،فقط کافی است یک نگاه کنی به مزار خاکی ایشان،داغ دلتان تازه می شود] پیرمردی که خدا در سخنش پیدا بود ... زردی برگ گل یاسمنش پیدا بود سنّ بالایش از آن خم شدنش پیدا بود با وجودی که خزان در بدنش پیدا بود ... 🔸مقدمه سازی روضه: با اینکه آقا و مولای ما شیخ الائمه ع بود نزدیک۷۰ سال از سن ایشان می گذشت، ناجیب ها مراعات سن ایشان را نکردند چند بار عقب مرکب آقا را دواندند. 🔹شعرروضه: نیمه شب بر سر سجّاده عبادت می کرد مثل یک عاشق دلداده عبادت می کرد ماجرایی که نباید بشود، امّا شد باز هم واژه ی «حرمت شکنی» معنا شد 🔸متن روضه: تو این ایام حرمت آقا را شکستن،جسارت کردند،به دستور منصور دوانقی ملعون نیمه شب ریختن منزل امام صادق ع،حضرت را بدون عبا و عمامه بادست های بسته بردن کاخ منصور،ای کاش فقط همین جسارت می کردند یک جسارت دیگه ام کردند منزل آقا را آتش زدند پای آتش به در خانه ی آقا وا شد در آتش زده مثل جگر زهرا شد ... تا شکست آینه اش اشک زلالش افتاد با تماشای چنین منظره بالش افتاد تا که وحشت به دل اهل و عیالش افتاد ... باز هم خاطره ای بد به خیالش افتاد چه خاطره ای؟ بزارید برایتان بگویم نقل شده وقتی منزل حضرت را آتش زدند آقا با کمک همسایه ها آتش را خاموش کردند،اما دیدند حضرت رفتند یک گوشه منزل روی زمین نشستن شروع کردن به گریه کردن.گفتند آقاجان باز به خیر گذشت به کسی آسیب نرسید آقا فرمود گریه ام برای این چیزها نیست،وقتی خانه را آتش زدند شماها بودید کمک کردید با این حال بچه هام وحشت کرده بودند آرام و قرار نداشتند، این صحنه من را یاد جدم اباعبدالله انداخت یاد عصر عاشورا آن وقتی که دیگر هیچ مردی نبود جز امام سجادع،این بچه ها چه حالی داشتن. در روایت داریم وقتی آمدند پیش امام سجادع گفتند چه کارکنیم؟حضرت فرمودند:عليكُنَّ بالفرار. امان از دل زینب 🔹شعر زبان حال: نمردم آخر سرتو رو نیزه دیدم پی تو روی خار دویدم چیا ز حرمله شنیدم تو اون شلوغی چطور لباس تو در اومد دیدم که شمر با خنجر اومد حسین حسین حسین 🔸گریز روضه: مثل امروزی بدن امام صادق را با چه عزت و احترامی تشیع کردن،چند هزار نفر آمدن برای تشیع اما بمیرم برای جد غریب اش اباعبدالله که چند هزار نفر آمدن برای ضربه زدن،کسی بدن را تشیع نکرد 🔹شعرپایانی: کفنی داشت زخاک وکفنی داشت زخون تانگویند حسین بی کفن است. 🔸منابع: .معالي السبطین ص٨٩ .وسیلة الدارین ص٣۴٣ .منتهی الامال ص۸۵۶ ۸۵۵ .اصول کافی،جلد 1،ص473. .معالی السبطین ج۲ ص۱۵۶ .حیاة الامام الحسین ع، ج 3، ص 298 ـ 299. .مأساة الحسین، ص 117 . ⭐پخش محتوای کانال با ذکر لینک کانال بلامانع است. ❌کانال مهارت روضه خوانی|علی ماندهی فرد❌ 👇👇👇👇👇 @ali_mandehifard

#روضه_مکتوب(۱۱) #شهادت_امام_رضاع ◾️روضه شب شهادت علی ابن موسی الرضا ع 🔰نویسنده:علی ماندهی فرد🔰 ※  بِسْــمِ اللهِ الرَّحْــمٰنِ الرَّحیـــمْ ※ 🔸خطبه: يَا أَبَا الْحَسَنِ يَا عَلِىَّ بْنَ مُوسىٰ، أَيُّهَا الرِّضا، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حَاجَاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ. ایام شهادت ثامن الحجج امام رضاع است؛ازهمین جا دلها را روانه حرم کنیم کنار پنجره فولاد،چه‌ کسانی دل تنگ حرم ایشان هستند. 🔹شعرمقدمه: ای کاش حرم بودم و مهمان تو بودم مهمان تو و سفره احسان تو بودم یک عمر گذشت و سر و سامان نگرفتم ای کاش فقط بیسر و سامان تو بودم تا چشم گشودم به دلم مهر تو افتاد زآن روز چو آهوی بیابان تو بودم یک پنجره فولاد دلم تنگ تو آقاست  ای کاش ز  زوار خراسان تو بودم 🔸زمینه سازی روضه: خوش به حال آنهایی که الان کنار ایوان طلای امام رضاع هستند،چشم سرخود را ببنیدیم خود را مقابل باب الجواد ع ببینیم وارد حرم بشویم همه باهم به یاد قدیم ها بخوانیم. 🔹شعرزمزمه: قربون کبوترای حرمت امام رضا قربون این همه لطف و کرمت امام رضا دوست دارم صدات کنم توهم منوصدا کنی دوست دارم نگات کنم توهم منو نگا کنی دلمو گره زدم به پنجرت دارم میرم دوست دارم تا من بیام اون گره ها روواکنی یاامام‌رضا یا اما‌م رضا یا امام رضا اما روضه بخوانیم 🔸شعرروضه: افتاده ای بر روی خاك و پر نداری جز دیده ی تر مونسی دیگر نداری آنقدر غربت می چكد از جسمت آقا ناخواسته می گویمت مادر نداری وقتی كه بال و پر زدی بر خاك گفتم صد شكر اینجا در برت خواهر نداری 🔹متن روضه: اباصلت می گوید:خدمت امام رضاع بودم به من فرمود:اباصلت‌منتظرم بمان اگر آمدم ودیدی عبا به سر دارم بدان مرا مسموم کرده اند. اباصلت می گوید:آقارفت من هم چشم انتظار بودم،با خود می گفتم خداکند آقا عبابه سر تشریف نیارند؛اما یک وقت دیدم در کاخ مامون بازشد؛امام رضاع عبابه سر بیرون آمدند،از خانه مامون تا خانه امام رضاع آنقدری راه نبود ولی حضرت هرچند قدم که حرکت می کرد می نشست روی زمین و بلند می شد برخی مقاتل گفته اند بیش از چهل مرتبه روی زمین نشستند و بلندشدند. وقتی آقا آمدند منزل بعد از لحظاتی؛بدن آقا ضعف کرد دیدم فرشهای حجره را جمع کرد روی خاک مثل مار گزیده به خودش می پچید يَتَمَلْمَلُ تَمَلْمُلَ السَّلِيم. اباصلت می گوید:لحظاتی نگذشته بود دیدیم جوادالائمه فرزند امام رضا ع بالای سر پدر حضور پیدا کردند سر پدر را به دامن گرفتند.امام رضا ع روی زانوی جوادالائمه ع جان داد نوشتند امام جوادع بدن پدر را غسل دادند کفن کردند نماز خواندند. 🔹گریز روضه: اما دلها بسوز برای جد غریب ایشان حسین ع؛آن لحظات آخر کسی نبود سرش را به زانو بگیرد فَوَضَعَ رأسَه عَلی الأرض ِ و التّراب؛ صورت را روی خاک کربلا گذاشت. 🔸شعر زبان حال: روضه نمی‌خواهد تنی که سر ندارد قربان آن آقا که انگشتر ندارد یک تکه‌ای سالم همه پیکر ندارد جایی برای بوسۀ مادر ندارد حسین جان حسین جان 🔸شعرپایانی: دستگیری زگدا گردن هر ارباب است دست ما گیر تو آقاست اباعبدالله🔸🔹منابع: _منتهی الآمال، ص1052؛ سوگنامه آل محمد، ص123. _منتهی الآمال، ص1055؛ سوگنامه آل محمد، ص121. ⭐پخش محتوای کانال با ذکر لینک بلامانع است. ❌کانال مهارت روضه خوانی|علی ماندهی فرد❌ 👇👇👇👇👇 @ali_mandehifard

#روضه_مکتوب(۱۲) #شهادت_امام_جوادع ◾️روضه شب شهادت امام جوادع 🔰نویسنده:علی ماندهی فرد🔰 ※  بِسْــمِ اللهِ الرَّحْــمٰنِ الرَّحیـــمْ ※ 🔹خطبه: اَلسَّلامُ عَلَیْکَ يَا أَبا جَعْفَرٍ يَا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ، أَيُّهَا التَّقِىُّ الْجَوادُ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانَا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حَاجَاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ 🔸شعر مقدمه: الا کرم ز تو مشهور یا امام جواد کلام توست همه نور یا امام جواد ائمه اند جواد و توئی جواد همه که گشته جود تو مشهور یا امام جواد اگر چه نزد شما آبروی نیست، مرا مکن ز درگه خود دور یا امام جواد گدایی ام به درت جز بهانه ای نبوَد مراست وصل تو منظور یا امام جواد 🔹مقدمه سازی روضه: شب شهادت جوادالائمه ع پاره تن امام رضا ع است،آن هایی که مشرف شدند کاظمین می دادند یکی از درب های حرم،باب المراد است هرکسی حاجت دارد حتی غیرشیعه ازاین در وارد حرم می شود،کاظمین حال وهوای عجیبی دارد دقیقا مثل حال وهوای امام رضاع؛امشب برای جوان امام رضاع سنگ تمام بگذاریم،دل امام رضاع را شادکنیم. 🔸شعر روضه لب مي زند كه مادر خود را صدا كند يا حق واژه ي جگرم را ادا كند  او ناله مي زند جگرم سوخت؛ هيچ كس.... گويا قرار نيست به او اعتنا كند مي خندد ام فضل به همراه عده اي تا خون به قلب حضرت ابن الرضا كند يك ظرف آب ريخت روي زمين پيش او نگذاشت تا كسي به لبش آشنا كند در حجره دست و پا زدنش يك بهانه بود تا روضه اي براي خودش دست و پا كند مي خواست با خيال غم جد بي كفن آن حجره ي ستم زده را كربلا كند 🔹متن روضه دلها بسوزد برای ان لحظاتی که ام الفضل ملعونه به امام جوادع زهر داد حضرت از سوز زهر به خود می پیچید،دستور داد درهای حجره را ببندند کنیزکان هلهله کنند صدای جوادالائمه بیرون نرود،آقای ما هرچه هرچه صدا زد جگرم‌می سوزد نانجیب ها اعتنا نکردند، امام جوادع مظلومانه در دل حجره مثل جد غریبش حسین ع جان داد و به شهادت رسید. 🔸گریز روضه جدش سیدالشهدا ع هم بالب تشنه و عطشان روی خاک کربلا مظلومانه به شهادت رسید مُلْقی ثَلاثا بِلا غُسلٍ وَلا کفَنٍ پیکر بی سر آن حضرت، سه روز بی غسل و کفن بر زمین افتاده بود 🔹شعرزبان حال صلو عَلَیک مَلیکُ السَما ای کشته حسادت دنیا صلو عَلَیک مَلیکُ السَما ای تشنه مقطع الاعضاء یا ابا عبدالله مظلوم بودی و از آب فرات محروم بودی و قلبت می تپید زنده بودی و رگ هاتو برید حسین حسین...... 🔸شعرپایانی: لطف حسین ما را تنها نمی‌گذارد گر خلق وا گذارد، او وا نمی‌گذارد او کشتی نجات و کشتی شکسته ماییم مولا به کام غرقاب مارا نمی‌گذارد 🔹منابع: _بحارالانوار ج۵۰ص۱۷ _بحار الا نوار؛ ج ۴۵ ص۱۹۱ _مصایب الانوار شهادت امام جوادع. ⭐پخش محتوای کانال با ذکر لینک بلامانع است. ❌کانال مهارت روضه خوانی|علی ماندهی فرد❌ 👇👇👇👇👇 @ali_mandehifard

#روضه_مکتوب(۱۴) #شهادت_امام_باقرع ◾️روضه شب شهادت امام باقرع 🔰نویسنده:علی ماندهی فرد🔰 ※  بِسْــمِ اللهِ الرَّحْــمٰنِ الرَّحیـــمْ ※ 🔸خطبه: اَلسَلامُ یااَبا جَعفَرٍ یامُحَمَّدَ بنَ عَلِیٍّ اَیُّهَا الباقِرُ یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِهِ یا سَیِدَناوَ مَولانا اِنا تَوَجَّهنا وَستَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِلیَ اللّهِ وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه. 🔹شعر مقدمه: ای آنکه قبرت بی چراغ و سایبان است روضه نمی خواهی !! مزارت روضه خوان است گلدسته ات سنگی ست ، روی تربت تو گنبد نداری ... گنبد تو آسمان است اصلا نیازی به بیانش نیست دیگر اوج غریبی تو از قبرت عیان است تو یادگار داغ های کربلایی از هرم ماتم در دلت آتشفشان است هر روضه ات کرب و بلایی می شود ... چون دور مزار تو پر از نامه رسان است. 🔸مقدمه سازی روضه: _برخی از ائمه ما هم خودشان غریب هستند هم مزارشان؛افرادی که رفتند مدینه قبرستان بقیع می گویند غروب که می شود یک قسمت از مدینه تاریک و بی نور هست،آن قسمت قبرستان بقیع است که نه نور دارد در خادمی نه زائری،ان شاالله باریشه کن شدن آل سعود بتوانیم هرچه زودتر یک حرم قشنگ مثل حرم امام رضاع برای چهار قبر خاکی ائمه ع در بقیع بسازیم. واقعا از این همه غربت و مظلومیت ائمه ع به خصوص امام باقر ع جگر آدم می سوزد. ازهمین جا دلها را بفرستیم مدینه کنار قبرستان بقیع آنجا برای غربت و مظلومیت امام باقرع روضه بخوانیم و اشک بریزیم. 🔹شعر روضه: تو یادگار باغ های لاله هستی اما به ذهنت خاطرات صد خزان است جسم تو در خاک بقیع و روحت اما ... در قلب یک گودال ، هر شب میهمان است دیدی که در گودال ، جدت را چه کردند دیدی که عمه روی تَل بر سرزنان است تو شاهد گل های از ساقه جدایی دیدی که بر نیزه سرِ پیر و جوان است 🔸متن روضه: بمیریم برای امام باقرع چه صحنه های جانسوزی در کربلا دید،شما خودتان تصور کنید دیدن صحنه به شهادت رسیدن علی اصغر،اربابا شدن بدن علی اکبر،دیدن دست های قطع شده اباالفضل العباس ع،امام باقرع یک عمر با یاد این مصائب و حوادث سوخت،یکی از سخت ترین مصائیبی که امام باقرع با چشم خود دید مصیبت اسارت کوفه و شام بود مخصوصا آن لحظاتی که در مقاتل آمده است ظَلُّوا عَلَى بَابِ المَدِينةِ ثَلَاثةَ أيَّامِِ حَتَّى يُزَيِّنُوا البَلَد. اسرای اهل بيت(ع) را سه روز پشت دروازه شام نگه داشتند، تا شهر را تزیین کنند. امان از دل زینب 🔹شعرزبان حال: سر ِ تورا به رويِ نيزه آشيان دادند مرا به مجلس نامحرمان مكان دادند جماعتي كه نمك خورده يِ علي بودند به خواهرت سر ِ بازار ِ كوفه نان دادند حسین جان حسین 🔸شعرپایانی: دشمنت کشت ولی نور تو خاموش نگشت آری آن جلوه که فانی نشود نور خداست 🔹منابع: _تاریخ یعقوبى، ج‏۲، ص۳۲۰ _کامل بهایی عمادالدین طبری، ج۲،ص۳۶۱ ⭐پخش محتوای کانال با ذکر لینک بلامانع است. ❌کانال مهارت روضه خوانی|علی ماندهی فرد❌ 👇👇👇👇👇 @ali_mandehifard

#روضه_مکتوب(۱۳) #شهادت_مسلم_ابن_عقیل_ع #ایام_مسلم_ابن_عقیل_ع ◾️روضه شب شهادت مسلم ابن عقیل ع. 🔰نویسنده:علی ماندهی فرد🔰 🔸خطبه: اَللّـهُمَّ اَرِنيِ الطَّلْعَةَ الرَّشيدَةَ ، وَ الْغُرَّةَ الْحَميدَةَ وَ اكْحُلْ ناظِري بِنَظْرَة منِّي وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ ، وَ اَوْسِعْ مَنْهَجَهُ وَ اسْلُكْ بي مَحَجَّتَهُ اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَفی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً. 🔹شعرمقدمه ما را به یک کلاف نخ آقا قبول کن یـا ایّهـا العــزیز! أبانـا! قــبول کن آهی در این بساط به غیر از امید نیست یـا نـاامیدمــان ننـمـا یـا، قـبـول کن از یـاد بـرده ایم شمـا را پـدر! ولی این کودک فراری خود را قبول کن رسم کریم نیست که گلچین کند، کریم! مـا را سَـوا نکـرده و یک جـا قـبول کن گر بی نوا و پست و حقیریم و رو سیاه اما به جــان حضرت زهـرا قبـول کن یابن الحسن یابن الحسن. 🔸مقدمه سازی روضه: ایام مسلمیه است ایام شهادت سفیر باوفای اباعبدالله ع مسلم ابن عقیل ع،کم کم باید آماده بشویم برای محرم،آنقدری تا محرم نمانده است،بوی محرمش دارد می آید،چه کسانی مثل من نگران هستند،نکند محرم امسال را نبینیم. 🔹شعر زمزمه: می‌زنه قلبم (داره میاد دوباره باز بوی محرم)۳ (از تو چه پنهون دوباره دل تنگه برا پیرهن سیاتون)۲ از تو چه پنهون (می‌خوام بیام این اربعین، کرب و بلاتون حسین جان حسین جان 🔸مقدمه سازی روضه: امشب باید رزق محرم را از آبرو دار در خانه اباعبدالله ع مسلم ابن عقیل بگیریم،امشب برای این آقا کم نگذارید ایشان خیلی غریب است،از غربت مسلم همین بس است که بعد از کربلا دیگر نسل او قطع شد،چهار پسرش در کوفه و کربلا به شهادت رسیدند،دخترش هم در کربلا وقتی به خیمه ها حمله کردند زیر سم اسب ها و مهاجم ها ماند به شهادت رسید. 🔹شعر روضه: شرمنده‌ی شما شدم آقا مرا ببخش در کوچه مانده‌ام تک و تنها مرا ببخش آن نامه کاشکی که به دستت نمی‌رسید گفتم بیا، به خاطر زهرا مرا ببخش آقا گمان کنم که به همراه کاروان می‌آوری سه‌ساله‌ی خود را مرا ببخش با ساقی‌ات بگو که فقط فکر آب باش از قول من بگو تو به سقا مرا ببخش فردا ز بام دارالاماره صدا زنم یا اینکه سمت کوفه میا یا مرا ببخش 🔸متن روضه: وقتی دستگیرش کردند آوردند دارالاماره نوشتند،از پله ها بالا می رفت ذکر می گفت به پله های آخری که رسید اشک از چشم های او جاری شد؛یک کسی با طعنه گفت تو که می ترسی چرا آمدی؟گفت وَاللّه ِ لاأبكي لِنَفسي ولكِن أبكي لِأَهلِيَ المُقبِلينَ إلَيَّ. گریه من از ترس کشته شدن نیست ما مشتاق شهادت هستیم والله برای خودم گریه نمی کنم. گریه من بخاطر اباعبدالله ع هست که باخانواده اش اینجا می آیند. خیلی نگران اباعبدالله ع و اهلبیتش بود،بادلی پرغصه و درد به شهادت رسید. وقتی خبر شهادت مسلم را به ابی عبدالله ع دادند حضرت خیلی ناراحت شد اشک حضرت جاری شد. آمد در خیمه مخدرات، دختر مسلم که کوچک بود نوزاش کرد با نهایت محبت گفت دخترم غصه نخور از این به بعد خودم پدرت هستم. 🔹گریز روضه شاید اباعبدالله ع میخواست غیر مستقیم بگوید، وقتی دختری یتیم می شود باید بیشتر به او محبت کرد باید او را نوازش کرد،اما بمیرم برای سه ساله رقیه س که وقتی از کاروان جا ماند به جای اینکه او را نوازش کنند تازیانه زدند. 🔸شعر زبان حال: بس که دویدم عقب قافله واویلا واویلا پای من از ره شده پر آبله واویلا واویلا عمه بیا گمشده پیدا شده واویلا واویلا کنج خرابه شب یلدا شده واویلا واویلا همه ناله بزنید حسین. 🔹شعر پایانی: لطفی که کرده ای تو به مَن مادرم نکرد ای مهربان تر از پدر و مادرم حسین 🔸منابع: _الارشاد، ج 2، ص 59،بحارالانوار ج۳۴ ص۳۵ _الامام الحسین و اصحابه، ص 174. _منهاج الدموع، ص 331. _شیخ عباس قمی، منتهی الامال، ج۲، ص۶۶۲. _مقتل مقرم ج۱، ص۱۵۷. ⭐پخش محتوای کانال با ذکر لینک بلامانع است. ❌کانال مهارت روضه خوانی|علی ماندهی فرد❌ 👇👇👇👇👇 @ali_mandehifard

#روضه_مکتوب(۱۵) #شهادت_امام_سجاد_ع ◾️روضه شب شهادت امام سجاد ع 🔰نویسنده:علی ماندهی فرد🔰 ※  بِسْــمِ اللهِ الرَّحْــمٰنِ الرَّحیـــمْ ※ 🔸خطبه: السَلام عَلیکَ یا اَبَا الْحَسَنِ یا عَلِىَّ بْنَ الْحُسَیْنِ یا زَیْنَ الْعابِدینَ یَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ یا حُجَّهَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ یا سَیِّدَنا وَمَوْلینا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکَ اِلَى اللّهِ وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَىْ حاجاتِنایا وَجیهاً عِنْدَ اللّهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّهِ 🔹شعرمقدمه: ای مظهر نجابت و اخلاص و سادگی ای اسـوۀ یـگـانـگـی و ایـسـتـادگـی عرش خـدا ندیـده به پای تواضعت این گونه سـاده با نسب شـاه زادگی گر چه نماز در دل شبهای عـاشقی یک رسـم بوده بین شما خـانوادگی اما حـدیث سـجـدۀ طـولانی ات شده وجه تـمـایـز تو در این اوفـتـادگـی هـمـواره هـمـنـشـیـن تبـار رعـیـتی در منـتهای عزت و اربـاب زادگی ای دست پُـر کـرامت حق بین آستین ادرکـنـی یا امام هـدی زین العـابـدین 🔸مقدمه سازی روضه: شب شهادت امام سجادع است دلها را روانه مدینه کنیم کنار قبرستان بقیع،کنار چند قبر خاکی بدون حرم،بدون گنبد وگلدسته،همان جایی که نیاز به روضه خوان ندارد،دیدن مزارشان روضه است همون جایی که باید بی صدا گریه کرد. 🔹شعر روضه: دریا به دیده تر من گریه می کند آتش زسوز حنجر من گریه می کند سنگی که می زنند به فرقم زروی بام بر زخم تازه سر من گریه می کند از حلقه های سلسله خون می چکد چو اشک زنجیر هم به پیکر من گریه می کند زنهای شام هلهله و خنده می کنند جایی که جد اطهر من گریه می کند 🔸متن روضه سخت ترین مصیبت برای اهلبیت ع مصیبت اسارت است مصیبتی که امام زمان ع برای آن خون گریه می کند،هیچ مصیبتی به اندازه اسارت دل اهلبیت ع را نسوزانده است امان از آن لحظه ای که ناموس آل الله در معرض چشم یک عده حرامی قرار گرفت. این روضه هایی که ما می شنویم امام سجاد ع با چشم خود دیده است ۳۵ سال این روضه ها مقابل چشم حضرت بوده است با یاد این مصائب اشک می ریختند. وقتی اسرا را آوردند کاخ یزید امام سجادع شروع کردند به خطبه خواندن،یزید باشنیدن خطبه عصبانی شد گفت تو را می کشم اگر خواسته ای داری مطرح کن، امام سجادع فرمود سه خواسته ازت دارم: ۱_ اعطَنِی رَاسَ سَیدِی و مُولای سر مطّهر پدر من را بدهید، جلوی ما خیلی چوب زدید. می‌خواهم سر پدر خود را در آغوش بکشم. ۲_این دخترها وخانم ها خیلی اذیت شدند اگر من را می کشید یک شخص چشم پاکی را برای برگرداندن آن ها بگذارید تا مدینه آن ها را ببرد. ۳_آنچه از ما غارت کردید پس بدهید،یزید گفت آنچه غارت شده است در کوفه است پول آن را می دهیم حضرت فرمودند پول نمی خواهیم گردنبند و چادر مادر ما فاطمه در آن وسایل است آن را برگردانید. 🔸گریز روضه: بمیرم که به چادر مادرتان هم رحم نکردند چادر مادرتان هم غارت کردند، اگر آن روز در مدینه به مادرتان جسارت نمی شد اگر دست های امیرالمومنین نمی بستن اگر در خانه را آتش نمی زدن،تو کربلا هم جسارت نمی کردن خیمه ها را آتش بزنند سراز بدن حسین جداکنند. 🔹شعر زبان حال: نمردم آخر سرتو رو نیزه دیدم پی تو روی خار دویدم چیا ز حرمله شنیدم تو اون شلوغی چطور لباس تو در اومد دیدم که شمر با خنجر اومد حسین حسین حسین 🔹شعرپایانی: کفنی داشت زخاک وکفنی داشت زخون تانگویند حسین بی کفن است. 🔸منابع: - وسائل الشيعه،ج3،ص282؛ _مثير الأحزان، ص 106. ⭐پخش محتوای کانال با ذکر لینک کانال بلامانع است. ❌کانال مهارت روضه خوانی|علی ماندهی فرد❌ 👇👇👇👇👇 @ali_mandehifard